مراحل رشد شخصیت كودكان (قسمت سوم و پایانی)
نويسنده: اعظم طیرانی
كودكان تیزهوش چه ویژگیهایی دارند؟
ویژگیهای رفتاری
كودكان تیزهوش اغلب تند و زیاد می خوانند، در ضمن دامنه لغات گسترده ای دارند. این كودكان مهارتهای پایه ای را بهتر، سریعتر و با تمرین كمتری فرا می گیرند. آنها قدرت بیشتری برای ساختن و پرداختن به امور انتزاعی دارند.
اكثر كودكان تیزهوش سرنخهای غیر زبانی را انتخاب و آنها را تفسیر می كنند و به نتایجی دست پیدا می كنند كه از چشم كودكان دیگر پنهان است.
این كودكان بندرت مطلبی را صددرصد قبول می كنند، و بیشتر به دنبال "چراها" و "چطورها" می گردند.
می خواهم خودم این كار را به تنهایی انجام دهم
كودكان نابغه می توانند كار و فعالیتهای مستقل را در سنین پایین تر شروع كنند.
همچنین، این توانایی را دارند كه برای دوره های بیشتری تمركز كنند.
اغلب آنها انرژی پایان ناپذیری دارند كه گاهی اوقات "بیش فعالی" تشخیص داده می شود.
این دسته از كودكان، بیشتر با والدین، معلمها و بزرگترها ارتباط قوی برقرار می كنند و ممكن است همنشینی با بچه های بزرگتر و بزرگسالان را به كودكان همسن و سال خود ترجیح دهند. آنها دوست دارند چیزهای جدید بیاموزند، كارهای غیرعادی را آزمایش كنند و نتایج مؤثری بگیرند. اكثر این كودكان به نوعی انگیزه ذاتی برای یادگیری، اكتشافات یا كنكاش دارند و اغلب در این راه بسیار مصّر هستند. جمله "می خواهم خودم این كار را به تنهایی انجام دهم" در بین آنها متداول است.
ویژگیهای فراگیری
اكثراً از شركت در فعالیت های فكری لذت زیادی می برند.
كودكان تیزهوش دارای نیروهای توسعه یافته انتزاعی، تجسمی و تركیبی هستند.
این كودكان قادر به درك روابط متقابل علت و معلولی می باشند.
اغلب به دنبال پرسیدن هستند و برای به دست آوردن اطلاعات و فایده های آن، در پی پاسخ می روند.
در برخی موارد، این كودكان عیب جو و ارزشیاب هستند و در تشخیص تناقضات سریع عمل می كنند.
درباره موضوعهای متنوع، اطلاعات بسیار زیادی دارند كه بلافاصله به یاد می آورند و قابل دسترس است.
اصول پایه ای را خیلی زود یاد می گیرند و می توانند آنها را در مورد مردم، وقایع و موضوعات دیگر به خوبی تعمیم دهند.
اغلب این افراد به حل مسایل پیچیده می پردازند و با تجزیه آنها به اجزای تشكیل دهنده و كوچكتر و سپس تجزیه و تحلیل سیستماتیك، به رفع و رجوع و یا حل آنها می پردازند.
ویژگیهای خلاق
،قابلیت انعطاف زیادی دارند. می توانند برای حل مشكلات روشها و گزینه های متعددی را به كار گیرند.
،كودكان تیزهوش قادر به یافتن روابط موجود بین وقایع، عقاید و موضوعات نیز می باشند.
،متفكران دقیقی هستند. می توانند در مورد مسایل، شرایط و ایده های اساسی به مراحل، نظرات و واكنشهای جدیدی دست پیدا كنند.
،مایل به سرگرم شدن با مسایل پیچیده اند و عاشق حل مشكلات می باشند.
،خوب حدس می زنند و قادرند بی مقدمه نظر بدهند یا سؤالهایی مطرح كنند، مثل:"چی می شد اگر...".
،اغلب درباره شتابزدگی و غیرمنطقی بودن خود آگاهند و از خود حساسیت عاطفی نشان می دهند.
،درباره وقایع، شرایط و موضوعات مختلف بسیار كنجكاوند.
،در مقایسه با كودكان همسن خود، بیشتر خیال پردازی می كنند و از ذهن خود كار می كشند.
همچنین، اغلب آنها با گفته های دیگران شجاعانه مخالفت می كنند.
،نسبت به زیبایی حساس هستند و به سمت ارزشهای زیباگرایانه جذب می شوند.
نابغه كیست؟
این كودكان را اغلب می توان با آزمون "وكسلر" و كسب نمره بسیار خوب تشخیص داد.
یعنی معمولاً هوشبهر این كودكان بیشتر از 140 است. گرچه كودكان نابغه می توانند هوشبهری حدود 160 یا بیشتر از آن هم داشته باشند.
از سوی دیگر، كودكانی دارای160 IQ>با كودكان دارای 130 IQ>همان قدر تفاوت دارند كه با كودكان عادی متفاوت هستند. بررسی ها نشان می دهد احتمال وجود نوابغ كوچك با 160 IQ> ممكن است بیشتر از آنچه قبلاً تصور می شد، باشد. این كودكان با توجه به ویژگیهای خاص خود، بسیار آسیب پذیرند. آنها به حمایت ویژه ای نیاز دارند، چون برای پیشرفت آنها كار زیادی انجام نداده ایم.
باورهایی درباره كودكان تیزهوش و نابغه
به عنوان نمونه: كودكان تیزهوش مثل خامه بر سر كلاس می نشینند،لزوماً خیر. كودكان تیزهوش ناتوانایی هایی در یادگیری دارند كه نهفته است و شاید همان طور ناشناخته باقی بماند، چون به مرور زمان، قابلیتهای دیگرشان می توانند این ناتوانیها را كم رنگ جلوه داده و از نظر دور سازد. همان طور كه زمان با این وضع پیش رود، پیشرفت برایشان سخت تر خواهد شد و این موضوع ممكن است به درگیری آنها با مشكلات و ایجاد سرخوردگی های رفتاری منجر شود.
كودكان نابغه آن قدر باهوشند كه در هر صورت خوب كار می كنند، چه با برنامه ریزی، چه بدون برنامه ریزی،شاید به نظر برسد كه آنها در همه شرایط خوب كار می كنند ولی در واقع بدون چالش مناسب خسته خواهند شد. با گذشت زمان، ممكن است شرایط برایشان مشكل تر شود، چون قبلاً با آن چالشها روبه رو نشده اند.
نابغه و با استعداد، هم معنی و مترادفند؛ در صورتی كه لزوماً این طور نیست. هیچ قانونی وجود ندارد كه ثابت كند هر كودكی كه قادر به كسب 90 درصد امتیاز در یك گروه است، باید نابغه تلقی شود. به خاطر داشته باشیم كه بعضی از آزمونها فقط برای تعیین سطح هستند. كودكی كه از این آزمون امتیاز بالایی كسب كند، از لحاظ تحصیلی با استعدادتر است. اما آزمونهای ویژه IQو آزمونهای خارج از پیشرفت تحصیلی باید از وی گرفته شود.
اگر در چنین آزمونهایی نمره بالایی كسب كرد، باید او را كودكی "نابغه" خطاب كرد. ضمن آنكه قانونی نداریم كه بگوید هر كودك نابغه باید به مدارج عالی در كلاس خود دست پیدا كند. چنین فرضیه اشتباهی ممكن است به كودكان صدمات جبران ناپذیری وارد كند. هر كودكی می تواند از برنامه های پربارسازی بهره ببرد.
برخی معتقدند كودكان نابغه باید در مدرسه و با همسن و سالهای خود سر یك كلاس بنشینند. كودكانی كه به بازی و تعامل اجتماعی با دیگر كودكان همسن و سال خود نیاز دارند، لزوماً نیاز به تعلیم و یادگیری با آنها ندارند. این موضوع بخصوص در مورد كودك نابغه ای كه ممكن است دارای سن شناسنامه ای 6 سال و سن عقلی 11 سال باشد و خواندن را از 2 سالگی یاد گرفته باشد، در كلاس 6 ساله هایی كه تازه می خواهند خواندن را یاد بگیرند، فقط رنج و سرخوردگی به همراه دارد و باعث می شود تمركز او نسبت به كلاس و درس كم شود و در مراحل بعدی تحصیل برایش مشكل آفرین شود.
نبوغ چیزی است كه باید به آن حسادت كرد. متأسفانه زیان آورترین باور، اشتباهی است كه در میان مردم عامه مشاهده می شود. بسیاری از این كودكان به خاطر چنین افكار اشتباهی منزوی شده اند و كسی آنها را درك نمی كند. آنها ذائقه هایی بزرگسالانه در خواندن، موسیقی و حتی لباس پوشیدن دارند.به دلیل همین تفاوت نسبت به كودكان دیگر، ممكن است توسط كودكان همسن و سال خود طرد شوند. اما این مسؤولیت خطیر بر عهده والدین است كه از این كودكان حمایت كنند و آنها را برای رسیدن به اهداف متعالی یاری دهند.
كلام آخر
منبع: روزنامه قدس