نماز آرامش دهنده ي دل ها

هميشه اضطراب و نگراني يکي از بزرگ ترين بلاهاي زندگي انسان ها بوده و هست ، و عوارض ناشي از آن در زندگي فردي و اجتماعي کاملا محسوس است . هميشه آرامش يکي از گمشده هاي مهم بشر بوده ، و به هر دري مي زند تا آن را پيدا کند ، و اگر تلاش و کوشش انسان ها را در طول تاريخ براي پيدا کردن آرامش از طرق « صحيح » و « کاذب » جمع آوري کنيم خود کتاب بسياري قطوري را تشکيل مي دهد.
دوشنبه، 16 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نماز آرامش دهنده ي دل ها
نماز آرامش دهنده ي دل ها
نماز آرامش دهنده ي دل ها

نويسنده: محمد وحيدي
هميشه اضطراب و نگراني يکي از بزرگ ترين بلاهاي زندگي انسان ها بوده و هست ، و عوارض ناشي از آن در زندگي فردي و اجتماعي کاملا محسوس است .
هميشه آرامش يکي از گمشده هاي مهم بشر بوده ، و به هر دري مي زند تا آن را پيدا کند ، و اگر تلاش و کوشش انسان ها را در طول تاريخ براي پيدا کردن آرامش از طرق « صحيح » و « کاذب » جمع آوري کنيم خود کتاب بسياري قطوري را تشکيل مي دهد.
بعضي از دانشمندان مي گويند : به هنگام بروز بعضي از بيماري هاي واگيردار « وبا » از هر ده نفرکه ظاهرا به علت وبا مي ميرند اکثر آنها به علت نگراني و ترس است و تنها اقليتي از آنها حقيقتا به خاطر ابتلاي به بيماري وبا از بين مي روند!
به طور کلي « آرامش » و « دلهره » ، نقش بسيار مهمي در « سلامت » و « بيماري » فرد و جامعه و سعادت و بدبختي انسان ها دارد ، و چيزي نيست که بتوان از آن به آساني گذشت و به همين دليل تاکنون کتاب هاي زيادي نوشته شده که موضوع آنها فقط نگراني و راه مبارزه ي با آن ، و طرز به دست آوردن آرامش است .
تاريخ بشر پر است از صحنه هاي غم انگيزي که انسان براي تحصيل آرامش به هر چيز دست انداخته و در هر وادي گام نهاده ، و تن به انواع اعتيادها داده است ؛ ولي قرآن با يک جمله ي کوتاه و پر مغز ، مطمئن ترين و نزديک ترين راه را نشان داده و مي گويد : « بدانيد که ياد خدا آرامش بخش دل ها است .»
براي روشن شدن اين حقيقت قرآني به توضيح آن توجه کنيد :

عوامل نگراني و پريشاني

1.گاهي اضطراب و نگراني به خاطر آينده ي تاريک و مبهمي است که در برابر فکر انسان خودنمايي مي کند ، احتمال زوال نعمت ها ، گرفتاري در چنگال دشمن ، ضعف و بيماري و ناتواني و درماندگي ، و احتياج ، همه ي اينها آدمي را رنج مي دهد ، اما ايمان به خداوند قادر متعال ، خداوند رحيم و مهربان ، خدايي که همواره کفالت بندگان خويش را بر عهده دارد مي تواند اين گونه نگراني ها را از ميان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آينده درمانده نيستي ، خدايي داري توانا ، قادر و مهربان .
2. گاه گذشته ي تاريک زندگي فکر انسان را به خود مشغول مي دارد و همواره او را نگران مي سازد ، نگراني از گناهان که انجام داده ، از کوتاهي ها و لغزش ها ، اما توجه به اين که خداوند ، غفار ، توبه پذير و رحيم و غفور است ، به او آرامش مي دهد ، به او مي گويد: عذر تقصير به پيشگاهش ببر و از گذشته عذر خواهي کن و در مقام جبران برآي ، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن .
3. ضعف و ناتواني انسان در عوامل طبيعي و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلي و خارجي ، او را نگران مي سازد که من در برابر اين همه دشمن نيرومند در ميدان جهاد چه کنم ؟ و يا در مبارزات ديگر چه مي توانم انجام دهم ؟ اما هنگامي که به ياد خدا مي افتد و متکي به قدرت و رحمت او مي شود ، قدرتي که برترين قدرت ها است و هيچ چيز در برابر آن ياراي مقاومت ندارد ، قلبش آرام مي گيرد ، با خود مي گويد: آري من تنها نيستم ، من در سايه ي خدا ، بي نهايت قدرت دارم ! قهرماني هاي مجاهدان راه خدا در جنگ ها ، چه درگذشته ، چه در حال ، و سلحشوري ها ي اعجاب انگيز و خيره کننده ي آنان ، حتي در آن جايي که تک و تنها بوده اند ، بيانگر آرامشي است که در سايه ي ايمان پيدا مي شود . هنگامي که با چشم خود مي بينيم و با گوش خود مي شنويم که افسر رشيدي پس از يک نبرد خيره کننده ، بينايي خود را به کلي از دست داده و با تني مجروح به روي تخت بيمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمينان سخن مي گويد که گويي خراشي بر بدن او وارد نشده است ، به اعجاز آرامش در سايه ي ذکر خدا پي مي بريم .
4. گاهي نيز ريشه ي نگراني هاي آزار دهنده ي انسان ، احساس پوچي زندگي و بي هدف بودن آن است ولي آن کسي که به خدا ايمان دارد ، و مسير تکاملي زندگي را به عنوان يک هدف بزرگ پذيرفته است ، و تمام برنامه ها و حوادث زندگي را در همين خط مي بيند ، نه از زندگي احساس پوچي مي کند ، و نه همچون افراد بي هدف و مردد ، سرگردان و مضطرب است .
5. عامل ديگر نگراني آن است که انسان گاهي براي رسيدن به يک هدف ، زحمت زيادي را متحمل مي شود ، اما کسي را نمي بيند که براي زحمت او ارج نهد و قدرداني و تشکر کند ، اين ناسپاسي او را شديدا رنج مي دهد و در يک حالت اضطراب و نگراني فرو مي برد اما هنگامي که احساس کند کسي از تمام تلاش ها و کوشش هايش آگاه است ، و به همه ي آنها ارج مي نهد و براي همه پاداش مي دهد ديگر چه جاي نگراني و ناآرامي است ؟
6. سوء ظن و توهم ها و خيالات پوچ يکي ديگر از عوامل نگراني است که بسياري از مردم در زندگي خود از آن رنج مي برند ؛ ولي چگونه مي توان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بي پايان او و دستور به حسن ظن که وظيفه ي هر فرد با ايماني است اين حالت رنج آور از بين مي برد و آرامش و اطمينان جاي آن را مي گيرد .
7. دنيا پرستي و دل باختگي در برابر زرق و برق زندگي مادي يکي از عوامل عمده ي اضطراب و نگراني انسان ها بوده و هست ، تا آن جا که گاهي عدم دست يابي به رنگ خاصي از لباس يا کفش و کلاه و يا يکي ديگر از هزاران وسايل زندگي ساعت ها و روزها و هفته ها فکر دنيا پرستان را ناآرام و مشوش مي دارد . اما ايمان به خدا و توجه به آزادگي مؤمن که هميشه با « زهد و پارسايي سازنده » و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگي مادي همراه است به همه ي اين اضطراب ها پايان مي دهد ، هنگامي که روح انسان « علي وار » آن گونه وسعت يابد که بگويد: « دنياکم هذه أهون عندي من ورقه في فم جراده تفضمها؛ دنياي شما در نظر من بي ارزش تر از برگ درختي است که در دهان ملخي باشد که آن را مي جود». نرسيدن به يک وسيله ي مادي يا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمي را بر هم زند و طوفاني از نگراني در قلب و فکر او ايجاد کند.
8. عامل مهم ديگر نگراني ، وحشت از مرگ است که هميشه روح انسان ها را آزار مي داده است و از آن جا که امکان مرگ تنها در سنين بالا نيست بلکه در سنين ديگر مخصوصا به هنگام بيماري ها ، جنگ ها ، نا امني ها ، وجود دارد اين نگراني ها مي تواند عمومي باشد ؛ ولي اگر ما از نظر جهان بيني مرگ را به معناي فنا و نيستي و پايان همه ي چيزها بدانيم ( همان گونه که ماديون جهان مي پندارند) اين اضطراب و نگراني کاملا به جا است ، و بايد از چنين مرگي که نقطه ي پايان همه ي آرزوها و موفقيت ها و خواسته هاي انسان است ترسيد ، اما هرگاه در سايه ي ايمان به خدا مرگ را دريچه اي به يک زندگي وسيع تر و والاتر بدانيم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسيدن به يک فضاي آزاد بشماريم ديگر اين نگراني بي معنا است ، بلکه چنين مرگي - هرگاه در مسير انجام وظيفه بوده باشد - دوست داشتني و خواستني است.
البته عوامل نگراني منحصر به اينها نيست بلکه مي توان عوامل فراوان ديگري را براي آن نيز شمرد ، ولي بايد قبول کرد که بيشتر نگراني ها به يکي از عوامل فوق باز مي گردد و هنگامي که ديديم اين عوامل در برابر ايمان به خدا ذوب و بي رنگ و نابود مي گردد تصديق خواهيم کرد که ياد خدا مايه ي آرامش دل ها است . (1)

پي‌نوشت‌:

ر.ک: تفسير نمونه ، ج 10، ص 210.

منبع: کتاب دانستني هاي لازم از نماز




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط