مترجم: فرید احسانلو
منبع:راسخون
منبع:راسخون
فاصله تا مركز كهكشان راه شیری خودمان R0 هنگامی كه با اندازهگیریهای خط گسیل رادیویی با طول موج cm21 اتمهای خنثای هیدروژن تركیب شود، پارامتر مهمی برای درك توزیع جرم در كهكشان است. اتحادیه بینالمللی نجوم kpc5ر8R= را به عنوان جدیدترین مقدار استاندارد این فاصله، اختیار كرده است تا پژوهشگران مختلف بتوانند با اطمینان نتایج خود را بر مبنای مقیاسهای مدرج شده استاندارد با یكدیگر مقایسه كنند. تعیین R0 به طور كلاسیك، عمدتاً مبتنی بر مشاهدات بیشینه چگالی در توزیع ستارههای RR شلیاق در جهت نزدیك به مركز كهكشان بوده است. با وجود این، عدم قطعیتهای موجود در دانش ما از درخشندگی ذاتی این شمعهای استاندارد و در مقدار جذب میان ستارهای، در مقدار R0 در طی زمان تأثیر گذاشته است. برای مثال، مقدار kpc5ر8 تجدید نظری است در مقدار سر راست شده kpc10، كه قبلاً در سال 1964 پذیرفته شده بود.
اخیراً، یك روش هندسی برای تعیین مقدار جدیدی برای R0 به كار گرفته شده است كه در آن از دقت تداخل سنجی با خط مبنای بسیار بلند (VLBI) كه خطای آن كمتر از میلی ثانیه قوسی است، استفاده میشود. این روش متكی است به وجود لكههای میزری متحرك O2H در ناحیه 2B در صورت فلكی قوس، كه ناحیه جوان تشكیل ستاره در نزدیكی مركز كهكشان است. در این روش، در طی مدتی حدود یك سال، از این لكههای میزری كراراً تصویرهای VLBI تهیه شده است. تكتك لكههای میزری متحرك شناسایی و اندازهگیری شدند، و برای هر یك از لكهها سرعتهای دوپلری نیز به دست آمد. برای مجموعه بزرگی از چشمههای گسیلنده، فاصله ناحیه گسیلنده را میتوان به طور آماری، از تبدیل حركت زاویهای در صفحه آسمان به مؤلفههای سرعت به سمت ناظر، تعیین كرد.
قدرت روش VLBI قبلاً از طریق دیدهبانی حركتهای تعداد زیادی كلوخههای میزری O2H كه به نواحی تشكیل ستاره در سراسر كهكشان وابستهاند، به اثبات رسیده است. بارزترین این نواحی ناحیه A در صورت فلكی جبار است كه فاصله آن از خورشید كمتر از pc500 است. ولی ناحیه 2B در قوس، بر طبق ملاحظاتی دیگر كه ربطی به لكهها نداشت، در محدوده pc300 از مركز كهكشان قرار میگرفت، و فاصله آن مقدار مرجع مهمی بود كه باید به طور قطعی تعیین میشد. یك گروه بینالمللی به رهبری ماركراید از مركز اختر فیزیك هاروارد – اسمیتسونین با تحلیل دادههای VLBI فاصله تا ناحیه 3B در قوس را kpc2ر1±1ر7 برآورد كرده است. این برآورد مقدار جدیدی را برای فاصله تا مركز كهكشان تعیین میكند. در عین حال، با تعیین فاصله تا چشمهای (49W) كه در مكان استراتژیكی دیگری واقع شده است، یك امكان دیگر برای كنترل مقدار R0 توسط روش VLBI فراهم خواهد شد. اصلاحات نهایی در R0 همچنین به درك كامل خطاهای نظاممند در تعیین فاصله این دو چشمه بستگی دارند.
روش VLBI علاوه بر اهمیت بلاواسطهاش در تعیین مقیاس فاصله كهكشان به طریق هندسی، برای تعیین فواصل برون كهكشانی نیز نوید بخش است. چشمههای میزری O2H در نواحی جوان تشكیل ستاره در كهكشانهای نزدیك به ما نیز وجود دارند كه با دیدهبانی دقیق این چشمهها باید بتوان مقیاس مستقل و ارزندهای برای تعیین فواصل برون كهكشانی فراهم كرد.