نقدِ شبهاتی درباره‌ی اصل نصب ائمه (ع)

چرا حضرت علی (ع) نماز را به خلفا اقتدا می‌کردند؟

پاسخ به این سوال:که چرا حضرت علی (ع) نماز را به خلفا اقتدا می‌کردند؟ در این مطلب راسخون دنبال بفرمائید.با ما همراه شوید.
سه‌شنبه، 30 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا حضرت علی (ع) نماز را به خلفا اقتدا می‌کردند؟
مقدمه:
یکی دیگر از شبهات این است که اگر خلفای معاصر حضرت علی (علیه السلام) غاصب و ظالم و غیرمشروع بودند، چرا حضرت در مراسم عبادی آن شرکت و به نماز جماعت آنان اقتدا می‌کرد؟ (1)

مگر عدالت در شخص امام جماعت شرط نیست؟ اگر برای همکاری سیاسی و اجتماعی حضرت با خلفای وقت توجیه اجتماعی و دینی مانند حفظ اسلام و وحدت مسلمانان داشته باشیم، چه داعی و توجیهی وجود دارد که حضرت به نماز آنان نیز اقتدا کند؟


چرا حضرت علی (ع) نماز را به خلفا اقتدا می‌کردند؟
ابن ابی‌الحدید اقتدای حضرت به نماز خلفای معاصر خود را به عنوان یکی از دلایل و شواهد مشروعیت حکومت خلفای وقت حضرت ذکر کرده است. (2)

در منابع روایی همچنین گزارش شده است که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) پشت سر مروان نماز جماعت می‌خواندند. (3)
 

پاسخ  به شبهات

در تحلیل این شبهه جواب‌های مختلفی از سوی اندیشوران طرح شده که اشاره می‌شود:

الف. نفی اقتدا

برخی از متکلمان ضمن پذیرفتن اصل حضور حضرت در مساجد و نماز جماعت خلفای معاصر خود معتقدند حضرت به نماز آنان اقتدا نمی‌کرد، بلکه نهایت تقیه و به ظاهر اقتدا می‌کرد و با رکوع و سجود آنان به رکوع و سجده می‌رفت، اما نیّت انفرادی می‌نمود. (4)
 

ب. لازمه عدم حضور در جماعت اختلاف مسلمانان

اگر حضرت در نماز جماعت خلفای معاصر خود حاضر نمی‌شد، آن یک پیام منفی تلقی می‌شد، به این معنی که خلیفه از دیدگاه امام (علیه السلام) شرط لازم و حداقلی برای امام جماعت یعنی عدالت را ندارد.

فقدان عدالت با فسق و فاسقی ملازمه و مساوی است. در این صورت خلیفه از سوی حضرت یک رهبر فاسق تلقی می‌شد و این موجب اختلال و تشتت نگاه مردم و آرای آنان نسبت به خلیفه می‌گشت .

که نتیجه آن آسیب‌پذیری وحدت مسلمین و به تبع آن سستی و ضعف حکومت مسلمانان می‌شد و لذا حضرت برای حفظ مصالح عالیه اسلام در مراسم عبادیه حکومت حاضر می‌شد. (5)
 

ج. عدم حضور به منزله ترک فریضه دینی

در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نماز جماعت و جمعه و دیگر مراسم عبادی، اجتماعی اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته است، به گونه‌ای که تارکان آنها در ردیف منافقان، جایزالغیبة و تجویز آتش زدن خانه‌هایشان شمرده شده بود. (6)

مسلمانان نیز با این نگرش تربیت یافته و در اذهان خود اصل حضور در چنین مراسمی امر مهم و دینی تلقی شده و تارکان آن را مذمت و تقبیح و چه بسا نیز محکوم می‌نمودند.

اهتمام مسلمانان به شرکت در نماز جماعت بعد از رحلت پیامبر اسلام به گونه‌ای بوده است که تمام صحابه- جز سعدبن عباده- شرکت می‌کردند.

اما اینکه امام جماعت آیا پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یا شخص مأذون از طرف او باشد یا شخص دیگر، به این نکته توجهی نمی‌شد.

بر این اساس اگر حضرت علی (علیه السلام) در مراسم عبادی اجتماعی مانند نماز جماعت و جمعه حاضر نمی‌شد و آن را ترک می‌کرد.

اذهان مسلمانان نسبت به ایشان دچار تردید و چه بسا حضرت را به ترک فریضه دینی محکوم می‌نمودند، چنان‌که اهل شام بر اثر شایعه معاویه باور داشتند که- العیاذ بالله- آن حضرت نماز نمی‌خواند.

حضرت از نفس بدبینی مردم واهمه‌ای نداشت، اما این مسئله یک حربه و مستمسکی برای مخالفان آن حضرت می‌شد تا به ترور شخصیت دینی آن حضرت دست زده و به تبع آن مقدمه ترور حقیقی حضرت را نیز مهیا و مشروع جلوه دهند.

در حالی که به وجود حضرت به عنوان امام معصوم و مرجع علمی و دینی، جامعه مسلمانان نیاز داشتند و فقدان زودهنگام آن حضرت- در حالی که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در سن کودکی بودند- به اصل اسلام آسیب وارد می‌کرد.

از این رو حضرت شرکت در مراسم عبادی اجتماعی در عصر خود را یک امر لازم تلقی نموده و در آن مشارکت می‌ورزید. (7)
 

د. صحت نماز

وجه دیگری که بعض اندیشمندان معاصر ذکر کرده‌اند حمل نماز و اقتدای حضرت بر حقیقت آن است، به این معنی که حضرت نه در ظاهر بلکه واقعاً به نماز خلفا اقتدا می‌کرد و از این طریق پیش خدا مأجور نیز بود.

به دیگر سخن اختلاف حضرت با خلفا به حدی نبوده است که مانع اقتدا گردد، به تعبیر سوم در مراسم حضرت علی (علیه السلام) خلفا در حق وی مرتکب ظلم و غصب شده‌اند.

اما چون آن حق چنان‌که از ظاهر فرمایشات حضرت ظاهر می‌شد، امر شخصی بوده است، و حضرت از حق خود نیز گذشت نموده است، لذا مانعی برای شرکت در مراسم نماز جماعت وجود نداشت.

این مسئله در روایات نیز آمده است، چنان‌که سماعه از امام (علیه السلام) (8) درباره ازدواج و نماز پشت سر اهل سنت سؤال کرد، حضرت فرمود صحت این مسئله برای برخی شدید و ناپذیرفتنی به نظر می‌رسد.

اما واقعیت این است که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با آنان عقد ازدواج بسته است (عایشه دختر ابوبکر را به عقد خود و دو دختر خویش را به عقد عثمان درآورده است) و علی (علیه السلام) نیز پشت سر آنان نماز خوانده است. (9)

امام کاظم (علیه السلام) در روایتی تصریح کرده است که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در جریان فوت ام کلثوم دختر حضرت علی (علیه السلام) پشت سر مروان‌بن حکم (که والی مدینه بود) نماز خواندند، و ما نیز با آنان نماز می‌خوانیم. (10)

علامه شرف‌الدین نیز بر این رأی رفته است و در جواب سؤال‌های موسی جارالله می‌گوید:

و صلوته (علی (علیه السلام)) خلفهم ما کانت الا لله خالصة لوجه الکریم و قد اقتدینا به (علیه السلام) ... صلوته وراء ابی‌بکر و عمر فلیست تقیة اذ حاشا الامام ان یجعل عبادته تقیة و یجوز للشیعی ان یقتدی بالسنی. (11)

دو روایت که سنی ها به ان تمسک کرده ا ند
روایت اول

روى الطبرسى فی الاحتجاج: وحضر المسجد وصلّى خلف أبی بکر؛ حضرت علی در مسجد حاضر شد و پشت سر ابی بکر نماز خواند. (الاحتجاج: 1/126، وعنه فی بحار الأنوار 29/127 ح 27، مدینة المعاجز: 3/152)

پاسخ به روایت اول
اولاً : سند این روایت مرسل است؛ (روایت مرسل روایتی است که راویان حدیث تا امام مشخص نیستند و لذا روایت مرسل سندیت ندارد) .

زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عثمان از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند ؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 190 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است . پس روایت سندا اشکال دارد.

ثانیا : ظاهرا مصدر(منبع) کلام طبرسی روایتی است که در تفسیر قمی وجود دارد که وی از پدرش ابراهیم بن هاشم ، از ابن أبی عمیر ، از عثمان بن عیسی و حماد بن عیسی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است . این روایت هر چند از نظر سند مشکلی ندارد ؛ اما از نظر دلالت چیز دیگری را ثابت می‌کند:

روایت در تفسیر قمی این چنین آمده است :حضر المسجد ووقف خلف أبى بکر وصلّى لنفسه .در مسجد حاضر می‌شد و پشت أبی بکر می‌ایستاد ؛ اما نماز را فرادی می‌خواند .

پس حضرت به ظاهر و از باب تقیه پشت سر خلفا نماز می خوانده اما به واقع نماز فرادی می خوانده است.

ثالثاً : در خود همین روایت آمده است که ابوبکر با مشورت عمر به خالد بن ولید دستور داده بودکه هنگام سلام نماز ، علی را با شمشیر بکشد ؛ ولی ابوبکر در حین خواندن نماز پشیمان شد و قبل از دادن سلام گفت : یا خالد لا تفعل ما أمرتک به . ای خالد آنچرا که به تو امر کردم انجام مده.

و اهل سنت هرگز نمی‌توانند به مضمون این روایت ملتزم بشوند . اگر می‌خواهند نماز پشت سر خلفا را برای امام علی علیه السلام ثابت کنند ، باید غاصب و قاتل بودن خلفا را نیز بپذیرند.

چون نمی‌شود به مضمون یک بخش از روایت ملتزم و به بخش دیگر ملتزم نباشند ؛ چون در این صورت مصداق « یؤمن ببعض و یکفر ببعض » خواهند شد.

و جالب این است که همین مطلب را سمعانی از علمای بزرگ اهل سنت (در ترجمه رواجنی ، استاد بخاری) نیز نقل می‌کند :

حدیث أبی بکر رضی اللّه عنه : أنّه قال : «لا یفعل خالد ما أمر به. سألت الشریف عمر ابن إبراهیم الحسینی بالکوفة عن معنى هذا الأثر فقال : کان أمر خالد بن الولید أن یقتل علیّاً ، ثم ندم بعد ذلک ، فنهى عن ذلک .

یعنی ابوبکر به خالد دستور داد علی علیه السلام را ترور کند ولی بعد پشیمان شد و خالد را از این کار نهی کرد.

روایت دوم :
وفی نوادر أحمد بن عیسى الأشعری عن عثمان بن عیسى ، عن سماعة ، قال : سألته علیه السلام عن مناکحتهم والصلاة معهم ؟ فقال : هذا أمر تمدید إن یستطیعوا ذاک ، قد أنکح رسول الله صلى الله علیه وآله ، وصلى علی علیه السلام وراءهم .

پاسخ به روایت دوم
این روایت را شیخ حر عاملی رحمت الله علیه در کتاب وسائل ، در: باب استحباب حضور الجماعة خلف من لا یقتدى به للتقیة والقیام فی الصف الأول معه ، نقل کرده است .

یعنی این‌که از باب تقیه و در زمانی که جان ،‌ مال و ناموس انسان در خطر باشد ، مستحب است انسان در نماز جماعت کسی که نماز خواندن پشت سر او جایز نیست ،‌ حاضر شود .

و همچنین علامه مجلسی رحمت الله علیه در کتاب بحار ، باب نکاح المشرکین والکفّار والمخالفین والنصاب نقل کرده است .

پس این روایت برادران اهل سنت را به مقصدشان نمی‌رساند ؛ چرا که در تقیه بحث اکراه و اجبار مطرح است و اگر انسان مجبور باشد ، حتی می‌تواند دخترش را به کافر و مشرک عقد کند.

چه رسد به کسی ظاهراً خود را مسلمان می‌داند و پنج وقت نماز می‌خواند .

همچنین بزرگان ما نقل کرده اند که کُلاً امیرالمومنین پشت سر آن‌ها می‌ایستاد ؛ اما به آن‌ها اقتدا نمی‌کرد و برای خودشان نماز می‌خواندند .

چنانچه در روایات نیز آمده که حضور در نماز جماعت اهل سنت در زمان‌های عادی مستحب است و در زمان تقیه حضور در نماز جماعت آن‌ها واجب است.

البته اگر امکان داشت باید اول نماز خود را در خانه بخواند و بعد در نماز جماعت آن‌ها حاضر شود و اگر امکان نداشت ، در نماز جماعت حاضر شود ؛‌ ولی برای خودش نماز بخواند و قرائت را ساقط نکند.(12)

نتیجه:
اینکه امیرالمومنین علی علیه السلام در نماز جماعات و جمعه شرکت می کرده در آن هیچ شک و شبهه ای نیست و روایات و تاریخ هم آنرا تایید می کند.

اما اینکه هنگام شرکت در این نمازها آیا به امام جماعت اقتدا می کرده یا اینکه فرادا می خوانده یا بعد نمازش را قضا می کرده بحثی است بسیار مفصل که مورد اختلاف می باشد.

اهل سنت با قاطعیت تمام می گویند حضرت علی علیه السلام علاوه بر اینکه در نماز جماعات و جمعه خلفا شرکت می کرد به آنها اقتدا هم می کرده است.

اما علمای شیعه این مطلب را که به آنها اقتدا می کرده را قبول ندارند و تنها حاضر بودن حضرت را تایید می کنند.

دلیل اهل سنت بر این مطلب دو روایت است (که در متن فوق اشاره گردید) و در کتب شیعه هم ذکر شده اند.نهایتا بعد از بررسی و بحث ثابت شد که قول علمای شیعه صحیح می باشد.
 

پی‌نوشت‌ها:

1. جامع احادیث الشیعه، ج7، ص 307.
2. ر. ک: شرح نهج‌البلاغه، ج20، ص 221؛ هفت آسمان، ش30، مقاله «راه‌کارهای تحکیم وحدت اسلامی».
3. همان، ج7، ص 298؛ وسایل الشیعه، ابواب صلواة الجماعة، ب5، ح9، ج8، ص 301.
4. حمصی رازی، المنتفذ من التقلید، ج2، ص 323؛ شیخ مفید در پاسخ از وجه اقتدای حضرت به نماز خلفا آورده است. «جعلهم بمثل سواری المسجد»، (سلسله مؤلفات مفید، ج2، ص 69، کتاب الفصول المختاره).
5. امام خمینی نیز می‌فرماید: «حضرت امیر (علیه السلام) بیست و چند سال به واسطه مصالح عالیه اسلام در نماز اینها رفت، تبعیت از اینها کرد برای اینکه یک مصلحتی بود که فوق این مسائل بود»، (صحیفه امام، ج3، ص 241، مورخه 1365/9/10).
6. ر. ک: وسایل الشیعه، ج8، ص 285، باب 5- 1؛ جامع احادیث الشیعه، ج7، صص 264- 285.
7. اصل پاسخ فوق را استاد فرزانه ابوالقاسم علیدوست در پاسخ سؤال نگارنده ذکر فرمودند.
8. توضیح اینکه در متن روایت نیز مشخص نیست سماعه حدیث را از کی نقل می‌کند، اما با توجه به اینکه وی ثقه است و نوعاً از غیر امام معصوم (علیه السلام) [در زمان وی امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام)] روایت نقل نمی‌کند، علمای حدیث روایت وی را معتبر و مورد استناد قرار می‌دهند.
9. «سألته عن مناکحتهم و الصلوة خلفهم؟ فقال: هذا امر شدید لن تسطیعوا ذاک. قد انکح رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) و صلّی علی ورائهم». (وسائل الشیعه، ج8، ص 301؛ ابواب صلوة الجماعة، ب5، ح10).
10. «صلّی حسن و حسین خلف مروان و نحن نصلی معهم»، (همان، ح9).
11. اجویة مسائل جارالله، ص66، و نیز: محمدرضا حکیمی، مشعل اتحاد، ص 26.
12.(الشیعة وأهل البیت:61؛ تفسیر القمی: 2/ 158، 159، تفسیر نور الثقلین: 4/188؛ الأنساب للسمعانی:3/95، ط. دار الجنان ـ بیروت و6/170، نشر محمد أمین دمج - بیروت - 1400 هـ؛ النوادر 129، وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 8، ص 301، ح 10726؛ وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 8، ص 299؛ بحار الأنوار، ج 100، ص 375؛ قرب الاسناد ص 114، ح 7؛ وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 8، ص 366، وسائل الشیعة (الإسلامیة)، ج 5، ص 430، جامع أحادیث الشیعة، ج 6، ص 503)
 

منبع مقاله :
زرشناس، زهره؛ (1391)، درآمدی بر ایران‌شناسی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل.
https://www.porseman.com/article/

نویسنده قسمتی از این مطلب : محمدحسن قدردان قراملکی
* این مقاله در تاریخ 1401/9/7 بروز رسانی شده است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط