فلسفه ي آفرينش مگس
نویسنده: محمد عوفي
امام اعظم مذهب شافعي در نزد پادشاهي نشسته بود، پادشاه بر اثر خستگي چرت مي زد، همين که او چرت مي زد مگس مي آمد و بر صورت او مي نشست، پادشاه عصباني مي شد و براي راندن آن مگس، سيلي محکمي بر صورت خود مي زد.
پادشاه رو به امام اعظم شافعي کرد و گفت:« خداوند براي چه مگس را آفريده است؟»
امام شافعي در پاسخ گفت:« براي اينکه به آنان که ادعاي جباري کنند و خودخواهي و تکبر نمايند، بفهماند که حتي در برابر مگسي ناتوان هستند.(1)
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
پادشاه رو به امام اعظم شافعي کرد و گفت:« خداوند براي چه مگس را آفريده است؟»
امام شافعي در پاسخ گفت:« براي اينکه به آنان که ادعاي جباري کنند و خودخواهي و تکبر نمايند، بفهماند که حتي در برابر مگسي ناتوان هستند.(1)
پي نوشت ها :
در روايات شيعي اين مطلب به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده، آنگاه که در نزد منصور دوانيقي ( دومين طاغوت عباسي) نشسته بود، مگسي روي بدن منصور نشست و او را گزيد، منصور آن را رد کرد، بار ديگر همان مگس بازگشت و منصور را گزيد، منصور که عصباني شده بود از امام صادق عليه السلام پرسيد:« چرا خداوند مگس را آفريده است؟»
امام صادق عليه السلام بي درنگ در پاسخ فرمود:« ليذل به الجبارين؛ براي اينکه افراد جبار و متکبر را خوار کند.»( علل الشرايع، ص 496، بحار، ج 47، ص 166) اين يک نمونه از برخورد شديد امام صادق عليه السلام در برابر طاغوت عصرش بود و به اين ترتيب که او را جبار خواند و از کيفر خداوند هشدار داد.( بازنويس )
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله