مناسب ترين زمان تربيت
دوران كودكي و نوجواني بهترين و مناسب ترين زماني است كه پدر و مادر، فرزند خود را با اخلاق و آداب اسلامي آشنا سازند؛ زيرا در اين دوره، كودك فقط پدر و مادر و محيط خانواده ي خود را مي شناسد و به اصطلاح گوش و چشم او بسته است و تنها تحت پوشش شخصيت خود تغذيه ي روحي و فكري مي شود، در اين برهه، روح كودك فوق العاده حساس و اثر پذير است و مانند دوربين فيلم برداري، همه ي رفتارها را در خود ضبط مي كند و به تدريج در دراز مدت آنچه را كه ديده، بروز مي دهد. اگر پدر و مادر در اين دوره، در تربيت فرزند سهل انگاري كنند و خود عملا الگوي تربيتي شايسته اي براي كودكان خويش نباشند و تنها به امر و نهي هاي خشك و خالي اكتفا كنند، كودكان بي تأثير از چنين توصيه هاي توخالي، به رفتارها و خلقيات نامطلوب گرايش خواهند يافت و در بيرون از خانه با الگوهاي منفي اخلاقي روبه رو شوند، اقبال و اثر پذيري بيشتري از خود نشان خواهند داد.
مزرعه ي حاصلخيز روح نوجوان: اميرمؤمنان عليه السلام در سفارشي به فرزند خود امام حسن مجتبي عليه السلام به زمينه ي بسيار مستعد روح نوجوانان براي رشد و تكامل اشاره كرده و مي فرمايد: و انما قلب الحدث كالأرض الخاليه ما ألقي فيها من شيء قبلته. فبادرتك بالأدب قبل أن يقسو قلبك و يشتغل لبك؛(1)
بي ترديد دل نوجوان چون زميني خالي آماده ي پذيرش هر بذري است كه در آن افكنده شود، پس به تربيت تو شتافتم پيش از آن كه دلت سخت شود و خاطرت به چيزي اشتغال يابد.
امام صادق عليه السلام فرمود: لقمان حكيم به فرزند خود چنين سفارش كرد:
يا بني؛ ان تأدبت صغيرا انتفعت به كبيرا، و من عني بالأدب اهتم به، و من اهتم به تكلف علمه، و من تكلف علمه اشتد له طلبه، و من اشتد له طلبه، أدرك به منفعته، فاتخذه، عاده، و اياك و الكسل منه، و الطلب بغيره؛(2)
فرزندم! اگر در كودكي ادب آموختي، در بزرگي از آن بهره خواهي برد.
فرزندم! هر كه جوياي ادب و معرفت باشد، در راه آن اهتمام مي ورزد و هر كه در اين راه بكوشد، براي ادب آموزي، خود را به رنج و سختي اندازد. و هر كسي چنين كند، در جست و جوي ادب و معرفت شوق و همت والا پيدا مي كند و چون چنين باشد سود آن را دريابد؛ پس اي فرزند!
ادب آموزي را پيشه و سيره ي خود قرار ده و بر حذر باش از سستي و تنبلي در اين راه و از اين كه ادب را بگذاري و در پي چيزي ديگر برآيي.
آري، ادب سرمايه ي زندگي است، هر كس به آن دست يافت، به گنجي بزرگ رسيده.
يونس از شخص ديگري از امام صادق عليه السلام روايت مي كند كه فرمود:
دع ابنك يلعب سبع سنين، و ألزمه نفسك سبع سنين، فان أفلح و الا فانه من لاخير فيه؛(3)
فرزندت را بگذار هفت سال بازي كند. سپس هفت سال او را ملازم خود گردان و او را زير نظر بگير و تحت تربيت مستمر و بي وقفه ي خود داشته باش اگر رستگار شد كه چه بهتر وگرنه معلوم مي شود در او خيري نيست.
اين روايت با كمي تفاوت به دو طريق ديگر وارد شده است كه در هر دو روايت، دوره ي بازي كودك را شش سال بيان كرده است، ليكن در روايت ديگري كه مرحوم طبرسي نقل مي كند، دوره ي كودكي و نوجواني به سه مرحله تقسيم مي شود: شش سال اول دوران بازي، شش سال دوم دوران آموزش و سپس هفت سال تربيت مستمر، كه بر اساس دو روايت اول، آغاز تربيت مستمر كودك از هفت سالگي شروع مي شود؛ اما در روايت مرحوم طبرسي اين دوره از سيزده سالگي آغاز مي شود.
مزرعه ي حاصلخيز روح نوجوان: اميرمؤمنان عليه السلام در سفارشي به فرزند خود امام حسن مجتبي عليه السلام به زمينه ي بسيار مستعد روح نوجوانان براي رشد و تكامل اشاره كرده و مي فرمايد: و انما قلب الحدث كالأرض الخاليه ما ألقي فيها من شيء قبلته. فبادرتك بالأدب قبل أن يقسو قلبك و يشتغل لبك؛(1)
بي ترديد دل نوجوان چون زميني خالي آماده ي پذيرش هر بذري است كه در آن افكنده شود، پس به تربيت تو شتافتم پيش از آن كه دلت سخت شود و خاطرت به چيزي اشتغال يابد.
امام صادق عليه السلام فرمود: لقمان حكيم به فرزند خود چنين سفارش كرد:
يا بني؛ ان تأدبت صغيرا انتفعت به كبيرا، و من عني بالأدب اهتم به، و من اهتم به تكلف علمه، و من تكلف علمه اشتد له طلبه، و من اشتد له طلبه، أدرك به منفعته، فاتخذه، عاده، و اياك و الكسل منه، و الطلب بغيره؛(2)
فرزندم! اگر در كودكي ادب آموختي، در بزرگي از آن بهره خواهي برد.
فرزندم! هر كه جوياي ادب و معرفت باشد، در راه آن اهتمام مي ورزد و هر كه در اين راه بكوشد، براي ادب آموزي، خود را به رنج و سختي اندازد. و هر كسي چنين كند، در جست و جوي ادب و معرفت شوق و همت والا پيدا مي كند و چون چنين باشد سود آن را دريابد؛ پس اي فرزند!
ادب آموزي را پيشه و سيره ي خود قرار ده و بر حذر باش از سستي و تنبلي در اين راه و از اين كه ادب را بگذاري و در پي چيزي ديگر برآيي.
آري، ادب سرمايه ي زندگي است، هر كس به آن دست يافت، به گنجي بزرگ رسيده.
هفت سال تربيت مستمر
يونس از شخص ديگري از امام صادق عليه السلام روايت مي كند كه فرمود:
دع ابنك يلعب سبع سنين، و ألزمه نفسك سبع سنين، فان أفلح و الا فانه من لاخير فيه؛(3)
فرزندت را بگذار هفت سال بازي كند. سپس هفت سال او را ملازم خود گردان و او را زير نظر بگير و تحت تربيت مستمر و بي وقفه ي خود داشته باش اگر رستگار شد كه چه بهتر وگرنه معلوم مي شود در او خيري نيست.
اين روايت با كمي تفاوت به دو طريق ديگر وارد شده است كه در هر دو روايت، دوره ي بازي كودك را شش سال بيان كرده است، ليكن در روايت ديگري كه مرحوم طبرسي نقل مي كند، دوره ي كودكي و نوجواني به سه مرحله تقسيم مي شود: شش سال اول دوران بازي، شش سال دوم دوران آموزش و سپس هفت سال تربيت مستمر، كه بر اساس دو روايت اول، آغاز تربيت مستمر كودك از هفت سالگي شروع مي شود؛ اما در روايت مرحوم طبرسي اين دوره از سيزده سالگي آغاز مي شود.
پی نوشت:
1- وسائل الشيعه، ج 15، ص 197؛ تحف العقول، ص 67.
2- بحارالأنوار، ج 13، ص 419.
3- وسائل الشيعه، ج 15، ص 193 و 195.