انواع تفسیر

تفسیر به مأثور عبارت است از تفسیر قرآن براساس احادیث و روایات منقول از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و روایات و احادیث منقول از صحابه و تابعین (از نظر اهل سنت) و روایات منقول از ائمه طاهرین علیهم السّلام (از نظر
جمعه، 14 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
انواع تفسیر
 انواع تفسیر

 

نویسندگان:
رمضان رضایی و یدالله رفیعی



 

1. تفسیر به مأثور یا اثری یا روایی

تفسیر به مأثور عبارت است از تفسیر قرآن براساس احادیث و روایات منقول از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و روایات و احادیث منقول از صحابه و تابعین (از نظر اهل سنت) و روایات منقول از ائمه طاهرین علیهم السّلام (از نظر شیعه). مانند: 1-جامع البیان فی تفسیر القرآن، ابن جریر طبری 2- تفسیر بحر العلوم، ابن لیث سمرقندی. 3- تفسیر الصّافی، ملاّ محسن فیض کاشانی.

2. تفسیر به رأی:

مقصود از تفسیر به رأی، تفسیر قرآن کریم به اجتهاد مفسر است که آن بر دو قسم است:

اوّل: تفسیر به رأی صحیح:

این نوع تفسیر به شروطش انجام می‌گیرد. از دانستن کلام عرب، و اسلوب آن، و معانی لغوی و وجوه دلالت‌های آن و طریق استعانت از ادب جاهلی و معاصر نزول و آگاهی بر اسباب نزول و دانستن ناسخ و منسوخ و عدم تعارض با آیات محکمات، و تفسیر مأثور و سنّت و اجماع، و سایر ادواتی که مفسّر به دانستن آنها محتاج است و بکار بردن مقتضای این علوم و شروط در اجتهاد با نیت خالص برای فهم «مراد الله».

دوّم: تفسیر به رأی ممنوع:

و آن رأی و اجتهاد دلخواه است. با اخلال در یکی یا چند تا از شرایط مزبور.
به عبارت دیگر، منظور از تفسیر به رأی این است که انسان آراء و نظراتی را به عنوان پیش فرض‌ها و پیشداوری‌های تردید‌ناپذیر کسب نموده سپس به قرآن کریم مراجعه می‌نماید و مفهوم آیات الهی را براساس همان نظرات بدست آورد.
و به عبارت دیگر قرآن کریم را با آراء خویش تطبیق دهد که چنین شخصی گرفتار خود رأیی بوده و به دلخواه خویش آیات الهی را تفسیر می‌کند.

نمونه‌هایی از تفسیر به رأی ممنوع

نمونه‌هایی از تفسیر به رأی ممنوع را در گفتار و نوشته‌های کسانی که دارای عقاید التقاطی هستند و فرقه‌هائی که انحراف فکری و عقیدتی دارند و خود را پیرو اسلام هم می‌خوانند می‌توان مشاهده نمود. و حتی فرقه‌های گمراهی که فاقد دین هستند و پیرو دین‌های ساختگی استعماری می‌باشند برای رفع موتنع برای مسلک دروغین خویش جسارت و گستاخی تفسیر به رأی ممنوع در قرآن کریم را به خود داده‌اند!
برای مثال: تفسیر اژدها (ثعبان) در داستان حضرت موسی (علیه السلام) در قرآن، به (اژدهای نفس!) و تفسیر «ید بیضاء» که به معنای روشنی و نورانیت دست حضرت موسی به عنوان معجزه است، به اینکه (دست‌ها قبل از تماس با اشیاء مادی دنیوی پاک و نورانی هستند!!) و تفسیر «عصای» حضرت موسی به (عصای قدرت!!) و تفسیر آیه «یُریدُ أَن یُخرجَكُم مِن اَرضِكُم» كه فرعون به قوم خود گفت موسی (علیه السلام) می‌خواهد شما را از سرزمینتان براند؛ به اینکه موسی (علیه السلام) می‌خواست آنها را از سرزمین بشر مادی به نور روحانیت بیرون کند. و تهدید ساحران از سوی فرعون با عبارت «لاُصَلَّبَنَّكُم فى جُذُوعِ النَّخلِ» (شما را بر شاخه‌های درخت خرما به دار خواهم آویخت)؛ به اینکه فرعون گفت شما را بر شاخه‌های تعلقات و پیوندهای دنیا و زر و زیور آن گرفتار می‌سازم!!
همچنین تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم آنجا که خداوند در پاسخ او مبنی بر چگونگی زنده شدگان دستور می‌دهد چهار پرنده را گرفته سر ببرد و گوشت و استخوان آنها را درهم آمیزد؛ (1) به اینکه: خداوند به خلیل خود ابراهیم دستور داد:
طاووس بُخل، کلاغِ حرص، کرکسِ غضب، خروس شهوت را سر ببرد!! هنگامی که او با «کارد صِدق» این درندگان را سر برید و آثار آنها از وجود او بریده شد وسیله‌ای برای گناه و دری به سوی آتش در وجود او باقی نماند و لذا آتش بر او سرد و سالم شد. (2)
اینها از مصادیق بارز تفسیر به رأی ممنوع در قرآن کریم به شمار می‌روند که نویسندگان و مفسران آنها بدون هیچ دلیل و قرینه‌ای ظواهر آیات را بر اساس نظر و عقیده شخصی و منطبق بر اغراض شیطانی خود تفسیر نموده و مفاهیم و معانی آیات را به صورت انحرافی بر آراء خود انطباق داده و در حقیقت فکر و‌ اندیشه شیطانی خود را بر آیات قرآن تحمیل نموده‌اند.
و بنگرید به «تفسیر به رأی ممنوع قرآن کریم» درباره سوره «فلق» از نویسنده‌ای که می‌گوید:
«بگو پناه می‌برم به نوزایی قوانین، سررشته‌دار سپیده دمان، سپیده دمان انقلاب، سپیده دمان سیاهی شکافی تاریکی شکن، اغوا شکن، تزویر شکن، اوهام شکن، خرافه شکن، بیداد شکن، از شر آنچه کهنه شده است... و از شر هر نظام سیاهی! که با فضای هستی آنها را فرا گیرد و از شر قدرت‌های افسونگر و دمنده در گره‌های اراده‌ی خلق‌ها با وسائل تبلیغی، رسانه‌های گروهی...». (3)

3. تفسیر ترتیبی

تفسیری را گویند که به ترتیب آیات و سوره‌های قرآن انجام پذیرد. مانند: المیزان فی تفسیر القرآن علامه طباطبایی.

4. تفسیر موضوعی

همچنان که از نام آن پیداست عبارت است از جمع کردن آیات متفرقه در سوره‌های قرآن که متعلق به موضوعی یکسان از نظر لفظی و حکمی هستند، و تفسیر آن بر حسب مقاصد قرآنی، به عبارت دیگر علمی است متعلق به موضوعی از موضوعات حیات اجتماعی یا دینی یا فکری و ... که از دیدگاه قرآنی و با جمع آوری آیات مربوطه صورت می‌گیرد.
و یا می‌توان گفت: علمی است که قضایا را حسب مقاصد قرآنی از خلال یک سوره یا بیشتر مورد بررسی قرار می‌دهد. ناگفته نماند که این نوع تفسیر را نمی‌توان از بقیه‌ی تفاسیر مانند تفسیر لغوی یا تحلیلی و یا بلاغی بی نیاز دانست، بلکه این تفسیر ثمره‌ی دیگر تفاسیر است، به گونه‌ی که مفسر پس از تخصص در تفسیر لغوی و تحلیلی و اجمالی و غیره، امکان فهم و جمع‌آوری آیات در یک موضوع و تناسب بین آنها را آسانتر خواهد یافت. مانند: مفاهیم القرآن، اثر آیت الله جعفر سبحانی و ترجمه‌ی آن با عنوان منشور جاوید قرآن. و تفسیر موضوعی قرآن، اثر آیت الله عبدالله جوادى آملی. و تفسیر پیام قرآن، اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی و دیگران.

5. تفسیر ادبی

تفسیری است که مفسران با اهتمام غالب به شناخت و اجتهاد در لغات و ریشه و اشتقاق قرآن و با گرایش به مباحث صرفی و نحوی و بلاغی عبارات و کلمات قرآن و ساختار و اسالیب کلام مانند کنایه، تشبیه، تمثیل و... به تفسیر اجتهادی قرآن می‌پردازد. مانند: جوامع الجامع شیخ طبرسی.

6. تفسیر عقلی یا اجتهادی

هرگونه عملیات عقلانی و کار بستِ قوه‌ی فهم و درک و درایت که آیات قرآن را مفهوم‌تر و مقاصد آن را روشن‌تر کند، تفسیر عقلی یا اجتهادی است (4) مانند: التبیان فی تفسیر القرآن شیخ طوسی. مجمع البیان شیخ طبرسی.

7. تفسیر فقهی:

در تفسیرهای فقهی، همّت و اجتهاد بیشتر مفسران، به شناخت و دریافت احکام فقهی الهی از آیات قرآن است. مانند: زبدةالبیان فی احکام القرآن مقدس اردبیلی.

8. تفسیر کلامی:

مفسران با سبک و گرایش کلامی براساس مکتب خود به تفسیر آیات می‌پردازند. مانند: تفسیر آسان محمد جواد نجفی خمینی.

9. تفسیر فلسفی:

مفسر با گرایش و مذاق فلسفی به تفسیر قرآن می‌پردازد. مانند: انوار دزخشان سید محمد حسین حسینی همدانی.

10. تفسیر عرفانی:

مفسر آیات قرآن را به سبک عرفانی و باطن و رمزی و اشاری تفسیر می‌کند. مانند: تفسیر ابن عربی.

11. تفسیر علمی:

تفسیر علمی یعنی حکم به وجود اصطلاحات علمی در عبارت‌های قرآن، و تلاش برای استخراج ‌اندیشه‌های علمی، فلسفی و علوم مختلف از آیات. (5) برخی گفته‌اند در تفسیر علمی، مفسّر تلاش می‌کند عبارت‌های قرآنی را در سایه‌ی آنچه که علم ثابت کرده است، فهم نماید و اسرار اعجاز آن را کشف کند، از آن جهت که آیات قرآن در بردارنده‌ی اطلاعات دقیق علمی بوده که در هنگام نزول قرآن، بشر به فهم آن دست نیافته بود (6) و نیز گفته‌اند: تفسیر علمی، تفسیری است که مفسّر، عبارت‌های قرآن را با نظریه‌ها و اصطلاحات علمی تطبیق می‌دهد و تمام تلاش خویش را به کار می‌گیرد تا مسائل مختلف علوم و ‌اندیشه‌های فلسفی را از آن استخراج نماید. (7) مانند: «تفسیر مفاتیح الغیب» فخر رازی و «الجواهر فی تفسیر القرآن» شیخ طنطاوى.

12. تفسیر اجتماعی:

مفسر از منظر پدیده‌ها و حوادث اجتماعی به آیات می‌نگرد. مانند: احسن الحدیث سیدعلی اکبر قریشی.

13. تفسیر تربیتی:

مفسران به جنبه‌های اخلاقی و هدایتی قرآن می‌پردازند. مانند: اطیب البیان فی تفسیر القرآن سید عبدالحسین طیب.

14. تفسیر جامع:

مفسر در تفسیر خود به دو روش روایی و عقلی استناد کند. مانند: تفسیر «الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین» سید عبدالله شبر.

15. تفسیر تصویری:

در این نوع تفسیر موضوعات قرآنی به صورت نقاشی، فیلم، نمایشنامه، انیمیشن و... بیان می‌شود مانند: تفسیر تصویری محسن قرائتی.

پی‌نوشت‌ها

1- سوره بقره، آیه260.
2- مکارم شیرازی، تفسیر به رأی، ص46 و 47.
3- مکارم شیرازی: تفسیر به رأی، ص49 و 50.
4- زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی تفسیر القرآن، 55-6/12.
5- دایره المعارف الاسلامیه، ج5، ص 357.
6- التفسیرالعلمی للقران فی المیزان، ص66.
7- همان، ص65.

منبع مقاله :
رضایی، رمضان؛ رفیعی، یدالله؛ (1393)، تاریخ علوم در اسلام (جلد اول)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.