آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهود

صهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنی‌‌اسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی صهیونیسم «هواخواهی از اصول تمرکز دادن بنی‌اسرائیل در فلسطین» است.
شنبه، 20 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهود
 آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهود

 

نویسنده: دکتر محمدامیر شیخ نوری




 
صهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنی‌‌اسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی صهیونیسم «هواخواهی از اصول تمرکز دادن بنی‌اسرائیل در فلسطین» (1) است.
صهیونیسم واژه «صهیون» در میراث دینی یهود به کوه صهیون و بیت‌القدس و به طور اعم بر سرزمین مقدس اطلاق می‌شود. یهودیان، خویشتن را «زاده صهیون» می‌دانند. همچنین این واژه برای اشاره به یهودیان به عنوان یک گروه دینی به کار می‌رود. بازگشت به صهیون در نسق دینی یهود، یک اندیشه محوری است. زیرا پیروان این مکتب اعتقاد دارند که ماشیاح رهایی‌بخش (حضرت مسیح (علیه‌السلام) منجی یهودیان) در واپسین روزها ظاهر خواهد شد تا ملتش را به سوی سرزمین صهیون رهبری کند و با فرمانروایی بر جهان، دادگری و آسایش را برقرار سازد. (2)
موساد که در اصل و در نهان هاموسادل تئوم (3) (مؤسسه هماهنگی) نامیده شد و در سال 1963 هاموسادل مودیین اولتافکیدیم میوهادیم (مؤسسه اطلاعات و وظایف ویژه) (4) باز نامگذاری شد، رسماً در دوم مارس 1951 به دستور بن گوریون تأسیس شد و در یکم آوریل 1951 به ریاست ریوون شیلواه، بنیان‌گذار آن، آغاز به کار کرد.
نخستین گام در راه تأسیس سازمان اطلاعات سری اسرائیل در ماه ژویئه 1949 طی نامه‌ای که شیلواه به بن گوریون نوشت، برداشته شد. شیلواه خواهان تأسیس یک «سازمان مرکزی برای مسأله‌های امنیتی و اطلاعاتی» (موساد مرکزی) شد که در چارچوب نخست وزیری قرار گیرد. پس از یک رشته چانه‌زنی‌های ممتد بن گوریون و رؤسای سازمان‌های اطلاعاتی مختلف، نخست وزیر در 13 دسامبر 1949 نامه‌ی زیر را به وزیر خارجه، شارت نوشت:
بنا به دستور من، یک مؤسسه (موساد) برای تمرکز و هماهنگی فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور (بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت خارجه، سازمان امنیت همگانی و غیره) تأسیس می‌شود. (5)

شین بت

سازمان امنیت همگانی اسرائیل (شروت‌ها بیتا خون هاکلالی، (6) شبک (7) یا، شین بت)، یعنی آنچه بن گوریون شای درونی، نامید. در 30 ژوئن 1948 تأسیس شد. ایسر هارل فرمانده آن، دستگاه اداری آن را در شماری از ساختمان‌های متروکه یافا، تنها چند هفته پس از آن که فلسطینی‌ها آواره شدند و افراد هارل به جست‌وجوی شهر برای یافتن سندهای نظامی و سیاسی عرب‌ها پرداختند، دایر کرد. بیشتر کارکنان شای به سازمان اطلاعات ارتش که به تازگی زیر نظر ایسر بئری تشکیل شده بود، انتقال یافتند.
تا سال 1950 شین بت از نظر اداری در چارچوب ارتش باقی ماند، و پوشش (جاسوسی)، خدمات، درجه نظامی و حقوقی افراد را رفع و رجوع می‌کرد. هارل به درجه سرهنگ تمامی رسید. (8)
قهال سازمان سری مولود قبالا و تلمود؛ قهال واژه‌ای عبری است به معنای هیأت یا مجلس و یا گروه. تا قرن نوزدهم به هیأت‌های یهودی محلی در لیتوانی، لهستان و روسیه اطلاق می‌شد. بنا به گفته منابع یهودی، مبدأ وجود این واژه، اروپا و احتمالاً قبل از جنگ‌های صلیبی می‌باشد. امروزه قهال در کتاب‌ها و نوشته‌های فعلی جهانی به معنای هیأت سرّی غامضی همچون قباله و بعلشمی است. ناقدان می‌گویند که بیشتر مردم میان قباله و قعال فرقی نمی‌گذارند. (9)
ییشوو: (10) جامعه‌ی یهودی سرزمین فلسطین.
شووینیسم: (11) میهن‌پرستی افراطی (شوون نام کهنه سربازی بود در ارتش ناپلئون، که میهن‌پرستی پر از تظاهر و علاقه شدید وی به ناپلئون همیشه مورد تمسخر همکارانش بود.)
آژانس عرب: طرحی است که در راه اجرای سیاست پیشنهادی کتاب سفید، پس از به ثمر نرسیدن طرح‌های شورای مقننه و شورای رایزنی، در 1923/10/4 از سوی وزارت مستعمره‌های انگلیسی ارائه شد. این طرح، از جمله طرح‌های استعماری بریتانیا بود که انگلیسی‌ها در سال‌های 1922 و 1923 در پی تحقق آن بودند، تا به دین طریق زیر پوشش توسعه نهادهای «خودمختاری»، اعراب را به شناسایی رسمی و پذیرش سند قیمومیت و اعلامیه بالفور و صرف‌نظر کردن از حقوق حقه و عروبت میهن خویش، وادار کنند. (12)
جنبش گوش آمونیم (13) یا اتحادی از مؤمنان، گروهی است که تعداد اعضای رسمی آن از چند هزار نفر تجاوز نمی‌کند، اما نماینده جامعه اسرائیلی است که سرزمین‌های اشغالی عرب را یک بخش تاریخی از سرزمین اسرائیل و در نتیجه جزء جدایی‌ناپذیر این کشور می‌داند. تعداد زیادی از اعضای این گروه، از یهودیان آمریکایی تبار هستند. (14)
اشکنازی‌ها در اصل نام یکی از نوادگان حضرت نوح است، ولی در سفر تکوین (10-3) به یکی از اقوام اطلاق شده است. در کتاب‌های ربانی‌ها در قرون وسطی، این کلمه به آلمان گفته می‌شد. به طور اخص به یهودیان آلمانی و به طور اعم به یهودیان اروپای غربی، اشکنازی گفته می‌شده است، هر چند که به یهودیان فرانسه «اریگاتیم» گفته می‌شود.
سفاردیم (سفاردی‌ها) در مقابل کلمه اشکنازی‌ها، واژه سفاردیم نوشته شده که به یهودیان شرقی و یهودیان اسپانیا که در قرن پانزدهم هجرت کردند و به صورت گروهی در اطراف دریای مدیترانه ساکن شدند، اطلاق می‌شد. سفاردی و یهودی شرقی دارای یک مفهوم است.
اختلاف اشکنازی‌ها با سفاردی‌ها در این است که اشکنازی‌ها، فرهنگ و تمدن ملت‌هایی که در سرزمین آن‌ها زندگی می‌کردند را نمی‌پذیرند و به زبان «ییدیش» که مخصوص آنان است، تعصب داشته و آن را حفظ کردند. ییدیش زبانی است که از آلمانی گرفته شده، ولی بعضی از کلمات و اصطلاحات عبری و سلافی درآن وارد شده است. (15)
بتار (سازمان) سازمان بتار (16) یا سازمان تندرو جوانان صهیونیستی یکی از مهم‌ترین بخش‌های تشکیلات تجدیدنظرطلبان صهیونیست به رهبری ولادیمیر ژابوتینسکی بود که در سال 1923 میلادی در جهت آماده‌سازی جوانان یهودی لهستان برای زندگی در فلسطین و آموزش آن‌ها در زمینه‌های کشاورزی و نظامی و نیز آموزش زبانی عبری و القای ایدئولوژی فاشیستی به آن‌ها با شعار «جنگ یا مرگ» در لهستان تشکیل شد. نام سازمان بتار مخفف نام یک افسر یهودی ارتش تزار روسیه است به نام بریت یوسف ترومپلدور (17) که هنگام وقوع زد و خورد در یکی از اردوگاه‌های مهاجران یهودی در منطقه «جلیله سفلی» به دست فلسطینی‌ها کشته شد.
اهداف و برنامه‌های سازمان بتار در جریان اولین کنفرانس در سال 1922 در شهر ورشو از طرف ژابوتینسکی به شرح زیر تصویب شد:
1. تشکیل امپراتوری اسرائیل در دو طرف رود اردن.
2. لژیونیسم (تشکیل گروه‌های نظامی داوطلب).
3. انضباط شدید.
4. تحکیم منزلت قوم یهود.
5. بسیج قوا.
6. زبان عبری.
7. مونیسم (تک‌گرایی)
در جریان کنفرانس بتار، ژابوتینسکی اعلام کرد: صهیونیسم باید از هر گونه اختلاط اعم از سیاسی و مذهبی پرهیز کند.
عناصر این سازمان بعدها به رهبری مناخیم بگین، سازمان صهیونیستی جدیدی را که سازمان اصلی تروریستی ایرگون می‌باشد تشکیل دادند. (18)
تلمود (19) (آرامی، مشتق از عبری = تعلیم): مجموعه مدون شریعت شفاهی یهود به پیوست تفسیرهای خاخام‌ها. در مقایسه با شریعت مکتوب یهودیان مؤمن که همه جا آن را معتبر می‌دانند. تلمود در مرحله اول شامل مشنا (20) بود که متن شریعت شفاهی به عبری است و در مرحله بعد گمارا، (21) به زبان آرامی، که نوعی تفسیر و شرح بر مشنا به شمار می‌رود. تلمود یروشیلمی یا اورشلیمی که به وسیله دانشوران فلسطین فراهم آمده، در اوایل قرن 5 میلادی پایان یافت. تلمود بابلی در اوایل قرن 6 میلادی فراهم شده و چون متن تلمود اورشلیمی کاملاً محفوظ نمانده بود، مرجع معتبر قلمداد شد. در قرن 2 میلادی، دوره تلمودی آغاز گردید، که تا قرن 6 میلادی ادامه یافت و تلمود در این قرن، جمع‌آوری، نگاشته و تفسیر شد. (22)
ربی: (23) ربی یا خاخام که به عنوان علما و پیروان جامعه یهود مشهروند. یهود، پیران و علمای خویش از ربن (= استاد ما) یا ربی (= استاد من) می‌خوانده‌اند، اما خود آن‌ها از قدیم، با نوعی تواضع خویشتن را «تلمیذ خاخامیم» (= شاگردان حکیم) می‌خوانده‌اند. لفظ خاخام در بین مسلمانان رایج و معنای آن با حکیم عربی یکی است. در هر حال، ربن در اصل، به عنوان علمای یهود بوده نه کاهنان و از خیلی قدیم در فلسطین نیز بین آن‌ها متداول بوده است. کار عمده ربن، رسیدگی به امور حقوقی و قضایی همکیشان بوده است؛ در دوره بعد از ویرانی هیکل در سال 70 میلادی، ربن‌ها تدوین مجموعه شریعت و قانون شفاهی یهود را به عهده گرفتند. فرقه قرائیم که به این گونه شرح و تاویل ربن‌ها قائل نبودند، و تلمود را مستند نمی‌شمردند، مخالفین خود را که به مندرجات تلمود نیز باور داشتند، به نام ربانیم (= ربانی) می‌خواندند. (24)
گتو: (25) محله مجزایی در شهرها که یهودیان مجبور به اقامت دسته جمعی در آن بودند. نخستین گتوی اجباری در اواخر قرن 14 میلادی در اسپانیا و پرتغال بود. از معروف‌ترین گتوها، گتوی فرانکفورت بود که در 1460یهودیان مجبور به اقامت در آن شدند. گتوی ونیز در 1516 تأسیس شد. در 1870 آخرین گتوی شهر روم از میان رفت. در بعضی از کشورهای اسلامی نیز گتو به صورت «محله‌های کلیمی‌ها» وجود داشته است. (26)
دیاسپورا: (27) در لغت به معنی پراکندگی است. اصطلاحی عبری است که معمولاً برای مستقر شدن مهاجرنشینان پراکنده یهودی خارج از فلسطین، بعد از تبعید به بابل که در سال 536 قبل از میلاد، پایان پذیرفت؛ یا به مناطقی خارج از فلسطین که یهودیان در آن ساکن شدند، و گاهی نیز برای یهودیانی که خارج از فلسطین زندگی می‌کنند به کار می‌رود. (28)
کیبوتز - کیبوتص: (29) واژه‌ای عبری و به معنای دسته و گروه؛ اما معنای آن تحول پیدا کرده و سمبل گروهی از مردم است که با هم و به طور دسته جمعی در مزرعه، کار و زندگی می‌کنند. و به طور اصطلاحی به مزارع اشتراکی اسرائیل اطلاق می‌شود. (30) کیبوتز به ظاهر یک واحد تولیدی - زارعی است، اما عناصر اساسی آن از چارچوب‌های فلسفی - سیاسی صهیونیسم برای اشتغال فلسطین تغذیه می‌کند. لذا اعضای آن نیز فقط کشاورز نیستند، بلکه جنگجویانی هستند که کشاورزی هم نمی‌کنند. اعضای کیبونز نیروی انسانی جریان تأسیس آبادی‌های یهودی‌نشین و غصب اراضی فلسطین محسوب می‌شوند. یکی از تفاوت‌های بارز کیبوتزها با کولخوزهای روسی (مزرعه دسته جمعی در شوروی) (31) همین وجهه برجسته نظامی آن‌ها در رابطه با اشغال است. (32)
هستدروت: (33) بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اتحادیه عمومی کارگران اسرائیل که در سال 1920 به قصد ایجاد جامعه کارگران یهود ایجاد شده است. نام کامل آن هستدروت اودیم (34) یعنی اتحادیه عمومی کارگران یهود در ارض اسرائیل که معمولاً هستدروت به تنهایی به کار می‌رود. تأسیس آن در سال 1920 در حیفا رسماً اعلام شد، اما تأسیس آن به سال‌های گذشته و مشخصاً 1911، هنگام تأسیس اتحادیه‌های اصناف یهود در فلسطین باز می‌گردد. در کنگره‌ای که در 4 تا 9 دسامبر 1920 تشکیل شد، هدف تأسیس این اتحادیه، یکپارچه ساختن همه کارگران و کشاورزانی بود که جریان اشتغال و آبادسازی را تسریع می‌کردند، اعلام شده است. تا پایان قیمومت انگلیس 200000 عضو داشت، اما در سال 1969 تعداد اعضای آن به 1/038/653 عضو رسید و در سال 1974، 42 درصد از مجموع جمعیت و 90 درصد از کل کارگران عضو آن بودند.
هستدروت نیروی اقتصادی قدرتمندی است که در 60 درصد از تولیدات زراعی و 50 درصد صنایع سنگین و 25 درصد تولید صنعتی و 45 درصد از کارهای ساختمانی و 39 درصد از ترابری مشارکت دارد و مجموعاً حدود آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهود (یک چهارم) تولید ملی متعلق به او است. با سرمایه‌های دولتی و خارجی در داخل فلسطین اشغالی و در کشورهای خارجی مشارکت می‌کند. دارای بانک مخصوص، نشریه و انستیتو مخصوص به خود است. به لحاظ سیاسی نیز دارای نفوذ و موقعیت تعیین کننده‌ای است. (35)
کنست: (36) نامی عبری به مفهوم همایش و گردهمایی که برای پارلمان اسرائیل به کار می‌برند. معبد یهودی را نیز «بیت هاکنیست» یعنی مکانی که در آن یهودیان جمع می‌شوند، می‌گویند. (37)
نژادپرستی: (38) نژادپرستی نظریه‌ای است مبتنی بر این که رابطه‌ای میان صفات نژادی و فرهنگی وجود دارد و برخی نژادها ذاتاً بر نژادهای دیگر برتری دارند. نژادپرستی همه گروه بندی‌های غیر زیستی نظیر فرقه‌های مذهبی، ملت‌ها، گروه‌های زبانی و گروه‌های فرهنگی را به طور درهم و برهم در مفهوم نژاد جای می‌دهد و بنابراین می‌توان آن را شکل فوق‌العاده کینه‌توزانه‌ایی از قوم‌مداری تلقی کرد. (39)
آنتی سمیتیسم: (40) ضدیت با قوم یهود و کینه‌ورزی با یهودیان و تحریک علیه آنان، پیش از قرن نوزدهم، احساسات ضد یهودی، که بیشتر جنبه مذهبی داشت، به صورت قتل و غارت و تبعید دسته جمعی و محرومیت‌های اجتماعی ابراز می‌شد. شغل مجاز یهودیان به کارهایی از قبیل رباخواری محدود شد، و در نتیجه آنتی‌سمیتیسم، جنبه اقتصادی پیدا کرد. (41)
اسرائیل (عبری = کسی که همراه خدا می‌جنگد)، اسمی که در تورات به یعقوب پیغمبر داده شد (پیدایش 28032)، و دوبار در قرآن آمده. (42) فرزندان او را که همان عبرانیان یا قوم یهود باشند، بنی‌اسرائیل می‌نامند. دوازده قبیله یا اسباط دوازده‌گانه بنی‌اسرائیل (43) - رأوین، شمعون، یهود، زبولون، یساکار، دان، جاد، اشیر، نفتالی، بنیامین، افرایم و منسی - به نام 10 پسر و 2 نواده (پسران یوسف) یعقوب نامیده شده‌اند. برای سبط سیزدهم (لاوی). (44)
بنای معبد مقدس (هیکل): بنای معبد بیت‌المقدس یا اورشلیم را حضرت داوود شروع کرد، اما در زمان حضرت سلیمان به نام معبد یا هیکل سلیمان به پایان رسید. (45)
تابوت سکینه (تابوت عهد): تابوت عهد همان است که حضرت موسی، الواح خود را در آن قرار داد. سکینه به معنی آرامش است و بنی‌اسرائیل، در جنگ‌ها تابوت را با خود حمل می‌کرد تا به وسیله آن آرامش و قوت قلب یابد. (46)

پی‌نوشت‌ها:

1. یوری ایوانف، صهیونیسم، ص 15.
2. عبدالوهاب المسیری، صهیونیسم، صص هفت و هشت.
3. HAMOSSADLETEUM
4. INSTITUTE FOR INTELLIGENCE AND SPECIAL DUTIES
5. یان بلک - بنی موریس، جنگ‌های نهانی اسرائیل، صص 113-112.
6. SHERUT HABITACHON HAKLALI
7. SHABAK
8. یان بلک - بنی موریس، جنگ‌های نهانی اسرائیل، صص 174-173.
9. عجاج نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 643.
10. YISHUV
11. CHAUVINISM
12. مجید صفاتاج، دانشنامه فلسطین، ج 1، ص 90.
13. GUSH- EMUNIM
14. مجید صفاتاج، دانشنامه فلسطین، ج 1، ص 281.
15. همان، صص 574-573.
16. BETAR
17. BRiT YOSEF TRUMPELDOR
18. مجید صفاتاج، دانشنامه فلسطین، ج 2، صص 338-337.
19. TALMUD
20. MESAN
21. GEMARA
22. شیوا کاویانی، آیین قبالا، عرفان و فلسفه یهود، ص 52.
23. RABBi
24. شیوا کاویانی، آیین قبالا، عرفان و فلسفه یهود، ص 74.
25. GHETTO
26. شیوا کاویانی، آیین قبالا، عرفان و فلسفه یهود، ص 91.
27. DiASPORA
28. عادل توفیق عطاری، ‌تعلیم و تربیت صهیونیستی، ص 40.
29. KiBBUTZ
30. عادل توفیق عطاری، ‌تعلیم و تربیت صهیونیستی، ص 74.
31. KOLKHOZE
32. عادل توفیق عطاری، ‌تعلیم و تربیت صهیونیستی، ص 145.
33. HiSTADRUT
34. HISTADRUT OVDIM
35. عادل توفیق عطاری، تعلیم و تربیت صهیونیستی، ص 96.
36. KNESSET
37. عادل توفیق عطاری، تعلیم و تربیت صهیونیستی، ص 143.
38. RACiSM
39. گولد جولیوس - ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ص 838.
40. ANTiSEMiTiSM
41. سید جعفر حمید، تاریخ اورشلیم، ص 378.
42. آل عمران، آیه 87؛ مریم، آیه 59.
43. ASBATE
44. سید جعفر حمیدی، تاریخ اورشلیم، صص 295-294.
45. همان، ص 82.
46. همان، ص 83.

منبع مقاله :
شیخ نوری، محمدامیر؛ (1388)، صهیونیسم و نقد تاریخ‌نگاری معاصر غرب، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.