نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «أقیلُوا ذَوی المُرُوءاتِ عَثَراتِهِم، فَما یَعثَرُ مِنهُم عاثِرُ اِلاّ وَیَدُ اللهِ بِیَدِهِ یَرفَعُهُ؛ از لغزش مرد نیک و با شخصیت، چشمپوشی کنید چرا که هیچ یک از آنها لغزش نمیکند مگر اینکه دست خدا به دست اوست و او را بلند مینماید». (1)
«اقیلوا» از ریشهی اقاله است، یعنی صرف نظر کردن، برگرداندن و در گذشتن. «مرؤته» از ریشهی مرء است، یعنی شخصیت.
میتوان از این حدیث یک درس برزگ اجتماعی گرفت و آن این است که: اگر در بارهی افراد میخواهید قضاوت کنید، یک بعدی قضاوت نکنید، بلکه به هر یک از صفات او نمره بدهید و سعی کنید نقاط منفی را در زندگی او نبینید.
به عبارت دیگر در زندگی منفینگر نباشید، بلکه مثبتاندیش باشید؛ همیشه خوبیهای دیگران را بیان کنیم نه بدیهای آنها را، چرا که اگر خوبیهای مردم را بیان کنیم، خوبیهای ما را بیان میکنند و اگر دنبال بدیهای افراد و نقاط ضعف در زندگی آنها باشیم مطمئن باشیم که بدیهای ما را بیان میکنند. همان گونه که با مردم عمل کنیم با ما عمل میشود چرا که دنیا دار مجازات است و هر عملی، عکسالعملی دارد، مثلاً اگر در دامنه کوهی قرار بگیرید و با صدای بلند بگویید سلام، صدای شما منعکس میشود و به طرف شما باز میگردد. اعمال انسان در زندگی همین گونه است که عکسالعملش را نشان میدهد.
اگر در زندگی شیطان دقت کنیم خواهیم دید که عامل سقوط او، نگاه به نقطهی منفی آدم بود، چرا که وقتی خداوند آدم را آفرید دستور سجده را داد و شیطان سجده نکرد، وقتی خداوند علت عدم سجده را پرسید، شیطان در جواب گفت: خدایا من را از آتش آفریدی و آدم را از خاک و آتش از خاک برتر است، یعنی شیطان نقطه ضعف آدم را نگاه کرد که آفرینش او از خاک باشد، اما نقطه قوت آدم را نگاه نکرد که خداوند بعد از آفرینش آدم فرمود: من روحم را در او دمیدم. و سجده هم به خاطر فضیلت این روح بود که در آدم دمیده شده بود.
شیطان با منفینگری خود عبادت شش هزار سالهاش را بیارزش کرد. در زندگی نباید شیطانی فکر کنیم، بلکه باید نقاط قوت را قبل از نقاط ضعف ببینیم. نباید دوست را به خاطر یک لغزش از خود برانیم. معمولاً ما انسانها این گونه هستیم که اگر کسی 99 بار به ما خوبی کند اما یک بار بدی، ما خوبیهای او را فراموش کرده و همان یک بدی را به رخش میکشیم.
در حدیثی آمده که حضرت عیسی (علیه السلام) با حواریون از جایی رد میشدند، در راه سگ مرده را دیدند و هر کدام از صحابه برای این سگ عیبی را بیان کردند، یکی گفت: چشمهایش چقدر کثیف است و یکی دربارهی گوش و دیگری دربارهی بینی آن سگ بدگویی کرد، وقتی نوبت به حضرت عیسی (علیه السلام) رسید گفت: عجب دندانهای سفیدی دارد. اصحاب گفتند: این سگ با این همه عیبهایی که دارد شما سراغ دندانش رفتید. حضرت فرمود: حتّی اگر دربارهی حیوان هم قضاوت میکنید انصاف را رعایت کنید و خوبیهای او را هم در نظر بگیرید.
یک معلم هم وقتی میخواهد به دانشآموزانش معدّل بدهد، هم درسهای ضعیفش را نگاه میکند و هم درسهای قوی او را، نه اینکه فقط نقاط منفی او را نگاه کند.
یک مسلمان باید در زندگی مانند زنبور عسل باشد و روی خوبیهای افراد بنشیند و بیان کند، همان گونه که زنبور عسل همیشه روی گل مینشیند، نه اینکه مانند مگس باشد که روی زخم کثیف مینشیند.
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.
«اقیلوا» از ریشهی اقاله است، یعنی صرف نظر کردن، برگرداندن و در گذشتن. «مرؤته» از ریشهی مرء است، یعنی شخصیت.
میتوان از این حدیث یک درس برزگ اجتماعی گرفت و آن این است که: اگر در بارهی افراد میخواهید قضاوت کنید، یک بعدی قضاوت نکنید، بلکه به هر یک از صفات او نمره بدهید و سعی کنید نقاط منفی را در زندگی او نبینید.
به عبارت دیگر در زندگی منفینگر نباشید، بلکه مثبتاندیش باشید؛ همیشه خوبیهای دیگران را بیان کنیم نه بدیهای آنها را، چرا که اگر خوبیهای مردم را بیان کنیم، خوبیهای ما را بیان میکنند و اگر دنبال بدیهای افراد و نقاط ضعف در زندگی آنها باشیم مطمئن باشیم که بدیهای ما را بیان میکنند. همان گونه که با مردم عمل کنیم با ما عمل میشود چرا که دنیا دار مجازات است و هر عملی، عکسالعملی دارد، مثلاً اگر در دامنه کوهی قرار بگیرید و با صدای بلند بگویید سلام، صدای شما منعکس میشود و به طرف شما باز میگردد. اعمال انسان در زندگی همین گونه است که عکسالعملش را نشان میدهد.
اگر در زندگی شیطان دقت کنیم خواهیم دید که عامل سقوط او، نگاه به نقطهی منفی آدم بود، چرا که وقتی خداوند آدم را آفرید دستور سجده را داد و شیطان سجده نکرد، وقتی خداوند علت عدم سجده را پرسید، شیطان در جواب گفت: خدایا من را از آتش آفریدی و آدم را از خاک و آتش از خاک برتر است، یعنی شیطان نقطه ضعف آدم را نگاه کرد که آفرینش او از خاک باشد، اما نقطه قوت آدم را نگاه نکرد که خداوند بعد از آفرینش آدم فرمود: من روحم را در او دمیدم. و سجده هم به خاطر فضیلت این روح بود که در آدم دمیده شده بود.
شیطان با منفینگری خود عبادت شش هزار سالهاش را بیارزش کرد. در زندگی نباید شیطانی فکر کنیم، بلکه باید نقاط قوت را قبل از نقاط ضعف ببینیم. نباید دوست را به خاطر یک لغزش از خود برانیم. معمولاً ما انسانها این گونه هستیم که اگر کسی 99 بار به ما خوبی کند اما یک بار بدی، ما خوبیهای او را فراموش کرده و همان یک بدی را به رخش میکشیم.
در حدیثی آمده که حضرت عیسی (علیه السلام) با حواریون از جایی رد میشدند، در راه سگ مرده را دیدند و هر کدام از صحابه برای این سگ عیبی را بیان کردند، یکی گفت: چشمهایش چقدر کثیف است و یکی دربارهی گوش و دیگری دربارهی بینی آن سگ بدگویی کرد، وقتی نوبت به حضرت عیسی (علیه السلام) رسید گفت: عجب دندانهای سفیدی دارد. اصحاب گفتند: این سگ با این همه عیبهایی که دارد شما سراغ دندانش رفتید. حضرت فرمود: حتّی اگر دربارهی حیوان هم قضاوت میکنید انصاف را رعایت کنید و خوبیهای او را هم در نظر بگیرید.
یک معلم هم وقتی میخواهد به دانشآموزانش معدّل بدهد، هم درسهای ضعیفش را نگاه میکند و هم درسهای قوی او را، نه اینکه فقط نقاط منفی او را نگاه کند.
یک مسلمان باید در زندگی مانند زنبور عسل باشد و روی خوبیهای افراد بنشیند و بیان کند، همان گونه که زنبور عسل همیشه روی گل مینشیند، نه اینکه مانند مگس باشد که روی زخم کثیف مینشیند.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، حکمت 20.
منبع مقاله :عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.