کارکرد کلامی عدالت در اندیشه استاد مطهری

از موضوعاتی که از دیرباز به عنوان مهم ترین آرمان آدمیان مطرح بوده است نظریه عدالت می باشد. فضیلتی که تحقق آن زمینه ساز تحول در روح و روان انسان در اجتماع و فقدان آن منشأ ظلم و ستم و نابرابری می گردد. اصلی که حیات بخش جامعه بشری بوده و گرایش به آن شانی از شئونات فطری، آدمیان تلقی می گردد. این نظریه از مهم ترین مسائل فلسفه سیاسی در جهان اسلام در بعد نظری و عملی بوده و از مهم ترین اهداف بعثت پیامبران به شمار می آید. هم چنین عدالت ورزی
دوشنبه، 21 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کارکرد کلامی عدالت در اندیشه استاد مطهری
کارکرد کلامی عدالت در اندیشه استاد مطهری
کارکرد کلامی عدالت در اندیشه استاد مطهری

نويسنده: دکتر حمید نگارش

چکیده:

از موضوعاتی که از دیرباز به عنوان مهم ترین آرمان آدمیان مطرح بوده است نظریه عدالت می باشد. فضیلتی که تحقق آن زمینه ساز تحول در روح و روان انسان در اجتماع و فقدان آن منشأ ظلم و ستم و نابرابری می گردد. اصلی که حیات بخش جامعه بشری بوده و گرایش به آن شانی از شئونات فطری، آدمیان تلقی می گردد.
این نظریه از مهم ترین مسائل فلسفه سیاسی در جهان اسلام در بعد نظری و عملی بوده و از مهم ترین اهداف بعثت پیامبران به شمار می آید. هم چنین عدالت ورزی خداوند از ارکان مهم خداشناسی اسلام بوده و یکی از اوصاف الهی می باشد که جایگاه ویژه ای در منظومه عقاید اسلامی یافته است تا جایی که از عدل به عنوان یکی از اصول پنج گانه دین و مذهب یاد می شود. از معدود اندیشمندانی که نظریه عدالت را مورد بررسی قرار داده استاد فرزانه مطهری است. گستره کلامی عدل در نگاه استاد که ریشه قرآنی دارد فراگیر، نظام آفرین و مبنایی بوده به گونه ای که از توحید تا معاد و از نبوت تا امامت و از آرمان های فردی تا هدف های اجتماعی همه بر محور عدل استوار می باشد. از نظرگاه استاد، عدالت نه تنها یک فضیلت که یک معیار و مبنای تمام قواعد حقوقی، فقهی است و شاید بتوان گفت بنیادی ترین اصل در علوم سیاسی و اجتماعی می باشد. آموزه عدل با کل نظام تکوینی و تشریعی جهان در ارتباط است و قبول یا رد آن سبب تحول اساسی در جهان بینی می گردد.
نظریه پردازی با استفاده از منابع دینی در جهت رفع شبهات را می توان در اندیشه کلامی استاد یافت . نوشتار حاضر جستجوگر نتایج کلامی نظریه عدالت در اندیشه استاد است .
واژگان کلیدی : نظریه عدالت، استاد مطهری، کارکرد کلامی، حسن و قبح عقلی، مقیاس بودن عدالت.

طرح مسئله

1.از جمله مسائلی که استاد به آن پرداخته اند نظریه عدالت می باشد . این مقاله می کوشد بعضی از کارکردهای کلامی این نظریه را در آثار به جا مانده از ایشان تبیین کند . در واقع فرضیه تحقیق حاضر بیان نقش کلیدی نظریه عدالت در نظام کلامی استاد مطهری است و می کوشد اثبات کند که نظریه عدالت بسیاری از معضلات کلامی را حل می کند و معیاری در تشریح رفتارها و آموزه های دینی است .
2. سعی نگارنده مبتنی بر نظریه پردازی است و می خواهد با نگرش اصولی مبتنی بر متون دینی اسلام، عدالت را بر اساس ساختار وجودی انسان از نظرگاه استاد، مورد بررسی قرار دهد. سؤال اساسی این است آیا می توان به نظریه ای در باب عدالت دست یافت که واقع نگر، فراگیر، عقلانی و هماهنگ با ویژگی های فطری باشد. اثبات این دیدگاه عدالت را از دو نگرش محدود فقهی که آن را ویژگی های فردی می داند و نگرش قضایی که تحقق آن را در برخورد با جرم بررسی می کند فراتر رفته و به تمام ابعاد هستی به ویژه انسان و جامعه راه پیدا می کند .

تعریف عدالت

برای عدل و عدالت معانی گوناگون هم چون رعایت تساوی و مساوات برشمرده اند از منظر استاد، تعریف عدالت به مساوات قابل پذیرش نمی باشد.
آیا امکان دارد که در یک جامعه همه انسان ها عهده دار وکالت شوند. افزون بر این، انسان ها از لحاظ استعداد و امکانات مساوی خلق نشده اند گروهی استعداد هنری دارند، گروهی استعداد نویسندگی دارند، گروهی در فعالیت های اقتصادی موفق ترند با این توضیحات روشن می شود که اگر عدالت را به معنای مساوات بگیرند نوعی ظلم و تجاوز خواهد بود و نابودی اجتماع را به همراه خواهد داشت. استاد مطهری معتقد است این نوع عدالت عین ظلم خواهد بود . ( عدل الهی /56).
از منظر استاد عدالت عبارت است از این که استحقاق و حقی را که بشر به موجب خلقت و به سبب کار و فعالیت خودش به دست آورده است به او داده شود و نقطه مقابل ظلم است که آن چه را که فرد استحقاق دارد به او ندهند و از او بگیرند و نقطه مقابل تبعیض است که دو فردی که در شرایط مساوی قرار دارند یک موهبتی را از یکی دریغ بدارند و از دیگری دریغ ندارند. ( مجموعه آثار / 8/154).
نکته: مبنای این تعریف آن است که در جهان تکوین و تشریع هر چیزی جایگاهی درخور خود دارد و عدل آن است که این تناسب مراعات گردد و هر چیزی در جای خود قرار گیرد. بدیهی است که در این صورت مراد از عدالت الهی آن است که خداوند با هر یک از آفریدگان خویش آن چنان که سزاوار است رفتار کند و آن را در موضعی که سزای اوست بنشاند و چیزی را که شایسته آن است به او عطا کند .

فلسفه اهمیت عدالت در کلام اسلامی

استاد در جواب این سؤال که چرا کلام اسلامی بیش از هر چیز به مسئله عدل پرداخته است می گوید:
از نظر ما ریشه اصلی و ریشه طرح های علمی و عملی مسئله عدل را در جامعه اسلامی در درجه اول در خود قرآن کریم باید جستجو کرد . قرآن است که بذر اندیشه عدل را در دل ها کاشت و آبیاری کرد و دغدغه آن را چه از نظر فکری و فلسفی و چه از نظر عملی و اجتماعی در روح ها ایجاد کرد. این قرآن است که مسئله عدل و ظلم را در چهره های گوناگونش هم چون عدل تکوینی، عدل تشریعی، عدل اخلاقی و عدل اجتماعی طرح کرد. قرآن تصریح می کند که نظام هستی و آفرینش بر عدل و توازن و بر اساس استحقاق ها و قابلیت ها است. قرآن است که عدل را ترازوی خدا در امر آفرینش می داند و می فرماید: و السماء رفعها و وضع المیزان ( الرحمن /7) چگونه ممکن است مسئله ای که تا این پایه در قرآن بدان اهمیت داده شده که هم جهان بینی است و هم معیار شناخت قانون و هم ملاک شایستگی زعامت و رهبری و هم آرمان انسانی و هم مسوولیتی اجتماعی، مسلمین با آن عنایت شدید و حساسیت فراوانی که به قرآن داشتند نسبت به آن بی تفاوت بمانند . علت اصلی راه یافتن این اصل در کلام و در حوزه های اسلامی دیگر، بلاشک قرآن بود . ( عدل الهی /38).
از منظر استاد نظریه عدالت از یک سو به ایمان به خداوند و از سوی دیگر به مسئله نبوت و معاد ارتباط پیدا می کند و از سوی سوم با مسائلی چون پاداش و جزا، جبر و تفویض، فلسفه احکام و مانند آن. لذا اعتقاد به این اصل یا نفی آن مبنایی برای اعتقادات دین ما می باشد. ریشه این جامعیت و اهمیت، توجه قرآن به این آموزه مهم است .

فطری بودن عدالت

از منظر استاد مطهری در نهاد بشر گرایش به عدالت و عدالت خواهی وجود دارد. ایشان در جواب این سوال که آیا انسان بالفطره طرفدار عدالت است و یا بالفطره متعدی است، می نویسد بدیهی است که انسان به تمام وجودش عادل و متنفر از ظلم نمی باشد و الا ظلمی در جهان واقع نمی شد ( یادداشت های استاد مطهری /6/232) در جای دیگر می نویسد فیلسوفان اروپا چنین نیروی فطری را در نهاد بشر رد می کنند و می گویند عدالت اختراع مردمان زبون است، حال آن که عدالت در نهاد بشر هست و اگر خوب بشر تربیت شود و زیردست یک مربی قرار گیرد می رسد به جایی که عدالت خواه شود و علی (علیه السلام)نمونه یک انسان عدالت خواه است. ( سیری در سیره ی ائمه اطهار /266).
نکته: ایشان فطرت انسانی را بیان کننده مدل انسان اسلامی می دانند. مدل انسان اسلامی عصاره همه موجودات و خلیفه خدا بر روی زمین می باشد، که دارای خلافت تکوینی، اختیار، قدرت و بالاخره عدالت خواهی است و برخلاف انسان غیر اسلامی . استاد می کوشد ثابت کند که انسان عکس العمل محیط و یا لوح نانوشته نمی باشد بلکه چراغی است که در او فروغ الهی به نام فطرت وجود دارد. عدالت خواهی و گرایش به عدل و تنفر از بدی و ستم جزئی از ساختار وجودی انسان است . از این روست که عدل و عادل و عدالت گستر را فطرتا دوست دارد و این دوست داشتن را بدون آن که آموزش در این باب دیده باشد یا تجربه ای کسب کرده باشد به مثابه امری پیش از تجربه مورد توجه قرار می دهد.

عدم نسبیت عدالت

استاد مطهری معتقد است که عدالت دارای مفهوم مطلق است . لذا از جاودانگی و یکسانی در همه زمان ها و مکان ها برخوردار است و نسبت به شرایط جوامع و افراد و مقتضیات دچار تغییر نمی شود و آن چه در واقع تغییر پیدا می کند مصادیق عدل است نه مفهوم عدل .
ایشان در این باره می گوید اگر عدالت نسبی باشد در نتیجه در هر جامعه ای یک جور است، درهر زمان هم یک جور است، پس عدالت نمی تواند یک دستور مطلق داشته باسد و بنابراین هیچ مکتبی نمی تواند یک دستور مطلق بدهد و بگوید این عدالت است و باید همیشه و همه جا اجرا شود ( اسلام و مقتضیات زمان / 304).
از نظرگاه استاد نسبی بودن عدالت با خاتمیت و ابدیت اسلام نیز ناسازگاری دارد. ایشان در این باره می نویسد مسئله نسبیت عدالت با اساس خاتمیت و ابدیت دین بستگی دارد، چون دین می گوید عدالت هدفی از هدف های انبیاء است و اگر در هر زمان عدالت یک جور باشد کدام قانون است که می تواند ابدیت داشته باشد. ( اسلام و مقتضیات زمان /316) .
نکته: از منظر استاد لازمه نسبیت عدالت این است که هیچ دستور ثابت و جاویدی وجود نداشته باشد و این اساس خاتمیت و جاودانگی دین اسلام را زیر سؤال می برد.

آثار گستره عدالت

از منظر استاد گستره موضوع عدالت به حدی است که به همه وجود و هستی ارتباط پیدا می کند. ارتباط با مبدأ هستی یعنی خداوند با عالم تکوین و خلقت، با عالم تشریع یعنی دین، با افراد و اجتماع انسانی و خلاصه موضوع عدالت، هستی، جوامع بشری و همه آحاد انسانی می باشد. استاد معتقد است عدل آن جا که به توحید یا معاد مربوط می شود به نگرش انسان به هستی و آفرینش شکل خاصی می دهد، آن جا که به نبوت مربوط می شود یک مقیاس و معیار قانون شناسی است آن جا که به امامت و رهبری مربوط می شود یک شایستگی است آن جا که پای اخلاق به میان آید آرمانی انسانی است و آن جا که به اجتماع کشیده می شود یک مسوولیت است. ( عدل الهی /37) در خصوص زندگی فردی و اجتماعی انگیزه آدمی را دوچندان خواهد نمود چرا که اگر خداوند را عادل بدانیم پذیرش انجام عمل قبیح از خداوند امری محال می شود در نتیجه اعمال خوب ما انسان ها نیز ارزش پیدا می کند و مجازات و پاداش الهی بر مبنای استحقاق و عدالت صورت می گیرد .و انسان ها در قبال اعمال خود احساس مسوولیت می کنند. بدیهی است با این نگرش جبر و اختیار نداشتن، معنای خود را از دست می دهد و مبارزه با حاکمان ظلم و خدایان دروغین و ظالمان در دستور کار قرار می گیرد. امربه معروف و نهی از منکر ارزش واقعی خود را می یابد و جامعه پذیرای هر گونه عمل خودسرانه ای نخواهد شد و استثمار و استعمار ولو در قالب های جدید و نو کم رنگ می شود. این نگرش باعث می شود که انسان همه اعمال خود را در پیشگاه الهی ولو به مقدار خردل محفوظ بداند، به تعبیر صریح قرآن هر فردی عمل خوبی را که انجام داده به صورت کامل پاداش دریافت می کند و به هیچ کس ظلم نمی شود. ( بقره/281)
آثار دیگر گستره عدالت، ساده شدن تحمل مشکلات است. در زندگی ما آدمیان مصائب و سختی هایی پیش می آید که گاهی آن قدر سنگین است که افراد سست ایمان دست به حرکات شنیع و اعمال بد می زنند، اگر اعتقاد به خدا و عدل الهی در کار باشد و انسان آن را باور کند حل مشکلات برای او راحت تر می شود، و می داند که این بلایا از طرف خود او شکل گرفته و آن را به وجود آورده و باید به خود بیاید و آن را جبران نماید و یا این که از طرف خداوند می باشد که چون آن مبدأ ذی شعور را عادل می داند، نتیجه می گیرد که فعل الهی بی حکمت نمی باشد و از خداوند حکیم کار عبث و بیهوده سر نمی زند و این گونه برای خود تفسیر می کند که خداوند می خواهد ما آدمیان را متنبه کند و ما را از خواب غفلت بیدار کند که دیگر مرتکب گناه نشویم و یا این که ممکن است انسان گناهی انجام نداده باشد اما باز خیری برای انسان لحاظ گردیده است که این اتفاق صورت می گیرد. مثل این که پدر و مادری فرزند نونهال خود را به درس وا می دارند و بعد از مدتی خیر آن عمل روشن می شود و به تعبیر قرآن چه بسا کارهایی را که شما زشت می شمارید همان برای شما خیر است . (بقره /26) استاد مطهری می کوشد این مسئله را در عدالت تبیین کند که اعتقاد به عدل، اعتقاد به اصل آزادی انسان و مسوولیت انسان و سازندگی است. ( مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی /2/103) .
در بعد اخلاقی و بازتاب صفت عدل الهی در آن نیز باید اشاره نمود، توجه به اوصاف الهی سبب می شود که انسان چشم دل را عمیقا به آن نقطه کمال مطلق بدوزد و کوشش کند در همه ابعاد، خود را به او نزدیک کند به گونه ای که سبب تخلق به اخلاق الهی و انعکاس صفات الهی در انسان گردد.
در بعد اجتماعی، اعتقاد به عدالت در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامی اثر می گذارد و آن ها را به سوی مدیریت صحیح در کارها و برافراشتن پرچم عدل و داد در جهان می گرداند. هم چنین می توان مظلومان جهان را بسیج کرده و برای قیام عمومی و ایستادگی در برابر ظلم از آن ها مدد خواست . در بعد اعتقادی عدل از منظر استاد همدوش توحید است و به هستی و آفرینش شکل خاصی می دهد ( عدل الهی /37) آری خدایی که عادل است به جز اجرای عدالت به چیزی راضی نمی باشد، در نبوت، عدل در نگاه استاد هدف تشریع است چرا که عدالت و اجرای آن از مسائل اصلی و بنیادین پیامبران است و در آیات و احادیث زیادی این مسئله مورد تأکید قرار گرفته است. عدل در نظرگاه ایشان رکن معاد محسوب می شود چرا که اعتقاد به معاد محور بزرگی است برای رسیدن به ضرورت رعایت عدالت و اجرای آن در همه شئون زندگی به وسیله همه کس و لذا به دید قرآن کارهای انسان ولو به اندازه خردل فراموش نمی شود. ( انبیاء/47)
در خصوص امامت استاد معتقد است عدل فلسفه زعامت و امامت می باشد ( عدل الهی /37) آری پیامبر بارها انتخاب علی ( علیه السلام) را یادآوری نمود و علت این انتخاب را مطرح نمود که ایشان بیش از همه به اجرای عدالت مقید است و از همه برتر به رفتار عادلانه می اندیشد ( نهج البلاغه /392) ساختن انسان ها بر طبق موازین قرآنی، اصل رسالت محمدی است و ادامه آن باید توسط نص محمدی از طرف ایزد سرمدی معین شود پس جامعه تنها هنگامی پیرو قرآن و آورنده قرآن است که در آن عدالت اجرا گردد و اجرای واقعی آن جز از طریق امام برگزیده الهی میسور نمی باشد .

عدالت ورزی خداوند و پرسش های کلامی

در زمینه عدالت ورزی خداوند پرسش هایی مطرح می باشد که یافتن پاسخی معقول برای آن ها می تواند در تحکیم اعتقاد به عدل الهی مؤثر باشد .
1. تبعیض یا تفاوت از جمله سؤالاتی است که استاد فرزانه مطهری به آن پرداخته است. مسئله تبعیض و تفاوت است ( عدل الهی /93) چکیده سؤال استاد این است که آیا وجود تفاوت میان موجودات با عدل الهی سازگار است؟ چرا خدا یکی را انسان و دیگری را حیوان یا گیاه آفریده است؟ و چرا حیوانات، گیاهان و جمادات را از موهبت انسان بودن محروم کرده است؟ چرا پاره ای از آدمیان بینا و برخی نابینا هستند. استاد در جواب این سؤال می نویسد جهان هستی با یک سلسله نظامات و قوانین ذاتی و لایتغیر اداره می شود که به موجب آن هر شیء مرتبه خاصی دارد و لازمه نظام داشتن هستی وجود مراتب مختلف و درجات متفاوت برای هستی است و همین مطلب منشاء پیدایش تفاوت ها و اختلاف ها می شود. تفاوتی که لازمه ذاتی آفریدگان است و آن چه نقض بر عدالت می تواند باشد تبعیض است نه تفاوت و آن چه که در جهان است تفاوت است. ( عدل الهی /119) ایشان درصدد اثبات این نکته است که وجود انواع گوناگون تفاوت میان آفریدگان خداوند از لوازم جدایی ناپذیر قوانینی است که تغییر یا جدایی آن ها از جهان امکان ندارد و دست نیافتن برخی موجودات به پاره ای کمالات از آن روست که به دلیل قوانین حاکم بر هستی اساسا قابلیت نیل به چنین کمالاتی را ندارند.
2. تناسب یا عدم تناسب عدالت ورزی خداوند با مجازات های اخروی
آیا مجازات های اخروی با عدل الهی سازگاری دارد زیرا در مجازات های اخروی تناسب میان جرم و جریمه وجود ندارد و مجازات ها به حسب ظاهر غیر عادلانه اجرا می شود ( عدل الهی /192)
مبنای پرسش استاد این است که باید نوعی تناسب عقلی میان جرم و کیفر رعایت گردد و حال آن که شریعت، به حسب ظاهر مجازات های اخروی سنگین را برای گناهان لحاظ کرده است .مثلا قرآن مجازات کسی را که از سر عمد انسان مومنی را به قتل برساند جاودانگی در دوزخ می داند آیا این مجازات با عدل الهی سازگار است ؟
جواب این شبهه را استاد با تفاوت گذاشتن بین ماهیت مجازات های اخروی و دنیوی تبیین می کنند و می نویسد مسئله تناسب جرم و کیفر مربوط به کیفرهای قراردادی است که رابطه آن ها با جرم، رابطه قراردادی است نه واقعی و ذاتی اما مکافات های طبیعی نتیجه و لازمه عملند و آن چه که در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می شود تجسم خود عمل آن هاست . ( عدل الهی /204،206)
به دیگر عبارت استاد معتقد است مقدار و کیفیت مجازات های قراردادی، تابع وضع و قرارداد است از همین رو گاه در نظام های حقوقی متفاوت، کیفرهای مختلفی برای جرم واحد در نظر گرفته می شود مثلا در یک نظام حقوقی ، کیفر قتل اعدام و در نظام حقوقی دیگر حبس ابد می باشد ولیکن مجازات های اخروی، قراردادی نمی باشد بلکه نتیجه تکوینی و قهری اعمال بدکاران و یا ظهور چهره حقیقی گناهان است .

3. مرگ و عدالت خداوند

پرسش دیگری که در باب عدالت ورزی خداوند مطرح است و به مسئله مرگ مربوط می شود این است که چرا ما آدمیان پس از آن که لذت حیات را چشیدیم و آرزوی جاودانگی در وجودمان پیدا شد باید به دیار نیستی برویم و آیا این با دادورزی خدا سازگار است؟ شهید مطهری ضمن طرح این شبهه معتقد است ترس از مرگ و نگرانی از آن مخصوص انسان است چرا که در انسان آرزوی خلود و جاوید ماندن وجود دارد و این آرزو مخصوص انسان است . ( عدل الهی/176) استاد در جواب این شبهه می نویسد که سوال مربوط به مرگ از این جا پیدا شده که آن را نیستی پنداشته اند و حال آن که مرگ برای انسان تحول و تطور است غروب از یک نشئه و طلوع در نشئه دیگر. پایان بخشی از زندگی انسان و آغاز مرحله ی نوین از زندگی اوست . ( عدل الهی /180) اجمالا می توان گفت که استاد معتقد است مرگ یکی از لوازم جدایی ناپذیر زندگی در عالم طبیعت است و موجودی که در دامان طبیعت رشد پیدا کرد، نمی تواند تا ابد در آن بماند افزون بر این، مرگ پایان هستی انسان نمی باشد بلکه انتقال از جهانی به جهان دیگر می باشد و این منافاتی با عدل الهی ندارد .

4. عدل الهی و درد و رنج آدمیان

آیا درد و رنجی که از ناحیه بلایا، بیماری ها، مشکلات و مانند این ها برای انسان ها در طول حیات آن ها پیش می آید با داد ورزی خداوند سازگار است؟ استاد مطهری در جواب این سوال می نویسد خدا برای تربیت و پرورش جان انسان ها دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و در هر برنامه شدائد و سختی ها را گنجانیده است، در برنامه تشریعی عبادات را فرض کرده و در برنامه تکوینی مصائب را بر سر راه بشر قرار داده است . روزه، حج، جهاد، و ... شدائدی است که با تکلیف ایجاد کرده و صبر و استقامت در انجام آن ها موجب پرورش استعدادهای انسانی است. گرسنگی، ترس، تلفات مالی و جانی شدائدی است که در تکوین پدید آورده است و به طور قهری انسان را در بر می گیرد . ( عدل الهی /154)
ایشان معتقد است فرمول اصلی آفرینش جهان فرمول تضاد است و دنیا جز مجموعه ای از اضداد نیست هستی و نیستی، حیات و موت، بقا و فنا، سلامتی و بیماری، پیری و جوانی، خوشبختی و بدبختی و به قول سعدی گنج و مار، گل و خار و غم و شادی بهمند ( همان /164)

سخن پایانی

در این مقال تلاش شد تا بعضی از کارکردهای کلامی نظریه عدالت از منظر متکلم معاصرمان شهید مطهری تبیین گردد. گرچه بحث از عدالت بسیار گسترده تر از آن است که بتوان با این حجم محدود، همه زوایای کلامی آن را بیان کرد. لذا توجه عمده ما تنها به چند محور کلی صورت گرفته است که توجه آن عزیز سفر کرده را به خود جلب کرده بود. رویکرد و رهیافت استاد به نظریه عدالت نظام آفرین و مبنایی است به گونه ای که توانسته است بسیاری از مسائل کلامی در خداشناسی، دین شناسی، انسان شناسی، مبانی اخلاقی و مانند آن را بر نظریه عدالت استوار گرداند .

منابع:

1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه .
3. عدال الهی، مرتضی مطهری، صدرا، تهران، مرداد. 77.
4. مجموعه آثار استاد شهید مطهری ، جلد 1، صدرا، تهران ، مرداد 68.
5. یادداشت های مرتضی مطهری ، جلد 6 ، صدرا، تهران .
6. مجموعه آثار استاد مطهری ، جلد 8، صدرا، تهران، بهمن 76.
7. مجموعه آثار استاد مطهری ، جلد 3، صدرا ، تهران، فروردین 72.
8. فطرت، مرتضی مطهری ، صدرا، تهران 76.
9. مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، مرتضی مطهری، صدرا، تهران ، بی تا.
10. اسلام و مقتضیات زمان، مرتضی مطهری ، صدرا ، تهران، اردیبهشت 76.
11. مجموعه آثار استاد مطهری، جلد 16، صدرا، تهران، مرداد. 77.

منبع: اشراق اندیشه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط