نویسنده: محمود رامیار
حفصه دختر عمربن خطاب، صحابیهی جلیلهای از زنان پیامبراكرم كه هجده سال پیش از هجرت (604م) در مكه بدنیا آمد، در ابتدا زن خنیس شد و هر دو در آغاز، اسلام آوردند و به حبشه مهاجرت كردند. چون خنیس وفات یافت در سال 2 و یا 3 هجری رسول اكرم او را تزویج كرد. تا هنگام وفات (45هـ) در مدینه بود. (1)
می دانیم كه شفاء (یا لیلی) دختر عبدالله بن عبد شمس (م20) از زنان صحابی فاضله بود. پیش از اسلام كتابت میدانست و پیش از هجرت اسلام آورده بود. او به دستور پیامبر به حفصه كتابت آموخت. (2) پس حفصه خواندن و نوشتن میدانسته است. نام او را جزء دارندگان مصاحف ضبط كردهاند. البته مصحفی كه ابوبكر گرد آورده بود و به عمر رسید، بعد نزد حفصه ماند. ولی جز آن مصحف، میگویند حفصه مصحفی هم برای خود داشته است. مردی به نام عمرو بن رافع (یا نافع) بندهی آزاد شدهی عمربن خطاب میگوید: در زمان زنان پیامبر، من مصاحفی مینوشتم. پس حفصه از من خواست كه مصحفی هم برای او بنویسم. او به من گفت: چون به آیهی«حافظوا علی الصلوات» (2: 238) رسیدی ننویس تا چنانكه من از پیامبر شنیدهام بر تو املاء كنم. وقتی بدین آیه رسیدم قلم و دوات و كاغذ همراه بردم و او در این آیه پس از «والصلوة الوُسْطی» افزود: «وصلوة العصر» (3) این ظاهراً مطابق قرائت ابن كعب و ابن عباس است. (4)
شبیه این را عیناً عبدالله بن رافع مولای ام سلمه و ابویونس بردهی آزاد شدهی عایشه از آنها نقل میكنند و در تمام این موارد هم اختلاف تنها بر سر «صلوة العصر» است. در این مورد یا تخلیطی در روایات رفته و یا مسابقهای در میان بوده است.
میگویند عمر از دخترش پرسید كه بر این مدّعاء (كه این قسمتی از آیه است) دلیلی داری؟ او گفت: نه. پس عمر گفت: به خدا كه به شهادت یك زن بدون دلیلی دیگر، چیزی داخل قرآن نمیكنیم. (5)
دربارهی این «صلاة الوسطی» نیز بُراء بن عازب (م62) صحابی رسول خدا میگوید: سالها در زمان رسول خدا این آیه «حافظوا علی الصلوات و صلاة العصر» قرائت میشد، تا اینكه خود پیامبر قرائت فرمود: حافظوا علی الصلوات و صلاة الوُسطی». (6) بدین ترتیب، رقابت ازواج پیامبر بر سر حفظ آن قرائت نامفهوم میماند.
این تمام اختلافی بود كه از مصحف او بازگفتهاند. اما در قرائتها، آنچه از او نقل شده، تنها در ده مورد ثبت شده است.(7) از این ده مورد پنج مورد در قرائت های شاذّ و نادر آمده و 5 تای دیگر هم از قرائتهای عادی بیرون نیست. به خاطر این موارد، گفتهاند كه حفصه نیز مصحفی خاص داشته است. اینها نشان میدهد كه جز همان 3 مصحف اصلی (از علی (علیه السلام)، ابن كعب و ابن مسعود) بقیهی موارد بیرون از آن خطوط نبودهاند.
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم
می دانیم كه شفاء (یا لیلی) دختر عبدالله بن عبد شمس (م20) از زنان صحابی فاضله بود. پیش از اسلام كتابت میدانست و پیش از هجرت اسلام آورده بود. او به دستور پیامبر به حفصه كتابت آموخت. (2) پس حفصه خواندن و نوشتن میدانسته است. نام او را جزء دارندگان مصاحف ضبط كردهاند. البته مصحفی كه ابوبكر گرد آورده بود و به عمر رسید، بعد نزد حفصه ماند. ولی جز آن مصحف، میگویند حفصه مصحفی هم برای خود داشته است. مردی به نام عمرو بن رافع (یا نافع) بندهی آزاد شدهی عمربن خطاب میگوید: در زمان زنان پیامبر، من مصاحفی مینوشتم. پس حفصه از من خواست كه مصحفی هم برای او بنویسم. او به من گفت: چون به آیهی«حافظوا علی الصلوات» (2: 238) رسیدی ننویس تا چنانكه من از پیامبر شنیدهام بر تو املاء كنم. وقتی بدین آیه رسیدم قلم و دوات و كاغذ همراه بردم و او در این آیه پس از «والصلوة الوُسْطی» افزود: «وصلوة العصر» (3) این ظاهراً مطابق قرائت ابن كعب و ابن عباس است. (4)
شبیه این را عیناً عبدالله بن رافع مولای ام سلمه و ابویونس بردهی آزاد شدهی عایشه از آنها نقل میكنند و در تمام این موارد هم اختلاف تنها بر سر «صلوة العصر» است. در این مورد یا تخلیطی در روایات رفته و یا مسابقهای در میان بوده است.
میگویند عمر از دخترش پرسید كه بر این مدّعاء (كه این قسمتی از آیه است) دلیلی داری؟ او گفت: نه. پس عمر گفت: به خدا كه به شهادت یك زن بدون دلیلی دیگر، چیزی داخل قرآن نمیكنیم. (5)
دربارهی این «صلاة الوسطی» نیز بُراء بن عازب (م62) صحابی رسول خدا میگوید: سالها در زمان رسول خدا این آیه «حافظوا علی الصلوات و صلاة العصر» قرائت میشد، تا اینكه خود پیامبر قرائت فرمود: حافظوا علی الصلوات و صلاة الوُسطی». (6) بدین ترتیب، رقابت ازواج پیامبر بر سر حفظ آن قرائت نامفهوم میماند.
این تمام اختلافی بود كه از مصحف او بازگفتهاند. اما در قرائتها، آنچه از او نقل شده، تنها در ده مورد ثبت شده است.(7) از این ده مورد پنج مورد در قرائت های شاذّ و نادر آمده و 5 تای دیگر هم از قرائتهای عادی بیرون نیست. به خاطر این موارد، گفتهاند كه حفصه نیز مصحفی خاص داشته است. اینها نشان میدهد كه جز همان 3 مصحف اصلی (از علی (علیه السلام)، ابن كعب و ابن مسعود) بقیهی موارد بیرون از آن خطوط نبودهاند.
پینوشتها:
1.اعلام زركلی2: 292، اصابه4: 273، ابن سعد 8: 56، صفة الصفوة 2: 19، حلیة2: 50، ذیل المذیل71، السمط الثمین83.
2.اصابه؛ كتاب النساءت 619، تهذیب التهذیب12: 428، ابن سعد8: 196.
3.مصاحف سجستانی86، دربارهی صلاة الوسطی (2: 238) طبری احادیث زیادی جمع كرده است2: 242 به بعد.
4.الدرّ سیوطی1: 302، بیهقی1: 462، معانی الآثار طحاوی1: 102.
5.فصل الخطاب12.
6.موطأ1: 254، سنن شافعی8.
7.ماتریال جفری212-214.
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم