اسرار و آداب اعتكاف

با فرارسيدن ماه شريف رجب و روزهاى ،۱۳ ۱۴ و ۱۵ آن كه «ايام البيض» نام گرفته، در رسانه هاى مختلف سخن از اعتكاف بسيارى از انسان هاى خداجو و شيفته- به ويژه جوانان حوزوى و دانشگاهى- مطرح مى شود و درپى آن پرسش هاى گوناگونى براى نسل نو و برخى از ناآشنايان با مفاهيمى اين چنين و آدابى عبادى با شرايطى آن چنان پديد مى آيد كه گاه از فلسفه اين عمل و آثار آن سوال كرده و گاهى نسبت به همان رهبانيت، گوشه گيرى و دور ماندن از مسايل مهم جامعه- كه ارزشى
چهارشنبه، 23 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسرار و آداب اعتكاف
اسرار و آداب اعتكاف
اسرار و آداب اعتكاف

نويسنده:حجت الاسلام احمد لقمانى

طليعه

با فرارسيدن ماه شريف رجب و روزهاى ،۱۳ ۱۴ و ۱۵ آن كه «ايام البيض» نام گرفته، در رسانه هاى مختلف سخن از اعتكاف بسيارى از انسان هاى خداجو و شيفته- به ويژه جوانان حوزوى و دانشگاهى- مطرح مى شود و درپى آن پرسش هاى گوناگونى براى نسل نو و برخى از ناآشنايان با مفاهيمى اين چنين و آدابى عبادى با شرايطى آن چنان پديد مى آيد كه گاه از فلسفه اين عمل و آثار آن سوال كرده و گاهى نسبت به همان رهبانيت، گوشه گيرى و دور ماندن از مسايل مهم جامعه- كه ارزشى برتر از عبادت فردى داشته و پيشوايان معصوم (ع) بر آن تأكيد فراوانى كرده اند- ابهام هايى به ميان مى آيد. و از آن سو برخى، اعمالى اين گونه را موجب عقب ماندن حركت جامعه از سرعت بسيار كاروان تمدن و پيشرفت جهانى مى شمرند كه هدر دادن يك دقيقه آن را ضايعه اى بى جبران دانسته و از آن اجتناب مى كنند!

«اعتكاف» يعنى چه؟

«اعتكاف» از ماده «عكف» به معناى رويكردن به چيزى همراه با توجه و مراقبت، التزام به يك مكان و اقامت در آن و اقبال به امر مهمى از سر بزرگداشت و تعظيم است(۱).
با نگاهى همه سويه مى توان اين گونه تعريف كرد كه: «اعتكاف اقامت كردن در محلى با انگيزه بزرگداشت و اهميت آن و توجه و مراقبت به آرمانى به گونه اى كه مانع از اشتغال به امور ديگر شود.» (۲)
اين واژه نه بار در قرآن مجيد مطرح شده كه در مورد آن «عبادت مخصوص در مسجد» است.
آن گاه كه خداوند ]با اشاره به سابقه ديرينه اعتكاف در شرايع گذشته[، دو پيامبر خود را مأمور تطهير و پاكسازى براى برگزارى هر چه بهتر اين عبادت ويژه مى كند.
«واذ جعلنا البيت مثابه للناس... و عهدنا ابى ابراهيم واسماعيل ان طهرا بيتى للطائفين و العاكفين و الركع السجود.» (۳) و در سخنى ديگر اشاره به حكمى از اعتكاف مى نمايد: «ولاتباشر- و هن و انتم عاكفون فى المساجد (۴)»

پيشينه اعتكاف

«عبوديت، بندگى و شيوه ارتباط انسان با پروردگار هستى، آرمان مشترك تمام شرايع آسمانى بوده است، از اين رو قرآن كريم اديان توحيدى را در اصول معارف و برنامه هاى برتر، مشترك دانسته و همگى را مكمل يكديگر معرفى مى كند و قله قدس و بلنداى بندگى را «اسلام» مى داند (ان الدين عندالله الاسلام).
بى شك اين ويژگى چشمگير -كه نشان بينش عرشى و جلوه هاى جاودان در انسان است- با تنهايى به خلوت و جدا شدن از صحنه پرغوغاى زندگى و اجتماع آسان تر فراهم مى شود. بدون آن كه پرداختن به عبادت و حضور در خلوت موجب بى توجهى به مسووليت هاى اجتماعى و يا پديد آمدن نگرش منفى نسبت به مردم ايجاد كند.
اين مهم موجب گرديده كه پيش از اسلام و در زمان حضرت ابراهيم و اسماعيل(ع) اين دو پيامبر والامقام مأموريت يابند خانه كعبه را براى معتكفان آماده ساخته و پاكيزه نمايند.
با نگاهى از سرپژوهش در كتاب هاى مقدس چون تورات و انجيل يا عهد قديم و جديد نيز مى توان اشاراتى بر عباداتى همراه با خلوت نشينى و جدايى از اجتماع يافت.(۵)
گرچه در مسيحيت اين پديده با نام «رهبانيت» رايج گرديد كه در آن پرهيز از دنيا و پرداختن به عبادات و امور اخروى يگانه آرمان آسمانى آن محسوب مى شود اما اين شيوه از تعاليم حضرت مسيح (ع) نبوده و تنها گروهى از مسيحيان براى رضاى پروردگار خود، دست به اين عمل زدند و براى مصون ساختن خويش از دست ستمگرانى چون «ديسيوس» يا «دقيانوس» به غارها و معبدها روكرده و هيچگاه آز آن خارج نمى شدند. (۶)
جامعيت آموزه هاى آسمانى اسلام چنان است كه رسول اكرم (ص) با توجه به آثار تخريبى رهبانيت، ابتدا «رهبانيت منفى» را مردود دانسته، سپس فرمود: «الاتكاء فى المسجد رهبانية العرب، ان المؤمن مجلسه مسجده و صومعته بيته (۷)» رهبانيت عرب (و مسلمانان)، تكيه دادن در مسجد است. همانا جايگاه نشستن مؤمن مسجد بوده و صومعه اش خانه اوست.
با اين سخن «رهبانيت مثبت» كه عبادتى خالصانه و عارفانه همراه با توجهى جامع و عالمانه به مسايل اجتماعى، سياسى، فرهنگى و حتى مادى جامعه است پذيرفته شده تا معتكفان با تقويت روحانيت و معنويت خويش، نيرويى برتر يافته، با اميد و ايمان و اطمينان والايى در عرصه هاى مختلف حضور يابند و آنگاه كه دفاع از كيان دين و عظمت دين باوران به ميان آيد، چونان آن حضرت (ص) كه عاشق ديرينه عبادت و اعتكاف بود با پديد آمدن جنگ بدر، اين عمل را رها كرده و به جنگ پرداخت. (۸) گرچه پيامبر(ص) و تمامى پيشوايان پاك و تابناك از هر فرصتى براى خلوت خويش با خداى خود استفاده مى كردند تا راه رهبرى خود و پيروى ارادتمندان را با روشنانى اشك و نورانيت نوا و نغمه و زمزمه به درگاه خداوند هموار و همراه سازند. (۹)

حكمت اعتكاف و اسرار آن

آرمان اصلى اسلام، پرورش، رشد و شكوفايى جلوه هاى ارزشى و الهى نهفته در وجود انسان هاست.
پروردگار حكيم، فلسفه بعثت رسولان خود را نخست «تزكيه» سپس «تعليم و تربيت» بيان فرموده تا نوسازى ها و بازسازى هاى اخلاقى و روحى به بسترى بايسته و شرايطى شايسته و هدفمند جهت كمال و تكامل حقيقى پديد آورد و «مقام آدميت» را نصيب افراد سازد.
در اين عرصه سرنوشت ساز گرچه تمامى اعمال انسان با رنگ اخلاص، خداگونه گشته و عبادت خواهد بود، اما آن دسته از فعاليت هاى عبادى كه به طور مستقيم در راستاى پرستش و اظهار خضوع و بندگى در برابر خالق مهربان باشد، افزون بر نقش ژرف و پويا در تربيت انسان و پالايش او از ناپاكى هاى روحى، اعتدال، سلامت و سعادت آدمى را در فعاليت هاى پرمخاطره زندگى تأمين مى سازد.از اين رو بريدن از افراد و جدايى از جامعه به همان مقدار ناپسند و مذموم است كه غفلت از ارزش هاى انسانى و فروافتادن در فعاليت هاى مادى و دنيايى. بى شك فرصت هاى زرينى كه در روز، هفته، ماه و يا در سال پديد مى آيد و در آيينه معارف دينى زمان مناسب و شايسته اى جهت ارتباط با پروردگار معرفى شده، زمينه ساز اعتدال، بازنگرى تأثيرآفرين و روشنى بخش امروز و فرداى انسان خواهد بود كه اعتكاف در اين ميان نقشى بس سرنوشت ساز، پردامنه و ماندگار خواهد داشت.
چنين نگرشى موجب گرديده كه اميرمومنان على (ع) بفرمايد:
«الا نفراد راحة المتعبدين» (۱۱)؛ خلوت گزيدن، آسايش عبادتگران است.
و يا «فى الانفراد العبادة الله كنوز الارباح» (۱۲) در خلوت گزيدن براى عبادت خدا گنجينه هاى سودمندى خواهد بود.
فرصتى براى تفكر، حضورى ملكوتى در مسجد، تقويت اراده، بازبينى دوباره گذشته و نگرشى نو به راه و رويه آينده از آثار جاودان، روشنى گستر و آينده ساز اعتكاف بوده(۱۲) كه سبكبارى و سبكبالى روح و روان پس از حضور در جامعه از آثار غيرقابل توصيف آن خواهد بود و برتر از تمامى پيشرفت هاى مادى و ناپايدار زندگى محسوب مى شود.

پی نوشت :

۱- الصحاح، ج ۴ ص ،۱۰۴۶ لسان العرب، ج ۹ ص ،۲۵۴ عريب القرآن، ص ۳۴۳.
۲- الفردق القويه، ج ،۱ ص ۳۶۸.
۳ و ۴- بقره، ،۱۲۵ ۱۸۷.
۵- سفر عاموس: ۵/،۲۱ سفريئيل:
۱/،۱۴ سفراشعيا ۱۰/۱۳ با سفر نحيا: ۱۴۸.
۶- ر.ك: مجمع البيان: جلد ۹- ص۳۶۶.
۷- اصول كافى- ج ،۲ ص ۶۶۱.
۸- فروع كافى- ج ،۴ ص ۱۷۵.
۹- روضه كافى- ج ،۸ ص ۱۲۸.
۱۰- غررالحكم- ص ۶۶۱.
۱۱- غررالحكم- ص ۶۶۱.
۱۲- اعتكاف در خلوت انس- ص ۴۵.

منبع: روزنامه جوان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.