انتظار و دلالت‌های سیاسی ـ تربیتی آن از دیدگاه ائمه اطهار(علیهم السلام)

انتظار در مكتب اسلام، تنها يك رويكرد عاطفى نيست؛ بلكه روي كردهاى معرفتى، اجتماعى، اخلاقى و فردى را نيز شامل مى‏شود. از اين روى مى‏توان، انتظار را همچون منشورى دانست كه داراى تجليات گوناگونى است.یکی از تجلیات مفهوم انتظار جنبه تربیتی آن است.فرد اگر به معنای اصیل و واقعی و به همراه فضیلتها و شرایط ذکر شده در احادیث و روایات منتظرباشد،آثاری بر زندگی فرد مترتب خواهدبود.از آن جمله میتوان به پرورش احساس‏هاى متعالى چون حس خداپرستى، اخلاقى،
جمعه، 6 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتظار و دلالت‌های سیاسی ـ تربیتی آن از دیدگاه ائمه اطهار(علیهم السلام)
انتظار و دلالت‌های سیاسی ـ تربیتی آن از دیدگاه ائمه اطهار(علیهم السلام)
انتظار و دلالت‌های سیاسی ـ تربیتی آن از دیدگاه ائمه اطهار(علیهم السلام)

نويسنده: اکبر رهنما، محسن طاهری، مهدی احمدی

مقدمه

انتظار در مكتب اسلام، تنها يك رويكرد عاطفى نيست؛ بلكه روي كردهاى معرفتى، اجتماعى، اخلاقى و فردى را نيز شامل مى‏شود. از اين روى مى‏توان، انتظار را همچون منشورى دانست كه داراى تجليات گوناگونى است.یکی از تجلیات مفهوم انتظار جنبه تربیتی آن است.
فرد اگر به معنای اصیل و واقعی و به همراه فضیلتها و شرایط ذکر شده در احادیث و روایات منتظرباشد،آثاری بر زندگی فرد مترتب خواهدبود.از آن جمله میتوان به پرورش احساس‏هاى متعالى چون حس خداپرستى، اخلاقى، عاطفى،زيباخواهى، درونی سازی ارزشها ، ایجاد نگرش مثبت، معرفی اسوه والگو و ترسیم افق امید و آینده اشاره کرد.
پس در معنای اصیل و واقعی انتظار،فرد نه تنها زندگی منفعلانه ای نخواهد داشت بلکه باترسیم یک افق تازه در،به زندگی وی سمت و سوی خاصی خواهد گرفت.
در این مقاله پس از تعریف مفاهیم انتظار و تربیت تاریخچه موعود گرایی در ادیان مختلف را بررسی نموده ایم. بعد از آن به بررسی مولفه ها وتحلیل احادیث مرتبط با آثار تربیتی انتظار پرداخته ایم.
يادكرد اين نكته لازم است كه اين نوشتار تنها پيش درآمدى بر اين مبحث است و اميدواريم كه در آينده بتوانيم به صورتى گسترده‏تر و عميق‏تر و فراتر از يك مقاله بدان بپردازيم.

تعاریف

مفهوم انتظار
انتظار در لغت يعني «چشم به راه بودن » ).لغتنامه دهخدا ذيل کلمه انتظار( اما براي درک مفهوم آن بايد دانست که انتظار يک امر کاملاً وجداني است و اگر کسي واقعيت آن را درک نکرده باشد، هرگز با توصيف ذهني، حقيقت آن را نمي فهمد. در واقع معناي انتظار فقط براي شخص منتظر،روشن وآشکار مي شود، يعني کسي که حالت انتظار را چشيده است، به خوبي معناي آن را مي فهمد به چنين شخصي مي توان ياد آوري کرد که:« آن زماني که يکي از عزيزانتان به سفر رفته بود وشما از او خبر نداشتيد و او گفته بود تا فلان موقع بر مي گردم و... قبل از آمدن او چه حالي داشتيد ؟» آن حال وجداني « انتظار » نام دارد. به تعريف ديگري نيز که درمورد انتظار مطرح شده است، توجه کنيد: « معني الانتظار... هو کيفّية نفسانية يَنبَعث مِنها التّهيّوء لمِا تَنتَظِرُهُ...فَکُلّما کان الا نتظار...») مکيال المکارم ج2.ص152 ( «معناي انتظار عبارت است از يک حالت قلبي و روحي که ازآن آماده شدن براي چيزي که در انتظارش هستي، بر مي آيد... پس هر قدر انتظار شديد تر باشد، آماده شدن هم بيشتر مي شود.
آيا نمي بيني که وقتي مسافري داشته باشي که منتظر آمدنش هستي، هر چه زمان آمدنش نزديک تر مي شود، آمادگي تو براي اين امر بيشتر مي شود» در اين تعريف انتظار يک حالت قلبي ونفساني معرفي شده است ويکي از مهمترين لوازم «تهيّوء » به معناي آماده شدن است کسي که منتظر ظهور امام عصر (عج) باشد لازمه انتظارش اين است که خود را براي ظهور ايشان آماده سازد ولي سؤال اينجاست که چگونه مي توان آمادگي براي ظهور را در خود ايجاد کرد ؟ در پاسخ مي توان گفت که: آماده شدن به است که انسان زندگي خود را در همه ابعادش مطابق ميل وخواست امام (عج) قرار دهد و معلوم است که خواسته ايشان اين است که فرد دقيقاً مطابق احکام دين عمل کند.
معني اصيل انتظار اين است که انسان در خودش زمينه آمادگي براي اطاعت و پيوستن به آن حضرت‏ را پيدا بکند و همچنين ‏زمينه را براي آن حضرت آماده کند. يعني هم خودش آماده باشد براي پيوستن به آن حضرت، هم براي آن حضرت زمينه ‏سازي بکند(.سخنرانی آیت اله حائری شیرازی)

مفهوم تربیت

صاحبنظران تعليم و تربيت تعريف‏هاى متعدد و گوناگونى از تربيت ارائه داده‏اند كه در اين نوشتار، به دوتعريفى كه در اين حوزه به عنوان تعريفی قابل قبول مطرح است بسنده مى‏كنيم یکی تربیت به مفهوم ربوبی شدن از ریشه (رب ب) و آن عبارت است ازشناخت خدا به عنوان مالک ومدبر ودل کندن از غیر خدا(نگاهی دوباره به تربیت اسلامی ج 1 ) و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: «حركت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب» در نوشتار حاضر مفهوم تربیت مفهومی تلفیقی از دو تعریف فوق است.

تاریخچه

فتوریسم و موعود گرایی در سایر ادیان
موعود گرایی و مسئله انتظار مختص به اسلام و تشیع نیست.در این قسمت بحث هایی در رابطهبافتوریسم و موعود گرایی در ادیان دیگر آمده است.:همه‏ى اديان بزرگ، در بسترظهور و بروز تا مرحله‏ى كمال خود، مدعى نجات بخشى بشر بوده‏اند و اساسا يكى از رمزهاى توفيق اديان، همين زنده كردن مشعل اميد در قلب و جان پيروان خود بوده است كه از وضعیت رقت باركنونى، به فرداى روشن، اميد ببندند و دل خستگى امروز را با دل بستگى به فردا، التيام بخشند.
«فوتوريسم » يعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غيبى و مصلح بزرگ جهانى از مسايلى است كه در بحثهاى تئولوژيك تمام مذاهب و اديان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه اديان در آن مشتركند اما در مصداق آن اختلاف وجود دارد. سمت و سوى جهان بشريت على العموم رو به پيروزى عدالت و نجات قطعى انسانها و نابودى حتمى ظلم و ظالم مى رود و همين «انتظار» است كه عامل نيرو بخش و ايمان بخش به ستمديدگان است و باعث اميدوارى آنها به پيروزى مى شود.
جان هيك (دين پژوه و فيلسوف شهير معاصر) مى‏گويد:در همه‏ى اديان بزرگ و متكامل جهان، به نوعى، اعتقاد به رستگارى و مبحث «نجات‏شناختى‏» وجود دارد. در اين اديان، عقيده به انتقال از يك حيات عصيت‏بار به وضعيت‏بهتر، وجود دارد; زيرا كه حيات كنونى، حياتى است « هبوط زده‏» و بيگانه از خدا و بايد منتظر «حيات الهى‏» بود. در این قسمت چند نمونه از مسئله موعود گرایی در آیین های دیگر اشاره و سپس به نظر اسلام در این باره خواهیم پرداخت..
موعود در آیین زرتشت:
در كيش «زردشتى‏»، مسئله‏ى نجات - با توجه به منظومه‏ى عقيدتى آن- به نحو خاصى مطرح مى‏شود. در اين دين، يك قدرت كيهانى يا «روح خير»، به نام «اهورا مزدا» و يك قدرت كيهانى متضاد يا «روح بزرگ شر» به نام «اهريمن‏»، خودنمايى مى‏كند. (روزنامه همشهرى،16 دى 1374) در طول تاريخ، اين دو نيرو با هم تا آخر الزمان - كه با ظهور «سوشيانس‏» آغاز مى‏شود، در ستيزند. در آن زمان، خوبى بر شر غلبه مى‏كند و دوره‏ى صلح و پاكى و اعتلاى «اهورامزدا» فرا مى‏رسد و با ظهور سوشيانس، آخر الزمان آغاز مى‏شود..جاماسب در كتاب «جاماسب نامه» از زرتشت نقل مى كند كه مى گويد: «مردى بيرون آيد از زمين تازيان... و بر آيين جد خويش با سپاه بسيار روى به ايران نهد و آبادانى كند و زمين را پر داد كند و سوشيانس «نجات دهنده بزرگ» دين را به جهان رواج دهد. فقر و تنگدستى را ريشه كن سازد. ايزدان را از دست اهريمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.
موعود در نظر هندو ها
هندو ها مصلح را "مظهر ویشنو "به معنای مظهر دهم می دانندو آورده اند"این مظهر دهم در عصر آهن سوار بر اسب سفیدی در حالی که شمشیر برهنه درخشانی در دست دارد ظاهر میشود و شریران را تماما هلاک میسازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را جهت خواهد داد.
در كتاب «دداتك» از كتب مقدس برهمائيان آمده است: «دست حق درآيد و جانشين آخر «ممتاطا» ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگيرد همه جا و خلايق را هدايت كند.»
منجی‌گرایی در آیین بودایی
در آیین بودا، منجی موعود با مفهوم «میتریه»(مهربان) تبیین شده است. در الهیات بودایی او را بودای پنجم و آخرین بودا از بوداییان زمینی مي‌دانند که خواهد آمد تا همه انسان‌ها را نجات دهد. در نمادنگاری بودایی، او را به هیئت مردی نشسته که آماده برخاستن است، نمایش مي‌دهند تا نمادی باشد از آمادگی وی برای قیام. در روایات مهایانه‌اي، «شاکیه مونی» که همان «گتمه بودای» مشهور است، چهارمین بودا، و میتریه که پس از او خواهد آمد، بودای پنجم معرفی شده و در بعضی روایات بودایی، گتمه بودای هفتم است و «بوداسف» در آینده، آخرین بودا به شمار می‌آید که ظهور خواهد کرد.
موعود در دین یهود:
در آيين يهود نيز مسئله‏ى «نجات انسان‏» مطرح است و كتاب مقدس آنان «تورات‏»، «عهد عتيق،» و نيز «تلمود» - حاوى مژده به نجات انسان‏ها است و بشارت به پايان يافتن «آفت و شر» و غلبه‏ى «خير و خوبى‏» است. در صحيفه‏ى دانيال نبى، آن‏گاه كه از دوره‏ى اسارت بابلى سخن مى‏گويد، بشارت مى‏دهد كه دنياى پر از آفت و شر، به پايان خواهد رسيد. در «مزامير» داود چنين مى خوانيم: «... زيرا كه شريران منقطع خواهند شد، اما متوكلان به خداوند وارث زمين خواهند شد. هان! بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود. در مكانش تامل خواهى كرد و نخواهد بود. اما حكيمان (صالحان) وارث زمين خواهند شد.»
در «تورات » آمده است: «و نهالى از تنه يسى) يسى، به معناى قوى، نام پدر حضرت داود، عليه السلام، قاموس مقدس، ص951 (. بيرون آمده، شاخه اى از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت... مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين براستى حكم خواهد كرد... گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پروارى با هم، و طفل كوچك آنها را خواهد راند. و در تمامى كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند كرد زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.
موعودازنگاه مسیحیت:
از نگاه مسيحيت، انسان گرفتار هوا و هوس، زمانى طعم آزادى و نجات و رهايى را به طور كامل خواهد چشيد و آن گاه گام در مدينه‏ى فاضله خواهد نهاد كه مسيح، در آخرالزمان رجعت كند تا براى هميشه نجات انسان ها را تامين و تضمين كند.
در فرهنگ مسيحى (the second cominq)، دومين آمدن مسيح (رجعت) در پايان جهان - به عنوان منجى‏اى كه همه‏ى تبعيض‏ها، ظلم‏ها، بى عدالتى‏ها، تاريكى‏ها و ياس‏ها را تبديل به عدالت، اميد و مهر مى‏كند - جايگاه بلند و ممتازى دارد. همه مسيحيان، اميد دارند كه مسيح - چنان كه پيام صلح، دوستى و مهر را براى انسان ارمغان آورد - در آمدن دوم خود، طعم «مهر و صلح‏» را به همه بچشاند. مسيح، دوباره در آخر الزمان خواهد آمد و برنامه‏ى نجات را كامل خواهد كرد; زيرا، در حقيقت، شنيده‏ايم كه او نجات دهنده‏ى عالم است. (يوحنا، 4: 42)
آنان، بر اين باورند كه در بازگشت مسيح، پسر انسان، جهان، روى سعادت را خواهد ديد مسيح، مى‏آيد و جهان پس از ظهور آن منجى، در صلح و صفاى كامل به سر خواهد برد و زمين ايشان از طلا و نقره پر خواهد شد. (اشعيا، 2: 7)
و جنگ و خونريزى، از جهان رخت‏بر مى‏بندد و امتى بر امتى شمشير نخواهد كشيد. (اشعياء، 2:4)
در «انجيل » چنين مى خوانيم: «كمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بداريد و شما مانند كسانى باشيد كه انتظار آقاى خود را مى كشند كه چه وقت از عروسى مراجعت كند. تا هر وقت آيد و در را بكوبد، بى درنگ براى او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاى ايشان چون آيد، ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد زيرا در ساعتى كه گمان نمى بريد پس ايشان مى آيد.از اين رو اميد به «آينده‏ى روشن‏» و «نجات انسان‏»، نقطه‏ى مشترك همه‏ى اديان است كه برخى از محققان، همين عطش و سوز فطرى و دسته جمعى بشر را، بهترين دليل بر وجود منجى‏اى مى‏دانند كه انسان را به نجات برساند و عطش او را سيراب كند; زيرا، عطش انسان، بهترين گواه بر وجود آب در هستى است.
منجی‌گرایی در آیین اسلام:
قرآن كريم با قاطعيت تمام از پيروزى نهايى دين حق بر تمامى اديان سخن گفته است: «هو الذى ارسل رسوله و دين الحق ليظهره على الدين كله بالهدى و لوكره المشركون.»(. سوره صف(61) آيه 9، همچنين ر. ك: سوره توبه(9) آيه 33 و سوره فتح(48) آيه 28. )اوست آنكه پيغمبرش را به رهبرى و كيش حق فرستاد تا بر كيشها همگى چيره گرداندش چه شرك ورزان ناخوش دارند.
قرآن، وراثت زمين را براى بندگان صالح خداوند وعده داده است: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون »(سوره انبياء(21) آيه 105.) و هر آينه در زبور پس ذكر نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته من ارث برند.
خداوند در قرآن، بر مستضعفان زمين منت مى گذارد و آنها را پيشوا و وارث قرار مى دهد: «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين.» (سوره قصص(28) آيه 5.) و خواهيم منت نهيم بر آنانكه ناتوان شمرده شدند در زمين و آنان را پيشوايان وارث برندگان بگردانيمشان.
آيات 55 سوره نور، 128 اعراف، 54 مائده و نيز آيات ديگر در همين زمينه نشان مى دهد كه اين انديشه در قرآن به طور جدى و قوى حضور دارد.
از نظر استاد مطهری انتظار منجی«بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوش بينى نسبت به جريان نظام طبيعت و سير تكاملى تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبينى نسبت به پايان كار بشر است.
از ديدگاه اسلام، رسول رحمت، پيام نجات را براى هميشه و همه‏ى افراد آورده و شريعت و كتاب آن حضرت، قانون «نجات بخشى‏» است، اما در مرحله‏ى پياده شدن و اجراى اين قانون عادلانه و نجات بخش، از سوى بشر، درنگ و سستى شده است و تحقق نهايى و كامل اين نجات بخشى و اجراى كامل اين برنامه، در آخرالزمان به دست مهدى موعود، خواهد بود كه سيماى نجات بشراست.
علامه طباطبايى در الميزان مى‏گويد: با اين كه شيطان، از خدا، تا قيامت مهلت مى‏خواهد « فانظرنى الى يوم يبعثون‏»، اما مهلت الهى تا وقت معلوم است، نه تا «يوم يبعثون، قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم‏». (20. انبياء، آيه 105)
طبق مفاد آيه، دورانى مى‏آيد كه زمان خوش دنيا است و آن روز، ديگر، شيطان، برانسان ها حاكميت ندارد و مدينه‏ى فاضله تحقق مى‏يابد. در آن موقع، همه‏ى وعده‏هاى مربوط به امام زمان، وفا مى‏شود.
برخى از محققان مى‏گويند، اين مهلت و زمان، مربوط به زمانى است كه بشر، تكامل يافته و اشكالات را با آزمايش‏ها و علوم و تجربه‏ها رفع كرده است. تكامل به جايى مى‏رسد كه ديگر پرستش شيطان‏ها منتفى مى‏شود و آن‏ها كشته مى‏شوندوی آینده بشريت را طبق همين قانون ترسيم مى‏كند.
در اسلام دو دیدگاه در مورد منجی وجود دارد:

1. منجی‌گرایی در میان اهل‌سنت

مذاهب مختلف اهل‌سنت مهدی موعود(عج( را باور دارند ولی معتقدند که مهدی(عج) هنوز متولد نشده است و در آخرالزمان به دنیا مي‌آید. دانش‌مندان اهل‌سنت در این زمینه اختلاف دارند. بسیاری از آنان مهدویت را نوعی دانسته و گفته‌اند که در آخرالزمان، در زمانی نامشخص، فردی نامعین، از پدر و مادری ناشناخته، با این نام و اوصاف متولد خواهد شد و انجام وظیفه خواهد کرد. شماری از آنان نیز همانند شیعه امامیه، مهدی(عج) را شخصی معین مي‌دانند و معتقدند او پیش از این متولد شده و هم‌اکنون به زندگی خود ادامه مي‌دهد. آن دسته ازاهل‌سنت که ولادت مهدی (عج) را پذیرفته‌اند اختلاف‌هایی در سال ولادت حضرت دارند. برخی سال ولادت را 255 و برخی سال 258قمری دانسته‌اند، برخی نهم ربیع‌الاول و شماری دیگر 23 رمضان را ذکر کرده‌اند.

2. منجی‌گرایی در میان شیعه

شیعه اعتقاد دارد وعده خدا در قرآن به مسلمانان تحقق خواهد یافت و جامعه‌اي بر اساس قسط و عدل و حقیقت ایجاد خواهد شد. بنابراین، علی‌رغم قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی جبهه کفر و استکبار و استبداد، مستضعفانِ بیدار شده و آگاه، امام و رهبران مردم و وارثان قدرت مي‌شوند. شیعه اعتقاد دارد، اسلام دین زندگی است و هرگز کهنه نمي‌شود. به مفهوم دیگر، قرآن به هر قصه‌اي که اشاره مي‌کند و هر عقیده‌اي که در اسلام و در تشیع مطرح مي‌شود باید در زندگی امروز و سرنوشت فردی و اجتماعی و استقلال مان نقش داشته باشد تا آنهایی که به آن اعتقادی ندارند از اثرش محروم باشند.
در مذهب شیعه، امام زمان از ذریه پیامبر اسلام (ص) و فرزند امام حسن عسکری(ع) است که الآن در پرده غیبت به سر می‌برد. امام در دوره غیبت صغرا چهار نایب خاص داشته که واسطه میان او و شیعیان بودند. پس از این دوره، غیبت کبرا فرا رسیده و اکنون در این دوره به سر مي‌بریم. در این زمان تنها باید از ولی‌فقیه که حجت امام زمان(عج) بر مردم است، اطاعت کنیم.
شیعه در عصر غیبت کبرا، فلسفه سیاسی نجات‌بخش و مکتب اجتماعی حرکت‌آفرین و مسئولیت‌آوری دارد و آن مهدویت و انتظار است. اما متأسفانه افراد ناآگاه، مغرض و یا دشمن، مهدویت و انتظار را که مفهومی انقلابی، آزادی‌بخش و حرکت‌آفرین و مسئولیت‌زا به شمار می‌آید، مانند پوستین وارونه‌اي درآورده‌اند که به قول دکتر شریعتی، یک طرف آن در نهایت زیبایی و طرف دیگر آن در نهایت زشتی است. رویه‌اش چشم‌ها را از زیبایی خیره می‌کند و آسترش از زشتی برای بزرگ‌سالان نفرت‌انگیز و برای خردسالان وحشت‌آور می‌نماید.
اعتقاد به مهدویت و انتظار، از بین تمام اصول و عقاید شیعی، بیش از همه عقاید دیگر، تضاد و تناقض دارد. یکی نابودکننده ظلم و جور و به دنبال قسط و عدل است و دیگری به دنبال توجیه‌کننده ظلم و جور و بی‌عدالتی؛ یکی مفهوم انقلابی، مترقی، عزت‌آور و مردمی دارد و به اراده و اندیشه و اختیار و آزادی انسان احترام می‌گذارد و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی او را تثبیت می‌کند، اما مفهوم دیگری منحط، ذلت‌آور و ضدمردمی است و به اراده و اندیشه و آزادی انسان اهانت می‌کند و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی را در نظر ندارد و ظلم و ستم و تسلیم شدن را توجیه می‌کند. به مفهوم دیگر اگر در بخشی از دنیا مؤمنان عزت ندارند و از نظر آزادی، استقلال و نظام حکومتی کافران بر آنها مسلط هستند، باید بدانیم که ایمان آنها درست نیست و اسلام را وارونه فهمیده‌اند.
بنابراین، اصل مهدویت و انتظار دو نوع است: یکی انتظار مثبت در تشیع که عامل حرکت و رشد فردی و اجتماعی است و دیگری انتظار منفی که دوستان ناآگاه و یا دشمنان قسم خورده اسلام آن را شکل داده‌اند و بزرگ‌ترین عامل انحطاط و ذلت به شمار می‌آید. در مذهب شیعه کسی منتظر واقعی است که هر لحظه فرمانده‌اش را انتظار می‌کشد.
منتظر باید جسم و روح خود را شاداب و آماده نگه دارد. در نظام اسلامی که با هدایت رهبر اداره می‌شود، باید برای آماده‌سازي زمینه‌های ظهور و سپردن پرچم به مهدی موعود(عج) طرح راهبردی داشت.

حدود و ثغور و مولفه های بحث انتظار:

پذيرش فرهنگ انتظار و نهادينه سازى اين فرهنگ نيازمند بسترى مناسب و ظرفى مستعدبراى پذيرش اين فرهنگ متعالى است و اين بستر چيزى نيست جز ظرف وجودى فردى كه قرار است داراى فرهنگ و تربيت مهدوى گردد. از جمله پيش‏نيازهاى لازم، قبل از هرگونه فعاليت در زمينه گسترش اين فرهنگ، ايجاد زمينه و ظرف مناسب براى پذيرش آن است. به بيان ديگر فرد، نخست بايد از نظر شخصيتى مستعد و آماده پذيرش اين پيام باشد.
به نظر مى‏رسد براى ايجاد يك بستر مناسب و مستعد براى پذيرش پيام، قبل از هرگونه فعاليت مهدوى، بايد به پرورش احساس‏هاى متعالى چون حس خداپرستى، اخلاقى، عاطفى،زيباخواهى، درونی سازی ارزشها ، ایجاد نگرش مثبت، معرفی اسوه والگو و ترسیم افق امید و آینده پرداخت. در اين صورت است كه فرد از شاخص‏هاى لازم و زمينه مستعد براى پذيرش تربيت مهدوى برخوردار مى‏گردد كه ما در اين بخش از نوشتار به اين مطلب و مولفه های فوق خواهیم پرداخت ضمن اینکه درآمدی نیز به آسیب شناسی انتظار خواهیم داشت:

1.حس خداخواهى و عبوديت و بندگى

فرد اگر در مسير عبوديت و بندگى خداوند قرار نگرفته باشد و عبد خدا نباشد، چطور بايد از او انتظار پذيرش ولى خدا را داشته باشيم. پس، پيش از گسترش و نشر فرهنگ مهدويت، بايد در ايجاد روحيه بندگى و عبوديت فعاليتى منسجم و اصولى صورت گيرد. طبيعى است وقتى ما بتوانيم روحيه تعبد را در متربى پرورش دهيم، در مرحله بعد مى‏توانيم خيلى راحت با بهره‏گيرى از اين روحيه بلند، او را به سمت پذيرش ولى خدا سوق دهيم.
و زمينه انس و ارتباط با مولا و در نهايت روحيه اطاعت و انقياد از ولى خدا را در او پرورش دهيم. انسان اگر بنده خدا باشد، بدون چون و چرا مطيع اوامر الهى خواهد بود؛ چرا كه بنده خدا، فردى آزاد از زنجير عوامل قالب‏ساز و شكل دهنده محيط و اجتماع و فردى آگاه و آزاد از تخيلات، اوهام و آرزوهاى بى‏اساس و داراى انديشه و فهم واقع ياب مى‏شود. فردى آزاد از اسارت فرهنگ‏ها و سنت‏هاى فرسوده و رها از چنگالِ لذت و الم خواهد بود و نهايتا آزاد از خودخواهى و خودكامگى، كه وجود اين ويژگى‏ها، زمينه ساز پذيرش ولى خدا و اطاعت و پيروى از او مى‏باشد.
جانِ كلام آن كه بايد در زمينه ايجاد روحيه تعبد و آن هم تعبد برگرفته از تعقل، در جامعه فعاليت كرد؛ چرا كه اين نخستين گام اساسى و مهم در ايجاد بسترى مناسب براى انجام فعاليت‏هاى مهدوى است. كسانى كه در طول تاريخ از بندگى خدا برخوردار بودند و به معناى واقعى عبد بودند نه عابد، هيچ گونه مشكلى براى پذيرش ولى خدا نداشتند. از سوى ديگر، بررسى‏هاى تاريخى نشان مى‏دهد كسانى زير بار رهبرى‏هاى الهى نرفتند كه در زمينه عبوديت و بندگى دچار ضعف و سستى بودند.
بنابراين، بدون ايجاد روحيه تعبد و بندگى، هرگونه فعاليتى در زمينه ولايت مدارى و پذيرش ولى امر بى‏نتيجه خواهد بود يا به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. حركت در مسير عبوديت و بندگى، فرد را آراسته به شاخصه‏اى بسيار ارزشمند به نام تقوى مى‏سازد. اين شاخصه يكى ديگر از پيش زمينه‏هاى لازم و ضرورى در گسترش فرهنگ انتظار مى‏باشد.
در زمينه تقوى و صيانت ذات، زياد سخن گفته شده، ولى منظور ما از تقوى همان مطلبى است كه علامه جعفرى(ره) از آن به صيانت ذات تكاملى ياد مى‏كند(. بقره: 147). منظور از اين اصطلاح، تبديل تدريجى ذات يا من طبيعى به ذات يا من تكاملى كه اين تبديل با دو بال جذبه كمال و دفعِ نقص، صورت مى‏گيرد. به اين معنا كه وقتى فرد در پى جذب كمال باشد، بهترين راه را براى رسيدن به كمال، تأسى به الگوهاى كمال يافته و انسان‏هاى كامل مى‏داند. او بر اين باور است كه بايد دست خود را در دست امام زمان خود قرار دهد، تا او را به نقطه نهايى كمال همان ايصال الى المطلوب كه شأن واقعى امام است، برساند. از اين‏رو، خواهان يافتن وجود امام زمان خود مى‏باشد و با شور و اشتياق به دنبال اوست. ايجاد اين زمينه موجب مى‏گردد هرگونه معرفت مهدوى و هرگونه فعاليت براى نهادينه سازى آن، جايگاه خود را بيابد و در ظرف لازم قرار بگيرد.
پيروى از قرآن يكى ديگر از شاخص‏ها و ملاك‏هايى است كه عبد خدا در مسير عبوديت بايد از آن برخوردار گردد كه اين بهره مندى از لوازم ضرورى پذيرش فرهنگ انتظار است. چرا كه اگر فرد پيرو قرآن باشد، با توجه به وجود آيات مكرر در قرآن درباره ضرورت پيروى از اهل بيت، قطعا عمل به اين آيات را هم خواهد پذيرفت. عمل به آياتى چون« اطعيوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم...» براى او امرى واجب و ضرورى خواهد بود. پس لازم است كه در ابتدا فرد را شاگرد مطيع و منقاد مكتب قرآن تربيت كنيم. در قدم بعد، او خود عمل به آياتى چون آيات ولايت را خواهد پذيرفت. از سوى ديگر، كسى كه در اصل تبعيت و سرسپردگى به دستورات زندگى‏بخش قرآن دچار سهل انگارى، تزلزل و تردد است، اين ترديد و دودلى و سهل انگارى در عمل به قرآن، در ميزان تبعيت او از ولايت هم تأثير دارد.
از نشانه‏هاى ديگر آسيب‏مندى در دين و ولايت مدارى، مسئله پايبند نبودن به هنجارهاى اخلاقى است. به هر ميزان كه افراد در قبال هنجارهاى اخلاقى سهل‏انگار و بى‏توجه باشند به همان ميزان، تبعيت از امام معصوم عليه‏السلام كاهش مى‏يابد. حوادث و جريانات تاريخى بيانگر رابطه‏اى مستقيم ميان گردن نهادن به دستورات رهبر الهى و ميزان پايبندى افراد به هنجارهاى اخلاقى است.
حضرت امام صادق(ع) در روايتى منتظران ظهور را از زمره »دوستان خدا« برمى شمارند: طوبى لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره فى غيبته و المطيعين له فى ظهوره أولئك أولياءاللَّه الذين لاخوف عليهم ولا هم يحزنون. خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او. آنان دوستان خدا هستند، همانها كه نه ترس به دل راه مى دهند و نه اندوهگين مى شوند.( الصدوق، محمدبن على بن الحسين، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص645، ج6)
منتظران ظهور در این روایت به عنوان دوست خدا معرفی شده اند. همترازی انتظار ظهور با دوستی خداوند مطلع این نکته است که فرد منتظر بدون روحیه تعبد وبندگی منتظر اصیل نبوده ونمی تواند در زمره دوستان خدا قرار گیرد.
در كتاب‌ شريف‌ كمال‌الدين‌، شيخ‌ اجل‌ صدوق‌ از امام‌ زين‌العابدين‌ ـ عليه‌السلام‌ ـ روايت‌ نموده‌ است‌ كه‌ فرمود: من‌ ثبت‌ علي‌ موالاتنا (ولايتنا) في‌ غيبة‌ قائمنا أعطائه‌ الله عزّوجلّ أجر ألف‌ شهيد من‌ الشهداء بدر و أحد..) منتخب‌الاثر، (ح1256‌) هركس‌ در غيبت‌ قائم‌ ما بر موالات‌ و ولايت‌ ما ثابت‌ بماند خداوند متعال‌ اجر هزار شهيد از شهداي‌ بدر و احد را به‌ او عطا مي‌فرمايد.
اين‌ ثبات‌ بر ولايت‌ كه‌ آن‌ همه‌ ثواب‌ دارد ثبات‌ بر هويت‌ و بر شخصيت‌ ديني‌ و استقامت‌ بر تعهدات‌ اسلامي‌ است‌ و بر همين‌ حفظ‌ هويت‌ ديني‌ و استقلال‌ مذهبي‌ و صبر و پايداري‌ تأكيد دارد. مسلمان‌ صاحب‌الزماني‌ تحت‌ تأثير هيچ‌ جوي‌ تن‌ به‌ ذلت‌ نمي‌دهد؛ با شجاعت‌، با قدرت‌ و همت‌ و با نيروي‌ ايمان‌ و علم‌، با شعارهاي‌ توحيدي‌ الله اكبر و لااله‌الاالله با اقتدار بايد به‌ پيش‌ برود و بداند كه‌ جهان‌، به‌ سوي‌ اسلام‌، به‌ سوي‌ جامعة‌ جهاني‌ اسلام‌ و به‌ سوي‌ مدنيت‌ قرآني‌ و جامعة‌ مهدوي‌ است‌ و اين‌ وعده‌ الهي‌ و تخلف‌ناپذير است‌.

2 پرورش حس اخلاقى

تربيتى اسلام، وجود پيامبران و امامان معصوم، براى زمينه سازى براى تكامل و رشد معنوى انسان از جايگاه مهمى برخوردار است و اساسا هدف از بعثت انبيا به ويژه رسالت خاتم پيامبران صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تكميل فضايل اخلاقى و فراهم كردن تجهيزات اين رشد و كمال بيان شده است.
شخصيت اخلاقى عنصر اساسى و جوهره اصلى وجود انسان را تشكيل مى‏دهد و بدون اخلاق، آدمى شخصيت واقعى خود را باز نمى‏يابد. اخلاق در انسان، گرايش به فضايل اخلاقى را ايجاد و روح ملكوتى انسان را به اوج كمال مى‏رساند.
انسانى كه از نظر اخلاقى پرورش يافته و به فضايل و نيكى‏ها گرايش پيدا مى‏كند، طبيعى است كه عاشق و دلباخته انسان‏هاى بافضيلت و كمال مى‏شود و به دنبال آنان مى‏گردد، از اين‏رو وقتى با شخصيت بلند و متعالى، انسان كاملى چون امام زمان(عج) مواجه مى‏شود، عقربه‏هاى درون او به صورت ناخودآگاه به سوى امام كشيده مى‏شود و بدون چون و چرا او را مى‏پذيرد.
به همين دليل بايد پيش از معرفى شخصيت امام زمان(عج)، به پرورش اخلاقى فرد اقدام كرد. در اين صورت او خود به سوى الگوها و اسوه‏هاى اخلاقى متمايل مى‏شود و هر چه الگو كامل‏تر و متعالى‏تر باشد، گرايش درونى و مثبت‏ترى نسبت به او پيدا كند. آن گاه در پرتو شخصيت اين انسان كامل و انس و الفت با او و با محبت و عطوفت و احترام به شخصيت انسان كامل، در مسير رشد، پويايى و تكامل اخلاقى خود گام‏هاى بلندتر و بزرگ‏ترى را برمى‏دارد.
هرگاه اخلاق با زمينه فطرى و عقلى كه دارد رنگ عاطفى نيز به خود بگيرد و به صورت احساسى پاك درآيد، اين بهترين راه براى جذب جوانان به وجود مبارك امام زمان)عج(مى‏شود. بنابراين، متوليان تعليم و تربيت نبايد از اين اهرم مؤثر غافل باشند.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:«مَنْ سُرَّ أنْ يَكونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ ـ عليه السلام ـ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالوَرَعِ و مَحاسِنِ الاَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَانْ ماتَ و قامَ القائِمُ ـ عليه السلام ـ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنيئاً لَكُمْ اَيَّتُها العِصابةُ المَرحُومةُ»؛كسى كه دوست دارد از اصحاب و ياران حضرت قائم ـ عليه السلام ـ باشد، بايد منتظر ظهور باشد و به پاكدامنى و نيك خلقى خود را بيارايد،[ در حالى كه پيوسته به انتظار ]قدوم حضرت قائم ـ عليه السلام ـ نشسته است]. پس اگر با اين اوصاف از دنيا برود و حضرت قائم ـ عليه السلام ـ بعد از او قيام كند، پاداش او همانند فردى است كه امام قائم را درك كرده است. اى گروهى كه مورد رحمت خدا قرار گرفته¬ايد! كوشش كنيد و انتظار بكشيد كه اين مقام والاى انتظاربر شما گوارا باد«! )بحارالانوار، ج 52، ص140، ح (50)
امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: « يَعطِفُ الهَوى عَلَى الهُدى، إذا عَطَفُوا الهُدى عَلَى الهَوى، و يَعطِفُ الرَّأىَ عَلَى القُرآنِ، إذا عَطَفُوا القرآنَ على الرَّأىِ، حتَّى تَقُومَ الحَربُ بِكم عَلى ساق، بادِياً نَواجِذُها، مَملُوءَةً أَخْلافُها، حُلْواً رَضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها » (نهج البلاغه خطبه138)او هواى نفس را به هدايت و رهنمود الهى بر مى گرداند، آن هنگام كه مردم هدايت الهى را به خواسته هاى نفسانى بر گردانده اند.
و آنگاه كه مردم قرآن را تفسير به رأى كنند او آراء و نظريات را به قرآن گرايش دهد.
در این خطبه حضرت علی علیه السلام امام زمان را فردی معرفی می کند که هدایت الهی را از سمت خواسته های نفسانی به سوی هدایت الهی بر می گرداند. پس منتظر واقعی با توجه به این رهنمون همواره مسیر تکامل خود و جامعه را از گزند تمایلات وخواسته های نفسانی مصون نگه میدارد تا نه یک منتظر منفعل که منتظر است که منجی ظهور کند و تمام این مشکلات را مرتفع سازد،بلکه منتظری است فعال که در برابر تعاملات و کنش و واکنش های جامعه به خود سازی اخلاقی خود و به این ترتیب جامعه را بهبود می بخشد.

3 پرورش عواطف

عاطفه از ماده «عطف» به معناى گرايش و انعطافى است كه از رهگذر ارتباط فرد با موجود مورد توجه خارج از وى برقرار مى‏گردد و از آن به احساس نيز تعبير مى‏شود.
از نظر روان‏شناسان، پرورش عاطفى همواره امرى مهم تلقى شده است. هم‏چنان كه آيات، روايات و مباحث تربيتى اسلام نيز آن را مورد توجه كامل و دقيق قرار داده و رهنمودهاى ارزشمندى در اين‏باره ارائه داده‏اند.
تربيت عاطفى، به معناى هدايت و كنترل عواطف و احساسات و شكوفاسازى و بهره‏گيرى به موقع از آن‏ها براى رسيدن به امر مطلوب؛ يعنى خير و سعادت انسان است. نقش عاطفه در عمل از عوامل و انگيزه‏هاى ديگر نيرومندتر است و بايد همواره تحت كنترل و پرورش ويژه قرار گيرد.
به هرحال، با پرورش درست عواطف، از تربيت عاطفى مى‏توان به عنوان يك عامل بسيار قوى و انگيزه‏اى نيرومند، براى ايجاد ارتباط عاطفى ميان متربى با امام زمان(عج) بهره جست.
با استفاده از حس عاطفى مى‏توان نگرشى مثبت نسبت به امام عصر(عج) پديد آورد. وقتى نگرش ايجاد شد، در پى آن حتما تغيير رفتار خواهد بود؛ به‏ويژه در نوجوانان و جوانانى كه در مرحله شكوفايى احساسات و شكل‏گيرى شخصيت هستند. اگر اين احساسات به سوى مهدويت هدايت شود و احساسات و عواطف پاك و معصومانه آنان متوجه وجود مقدس امام زمان(عج) گردد، مطمئنا مهم‏ترين گام تربيتى برداشته شده است.
براى اين كار بايد مبلغان و متوليان تعليم و تربيت با راهكارهاى شكوفايى عواطف و احساسات و هم‏چنين راه‏هاى تربيت عاطفى و چگونگى كنترل و هدايت آن آشنا باشند تا بتوانند از اين انگيزه بسيار مهم و قوى براى تربيت مهدوى بهره بردارى كنند. البته اين مسئله مهارت و دقت افزونى را طلب مى‏كند.
از جمله راهكارها و راهبردهايى كه مى‏توانيم براى پرورش حس عواطف نوجوانان و كنترل و جهت دهى آن به كار گيريم عبارتند از:
1 - احترام به شخصيت جوان
2 - مسالمت و مدارا
3 - اغماض و چشم پوشى
4 - برخورد مهرآميز
5 - تشويق و ترغيب جوانان به پاكى
6 _ بها دادن به اظهارنظر آنان
7 _ ادن مسئوليت‏هاى مناسب
8 _ ارزش گذارى به شخصيت معنوى جوان
اين راهكارها اگر مورد توجه مربيان و مبلغان مهدويت قرار گيرد، در مجموع موجب پرورش حس عاطفى آنان مى‏شود و نهايتا زمينه و بستر لازم شخصيتى را براى پذيرش مهدويت در فرد ايجاد مى‏كند. عواملى چون ايمان قوى و ذوب شدن در محبت خداوند و عشق به سعادت ابدى از عواملى هستند كه مى‏توان به وسيله آن‏ها انسان‏ها را كنترل كرد.

4 پرورش حس زيبايی

حس زيبائى و زيبايى‏خواهى از جمله گرايش‏ها و احساسات متعالى انسان است كه در مطالعات علمى و روان‏شناسى مورد توجه قرار گرفته است.
برخى از احساسات متعالى مانند حس زيبايى از جلوه‏هاى گوهر اصلى انسان است كه منشأ بروز كمالات و ارزش‏هاى انسانى و الهى مى‏گردند. زيبايى و زيبادوستى ابعاد و جلوه‏هاى گوناگونى دارد، ولى آن چه كه در اين بخش از نوشتار، مورد توجه ما مى‏باشد، زيبايى معنوىِ خداجويى، كرامت و عزت، عفاف و استغنا، شجاعت، عدالت، ايثار و انسان دوستى است. اين‏ها از عوامل جذب دل‏هاى وارسته و آزاده به سوى الگوهاى متعالى چون وجود ارزشمند ولى عصر(عج) مى‏باشد.
اگر حس زيبايى و زيبادوستى در نوجوانان و جوانان پرورش يابد، به هر آن‏چه زيباست گرايش پيدا مى‏كنند و عقربه وجود آنان به صورت خودكار به سوى زيباييهاى معنوى وجود ولى خدا حركت مى‏كند و علاقه‏مند به پيوند عاطفى و روحى با امام مى‏گردند. چرا كه از ويژگى‏هاى اسوه‏هاى ربانى، برخوردارى آنان از فضايل و جمال معنوى است كه موجب مى‏گردد از شخصيتى پرجاذبه برخوردار شوند و قلوب انسان‏ها را همچون آهن ربايى قوى به سوى خود متمايل كنند.
پس يكى ديگر از پيش زمينه‏هاى شخصيتى لازم براى جلب توجه جوانان و نوجوانان به سوى امام زمان(عج) توجه به پرورش حس مذهبى به ويژه حس زيباييهاى معنوى است.
براى پرورش زيبايى‏هاى معنوى در راستاى تربيت مهدوى مى‏توان از راهكارهاى زير بهره جست:
1 ـ تذكر آثار وجودى امام زمان(عج) و نعمت وجود امام براى جامعه انسانى.
2 ـ صحبت درباره محبت بى‏دريغ امام نسبت به امت، كه در روايات ما از توجه امام زمان(عج) حتى در عصر غيبت نسبت به امت، زياد سخن به ميان آمده است و جا دارد نمونه‏هايى كه حكايت از اوج رأفت و رحمت امام نسبت به امت است، بيان گردد.
3 ـ معرفى امام به عنوان مظهرى از مظاهر جمال و كمال الهى.
4 ـ معرفى جلوه‏هاى گوناگون زندگى حضرت مانند علم، حكمت، محبت، عزت و... به ويژه توجه به ويژگى‏هايى كه شور و عشق در وجود فرد مى‏آفريند.
مهمترين و مؤثرترين راه براى پرورش حس معنوى، توجه دادن به كمالات اخلاقى امام زمان(عج) است.براى نمونه مى‏توان به روايتى از حضرت رضا عليه‏السلام اشاره كرد كه فرموده است: مهدى(عج) داناترين، بردبارترين و پرهيزكارترين مردمان است و از همه انسان‏ها بخشنده‏تر و شجاع‏تر و عابدتر است.

5 ـ آینده نگری

براى درك درست نقش سازنده انتظار و اميد به آينده در فرد و جامعه لازم است كه اركان و پايه هاى اساسى آن را بررسى كنيم.
هر كس با مراجعه به خود و بررسى مصاديق مختلف انتظار درمى يابد كه اين مفهوم سه پايه اساسى دارد:
1. ناخوشنودى از وضع موجود يا قانع نبودن به آن؛
2. اميد و باور به آينده مطلوب؛
3. تلاش در جهت تحقق آينده مطلوب.
بدون ترديد، انتظار، چه در معناى عام و چه در معناى خاص آن، زمانى فعليت مى يابد كه سه ركن ياد شده محقق شود. كسى كه هيچ احساس ناخوشايندى نسبت به وضع موجود خود و شرايطى كه در آن به سر مى برد ندارد، يا آينده روشنى پيش روى خود نمى بيند و از باور درستى نسبت به امكان تغيير شرايط موجود برخوردار نيست، يا هيچ تلاشى در راه تحقق آينده اى كه آن را مطلوب مى داند و رسيدن به هدفى كه چشم انتظار رسيدن آن است، نمى كند، هرگز نمى تواند در زمره منتظران باشد.
حال اگر بخواهيم با توجه به سه ركن اساسى انتظار، به تحليل مفهومى انتظار ظهور امام مهدى(ع) بپردازيم و مشخص كنيم كه چه زمانى مى توان فردى را واقعاً منتظر ظهور دانست، بايد به سه نكته اساسى اشاره كنيم:
1آگاهى نسبت به شرايط موجود و معرفت نسبت به شرايط عصر موعود؛
2باور به تحقق وعده الهى در مورد آينده جهان و حاكميت نهايى دين خدا بر سراسر زمين؛
3حركت و تلاش در راه زمينه سازى و يا تحقق جامعه موعود.
نخستين شرط انتظار اين است كه انسان به آن حد از آگاهى و شناخت برسد كه بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاكم بر آن به هيچ وجه خشنود كننده نيست و شرايطى كه در آن زندگى مى كند تناسبى با عظمت وجودى انسان و شأن او ندارد. اين شناخت تنها در صورتى حاصل مى شود كه آدمى ابتدا شرايط موجود جامعه خود و شرايط جامعه موعود را به درستى بشناسد و آنگاه به مقايسه آنها پرداخته و به داورى بنشيند كه واقعاً كداميك از اين شرايط، شايسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.
شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگارى بشر در پايان تاريخ است. باور به اين حقيقت كه جهان بالاخره طعم خوش حقيقت، عدالت و معنويت را خواهد چشيد و ريشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهى است از زمين بركنده خواهد شد.
بدون ترديد تحقق شرايط ياد شده مستلزم تلاش فراگير فردى و اجتماعى در حوزه هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى و نظامى است. تلاشى كه اگر به واقع محقق شود، فرد و جامعه مصداق رواياتى خواهند شد كه در آنها منتظران ظهور را با ياوران امام مهدى(ع) و حاضران در صحنه هاى نبرد عصر ظهور مقايسه كرده و اجر و ثواب و شأن و مرتبه آنها را يكسان دانسته اند.
علی (ع) می فرماید: و ما اقرب اليوم من تباشير غد! يا قوم هذا ابان ورود كل موعود، ودنو من طلعة مالا تعرفون؛ وچه نزديك است امروز ما به فردايي كه سپيده آن آشكارشد، اي مردم! اينك ما درآستانه تحقق وعده هاي داده شده (براي دوران ظهور) ونزديكي طلوع آن چيزهايي كه برشما پوشيده وابهام آميزاست، قرارداريم. (نهج البلاغه خطبه150،ص 274 )
در جایی دیگر می فرماید: الا وان من ادركها منا يسري فيها بسراج منير ويحذو فيها علي مثال الصالحين ليحل فيها ربقا ويعتق فيها رقا ويصدع شعبا ويشعب صدعا، في سرة عن الناس لا يبصرالقائف اثره ولو تابع نظره) خطبه150ص274
بيدارباشيد وبراستي آن كس ازما(يعني حضرت مهدي(ع) كه فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشنگر درآن گام مي نهد، وبرهمان روش صالحان )پيامبراكرم(ص) وامامان گذشته) رفتارمي كند تا گره ها را بگشايد، بردگان(وملت هاي اسير) را آزاد سازد، وجمعيت گمراه (وستمگررا) پراكنده، وحق جريان پراكنده را جمع آوري كند(حضرت مهدي(ع) سالهاي طولاني) درپنهاني ازمردم به سرمي برد آن چنان كه اثرشناس اثرقدمش را نمي يابد )گرچه دريافتن شانه ها) تلاش فراوان نماید.
در این خطبه علی (ع) با ترسیم آینده با استفاده از نمونه های گذشته ذهن جامعه اسلامی را معطوف به آینده ای روشن می نماید.آیند ه ای که بنیاد آن عدالت است تا به سپهر معنویت برسد.
لنعتفن الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس علي ولدها وتلا عقيب ذلك ونريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم الوارثين» دنيا پس از سركشي (درزمان ظهور مهدي (ع) ) به ما روي مي كند، چونان شترماده بدخو كه به بچه خود مهربان گردد. پس اين آيه را تلاوت كرد واراده كرديم كه برمستضعفين زمين منت گذارده آنان را امامان ووارثان (حكومت ها) گردانيم»
جملات فوق ماننداشاره به فوتوريسم (Futurism )= -آينده نگري- است نظراميرمومنان يك آينده نگري مثبت است كه آينده جهان را روشن ومتكامل مي شناساند،برخلاف برخي نظريه پردازان امروزي كه آينده دنيا را تاريك، وحشت زا معرفي مي كنند. ره آورد حكومت امام زمان (ع) آنچه تمام بشريت به آن چشم دوخته ودرآرزوي تحقق آن بسر مي برند، ره آورد دوران ظهور وحكومت مصلح جهاني است، وامتياز مهم تشيع ازديگران اين است كه اين ره آورد را به صورت مشخص ودقيق بيان نموده تا بشريت براي تحقق وفرا رسيدن چنين دوراني بيشتر تلاش كند. (حكمت 209،ص672).
مولا علي (ع) فرمود:«واراكم ما كنتم تاملون، (دردوران مهدي (عج) ) كه نشان مي دهد آنچه را آرزو داشتيد وبه آرزوهاي خود خواهيد رسيد) نهج البلاغه خطبه100،ص186

آسیب شناسی انتظار

بايد اين نكته مهم را يادآور شد كه دست‏اندركاران امر فرهنگ مهدويت با وجود تلاش زياد براى تبيين و ترويج اين فرهنگ، با ناكامى‏ها و بن بست‏هاى بسيارى روبه‏رو بوده است. البته بسيارى از اين ناكامى‏ها برمى‏گردد به كج روى و كج‏انديشى‏هايى كه در اين حوزه توسط برخى از مروجان اين فرهنگ صورت گرفته است.
از اين‏رو جا دارد كه به جد به شناختن اين كجروى‏ها و كج انديشى‏ها اقدام گردد. به بيان ديگر بايد به پيرايش و تهذيب مفاهيم و مصاديقى كه تا اكنون وارد اين فرهنگ شده است پرداخت. در غير اين صورت هرگونه برنامه ريزى براى نهادينه سازى اين فرهنگ، بى‏نتيجه خواهد بود. كسانى كه بدون توجه به بحث آسيب‏ها وارد عمل مى‏شوند، هم‏چون باغبانى مى‏مانند كه بدون توجه به آفت‏ها، مشغول كشت و كار شود كه قطعا در اين صورت اين كشت و كار ثمره‏اى براى او نخواهد داشت.
بهرحال شناخت آسيب‏ها و عوامل ايجاد كننده آن مى‏تواند دست مايه خوبى براى پيش‏گيرى از آفت زايى در دين و ديندارى شود. در پايان جا دارد كه در اين بخش از نوشتار به نكته بسيار حكيمانه امير بيان حضرت على عليه‏السلام توجه شود كه فرمود: نشانه‏هاى آسيب مندى در مهدويت
در اين بخش، نگاهى كلى به نشانه‏ها آسيب مندى مى‏اندازيم. اين نشانه‏ها عبارتند از:

ترديد در آموزه‏ها و اعتقادات مربوط به مهدويت

نشانه سلامت فرد در حوزه باورها و اعتقادات مهدويت، برخوردارى از باور قلبى و عميق به آموزه‏ها و معارفى است كه در اين حوزه دينى وارد شده است. چنان چه ثبات و پايدارى در دين به قوت يقين وابسته است؛ «ثبات الدين بقوة اليقين» اين مسئله در مباحث مهدويت از جايگاه ويژه‏اى برخوردار است. اگر فرد در اين گونه مباحث به ترديد و سستى در يقين دچار شود، تزلزل در اعتقادات او نسبت به وجود مبارك امام زمان(عج) تزلزل ايجاد خواهد شد و اين خود يكى از مسائل اختلال زا مى‏باشد.
از اين رو، نسلى كه در اصل مباحث مهدويت دچار ترديد و دودلى است، يك نسل آسيب‏پذير مى‏باشد. براى تعيين ميزان آسيب‏پذيرى جا دارد پژوهش ميدانى گسترده‏اى در اين زمينه به ويژه در رابطه با نسل جوان، صورت گيرد تا به صورت دقيق و علمى ميزان برخوردارى جوانان از اعتقادات عميق و يقينى نسبت به مهدويت، مشخص گردد. اين امر كمك مى‏كند تا بتوانيم روشن‏تر و دقيق‏تر نظر دهيم كه آيا نسل ما، در اين زمينه يك نسل آسيب‏پذير است يا از قوت يقين و ثبات عقيده برخوردار است. مشخص شدن اين مسئله در برنامه ريزى آينده مى‏تواند راهگشا باشد.

سستى در انجام تكاليف و وظايف، نسبت به امام زمان(عج)

يكى از شاخص‏هايى كه مى‏تواند نمايانگر سلامت يا بيمار بودن انديشه جامعه نسبت به مهدويت باشد، مسئله اهتمام جدى افراد در انجام تكاليف و وظايفى است كه يك فرد منتظر نسبت به امام زمان(عج) دارد. چرا كه ولايت مدارى مستلزم پاى بندى به تكاليف انسان‏ها در قبال ولى امر مى‏باشد.
نكته قابل توجه اين است كه بخشى از روايات وارده در حوزه معارف مهدويت مربوط به وظايف و تكاليفى است كه يك مسلمان در عصر غيبت در قبال امام زمان(عج) دارد. متأسفانه اين روايات كم‏تر مورد توجه و عمل شده كه خود نشانه اهمال جامعه نسبت به اين مهم است كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد.

علل آسيب زا در مهدويت

علل آسيب زا در بحث مهدويت را، مى‏توان به دو بخش علل مستقيم و علل غيرمستقيم تقسيم كرد. منظور از علل مستقيم، عللى است كه مستقيما با مباحث اين حوزه سروكار دارد مانند روش‏ها و محتوا.
علل غيرمستقيم عللى است كه به ويژگى‏هاى شخصيتى يا به امور اجتماعى و پيرامونى فرد مربوط مى‏شود. در اين بخش ما به صورت مختصر و گذرا به علل آسيب زاى غيرمستقيم مى‏پردازيم و در ادامه بحث درباره علل مستقيم كه همان روش‏ها و محتوا است، خواهيم پرداخت.

علل آسيب زاى غيرمستقيم

يكى از مهم‏ترين عواملى كه در نهادينه سازى فرهنگ مهدويت مى‏تواند به صورت غيرمستقيم آسيب زا و اختلال‏آميز باشد، عبارت است از: زمينه‏هاى شخصيتى و شخصى فرد كه از آن جمله مى‏توان به موارد زير اشاره كرد.
عدم توجه به ايجاد شاخص‏ها و معيارهاى لازم شخصيتى براى پذيرش فرهنگ مهدويت علل مستقيم آسيب زا در گسترش فرهنگ مهدويت در اين بخش از نوشتار، درصدد پرداختن به عواملى هستيم كه به طور مستقيم در ميزان توفيق متوليان نشر و تبيين فرهنگ مهدويت، تأثيرگذار است. اين عوامل را در دو بخش روش‏ها و محتوا بررسى مى‏كنيم.
1 ـ روش‏هاى آسيب زا
بخشى از آسيب‏هاى وارده در مباحث دينى از جمله بحث مهدويت، برمى‏گردد به روش‏هاى انتقال پيام كه به صورت مستقيم در ميزان نهادينه سازى ارزش‏ها مى‏تواند تأثيرگذار باشد. در اين بخش از مقاله به برخى از روش‏هاى آسيب‏زا در اين حوزه پرداخته مى‏شود:
1. 1 ضعف و ناكارآمدى روش‏ها در كانون‏هاى دينى
يكى از عوامل مهم آسيب زا در حوزه فعاليت‏هاى مهدويت، ضعف و ناكارآمدى كانون‏هاى دينى و مذهبى است. اين ضعف به ويژه در بخش صلاحيت‏هاى عاطفى و مهارتى، به اتخاذ روش‏هاى نامناسب در تبليغ مهدويت منجر مى‏شود.
2. 1 ضعف شيوه‏هاى پيام رسانى دينى
يكى از عوامل مستقيم آسيب زا در موضوع مورد بحث، ديوارى است كه ميان دو نسل كشيده شده است و سخنان آنان توسط هم شنيده نمى‏شود. در واقع، گسستى ميان پيام دهندگان با گيرندگان پيام ايجاد شده كه مانع رسيدن پيام مى‏گردد. علت اين گسست اين است كه پيام‏هاى دينى از جمله پيام‏هاى مهدويت، بدون توجه به نيازهاى مخاطبان و ادبيات خاص آنان تهيه و فراهم گرديده است. بدون توجه به اين مهم كه آيا پيام‏ها به گوش مخاطب مى‏رسد يا نه؟ مرتب پيام ارسال مى‏كنيم و در پى آن هم، منتظر ايجاد روحيه انتظار و سرسپردگى و عشق نسبت به امام زمان(عج) هستيم. متأسفانه ما به دليل آن كه از شيوه‏ها و ابزارهاى جديد اطلاع رسانى براى رساندن پيام خود به نسل فعلى با اقتضائات موجود كم‏تر بهره جسته‏ايم؛ از اين‏رو در رساندن پيام دين در اين زمينه با ناكامى‏هاى جدى مواجه بوده‏ايم.
3. 1 عدم تأمين نيروى انسانى كارآمد و روشمند
از آن‏جا كه نقش اول و محورى در فعاليت‏هاى فرهنگى و تربيتى، با كسانى است كه مسئوليت تبيين و تبليغ اين فرهنگ را عهده دار مى‏باشند. پس، پيش از هرگونه اقدامى در اين‏باره، بايد به فكر آماده سازى نيروهاى متعهد و متخصص و روشمند باشيم. نيروهايى كه از صلاحيت‏هاى لازم در اين حرفه برخوردار باشند. منظور از صلاحيت‏ها؛ يعنى برخوردارى فرد از مجموعه شناخت‏ها، گرايش‏ها و مهارت‏هايى است كه مبلغ با كسب آن‏ها مى‏تواند به ايجاد تغييرات مطلوب و مورد نظر برسد.
4. 1 استفاده از روش تخويف به جاى روش ترغيب
تحقيقات صورت گرفته در زمينه مهدويت و ميزان درونى سازى اين ارزش، نشان‏دهنده اين واقعيت تلخ است كه عمدتا براى تبيين اين فرهنگ و گسترش آن از روش تخويف استفاده شده است. غالبا در منابر و مساجد از كشتار انسان‏هاى غيرمطيع به دست امام زمان(عج) و خون‏ريزى انسان به حدى كه تمام زمين را خون فرا مى‏گيرد و از اين مسائل سخن به ميان آمده است. نخستين نكته‏اى كه پس از شنيدن نام امام زمان(عج) و عصر ظهور به ذهن افراد خطور مى‏كند، شمشير، خشونت و قتل افراد توسط امام زمان(عج) است. اين مسئله يكى از مهم‏ترين عوامل آسيب زا در حوزه مهدويت مى‏باشد. در حالى كه اساسا تحريك آدمى نسبت به ارزش‏هاى دينى در گرو ايجاد رغبت و شوق و توجه به آثار و وجوه زيباى آن مسئله است.
5. 1 عدم بهره‏گيرى از روش‏هاى درونى سازى و ايجاد نگرش مثبت
اعتقاد به مهدويت، در صورتى منشأ اثر در زندگى فردى و اجتماعى مى‏شود كه اين ارزش در فرد درونى شده باشد و مخاطبان از درون، پيام ارتباط با امام و ضرورت پيروى را بگيرند؛ به بيان ديگر مهدى را در درون خود بيابند.
يكى از عوامل آسيب زا در تربيت نسل ولايت مدار و پيرو امام زمان(عج) اين است كه مجموعه آموزش‏ها و فعاليت‏هاى تربيتى ما در راستاى مهدى دهى بوده است. در حالى كه از نظر كارشناسان دين، مسئله اعتقاد به منجى و مهدويت يك مسئله فطرى و درونى است و اگر به جاى آرايش و افزايش آگاهى‏هاى فرد، در اين‏باره مرتب به پيرايش و تهذيب آن دست بزنيم، در اين صورت به دليل نورانيت و اشراق درونى، خود فرد جايگاه منجى را درون خود خواهد يافت. آن موقع است كه عشق به مهدى همانند چشمه‏اى از روح فطرت او مى‏جوشد و آب زلال اين عشق در سرزمين وجود او جارى مى‏شود.
6. 1 استفاده نكردن از روش اسوه‏پردازى
در تربيت مهدوى و استفاده از وجود مبارك امام زمان(عج) به عنوان كسى كه خود بيش از ديگران دستورات دين را در رفتار و كردار خويش نمايان ساخته و به عنوان يك انسان كامل، راه تكامل را پيموده است، اهميت بسيارى دارد. به همين دليل شايستگى اين مقام را پيدا كرده تا دست ديگران را هم در دست خود قرار دهد و به مطلوب نهايى برساند. اگرچه استفاده از روش الگويى در عصر غيبت، براى ما به دليل عدم امكان ارائه الگوهاى عينى امرى مشكل است، ولى به هرحال مى‏توانيم در صورت ارائه درست شخصيت حضرت به جوانان، شخصيت ايشان را به عنوان يك الگو، معرفى كنيم. حتى با توجه به تعلق امام زمان(عج) به عصر ما، آن حضرت، بيش از امامان ديگر مى‏تواند نقش الگودهى داشته باشد.
البته در صورتى كه شخصيت امام را يك شخصيت فرا انسانى جلوه ندهيم و آن قدر به اين شخصيت اسوه و نمونه قداست نبخشيم كه امكان همانندسازى با اين الگوى ربانى را از جوانان سلب كنيم. چرا كه اگر در منظر جوانان الگوهاى ربانى چون امامان معصوم، موجوداتى دست نيافتنى و عرشى باشند كه متعلق به آسمانند نه زمين، ديگر امكان الگوگيرى از اين شخصيت را غيرممكن مى‏دانند.
7. 1 استفاده نكردن از روش‏هاى هنرى ـ ادبى
يكى ديگر از آسيب‏هاى فعاليت‏هاى فرهنگى مهدويت، عدم بهره‏گيرى اصولى و درست از هنر و ادب در تبليغ و تبيين مباحث مهدوى است.
با توجه به گرايش جوانان و نوجوانان نسبت به هنر و ادب و علاقه‏مندى آنان به شعر و متون آهنگين و جاذبيتى كه اين گونه ابزار براى آنان دارد، جا دارد ارائه مباحث مهدويت براى اين قشر با بهره‏گيرى بجا و منطقى و اصولمند از سبك‏هاى هنرى و ادبى همراه شود؛ چرا كه اين مسئله در جذب و ايجاد رغبت درونى در مباحث مؤثر و كارساز است.

عوامل آسيب زا در بخش محتوا

تاكنون به روش‏هاى آسيب زا كه به طور مستقيم در فرهنگ مهدويت تأثير گذار است پرداختيم. در اين قسمت از نوشتار به برخى از عوامل آسيب زا در بخش محتوا اشاره مى‏كنيم.
منظور از محتوا، دانش و آگاهى است كه مخاطبان در حوزه مورد بحث به آن نياز دارند.
تهيه محتوا از اصول خاصى پيروى مى‏كند. كه اگر به اين اصول توجه نشود، موجب آسيب در حوزه معارف مهدوى مى‏گردد. در اين بخش به صورت خلاصه و كوتاه به اصولى كه بايد در تهيه مباحث مهدويت مورد توجه قرار گيرد اشاره مى‏شود. (مقوله اختلال‏هاى مفهومى و مصداقى و هم‏چنين تحريفاتى كه در مباحث مهدوى در طول تاريخ به ويژه در عصر غيبت صورت گرفته است بحثى مبسوط و مفصل است كه در اين نوشتار مجال پرداختن به آن نمى‏باشد.
الف: روانى و سادگى
امروزه در بحث ارتباطات گفتارى به اين نكته اشاره مى‏شود كه مخاطبان به ادبيات ساده عادت كرده و علاقه‏مندند با كوتاه‏ترين، روشن‏ترين گوياترين عبارات، محتواى پيام را درك كنند. مباحث مهدويت هم از اين قاعده مستثنى نيست. البته سادگى و روانى، مسئله‏اى نسبى است و با توجه به مخاطبان متفاوت است. هدف از اين توصيه رعايت حدود مخاطبان و نيفتادن به دام استفاده از واژه‏هاى سنگين و نابجاست.
ب: موضوعات مورد علاقه و شوق آفرين
يكى از نكاتى كه بايد مورد توجه قرار گيرد، علاقه و احساس نيازمندى دو جانبه انتقال دهنده و گيرنده پيام نسبت به موضوع گفتار است.
بايد توجه داشت چنان‏چه كسى به موضوعى علاقه ندارد و آن را با اعماق وجودش احساس نمى‏كند، نمى‏تواند انتقال دهنده خوبى براى آن پيام باشد. اين گونه افراد در انتقال پيام موفق نخواهند بود؛ زيرا مباحث ارزشى هنگامى كه از اعماق جان باشد، در دل ديگران خواهد نشست. هنگامى كه پيام، زبانى باشد از حد گوش فراتر نمى‏.
ج: اصل تناسب محتوا با مراحل رشد
يكى ديگر از اصولى كه بايد در تهيه محتوا مورد توجه قرار گيرد، تناسب محتوا با مراحل رشد و نيازمندى‏هاى مخاطبان است. چرا كه در هر مرحله از رشد با توجه به اقتضائات و خصوصيات آن دوره، ادبيات و زبان ويژه آن دوره لازم است. به طور كلى، آموزش بايد با درجه رشد ذهنى مخاطب متناسب باشد. روان شناسى رشد، در صد سال اخير از لحاظ مطالعه رشد و مراحل آن و خصوصيات هر دوره به پيشرفت‏هاى قابل ملاحظه‏اى دست يافته، كه شايسته است مبلغان مباحث مهدويت، با توجه به اين مراحل موضوعات را تهيه و ارائه نمايند.
د: تصويرسازى با كلمات
از اصول و رموز موفقيت در تبليغ گفتارى و نوشتارى كه بايد مورد توجه قرار گيرد، محتواى تصويرى است. استفاده از واژگانى كه به تصويرسازى ذهن يارى مى‏رساند به تبليغ و ارتباط جان مى‏دهد و از خشكى آن مى‏كاهد. جملاتى در ذهن مخاطب پايدار مى‏ماند كه بتواند براى او تصويرى روشن بسازد. شيرينى و ماندگارى ضرب‏المثل‏هاى بشر، از همين قاعده پيروى مى‏كند. اگر توجه كرده باشيد ضرب المثل‏ها پر از تصوير است. مانند «آش نخورده دهان سوخته»، «كاسه داغ‏تر از آش»،« آمدم ثواب كنم كباب شدم»، «موش در سوراخ نمى‏رفت جارو به دم خود مى‏بست. »
ه: پرهيز از كلى گويى
يكى از رموز موفقيت در تعيين محتوا و ابلاغ پيام پرهيز از كلى گوئى است. گيرايى محتوا، وابسته به دورى از پرداختن به كليات مبهم است.
و: مرزشناسى در موضوع
براى تهيه يك متن پويا و كارآ و براى جلب اعتماد مخاطبان نسبت به محتوا، تكيه بر يك موضوع و محور قرار دادن آن در تمام بحث لازم است. چرا كه در يك زمان محدود نمى‏شود توجه مخاطبان را به موضوعات گوناگون جلب كرد. اين كار جز سرگردانى و ترديد و ابهام در تمامى موضوعات، دستآوردى براى مخاطب نخواهد داشت. بايد توجه داشته باشيم كه يك كار تمام، بهتر از صدكار ناتمام است. در مقوله مهدويت هم بايد اين مسئله رعايت شود. در يك جلسه نمى‏توانيم به طور مبهم به موضوعات و مسائل متعدد پرداخت، بلكه اگر در يك جلسه يكى از مباحث اين حوزه به خوبى تبيين و توصيف گردد، همين مسئله انگيزه و رغبت ايجاد مى‏كند كه مخاطبان خود به دنبال بقيه مسائل روند و اطلاعاتى را به دست آورند. در غير اين صورت رغبت براى پى‏گيرى و دنبال كردن مطالب مهدويت در فراگير ايجاد نمى‏شود.
ز: دسته بندى و رعايت سير منطقى محتوا
در تهيه پيام و محتوا توجه به سه نكته اساسى بسيار مهم است.
1. دسته بندى: پيامى رسا و قابل درك است كه از يك دسته بندى خوب و اصولى برخوردار باشد.
2. علاوه بر دسته‏بندى مطالب، محتوا بايد از يك چينش و توالى مناسب بهره‏مند باشد. در غير اين صورت پيام و ابلاغ آن دچار كاستى مى‏شود. به عنوان مثال در آغاز بحث، ارائه نتيجه، نوعى قضاوت زودرس تلقى خواهد شد. هم‏چنين ارائه كردن آن، بريدگى مطلب و سرگردانى و ترديد مخاطب را در پى خواهد داشت يا اين كه اگر در ابتداى بحث به ساختار مفهومى بحث نپردازيم تا آخر، بحث از ابهام برخوردار خواهد بود.
3 ـ گزينش و انتخاب خوب: علاوه بر دسته بندى و سير منطقى بحث، يكى ديگر از نكته‏هايى كه در تعيين محتوا بايد به آن توجه داشت، گزينش خوب مطالب است. بايد براى تهيه يك متن از بين ده‏ها فيشى كه وجود دارد، به گزينش خوب آن‏ها دست زد و تنها به چند فيش برگزيده بسنده كرد.
ح: پرهيز از زياده گويى
يكى از مسائل مهم در تعيين محتوا (كه متأسفانه كم‏تر به آن توجه مى‏شود)، مسئله زياده گويى است. همان طور كه حضرت على عليه‏السلام مى‏فرمايد: زياده گويى موجب كم شدن بهره كلام مى‏شود و جز خستگى و كسالت نتيجه ديگرى براى خواننده ندارد.
سفارش پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز همين است؛ عن عمار بن ياسر قال:» امرنا رسول الله باقصار الخطب(22)؛ رسول گرامى اسلام، ما را به كوتاهى سخنرانى امر مى‏كردند». براى جلب توجه نسبت به آثار سوء زياده‏گويى به ذكر چند كلام نورانى از حضرت على عليه‏السلام بسنده مى‏كنيم. كثرة الكلام تبسط حواشيه و تنقص معاينه فلا يرى له امد و لا ينتفع به احد.
خ: نتيجه‏گيرى و جمع بندى مناسب
يكى از نكات كليدى كه در جاذبيت محتوا تأثير دارد و موجب حلاوت و شيرينى بحث مى‏گردد، نتيجه‏گيرى مناسب و خوب در پايان آن است. اين مسئله اثر روانى خيلى خوبى بر مخاطب مى‏گذارد. كه در اين نوشتار فرصت پرداختن به آن نمى‏باشد. در اين زمينه فقط به اين كلام نورانى اميربيان حضرت على عليه‏السلام اشاره مى‏كنيم: «من تام بفتق القول و رتقه فقد حاز البلاغه؛ هركس بتواند دامنه سخن را بگستراند و سپس آن را خوب جمع بندى كند بى‏گمان به رسايى سخن دست يافته است».
تحلیل و استنباط
جمع بندى و نتيجه‏گيرى
پذیرش ولایت مطلق الهی لازمه انتظار است که پرورش خدا خواهی و عبودیت را موجب می شود.امام مهدی (ع) به عنوان یک الگو و اسوه اخلاقی کامل یک نگرش و گرایش مثبت به تکامل اخلاقی ایجاد مینماید. از ديدگاه روان شناسان تربيتى «ايجاد تغيير در نگرش» حرف اول را مى‏زند. حوزه عاطفى را بايد نسبت به معارف عوض كنيم. به بيان ديگر طرز تلقى افراد جامعه نسبت به مسئله مهدويت، نگرش آنان را تشكيل مى‏دهد كه اگر اين طرز تلقى مثبت باشد نگرش مثبت پيدا مى‏كند. اگر نگرش مثبت شد، حتما به تغيير منجر مى‏شود و مهم‏ترين گام براى تغيير نگرش ارائه اطلاعات است. نگرش منفى با ارائه اطلاعات درست، مثبت مى‏شود و اگر نگرش عوض شد رفتار فرد هم، همان‏طور كه گفته شد، تغيير مى‏كند.
این گرایش ونگرش انگیزه ومحرک درونی است برای اینکه فرد امید و باور به آینده ای مطلوب داشته باشدو جهت تحقق این آینده مطلوب تلاش نماید.
ضمن اینکه این آثار در فردمنتظر مشاهده می گردد،باید از آسیب های انتظار هم غافل نبوده و برنامه مدونی برای پیشگیری ازآن داشت از آن جمله می توان به روش‏هاى آسيب زا ( ضعف و ناكارآمدى روش‏ها در كانون‏هاى دينى، ضعف شيوه‏هاى پيام رسانى دينى، استفاده از روش تخويف به جاى روش ترغيب، عدم بهره‏گيرى از روش‏هاى درونى سازى و ايجاد نگرش مثبت، استفاده نكردن از روش اسوه‏پردازى، استفاده نكردن از روش‏هاى هنرى ـ ادبى) و عوامل آسيب زا در بخش محتوا اشاره کرد.
در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده، اشكالات اساسى در فعاليت‏هاى فرهنگى در حوزه انتظار عبارتند از:
1. استفاده از تكنولوژى و فن آورى اطلاعات؛
2. عدم ارایه بينش و نگرش صحیح؛
3. ساختار و منطق نا صحیح در محتوا؛
4. عدم استفاده از حيطه نگرشى.
از آن‏جا كه اطلاعات در تغيير نگرش‏ها نقشى اساسى دارد، بايد افرادى كه عهده دار انتقال اين اطلاعات هستند از صلاحيت‏هاى لازم شناختى، عاطفى و عملكردى(مهارتى) برخوردار باشند تا بتوانند با ارائه اطلاعات اصولى، صحيح و سنجيده، نگرش و يا طرز تلقى افراد جامعه را نسبت به مباحث مهدويت در جهت مثبت تغيير دهند. اين مهم‏ترين و مطلوب‏ترين و مؤثرترين گام براى نهادينه سازى فرهنگ مهدويت است.

پي نوشت :

-1دهخدا،علي اكبر،1370،لغت نامه دهخدا،تهران،انتشارات دانشگاه تهران
-2 فصلنامه انتظار شما ره هاي 8,9
-3پایگاه خبری سایت آینده روشن
-4مجلات مبلغان شماره 70
-5سایت فرهنگ شها دت
-6قرآن کریم
-7دشتي، محمد،1382،ترجمه نهج البلاغه، قم،انتشارات كمال الملك
-8طباطبايي،محمدحسين،1374،تفسير الميزان،قم، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم
-9كليني،محمد بن يعقوب،1368،اصول كافي، تهران،انتشارات علميه اسلامي
-10مجلسي،محمد باقربن محمد تقي،1362،بحا الانوار،تهران، انتشارات دار الكتب الاسلاميه
-11اصفهاني،محمدتقي،1372،مكيال المكارم،تهران، انتشارات بدر
-12صافي،لطف اله،1372 ق،منتخب الاثر،تهران،انتشارات مكتب الصدر
13 -الصدوق، محمدبن على بن الحسين1395 ق، كمال الدين و تمام النعمة،تهران،انتشارات دار الكتب الاسلاميه
-14باقري،خسرو،1376،نگاهي دوباره به تربيت اسلامي،تهران،انتشارات سازمان پژوهش و برنامه ريزي
www.mojir.com-1
www.hawzah.net-2
http://zohoor.irib.ir-3
4www.mouood_org-
www.mahdaviat-conference.com





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
دور زدن ترامپ با خودروی ریاست جمهوری در پیست!
play_arrow
دور زدن ترامپ با خودروی ریاست جمهوری در پیست!
بقایی: ایران مباحث هسته‌ای را با روسیه پیگیری می‌کند
play_arrow
بقایی: ایران مباحث هسته‌ای را با روسیه پیگیری می‌کند
توصیه رهبر انقلاب برای مقابله با تهدید نرم‌افزاری دشمن
play_arrow
توصیه رهبر انقلاب برای مقابله با تهدید نرم‌افزاری دشمن
قیمت هتل الوند مشهد، کیفیت بالا در نزدیکی  مراکز گردشگری مشهد
قیمت هتل الوند مشهد، کیفیت بالا در نزدیکی مراکز گردشگری مشهد