مترجم: سهیلا حاجیزاده
منبع: راسخون
منبع: راسخون
اسکلت سلولی، همانطور که از نام آن پیداست، یک سیستم اسکلتی درون سیتوپلاسم سلول میباشد، که شامل انواع زیادی از الیافهای پروتئینی بوده که تشکیل یک شبکه را داده و یک شکل و ساختار خاص به سلول میدهند. با وجود استحکام ضمنی توسط اصطلاح "ساختار"، دارای یک مجموعهی پویا بوده که یک مقدار خاصی از انعطافپذیری را به سلول اعطاء میکند. این مقاله اطلاعات بیشتری را دربارهی این مجموعهی سلولی ارائه میدهد.
بخشهای غیر قابل مشاهده
عناصر تشکیلدهندهی اسکلت سلولی آن چنان کوچک هستند که کشف آنها تنها به واسطهی قدرت وضوح بسیار بالای میکروسکوپ الکترونی امکانپذیر میباشد.نیکلای کولتسو، یک زیستشناس روسی در سال 1930، برای اولین بار وجود یک شبکه از ساختارهای لولهای داخل سلول که به آن شکل و فرم میدهد، را پیشنهاد داد. بعد از آن، این نظریه توسط ردولف پیترز در سال 1929 بهبود یافت، که این ایده را که بیوشیمی سیتوپلاسمی توسط یک موزاییک پروتئینی پویا هماهنگ و تنظیم شده است را مطرح کرد. این اصطلاح به منظور توصیف این سیستم بعدا توسط جنین شناس فرانسوی، پائول وینترپرت در سال 1931 معرفی شد. او عبارت فرانسوی "" cytosquelette" که بعدا در زبان انگلیسی به عنوان "اسکلت سلولی" ترجمه شد را ابداع کرد.
هر سلول همهی موجودات زنده دارای یک اسکلت سلولی میباشد، که از سه اجزای اولیه به نامهای ریز رشتهها، رشتههای متوسط و میکروتوبولها تشکیل شده است. عناصر اضافی ممکن است حضور داشته و یا نداشته باشد و این امر وابسته به پیچیدگی و ماهیت سلول دارد. این عناصر نه تنها با سیتوپلاسم و اندامکها و مولکولهای موجود در آن ارتباط دارند، بلکه همچنین با غشای سلولی نیز در تعامل میباشند. آنها با مولکولهای خارج سلولی که تغییرات پویا را در زیرساختهای سلولی ایجاد میکنند، نیز در تعامل میباشند. اسکلتهای پروکارتی و یوکاریوتی با توجه به آرایش اسکلت سلولی، تغییرات کمی را نشان دادند.
اسکلت سلولی یوکاریوتی
ریز رشته ها
ریز رشته های اکتین
آنها باریکترین رشتههای موجود در اسکلت سلولی هستند و از رشتههای اکتین ساخته شدهاند. از این رو، به آنها رشتههای اکتین نیز گفته میشود. هر رشتهی اکتین دی مری از زنجیرههای پلیمریزهی خطی از زیرواحدهای اکتین – G میباشد. رشته های منفرد از رشتههای اکتین – F همراه با هم یک پروتئین مارپیچ دو رشتهای را میسازند که عملکرد رشته های اکتین را تنظیم میکنند. این یک پروتئین پیچیده بوده که تروپونین نامیده میشود، که که در امتداد طول مارپیچ پراکنده می شوند. عملکردهای پیچیده به منظور تنظیم اتصال میوزین به رشته ی اکتین میباشد.ریز رشتههای کامل دارای قطری حدود 7 نانومتر میباشد و به طور کلی در مناطق حاشیهای سلول یافت میشود، که پروتئینهای غشای مختلف قرار دارند. بسیاری از ریزرشتهها همچنین میتوانند به منظور تشکیل یک فیبر محکم به همدیگر متصل شوند، که قادر به عمل قابل انقباض میباشند. این ریز رشتهها در اتصال سلول به سطح یا بستری که بر روی آن در حال رشد است، مفید می باشد. این رشتهها همچنین توسط عناصر سلولی مانند مژه و تاژک به منظور ارائهی تحرک سلولی استفاده میشوند. با تغییر تعاملات ریز رشته، یک سلول میتواند شبکهی ریز رشته را تنظیم کرده و به نوبهی خود خواص فیزیکی سلول مانند ویسکوزیته و سفتی را کنترل کند.
رشتههای حدواسط
این رشتهها دارای قطر 10 نانومتر بوده که بین قطر رشتههای ریز و ریز لوله ها میباشند، به همین دلیل به نام رشتههای حدواسط معروف هستند. آنها از طریق یک مجموعهای از مراحل پلیمریزاسیون تشکیل میگردند. در ابتدا زنجیرهی مونومری به مونومرهای دیگر به منظور تشکیل یک دی مر مارپیچی متصل میگردد. سپس این دی مر دوباره همراه با هم به دی مر دیگر به منظور تشکیل یک تترامر که دارای دی مر حلقهای میباشد، متصل میگردد. سپس این تترامرها همراه با هم در چنین روشی به منظور تولید ورقههای هشت تترامری بسته بندی میگردد. سپس این ورقه ها به منظور تولید یک بستهی طناب مانند از رشتهها به هم پیچیده میگردد.ریز رشتههای حدواسط در مقایسه با عناصر اسکلتی دیگر باثبات تر بوده و به ایجاد ثبات در انسجام سلولی کمک میکنند. آنها در سطح سلول به اتصالات خاص متصل شده که دسموزوم و همی دسموزومها نامیده میشوند که در چسپندگی سلولهای مجاور به همدیگر و محیط خارج سلولی کمک میکنند. آنها همچنین به عنوان ستون فقرات ساختاری برای لامینای هستهای به خدمت گرفته میشوند. عملکرد اصلی آنها حفظ شکل سلول و ارائهی استحکام کششی میباشد.
بسیاری انواع رشتههای حدواسط وجود دارد و اینها در شش بخش اصلی بر اساس توالی آمینو اسیدی و ساختار پروتئینی آنها طبقهبندی میگردند، که به شرح زیر میباشند.
نوع I
آنها ماهیت اسیدی داشته و دارای وزن مولکولی پایینی میباشند. اغلب مرتب بوده و در اتصال با کراتینهای بازی نوع II بیان میگردند. این جفت اسیدی – بازی سیتوکنینها منجر به تشکیل رشتهی کراتین میگردد. آنها توسط ژن ها بر روی کروموزوم q 17کدگذاری شده اند. آنها شامل کراتینهای 9-20 میباشند.نوع II آنها ماهیت بازی یا خنثی دارند و دارای وزن مولکولی بالایی هستند و بر روی کروموزوم q12 کدگذاری شدهاند و شامل کراتینهای 1-8 میباشند.
نوع III
دسمین- یک ترکیب ساختاری ساکرورها در ماهیچه ها بوده که با دسموپلاکین در ارتباط میباشد.GFAP- اشاره به پروتئین اسیدی لیفی گلیال داشته که در آستروسیتها و سلولهای دیگر سیستم عصبی مرکزی یافت میشوند. آنها مقاومت مکانیکی خوبی دارند.
پری فرین- در سلولهای عصبی محیطی یافت شده، که طویل شدن عصبی و باززایی آکسونال را ایجاد میکنند.
نوع IV
α – Internexin- در سلول های عصبی در حال توسعه و در سیستم عصبی مرکزی بزرگسالان یافت شده است. عملکرد دقیق آن هنوز ناشناخته است.نوع V
لایههای هستهای- آنها یک عملکرد ساختاری و تنظیم رونویسی در هستهی سلول را نشان میدهند. آنها همچنین در تشکیل لایهی هستهای نقش دارند.نوع VI
نستین – آنها در سلولهای عصبی وجود داشته که در رشد شعاعی آکسونها دخالت دارند.ریزلولهها
آنها ساختار لولهای توخالی داشته که از دیمرهای توبولین – α و β پلیمریزه تشکیل شدهاند. دی مرها رشتههای خطی بوده که در یک الگوی مانند بسته مرتب شدهاند و یک ساختار لولهای مانند توخالی با قطر 25 نانومتر را ایجاد میکنند. هر ریزلوله شامل 13 رشته بوده که توسط سانتروزوم سازمان یافتهاند.آنها در حفظ ساختار سلول دخالت داشته و مسیرهایی برای انتقال داخل سلولی مولکولها ارائه میکنند. آنها همچنین در حرکت وزیکولهای ترشحی، اندامکها و دیگر ماکرومولکولهای دخالت دارند. آنها یک نقش مهم را در جداسازی سلولی و کروموزومی در طول فرایندهای میتوز و میوز ایفاء میکنند. همچنین از طریق جداسازی قطعات به هم چسپیده، باعث حرکت سلولها میگردند. وجود ریز رشتهها در طول جنینزایی به منظور تعیین محور تخم ضروری میباشد. آنها همچنین در سنتز سلولهای دیواره در سلولهای گیاهی نقش دارند.
عملکرد اسکلت سلولی
تعیین، ایجاد و حفظ شکل سلولارائهی مقاومت مکانیکی به تغییر شکل
تعامل با محیط خارج سلولی و ارائهی ثبات کلی
انتقال پیامها و مولکولهای داخل سلولی
جداسازی کروموزومها در طول تقسیم سلولی و بعد از آن جداسازی سلولهای دختری در طول تقسیم درونیاخته.
ارائهی یک چارچوب برای سازماندهی اجزای سلولی
تشکیل ساختارهای تخصصی مانند تاژک، مژه و غیره.
اجازه به سلولها به منظور چسپیدن به محیطهای اطراف
ارائهی یک پشتیبانی از سنتز دیوارهی سلولی
در دههی 1970، کیت پورتر وجود عناصر اسکلت سلولی یوکاریوتی چهارم به نام "میکروترابول" را پیشنهاد دارد. بررسیهای اخیر در این رابطه نشان داد که این ساختارها عناصر اسکلت سلولی نیست.