گریه می‌کند

دریا به دیده تر من گریه می‌کند آتش ز سوز حنجر من گریه می‌کند سنگی که می‌زنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه سر من گریه می‌کند
چهارشنبه، 5 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
گریه می‌کند

گریه می‌کند

شاعر: حاج غلامرضا سازگار

دریا به دیده تر من گریه می‌کند

آتش ز سوز حنجر من گریه می‌کند

سنگی که می‌زنند به فرقم ز روی بام

بر زخم تازه سر من گریه می‌کند

از حلقه‌های سلسله خون می‌چکد چو اشک

زنجیر هم به پیکر من گریه می‌کند

ریزد سرشک دیده اکبر به روی نی

اینجا به من برادر من گریه می‌کند

وقتی زدند خنده اشکم زنان شام

دیدم سه ساله خواهر من گریه می‌کند

رأس حسین بر همه سر می‌زند ولی

چون می‌‎رسد برابر من گریه می‌‎کند

ای اهل شام پای نکوبیید بر زمین

کاینجا ستاده مادر من گریه می‌کند

تا روز حشر هر که به گل می‌کند نگاه

بر لاله‌های پرپر من گریه می‌کند

زنهای شام هلهله و خنده می‌‎کنند

جایی که جد اطهر من گریه می‌کند

بگذار ظالمانه بخندند شامیان

«میثم» که هست زائر من گریه می‌کند

                                  



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط