دو وقف‏ نامه از بازار تهران

در بازار تهران و در محدوده‏ي بافت قديم آن که از زمان قاجاريه شکل گرفته و رو به گسترش نهاده، بناهاي عام المنفعه‏ي زيادي توسط افراد متنفذ و متمول اين دوره ساخته شده و وقف مصارف عمومي شده است. شرايط هر يک از موقوفات در وقف‏نامه‏هاي مربوط به آنها چه به صورت اسناد کاغذي نوشته يا سنگ نوشته به طور کامل ذکر شده است. متأسفانه در ساليان اخير تعداد زيادي از اين بناها نابود شدند و آنچه که از آنها بجا مانده تنها نام يا در برخي موارد وقف‏نامه‏ي آنهاست که از آسيب
دوشنبه، 18 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دو وقف‏ نامه از بازار تهران
دو وقف‏ نامه از بازار تهران
دو وقف‏ نامه از بازار تهران

نويسنده: علي فرحاني

مقدمه

در بازار تهران و در محدوده‏ي بافت قديم آن که از زمان قاجاريه شکل گرفته و رو به گسترش نهاده، بناهاي عام المنفعه‏ي زيادي توسط افراد متنفذ و متمول اين دوره ساخته شده و وقف مصارف عمومي شده است. شرايط هر يک از موقوفات در وقف‏نامه‏هاي مربوط به آنها چه به صورت اسناد کاغذي نوشته يا سنگ نوشته به طور کامل ذکر شده است. متأسفانه در ساليان اخير تعداد زيادي از اين بناها نابود شدند و آنچه که از آنها بجا مانده تنها نام يا در برخي موارد وقف‏نامه‏ي آنهاست که از آسيب مصون مانده‏اند. نگارنده در زمستان سال 1380 از اداره‏ي کل ميراث فرهنگي مأموريت يافت تا نسبت به انجام برنامه‏ي بازخواني و مستندسازي کتيبه‏هاي تاريخي بازار تهران اقدام نمايد. در خلال انجام برنامه‏ي ياد شده دو وقف‏نامه شناسايي شد که نوشتار حاضر معرفي اين دو وقف‏نامه است. يکي از وقف‏نامه‏ها متعلق به مسجد امام (مسجد شاه سابق) است که در زمان فتحعلي شاه نوشته شده و بر بالاي مدخل ورودي شمالي بنا نصب شده است، و ديگري متعلق به تيمچه‏ي استاد علي معمار و متعلق به زمان ناصرالدين شاه قاجار است.

مسجد امام خميني

براي اطلاع بيشتر درباره‏ي مسجد امام تهران علاوه بر منابع متن به اين منابع مراجعه شود: بلاغي، عبدالحجت، تاريخ تهران قسمت مرکزي و مضافات، قم، 1350، صص 73 - 65؛ اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، المآثر و الاثار، به کوشش ايرج افشار، تهران، نشر اساطير، 1363، جلد 1، ص 109؛ ذکاء، يحيي، سمسار، محمد حسن، تهران در تصوير، تهران، سروش، 1369، صص 210 - 199؛ سيفي قمي تفرشي، مرتضي، تهران در آيينه‏ي زمان، تهران، نشر اقبال، 1369، صص 49،48 و 71؛ ح. م زاوش، تهران در گذرگاه تاريخ، تهران، نشر اشاره، 1370، ص 33؛ م. حسن بيگي، تهران قديم، تهران، نشر منصوري، 1377، ص 24؛ نوربخش، مسعود، تهران به روايت تاريخ، تهران، 1381، ص 827.

الف. موقعيت جغرافيايي

ساختمان مسجد امام در ضلع شمالي بازار تهران و جنوب خيابان 15 خرداد در منتهي اليه شرقي خيابان ناصر خسرو قرار دارد.

ب. تاريخچه‏ي بنا و خصوصيات معماري آن

ساختمان مسجد به استناد کتيبه‏هاي تاريخي آن بين سال‏هاي 1224 تا 1240 ه ق توسط فتحعلي شاه قاجار ساخته شده و در زمان ناصرالدين شاه قاجار نيز الحاقاتي به آن اضافه شده و تعميراتي در آن صورت گرفته است (1).
ساختمان مسجد امام با وسعتي حدود 10 هزار متر مربع (2) با نقشه‏ي چهار ايواني ساخته شده و مشتمل بر صحن وسيع مرکزي و چهار ايوان در جهات جغرافيايي است. در ضلع جنوبي مسجد گنبدخانه‏ي مقصوره و در اطراف نيز شبستان‏هاي ستون‏دار و در ساير قسمت‏ها نيز رواق‏هايي احداث شده و نماي داخلي آنها با تزيينات کاشيکاري و کتيبه مزين شده است.
بنا سه ورودي در جهت‏هاي شمالي، غربي و شرقي دارد. ورودي جبهه‏ي شمالي شامل سردري بزرگ با دو مناره در بالاي آن که ورودي اصلي بناست و به خيابان 15 خرداد منتهي مي‏شود. در مجاورت اين سردر علاوه بر دکان‏ها، در گوشه‏ي شمال غربي مدرسه‏اي قرار دارد که به مدرسه‏ي علوم ديني صدر مشهور است و از بناهايي است که توسط ميرزا شفيع خان صدر اعظم فتحعلي شاه قاجار احداث شده (3)و هم اکنون با نظارت ميراث فرهنگي استان تهران در حال مرمت و بازسازي است. ترکيب سردر شمالي مسجد قابل مقايسه با مسجد وکيل شيراز متعلق به دوران زنديه مي‏باشد (4).
ورودي جبهه‏ي غربي بنا به راسته‏ي بازار بزرگ و ورودي شرقي به بازار صحافان يا بازار بين‏الحرمين راه دارد. راه دسترسي به صحن مرکزي نيز از طريق ورودي‏هاي مذکور ممکن است.
ساختمان مسجد با مصالحي از سنگ، آجر، گچ و کاشي برپا شده و در برخي قسمت‏ها از جمله پوشش‏هاي بام و گنبدها و ورودي‏ها از سازه‏هاي فلزي و چوبي استفاده شده است. تزيينات مسجد شامل کاشيکاري، گچکاري، حجاري و مقرنس در انواع هندسي، گياهي و نوشتاري زينت بخش نماي داخلي و خارجي بنا مي‏باشد. بيشترين تزيين بنا، کتيبه‏هاي است به خط کوفي بنايي، نستعليق، ثلث و نسخ شامل آيات قرآني، اسماي ائمه و اشعار شعرايي چون فتحعلي خان ملک الشعرا (5) و مجتهد الشعراست (6) قديمي‏ترين کتيبه‏ي بنا در ايوان جنوبي با تاريخ 1224 ه ق مي‏باشد. بنا به نوشته‏ي اعتماد السلطنه اکثر کتيبه‏ها به خط آقا مهدي ملک الکتاب (7) از خوشنويسان عهد قاجار است (8) علاوه بر آن نام هنرمندان و استادان ديگر چون اسدالله عابدين، اسدالله حسيني، احمد علي اصغر، علي اکبر محمد از تهران و مصطفي طباطبائي، فتح‏الله عبدالرحيم حسن باقر و ابراهيم کاظم از اصفهان را مي‏توان در کاشيکاري‏هاي اطراف صحن مشاهده کرد(9).
چنانکه ذکر شد در عهد ناصرالدين شاه قاجار بخش‏هايي به ساختمان مسجد اضافه شد که از آن جمله مي‏توان به دو مناره و گلدسته‏ي بالاي سردر شمالي اشاره کرد (10).
در درون سردر و بر بالاي مدخل ورودي جبهه‏ي شمالي لوح سنگي از جنس مرمر قرار دارد که روي آن کتيبه‏اي به خط نستعليق در 9 سطر بخشي از موقوفات متعلق به مسجد که توسط فتحعلي شاه قاجار وقف شده ذکر شده است. علي‏رغم اشارات فراوان در خصوص مسجد شاه اشاره‏اي به وقف‏نامه‏ي آن نشده است. قطعه سنگ مذکور به شکل مستطيل است و تاق‏نماي برجسته‏ي حجاري شده‏اي دارد. در ميان ترنج لچکي‏هاي طرفين در سمت راست عبارت «قال رسول الله صلي الله عليه و آله» نوشته شده در طرف ديگر حديث معروف نبوي «انا مدينة العلم و علي بابها» آورده شده است. زمينه‏ي اطراف عبارات با نقوش زيباي گياهي حجاري شده است. بر پيشاني تاق‏نما عبارات ذيل نگاشته شده است:
هو الواقف علي الضماير / الحمد لله الذي وقف علي باب معرفته العقول کصخرة و هي صما. و الصلوة علي / الرسول و آله و هم عليه ادلاء. و بعد، غرض از تحرير اين کلمات خجسته اياب آن است که اعلي حضرت فلک بسطت شاهنشاه / دين پناه، ظل السلطان ابن‏السلطان ابوالفتح و العلي الخاقان فتحعلي شاه قاجار خلدالله ملکه و سلطانه - وقف صحيح شرعي فرمود سي و چهار باب دکاکين / حادثه‏ي واقعه در بازار جنب مسجد به انضمام يک باب حمام (11) جديد که حدود آن در وقف نامجه
علي حده ثبت و ضبط است و توليت آن را مفوض فرمود به متولي مسجد که در آبادي و رونق / دکاکين مزبوره لازمه‏ي دقت و اهتمام آورده و به اجاره‏ي مستأجرين معتبر داده، هر ساله وجه اجاره‏ي آن را از قرار تفصيل في مابين مباشرين و خدام مسجد بر پانصد / سهم تقسيم نمايد متولي و نايب امام، نفري سي سهم؛ واعظ و ناظر و خادم‏باشي، نفري بيست سهم؛ فراش‏باشي، دوازده سهم؛ و پنج نفر فراش و سقا و دو نفر چراغچي و سه نفر فانوسچي / نفري ده سهم، مکبر و سه نفر مؤذن، نفري پانزده سهم؛ و دو نفر ابريق‏دار، نفري چهار سهم؛ و دويست سهم ديگر را به تصرف امام داده که صرف روشنايي مسجد و تعميرات حرويه و اخراجات / متفرقه‏ي دکاکين مزبوره و مسجد از بابت ازاله‏ي برف و اندود بام شود و اگر تغييري در نفري خدام و عزل و نصب مباشرين و زياده و نقصان مقرري ايشان لازم افتد، متولي به اذن و اطلاع امام اهل / قطع و فصل آن را نموده، خود بنفسه دخل و تصرف در آن ننمايد تا در مجاري تغيير و تبديل شرايط تعديل که لازم عدالت مسلمه‏ي امام است بي‏ريب و شکي به عمل آيد. مقرر آنکه مال الاجاره‏ي دو باب اروسي جنبين هذا الباب، داخل پانصد نيست (12)

تيمچه‏ي استاد علي معمار

الف. موقعيت جغرافيايي
بناي تيمچه‏ي استاد علي معمار که امروزه به نام پاساژ از آن ياد مي‏شود در راسته‏ي بازار بين‏الحرمين حد فاصل چهار راه بين‏الحرمين و کوچه‏ي پشت مسجد بزازها در شرق مسجد امام به فاصله‏ي 10 متري ضلع جنوب غربي بناي موزه‏ي کتابخانه‏ي ملک (13) قرار دارد. متأسفانه از ساختمان اوليه و اصلي بنا هيچ اثري بجا نمانده و در طول يک دهه‏ي اخير کاملا نابود شده و جاي آن را پاساژ دو طبقه‏اي گرفته است. نام و موقعيت اين بنا بر روي دو نقشه‏اي که به فاصله سال‏هاي 1275 ه ق و 1309 ه ق از دارالخلافه‏ي تهران تهيه شده به طور دقيق ذکر شده (14) در حالي که بر روي نقشه‏ي امروزي بازار تهران نامي از آن نمي‏يابيم.

وقف ‏نامه

تنها شاهد بجا مانده از بناي اوليه لوح سنگي است که احتمالا بر بالاي مدخل ورودي آن قرار داشته و هم اکنون درون قابي فلزي در بالاي درب ورودي پاساژ جديدالاحداث و در بدنه‏ي ديوار جاسازي شده و با تغييراتي که هر روز در بازار تهران صورت مي‏گيرد روز به روز ناپديدتر مي‏شود.
لوح مزبور به ابعاد 50 ضرب در 70 سانتي‏متر از جنس مرمر و در 6 سطر وقف‏نامه‏ي کوچکي است که به خط نستعليق عبارات ذيل بر آن نگاشته شده است.
در قسمت بالاي سنگ نام مبارک «يا اباعبدالله» در زمينه‏اي از نقوش گياهي حک شده و در ادامه چنين آمده است:
بسم الله تعالي هو الواقف علي الضماير و بعد، پوشيده نماند که چون دنيا دار فاني است پس / بر هر عاقلي لازم است که در تدارک سفر باقي باشد لهذا وقف مؤبد نمود خيرالحاج / حاجي استاد علي معمار اين تيمچه را بر اين که دو سهم از تمام منافع و مال‏الاجاره‏ي آن بعد از جميع / تعميرات لازمه در خود تيمچه صرف ذکر مصايب جناب اباعبدالله (عليه‏السلام) بشود / اول محرم تا دوازده روز و يک سهم ديگر حق متولي و ناظر و ورثه به نحوي که در / وقف‏نامه ذکر شد چنانچه ايشان در اين باب مسامحه نمايند، متدينين آن سکنه آنها را / باين... دارند / اگر چه حکم حاکم شرع باشد در خارج تيمچه هم ذکر مصائب جايز نيست 1229.

پی نوشت:

1- بلاغي، عبدالحج، تاريخ تهران قسمت مرکزي و مضافات، قم، 1350، ص 66؛ دايرةالمعارف بناهاي تاريخي ايران دوره‏ي اسلامي، مساجد تهران، حوزه‏ي هنري سازمان تبليغات اسلامي، 1378، صص 106 - 105.
2- نوربخش، مسعود، تهران به روايت تاريخ، تهران، نشر علم، 1381، ج 1، ص 314.
3- بر اين مدرسه نيز رقباتي وقف است که بخشي از آن در کتاب تاريخ تهران آمده است ر. ک بلاغي، عبدالحجت، تاريخ تهران قسمت مرکزي، قم، 1350 صص 79 - 78؛ سلطانزاده، حسين، تاريخ مدارس ايران از عهد باستان تا تأسيس دارالفنون، تهران، نشر آگاه، 1364، ص 308.
4- مصطفوي، محمدتقي، آثار تاريخي تهران، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1361، ص 87.
5- فتحعلي خان کاشاني ملک الشعرا متخلص به صبا از شاعران بزرگ و معروف زمان فتحعلي شاه قاجار در سال 1238 ه ق فوت کرد. از آثار او مي‏توان به خداوند نامه، شاهنشاه نامه، عبرت نامه و گلشن صبا اشاره کرد. مهدي بامداد، شرح حال رجال ايران در قرون 12 و 13 هجري، نشر زوار، 1378، ج 3، ص 73.
6- حسين طباطبايي ملقب به مجتهد الشعرا و متخلص به مجمر از سادات اصفهان که در آغاز جواني به تهران آمد و به ياري نشاط اصفهاني به دربار فتحعلي شاه قاجار راه يافت. وي در غزلسرايي در ميان شاعران دوره‏ي بازگشت مقام ارجمندي دارد. او در سال 1255 ه. ق فوت نمود؛ لغتنامه‏ي دهخدا، ذيل کلمه‏ي «مجمر».
7- اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، مرآت البلدان، تهران، دانشگاه تهران، 1368، ج 4، صص 2006 - 2005.
8- ميرزا مهدي ملک الکتاب متخلص به عشرت بزرگ، از شاعران و خوشنويسان عهد قاجار و از رجال مهم زمان فتحعلي شاه است، وي در سال 1182 ه ق متولد شد و در سال 1270 ه ق درگذشت. مهدي بامداد، همان، ج 4، صص 170 - 168؛ اعتماد السلطنه، همان، ص 2005.
9- گنجنامه‏ي فرهنگ آثار معماري اسلامي ايران، بناهاي مذهبي تهران، ويرايش کامبيز حاجي قاسمي، تهران، دانشگاه شهيد بهشتي سازمان ميراث فرهنگي کشور، دفتر سوم، 1377 ص 12.
10- اعتماد السلطنه، همان، ص 2006.
11- دکان‏ها و حمام ذکر شده در وقف‏نامه در خارج سردر شمالي مسجد در ضلع شرقي آن مکاني که امروزه مغازه‏هاي قفل‏سازي ايجاد شده قرار داشته‏اند که متأسفانه در 30 سال گذشته کاملا تخريب و از بين رفته است. حمام مذکور توسط حاج ميرزا آقاسي صدر اعظم ناصرالدين شاه احداث شده بود؛ بلاغي، عبدالحجت، تاريخ تهران قسمت غربي، قم، 1350، ص 86.
12- از آقاي عبدالله قوچاني که در خواندن برخي نکات مبهم وقف‏نامه‏ي مسجد امام کمک کردند قدرداني مي‏شود.
13- ساختمان کتابخانه و موزه‏ي ملک متعلق به حاج حسن آقا ملک فرزند حاج محمد کاظم ملک التجار که در سال 1316 املاک فراواني را وقف آستان قدس رضوي کرد. از ديگر موقوفات او مي‏توان به ساختمان موزه و کتابخانه‏ي جديدالاحداث ملک واقع در ضلع شرقي اداره‏ي کل ميراث فرهنگي استان تهران اشاره کرد که بالغ بر 9,000 متر مربع زيربنا دارد. وي در سال 1351 ه ق در صد سالگي درگذشت و در حرم امام رضا (ع) دفن شد. براي اطلاع بيشتر از محمد کاظم ملک التجار ر. ک: مهدي بامداد، شرح حال رجال ايران در قرون 12 و 13 هجري، نشر زوار، 1378، ج 1، صص 145-141.
14- نقشه‏ي اول در سال 1275 ه ق در زمان ناصرالدين شاه قاجار توسط عليقلي ميرزا اعتضاد السلطنه و نظارت فني موسيو کرشيش معلم توپخانه‏ي مدرسه‏ي دارالفنون با همکاري چند نفر از فارغ‏التحصيلان در مقياس يک هزارم تهيه شده و نقشه‏ي دوم نيز در فاصله سال‏هاي 1285 تا 1309 ه ق به فرمان ناصرالدين شاه به مدت 9 سال با نظارت عليقلي ميرزا وزير علوم و کفيل مدرسه‏ي دارالفنون و مهندس عبدالغفار نجم الممالک معلم علوم و رياضي و جمعي از معلمان با همکاري 20 دانش‏آموز در مقياس يک دوهزارم تهيه شده است در اين نقشه، باروي پيرامون شهر 192,000 متر و تعداد خانه‏ها 9,000 باب ذکر شده است. اطلس تهران، گيتاشناسي، 1377، صص 6-5.

منبع: ميراث جاويدان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.