پيامد هاى جنگ هاى صليبى
«هنرى لوكاس» پژوهشگر معاصر اروپا معتقد است كه نوزايى سده دوازدهم اروپا به علت تراوش علوم و معارف يونانى- اسلامى بوده كه قبل از جنگ هاى صليبى از طريق آندلس به مغرب زمين رسيده است. وى بر اين باور است كه اگر نبرد هاى صليبى نبود تاثير فرهنگ اسلامى بر غرب بيشتر مى شد. آنچه مسلم است اين است رنسانسى كه در قرن دوازده ميلادى در اروپا شروع شد به مدد فرهنگ و تمدن مشرق زمين بوده كه بعد از جنگ هاى صليبى پايه گذارى شد و اروپا توانست زودتر و سريع تر با شرق آشنا شود. به قول «پيرروسو» مسيحيان بهترين اكتشافات كشور هاى مسلمان را جمع آورى كرده و به اروپا انتقال دادند. به طور كلى جنگ هاى صليبى به عنوان يك جنبش عمومى تاثيراتى بر اروپا نهادند كه عبارتند از:
۱- از نظر مذهبى اهميت و حيثيت پاپ را كم كرد و مردم را از رهبانيت منزجر ساخت.
۲- قدرت هاى كوچك محلى را برانداخت و از نظر اجتماعى و اقتصادى باعث ايجاد تساوى طبقات شد.
۳- در توسعه علم و دانش و فلسفه نقش عمده اى داشت.
۴- ادبيات شرق، رشد ادبيات غرب را باعث گرديد. اشعار بومى و محلى اروپا زنده و پويا گرديد.
۵- كار هاى علمى و تحقيقى از جمله تاريخ و جغرافيا توسعه يافت و در عرفان و تصوف يك نوع تخصص علمى به وجود آمد.
۶- هنر اروپا در زمينه هاى نقاشى و مجسمه سازى متحول شد و مردانى همچون لئوناردو داوينچى وارد عرصه هاى هنرى شدند.
۷- در ساختار نظامى اروپا تحول پديد آمد. از جمله ساختن اسلحه، ساختن قلعه هاى نظامى، به كارگيرى تاكتيك هاى نظامى و...
۸- توسعه جاده ها، ايجاد شهر هاى جديد، توسعه بازرگانى و انتقال كالا هاى شرق به غرب.
۹- بر ساختار فكرى، فرهنگى، عاطفى، احساسى ملت اروپا اثر نهاد و اتحاد ملت و سران سياسى كشور هاى اروپايى را باعث گرديد.
به طور كلى جنگ هاى صليبى نقطه عطفى در زندگى اروپاييان به حساب مى آيد. اروپا در آن دوران كه نسبت به شرق به لحاظ تمدن- فرهنگ عقب مانده بود طى جنگ هاى صليبى با فرهنگ و تمدن مشرق زمين كه بنا به نوشته رنه كروسه ايرانشناس فرانسوى جاودانه است و هرگز نمى ميرد۱، آشنا شد. مورخ انگليسى به نام «ج.م.تروليان» مى نويسد: «... پاداش عمده اى كه اروپا از جنگ هاى صليبى با خود آورد آشنايى با تمدن شرق بود.»۲ بر اثر اين جنگ ها بنادر مهم اروپايى درياى مديترانه كه با حاكميت تركان سلجوقى بر سواحل مديترانه كار تجارت اروپا با آسيا را مسدود كرده بود؛ روزگار شكوفايى خود را از سر گرفتند.با همه دستاورد هاى مثبتى كه جنگ هاى صليبى براى غرب به همراه داشت اما نبايد پديده هاى شوم و منفى آن را فراموش كرد. جنگ هاى صليبى براى ميليون ها مسيحى و مسلمان مرگ و بدبختى، مصيبت و فقر را به همراه داشت. سرزمين هاى آسياى صغير و فلسطين بنا به نوشته «نهرو» با خون آدمى آبيارى گشت.۳ بسيارى از مسلمانان و مسيحيان كشته و يا زجر اسارت و دربه درى را متحمل شدند. بسيارى از شهرها و آثار تمدنى ويران شد و مردم قربانى قساوت ها و انتقامجويى هاى باورنكردنى شدند. سواحل دل انگيز شام براساس نوشته «راينسمان» منهدم گشت و به ويرانه اى مبدل شد و آبادانى از آن رخت بر بست.۴ و سرانجام اينكه در اين جنگ هولناك و مخوف تعداد فراوانى از نوجوانان كه بيشترشان فرانسوى _ آلمانى بودند براساس شعار كليسا كه گناهكاران نمى توانند اماكن مقدسه را فتح كنند و اين كار فقط از كودكان و نوجوانان ساخته است، به خدمت جنگ درآمدند، كه نتيجه اش مرگ، نيستى، اسارت و بردگى براى آنان بود.
اروپاييان كه جنگ هاى صليبى را به اميد آزادى اورشليم آغاز كرده بودند بعد از گذشت نزديك به دويست سال پى به كار بيهوده و بى فرجام آن برده و عطاى آزادى اورشليم را به لقايش بخشيدند و در سال۱۲۹۱ ميلادى كار جنگ را به پايان رسانيدند.
جنگ هاى صليبى با توجه به همه پديده هاى شوم و منفى كه با خود به همراه داشت، دستاوردهاى بسيار ارزشمندى براى اروپا به همراه داشت. مهاجرت اروپاييان به شرق باعث شد تا با فرهنگ زندگى، تمدن، روابط اجتماعى مشرق زمين آشنا شوند و در بازگشت به اروپا بعد از نزديك به دو سده، به جنگ فئوداليسم كليسا رفته و مقدمات رنسانس را فراهم نمايند. با حاكميت رنسانس تمركز قدرت سياسى پديد آمد. آزادى انديشه، عقل گرايى، دنياگرايى، علوم تجربى، اقتصادگرايى جانشين رهبانيت قرون وسطى گرديد و بدين ترتيب اروپا با گذار از دوره فئوداليسم وارد دوره جديدى شد كه مقدمات رشد نظام جديدى تحت نام «نظام بورژوازى» را فراهم آورد.
۱- از نظر مذهبى اهميت و حيثيت پاپ را كم كرد و مردم را از رهبانيت منزجر ساخت.
۲- قدرت هاى كوچك محلى را برانداخت و از نظر اجتماعى و اقتصادى باعث ايجاد تساوى طبقات شد.
۳- در توسعه علم و دانش و فلسفه نقش عمده اى داشت.
۴- ادبيات شرق، رشد ادبيات غرب را باعث گرديد. اشعار بومى و محلى اروپا زنده و پويا گرديد.
۵- كار هاى علمى و تحقيقى از جمله تاريخ و جغرافيا توسعه يافت و در عرفان و تصوف يك نوع تخصص علمى به وجود آمد.
۶- هنر اروپا در زمينه هاى نقاشى و مجسمه سازى متحول شد و مردانى همچون لئوناردو داوينچى وارد عرصه هاى هنرى شدند.
۷- در ساختار نظامى اروپا تحول پديد آمد. از جمله ساختن اسلحه، ساختن قلعه هاى نظامى، به كارگيرى تاكتيك هاى نظامى و...
۸- توسعه جاده ها، ايجاد شهر هاى جديد، توسعه بازرگانى و انتقال كالا هاى شرق به غرب.
۹- بر ساختار فكرى، فرهنگى، عاطفى، احساسى ملت اروپا اثر نهاد و اتحاد ملت و سران سياسى كشور هاى اروپايى را باعث گرديد.
به طور كلى جنگ هاى صليبى نقطه عطفى در زندگى اروپاييان به حساب مى آيد. اروپا در آن دوران كه نسبت به شرق به لحاظ تمدن- فرهنگ عقب مانده بود طى جنگ هاى صليبى با فرهنگ و تمدن مشرق زمين كه بنا به نوشته رنه كروسه ايرانشناس فرانسوى جاودانه است و هرگز نمى ميرد۱، آشنا شد. مورخ انگليسى به نام «ج.م.تروليان» مى نويسد: «... پاداش عمده اى كه اروپا از جنگ هاى صليبى با خود آورد آشنايى با تمدن شرق بود.»۲ بر اثر اين جنگ ها بنادر مهم اروپايى درياى مديترانه كه با حاكميت تركان سلجوقى بر سواحل مديترانه كار تجارت اروپا با آسيا را مسدود كرده بود؛ روزگار شكوفايى خود را از سر گرفتند.با همه دستاورد هاى مثبتى كه جنگ هاى صليبى براى غرب به همراه داشت اما نبايد پديده هاى شوم و منفى آن را فراموش كرد. جنگ هاى صليبى براى ميليون ها مسيحى و مسلمان مرگ و بدبختى، مصيبت و فقر را به همراه داشت. سرزمين هاى آسياى صغير و فلسطين بنا به نوشته «نهرو» با خون آدمى آبيارى گشت.۳ بسيارى از مسلمانان و مسيحيان كشته و يا زجر اسارت و دربه درى را متحمل شدند. بسيارى از شهرها و آثار تمدنى ويران شد و مردم قربانى قساوت ها و انتقامجويى هاى باورنكردنى شدند. سواحل دل انگيز شام براساس نوشته «راينسمان» منهدم گشت و به ويرانه اى مبدل شد و آبادانى از آن رخت بر بست.۴ و سرانجام اينكه در اين جنگ هولناك و مخوف تعداد فراوانى از نوجوانان كه بيشترشان فرانسوى _ آلمانى بودند براساس شعار كليسا كه گناهكاران نمى توانند اماكن مقدسه را فتح كنند و اين كار فقط از كودكان و نوجوانان ساخته است، به خدمت جنگ درآمدند، كه نتيجه اش مرگ، نيستى، اسارت و بردگى براى آنان بود.
اروپاييان كه جنگ هاى صليبى را به اميد آزادى اورشليم آغاز كرده بودند بعد از گذشت نزديك به دويست سال پى به كار بيهوده و بى فرجام آن برده و عطاى آزادى اورشليم را به لقايش بخشيدند و در سال۱۲۹۱ ميلادى كار جنگ را به پايان رسانيدند.
جنگ هاى صليبى با توجه به همه پديده هاى شوم و منفى كه با خود به همراه داشت، دستاوردهاى بسيار ارزشمندى براى اروپا به همراه داشت. مهاجرت اروپاييان به شرق باعث شد تا با فرهنگ زندگى، تمدن، روابط اجتماعى مشرق زمين آشنا شوند و در بازگشت به اروپا بعد از نزديك به دو سده، به جنگ فئوداليسم كليسا رفته و مقدمات رنسانس را فراهم نمايند. با حاكميت رنسانس تمركز قدرت سياسى پديد آمد. آزادى انديشه، عقل گرايى، دنياگرايى، علوم تجربى، اقتصادگرايى جانشين رهبانيت قرون وسطى گرديد و بدين ترتيب اروپا با گذار از دوره فئوداليسم وارد دوره جديدى شد كه مقدمات رشد نظام جديدى تحت نام «نظام بورژوازى» را فراهم آورد.
پينوشت:
۱ _ محمدعلى اسلامى ندوشن: ايران و تنهايى ا ش، ناشر شركت سمامى انتشارات، تهران ،۱۳۷۶ ص ۵۵.
۲ _ جواجر لعل نهرو، نگاهى به تاريخ جهان، ص ۳۹۱.
۳ _ همان، ص ۳۸۶.
۴ _ استيون راينسمان: تاريخ جنگ هاى صليبى، ترجمه منوچهر كاشف، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ سوم ،۱۳۷۱ تهران. ج ،۳ ص ۵۶۰.