بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام (1)

انقلاب اسلامی ایران به دلیل جاذبیت در شعارها، اهداف، روشها، محتوا و نتایج حركتها و سابقه مشترك دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقه ای و بین المللی، پدیده ای اثر گذار در جهان اسلام بوده است. این مایه های اثربخش به طور طبیعی و یا ارادی و برنامه ریزی شده و از طریق كنترلهایی چون ارگانهای انقلابی سازمانهای رسمی دولتی و اداری، ارتباط علمی و فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی، در كشورهای مسلمان بازتاب یافته و دولتها و جنبشها و سازمانهای دینی را در آن جوامع به
چهارشنبه، 23 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام (1)
بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام
بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام (1)

نويسنده: منوچهر محمدي
انقلاب اسلامی ایران به دلیل جاذبیت در شعارها، اهداف، روشها، محتوا و نتایج حركتها و سابقه مشترك دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقه ای و بین المللی، پدیده ای اثر گذار در جهان اسلام بوده است. این مایه های اثربخش به طور طبیعی و یا ارادی و برنامه ریزی شده و از طریق كنترلهایی چون ارگانهای انقلابی سازمانهای رسمی دولتی و اداری، ارتباط علمی و فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی، در كشورهای مسلمان بازتاب یافته و دولتها و جنبشها و سازمانهای دینی را در آن جوامع به درجات مختلف متأثر كرده است.
امروزه نه تنها علاقمندان و شیفتگان انقلاب اسلامی؛ حتی دشمنان و مخالفان انقلاب تردیدی ندارند و معترف اند كه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در سال 1357 ش (1979 م) نقطه عطف مهمی نه تنها در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی جهان اسلام و حتی جهان بشریت بوده است.
این انقلاب از یك طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهی پایان داد و به رغم پیش بینیها ـ ایجاد یك نظام لیبرال ـ دموكراسی مشابه آنچه در غرب یا كشورهای جهان سوم مانند هندوستان وجود دارد، یا دیكتاتوری های مستبد كمونیستی ـ و در كمال شگفتی ناظران و اندیشمندان جهانی، نظامی بر پایه ارزشهای اسلامی و مذهبی بعد از گذشت هزار و چهارصد سال از ظهور اسلام و نداشتن نمونه ای در عصرهای گذشته مستقر شد و توانست به مدت ربع قرن ـ با وجود همه مشكلات، توطئه ها و فشارهای خارجی و داخلی دوام آورد، استحكام یابد و كارایی خود در دنیای مدرن متكی بر سكولاریزم و لائیزم را به اثبات برساند.
از سوی دیگر این انقلاب به چند قرن خمودی و انحطاط تمدن اسلامی خاتمه داد و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مكتب اسلام شد و بازار همه ایسمهای وارداتی ـ اعم از ناسیونالیزم، لیبرالیزم، سوسیالیزم و... ـ را كساد كرد و به جای آن نوعی شیفتگی و بازگشت به افكار و اندیشه های اسلامی به ویژه در نسل جوان، به وجود آورد. پس از انقلاب اسلامی، دولتهای اسلامی به درجات متفاوتی احساس كرده اند برای دوام خود نیازمند نوعی مشروعیت دینی و مردمی اند، لذا هر دولت به شكلی برای رفع این نیاز واكنش نشان داده است.[1] ملتهای مسلمان نیز نوعا به این نتیجه رسیده اند، كه نقشی در قدرت و مشروعیت دارند، لذا هر كدام به فراخور درك خویش تلاش كرده اند از حقوق و مزایای این توانمندی بهره مند شوند و مطالبات بیشتری مطرح نمایند. امروزه نهضتهای آزادی بخش غیراسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و نهضتهای اسلامی اصول گرا به سرعت رشد كرده. قدرت یافته است و در واقع حرف اول را در تحولات سیاسی اجتماعی معاصر منطقه می زنند.
بی تردید احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم جدیدی پیدا كرد و از مرحله نظر به عمل و واقعیت رسید. اگر چه از حدود یك قرن قبل اندیشمندانی چون سید جمال الدین اسدآبادی در جهان اسلام ظهور كردند كه ندای بازگشت به اسلام و رویارویی با فرهنگ غرب را سر می دادند و در این مسیر نهضتها و گروههایی نیز شكل گرفت؛ پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان ثابت كند بازگشت به اسلام تنها یك خیال نیست و می تواند واقعیت هم داشته باشد. می توان ادعا كرد اولین بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از شكل گیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اقتدار آن در رویارویی با بحرانها و توطئه های گوناگون، به خصوص در تقابل با دنیای قدرتمند غرب، بود كه روز به روز بر امید و اعتماد مسلمانان جهان افزود و آنها را نسبت به بازگشت به عصر شكوهمند اسلامی امیدوارتر كرد. در واقع آنچه آرنولد توین بی در كتاب تمدن در بوته آزمایش در سال 1949 پیش بینی كرده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی عینیت یافت.
پان اسلامیسم خوابیده است، با این حال ما باید این امكان را در نظر داشته باشیم كه اگر پرولتاریای جهان (مستضعفین) بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزد و خواستار یك رهبری ضد غربی شود، این خفته بیدار خواهد شد. بانگ این شورش ممكن است در برانگیختن روح نظامی اسلام و حتی اگر این روح به قدر خفتگان هفتگانه در خواب بوده باشد اثر روحی محاسبه ناپذیری داشته باشد. زیرا ممكن است پژواك های یك عصر قهرمانی را منعكس سازد. اگر وضع كنونی بشر به یك جنگ نژادی منجر شود اسلام ممكن است بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام كند[2]
البته میزان تأثیر و بازتاب انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یكسان و یك نواخت نبوده؛ بلكه با توجه به قرابتهای فكری، فرهنگی و جغرافیایی درجه تأثیر آن متفاوت بوده است و چون این انقلاب بر پایه تعالیم دین اسلام و مكتب اهل بیت به پیروزی رسید، زمینه تأثیر گذاری آن با توجه به همین امر متفاوت بود.

الف ـ بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان

انقلاب اسلامی بر مسلمانانی كه پیرو مكتب اهل بیت بودند ـ شیعیان جهان ـ تأثیر فوق العاده و شگفتی گذاشت. می توان ادعا كرد جایگاه شیعیان جهان را از حاشیه به مركز ثقل تحولات جهان اسلام منتقل كرد. شیعیانی كه در طول چند قرن همواره در اقلیت و آماج حملات شدید تبلیغاتی، به ویژه توسط حكام و خلفای بلاد اسلامی، بودند و با تكیه بر اصل تقیه حتی از بروز اندیشه های خود هراس داشتند، با این پیروزی جانی دوباره گرفتند و در صف اوّل مبارزه با امپریالیسم و استكبار ایستادند.
شرق شناسان و اسلام شناسان غربی كه تا این زمان توجه چندانی به مكتب تشیع نداشتند و اسلام را از دریچه اكثریت می دیدند و مطالعات و تحقیقات خود را بیشتر بر پایه شناخت اسلام از دیدگاه اهل سنت و جماعت قرار داده بودند، ناگهان متوجه این غفلت بزرگ شدند و احساس كردند در شناخت مكتب تشیع دچار ابهام شدیدی اند. در همین راستا بود كه مسیر تحقیقات خود را تغییر دادند و با تشكیل كنفرانسها و سمینارهای مختلف و متعدد و انتشار مقالات و كتب گوناگون تلاش وسیعی را برای شناخت بهتر این مكتب آغاز كردند.
به جرأت می توان ادعا كرد كه شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان كه قبلاً معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا كرد و گرایش به درك اسلام از دید مكتب تشیع بیشتر شد. اگر چه آمار دقیقی در دسترس نیست؛ اطلاعات موجود گویای این واقعیت است كه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد كسانی كه از دریچه مكتب اهل بیت به دین اسلام گرویده اند، به طور چشمگیری افزایش یافته است؛ در حالی كه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرفا كسانی اسلام را از این مسیر انتخاب می كردند كه در اثر آشنایی و برخورد تصادفی با ایرانیها یا شیعیان تحت تأثیر قرار می گرفتند.
این امر حتی در مورد تغییر مكتب از مكاتب چهارگانه اهل سنت به مكتب جعفری هم صدق می كند بدین معنا كه شمار قابل توجهی از اهل سنت در اثر پیروزی انقلاب اسلامی علاقه جدی به شناخت واقعیتهای مكتب تشیع پیدا كردند و به دنبال یافتن رموز و ساز و كاری بودند كه در اثر آنها انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و توانست نظامی را تأسیس كند كه در آن ارزشهای اسلامی حاكم باشد. طبق اطلاعات به دست آمده، تنها در نیجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از ده میلیون نفر به پیروان مكتب تشیع افزوده شده است. در بسیاری از جوامع اسلامی همچون مالزی، اندونزی در خاور دور هم كه قبل از پیروزی انقلاب نامی و اثری از مكتب تشیع دیده نمی شد، به تدریج اقلیت شیعه شكل گرفت و جایگاه مطلوبی میان مكتبهای مختلف اسلامی پیدا كرد.
از همه مهم تر تأثیر و بازتاب عظیمی بود كه انقلاب اسلامی میان شیعیان لبنان به وجود آورد و آنها را كه با وجود داشتن اكثریت نسبی، در شرایط سیاسی و اجتماعی اسفناكی به سر می بردند، ناگهان بیدار كرد و از آنها كه جامعه لبنان به عنوان محرومین شناخته می شدند،[3] بمبهای متحركی ساخت كه توانستند در برابر اشغالگران، در مدت كوتاهی، پنج قدرت بزرگ غربی[4] را بدون دادن كوچك ترین امتیازی وادار به فرار از این كشور بنمایند و امروز در حقیقت حزب اللّه لبنان به عنوان نماد خارجی بازتاب انقلاب اسلامی چون ستاره ای می درخشد. لبنان نه تنها كانال حضور انقلاب اسلامی در كل جهان عرب است، بلكه مهم ترین كانال برای تاثیر بر مسئله قدس، فلسطین و منازعه اعراب و اسرائیل است. این سر پل همچنان فعال و پویاست و با خروج اسرائیل از جنوب لبنان پس از 22 سال، محرز شد كه حزب اللّه و مقاومت اسلامی كه بازوی انقلاب اسلامی به حساب می آیند، سهم اساسی در این امر داشتند.
چنانچه در تقارن یا توالی انقلاب اسلامی ایران، حركت سیاسی ـ اسلامی متشابهی در هر یك از كشورهای اسلامی اتفاق افتاده باشد، می توان این فرضیه را با قوت بیشتری بیان كرد كه این امر معلول انقلاب اسلامی بوده است. برای نمونه هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مردم عراق ـ به خصوص شیعیان ـ به صورت توده ای یا تشكیلاتی هیجانات و واكنشهای وسیعی، مشابه مردم ایران، نشان دادند كه می توانست ناشی از تأثیر انقلاب اسلامی باشد.[5]
عراق به عنوان یك كشور مهم عربی با اكثریت شیعی و قدرت نفتی، كانال مناسب دیگری برای حضور و صدور انقلاب اسلامی در جهان عرب بود.

پی نوشت:

[1] . رایت، رابین، شیعیان مبارزان راه خدا، ترجمه علی اندیشه، تهران، قومس، ص 174 ـ 175.
[2] . توین، آرنولد، بی تمدن در بوته آزمایش، ترجمه یعقوب آژند، تهران، مولی، 1362، ص 117.
[3] . امام موسی صدر اولین تشكّل ایجاد شده از شیعیان لبنان را حركت المحرومین نامید.
[4] . در سال 1356 و به‏دنبال حمله گسترده اسرائیل به خاك لبنان و اشغال بخشهایی از بیروت، چهار قدرت غرب (آمریكا، انگلیس، فرانسه و ایتالیا) در لبنان نیرو پیاده و پایگاههایی در غرب برای خود ایجاد كردند؛ اما در سال 1361 و به دنبال عملیات استشهادی نیروهای مقاومت اسلامی ناچار به ترك خاك لبنان شدند.
[5] . ملت‏های عربی و انقلاب اسلامی، وزارت ارشاد اسلامی، دفتر برنامه ریزی و هماهنگی تبلیغات خارجی، نشر بی تا، ص 12.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط