منبع:راسخون
چکیده
پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا با استفاده از روش هم رسوبی (SCD) آماده سازی می شود. در این روش از الکترولیت نوع وات استفاده می شود که حاوی نانو ذرات آلومینا می باشد. مقاومت به خوردگی و اکسیداسیون مربوط به پوشش های کامپوزیتی مورد بررسی قرار گرفت. این فهمیده شده است که استفاده از نانوذرات آلومینا در زمینه ی نیکل، موجب ریز شدن کریستال های نیکل می شود و موجب تغییر در جهت گیری ترجیحی بخش های نانوآلومینایی می شود. در این بین، مقاومت به خوردگی و اکسیداسیون نیز بعد از استفاده از نانوذرات آلومینا در نیکل، بهبود می یابد. نانوذرات آلومینای موجود در این رسوبات، نقش مهمی در بهبود محافظت در برابر خوردگی و اکسیداسیون، ایفا می کند. مقاومت به خوردگی و اکسیداسیون مربوط به پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا که از طریق روش SCD تولید شده اند، نسبت به پوشش های تولیدی با روش CEP بهتر می باشد. در مقایسه با نیکل خالص و نانوکامپوزیت های نیکل- آلومینا تولیدی با روش CEP ، پوشش های کامپوزیتی که با روش SCD تولید شده اند، دارای مقاومت به خوردگی بهتری هستند و همچنین مقاومت به اکسیداسیون دما بالای آنها نیز بهتر است. علاوه بر این، مکانیزم خوردگی و اکسیداسیون دما بالای پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا در این مقاله، مورد بحث قرار گرفته است.مقدمه
این به خوبی فهمیده شده است که خواص پوشش های کامپوزیتی به طور قابل توجهی به میزان مشارکت ذرات در حین رسوب دهی، وابسته است. درصد بیشتر یک ماده و توزیع یکنواخت آن در داخل زمینه، منجر به بهبود خواص مکانیکی، تریبولوژیکی، ضد خوردگی و ضد اکسیداسیون پوشش می شود. روش های متعددی برای بهوبد مشارکت ذرات در داخل پوشش های کامپوزیتی وجود دارد. از جمله این روش ها، می توان به روش افزودن عوامل شتاب دهنده ی کاتیونی و استفاده از مواد سورفکتانت در داخل حمام الکترولیت، استفاده از تابش التراسونیک و تغییر نوع جریان اعمال شده می باشد. در بین این روش ها، سورفکتانت ها مانند آنیون ها، کاتیون ها، و سورفکتانت های غیر آنیونی، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد و بدین وسیله، مشارکت ذرات در داخل کامپوزیت، افزایش می یابد. به هر حال، سورفکتانت اضافی نیز موجب کاهش در مساحت کاتدی می شود و بدین صورت، موجب افزایش تردی پوشش می شود. در سه دهه ی گذشته، ذرات نانوسایز غیر آلی به همراه فلزات و سایر سرامیک های اکسیدی و غیر اکسیدی مورد استفاده قرار گرفته اند.در سال 1972، یک روش جدید به نام روش هم رسوبی- ته نشینی (sediment co-deposition) نامیده می شود. این روش به صورت خلاصه روش SCD نامیده می شود. با استفاده از این روش، قابلیت تولید پوشش های کامپوزیتی زمینه فلزی با کیفیت بالا، وجود دارد. ویژگی برجسته ی مربوط به این روش، مشارکت بیشتر مواد تقویت کننده در کامپوزیت هایی است که با این روش، تولید می شوند. در طی چند دهه ی گذشته، هم رسوبی به صورت موفقیت آمیز برای رسوب دهی گرافیت، آلومینیوم، سیلیسیم نیترید، سیلیسیم کاربید، اکسید تیتانیوم، سولفید مولیبدن، سولفید تنگستن و الماس، مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع در این روش ها، از SCD استفاده شده است. ساختار مربوط به پوشش های ایجادی با استفاده از این روش، بوسیله ی بسیاری از محققین، مورد بررسی قرار گرفته است.
رویه ی تجربی
ابتدا پوشش های کامپوزیتی از جنس نیکل- آلومینا تولید شد و سپس آزمایش های متعددی بر روی آنها انجام شد. در جدول 1 اطلاعات مربوط به حمام مورد استفاده در فرایند SCD آورده شده است.نتایج و بحث
اندازه ی کریستال و اندیس جهت گیریدر کارهای قبلی، ما ریزساختار و مرفولوژی سطحی مربوط به پوشش های کامپوزیتی Ni–Al2O3 را مورد بررسی قرار دادیم و این نشان داده شد که ذرات آلومینایی به صورت هموژن در داخل زمینه ی نیکلی توزیع شده اند. اندازه ی متوسط کریستالیت با استفاده از معادله ی شرر و بر اساس پهن شدگی پیک های (111) و (200) محاسبه گردید. این اندازه در گستره ی نانومتر بوده است (شکل 1). این مشاهده شده است که اندازه ی کریستالیت مربوط به پوشش به طور قابل توجهی با افزایش غلظت آلومینا در محلول آبکاری، کاهش می یابد. این مسئله بدین معناست که استفاده از نانوذرات آلومینا می تواند رشد کریستال های نیکل را محدود کند و بدین وسیله، اندازه ی ذرات را ریز کند. این به نظر می رسد که ذرات هم رسوبی دارای اثر قابل توجهی بر روی رشد کریستالیت های نیکل رسوب کرده دارد و این مسئله نتایج زیر را به همراه دارد:
جلوگیری از رشد دانه های نیکل
تغییر در جهات رشد ترجیحی دانه ها
از شکل 1 این فهمیده می شود که اندازه ی کریستالیت های مربوط به پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا که بواسطه ی فرایند SCD تولید شده اند، کوچکتر از اندازه ی کریستالیت پوشش های تولیدی با روش CEP می باشد. این بدین معناست که ظرفیت نانوآلومینای موجود در نانوکامپوزیت های تولیدی با روش SCD، بیشتر از نانوکامپوزیت های تولیدی با روش CEP می باشد.
اندیس جهت گیری ترجیحی مربوط به پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا که با استفاده از روش آبکاری الکتریکی و در شرایط مختلف تولید شده اند، در جدول 2 آورده شده است. از این جدول فهمیده می شود که با افزایش ظرفیت آلومینا در رسوبات، صفحه ی (111) بهبود و صفحه ی (200) افول پیدا می کند. این مورد در هر دو روش مشاهده شده است. این در حالی است که اندیس جهت گیری ترجیحی برای صفحه ی (111) بزرگتر است و صفحه ی (200) در روش SCD کمتر و در روش CEP بیشتر است. این مسئله به دلیل مشارکت نانوذرات آلومینا در زمینه ی نیکل ایجاد می شود در واقع در این حالت، بافت از حالت سافت مربوط به [100] به حالت مدل ترجیحی [211] تغییر می کند. این مورد در زمینه ی سایش، خوردگی و مقاومت به اکسیداسیون پوشش کامپوزیتی نیکل- آلومینا بسیار مهم می باشد.
خوردگی
نمودارهای پلاریزاسیون آندی نمونه وار برای نانوکامپوزیت های نیکل- آلومینا بدست آمده از روش SCD در محلول 3.5 % سدیم کلرید در شکل 2 نشان داده شده است. برای مقایسه، پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا تولید شده با روش CEP و پوشش های نیکل آبکاری شده، مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. پتانسیل خوردگی محاسبه شده از برخورد نمودارهای Tafel آندی و کاتدی که با استفاده از روش برونیابی Tafel بدست آمده اند، در جدول 3 آورده شده است. این داده ها، به طور واضح بیان کننده ی این است که با استفاده از تقویت کننده های آلومینایی، میزان مقاومت در برابر خوردگی بهبود یافته است. در بین این کامپوزیت ها، پوشش های کامپوزیتی Ni–7.58 wt.% Al2O3 دارای بالاترین میزان مقاومت در برابر خوردگی هستند.اکسیداسیون دما بالا
وزن گیری پوشش در دماهای مختلف در شکل 4 نشان داده شده است. از این تصاویر، فهمیده می شود که افزایش در دما، موجب افزایش در وزن گیری هر دو پوشش (یعنی نیکل خالص و حاوی آلومینا) می شود. وقتی دما کمتر از 973 کلوین باشد، تمام انواع پوشش ها، دارای وزن گیری مشابهی هستند. در حالتی که دما بالاتر از 973 باشد، وزن گیری به سرعت تغییر می کند . به مقدار بالایی می رسد. به هر حال، وزن گیری پوشش های نیکل- آلومینا کمتر از پوشش نیکل خالص می باشد. در این میان، وزن گیری مربوط به پوشش های کامپوزیتی تولید شده از طریق روش SCD، در مقایسه با پوشش های تولید شده از روش CEP کاهش می یابد.سینتیک مربوط به فرایند اکسیداسیون می تواند با بررسی ثابت زمانی رشد یا مقدار n، توصیف شود. این ثابت به عنوان جزئی از معادله ی زیر می باشد:
که در اینجا، ∆m برابر با تغییر در میزان جرم، A مساحت سطحی نمونه، k ثابت نرخ اکسیداسیون، t زمان برخور، C یک ثابت می باشد. با گرفتن لگاریتم از دو طرف معادله ی بالا، این معادله بدست می آید:
شیب نمودار لگاریتمی ترسیم شده، بیان کننده ی n می باشد که نشاندهنده ی مکانیزم اکسیداسیون می باشد. نمودار لگاریتم وزن بدست آمده نسبت به زمان،برای اکسیداسیون دما بالا ی مربوط به پوشش نیکل خالص و کامپوزیت های Ni–Al2O3 در شکل 6 آورده شده است. ما ثابت زمانی نرخ رشد را در نمودارهای لگاریتم- لگاریتمی محاسبه کردیم و در در جدول 4 آورده ایم. از این داده ها، این فهمیده می شود که ثوابت زمانی مربوط به نرخ رشد پوشش های کامپوزیتی آماده سازی شده با روش SCD کمتر از پوشش های بدست آمده از روش CEP می باشد. این مسئله نشاندهنده ی این است که پوشش های تولید شده با روش SCD دارای مقاومت به اکسیداسیون بهبود یافته می باشد.
نتیجه گیری
بعد از آماده سازی پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل- آلومینا از الکترولیت های وات که محتوی ذرات نانومتری آلومینا می باشد (با استفاده از دو روش SCD و CEP)، مقاومت به خوردگی و مقاومت به اکسیداسیون دما بالا در پوشش های کامپوزیتی منتج شده، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج زیر بدست آمده است :ذرات نانوآلومینای قرار گرفته در داخل زمینه ی نیکلی، موجب ریز شدن دانه های نیکل و تغییر در جهت گیری ترجیحی مربوط به پوشش های کامپوزیتی می شود. از این رو، پوشش های کامپوزیتی موجب افزایش مقاومت به خوردگی الکتروشیمیایی و بهبود رفتار مقاومت به خوردگی آنها می شود.
مقاومت به خوردگی مربوط به پوشش های نانوکامپوزیتی نیکل – آلومینا که با استفاده از روش SCD تولید شده اند، نسبت به آن دسته از پوشش هایی که با روش CEP تولیده شده اند، بیشتر است. این مسئله احتمالا به دلیل طبعیت خنثی بودن ذرات نانوآلومینا باشد که موجب می شود ساختاری نرم تر از دانه ها، ایجاد شود. در واقع قرارگیری یکنواخت تر نانوذرات آلومینا در داخل زمینه، موجب می شود تا مقاومت به خوردگی در این پوشش ها بهبود یابد.
استفاده از نانو ذرات آلومینا، موجب بهبود مقاومت به اکسیداسیون در هر دو پوشش تولیدی با روش SCD و CEP می شود. هیچ ترکی تشکیل نمی شود و دانه های ریزی از نیکل در پوشش های کامپوزیتی تولیده شده با روش SCD نسبت به پوشش های تولید شده با روش CEP و پوشش های نیکل خالص، ایجاد می شود. این مسئله قابل توجه است که نفوذ کنترل کننده ی نرخ در طول مسیرهای مدار کوتاه نیز بوسیله ی وجود فاز ثانویه ی اکسید آلومینا و همچنین جدایش یون های آلومینیوم از ذرات نانوآلومینا، کنترل می شوند.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.