واعظ درونی

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «اِذَا اَرَادَ اللهُ بَعبدٍ خَیراً جَعَلَ لَهُ وَاعِظاً مِن قَلبِهِ؛ هنگامی که خداوند اراده کند به بنده‌اش خیری برساند، برای او واعظ درونی قرار می‌دهد
پنجشنبه، 29 مهر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واعظ درونی
واعظ درونی

 

برگرفته از درس‌های اخلاق آیت‌الله مکارم شیرازی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده




 
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «اِذَا اَرَادَ اللهُ بَعبدٍ خَیراً جَعَلَ لَهُ وَاعِظاً مِن قَلبِهِ؛ هنگامی که خداوند اراده کند به بنده‌اش خیری برساند، برای او واعظ درونی قرار می‌دهد.» (1)
آن حضرت در جای دیگر فرمود: «مَن کَانَ لَهُ فی قَلبِهِ واعِظٌ کانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حافظٌ؛ کسی که واعظ درونی داشته باشد، نگاهبانی از طرف خداوند برای او خواهد بود». (2)
این تعبیر در احادیث فراوان دیده می‌شود و بدان مفهوم است که وقتی خداوند بخواهد کسی را مورد لطف خود قرار دهد، از جمله نعمت‌هایی که برای او مقرر می‌دارد، این ا ست که برای وی واعظ درونی قرار می‌دهد. در مسائل اخلاقی قبل از هر چیز واعظ درونی لازم است. قرآن تعبیر جالب توجهی دارد، مبنی بر این که می‌فرماید: «(ذَلِکَ الکِتابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدّی لِلمُتَّقِینَ)؛ آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است». (3)
این فرمایش قرآن کریم، بر این اصل اساسی استوار است که اگر بخواهیم قرآن به عنوان معلم قلمداد گردد، بایستی شخص دارای تقوا و واعظی باشد تا آموزه‌های این معلم در آن اثر کند. تقوا مراتبی دارد که یک مرتبه آن، تقوای قبل از هدایت است و آن تسلیم در برابر حقّ می‌باشد. لذا در حدیثی امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: «مَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ مِن نَفسِهِ وَاعِظاً، فَإِنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِیَ عَنهُ شیئاً؛ کسی که خداوند برای او واعظی درونی قرار ندهد، موعظه‌های مردم هرگز در او سودمند نمی‌افتد». (4)
سؤال مشخص این است که واعظ درونی چیست و از کچا پیدا می‌شود؟ اگر به درون خود نگاه کنیم، واعظ‌هایی در آن می‌بینیم که اگر به تذکرات آن‌ها توجّه کنیم، بی شک متعظ خواهیم شد. در این مختصر به چند نمونه از این واعظ‌ها اشاره می‌کنیم:
1. یکی از این واعظان، وجدان خدادادی فطرت است که درون هر انسانی وجود دارد؛ هر چند گاهی اوقات بر اثر عوامل خارجی، پرده بر روی آن گذاشته می‌شود. البته کوچک‌ترین زنگارگیری آن پرده کنار می‌رود و باعث تذکّر انسان می‌شود. کار پیامبران شکوفا ساختن فطرت‌ها و به یاد آوردن نعمت‌های فراموش شده به انسان است.
این وجدان و فطرت در هر کسی که شکوفا شود، بهترین واعظ درونی برای او خواهد بود.
2. ایمان، از دیگر واعظان درونی است. ایمان باعث روشنایی روح فرد می‌شود و زبان و اعضای دیگر بدن تحت تأثیر ایمان قرار می‌گیرد. شخص در این حال، هر چیزی را نمی‌گوید و هر کاری را انجام نمی‌دهد.
ایمان در انسان حالت خداترسی ایجاد می‌کند که در این حالت میان او و گناه سدی ایجاد می‌شود؛ به طوری که اگر هم گناه از انسان سر بزند، بلافاصله پشیمان می‌شود و توبه می‌کند.
3. تقوا و پرهیزکاری از دیگر واعظان درون است که از ایمان و عمل صالح پیدا می‌شود. تقوا واعظ بسیار قوی درونی است و این همان چیزی است که قرآن کریم می‌فرماید: (وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ)؛ آن زن قصد او را کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی نمی‌نمود. این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود». (5)
همسر عزیز مصر، نسبت به کامجویی از یوسف تصمیم و اراده داشت و نهایت کوشش خود را در این راه به کار برد؛ حضرت یوسف هم به مقتضای طبع بشری و این که در سن و سال جوانی بود و هنوز همسری نداشت، و در برابر هیجان انگیز‌ترین صحنه‌های جنسی قرار گرفته بود؛ هرگاه برهان پروردگار، یعنی روح ایمان و تقوا و تربیت نفس و بالاخره مقام عصمت، در این وسط حائل نمی‌شد؛ همان تصمیم همسر عزیز مصر را می‌گرفت. درباره «برهان رب» مطالب زیادی گفته شده است که یکی از آن‌ها همان واعظ درونی و همان ایمان و تقوا می‌باشد. لذا یوسف (علیه السلام) به خداوند عرضه می‌دارد: «(رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ)؛ پروردگارا! زندان نزد من محبوب‌تر است از آنچه این‌ها مرا به سوی آن می‌خوانند». (6)
حضرت یوسف حاضر است به زندان برود؛ امّا تن به گناه ندهد. این رویکرد، دستاورد همان واعظ درونی است.
براستی این واعظ درونی از کجا پیدا می‌شود؟ خواستن این واعظ از خداوند با تمام توجّه، عبادت با حضور قلب، به جا آوردن سجده‌های طولانی، خواندن نافله و نماز شب، از جمله عواملی است که در انسان واعظ درونی را ایجاد و آن را مستحکم می‌سازد؛ چنان که خداوند متعال به پیامبرش می‌فرماید: اگر مقام محمود می‌خواهی نماز شب بخوان: (وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا
). (7)
از خداوند می‌خواهیم این واعظ‌های درونی را به ما عنایت فرماید، إن شاء الله!

پی‌نوشت‌ها

1. المحجة البیضاء، ج 5، ص 21.
2. همان.
3. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 2.
4. تحف العقول، کلمات آن حضرت.
5. سوره‌ی یوسف، آیه‌ی 24.
6. سوره‌ی یوسف آیه‌ی 33.
7. سوره‌ی اسراء، آیه‌ی 79.

منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط