«استقامت نامه»، اثری ناشناخته از قرن نهم هجری در شرح اسرار و مفاهیم استقامت

بخش عظیمی از میراث مکتوب ادب فارسی، آن چنان که بایسته و شایسته است، احیا نشده و تعداد فراوانی از نسخه های خطی که نمایانگر اصلی این میراث و در حقیقت سند شیوه ی اندیشه و پنداشت گذشتگان است، در گوشه و کنار کتابخانه های
پنجشنبه، 21 بهمن 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
«استقامت نامه»، اثری ناشناخته از قرن نهم هجری در شرح اسرار و مفاهیم استقامت
 «استقامت نامه»، اثری ناشناخته از قرن نهم هجری در شرح اسرار و مفاهیم استقامت

 

نویسنده: دکتر احمدرضا یلمه ها(1)

 

چکیده

بخش عظیمی از میراث مکتوب ادب فارسی، آن چنان که بایسته و شایسته است، احیا نشده و تعداد فراوانی از نسخه های خطی که نمایانگر اصلی این میراث و در حقیقت سند شیوه ی اندیشه و پنداشت گذشتگان است، در گوشه و کنار کتابخانه های مختلف همچون خاموشانی اند که در بوته ی فراموشی قرار دارند. یکی از این آثار مجهول القدر و ناشناخته، «استقامت نامه» از «جمالی اردستانی»، مفسر، صوفی، شاعر و عارف شیعی مذهب قرن نهم هجری است. او آثار فراوانی در زمینه ی حالات و مقالات صوفیه و نیز تعالیم و تعابیر عرفانی، از خود به جای نهاد است؛ تا جایی که رضا قلی خان هدایت، او را پس از عطار نیشابوری، صاحب بیشترین مثنویات دانسته است. استقامت نامه اثری است به نظم و نثر، مشتمل بر حدود 950 بیت که جمالی آن را در زمینه ی استقامت و پایداری در تصوف و عرفان، با تفسیر آیات قرآنی و تبیین دیدگاه های صوفیانه، به زبانی نسبتا ساده تألیف نموده است. این پژوهش بر آن است تا برای تخستین بار، به معرفی این اثر بی نام و نشان، به همراه بررسی کوتاهی از آن بپردازد.(2)
کلید واژه : استقامت، عرفان و تصوف، قرن نهم هجری، جمالی اردستانی، آثار ناشناخته.

1- مقدمه

استقامت واژه ای قرآنی و در معنای ایستادگی و پایداری و ثبات است که در حدود 20 آیه ی قرآنی آمده است. ار اصطلاح اهل حقیقت، استقامت، ملازمت صراط المستقیم، پایداری در ایمان به خداوند متعال و رسیدن به مقام طمأنینه و سکون است. «صوفیان به پیروی از قرآن مجید و سنت رسول اکرم، صلی الله علیه و آله و سلم و نحوه ی زندگانی سر حلقه ی عارفان جهان، علی مرتضی (ع)، به این کلمه بسیار اهمیت می دادند و در تربیت خانقاهی و ارشادات خود، پیوسته سالکان طریق را به این استقامت و کیفیت آن و پایداری و مواظبت در احوال و مقامات، توصیه می نمودند. استقامت را مترادف کلمه ی صراط المستقیم می دانستند و توجه و عمل به آن را تنها وسیله ی نجات سالک از القائآت شیطانی و رسیدن به برکات عرفانی می پنداشتند» (گوهرین، 1367: 207/1).
در بیشتر آثار عرفانی، از گذشته با به حال، درباره ی این واژه ی قرآنی و اصطلاح عرفانی، مطالبی بیان گردیده و آن را به اقسام و ارکان و انواعی تقسیم نموده اند. اما آثاری که به صورت جداگانه به این اصطلاح پرداخته باشند، محدود و معدود است. یکی از این آثار، استقامت نامه ی جمالی اردستانی (متوفی 879 قمری) است که در ذیل به معرفی اجمالی این شاعر، به همراه آثار وی پرداخته می شود.
جمالی اردستانی مشهور به پیر جمال، شاعر، مؤلف، عارف شیعی مذهب قرن نهم هجری است که پیر جمال عراقی، فضل الله جمالی و نیز عاشق اصفهانی نیز نامیده شده است. او مؤسس سلسله و طریقه ای است که به سلسله ی پیر جمالیه معروف است. وی در طریقت، مرید پیر مرتضی علی اردستانی (857 ق) بوده و سلسله ی ارادت وی با اختلاف روایات، پس از چندین واسطه به فخرالدین عراقی، یا به نجیب الدین علی بزغش شیرازی و از آنها به شهاب الدین ابوحفص عمر سهرودی، مؤسس طریقه ی سهروردیه می رسد (رک. معصوم علیشاه، 1339: 355/2). رضا قلی خان هدایت در «ریاض العارفین» او را این چنین معرفی می کند: «و هو قطب العاشقین و غوث الموحدین، شیخ المجرد و عارف الموحد، جمال الدین محمد، پیری است شوریده جان و صافی ضمیر و شیرین زبان؛ حاوی فضایل صوری و معنوی و جامع خصایل انسانی و ملکی؛ مرید جناب پیر مرتضی اردستانی بوده و در خدمت آن جناب، تحصیل مراتب معنوی نموده؛ از اماجد محققین و اعاظم عارفین گردید و مدتی طریق سیاحت در ولایات کرد» (هدایت، 1385: 89).
پیر جمال، در نظم و نثر توانا بود و دارای آثار متعددی است. مضامین بیشتر آثار او، مبانی و مفاهیم عرفانی است و رحجان معنی به صورت، در بیشترین آثار او به چشم می خورد. «آثار و اشعار پیر جمال، بیانگر تبحر او در زبان ای فارسی عربی و آشنایی با فلسفه و عرفان، انس با آیات قرآن، احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع) و نیز توجه وی به شاعرانی چون سنایی، نظامی، عطار، سعدی و حافظ و به ویژه دلبستگی خاص او به مولوی است؛ چنانکه او، خود، مثنوی را بعد از قرآن مجید و حدیث، بهترین کتاب می داند» (موسوی بجنوردی، 1389: 399/18).

2- آثار پیر جمال

چنانکه بیان گردید جمالی اردستانی، آثار بسیاری در باب حالات و مقامات صوفیه از خود به جای نهاد است. براساس فهرست های موجود حدود 30 اثر، برای وی می توان برشمرد که همه آنها به زبان فارسی به صورت منظوم و منثور تألیف شده است. معصوم علی شاه در طرائق الحقایق، به نسخه ای از آن خود، از آثار پیر جمال اشاره دارد که مشتمل بر 28 رساله بوده و از وی به سرقت رفته است (معصورم علیشاه، همان: 355/2). رضا قلی خان هدایت، او را از جهت کثرت آثار، نظیر عطار دانسته و سرایش بیش از پنجاه هزار بیت را بدو نسبت می دهد. «پس از جناب شیخ عطار، به کثرت نظم و مزید مثنویات معارف آیات، کسی از اهل حال نمی تواند با وی برابری نماید» (هدایت، 1385: 72). متأسفانه بسیاری از آثار جمالی اردستانی، به جهت تشابه اسمی با جلال خان جمالی دهلوی (تذکره نویس قرن دهن هجری، صاحب سیرالعارفین و متخلص به جمالی) خلط گریده و انتساب این آثار به روشنی قابل تشخیص نیست و برخی نیز نام گذاری و دسته بندی خاصی ندارد و نسخه های آن با نام های متفاوت، پراکنده و آشفته است. آثاری که در بیشتر منابع، به جمالی اردستانی منسوب است عبارتند از:
1- دیوان که به نام منظومه ی مفتاح الفقر نیز از او یاد شده (و گاه نیز با دو عنوان جداگانه) و شامل قصاید، ترجیعات، ترکیبات، غزلیات، رباعیات، مفردات، قطعات، مستزادها و فهلویات اوست و در برخی از منابع به طور جداگانه از هر کدام از این بخش های دیوان یاد شده است.
2- بیان حقایق احوال المصطفی که مشتمل است بر هفت رساله مستقل، با نام های مصباح الارواح (کامل شده در 868 قمری)، احکام المحبین، نهایة الحکمه (868)، بدایه المحبة (869)، هدایة المعرفة (و یا بدایة المعرفة)، فتح الابواب و حقیقة الآداب (873) و شرح الواصلین (876). این اثر، مثنوی بزرگی است آمیخته به نثر که به شرح زندگانی پیامبر (ص)، به عنوان نمونه ی کامل عارفان، می پردازد.
3- شرح الکنوز و کشف الرموز؛ مثنوی ای است درباره ی اسرار و رموز عرفانی که در سال 864 قمری تألیف گردیده است.
4- روح القدس که مشتمل است بر سه بخش شریعت، طریقت و حقیقت. برخی این رساله را بخش سوم شرح الکنوز می دانند.
5- تنبیه العارفین: که ای اثر نیز مثنوی ای است که آمیخته به نثر که به شرح رموز عرفانی می پردازد.
6- مجموعه رباعیات عرفانی با عنوان کنزالدقایق، که به نام های میزان الحقایق (مشتمل بر 253 رباعی عرفانی) و مشکوة المحبین نیز آمده است و گاه نیز به طور جداگانه از هر یک از آنها نام برده شده است.
7- مرآة الافراد: مشتمل است بر 165 رساله ی منثور و منظوم که به تفاسیر آیات قرآن و احادیث، به همراه شرح برخی از اقوال و دیدگاه های صوفیانه می پردازد.
8- کشف الارواح: اثری است منظوم آمیخته به نثر، در تفسیر و تأویل سوره ی یوسف که یوسف و زلیخا و یا یوسف نامه نیز مشهور است و پیر جمالی، اندیشه ای عرفانی خود را درباره ی عشق الهی و رمز و رازهای آن، براساس نظریه ی وحدت وجود مطرح نموده است (رک. خوشحال دستجردی، 1387: 12 به بعد).
9- نور علی نور: منظومه ای است آمیخته به نثر، در دو بخش که بخش اول با آفرینش عقل و بخش دوم با آفرینش نور شروع می گردد.
10- معلومات: نام کامل آن معلومات اسرار القلوب و مفهومات انوار القلوب است و اثری عرفانی درباره ی عشق الهی است.
11- مرآة الحبیب که به نام های فرصت نامه، نصرت نامه و قدرت نامه نیز آمده است و مجموعه ای از رباعیات اوست.
12- المسطور فی رق المنشور، اثری است منثور.
13- منشآت که مجموعه نامه های اوست.
14- رساله ای منثور درباره ی عقل.
15-محبوب الصدیقین: مثنوی ای است عرفانی درباره ی عشق الهی، فن، هستی، نیستی و برخی آن را بخشی از کشف الکنوز او می دانند.
16- مهر قلوب: اثری است منظوم، درباره ی عشق الهی که به نام مهرافروز نیز آمده و برخی نیز این دو اثر را جداگانه نوشته اند.
17-ناظر و منظور: رساله ای است عرفانی در شرح و تفسیر آیه «الله نور السموات و الارض».
18- استقامت نامه: اثری منظوم، آمیخته به نثر که در ذیل به معرفی آن پرداخته می شود.
استقامت نامه تا کنون به زیور چاپ آراسته نشده و متن اثر تاکنون به صورت نسخه خطی است. از این اثر پنج دست نوشته در ایران، باقی مانده است که عبارتند از:
1- نسخه ی کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی، با شماره ی 9326/12 که توسط کاتبی به نام محمد کریم بن میرزا زمان، به خط نستعلیق کتابت گردیده و زمان کتابت دقیق آن مشخص نیست و از آثار قرن سیزدهم هجری است. (رک. درایتی، 1389: 764/1).
2- نسخه ی کتابخانه ی ملی ملک، با شماره ی 5052/18 که توسط کاتبی با نام محمد حمزوی موسوی، در تاریخ 24 شوال 1229 به خط نسخ کتابت گردیده است.
3- نسخه ی کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی، با شماره ی 1132/10 که کاتبی با نام علی اشرف بن علی، در تاریخ 1235 به خط نستعلیق کتابت کرده است. این نسخه کاملترین نسخه ی باقیمانده از مجموعه آثار جمالی اردستانی (مشتمل بر حدود 3500 بیت) است که دارای 314 برگ (628 صفحه) و مشتمل بر آثار زیر است و بخش دهم آن را استقامت نامه تشکیل می دهد:
1- فتح الابواب (134-3) 2- مهرافروز (145-135) 3- کنزالحقایق (188-149) 4- تنبیه العارفین (253-191) 5- محبوب الصدیقین (360-255) 6- مفتاح الفقر (370-361) 7- مشکوة المجین (374-371) 8- معلومات (379-375) 9- مثنویات (391-380) 10- استقامت نامه (417-393) 11- نور علی نور (439-417) 12- ناظر و منظور (449-439) 13- مرآة الافراد (550-451) 14- قصاید، ترجیعات، مستزادها، غزلیات، رباعیات و چند مثنوی و قطعه (627-553).
4- نسخه ی کتابخانه ی صدرالدین محلاتی در شیراز، با شماره ی 16/19 که کاتبی به نام سید محمد حمزوی، در تاریخ 12 شعبان 1238، به خط نسخ نوشته است.
5- نسخه ی کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران، با شماره ی 5124/1 که به خط نستعلیق کتابت گردیده و کاتب و زمان کتابت آن مشخص نیست.
Esteghamat1

3- بررسی و تحلیل

استقامت نامه، مشتمل است بر حدود 950 بیت که در لابه‌لای اشعار، عباراتی منثور در تفسیر و شرح آیات و احادیث درج گردیده است و با این ابیات شروع می گردد:

استقم دل که باز حسن حبیب***
می کند عشوه ها با عشق غریب
فاستقم دل که عشق شورانگیز***
فتته انداخته ز غمزه ی تیز
فاستقم دل که نفس و صورت و پوست***
زنده شد زنده از محبت دوست
فاستقم فاستقم دلا که حبیب***
خیمه زد در بلاد و دشت غریب
(نسخه ی خطی، 1235: ابیات 4-1)

جمالی اردستانی معتقد است که استقامت را نباید از ظواهر و حروف و اوراق جست. استقامت را باید از رؤویت حق طلبید و محو در دیدار حق گردید و این کاری است که خاص مستقیمان است. آنها کسانی هستند که در تذکر، تفکر، تحسر و تحیر نیستند؛ چرا که ذکر و فکر و حسرت و حیرت و اوصافی از این قبیل، از شعارهای مبتدیان است و حال آنکه مستقیمان، منتهیان هستند و از تلوین به تمکین رسیده اند. البته برای رسیدن به این تمکین، شروطی همچون صدق و آداب و خدمت به مردان خدا لازم است. مردان خدایی نیز کسانی هستند که به استقامت رسیده و از فضل الهی برخوردار گردیده اند. «ای عزیز بدان که استقامت مردان خدا، از فضل خداست و فضل خدا، محمد مصطفی است؛ صلی الله علیه و آله و سلم. زنهار سر از متابعت آن حضرت متاب که رضای خدای تعالی در متابعت آن حضرت است. متابعت با محبت؛ نه به تقلید و به عادت. اگر این دولت استقامت می خواهی و راه را صاحب همتی مستقیم احوال نمی بری، روز همه روز و شب همه شب، این کلمات به سوز و نیاز ورد خود ساز که اَستَغفُرالله مِن قُول بلاعَمل واستغفُر الله مِن عَمِل بِلا محبّتة و این دعای مکمل که از نفس کامل مستقیم احوال یاد دارم، به اشتیاق تمم می خوان: اللّهم زدنا المحبّتة و المعرفة و الاستقامة» (همان: 394).
جمالی، استقامت را فنای مطلق می داند و فانیان را مستقیم احوال. او لازمه ی رسیدن به این فنا را فقر دانسته و استقامتی را که به واسطه ی فقر حاصل آید، از هر استقامتی بهتر می داند و معتقد است نمونه ی اعلی و اکمل اهل فقر، حضرت علی علیه السلام است.

مرتضی مرتضی نماید راه***
این ره دور می شود کوتاه
دیدگان، روی مستقیمان دید***
دیده ور گشت و جان جانان دید
مستقیم است آنکه دیده یکی***
در هزاران دلامیار شکی
(همان: 131-129)

به دنبال ابیات مذکور، در ذیل بیان حکایتی منقول از مثنوی مولانا، عباراتی منثور در شرح استقامت بیان می دارد: «ای عزیز بدان که هر بازاری به چیزی استقامت دارد و استقامت، نمایش عالم به حکمت الهی است و استقامت نبوت به علم و عافیت است و ولایت به تقوی استقامت دارد و سلطنت به عدل مستقیم است و عافیت اهل زراعت و تجارت به انصاف استقامت دارد و انصاف آن است که حق خدای تعالی به جای آورند و استقامت برکات از راستی است و تصوف و صفای دل از فقر استقامت دارد و فقر از محبت، غنی است و محبت، به بی تکلفی استقامت یابد و به پاکی و طهارت ظاهر و باطن؛ معرفت الهی به محبت استقامت یابد و استقامت محبت به دیدار یار است و یار در جهان بسیار است» (همان: 397).
وی به دنبال آن بیان می دارد که محب مستقیم آن است که تحمل جور و جفای یار و اغیار کند و توقع عزت و نیز طمع نداشته باشد و دوباره تأکید می کند که برای رسیدن به چنین دولتی، باید فانی شد و ترک خویشتن کرد و برای دلنشینی و تأثیر کلام، غزلی از خویش را در ادامه، چاشنی سخن خود قرار می دهد. در ادامه کلام می گوید:

آن دل، آن دل که مستقیم بود***
خالی از شک و خوف و بیم بود
نور و ظلمات آسمان و زمین***
همه بیند نکو به عین یقین...
استقامت از این تجلی جوی***
این تجلی ز عشق و سودا جوی
مستقیم آنکه راست گفتار است***
در همه باب، راست کردار است
(همان: 211 به بعد)

و سپس به شرح و تفسیر سخن پیامبر اکرم می پردازد که «البلاءُ موکّلٌ بالانبیاء، ثُم الاولیا ثُم الامثل فالامثل».

این بلا دان که مهر افروزد***
وین بلا دان که پرده می سوزد
این بلا دان که رو به آدم کرد***
خاک مسکین، خراب و پر غم کرد
(همان: 62-361)

پیر جمالی پس از ذکر حکایاتی چند و نیز تفسیر چند آیه و حدیث در اثنار سخن، به همراه شرح و تفسیر کلام مولانا (که او را حضرت مرآت و صفات جمیع کاینات و نیز ستون عالم محبت می داند)، به این نکته اشاره می کند که در هر زمانی، صفتی از اوصاف ذات الهی استقامت می یابد و مخلوقات را فیض می بخشد و در زمان او، صفت محبت الهی است که استقامت یافته است.
در بخش های پایانی این اثر نیز، جمالی اردستانی شرط رسیدن به استقامت را، متابعت رسول و خاندان او می داند:

خواهی از دل که مستقیم شوی***
فارغ از خویش و خوف و بیم شوی
پیرو مصطفی و آلش باش***
خاک درگاه بی زوالش باشد
تا خدایین و حق پرست شوی***
مست از باده ی الست شوی
در نمانی به خویش و طاعت خویش***
پاک گردی ز خویش و عادت
(همان: 8-845)

و با ذکر حکایتی از ابوطالب و علی و پیامبر (ص)، به لزوم چنگ آویختن به دامان مردان حق اشاره می کند و می گوید:

ای طلبکار مستقیم احوال***
خیز و بگریز از خود و آمال
در طریق و رفیق مردان باش***
گرد رفتار مستقیمان باش...
گر خدا خواهی و رضای خدا***
گرد مردان بگرد، بی سر و پا
(همان: 908 به بعد)

او در ادامه می گوید:

هر که نی در زیارت مردان***
گرچه در کعبه است، سرگردان
ای خداجوی یار مردان باش***
خاک دهلیز دردمندان باش
کان لله بخوان به سوز و به آه***
تا که مشغول تو شود الله
(همان: 24-922)

جمالی درود و سلام فرستادن بر مردان حق و ندیمان را، حداقل کاری می داند که اهل سلوک باید پیوسته بدان مشغول باشند؛ چرا که این درود و سلام کار ناتمامان را تمام می گرداند و از این روست که او خود همیشه به درود و سلام مشغول است:

زان دهم نفس درود و سلام***
سوی ارواح انبیاء کرام...
این درود و سلام همچون صور***
می کند زنده، حال اهل قبور
باز می گردد آن حیات فنا***
آن فنا می شود دلیل بقا
خاکساری که استقامت یافت***
در دل خویشتن قیامت یافت
یادگیر این سلام و در هر بام***
خوش همی ده به قد و روی امام
(همان: 935 به بعد)

و سرانجام اینکه او مدعی است با این درود و سلام توانسته به عیش و دارالسلام برسد:

چیست دار سلام حب حبیب***
که مدام است خوش، به کام غریب
شد جمالی از این سلام سلیم***
وز دم عشق، مستقیم قدیم
(همان: 41-940)

و استقامت نامه را با این عبارات به انجام می رساند: «ای اخی اهل محبت که اهل قلوبند، اهل شرع و اهل طریق را نیک می شناسد. از بهر آنکه حدیث فبی یسمع و بی یبصر و بی ینطق، در باطن ایشان استقامت یافته و حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله را از حق سبحانه و تعالی جدا نمی بیند، این احادیث را نیک می دانند. صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی خیر خلقه محمد و آله اجمعین» (همان).

4- نتیجه گیری

از مجمو آنچه گذشت می توان چنین نتیجه گرفت که:
1- عرفا و متصوفه، اصطلاح عرفانی استقامت و ثبات و ایستادگی را همچون دیگر اصطلاحات خود، از قرآن کریم اخذ کرده و با توسع مفاهیم عرفانی آن، مقام طمأنینه، ثبات در ایمان، رسیدن به فنای حقیقی، به آن بخشیده اند و سالکان طریق را به داشتن این مقام مهم عرفانی و پایدای و مواظبت بر آن توصیه نموده اند.
2- یکی از آثار عرفانی که از سده ی نهم هجری باقی مانده و تا کنون مجهول القدر مانده است، استقامت نامه ی پیر جمال اردستانی است.
3- پیر جمال اردستانی از عرفایی است که از لحاظ کثرت مثنوی های عرفانی مشهور است. از مجموع آثار باقی مانده از او، چنین بر می آید که او دارای بینش عرفانی عاشقانه است و عشق را شرط اصلی رسیدن به کمال مطلق می داند و بن مایه و مضمون اصلی اکثر آثار او نیز عشق است. از این رو هر چند کلام او از آراستگی های ادبی چندان بهره ور نیست ولیکن به جهت اینکه سخن او مایه از عشق می گیرد، گرم و گیرا است و در عمق جان می نشیند.
4- پربسامدترین و اصلی ترن مضمون به کار رفته در استقامت نامه ی پیر جمال اردستانی، عشق، محبت، فقر و فناست. او معتقد است شرط اصلی رسیدن به استقامت و پایداری عشق است و استقامتی که به واسطه ی فقر حاصل آید، منجر به فنا می گردد و فانیان، مستقیم احوالان واقعی هستند.
5- پیر جمالی با تضمین های فراوان آیات الهی و احادیث و آوردن داستان ها و حکایات گوناگون و نیز شرح و توضیح بسیاری از اشعار مولانا، به تفهیم و تبیین آراء عرفانی خود می پردازد.

پی‌نوشت‌ها

1. دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
2. تاریخ دریافت مقاله: 1391/6/27
تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 1391/7/12
نشانی پست الکترونیک نویسنده:
ayalameha@yahoo.com

منابع :
1. جمال الدین اردستانی، فضل الله، 1376، دیوان، به کوشش سید ابوطالب میرعابدینی، تهران: انتشارات روزنه.
2. ـــــــ، 1380، مصباح الارواح، به کوشش سید ابوطالب میرعابدینی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
3. ـــــــ، 1371، مراه الافراد، به کوشش حسین انیسی پور، تهران: انتشارات زوار.
4. ـــــــ، 1387، کشف الارواح، تصحیح طاهره خوشحال دستجردی، اصفهان: انتشارات کنکاش.
5. ـــــــ، 1325، استقامت نامه، نسخه ی خطی شماره ی 1132 کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
6. ـــــــ، بی تا، استقامت نامه، نسخه ی خطی، شماره 5124، کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران.
7. درایتی، مصطفی، 1389، فهرست واره ی دست نوشته های ایران، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
8. زرین کوب، عبدالحسین، 1357، جستجو در تصوف ایران، تهران: امیرکبیر.
9. سعادت، اسماعیل، 1384، دانشنامه ی زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
10. شریفی، محمد، 1387، فرهنگ ادبیات فارسی، تهران: نشر نو و معین.
11. صفا، ذبیح الله، 1375، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: انتشارات فردوس.
12. فدایی، غلامرضا، 1386، آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب، تهران: سمت.
13. گلبن، محمد، 1381، اردستان نامه، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
14. گوهرین، سید صادق، 1367، شرح اصطلاحات تصوف، تهران: انتشارات زوار.
15. مایل هروی، نجیب، 1380، تاریخ نسخه پردازی و تصحیح انتقادی نسخه های خطی، تهران: انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی.
16. مصاحب، غلامحسین، 1339، دایرة المعارف فارسی، با همکاری فرانکلین، تهران: جیبی.
17. مدبری، محمود، 1375، میزان الحقایق از پیر جمال اردستانی، مجله ی فرهنگ ایران زمین، شماره ی 29.
18. معصوم علیشاه، محمد معصوم، 1339، طرائق الحقایق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران: کتابخانه ی سنایی.
19. منزوی، احمد، 1351، فهرست نسخه های خطی فارسی، تهران: مؤسسه فرهنگی - منطقه ای.
20. موسوی بجنوردی، کاظم، 1389، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
21. هدایت، رضا قلی خان، 1385، ریاض العارفین، به تصحیح ابوالقاسم رادفر، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

منبع مقاله :
جلیلی، سید هدایت؛ (1389)، مجموعه مقالات غزالی پژوهی، تهران: خانه کتاب، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط