حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

توليت از سمت‌هاي مهمي است كه از روزگار آل بويه تا روزگار صفويان جايگاه درخور توجهي داشته و در عصر صفويان به طور خاص از رشد و عظمت دو چنداني برخوردار شده است. از سده دهم هجري قمري به اين سوي، برخي از خاندان‌هاي ساكن كربلا فرمان‌هايي از پادشاه صفوي دارند كه توليت را به آنان واگذاشته است. در دوران سلطه امپراتوري عثماني بر عراق، نام‌هاي برخي از متوليان و خدمتگزاران حرم امام حسين(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) در دفتر ويژه‌اي در اوقاف ثبت شد و آنان
شنبه، 7 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

متوليان حرم حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام)

از آغاز سده چهارم هجري، حاجبان و درباناني بر مرقد امام حسين(علیه السلام) و مرقد ابوالفضل العباس(علیه السلام) گماشته شدندتا حرمت اين دو بارگاه را پاس بدارند و آنجا خدمت گزارند. معمولا (سادن) يا همان توليت حرم، از بزرگان خاندان‌هاي علوي و گاه غير علوي عراق بوده و در بيشتر اوقات يكي از عالمان عهده‌دار اين قسمت شده است.
توليت از سمت‌هاي مهمي است كه از روزگار آل بويه تا روزگار صفويان جايگاه درخور توجهي داشته و در عصر صفويان به طور خاص از رشد و عظمت دو چنداني برخوردار شده است. از سده دهم هجري قمري به اين سوي، برخي از خاندان‌هاي ساكن كربلا فرمان‌هايي از پادشاه صفوي دارند كه توليت را به آنان واگذاشته است. در دوران سلطه امپراتوري عثماني بر عراق، نام‌هاي برخي از متوليان و خدمتگزاران حرم امام حسين(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) در دفتر ويژه‌اي در اوقاف ثبت شد و آنان به موجب همين فهرست، حقوقي ماهيانه دريافت مي‌كردند.
اكنون نيز چنين است و خاندان‌هايي كه توليت را در اختيار دارند آن را براي فرزندان خود به ارث مي‌گذارند. البته گاه كه توليت از سادات است وي نقابت و پيشوايي علويان را نيز در اختيار مي‌گيرد و در نتيجه حكمران كربلا مي‌شود و گاه تنها توليت را در اختيار دارد و نقابت علويان با كسي ديگر است. تنها در اواخر حكومت صفويه و اوايل دوران سلطه عثماني بر عراق، متولياني غير از علوي توليت را عهده‌دار شده‌اند.
معمولا توليت حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) جزو وظايف متوليان حرم امام حسين(ع) بوده و آنان با بر عهده داشت اين مسئوليت، فردي شايسته را در خصوص اداره حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) به نيابت مي‌گماشته‌اند.
اينك فهرستي از متوليان حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) را فراروي داريد كه بر پايه اسناد و مدارك كهن فراهم شده است:
1. محمد بن نعمة الله؛ چونان كه از مهر وي بر وقفنامه (فدان الساده) پيداست در سال 1025 حرمدار بوده است.
2. شيخ حمزه؛ از خاندان سلالمه، عالمي فاضل كه در فاصله سال‌‌‌هاي 1091 تا 1106 هجري قمري عهده‌دار حرم بود و يادداشت‌هاي ارزشمندي نيز درباره تاريخ كربلا از خود بر جاي گذاشت. فرزندي از او نمانده است.
3. شيخ محمد شريف؛ چنان كه از مهر وي بر اوراق معلمچي به دست مي‌آيد، وي به سال 1161 هجري قمري متولي حرم بوده استو
4. شيخ احمد خازن؛ به سال 1187 هجري قمري توليت حرم را بر عهده داشته و گردآورنده ديوان سيد نصرالله حائري، او را (اديب فرهيخته ستوده) خوانده است.
5. شيخ علي بن عبدالرسول؛ از سال 1188 تا 1222 هجري قمري عهده‌دار اين سمت بوده است.
6. عبدالجليل طعمه؛ در سال 1224 هجري قمري توليت حرم را بر عهده داشته است.
7. سيد محمد علي بن درويش بن محمد بن حسين آل ثابت؛ از سال 1225 تا 1229 هجري قمري عهده‌دار اين سمت بوده است.
8. سيد ثابت بن درويش بن محمد بن حسين آل ثابت؛ در سال 1232 هجري قمري عهده‌دار حرم شده و در سال 1238 هجري قمري و زماني پس از آن نيز در همين سمت بوده است.
9. سيد حسين بن حسن بن محمد علي بن موسي؛ جدّ بزرگ آل وهاب؛ در چهارم شوال 1240 هجري قمري و در پي بركناري سيد ثابت متولي پيشين حرم، اين سمت را بر عهده گرفته است.
10. سيد وهاب بن محمد علي بن عباس آل طعمه؛ در آغاز متولي حرم امام حسين(ع) بود و پس از آن درسال 1243 هجري قمري توليت حرم ابوالفضل(ع) را بر عهده گرفت.
11. سيد محمد بن جعفر بن مصطفي بن احمد آل طعمه؛ به سال 1250 هجري قمري توليت حرم بوده است.
12. سيد حسين بن حسن بن محمد علي بن موس وهاب؛ در پي عزل سيد محمد بن جعفر متولي پيشين به موجب فرمان مورخ 25 جمادي الاولي سال 1254 هجري قمري توليت حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) به او سپرده شد و در سال 1256 هجري قمري از اين سمت بركنار گرديد. در فاصله سالهاي 1256 تا 1259 هجري قمري دفتر سيد محمد جعفر،‌متولي اسبق، عهده‌دار توليت حرم بود و پس از اين تاريخ مجددا خود او به توليت حرم رسيد و تا سال 1265 هجري قمري در اين سمت ماند.
13. سيد سعيد بن سلطان بن ثابت بن درويش آل ثابت؛ به سال 1265 هجري قمري دو دوره زماني جداي از هم، عهده‌دار سمت توليت شده و در اين مدت به انجام كارهاي بزرگي توفيق يافته است، از جمله اين كه با دربار عثماني وارد گفت و گو شد و از آنان خواست افراد خاندان‌هاي متولي حرم امام حسين(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) را از پرداخت حق دفت در حرم معاف بدارد و به آنان حقوقي هم بدهد. دربار عثماني اين درخواست را پذيرفت و براي حرم امام حسين(ع) و حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) هر كدام 15 خدمتگزار گماشت تا ماهانه از صندوق اداره اوقاف حقوق دريافت كنند.
14. سيد حسين معروف به نائب التوليه؛ فرزند سيد سعيد بن سلطان آل ثابت؛ چون در هنگام به ارث بردن سمت توليت خردسال بود،‌ به نيابت از او سيد حسين بن سيد محمد علي آل ضياء الدين عهده‌دار امور حرم شد، تا آن كه ناصرالدين شاه در سفر خود به كربلا، سيد حسين نايب التوليه را عزل كرد و رسما اين سمت را به سيد حسين آل ضياءالدين سپرد. در پي اين اقدام، سيد حسين آل ثابت ناگزير به استانبول رفت تا به كمك حكومت عثماني سمت خود را باز پس گيرد. اما در اين كار توفيقي نيافت و در نيتجه راهي ايران شد و در آنجا به تلاش‌هايي دست زد. شاه ايران در نتيجه اين تلاش‌ها،‌ توليت حرم امام رضا(ع) را به او سپرد.
15. سيد حسين بن محمد علي بن مصطفي بن محمد بن شرف الدين بين ضياءالدين بن يحيي بن طعمه (طعمه اول)؛ به سال 1282 هجري قمري عهده‌دار توليت شد و تا پايان زندگي، يعني سالي 1288 هجري قمري در اين سمت ماند.
16. سيد مصطفي بن سيد حسين بن محمد علي ضياءالدين؛ پس از درگذشت پدرش سيد حسين متولي پيشگفته، اين سمت را در اختيار گرفت و تا سال 1297 هجري قمري آن را عهده‌دار بود.
17. سيد محمد مهدي بن محمد كاظم بن حسين بن درويش بن احمد آل طمعه؛ پس از درگذشت توليت پيشين در سال 1297 هجري قمري بدين سمت گماشته و به سال 1298 يعني سال بعد بركنار شد. او كه خطيبي فاضل بود و به سال 1334 هجري قمري درگذشت، نيكوكاري‌هاي فراواني داشت. از آن جمله اقدامي است كه روزنامه الزوراي بغداد آن را چنين گزارش مي‌كند: (سيد محمد مهدي آل طعمه كليددار حرم حضرت ابوالفضل مبلغ 125000 قرش كمك به ساخت كتابخانه رشيد در بغداد كمك كرد).
18. سيد مرتضي بن مصطفي بن حسن آل ضياء الدين؛ چون در هنگام به ارث رسيدن توليت به وي،‌هنوز خرسال بود،‌او سيد محمد مهدي توليت پيشگفته در رديف 17، اين سمت را در اختيار گرفت تا هنگامي كه نزد حكومت بغداد از او بدگويي كردند. هنگامي كه حكمران بغداد به زيارت كربلا آمد، از نزديك اطمينان يافت. سيد مرتضي توانايي اداره حرم را داراست. از همين روي،‌ به سال 1298 هجري قمري دربار عثماني فرمان توليت او را صادر كرد. از اين زمان تا هنگام رسيدن سيد مرتضي به سنّ‌ بلوغ، عمويش سيد عباس سيد حسين آل ضياء الدين به نيابت از او امور حرم را عهده‌دار بود. در روز پنج‌شنبه 18 ربيع الاول سال 1357 هجري قمري (17 ماه مه 1938 م) درگذشت. از اقدامات شايسته او مي‌توان از طرح آبرساني كربلا ياد كرد.
19. سيد محمد حسين بن سيد مرتضي آل ضياءالدين؛ پس از درگذشت پدرش به سال 1357 هجري قمري توليت حرم را در اختيار گرفت. او كه از شخصيت‌هاي برجسته و فرهيخته و داراي صفات برجسته‌اي بود، اقدامات و مواضع شايسته‌اي داشت كه از جمله است: اهداي هديه تشكر ارزشمندي به عباس محمود عقاد به مناسبت تأليف كتاب ابوالشهداء، برقراري صلح ميان مردم كاظمين و نجف در شب عاشوراي 1946م، بازداشتن پليس از ورود به حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) در خلال قيام مردمي در اكتبر 1952 م. او در روز 16 ربيع الثاني سال 1372 هجري قمري برابر با سال 1953م. درگذشت و در چهلم درگذشتش مجلس بي‌همانندي ترتيب دادند و شاعران و اديبان او را رثا گفتند.
20. سيد بدرالدين بن سيد محمد حسن آل ضياءالدين؛ در سال 1372 هجري قمري عهده‌دار توليت و به سال 1385 هجري قمري از اين سمت بركنار شد و در روز پنجشنبه 4 شوال 1406 هجري قمري درگذشت.
پس از بركناري‌اش در سال 1385 هجري قمري،‌سيد حسن سيد صافي آل ضياءالدين به جاي وي اداره حرم را در دست گرفت.
21. سيد محمد حسين بن مهدي آل ضياءالدين؛ از سال 1402 تا 1411 هجري قمري عهده‌دار توليت بود. اين كار را با درست‌انديشي و تدبير به انجام رساند.

آرامگاه مطهر قمر بني هاشم(ع) در طول تاريخ

از تواريخ به دست مي‌آيد كه قبر مطهر قمر بني‌هاشم(ع) از دوره اموي به بعد، داراي آثار و قبر و درب ورودي و روضه و سرداب بوده است.
مثلا، بر پايه نقل كفعمي در بلدالامين ـ كه مجلسي هم در مزار بحار آورده است ـ در روايت صفوان بن مهران كه شيخ مفيد نقل كرده هر كجا دستور توقف بيرون درب براي اول دخول هست، براي حضرت عباس(ع) هم همان دستور صادر شده كه معلوم مي‌‌شود در قرن اول تا دوره امام صادق(ع) قبر آن حضرت روضه و درب ورودي داشته است.
مرحوم آيت الله سيد حسن صدر (قدس سره) در رساله‌اي كه در اين زمينه نوشته آورده است: در روز 11 محرم 61 هجري، كه خبر شهادت امام حسين(ع) و ياران با وفايش به كوفه رسيد، زنان كوفه جمع شدند به حدي كه تعداد آنان به ده هزار نفر رسيد و از آنجا كه عمال ابن زياد مانع تجمع مردها مي‌شدند و ضمنا زنان نيز از اين فاجعه عظمي سخت ناراحت بودند، با هم قرار گذاشتند كه در ششمين روز شهادت امام(ع) همه با هم به طرف كربلا حركت كنند تا كسي نتواند جلو آنها را بگيرد.
بديهي است،‌با حرمتي كه بويژه اعراب به زن مي‌گذراند، جلوي يك زن را نمي‌توان به آساني گرفت، چه رسد به ده هزار نفر زن. آنان در هفتمين روز شهادت امام حسين(ع) در كربلا حاضر شدند و در خلال حركت اين گروه كثير، زنان ناظر و شام و كوفه و قبايل و عشاير اطراف نينوا و قادسيه و كربلا نيز به آنها پيوستند و جمع بسيار انبوهي را تشكيل دادند كه تعداد آنها را تا صد هزار نفر گفته‌اند. زنان مزبور بر سر قبر سيدالشهداء وحضرت عباس(ع) سايباني و به عزاداري پرداختنمد و هيچ نيرويي نتوانست از آنها جلوگيري كند. آنان از همان روز هفتم بر مزار سيدالشهداء(ع) و اصحاب و ياران وي سايبان و اثر قبري پديد آوردند و يك هفته به عزاداري مشغول شدند.
بر پايه اين نقل تاريخي معلوم ميِ‌شود كه از همان دوران اموي آثار قبر شوده و شدت بروز احساسات پاك و جريحه‌دار شده مردم به حدي بوده كه امر و ابن زياد هم قادر بر منع و جلوگيري از تجمع چنين جمعيتي نبوده‌اند.
در خصوص قبر ابوالفضل(ع) بايد گفت كه علاوه بر زنان در آل محمد(ص) قبيله بني كلاب هم ـ كه ام البنين از آنها بود ـ و قبيله بني اسد و براي آبادي و عمران اين روضه و بارگاه كوشا بودند و بني اميه نيز به سبب دوستي كه با طايفه ام البنين داشتند، اگر در بناي قبر و روضه حضرت عباص(ع) نمي‌كردند مخالفتي هم نمي‌كردند. بناي بين 64 تا 72 را تكميل نموده و در سال منتصر عباسي براي جلب توجه علويين ساختمان مختصري در مزارات كربلا و براي پنجمين بار،‌ زيد داعي، مبالغي هنگفت براي ساختمان قبّه حضرت عباس اختصاص داد و روضه را تعمير كرد. پس از وي ديالمه در سال 371 هجري به فرما عضدالدوله ديلمي قبور شهداي كربلا و قبر ابوالفضل العباس(ع) را تجديد و سلطان رسما اعلان تشيع داد.
پس از ديلميان،‌ سلطان جلاير ايلكاني قبّه و بارگاه را تجديد بنا كرد 373 ق تا 907 ق، كه آغاز عصر صفوي است، يعني قريب 534 سال‌، بنا و سال مزبور مورد زيارت سياحان و زوار بوده است. در دوره صفويه، سال 32، ايلكاني تكميل و تعمير و مرمت و نوسازي شد. تا در عصر افشاريه نادرشاه به زيارت كربلا رفت و در سال 1155 حرم حضرت عباس(ع) آيينه‌كاري و گنبد مطهر ايشان مجددا كاشي‌كاري گرديد.

گنبد 2

چنانكه همه محدثين و مورخين مي‌دانند قمر بني‌هاشم(ع) خود را خدمتگزاران برادرش، حضرت سيدالشهداء امام حسين(ع) مي‌دانست و از برجسته‌ترين ويژگيهاي او به شمار مي رود. گويي تقدير الهي از همان آغاز برگرفت كه به پاداش اين خضوع و ادب،‌حضرت قمر بني هاشم(ع) در ميان شهداي كربلا تشخص ويژه‌اي يافته و مرقد با شكوه و مستقلي يابد و به مرور نيز اين شكوه و تشخص، بارزتر گردد.
از دوران آل بويه كه قبّه و بارگاهي براي قمر بني‌هاشم(ع) ساختند، مزار او مستقل، و داراي قبه و بارگاهي جداگانه بود. نوشته‌اند: در دوره نادرشاه، كه گنبد امام حسين(ع) را طلا گرفتند، وي خواست گنبد قمر بني هاشم(ع) را طلا كند، خواب ديد كه حضرت به وي فرمود: (بگذار كاشي باشد)، تا مقام خدمتگزاري و حمايت و فداكاري او از امام مشخص گردد.
مرحوم عمادزاده در مقدمه كتاب خصايص العباسيه مي‌نويسد: گنبد آن حضرت سالها كاشي بود، تا اينكه در سال 1337 هجري به دولت وقت گزارش دادند كه هداياي مردم به حضرت ابوالفضل(ع) به حدي است كه انبارها از طلا و نقره و مس و غيره پر شده، و از دولت وقت عراق اجازه خواستند كه آنها را به فروش برسانند و گنبد را طلا نمايند. آن مرحوم اضافه مي‌كند كه: نيك در ياد دارم رئيس دولت به كربلا آمد و دستور داد هداياي مردم به جاي خودش باشد و از 5% درآمد نفت گنبد را طلا نمايند و از آن سال گنبد قمر بني هاشم(ع) طلا شد و صحن و تكيه و رواق هم توسعه يافت.

عمارت آستانه ابوالفضل العباس(ع)

آستان مقدس حضرت ابوالفضل(ع) تاريخ مشتركي با آستانه سيدالشهداء ابي‌عبدالله‌الحسين(ع) دارد و يكي از مهمترين زيارتگاههاي شيعيان جهان است. حضرت ابوالفضل العباس(ع)، كه به امر برادرش سيدالشهداء(ع) به منظور تهيه آب براي خيمه‌گاه خانمدان نبوت به آبشخور فرارت رفته بود، در يك جنگ دليرانه در كنار نهر علقمي به شهادت رسيد و به علت دوري محل شهادت وي از خيمه‌گاه سيدالشهداء(ع) و ميدان نبرد و نيز شدت يافتن جنگ، پيكر مطهر او در همان محل باقي ماند و سپس همانجا نيز به خاك رفت. بني‌اسد، اولين كساني بودند كه قب مطهر آن حضرت را به شكلي بارز و برجسته بنا كرند كه آثار آن از بين نرود. اولين زائران اين آستانه مطهر نيز نخست عبيدالله فرزند حرّ جعفي،‌ از برجستگان شيعه در كوفه و سپس در بيستم صفر سال 62 ق صحابي مشهور جابر بن عبدالله انصاري بودند.
عمارت اول: مختار ثقفي در سال 66 قمري، با كمك جمعي از اعراب و نيز ايرانيان كه از شيعيان علي بن ابيطالب(ع) بودند؟ به خونخواهي سيدالشهداء(ع) قيام كرد و در دوران قدرت و حكومت او (توسط خود وي يا ديگر شيعيان) اولين عمارت آستانه بنا گشت و اين عمارت و به طور كلي تمام شهر كربلا كم كم رو به آباداني نهاد، ولي هارون الرشيد در سال 170 قمري دستور خراب كردن آن را داد.
عمارت دوم: مأمون، كه در سال 198 قمري قدرت را به دست گرفت، بر خلاف سياست پدر خود و براي جلب رضايت و كمك شيعيان خراسان، برخورد دوستانه‌اي با شيعيان در پيش گرفت، لذا محبان خاندان عصمت و طهارت اين فرصت تاريخي را مغتنم شمردده و بدينگونه، عمارت دوم آستانه در عصر مأمون انجام گرفت. در سال 232 قمري متوكل عباسي بر مسند خلافت نشست. وي كه نسبت به شيعيان و آل ابي طالب عناد خاصي داشت، دستور داد و آستانه حضرت سيدالشهداء(ع) و ابوالفضل العباس(ع) بلكه تمامي شهر كربلا را خراب كردند و پس از تخريب، تمامي منطقه را شخم زدند و به آن آب بستند.
عمارت سوم: المنتصر، خليفه عباسي، بر خلاف سياست پدر خود ـ متوكل ـ با شيعيان روش دوستانه و صميمانه‌اي داشت. وي اموال زيادي بين علويين تقسيم كرد و حكم به تعمير بناي شهر كربلا و آستانه ابوالفضل العباس(ع) داد. در نتيجه، كربلا در عصر او رونق يافت و زائرين آن بقاع مطهر از اطراف و اكناف به سوي اين شهر مقدس سرازير گشتند.
عمارت چهارم: در سال 367 قم عضدالدوله ديلمي وارد بغداد شد، سپس به زيارت كربلا و نجف شتافت و دستور داد مرقد عظيم و با شكوهي براي حضرت ابي‌الفضل‌العباس(ع) بنا كنند. بناي مزبور در سال 367 قمري آغاز شد و در سال 372 پايان يافت و عمارت امروزه آستانه مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) از عضدالدوله است كه از شكوه و عظمت خاصي برخوردار است.
در عصر جلايريان: پس از تاسيس دولت جلايريان در ايران و به قدرت رسيدن شيخ حسن ايلكاني در سال 740 قمري، سلطان اويس (فرزند شيخ حسن) تعميرات را در اين آستانه مطهر شروع نمود كه در عصر فرزندش، سلطان احمد، در سال 786 پايان يافت و هداياي زيادي از ايران به آستانه مزبور ارسال شد.
در عصر صفويه: شاه اسماعيل صفوي بنيانگذار حكومت شيعي صفويه، روي 25 جمادي الثاني 914 قمري فاتحانه وارد بغداد گشت و مورد استقبال بي‌نظير شيعيان قرار گرفت. وي سپس در روز بعد، يعني 26 جمادي الثاني، به سمت كربلا حركت و يك شبانه روز در حرم ابي عبدالله الحسين(ع) معتكف گشت، آنگاه به آستانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) شتافت و دستور تعميرات وسيعي را در آن آستانه صادر و دوازده قنديل از طلاي خالص به نام دوازده امام را كه با خود آورده بود به حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) اهدا كرد و تمامي حرم مطهر و رواقها را با فرش گرانبهاي ابريشم‌بافت اصفهان مفروش نمود و خدمه مخصوصي نيز براي نگاهداري و روشنايي قنديل آستانه استخدام كرد كه تبار آن امروزه با عنوان (آ‎ل قنديل) در كربلا شهرت دارد. اسماعيل صفوي، همچنين دستور كاشي‌كاري گنبد صادر كرد كه تا سال 1302 قمري كاشي‌كاري باقي بود.
در عصر نادرشاه افشار: در سال 1153 قمري نادرشاه هداياي زيادي به آستانه حضرت عباس(ع) ارسال داشت و تعميرات وسيعي در آن بارگاه ملكوتي انجام گرفت.
در عصر وهابيان: در 18 ذي الحجة الحرام سال 1216 قمري، كه انبوه مردم براي درك زيارت عيد غدير از كربلا به نجف اشرف رفته بودند، سعود بن عبدالعزيز وهابي فرصت را مغتنم شمرده و با لشگري عظيم به شهر كربلا حمله برد و حكم به تاراج تمامي شهر داد و آستانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) را نيز خراب كرد و تمامي هداياي سلاطين و ملوك صفويه و نادرشاه و قنديل‌هاي طلا و نقره و غيره را به يغما برد.
در عصر قاجاريه: پس از حمله وهابيهاي سعودي به كربلا و رسيدن خبر اين جنايت وحشتناك به ايران، مردم خير ايران با همراهي و همدلي دولت وقت ايران (زمان فتحعلي شاه قاجار) كمك‌هاي سخاوتمندانه‌اي به اين شهر ماتم‌زده نمودند و تمامي خرابي‌هاي وارده را ترميم كردند. آستانه حضرت عباس(ع) نيز به شكل احسن تعمير گشت و از جمله اين تغييرات، نصب ضريح نقره اهدايي فتحلي‌شاه قاجار بود كه در سال 1227 قمري انجام گرفت. تعميرات آن آستانه مقدسه در طول دوران قاجاريه قطع نشد و ناصرالدين شاه كاشي‌كاري گنبد را تجديد كرد (در سال 1304 قمري كاشي‌كاري صحن شريف، و در سال 1305 قمري كاشي‌كاري گنبد مطهر انجام يافت). همچنين، شيخ عبدالحسين تهراني، معروف به شيخ العراقين، با استفاده از ثلث ميرزاتقي خان اميركبير ـ صدر اعظم مشهور ايران ـ تعميرات وسيعي در آستانه مزبور انجام داد.
در عصر حاضر: آستانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) درحدود سيصد و پنجاه متري شمال شرقي آستانه سيدالشهداء ابي عبدالله الحسين(ع) قرار دارد و در يك ميدان بزرگ هر دو آستانه را دربرگرفته است. قبر مطهر در وسط حرم شريف واقع شده و بر روي آن صندوق خاتم نفيس اهدايي قرار دارد كه با گذشت زمان تعميراتي روي آن انجام شده است. روي صندوق را ضريح نقره‌اي پوشانده كه به همت بزرگ مرجع جهان تشيع، مرحوم آيت الله العظمي سيد محسن حكيم (قدس سره) و با دست هنرمندان ايراني در اصفهان با به كار بردن چهارصد هزار مثقال نقره خالص و هشت هزار مثقال طلا پس از سه سار كار مداوم در سال 1385 قمري در حرم مطهر نصب گشته است. چهار طرف حرم شريف داراي چهار رواق قرينه است كه ابهت خاصي به حرم بخشيده و به يكديگر منتهي مي‌گردند. سقف و تمامي ديوارهاي حرم مطهر و رواقها به دست هنرمندان ايراني آينه‌كاري شد و بر فراز ضريح يك گنبد بزرگ بنا شده كه در سال 1375 قمري طلاكاري آن انجام يافته است. در دو طرف ايوان جنوبي حرم، دو مأذنه (مناره) به شكل زيبايي سر به فلك كشيده است. در قسمت جنوبي حرم يك ايوان سرتاسري سرپوشيده واقع شده است كه در وسط آن يك در طلايي ميناكاري ساخت اصفهانو در سمت شرق و غرب آن نيز دو در كوچك ديگر واقع است كه هر سه در به داخل رواق جنوبي منتهي مي‌شود.
آستانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) داراي يك صحن چهارگوش است كه حرم مطهر در وسط آن واقع شده و در چهار طرف صحن حجراتي بنا گشته كه در آن جمع كثيري از علماي اماميه و سلاطينو امراي شيعه دفن شده‌اند و كاشي‌كاري موجود در تمامي صحن آستانه، مربوط به عصر قاجاريه و بعد از آن است. صحن شريف داراي هشت در بزرگ ورودي و خروجي است: در قسمت جنوب صحن، در قبله و يا درب‌الرسول(ص) و در قسمت شمال درب امام محمد جواد(ع) قرار دارد. قسمت غرب صحن داراي چهار درب مي‌باشد: 1. درب امام حسن(ع) 2. درب امام حسين(ع) 3. درب امام صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) 4. درب امام موسي بن جعفر(ع). قسمت شرقي صحن نيز داراي دو درب به نامهاي درب امام اميرالمؤمنين(ع) و درب امام علي بن موسي الرضا(ع) مي‌باشد. مساحت آستانه ابوالفضل العباس(ع) بالغ بر 4370 متر مربع مي‌باشد و از نظر نقشه و سبك معماري مانند آستانه سيدالشهداء ابي‌عبدالله‌الحسين (ع)، منتها كوچكتر از آن است.

سقاخانه‌ها

در صحن حضرت ابوالفضل(ع) دو سقاخانه عمومي وجود داشته است:
1. يكي از اين آبخورگاه‌ها در ضلع شرقي صحن و در مقابل مقبره راجه قرار داشته و بهره هند (طايفه‌اي از اسماعيليان) آن را نوسازي كرده بودند و در جوار آن نيز دو درخت ميوه و يك درخت سدر بوده است.
2. ديگري در ضلع غربي،‌ در جوار باب السوق بوده و در نزديك آن دو درخت خرما وجود داشته است. البته امروزه از اين آبخورگاه‌ها و همچنين از درختان نخل و سدر اثري نيست.
منبع: سایت باب العباس




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما