حج از دیدگاه مقام معظم رهبری (2)

ذى حجةالحرام با ذخيره‏ى ابدى‏اش براى امّت اسلامى از راه رسيده است. خدا را سپاس، بر اين هديه‏ى تمام نشدنى و سرچشمه‏ى هميشه جوشان كه مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مى‏توانند هر ساله از آن بهره‏مند گردند و توشه بردارند. گستردگى و تنوع مصالح و منافعى كه دست علم و حكمت الهى در فريضه‏ى حج گنجانده، به قدرى است كه در هيچ فريضه‏ى ديگر اسلامى شبيه آن ديده نمى‏شود، از ذكر و حضور معنوى و
جمعه، 27 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حج از دیدگاه مقام معظم رهبری (2)
حج از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت پنجم) 
حج از دیدگاه مقام معظم رهبری (2)


 

 

*هدیه ای تمام نشدنی و سرچشمه ای همیشه جوشان
 

ذى حجةالحرام با ذخيره‏ى ابدى‏اش براى امّت اسلامى از راه رسيده است. خدا را سپاس، بر اين هديه‏ى تمام نشدنى و سرچشمه‏ى هميشه جوشان كه مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مى‏توانند هر ساله از آن بهره‏مند گردند و توشه بردارند. گستردگى و تنوع مصالح و منافعى كه دست علم و حكمت الهى در فريضه‏ى حج گنجانده، به قدرى است كه در هيچ فريضه‏ى ديگر اسلامى شبيه آن ديده نمى‏شود، از ذكر و حضور معنوى و خويشتن‏يابى انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوى دل از زنگارهاى گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همه‏ى امت اسلامى و احساس اقتدار ناشى از عظمت جماعت مسلمين. و از تلاش هر فرد براى شفا يافتن از زخم‏ها و بيمارى‏هاى معنوى يعنى گناهان، تا كنجكاوى و تلاش براى شناختن و درمان كردن دردها و جراحتهاى عميق پيكره‏ى امّت، و همدردى با ملتهاى مسلمان، يعنى اندامهاى اين پيكره‏ى عظيم، همه و همه در حج و در كالبد اعمال و مناسك گوناگون آن گنجانيده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مى‏نامد. اين بدان معنى است كه اينها فقط عملى فردى و براى اداى تكليفى شخصى نيست، بلكه نشانه‏يى است تا برانگيزاننده‏ى شعور و معرفت انسان به چيزى باشد كه اين عمل، علامت و نشانه‏ى آن است. در وراى اين نشانه‏ها، توحيد قرار دارد يعنى نفى همه‏ى قدرتهايى كه به نحوى جسم و جان آدمى را در قبضه‏ى اقتدار خويش گرفته‏اند، و اثبات حاكميت مطلق الهى بر همه‏ى وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاكميت نظام اسلامى و مقررات اسلامى بر زندگى فردى و اجتماعىِ مسلمين.
پيام به حجاج بيت‏اللَّه الحرام (‏1368/04/14)

*واجب بی نظیر
 

واجبِ حج، حقيقتاً يك واجب بى‏نظير است. چنان كه اگر ما در همه تعاليم اسلامى غور كنيم، شبيه آن را نخواهيم يافت. حج وضع مخصوصى دارد و جنبه معنوى در آن فوق‏العاده است. مثلاً، يك نوبت نماز را كه شما ملاحظه كنيد، چند دقيقه ذكر خداست. اما حج، از آغاز پرداختن به اعمال مربوطه كه طى چند روز انجام مى‏گيرد - چه در داخل خانه خدا، چه در مسعاى شريف، چه در عرفات، چه در مشعر، چه در منى‏، چه در اعمال گوناگون، چه در طوافهاى مختلف، چه در نشست و برخاستها و چه در افاضه از نقطه‏اى به نقطه ديگر - همه‏اش ذكر خداست. اين از جنبه معنوى كه معلوم مى‏كند ذكر الهى در حج، يك قلمِ بسيار درشت است.
از طرف ديگر جنبه دنيايى و مربوط به زندگىِ حج هم بى‏نظير است. يعنى واجبى است كه فقط مربوط به يك فرد يا يك ملت نيست؛ بلكه مربوط به همه دنياى اسلام است. خداى متعال نقطه‏اى را معين فرموده و در زمانى معلوم - ايّام معلومات - همه مسلمانان را به آن نقطه دعوت كرده است. آيا مى‏شد كه همه مسلمانان، نه يكپارچه كه در گروههاى مجزّا، و نه در ايامى معلوم كه در طول سال، در اين نقطه جمع شوند؟ اين نكته از حج بايد مورد اهتمام بيشترى قرار گيرد كه خداى متعال فقط اراده نفرمود كه همه در مكه و منى‏ و مشعر و عرفات، جمع شوند. چون اگر حركت مردم به اين مناطق اصل قضايا بود، مى‏شد همه را در طول يك سال در آن‏جا جمع كنند. اين‏كه خداى متعال امر به تجمّع همه مسلمانان در اين نقطه، آن هم دريك مجموعه از روزها داده است، براى چيست؟ نكته اساسى و مهم همين است.
بديهى است تجمّعى با اين كيفيّت، به خاطر آن است كه آحاد مردم مسلمان، خود را در كنار يكديگر بيابند. يعنى احساس وحدت و جماعت كنند و در بعدى وسيعتر، احساس عظمت ناشى از اجتماعِ ملتها و شعوب، بر همه حاكم گردد. اگر اين احساس مورد توجّه نبود، لزومى نداشت كه ايام معلومات و معدودات در حج مقرّر شود. و اما اين‏كه امّت اسلام - هر ملتى از ملتهاى مسلمان - كسانى از خودشان را در يك روز به يك نقطه مى‏فرستند تا آنها با هم اجتماع كنند، اين اجتماع براى چيست؟ اينها نكات و دقايقى است كه به تعبير امام صادق عليه‏الصّلاةوالسلام: «يعرف هذا و اشباهه من كتاب اللَّه؛» بايد هر مسلمانى از مفاهيم قرآنى و اسلامى بداند.
خداى متعال، از همه ملل مسلمان، جماعتى را دعوت مى‏كند و به آنها مى‏گويد: بياييد در اين ايام معلوم، دور هم و با هم باشيد. «ثم افيضوا من حيث افاض النّاس؛» همه با هم حركت كنيد. همه با هم افاضه كنيد، و همه با هم طواف بپردازيد. اين اجتماع همگانى براى چيست؟ مسلمان نقاط مختلف دنيا، در يك نقطه گرد هم بيايند كه چه كنند؟ دور هم جمع شوند و در سكوت، به صورت همديگر نگاه كنند و بعد از چند روز هم به اوطان خود برگردند؟! چرا دور هم جمع مى‏شوند؟ جمع شوند تا اختلافات خود را با هم مطرح كنند؟ اين جمع شدن به چه معنى است؟ جواب اين است كه جمع شدن افرادى از همه ملتها در يك نقطه، آن هم يك نقطه مقدّس، فقط مى‏تواند يك فايده و يك معنا داشته باشد. آن فايده و معنا اين است كه دور هم جمع شوند تا درباره سرنوشت امّت اسلامى تصميم‏گيرى كنند و در اين مجمع، به حيث امّت، يك قدم خوب برداشته شود و كارى سازنده و مثبت صورت گيرد. اين كارِ سازنده و مثبت، به چه كيفيّتى مى‏تواند باشد؟ به اين كيفيّت كه يك وقت است ملتهاى اسلامى آن قدر پيشرفته‏اند - اميدواريم آن روز برسد - كه وقتى در حج جمع شدند، در خلال اين كنگره عظيم مردمى، از برگزيدگان ملتها، مجلسِ مفصّلِ چند هزار نفره‏اى تشكيل گردد و اين مجلس مصوّباتى داشته باشد و آن مصوّبات در همان كنگره عظيم به تصويب آحاد حجّاجِ آمده از كشورها برسد و بعد براى اجرا به دولتها و ملتها ابلاغ گردد.
اين، بهترين كار است؛ كه، متأسفانه امروز عملى نيست. زيرا ملتها هنوز در اين زمينه، آن قدر پيش نرفته‏اند؛ بخصوص كه دولتها هم به آنها كمكى نمى‏كنند. اما تا وقتى كه چنان تصميم‏گيرىِ عملى در موسم حج امكان ندارد، كارِ واجب در آن‏جا چيست؟ اين است كه ملتها به هر نحو كه بتوانند نسبت به مصالح دنياى اسلام دلبستگى نشان دهند و ضمن تأكيد بر وحدت بين خود، به اظهار برائت از دشمنانِ دنياىِ اسلام بپردازند. اين كمترين كارى است كه مى‏شود در حجّى كه اسلام معيّن كرده است، انجام داد و از آن متوقّع بود.
بيانات مقام معظم رهبرى‏ در ديدار مسؤولان و دست‏اندركاران «حج» 31/01/1373

*فصل رویش و پیدایش روح زندگی توحیدی
 

چون بهار طبيعت كه همواره در ميعاد هميشگى خود، لبريز از نشاط زندگى فرا مى‏رسد، موسم حج، نوبهار جان و دل، و فصل رويش و پيدايش روح زندگى توحيدى در دل هر مسلمانى كه خود را به ميقات رسانده باشد، همه ساله در موعدخدايى و هميشگى باز مى‏گردد تاچون چشمه‏سار مباركى رشحات حيات طيّبه‏ى اسلامى را بر سراسر جهان اسلام بپاشد و كسانى را كه توفيق يافته‏اند كه تن به اين سرچشمه‏ى مبارك بزنند، از غبار و كدورت گناه و شرك و ماده‏گرايى و ميل به پستى و بدكردارى، پاك كند و در آنان اگر اهل توجّه وتذكر باشند، مايه‏ى صلاح وفلاح يك عمر راذخيره سازد.
اكنون بيش ازچهارده‏قرن است كه نداى‏ابراهيم خليل ازحلقوم محمّدمصطفى(صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم)، همه ساله ميهمانان بيت را در اين موسم به پايگاه معنويت و وحدت مى‏كشاند تا گرد مركز توحيد، همراه با آن جريان ابدى عروج، طواف كنند، و در پشت مقام ابراهيم به سمت كعبه‏ى محمدى(صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم)، نماز گزارند، و ميان صفا و مروه، سعى ابدى مؤمن از منشاء صفا را مجسّم سازند. و معرفت به حقارت خويش و عظمت و عزت حق تعالى را در عرفات، و زمزمه‏ى ذكر و انس و عشق به حضرت احديت و درك نور تابان آن بى‏همتارا در صحراى ظلمانى وجود خود در مشعر بياموزند، و در منى شيطان بزرگ و شيطانهاى ديگر را هدف رمى خود سازند، و به نشانه‏ى قربانى كردن هواها و تمايلات منحرف ساز، ذبيحه‏يى قربانى كنند - و اين همه را در حال احرام كه حريم جان و دل حاجى در برابر ميوه‏هاى ممنوع اين بهشت است و در كنار ديگر مسلمانان از هرجا و هر نژاد و باهر رتبه‏ى مادى يا معنوى و داراى هر زبان و فرهنگ به جاى آورند و آنگاه به نشان زدودن همه‏ى چركها و پليدى‏هايى كه در فضاى آلوده‏ى زندگى مادّى برجان و دل آنان نشسته است، حلق وتقصير كنند وسپس بار ديگر با طراوتى كه از زدودن گناه و تجلّى معرفت و محبت خداوند، در جان و دل آنان پديد آمده‏است، به خانه‏ى خدا برگردند وطواف ونماز و سعى را اينبار در آفاقى برتر از پيش به جاى آورند و با ذخيره‏يى سرشار از توحيد ومعنويت و صفا، و عزمى راسخ در مبارزه با شيطانها، و قدرتى فائق بر نفس خويشتن، آماده‏ى برگشتن به ديار خود و پراكندن عطر حج در اقطار گيتى باشند.
پيام به حجاج بيت‏اللَّه‏الحرام ‏1374/02/14

*حج و مقابله با دو تهدید
 

حج، سرچشمه‏ى جوشان تقوى و معنويت و خير و بركت، همه ساله تا ابد، فيضان خود را بر جهان اسلام و بر يكايك مسلمانانِ موفق جارى مى‏سازد تا هر كس و هر مجموعه، به اندازه‏ى ظرفيت و قابليت خود از آن بهره بگيرد.
حجاج بيت‏اللَّه الحرام، تنها بهره‏مندان از اين سرچشمه‏ى فياض نيستند. اگر اين فريضه‏ى عظيم به درستى شناخته و عمل شود ملتها و آحاد مسلمان در همه جاى جهان، مشمول بركات آن خواهند شد.
افراد و مجموعه‏هاى بشرى همواره از دو سو آسيب مى‏بينند، اول از درون خود كه منشاء آن ضعفهاى بشرى و هوسهاى مهار گسيخته و ترديدها و بى ايمانى‏ها و خصلتهاى منهدم كننده است، و دوم از دشمنان بيرونى كه بر اثر طغيان و افزون طلبى و تجاوز و ددمنشى، محيط زندگى را بر انسانها و ملتها تنگ و فشار آلود مى‏سازند و با جنگ و ظلم و تحميل و زورگويى، بلاى جان آنان مى‏شوند. محيط اسلامى - چه افراد و چه ملتها - همواره در معرض اين دو گونه تهديد قرار داشته و امروز بيش از هميشه قرار دارد.
ترويج متعمدانه‏ى فساد در كشورهاى اسلامى و تحميل فرهنگ غربى كه از سوى برخى رژيم‏هاى وابسته نيز به آن كمك ‏شود و از رفتار فردى تا شكل شهرسازى و محيط عمومى زندگى و مطبوعات و غيره را در بر مى‏گيرد، از يكسو وفشارهاى نظامى وسياسى و اقتصادى بر بعض ملتهاى مسلمان و كشتارهاى لبنان و فلسطين و بوسنى و كشمير و چچنستان و افغانستان و غيره از سوى ديگر، شاهد بارز وجود اين دو گونه تهديد در محيطهاى اسلامى است. حج، آن شط هميشه جارى و آن آيه‏ى بى‏زوال الهى است كه مسلمانان تا ابد مى‏توانند غبار رنج و مرارت و آلودگى و بيمارى خود را در آن بسترند، و به كمك اين ذخيره‏ى ابدى، هر دو نوع آسيب پذيری را در همه‏ى زمانها از خود دور سازند.
در حج، عنصر تقوا و ذكر و حضور و خشوع و توجه به حق متعال، متكفل مقابله با تهديد اول است و عنصر تجمع و وحدت و احساس عظمت و قدرت در امت بزرگ اسلامى كه حج مظهر آن است، عهده دار مقابله با تهديد دوم.
هر چه اين دو جنبه در حج تقويت شود، مصونيت و مقاومت افراد و جامعه‏هاى اسلامى در مقابل آن دو گونه تهديد، بيشتر خواهد شد. و هر گاه يكى از اين دو جنبه يا هر دو، ضعيف يا منتفى گردد، به همان نسبت امت اسلامى - چه افرادش و چه ملتها و كشورهايش - آسيب‏پذيرتر مى‏گردند.
در متون شرع مقدس اسلام و در نص قرآن كريم، به هر دو جنبه‏ى حج تصريح شده و براى چشم‏هاى بينا و دلهاى با انصاف، جاى ترديد گذاشته نشده است. در كنار فرمان: «فاذكروا اللَّه كذكركم آباءكم او اشد ذكراً»، دستور: «و اذان من اللَّه و رسوله الى الناس يوم الحج الاكبر ان اللَّه برى من المشركين و رسوله» آمده، و هماهنگ با كريمه‏ى حكمت‏آميز «لن ينال اللَّه لحومها و لادماؤها و لكن يناله التقوى منكم كذالك سخرها لكم لتكبروا اللَّه على ماهداكم و بشرالمحسنين» آهنگ اميد بخش: ليشهدوا منافع لهم نازل گرديده است.
هر توصيه و تبليغ و كوشش براى كمرنگ كردن يا كنار گذاشتن هر يك از اين دو جنبه، مقابله با آيات و فرامين قرآن كريم است.
پيام به مناسبت برگزارى كنگره عظيم عبادى سياسى حج 04/02/1375

* مجموعه ای از فرصتها
 

‏ اين روزها بار ديگر خانه‏ى خدا ميزبان خيل عظيم دلهاى پر شور و شوقى است كه از سراسر جهان در آن كعبه‏ى اميد گرد آمده‏اند؛ ميليونهايى كه در سايه‏ى عبوديت خالص حضرت احديت، احساس وحدت و جمعيت مى‏كنند؛ چشمهايى كه با گلاب اشك خود، قدمگاه پيامبر عظيم‏الشأن (صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله) و اولياء خدا (عليهم السّلام) و مجاهدان و بزرگان اسلام را شستشو مى‏دهند؛ جانهايى كه در پرتو معنويت بيت‏اللَّه الحرام و حريم تربت مصطفوى (عليه‏واله‏الاف‏السّلام)، نورانيت و صفا مى‏يابند؛ دستهاى به دعا برافراشته‏يى كه قافله‏ى نياز و حاجت را روانه‏ى درگاه بى‏نياز مى‏كنند؛ دردمندانى كه بر در سراى طبيب، علاج درهاى مزمن جهان اسلام را مى‏جويند و در آن، همدردانى از هر نژاد و زبان و رنگ و از هر گوشه‏ى عالم مى‏يابند؛ ضعيفان تنها مانده‏يى كه در آن‏جا احساس قدرت و عظمت مى‏كنند. اين روزها بار ديگر پيكره‏ى عظيم امت اسلام، نمايى از ابهت و شكوه خود را در برابر چشم كسانى كه دچار غفلت از آنند، مى‏گذارد؛ دوستان را اميدوار و دشمنان را بيمناك مى‏سازد.
ابر رحمت و حكمت بر تشنگان مى‏بارد، دلهاى افسرده‏يى را طراوت مى‏بخشد، و مغزهاى راكدى را به شكفتن و انديشيدن وا مى‏دارد.
آرى، اين روزها براى جهان اسلام و امت اسلامى روزهاى عيد و روزهاى ميعاد است و بجاست كه مسلمين در همه جاى گيتى و به ويژه حجاج بيت‏اللَّه الحرام، ساعتها و لحظه‏هاى آن را براى تعبد و تعقل، مغتنم بشمارند و آنان كه به فرصت گرانبهاى حج و زيارت دست يافته‏اند، با دستانى پر از رحمت و حكمت الهى، و با تصميم و اراده‏يى تازه براى آينده‏ى خود و امت اسلامى، به ديار خويش باز گردند.
در ميان فرايض دينى، حج، بزرگترين فريضه‏يى است كه در آن هر دو جنبه‏ى فردى و اجتماعى به شكلى نمايان، گنجانيده شده است.
در جنبه‏ى فردى، هدف، تزكيه و رسيدن به صفا و نورانيت و پيراستگى از زخارف بى‏ارزش مادى و فراغت با خويشتن معنوى و انس با خداى متعال و ذكر و تضرع و توسل به حضرت حق است، تا آدمى به عبوديت - كه صراط مستقيم الهى به سوى كمال است - راه يابد و در آن گام بردارد.
در اين بخش، تنوع فرصتها و آزمايشگاهها به حدى است كه هر گاه كسى با توجه و تدبر از آن عبور كند، بى‏گمان دستاوردى گرانبها خواهد داشت؛ فرصت احرام و تلبيه، فرصت طواف و نماز، فرصت سعى و هروله، فرصت وقوف در عرفات و مشعر، فرصت رمى و قربانى و فرصت ذكراللَّه كه همچون فضاى سرشار از روح و حيات، در همه‏ى اين مراحل، گسترده شده است.
مجموعه‏ى اين فرصتها مى‏تواند براى هر فرد، دوره‏ى كوتاهى از رياضت شرعى و تمرين زهد و سِلم و حلم و برخى خلقيات پسنديده‏ى ديگر نيز باشد.
در جنبه‏ى اجتماعى، حج در ميان همه‏ى فرايض اسلامى بى‏همتا است؛ زيرا مظهرى از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامى است. هيچ فريضه‏ى ديگرى بدين‏سان به آحاد مسلمان، درباره‏ى مسايل امت اسلامى و جهان اسلام، درس و عبرت نمى‏آموزد و آنان را در روحيه و واقعيت، به قدرت و عزت و وحدت نزديك نمى‏كند. تعطيل اين بخش از حج، بستن سرچشمه‏يى از خيرات به روى مسلمين است كه از هيچ رهگذر ديگرى نمى‏توانند بدان دست يابند.
پيام به مناسبت برگزارى مراسم حج‏ 1376/01/21

*نعمتی برای اقامه و صلاح دین و دنی
 

اينك حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، بايد آحاد مسلمين و امّت اسلامى از آن سود ببرند و چنانكه فرموده است: «جعل اللَّه الكعبة البيت الحرام قياماً للنّاس». از آن براى اقامه و صلاح دين و دنياى خود بهره گيرند. امروز دين مسلمانان به وسيله‏ى تهاجم فرهنگى دشمن و ترويج فساد و ظلم و بى‏ايمانى و بى‏بندوبارى در ميان جوامع اسلامى كه غالباً با ابتكار قدرتهاى ضدّ اسلامى و به كمك تبليغات و رسانه‏هاى آنان و غير آن انجام مى‏گيرد در خطر است، و دنياى آنان به وسيله‏ى سلطه‏ى روز افزون استكبار بر امور كشورهاى اسلامى و فشار و دشمنى مضاعف بر هر دولت يا گروهى كه بخواهد افكار را به سوى حاكميّت واقعى اسلام و استقلال و اقتدار ملتهاى مسلمان متوجه كند. و البته جلودار اين تهاجم همه جانبه به اسلام، شيطان بزرگ يعنى دولت ايالت متحده‏ى امريكا است. هر چشم دقيقى مى‏تواند دست يا اراده‏ى آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبى كه بر اسلام و مسلمين وارد مى‏شود، ببيند.
پيام به حجاج بيت‏اللَّه الحرام ‏1373/02/25

*قابلیت حل مهمترین گرفتاریهای سیاسی
 

یقيناً بى‏دليل نبوده است كه پيامبر عظيم‏الشأن (صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم) براى اعلام برائت از مشركين كه يك عمل كاملاً سياسى و در چهار چوب سياست كلّى نظام و دولت اسلامىِ اوّل بود ايّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهى و قرآنى، اعلام كرد كه: «و اذانٌ من اللَّه و رسوله الى النّاس يوم الحجّ الاكبر انّ اللَّه برىٌ من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خيرلكم و ان تولّيتم فاعلموا انّكم غير معجزى اللَّه و بشّرالذين كفروا بعذاب اليم».
آرى، حج فريضه‏يى است كه مهمترين گرفتاريهاى سياسى امت اسلامى در آن و با آن قابل حلّ است. بدين معنى، حج، فريضه‏يى سياسى است و طبيعت و خصوصيات آن، اين را به روشنى نشان مى‏دهد. كسانى كه اين را انكار و بر ضدّ آن تبليغات مى‏كنند در واقع با حلّ آن گرفتاريها مخالف‏اند. بطور خلاصه، حج، فريضه‏ى امت، فريضه‏ى وحدت، فريضه‏ى اقتدار مسلمين، فريضه‏ى اصلاح فرد و جمع و در يك كلمه: فريضه‏ى دنيا و آخرت است. آنان كه نمى‏خواهند مضمون سياسى حج را بپذيرند، در واقع اسلام را دور از سياست، و دين را از سياست جدا مى‏خواهند، شعار جدايى دين از سياست از همان چيزى است كه دشمنان حاكميت اسلام بر جوامع اسلامى، دهها سال است آن را مطرح كرده‏اند
پيام به حجاج بيت‏اللَّه الحرام 25/02/1373

*معنای برائت
 

برائت يعنى مردم در آن‏جا جمع شوند و عليه دژخيمهايى كه با كراوات و لباس اتو كشيده و ادكلن زده مى‏آيند و مثل وحشى‏ترينِ وحشيها، انسانها را مى‏كشند، و نيز عليه كسانى كه از اينها حمايت مى‏كنند و عليه كسانى كه به نفع اينها در مجامع جهانى تصميم مى‏گيرند، فرياد سردهند. اين معناى برائت است. مى‏شود كه حج خالى از اين باشد؟! آيا حجِ‏ّ خالى از برائت، حجّ است؟! كسانىكه با قرآن و اسلام آشنا هستند، جواب بدهند! منصفانه هم جواب بدهند! معناى آن حرف امام كه فرمود «حجِ‏ّ بى‏برائت حج نيست»، يعنى اين. برائت جزو حج و تنيده در ذات حجّ است.
حضور مسلمانان در حج بايد يك حضور معنى‏دار باشد. والّا اگر فقط جنبه معنوى و ذكر خدا منظور بود، انسان مى‏توانست در خانه خودش بنشيند و ذكر خدا كند. ديگر «يأتوك رجالاً و على كل ضامر يأتين من كل فجّ عميق» لازم نبود. اگر اجتماع معنا نداشت، ديگر «ايام معلومات» لازم نبود. مى‏گفتند: «هر كس، در هر وقت از سال توانست به مكه برود.»
مگر نمى‏شد؟! اين‏كه گفتند «يك جا جمع شويد»، براى همين چيزهاست. براى اين است كه ذكر خدا هم دستجمعى گفته شود.
اعتصام به حبل پروردگار هم دستجمعى صورت گيرد. مى‏فرمايد: «واعتصموا بحبل‏اللَّه جميعا» و نه «فرادا». مسأله اين است!
بيانات مقام معظم رهبرى‏ در ديدار مسؤولان و دست‏اندركاران «حج» 31/01/1373

* برائت،روح و معنای واقعی حج
 

برائت را ما از بيرون نياورده‏ايم وارد حج كنيم. جزو حج، روح حج و معناى واقعى اجتماع عظيم حجّ است. بعضى اشخاص دوست مى‏دارند كه در مطبوعات و در اظهارات و نيش زدنهاى خود در اطراف دنيا، مرتب بگويند: «شما حج را سياسى كرده‏ايد.» «حج را سياسى كرده‏ايد» يعنى چه؟! اگر منظور اين است كه ما يك مفهوم سياسى را در حج داخل كرده‏ايم، بايد
گفت: حج، هيچ‏گاه عارى از مفهوم سياسى نبوده است. اگر كسى مفهوم سياسى را در حج نبيند، بايد دعا كرد كه خدا او را شفا دهد تا بتواند ببيند! كسى كه با اسلام و آيات حج در قرآن آشناست و هم از اين طريق به اهميت وحدت پى‏برده است، چطور ممكن است نفهمد اين اجتماع عظيم، براى مقاصد و مفاهيم عالى سياسى و الهى - سياسى است كه مربوط به همه مسلمين و براى وحدت و براى حلّ مشكلات دنياى اسلام و براى اجتماعِ دلها و نزديك شدن آنها به يكديگر است؟! اگر مراد اين است كه «حج وسيله‏اى براى پيشبرد سياستهاى ظالمانه قدرتهاى بزرگ نشود»، درست است و ما قبول داريم. كسانى كه به نحوى با حج ارتباط دارند، نبايد اين فريضه الهى و اين واجب مورد عشق و محبت مسلمين را با سياستهاى جهانى مصالحه كنند. ما اين را قبول نداريم. هر كس حج را به اين معنا سياسى كند، نسبت به حج خيانت كرده است. اما مسائل دنياى اسلام مسائل مهمّى است. اين مسائل كجا بايد مطرح شود؟ مسلمين جز در مراسم حج، در كجا مى‏توانند صداىِ واحدِ خود را در اعتراض به اين همه نامردمى كه در سرتاسر دنيا نسبت به آنها صورت مى‏گيرد، به گوش دنيا و سياستهاى خائن برسانند؟
بيانات مقام معظم رهبرى‏ در ديدار مسؤولان و دست‏اندركاران «حج» 31/01/1373

* برائت از بتهای مشرکین
 

در خلال آيات حج، قرآن همه را به برائت از بتهاى مشركين فرا مى‏خواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». اين بتها ممكن است يك روز همان بتهاى آويخته بر كعبه باشد، اما بى‏شك امروز و هميشه، همان قدرتهايى است كه حاكميت بر نظام زندگى آدمى را بناحق در دست گرفته‏اند و امروز واضحتر از همه - قدرت استكبار و قدرت شيطانى امريكا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالى است كه بر كشورها و ملتهاى مسلمان تحميل مى‏كنند. البته عالم نمايان وابسته و مزدور حكومتهاى پوشالى اصرار خواهند كرد كه خير، بتها همان منات و لات و هبل‏اند. همانها كه در روز فتح مكه زير پاى سپاهيان پيروزمند پيامبر بزرگ (صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله) خرد و نابود شدند! مقصود اين آخوند السّطنه‏ها آن است كه حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سياسى، تهى سازند! غافل از آن‏كه همين اجتماع ميليونى مسلمانان از هر گوشه‏ى جهان، در يك نقطه، در يك زمان، خود داراى بزرگترينمضمون سياسى است. اين نمايش امت اسلامى است كه در آن اختلافات نژادى و زبانى و جغرافيايى و تاريخى همه رنگ باخته و از همه، يك «كلّ» پديد آمده است. آنان و اربابانشان براى اين‏كه مسلمين از اين واحد بزرگ چيزى نفهمند و فردها احساس «جمع» نكنند، همه گونه دروغ و فريب و سخن باطل به ميان آورده‏اند و مى‏آورند تا عرصه را بر دعوت كنندگان به وحدت و مناديان برائت از سردمداران شرك، تنگ كنند.
پيام به حجاج بيت‏اللَّه الحرام 25/02/1373



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط