تا آنجا پیشوایان دینی درباره حفظ بیتالمال مراقبت میکردند که حاضر نمیشدند کسی نخ و سوزنی را بیمورد مصرف کند، که این مسأله در جنگ حنین (1) بخوبی روشن میشود که چگونه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره دقیق بود.
دقت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دربارهی بیتالمال
روش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره حفظ بیتالمال و تقسیم آن به طور مساوی بین مردم، (2) همان روش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.روش حضرت با کارگزاران
روش امیرمؤمنان (علیهالسلام) در این باره با کارگزاران خویش به گونهای بود که اگر یکی از آنها در این مورد تخلف میکرد، شدیداً او را مؤاخذه میکرد، (3) و با آن که حق استفاده از بیتالمال را داشت، اما از محصول غلهاش در مدینه، ینبع (4) بهرهبرداری کرد. با این همه هرگز از غذا سیر نشد (5) و لباس خشن میپوشید. (6) از نظر پوشیدن لباس هم، از بیتالمال خودداری میکرد. (7)روش حضرت با نزدیکان خود
درباره نزدیکترین افراد به خود مانند فرزندان (8) و برادرش عقیل (9) و داماد و پسر عمویش عبدالله جعفر و... نیز این مسأله را به طور دقیق رعایت میکرد. (10)نماز در بیتالمال
او پس از خواندن نماز نافله در بیتالمال میفرمود: ای بیتالمال در روز قیامت شهادت بده که من از مال مسلمانان هیچ چیزی در تو نگاه نداشتم. (11)جاروب کردن بیتالمال
هر روز جمعه بیتالمال را جاروب میکرد و آب میپاشید. سپس دو رکعت نماز بجای میآورد... (12)علی (علیهالسلام) و فروختن شمشیر
با این که بیتالمال در اختیار او بود، شمشیر خود را به بازار میآورد و میفرمود: چه کسی این شمشیر را از من میخرد. به خدا سوگند اگر بهای لباسی داشتم آن را نمیفروختم. (13)پی نوشت:
1. جهت اطلاع بیشتر در این باره رجوع شود به: ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 270-269. ابنکثیر، البدایه و النهایه، بیروت، منشورات مکتبه المعارف، ط 1، 1966، ج 3، ص 345. 352 و 356. مغازی واقدی، ج 2، ص 918-917 و 943-942. ابنهشام، السیره النبویه، ج 4، ص 135-134.2. الاسکافی، ابیجعفر، محمد بن عبدالله، المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه، تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، ط 1، 1402 ه، 1981 م، ص 227. الزبیدی، شرح تاج العروس من جواهر القاموس، داراحیاء التراث العربی، ج 10، ص 78. ابیاسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، تحقیق محدث ارموی، چاپخانه حیدری، 1354 ه، 1935 ق، ج 1، ص53-51. سیره علی فی المال، ص 70. بحارالانوار، ج 41، ص 136. السنن الکبری، ج 6، ص 386 و ص 349-348. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 7، ص 38-37 و ج 2، ص 197. وسائل الشیعه، ج 11. کتاب الجهاد، ص 81، حدیث 80 از باب 39. الکلینی، ابیجعفر، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، تهران، منشورات دارالکتب الاسلامیه، 1389 ه.ق، ط 2، ص 69. الکاندهلوی، محمد یوسف، حیاه الصحابه، قاهره، دارالنصر للطباعه، 1388 ه، 1969 م، ج 2، ص 112. انساب الاشراف، ج 2، ص 141. طه حسین، الفتنه الکبری، علیّ و بنوه، مطابع دارالمعارف مصر، ط 7، 1394، ج 2، ص 146-135. نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه 126 و 205 و 232. مناقب آل ابیطالب، ج 2، ص 110. مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ج 3، ص 177. جورج جرداق، الامام علی صوت العداله الانسانیه، بیروت، دارالفکر العربی، ج 2، ص 460. دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، الطبعه الاخیره، مصر، مصطفی البابی الحلبی، 1388 ه.ق، ج 1، ص 153. فروع کافی، ج 4، ص 31. تحف العقول، عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 126. الطوسی، الامالی، ص 194. محمد بن نعمان، شیخ مفید، امالی مفید، نجف، مطبعه الحیدریه، ط 3، ص 112.
3. نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامههای 5، 20، 40، 41، 43، 53، 70، 71. الفتنه الکبری، همان، ج 2، ص 147. بحارالانوار، ج 41، ص 105. خصال صدوق، باب الخمسه، ج 1، ص 341. حدیث 85. محمودی، شیخ محمدباقر، نهج السعاده فی مستدرک نهجالبلاغه، مطبعه النعمان، النجف الاشرف، ط 1، 1968 م، 1387 ه، ج 4، ص 30.
4. در این باره در بخش اول کتاب (بحث املاک شخصی امیرمؤمنان (علیهالسلام) بحث شد.)
5. همانگونه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از غذا سیر نشد چنانکه جاحظ از عایشه این مطلب را نقل کرده است: الجاحظ، ابیعثمان، عمرو بن بحر، البیان و التبیین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، دارالفکر للجمیع، 1968، ج 1، ص 17.
6. ینابیع الموده، ص 147. دربارهی لباس حضرت نیز رجوع شود به: ینابیع الموده، ص 150. الغارات، ج 1، ص 97-96. الطبقات الکبری، ج 3، ص 27. کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج 13، ص 180، حدیث شماره 36540. کشف الغمه، ج 1، ص 162. الحافظ الموفق بن احمد الحنفی، المعروف باخطب خوارزم، المناقب، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، ص 66. الحلی، العلامه، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تحقیق علی آل کوثر، نشر مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ط 1، 1413 ه.ق، ص 106.
7. ابنجوزی در این باره مینویسد: عن هارون بن عنتره قال دخلت علی علی بن ابیطالب بالخورنق و هو یرعد تحت سمل قطیفه فقلت یا امیرالمؤمنین ان الله تعالی قد جعل لک و لاهل بیتک فی هذا المال نصیباً و انت تصنع بنفسک ما تصنع فقال و الله ما ارزؤکم من مالکم شیئاً و انها لقطیفتی التی خرجت بها من منزلی او قال من المدینه الجوزی ابیالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی، صفه الصفوه، مجلس دائره المعار فالعثمانیه، حیدرآباد دکن هند، ط 2، 1388 ه، 1968 م، ج 1، ص 122. الاموال، ابوعبید، ص 274-273. شخصی به نام هارون بن عنتره از قول پدرش نقل کرده که گفت: در خورنق خدمت علی بن ابیطالب رسیدم در حالی که حضرت خود را با قطیفه کهنهای پوشانده بود و میلرزید. گفتم: ای امیرمؤمنان خدای تعالی برای تو و خانوادهات در این مال (بیتالمال) نصیب و بهرهای قرار داده است (مثل دیگران میتوانی از آن استفاده کنی) ولی با خود این گونه رفتار میکنی؟ حضرت فرمود به خدا سوگند من از مال شما چیزی کم نمیکنم (استفاده نمیکنم) این هم قطیفهای است که آن را از منزل خود یا این که گفت: از مدینه با خود آوردم (مال شخصی من است).
درباره غذای حضرت به همین بسنده میشود که قندوزی میگوید: علی کرم الله وجهه در مسجد کوفه در حال اعتکاف بود. وقتی خواست افطار کند مرد عربی نزد حضرت آمد. علی (علیهالسلام) از میان کیسهای نان جوینی که هنوز پوست نخاله جو بر روی آن پیدا بود، آورد و مقداری به او داد. مرد عرب نخورد. آن را در گوشه لباسش گذاشت و به طرف منزل امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) آمد. با آنها غذا خورد سپس به آنها گفت: در مسجد کوفه پیرمرد غریبی دیدم که غیر از این نان چیزی نداشت. من مقداری از این غذا را برای او میبرم که بخورد. حسنین (علیهماالسلام) گریه کردند و گفتند او پدر ما امیرالمؤمنین است و با این کار با هوای نفسش مبارزه میکند و نفس خود را ریاضت میدهد. ینابیع الموده، ص 148-147.
8. برخورد حضرت با فرزندش حسین (علیهالسلام) مناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 107. شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج 11، ص 253. کشف الغمه، ج 1، ص 176 با تفاوت. برخورد با دخترش، تهذیب الاحکام، ج 10، ص 151. کتاب الحدود فی باب من الزیادات، باب 10، حدیث 37. مناقب، ج 2، ص 108. الطبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ط 2، 1408 ه، 1988 م، ج 3، ص 163 با تفاوت. درباره برخورد حضرت با یکی از دختران امام حسن یا امام حسین (علیهماالسلام) (تردید از راوی است) رجوع شود به: انساب الاشراف، ج 2، ص 132-131.
9. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 11، ص 245، 253، 254. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 109-108.
10. عبدالله جعفر پسر برادر امیرمؤمنان و شوهر زینب سلام الله علیها بود. درباره او تعبیراتی (مانند دریای جود و یا این که سخیتر از او در اسلام نبوده است) شده که جهت اطلاع بیشتر درباره او رجوع شود به: الغارات، ج 2، ص 694، تعلیقه 12. الکتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، تحقیق الدکتور احسان عباس، دارصار، بیروت، ج 2، ص 170. طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، القاهره مکتبه القدسی، 1356 ه، ص 220. الابشیهی، المحلی، شهابالدین محمد بن احمد، المستطرف فی کل فن مستظرف، داراحیاء التراث العربی، الطبعه الاخیره، ج 1، ص 160-158.
او وقتی به حضرت علی (علیهالسلام) گفت: یا امیرالمؤمنین، دستور دهید که چیزی بر آنچه به من میدهند، بیفزایند؛ به خدا سوگند آن قدر تنگدست شدهام که باید برخی از ستوران خود را بفروشم. فرمود: به خدا سوگند چیزی ندارم که به تو بدهم، مگر این که از عموی خود (یعنی حضرت علی (علیهالسلام)) بخواهی چیزی بدزدد و به تو بدهد. الغارات، ج 1، ص 66.
11. الغارات، ج 1، ص 49 و 83. صفه الصفوه، ج 1، ص 121. حلیه الابرار، ج 1، ص 332-331. ینابیع الموده، ص 147 با تفاوت در عبارات.
12. الغارات، ج 1، ص 47- 46. انساب الاشراف، ج 2، ص 132 تا 134. کنزالعمال، ج 13، ص 182، حدیث شماره 36546. کشف الغمه، ج 1، ص 165 و 173 الوردی، تاریخ ابنالوردی، عمر بن مظفر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ط 1، 1417 ه، 1996 م، ج 1، ص 157 با اندک تفاوت.
13. الغارات، ج 1، ص 63. مناقب اخطب خوارزم، ص 69. صفه الصفوه، ج 1، ص 123. کنزالعمال، ج 13، ص 178. الگنجی، الشافعی، الحافظ، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب، تحقیق محمد هادی الامینی، مطبعه فارابی، تهران، ط 3، 1404 ه، ناشر: داراحیاء التراث اهلالبیت، ص 404. بحارالانوار، ج 41، ص 43. کشف الغمه، ج 1، ص 175. المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیرالمؤمنین، ص 238. در احادیث دیگری آمده است که فرمود: «اگر به اندازه شام شب داشتم، شمشیرم را نمیفروختم.» که بلاذری، مینویسد: (درآمد) غله علی (علیهالسلام) چهل هزار دینار بود. آنها را به عنوان صدقه در راه خدا داد و شمشیرش را فروخت و فرمود: اگر به اندازه غذای شب داشتم، آن را نمیفروختم. انساب الاشراف، ج 2، ص 117. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 72. بحارالانوار، ج 41، ص 43. سفینه البحار، ج 2، ص 558. مرحوم سید رضی در این باره مینویسد: یک روز علی (علیهالسلام) بر منبر کوفه بود، فرمود: چه کسی این شمشیرم را از من میخرد؟ اگر به اندازه غذای یک شب داشتم این را نمیفروختم. سپس مرحوم سید رضی اضافه مینماید که درآمد غله آن حضرت در آن زمان در هر سال به مبلغ چهل هزار دینار میرسید. السید الرضی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ط 1، 1406 ه، 1986 م، ص 64.
منبع: علیدوست خراسانی، حجةالاسلام و المسلمین نورالله؛ (1391)، منابع مالی اهل بیت (علیهمالسلام)، تهران: دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)، چاپ اول.
کلیدواژهها: بیتالمال، پیامبر، امیرالمؤمنین، کارگزاران، مصرف بیتالمال
عنوان: دقت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی بیتالمال
مؤلف: حجةالاسلام و المسلمین نورالله علیدوست خراسانی
تا آنجا پیشوایان دینی درباره حفظ بیتالمال مراقبت میکردند که حاضر نمیشدند کسی نخ و سوزنی را بیمورد مصرف کند، که این مسأله در جنگ حنین (1) بخوبی روشن میشود که چگونه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره دقیق بود.
دقت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دربارهی بیتالمال
روش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره حفظ بیتالمال و تقسیم آن به طور مساوی بین مردم، (2) همان روش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.روش حضرت با کارگزاران
روش امیرمؤمنان (علیهالسلام) در این باره با کارگزاران خویش به گونهای بود که اگر یکی از آنها در این مورد تخلف میکرد، شدیداً او را مؤاخذه میکرد، (3) و با آن که حق استفاده از بیتالمال را داشت، اما از محصول غلهاش در مدینه، ینبع (4) بهرهبرداری کرد. با این همه هرگز از غذا سیر نشد (5) و لباس خشن میپوشید. (6) از نظر پوشیدن لباس هم، از بیتالمال خودداری میکرد. (7)روش حضرت با نزدیکان خود
درباره نزدیکترین افراد به خود مانند فرزندان (8) و برادرش عقیل (9) و داماد و پسر عمویش عبدالله جعفر و... نیز این مسأله را به طور دقیق رعایت میکرد. (10)نماز در بیتالمال
او پس از خواندن نماز نافله در بیتالمال میفرمود: ای بیتالمال در روز قیامت شهادت بده که من از مال مسلمانان هیچ چیزی در تو نگاه نداشتم. (11)جاروب کردن بیتالمال
هر روز جمعه بیتالمال را جاروب میکرد و آب میپاشید. سپس دو رکعت نماز بجای میآورد... (12)علی (علیهالسلام) و فروختن شمشیر
با این که بیتالمال در اختیار او بود، شمشیر خود را به بازار میآورد و میفرمود: چه کسی این شمشیر را از من میخرد. به خدا سوگند اگر بهای لباسی داشتم آن را نمیفروختم. (13)پینوشتها:
1. جهت اطلاع بیشتر در این باره رجوع شود به: ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 270-269. ابنکثیر، البدایه و النهایه، بیروت، منشورات مکتبه المعارف، ط 1، 1966، ج 3، ص 345. 352 و 356. مغازی واقدی، ج 2، ص 918-917 و 943-942. ابنهشام، السیره النبویه، ج 4، ص 135-134.
2. الاسکافی، ابیجعفر، محمد بن عبدالله، المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه، تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، ط 1، 1402 ه، 1981 م، ص 227. الزبیدی، شرح تاج العروس من جواهر القاموس، داراحیاء التراث العربی، ج 10، ص 78. ابیاسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، تحقیق محدث ارموی، چاپخانه حیدری، 1354 ه، 1935 ق، ج 1، ص53-51. سیره علی فی المال، ص 70. بحارالانوار، ج 41، ص 136. السنن الکبری، ج 6، ص 386 و ص 349-348. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 7، ص 38-37 و ج 2، ص 197. وسائل الشیعه، ج 11. کتاب الجهاد، ص 81، حدیث 80 از باب 39. الکلینی، ابیجعفر، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، تهران، منشورات دارالکتب الاسلامیه، 1389 ه.ق، ط 2، ص 69. الکاندهلوی، محمد یوسف، حیاه الصحابه، قاهره، دارالنصر للطباعه، 1388 ه، 1969 م، ج 2، ص 112. انساب الاشراف، ج 2، ص 141. طه حسین، الفتنه الکبری، علیّ و بنوه، مطابع دارالمعارف مصر، ط 7، 1394، ج 2، ص 146-135. نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه 126 و 205 و 232. مناقب آل ابیطالب، ج 2، ص 110. مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ج 3، ص 177. جورج جرداق، الامام علی صوت العداله الانسانیه، بیروت، دارالفکر العربی، ج 2، ص 460. دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، الطبعه الاخیره، مصر، مصطفی البابی الحلبی، 1388 ه.ق، ج 1، ص 153. فروع کافی، ج 4، ص 31. تحف العقول، عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 126. الطوسی، الامالی، ص 194. محمد بن نعمان، شیخ مفید، امالی مفید، نجف، مطبعه الحیدریه، ط 3، ص 112.
3. نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامههای 5، 20، 40، 41، 43، 53، 70، 71. الفتنه الکبری، همان، ج 2، ص 147. بحارالانوار، ج 41، ص 105. خصال صدوق، باب الخمسه، ج 1، ص 341. حدیث 85. محمودی، شیخ محمدباقر، نهج السعاده فی مستدرک نهجالبلاغه، مطبعه النعمان، النجف الاشرف، ط 1، 1968 م، 1387 ه، ج 4، ص 30.
4. در این باره در بخش اول کتاب (بحث املاک شخصی امیرمؤمنان (علیهالسلام) بحث شد.)
5. همانگونه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از غذا سیر نشد چنانکه جاحظ از عایشه این مطلب را نقل کرده است: الجاحظ، ابیعثمان، عمرو بن بحر، البیان و التبیین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، دارالفکر للجمیع، 1968، ج 1، ص 17.
6. ینابیع الموده، ص 147. دربارهی لباس حضرت نیز رجوع شود به: ینابیع الموده، ص 150. الغارات، ج 1، ص 97-96. الطبقات الکبری، ج 3، ص 27. کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج 13، ص 180، حدیث شماره 36540. کشف الغمه، ج 1، ص 162. الحافظ الموفق بن احمد الحنفی، المعروف باخطب خوارزم، المناقب، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، ص 66. الحلی، العلامه، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تحقیق علی آل کوثر، نشر مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ط 1، 1413 ه.ق، ص 106.
7. ابنجوزی در این باره مینویسد: عن هارون بن عنتره قال دخلت علی علی بن ابیطالب بالخورنق و هو یرعد تحت سمل قطیفه فقلت یا امیرالمؤمنین ان الله تعالی قد جعل لک و لاهل بیتک فی هذا المال نصیباً و انت تصنع بنفسک ما تصنع فقال و الله ما ارزؤکم من مالکم شیئاً و انها لقطیفتی التی خرجت بها من منزلی او قال من المدینه الجوزی ابیالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی، صفه الصفوه، مجلس دائره المعار فالعثمانیه، حیدرآباد دکن هند، ط 2، 1388 ه، 1968 م، ج 1، ص 122. الاموال، ابوعبید، ص 274-273. شخصی به نام هارون بن عنتره از قول پدرش نقل کرده که گفت: در خورنق خدمت علی بن ابیطالب رسیدم در حالی که حضرت خود را با قطیفه کهنهای پوشانده بود و میلرزید. گفتم: ای امیرمؤمنان خدای تعالی برای تو و خانوادهات در این مال (بیتالمال) نصیب و بهرهای قرار داده است (مثل دیگران میتوانی از آن استفاده کنی) ولی با خود این گونه رفتار میکنی؟ حضرت فرمود به خدا سوگند من از مال شما چیزی کم نمیکنم (استفاده نمیکنم) این هم قطیفهای است که آن را از منزل خود یا این که گفت: از مدینه با خود آوردم (مال شخصی من است).
درباره غذای حضرت به همین بسنده میشود که قندوزی میگوید: علی کرم الله وجهه در مسجد کوفه در حال اعتکاف بود. وقتی خواست افطار کند مرد عربی نزد حضرت آمد. علی (علیهالسلام) از میان کیسهای نان جوینی که هنوز پوست نخاله جو بر روی آن پیدا بود، آورد و مقداری به او داد. مرد عرب نخورد. آن را در گوشه لباسش گذاشت و به طرف منزل امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) آمد. با آنها غذا خورد سپس به آنها گفت: در مسجد کوفه پیرمرد غریبی دیدم که غیر از این نان چیزی نداشت. من مقداری از این غذا را برای او میبرم که بخورد. حسنین (علیهماالسلام) گریه کردند و گفتند او پدر ما امیرالمؤمنین است و با این کار با هوای نفسش مبارزه میکند و نفس خود را ریاضت میدهد. ینابیع الموده، ص 148-147.
8. برخورد حضرت با فرزندش حسین (علیهالسلام) مناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 107. شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج 11، ص 253. کشف الغمه، ج 1، ص 176 با تفاوت. برخورد با دخترش، تهذیب الاحکام، ج 10، ص 151. کتاب الحدود فی باب من الزیادات، باب 10، حدیث 37. مناقب، ج 2، ص 108. الطبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ط 2، 1408 ه، 1988 م، ج 3، ص 163 با تفاوت. درباره برخورد حضرت با یکی از دختران امام حسن یا امام حسین (علیهماالسلام) (تردید از راوی است) رجوع شود به: انساب الاشراف، ج 2، ص 132-131.
9. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 11، ص 245، 253، 254. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 109-108.
10. عبدالله جعفر پسر برادر امیرمؤمنان و شوهر زینب سلام الله علیها بود. درباره او تعبیراتی (مانند دریای جود و یا این که سخیتر از او در اسلام نبوده است) شده که جهت اطلاع بیشتر درباره او رجوع شود به: الغارات، ج 2، ص 694، تعلیقه 12. الکتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، تحقیق الدکتور احسان عباس، دارصار، بیروت، ج 2، ص 170. طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، القاهره مکتبه القدسی، 1356 ه، ص 220. الابشیهی، المحلی، شهابالدین محمد بن احمد، المستطرف فی کل فن مستظرف، داراحیاء التراث العربی، الطبعه الاخیره، ج 1، ص 160-158.
او وقتی به حضرت علی (علیهالسلام) گفت: یا امیرالمؤمنین، دستور دهید که چیزی بر آنچه به من میدهند، بیفزایند؛ به خدا سوگند آن قدر تنگدست شدهام که باید برخی از ستوران خود را بفروشم. فرمود: به خدا سوگند چیزی ندارم که به تو بدهم، مگر این که از عموی خود (یعنی حضرت علی (علیهالسلام)) بخواهی چیزی بدزدد و به تو بدهد. الغارات، ج 1، ص 66.
11. الغارات، ج 1، ص 49 و 83. صفه الصفوه، ج 1، ص 121. حلیه الابرار، ج 1، ص 332-331. ینابیع الموده، ص 147 با تفاوت در عبارات.
12. الغارات، ج 1، ص 47- 46. انساب الاشراف، ج 2، ص 132 تا 134. کنزالعمال، ج 13، ص 182، حدیث شماره 36546. کشف الغمه، ج 1، ص 165 و 173 الوردی، تاریخ ابنالوردی، عمر بن مظفر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ط 1، 1417 ه، 1996 م، ج 1، ص 157 با اندک تفاوت.
13. الغارات، ج 1، ص 63. مناقب اخطب خوارزم، ص 69. صفه الصفوه، ج 1، ص 123. کنزالعمال، ج 13، ص 178. الگنجی، الشافعی، الحافظ، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب، تحقیق محمد هادی الامینی، مطبعه فارابی، تهران، ط 3، 1404 ه، ناشر: داراحیاء التراث اهلالبیت، ص 404. بحارالانوار، ج 41، ص 43. کشف الغمه، ج 1، ص 175. المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیرالمؤمنین، ص 238. در احادیث دیگری آمده است که فرمود: «اگر به اندازه شام شب داشتم، شمشیرم را نمیفروختم.» که بلاذری، مینویسد: (درآمد) غله علی (علیهالسلام) چهل هزار دینار بود. آنها را به عنوان صدقه در راه خدا داد و شمشیرش را فروخت و فرمود: اگر به اندازه غذای شب داشتم، آن را نمیفروختم. انساب الاشراف، ج 2، ص 117. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 72. بحارالانوار، ج 41، ص 43. سفینه البحار، ج 2، ص 558. مرحوم سید رضی در این باره مینویسد: یک روز علی (علیهالسلام) بر منبر کوفه بود، فرمود: چه کسی این شمشیرم را از من میخرد؟ اگر به اندازه غذای یک شب داشتم این را نمیفروختم. سپس مرحوم سید رضی اضافه مینماید که درآمد غله آن حضرت در آن زمان در هر سال به مبلغ چهل هزار دینار میرسید. السید الرضی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ط 1، 1406 ه، 1986 م، ص 64.
علیدوست خراسانی، حجةالاسلام و المسلمین نورالله؛ (1391)، منابع مالی اهل بیت (علیهمالسلام)، تهران: دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)، چاپ اول.