تربیت جنسى در اسلام (2)

کند وکاو در ویژگى ‏هاى تربیت جنسى در اسلام، جزیى از کل نظام تربیتى اسلام است. على الاصول آنچه درباره نظام تربیتى اسلام صدق مى ‏کند، درباره تربیت جنسى نیز صادق است. با وجود این، تربیت جنسى ویژگى ‏هایى دارد...
پنجشنبه، 1 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تربیت جنسى در اسلام (2)
تربیت جنسى در اسلام (2)
 

نویسنده: بهروز رفیعى
 
 
 
 
 

ویژگى هاى تربیت جنسى در اسلام

کند وکاو در ویژگى‏هاى تربیت جنسى در اسلام، جزیى از کل نظام تربیتى اسلام است. على الاصول آنچه درباره نظام تربیتى اسلام صدق مى‏کند، درباره تربیت جنسى نیز صادق است. با وجود این، تربیت جنسى ویژگى‏ هایى دارد:
1 ـ تربیت جنسى در اسلام ربّانى است؛ یعنى این جنبه از تربیت اسلامى نیز آبشخور الهى دارد و مربى و متربى در پرداختن به آن، مکلف و مأجورند. در این فرآیند تربیتى، مربى مسلمان پیوسته در تلاش است تا رفتار جنسى را نیز رنگ عبادى دهد و خشنودى خداوند را نیز بجوید.
2 ـ تربیت جنسى در اسلام، انسانى است؛ چرا که در این نظام تربیتى همواره بر کرامت و حرمت و قداست انسان تأکید مى‏شود. بنابراین افراد اجازه ندارند از سر شهوت، کرامت خود را زیر پا گذارندو انسانیت خویش را با خواست‏ها و تمایلات فرومایه آلوده سازند.
3 ـ تربیت جنسى از نگاه اسلام استمرار دارد و تاپایان عمر به درازا مى‏کشد؛ آنچه را خانواده و مدرسه مى‏سازند، رسانه‏هاى گروهى باید تقویت کنند و در سایر مراکز آموزشى استمرار یابد. استمرار در تربیت جنسى، شرط پیروزى است و بى آن تربیت کامل محقق نمى‏شود.
4 ـ واقع‏گرایى، ویژگى دیگر تربیت جنسى در اسلام است؛ اسلام در تربیت جنسى، به حقایق و گرایش‏هاى سرشتى انسان به امور جنسى توجه مى‏کند و نسبت به این میل انسانى رویکرد منفى ندارد وبا پندارهاى واهى، این حقیقت ذاتى آدمى را سرپوش نمى‏نهد و دگرگون جلوه نمى‏دهد و خواستار سرکوب آن نیست.
5 ـ آموزش گام به گام در تربیت جنسى، اصل دیگرى است که نظام تربیتى اسلام به آن توجه کرده است. رعایت اصل تدریج، لازمه طبیعى تربیت جنسى و همگامى با مراحل رشد متربى است.
اصل تدریج در تربیت جنسى مبتنى بر نکات زیر است:
الف) رعایت مراحل رشد جسمى و عقلى کودک و توجه به سطح ادراک او؛
ب) در نظر گرفتن جنسیّت. رشد جنسى دختر با پسر فرق مى‏کند و بنابراین لازم است، مربى مسایل جنسى را زودتر به دختر بیاموزد؛ حال آن که براى آموزش مسایل جنسى به پسر، فرصت بیشترى در اختیار دارد. دختر زودتر از پسر بالغ مى‏شود. کیفیت و کمیت آموزش جنسى تابع رشد عقلى است که در دختران و پسران وجود دارد.

مراحل رشد جنسى

اسلام تربیت جنسى را به سه دوره تقسیم کرده است که به بیان دو دوره آن مى‏پردازیم.
1- دوره اول کودکى که نزدیک به هفت سال است. در این دوره، کودک، بیشتر به بازى مى‏پردازد. در این دوره کودک از نظر اسلام رفتار و احساس جنسى ندارد. البته از سن چهار سالگى احتمال دارد برخى از نمونه‏هاى رفتار جنسى، از سر تقلید از حرکات و رفتار دیگران در کودک دیده شود، اما مسلم است که این کارها، ماهیت واقعى جنسى ندارد.
2- دوره پایانى کودکى که هفت و گاه هشت سال به درازا مى‏کشد و به بلوغ و نوجوانى مى‏انجامد. این مرحله پیش درآمد بلوغ است و کودک مى‏رود تا براى پذیرش تکالیف و هنجارهاى شرعى دوران بلوغ آمادگى پیدا کند.
در اسلام بر اهمیت تربیتى این دوره تأکید بسیار شده است، زیرا این دوره، آینده اخلاقى کودک را پى‏ریزى مى‏کند و اساس شکل‏گیرى زیر ساخت‏هاى شخصیتى کودک را تشکیل مى‏دهد. دلایل اهمیت این دوره از این قرار است:
الف) کودک به رشد عقلى مى‏رسد؛ ب) جنبه‏هاى بدنى، عاطفى، اجتماعى، اخلاقى و دینى وى رشد مى‏کند و کودک را براى پذیرش آموزش‏هاى شرعى آماده مى‏سازد؛
ج) این مرحله مناسب‏ترین مرحله براى آموزش جنسى است. در این دوره باید:
1 ـ به فراگیرى رفتار و آداب اسلامى اعم از جنسى و غیر جنسى بپردازد؛
2 - براى وا داشتن کودک به آموزش و پذیرش آداب و اخلاق اسلامى، بیشتر باید از تقویت و پاداش استفاده کرد.

تربیت اسلامى و اصلاح رفتار جنسى

نظام تربیتى اسلام، برنامه‏هاى دقیقى براى مهار میل جنسى دارد. از آن‏جا که این میل فطرى در شخصیت عبادى انسان اثر بسزایى دارد، اسلام بر مهار آن پافشارى مى‏کند و موجبات پاکدامنى و عفت آدمى را فراهم مى‏آورد.
اسلام، اصلاح رفتار جنسى را براى افراد بالغ مهم‏تر مى‏شمارد؛ چرا که افراد بالغ در خانواده، سرمشق رفتار جنسى کودکانند و بر رفتار و شخصیت جنسى فرزندان تأثیر مى‏گذارند.
اصلاح رفتار جنسى، مجموعه‏اى از برنامه‏ها و تدابیر و قواعد پیش گیرنده و یا درمان کننده در زمینه مسایل جنسى است که براى اصلاح و تغییر رفتار جنسى به کار مى‏رود.

اصلاح رفتار جنسى به منزله عمل عبادى

مربیان با فعالیت‏هاى مربوط به تربیت جنسى، شخصیت مسلمان را پاس مى‏دارند و او را به تعادل روانى ـ رفتارى مى‏رسانند و با حلال و حرام امور جنسى آشنا مى‏کنند. بنابراین، این کار عملى عبادى به شمار مى‏آید. پس اگر مربیان مسلمان به این امر نپردازند، گناهکارند و باید در برابر خداوند بزرگ پاسخگو باشند و در صورت اهتمام به آن، پاداش مى‏گیرند. اصلاح رفتار جنسى به وسیله مربیان به چند دلیل ضرورى است:
الف) ناآگاهى پدران و مادران و مربیان مسلمان از قواعد اسلامى تربیت جنسى؛
ب) کجرفتارى‏هاى جنسى در کودکان و نوجوانان، که پدران و یا مادران فردایند و ممکن است از راه ناهنجارى‏هاى رفتار جنسى آنان نسل آینده نیز تباه شود؛
ج) رشد و پرورش پاکدامنى و ایجاد ملکات اخلاقى.
اسلام براى تحقق تربیت درست جنسى در کودکان و نوجوانان، به دو طریق به والدین کمک مى‏کند:
الف) دگرگونى و بهبودى نگرش بزرگسالان به رفتار جنسى؛
ب) رنگ معنوى و عبادى بخشیدن به رفتار جنسى در نگاه بزرگسالان.

برنامه‏هاى اصلاح رفتار جنسى

براى اصلاح رفتار جنسى افراد، مى‏توان از دو روش استفاده کرد:
1) اصلاح وراثتى
2) اصلاح محیطى

روش نخست

اصلاح وراثتى به طُرق ذیل قابل اجراست:
1 ـ گزینش همسر خوب. فراخوانى اسلام به این کار، از آن روست که ازدواج در تشکیل خانواده، و تعیین ویژگى‏هاى شخصیتى افراد بسیار دخیل است؛ چرا که حالات مزاجى و عقلى و جسمى پدر و مادر در فرزندشان مؤثر مى‏افتد. بنابراین اسلام از ازدواج‏هاى بى‏تأمل و شتابزده برحذر مى‏دارد و از دختر و پسر مى‏خواهد پیش از گزینش کسى براى ازدواج، درباره او خوب کندوکاو کنند تا بعد پشیمان نشوند.
2 - شروط و آداب همبسترى. اسلام براى پاکى روحى و عقلى و جسمى پدر و مادر در موقع انعقاد نطفه، دستورها و هنجارهایى دارد که رعایت آنها سلامت فرزند را تأمین مى‏کند.
3 - شیر دادن. چنان که گذشت، شیر نقش برجسته‏اى در رشد شیرخوار دارد و این تأثیر گذارى از دو طریق است:
الف) ویژگى هاى شخصیتى شیر دهنده؛
ب) خوراک شیر دهنده.

روش دوم

روش دوم، معطوف به اصلاح محیط است که پیش از اشاره به آن، پاره‏اى از ملاحظات در خور توجه است:
الف) این قواعد، براى دوره کودکى دوم و بلوغ و نوجوانى است و مبیّن اهمیت تربیت جنسى در اسلام است؛
ب) این قواعد، هم، جنبه پیشگیرانه دارد و هم جنبه درمانى؛ بنابراین مربى مسلمان مى‏تواند از این قواعد براى تربیت در کودکىِ دوم بهره گیرد و مانع گرفتارى کودک به نابهنجارى جنسى شود و نیز مى‏تواند پس از بلوغ و نوجوانى، براى درمان نابهنجارى رفتار جنسى نوجوان از آنها سود ببرد.
ج) این قواعد، تنها در صورتى براى خانواده و جامعه داراى اثر مثبت است که همگى براى اجراى آنها در زندگى بکوشند؛ اما اگر پاره‏اى از نهادهاى اجتماعى از این کار سر باز زنند، رسیدن به هدف دشوار مى‏شود. با این حال، اهمیت ندادن برخى از نهادها به این مهم، عذرى براى سرباز زدن دیگران از انجام دادن آنها نمى‏شود.
د) لازمه اجراى این قواعد، رعایت اصل تفاوت‏هاى فردى در فرایند تربیت است؛ به ویژه تفاوت‏هاى میان دختران و پسران.
قواعد عملى که براى اصلاح رفتار جنسى از راه اصلاح محیط باید اعمال شود، بیشتر پیشگیرانه است. این قواعد عبارتند از:
1 ـ آموزش هنجارى شرعى به کودک ممیز؛
2 ـ اجازه گرفتن براى وارد شدن به محل استراحت پدر ومادر؛
3 ـ رعایت اصول پوشش از سوى پدر و مادر و فرزند؛
4 ـ پوشیده داشتن رفتار جنسى، به ویژه عمل زناشویى از کودک؛
5 ـ جدا کردن بستر و اتاق خواب فرزندان؛
6 ـ تأمین خانه مناسب براى زندگى؛
7 ـ دور نگه داشتن کودک از هر گونه عامل برانگیزنده جنسى، مثل نشاندن دختر بچه روى زانوى بیگانه، خوددارى پدر و مادر از معاشقه در حضور کودک، پرهیز افراد بالغ از بوسیدن کودکان جنس مخالف و ممیز، نخوابیدن کودکان در زیر رو انداز واحد، پرهیز از آراستن پسر به لباس زنان؛
8 ـ توجه کافى به پدیده بلوغ زودرس؛
9 ـ راهنمایى کودک ممیز براى بهره ورى درست از وقت خود، که از چند نظر اهمیت دارد:
الف) دور داشتن کودک از پرداختن به امورى که برانگیزنده گرایش جنسى است؛
ب) فراهم آوردن پرورش جسمى کودک و کسب مهارت‏هاى حرکتى چون شنا و...؛
ج) مطالعه مستمر و هدف دار براى پرورش فرهنگى و قدرت تفکر کودک؛
د) پرداختن به فعالیت‏هاى تفریحى؛
ه) پرورش روحیه دوستى میان کودکان و پرورش روحیات اجتماعى آنها؛
و) آموزش کودک براى بهره ورى بهینه از وقت و شکوفایى استعدادهاى کودک؛
10 ـ آشنا کردن کودک با امور حرام و حلال در زمینه مسایل جنسى؛
11 ـ ازدواج در اولین فرصت ممکن.

اصول تربیت جنسى افراد بالغ

نظام تربیتى اسلام دختر و پسر بالغ را به خود وا نمى‏گذارد و آنها را در انجام وظایف خود، به ویژه در حوزه مسایل جنسى راهنمایى مى‏کند.
اگر پدر و مادر و مربیان، افراد را براى ورود به دوره بلوغ آماده کرده باشند، فرد بالغ با تکالیف، مشکلات، شادى‏هاى و خوشى‏هاى بلوغ به شایستگى برخورد مى‏کند، اما، چنانچه براى این مرحله درست پرورش نیافته باشد، دچار مشکلات روحى مى‏شود و در انجام وظایف خود ناتوانى نشان مى‏دهد و اگر مربیان نتوانند هر چه زودتر به او کمک کنند، گرفتار مشکلات فراوانى خواهد شد.

بهداشت روانى و چیرگى بر غریزه جنسى

پیدایش نیروى جنسى در انسان، تحولى حیاتى است که فرد را براى پذیرش مسئولیت‏هاى تازه مهیا مى‏کند. اسلام این توانایى را ارج مى‏نهد و براى بهره‏گیرى درست و بهینه از آن، هنجارهایى عرضه مى‏کند تا گذشته از به کارگیرى این نیرو، از بهداشت روانى فرد هم محافظت شود. پاسخگویى درست به این نیاز، خواست اسلام است. هرگاه مسلمانى با عنایت به خواست اسلام، در پى پاسخ به میل جنسى خود برآید، آرامش مى‏یابد و بهداشت روانى او تأمین مى‏شود. از نگاه اسلام، بهترین راهکار ازدواج است؛ زیرا ازدواج، فرد را بر نیروى جنسى خود مسلط مى‏کند.
از این گذشته، از راه ازدواج است که نیروى جنسى پایه‏اى براى پاسخگویى به بسیارى از دیگر گرایشات سرشتى آدمى مى‏شود. خواست‏هایى چون اراده، خانواده، داشتن فرزند، عشق ورزیدن به دیگران و احساس محبوبیت. براى آن که ازدواج، به راستى بهداشت روانى زن و شوهر را حفظ کند، باید ویژگى‏هایى داشته باشد که از مهم‏ترین آنها، آگاهى زن و شوهر از قواعد روابط صحیح است. زن وشوهر باید روان‏شناسى یکدیگر را بدانند و خانواده را بر اساس اخلاق و تربیت اسلامى بنا نهند و با وظایف خود در برابر یکدیگر آشنا و در انجام آنها کوشا باشند.
اما گاه، ازدواج میسر نمى‏شود. اسلام در این گونه موارد، پاکدامنى و خویشتن دارى را لازم مى‏داند و دستور مى‏دهد پاسخ به غریزه‏ى جنسى را به آینده واگذاریم. اسلام براى حفظ عفت و پاکدامنى افراد، از مربیان مى‏خواهد در تربیت افراد از آغاز کودکى بکوشند، تا روح کودک با پاکدامنى خو بگیرد و در برابر نیروى جنسى خوار نشود. پس از بلوغ، تقوا و پرهیزگارى و اطاعت از خداوند و نیز استفاده از عوامل کاهش دهنده فشار جنسى است که یاور مسلمان در بهداشت جنسى و روانى و نیز گریز از گناه است.

اهمیت آموزش و آگاهى‏هاى جنسى براى نوجوانان

با آنکه ازدواج براى کاهش تنش‏هاى روانى مفید است، اما عده‏اى از همسران به وظایف خود عمل نمى‏کنند. بنابراین سازگارى و توافق کافى میان آنها پدید نمى‏آید و از پاسخگویى درست به میل جنسى یکدیگر ناتوانند واین خود آغاز مشکل است. اسلام براى پیشگیرى از پیدایش این ناگوارى‏ها در زندگى زناشویى، آگاهى‏هاى جنسى را براى نوجوانان ضرورى مى‏داند. مربیان و پدران و مادران مسلمان، باید به آموزش درست و بهنگام مسایل و آداب و اخلاق جنسى به نوجوانان بپردازند.

آداب روابط جنسى

آداب و قواعدى در شرع مقدس براى تحکیم خانواده و حسن روابط زن و شوهر وضع شده است. پیش از شرح این آداب و اصول، چند نکته را گوشزد مى‏نماییم:
1 ـ سلامت و انسجام نظام خانواده، در گرو روابط جنسى شایسته میان زن و شوهر و نیز حقوق دیگرى است که رعایت آنها به تحکیم روابط میان زن و شوهر کمک بسیار مى‏کند. اسلام این حقوق را به رسمیت شناخته و براى آنها هنجارهایى وضع کرده است.
2 ـ اسلام تنها به روابط میان زن و شوهر در خانه نپرداخته است، بلکه براى روابط زن و مرد در محیط‏هاى گوناگون اجتماعى، هنجارهایى دارد که لازم است دقیقا رعایت شود تا از این راه، هم خانواده سالم بماند و هم جامعه در امان باشد.
آداب و اصول زناشویى در اسلام بسیار است که تنها به برخى از آنها اشاره مى‏کنیم: - پاسخ به خواهش جنسى همسر که مرد و زن جز با عذر شرعى حق ندارند از آن سرباز زنند.
- آمادگى عاطفى و روحى زن و مرد براى مقاربت؛ این امر براى زنان بسیار مهم‏تر از مردان است و دیرتر دست مى‏دهد. مرد باید به وظایف خود براى برانگیختن جنسى همسرش اقدام کند و او را نیز همانند خودش به حالت ارگاسم برساند.
- گشنى باید به دور از چشم دیگران باشد تا بازتاب منفى نداشته باشد.
- از نظر اسلام، زن و شوهر لازم است به گشنى تنها به دید رفتار جنسى ننگرند و به آن رنگ معنوى دهند؛ یعنى با نام خدا شروع کنند. با وضو باشند؛ دعاهاى مأثور بخوانند؛
- زن و مرد باید از خشونت در گشنى بپرهیزند؛ عشق ورزى داشته باشند
- زن و مرد باید براى حفظ نیروى جنسى، از تغذیه مناسب غافل نمانند.

جنبه‏هاى روحى روابط جنسى در اسلام

تعالیم اسلام، سراسر زندگى فردى و اجتماعى را دربر مى‏گیرد و در اندیشه پى نهادن جامعه‏اى برتر و نمونه است؛ بنابراین هم چنان که به مسایل خانواده و روابط زن و شوهر توجه دارد، به آنچه در بیرون از خانواده مى‏گذرد نیز مى‏پردازد. نظام تربیتى اسلام، براى دورى افراد از محرک‏هاى خارج از دایره ازدواج و زناشویى، بر سه نکته تأکید مى‏کند:
1 - پاکیزگى روحى، از راه پرورش عنصر تقوا؛
2 - از میان برداشتن محرک‏هاى جنسى اجتماعى؛
3 - فراهم کردن امکان پاسخ گویى مشروع به میل جنسى؛
اسلام براى تنظیم روابط زن و مرد به مفهوم عام آن، ضوابط فردى و اجتماعى پیشگیرانه و درمانى وضع کرده است تا رفتار فردى و اجتماعى را در جامعه سامان دهد.

جنبه‏هاى روان شناختى

1 - احساس استقلال و خودباورى و رشد اعتماد به نفس و رهایى از پیروى از دیگران و ایجاد شخصیت فرهنگى در زن و مرد مسلمان؛
2 - افزایش مصونیت از لغزش فرد مسلمان؛ این امر، زمینه ساز حفظ استقلال شخصیت فرد است؛
3 - هر فرد مسلمان در حالى که با رعایت ضوابط اخلاق جنسى به خود ارزشمندى مى‏رسد و لذت روحى مى‏برد، از فشار تمایل به خود نمایى و جلب توجه دیگران آزاد مى‏شود؛
4 - اجر و پاداش الهى دریافت مى‏کند؛
5 - رعایت این قواعد در فرد مسلمان موجب پرهیز از رفتارهاى جنسى نابهنجار مى‏شود.

پیامدهاى عدم رعایت هنجارهاى اخلاقى ـ جنسى:

1 - فردى که این ضوابط را گردن ننهد، در روابط جنسى برخلاف نظام ارزشى خود، یعنى ضوابط و شئون اسلامى عمل مى‏کند و احساس مسئولیت در برابر خداوند در او مى‏میرد و چنان رفتار مى‏کند که گویى خداوند ناظر بر بندگانش نیست؛
2 - به بیمارى‏هایى چون تعارضات و تنش‏هاى روانى گرفتار مى‏شود.

راه‏هاى غلبه بر ناهنجارى‏هاى اخلاقى و جنسى

رعایت موارد زیر مى‏تواند فرد را از عواقب مشکلات روحى برهاند:
- کراهت نشستن در جایگاهى که زنى تازه آنجا را ترک گفته است؛
- ممنوع بودن شوخى و مزاح از سر شهوت با جنس مخالف؛
- عدم گفت وگو با انگیزه جنسى با جنس مخالف ؛
- حرمت چشم چرانى و نظر بازى؛
- حرام بودن مصافحه با نامحرم؛
- کراهت خلوت گزینى با جنس مخالف؛
- لزوم رعایت حجاب و پرهیز از برهنگى و حرمت آراستن خویش براى نامحرمان.

دوره بلوغ و نوجوانى

دگرگونى‏هاى دوران بلوغ، نوجوانان را با مشکلات و دشوارى‏هاى زیادى روبه‏رو مى‏کند. این مشکلات، در جوامع معاصر بیش از گذشته است و ممکن است سلامت و بهداشت روحى نوجوان را تحت تأثیر قرار دهد. این حالت را بحران نوجوانى نامیده‏اند.
روانشناسان براى بررسى این حالت در نوجوانان، تلاش‏ها کرده‏اند و تفسیرها و تحلیل‏هاى گوناگونى از آن عرضه داشته‏اند. برخى گفته‏اند این حالت باز خورد طبیعى تحولات بیولوژیکى است که در نوجوانى رخ مى‏دهد. «استانلى هال» نخستین کسى است که چنین تفسیرى از بحران نوجوانى عرضه کرد. او نوجوانى و جوانى را مرحله دشوار عبور از وضع آغازین و پا گذاشتن به وضع پیشرفته مى‏داند.
از نظر «فروید»، نوجوانى دوران نضج جنسى و برهه تحمل دشوارى‏هاى زندگى جنسى است. بدنبال او «اریک فروم» و «اریکسون» و... هر یک از بحران نوجوانى تفسیر و تحلیلى عرضه کرده‏اند که از مطالعه مجموع آنها به دست مى‏آید که روان شناسان و روانکاوان به تلازم میان بحران و نوجوانى، نگرش همسان ندارند.

نوجوانان در جامعه اسلامى

با بررسى رفتار نوجوانان در محیطهاى اسلامى، مى‏توان آنها را به دو گروه اصلى تقسیم کرد:
الف) نوجوانانى که تقریبا رفتار بهنجار و سازگار با اخلاق اسلامى دارند؛
ب) کسانى که رفتار نابهنجار و مشکلات جنسى و شخصیتى دارند.
تفاوت نوجوانان در میزان و نوع مشکلات با یکدیگر، تا حدود زیادى به فرهنگ و نظام ارزشى حاکم بر جامعه باز مى‏گردد. هر چه این فرهنگ و ارزش‏ها کمتر مورد پذیرش قرار گیرند، رفتار نوجوان بیشتر دچار آشفتگى و نابهنجارى خواهد شد.
در فرهنگ اصیل اسلامى و بر اساس آموزش‏هاى اسلام، نوجوان در برابر نیازهاى جنسى خود دو راه در پیش دارد: یکى ازدواج و در غیر این صورت، پرهیزگارى و به تأخیر انداختن پاسخ‏گویى به نیاز جنسى تا وقت مقتضى و تلاش براى آرام کردن و کاهش دادن میل جنسى از راه عبادت و فعالیت‏هاى اجتماعى و تفریحى.

چند نکته براى رویارویى با بحران نوجوان

نخست، دو نکته را یادآور مى‏شویم:
1 ـ نوجوانى مرحله پویایى و نیکى و از بهترین برهه‏هاى زندگى است که مى‏توان از آن براى پرورش نسلى شایسته بهره گرفت. بر این اساس، نوجوان، سرکش و ویرانگر و هرزه و چالش آفرین نیست، بلکه نیازمند احترام و پذیرش و فرصت است. مربى باید تنها مراقب و یار نوجوان باشد. نوجوان باید آزادى ابداع داشته باشد و روحیه نقد در او رشد کند و در امور و مسایل دیدگاه مستقل داشته باشد، از تقلید گمراه کننده بپرهیزد و از تجربه‏هاى خطرناک اجتناب ورزد. نوجوان نیازمند دین و الگوهاى دینى است.
2 ـ متون دینى، دیدگاه خوشبینانه روان شناسان به نوجوان را تأیید مى‏کنند و نوجوانى را دوران قدرت و استعداد و توانایى مى‏دانند. بنابراین از نگاه اسلام، نوجوانى سراسر خیر است و مى‏توان از آن براى پرورش انسانى دیندار و سالم بهره گرفت؛ زیرا روح نوجوان آماده پذیرش ارزش‏ها و آرمان‏هاى برتر است. نوجوانى مرحله رشد عواطف دینى است. باید با پرورش پاکدامنى و فضایل و دانش در نوجوان، نیروى جنسى را در او مهار کرد و به هیچ روى اجازه نداد نوجوان دچار انحرافات جنسى شود.
راهنمایى‏ها باید دو جنبه داشته باشد:
الف) جنبه پیشگیرانه که از کودکى آغاز مى‏شود. اسلام دستور مى‏دهد از سه سالگى پاره‏اى از مفاهیم اعتقادى را به کودک القا کنیم و رفته رفته او را به کارها و خدمات نیک عادت دهیم تا در نوجوانى گرفتار دشوارى و بحران نشود.
ب) جنبه درمانى؛ مربى باید بکوشد نوجوانانى را که دچار بحران شده‏اند، به حال عادى بازگرداند و رفتار و منش او را تعدیل کند.
براى تحقق رشد متعادل شخصیت نوجوانان باید به امور زیر توجه کرد:
1 ـ نوجوانى، دوره مناسبى براى آغاز رشد و تکلیف است و تنها برهه بلوغ جنسى به شمار نیست. از نگاه اسلام، نوجوانى مرحله پیدایش عواطف دینى و رشد جسمى و عقلانى است؛ بنابراین باید با برنامه‏ریزى شایسته و بهنگام نوجوان را یارى کرد.
2 ـ اسلام نوجوانى را دوره ملازمت و همراهى والدین و مربیان با نوجوان مى‏داند. این همراهى به معناى مراقبت نوجوان براى سازگارى او با هنجارهاى اسلامى است. این مصاحبت و همراهى، لازمه ناآزمودگى دوره نوجوانى است و بدون آن، نوجوان به رشد کافى و همه جانبه دست نمى‏یابد.
3 ـ نوجوان مسئول رفتار خویش است، چون آزادى و اختیار دارد. او باید هویت خویش را بازیابد، لغزش‏هاى خود را جبران کند و مسیر زندگى خویش را بیابد.
اسلام نوجوان را به جهاد با نفس فرا مى‏خواند واین کار، هم جنبه پیشگیرانه دارد و هم جنبه درمانى. جهاد با نفس، اراده نوجوان را آبدیده مى‏کند و او را در برابر یورش شهوت‏ها پایدار مى‏سازد و روند زندگى فرد را سامان مى‏بخشد.
4 ـ توصیه‏هاى تربیتى اسلام، از پیدایش بحران در شخصیت نوجوان پیشگیرى مى‏کند. این توصیه‏ها و برنامه‏ها، از آغاز چهار سالگى شروع مى‏شود و در آستانه بلوغ بیشتر مى‏شود.
آموزش‏هاى اسلام بر میزان رشد عقلى فرد استوار است. تربیت جنسى فرد، عمدتا از کودکىِ دوم آغاز مى‏شود. در واقع، تربیت جنسى آموزش مقدماتى کودک است براى پذیرش مسئولیت‏هاى آینده او در حوزه رفتارهاى جنسى. این آموزش‏ها، باید در نوجوانى و جوانى هم پى گرفته شود.
خودشناسى و خودسازى نوجوان، لازمه تعدیل رفتار اوست. از این گذشته، خودشناسى، مبنایى است که فرایند جهاد بانفس بر آن استوار است. نوجوان براى آشنایى با ویژگى‏هاى عمومى رشد خود، باید خودشناس باشد تا نهایتا خداشناس شود.
فهرست منابع
1 ـ القرآن الکریم
2 ـ الامام على، نهج البلاغه، تصنیف لبیب بیضون، منشورات دار أسامة کرم دمشق،دارالقلم بیروت.
3 ـ البار، محمد على، خلق الانسان بین الطب و القرآن، الدار السعودیة للنشر والتوزیع،جده الطبعة الثالثه، 1981 م.
4 ـ البهى، سید فؤاد، اُسس النفسیة للنمو من الطفولة الى الشیخوخة، دارالفکر العربى،الطعة الثالثة، 1974 م.
5 ـ الحرّانى، الحسن بن على بن الحسن، تحف العقول عن آل الرسول، منشوراتمؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، الطبعة الخامسة، 1394 ه ـ 1974 م.
6 ـ الخوئى، السید أبو القاسم، منهاج الصالحین، ج1 و2، دارالزهراء للطباعة والنشروالتوزیع، الطبعة الخامسة عشر 1401 ه ـ 1981 م.
7 ـ السترى، شیخ عبدالله، معتمد السائل، ج2.
8 ـ السنورسى، شوقى، صارح طفلک عن الجنس، منشورات جمعیة دراسات الطفولةبامریکا، ریاض، مؤسسه المعارف للطباعة والنشر، بیروت، الطبعة الاولى، 1965.
9 - الشهرستانى، عبدالرزاق، اُسس الصحّة و الحیاة، مطبعة الآداب، النجف الاشرف،العراق، الطبعة الاولى 1971 م.
10 ـ الشیخ الصدوق، من لا یحضره الفقیه، دارالکتب الاسلامیة، طهران، الطبعةالخامسة، 1390 ه .
11 ـ الشیخ الطوسى، الاستبصار، ج3.
12 ـ الشرابى، هشام، مقدمات لدراسة المجتمع العربى، الدار المتحدة للنشر، بیروت،الطبعة الاولى، 1975 م.
13 ـ الطوسى، الحسن بن الفضل، مکارم الاخلاق، منشورات مؤسسه الاعلمىللمطبوعات، بیروت، الطبعة السادسة 1392 ه ـ 1982م.
14 ـ عبدالله ناصح علوان، تربیة الاولاد فى الاسلام، ج2، دارالسلام للطباعة والنشروالتوزیع، الطبعة السابعة 1974 م.
15 ـ عبدالرؤوف عبدالغفور، دراسات فى علم النفس الاسلامى، مکتب الاعلامالاسلامى، قم، الطبعة الاولى، 1404 ه .
16 ـ علم الدین، محمد، التربیة الجنسیة بین الواقع و علم النفس والدین، الهیئة المصریةالعامة للتألیف والنشر، القاهرة، 1970 م.
17 ـ العاملى، السید محسن، وسائل الشیعة فى تحصیل الشریعة، ج4.
18 ـ عطوى، محسن محمد، الجنس فى التصور الاسلامى، دارالتعاریف للمطبوعات،بیروت 1402 ه .
19 ـ الغزالى،محمد، احیاء علوم الدین، ج2، دار احیاء الکتب العربیة، القاهرة الطبعة.
20 - الغوضى، عبدالعزیز، اُسس الصحة النفسیه، مکتبة النهضة المصریة، القاهرة،الطبعة الخامسة، 1975 م.
21 ـ عبدالواحد، مصطفى، الاسلام والمشکلة الجنسیة.
22 - فردریک کهن، حیاتنا الجنسیة، منشورات المکتب التجارى للطباعة والتوزیعوالنشر، بیروت، الطبعة الحادى عشر 1966 م.
23 ـ فتحى یکن، الاسلام والجنس، مؤسسه الرسالة، بیروت، الطبعة الثانیة 1975 م.
24 ـ فلسفى، محمد تقى، الطفل بین الوراثة والتربیة، دارالتربیة، بغداد، الطبعة الثانیة1389 ه ـ 1969م.
25 ـ القرشى، محمد باقر، النظام التربوى فى الاسلام.
26 ـ قطب، محمد، نهج التربیة الاسلامیة، ج2.
27 ـ محمدى رى شهرى، محمد، میزان الحکمة، الدار الاسلامیة، بیروت.
28 ـ المجلسى، محمد باقر، بحار الانوار.
29 ـ محجوب، عباس، مشکلات الشباب، والحلول المطروحة والحل الاسلامى، کتابالامة، قطر، الطبعة الاولى، 1406 ه ـ 1986 م.
30 ـ المدرسى، هادى، کیف تسعد الحیاة الزوجیة، دارالزهراء، بیروت.
31 ـ العلاقات الزوجیة، دار الزهراء، بیروت، الطبعة الاولى.
32 ـ مغنیة، محمد جواد، الفقه على المذاهب الخمسة، دارالعلم للملایین، بیروت،الطبعة‏الاولى، 1960 م.
33 ـ المقدسى، ابن قدامة، مختصر منهاج القاصدین، مکتبة دارالبیان، توزیع مؤسسهعلوم‏الدین للطباعة والنشر، دمشق، بیروت، 1398 ه ـ 1978م.
34 ـ وحیه، زین العابدین، الاسلام والتربیة الجنسیة، مکتبة المنار الاسلامیة، الکویتالطبعة الثانیة 1979 م.
35 ـ الوائلى، أحمد، من فقه الجنس فى قنواته المذهبیة، مؤسسه أهل البیت، بیروت،طبعة 1406 ه ـ 1986 م.
36 ـ الهاشمى، السید کامل، المعصیة و آثارها فى الحیاة الانسانیة، الدار العالمیة للطباعةوالنشر والتوزیع، بیروت، الطبعة الاولى، 1407 ه ـ 1987 م.

منبع: فصلنامه تخصصی تربیت اسلامی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط