تكنولوژى تحقيق و پژوهش
اشاره:
ج) تجزيه و تحليل مسأله (تبديل مسألهى كلى به مسألهى پژوهشى)
چند نكته كلى در زمينه تجزيه و تحليل مسأله:
2. خلاقيت و جوشش فكرى قابل پيش بينى نيست و زمان و مكان ندارد، از اين رو سعى كنيد هر نوع سؤالى كه پيرامون مسأله به ذهن شما خطور مىكند را به سرعت يادداشت كنيد.
3. تجزيهى مسأله، كار زمان برى است؛ لذا زمان كافى به اين امر اختصاص دهيد.4. ذهن خود را بسته و محدود نكنيد، بلكه آن را آزاد بگذاريد و در عين حال بر مسأله متمركز سازيد.
5. سؤال يا مسایل عجيب و غريب را ناديده بگيريد، آنها را يادداشت كنيد.
6. در يادداشت اوليه، از مدل خورشيدى بهره بگيريد، تا ذهن شما را بيشتر فعال سازد و به كار شما نيز جنبهى عينيت ببخشد.
7. در حين فرآيند به دنبال سازمان دهى و مرتب سازى سؤالات نباشيد.
8. در هر زمينهاى كه علاقه داريد، تجزيه را ادامه دهيد. مسألهى كلى همانند مواد شيميايى است كه قابل تجزيه به مولكول هاست و مولكولها نيز به اتمها تجزيه مىشوند. مهمترين اقدام در فرآيند تجزيه اين است كه به ريزترين سؤالات يا در واقع به سؤالات اتمى دست بيابيم.
9. از انواع سؤالات از جمله سؤالات توصيفى و تعريفى(چيست؛ چگونه است؛ چه رابطهاى وجود دارد و چه تفاوتى وجود دارد؟) و سؤالات تبيينى و توجيهى (چرا و به چه دليل و ...؟) استفاده كنيد.
10. براى تكميل تجزيه از تجارب و انديشههاى ديگران نيز استفاده كنيد و از منابع و در صورت امكان از افراد مختلف استفاده كنيد.
11. پس از تكميل تجزيه اوليه به صورت خورشيدى، به سازماندهى و مرتب سازى مسألههاى تجزيه شده بپردازيد(1).
مثلا در موضوع «ايمان» مسألهى «آثار و كاركردهاى ايمان» را براى پژوهش انتخاب مىكنيم. از آن جا كه اين مسأله نيز كلى و گسترده مىباشد، آن را به مسایل ريزترى تجزيه مىكنيم به عنوان نمونه نقش اميد بخشى ايمان را به عنوان مسألهى اصلى پژوهش انتخاب مىكنيم. با توجه به موارد كلى و تجزيه آن ها به مسایل و موضوعات ريزتر، آنها را به شكل ذيل و به صورت طرح درختى سازمان دهى و مرتب سازى مىكنيم:
مدل طرح درختى مسألهى "ايمان":
هر يك از مسایل كلىتر قابل تجزيه بيشتر و قابليت ريزتر شدن را دارند.
د)تعيين مسألهى پژوهش
تعيين مسألهى پژوهشى در پژوهشهاى دينى، به ويژه از نوع پژوهشهاى اسناد و مداركى كه به صورت توصيفى انجام مىگيرد، بايد سؤالات اصلى و فرعى پژوهش مشخص گردد. به عبارت ديگر، تا جايى كه امكان دارد بايد سؤالات را به صورت جزیى و ريز تبديل نمود.
با تعيين مسألهى پژوهشى و تجديد سؤالات آن، زمينه براى انجام اقدامات بعدى پژوهشى(تعريف و شناخت مسأله) فراهم مىشود و اين امكان به وجود مىآيد كه در مسألهى پژوهشى انتخاب شده تغييراتى به وجود بيايد.
ه)ارزيابى اوليه از مسألهى انتخاب شده
و)شناخت و بيان مسألهى پژوهش
به طور كلى بعد از انتخاب مسأله، پژوهش دو مرحلهى اساسى دارد:
1. مرحلهى تشخيص و شناخت مسأله
2. مرحلهى حل مسأله
حل مسأله در صورتى ممكن خواهد بود كه آن را خوب بشناسد و تعريف كند، به همين دليل يكى از گامهاى اساسى پژوهش و در عين حال سختترين مراحل، مرحلهى شناخت مسأله است. با شناخت مسأله، مىتوان ابزار ها، منابع و روشن مناسب حل آن را به دست آورد.
براى شناخت مسألهى پژوهشى، امورى بايد مورد شناسايى دقيق قرار گيرد كه در ذيل به برخى از آنها اشاره مىشود:
1. تعريف مسألهى پژوهش
البته بايد توجه داشت كه معمولا در علم منطق، هدف از تعريف يك واژه يا يك مسأله، يا شناختن و تبيين ذات و ماهيت آن واژه و يا بازشناختن آن مفهوم و مسأله و مفاهيم است.
هدف نخست، مربوط به مفاهيم ماهوى است و امورى كه واقعيت عينى نداشته يا از سنخ ماهيات نيستند و مفاهيم مربوط به آن ها، مفاهيم اعتبارى(معقولات ثانيه) هستند كه در هدف مزبور متصور نيست. گذشته از اين، در مورد ماهيات عنى نيز دست يافتن به هدف نخست، كارى دشوار است و بدين جهت، غالب تعاريف در پژوهش هاى دينى، برآورندهى هدف دوم مىباشند؛ بنابراين پژوهشگر نيز بايد به اين مهم توجه داشته باشد تا در تعاريف مسایل دچار خلط نشود.
2. شناخت زمينهى علمى يا عملى مسأله
3. شناخت ابعاد و جوانب مسأله
4. شناخت اهداف پژوهش
5. شناخت پيشينهى پژوهش
برخى از مهمترين فوايد پيشينه شناسى عبارتند از:
1. بررسى پيشينه، زمينهى قبلى و موقعيت فعلى مسألهى پژوهشى را مسشخص مىكند. پژوهشگر از اين طريق با خاستگاه و چگونگى ظهور مسأله، روند و مراحل تحول و تطور آن آشنا مىشود.
2. آشنايى با پژوهشهاى قبلى در هر مسأله، موجب آشكار شدن زواياى مبهم مىگردد و از طرفى از دوباره كارى و تكرار جلوگيرى مىكند.
3. آشنا شدن با تجارب ديگران و بهره گيرى از آن در زمينهى منابع، روش، شيوه ارزيابى و نقد و غيره از جمله فوايد ديگر پيشينه شناسى است.
4. يكى از فوايد پيشينه شناسى، مشخص ساختن جايگاه پژوهش جديد است. براى اين كه يك پژوهش بتواند در فرآيند جمعى توليد دانش شركت كند، بايد رابطهى آن با پژوهشهاى قبلى مشخص گردد. از اين روست كه هر پژوهشى بايد از جايى شروع شدو كه پژوهشهاى ديگران به آن جا ختم شده است تا روند روبه رو رشد دانش به مسير خود ادامه دهد.(5)
فرآيند بررسى پيشينهى پژوهش
1.شناسايى منابع
اولين مرحله در بررسى پيشينه شناسى، شناسايى منابع مطالعات قبلى در زمينه مسألهى پژوهشى است. در اين مرحله اقدامات ذيل انجام مىگيرد:
الف) مشخص ساختن واژگان كليدى مرتبط با مسألهى پژوهشى (اعم از واژههاى اصلى، فرعى، متشابه و حتى متضاد و...)
ب)جستجوى منابع از راه كليد واژههاى ياد شده به صورت دستى و رايانه اى.
انواع منابع
-منابع دست اول دينى:شامل قرآن كريم و اولين منابع روايى مكتوب.
-منابع دست اول تاريخى: منابعى كه نويسنده آن يا شاهد مستقيم حوادث و جريانات بوده است و يا اين كه از كسانى كه ديهاند يا شنيده اند، دريافت نموده است.
-منابع دست اول علمى: تمامى آثار اعم از مقاله، رساله و كتابهايى كه گزارش پژوهش يك پژوهشگر است.
اما منابع دست دوم در هر زمينه به تمام منابعى گفته مىشود كه به وسيلهى منابع دست اول نوشته شده اند. منابعى همانند كتابهاى درسى،مقالات دايرهى المعارفى و كتابهايى كه به سازمان دهى و جمع آورى آرا و انديشهها مىپردازند، منابع دست دوم به حساب مىآيند.(6)
لازم به ذكر است كه دست اول بودن يا دست دوم بودن منابع تابع مسألهى پژوهشى و هدف تحقيق نيز مىباشد. مثلا منبع دست اول در مسألهى«جايگاه عقل در آيات»خود قرآن كريم مىباشد، اما كتب تفسيرى يا روايى به عنوان منبع دست دوم مورد بررسى قرار مىگيرند. يا مثلا اگر موضوع تحقيقى عبارت باشد از «عقل در تفسير الميزان» در اين صورت كتاب تفسى الميزان نسبت به موضوع مذكور، منبع دست اول خواهد بود، زيرا پژوهش به طور مستقيم و بدون واسطه با منبع ياد شده ارتباط دارد؛ اما منابع تفسيرى ديگر كه شاگردان علامه نوشتهاند نظير «تفسير تسنيم» آيت الله جوادى آملى نسبت به موضوع مذكور، منبع دست دوم است؛ زيرا نگارنده به طور غيرمستقيم و با واسطه، مطالبى را دربارهى عقل، به ايشان نسبت داده شده است. البته اگر موضوع تحقيق و پژوهش «عقل از ديدگاه آيت الله جوادى آملى» باشد، در اين صورت تفسير تسنيم، جزی منابع دست اول خواهد بود، زيرا به طور مستقيم و بدون واسطه، بيان كنندهى ديدگاه ايشان دربارهى اين موضوع است. بنابراين دست اول و دست دوم بودن منابع به تناسب موضوع سنجيده مى شود.
2. گزينش و طبقه بندى منابع
پس از شناسايى منابع، مرحله بررسى ابتدايى آنها فرامى رسيد كه از اين طريق، منابع نامربوط شناسايى شده حذف مىشوند.
3. تهيهى يادداشت كتاب شناسى از منابع گزينش شده (يادداشت فهرست تمام منابع و سپس يادداشت كتاب شناسى توصيفى از منابع اصلى)
4. مطالعهى منابع اصلى و مهم
5. نقد و بررسى منابع اصلى پيشينه
يكى از اهداف پيشينه شناسى، شناخت كمبودها و ضعفهايى است كه در زمينهى مسألهى پژوهشى وجود دارد. از اين رو در كتاب شناسى و معرفى پيشينهها پژوهشگر بايد به نقد آنها نيز بپردازد.
6. تنظيم گزارش پيشينهى پژوهش
در اين گزارش بايد وضعيت دانش موجود در زمينهى مسألهى پژوهشى و كمبودهاى آن بيان گردد و از اين طريق اهميت و ضرورت پژوهش در مسأله نيز ياد آورى شود.7. شناخت راه حل مسأله (روش پژوهش)
تهيه و تدوين طرح پژوهشى (طرح هندسى تحقيق)
پس از انتخاب و شناخت مسألهى پژوهشى، نوبت نوشتن طرح پژوهش مىباشد. طرح پژوهش، سندى است كه ضمن معرفى مسألهى پژوهشى، روش و برنامهى اجرايى پژوهش را نيز مشخص مىنمايد. به عبارت ديگر، برنامهى اجرايى پژوهشگر كه بيان كنندهى دور نماى تحقيق و تعيين كنندهى جهت پژوهش در مراحل مختلف است، طرح پژوهشى ناميده مىشود. تدوين طرح فوايد زيادى دارد كه در ذيل به برخى از مهم ترين آنها اشاره خواهيم كرد:
1. امكان ارزيابى از پژوهش و توانايى پژوهشگر؛ 2. جلوگيرى از اتلاف وقت؛ 3. مشخص شدن ترتيب انجام فعاليتها و روشن ساختن پيشرفت گام به گام مراحل كار؛ 4. مشخص ساختن حوزهى مطالعه و جستجو؛ 5. نشان دادن ربط منطقى اجزاى تحقيق؛6. سامان بخشى به نوشته و تحقيق؛ 7. امكان زمان بندى انجام تحقيق؛ 8. داشتن چشم انداز قابل پيش بينى براى اجراى يكايك بخش ها.
عناصر و ساختار طرح پژوهش
1. معرفى مسألهى پژوهشى (سؤال اصلى پژوهش)؛
پی نوشت :
1. ر.ك: طرقى، مجيد، درسنامه روش تحقيق، ص 65-66.
2. استخراج موضوعات و مسایل مختلف در مدل خورشيدى و مدل درختى، بدون هيچ گونه مطالعه قبلى تنظيم شده و صرفا با كمى تأمل و دقت اوليه ارایه شده است و لذا با كمى تأمل و دقت بيشتر قابل ريزتر شدن و گسترش ابعاد بيشترى خواهد بود.
3. ر.ك: طرقى، همان، ص 68.
4. همان، ص 70.
5. همان، ص 71.
6. همان، ص 72.