مقدمه:
بدون تردید سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی و جمعی، دنیوی و اخروی او نقش بسزایی دارد. بطوریکه اگر انسان تمامی علوم را تحصیل کند و کلیه نیروهای طبیعت را مسخر خویش کند اما از تسخیر درون و تسلط برنفس خود ناتوان باشد از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز خواهد ماند. از این رو تربیت روحی و اخلاقی انسان در یک کلام«برنامه انسان سازی» برای هرجامعه ای امری بغایت جدی و حیاتی است.با این وصف نگاهی به اوضاع جوامع بشری، نشان میدهد که آنچه قبل از همه بدست فراموشی سپرده شده است، تربیت اخلاقی و معنوی انسان است. تمامی نابسامانی های موجود در سطح بین المللی و گرفتاریهای روزافزون آن،همگی ناشی از غفلت انسان از امر «تربیت» و سازندگی روحی و اخلاقی خودش است.
انسان ظاهراً متمدن امروزی نیک می داند که در عرصه تسلط بر خود و امیال و کششهای ناموزون خویش کمترین توفیقی بدست نیاورده است ولی هرگز این شکست بزرگ و اساسی را به روی خود نمی آورد و چنان وانمود می کند که گوئی فاجعه ای بوجود نیامده و چیزی از دست نرفته است. اما در این میان برهیچکس پوشیده نیست که در این تمدنهای ظاهر فریب آنچه قبل از همه بدست فراموشی سپرده شده است همانا «انسان» و فضایل و کرامات انسانی است. حال قصد داریم باتوجه به اوضاع و شرایط کنونی دنیا، اهمیت و ضرورت و فوریت تعلیمات اخلاقی دین مبین اسلام و بخصوص آشنایی با سیرۀ اخلاقی و تعلیم و تربیتی پیامبر بزرگوار اسلام که الگوی کامل اخلاقی است بیش از پیش احساس می شود . بنابراین در این مقال تلاش شده است با پرداختن به سیرۀ تربیتی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) گامی مثبت در جهت بسط و گسترش و احیای ارزشهای اصیل اخلاقی و سیرۀ عملی آن حضرت در ابعاد مختلف رفتار مربیان و متربیان جامعه اسلامی مان را با آن هماهنگ ساخته و با الگو گرفتن و قراردادن خود متربیان جامعیت نظام تربیتی اسلام را جامه عمل بپوشانیم.
چکیده:
از آنجاکه انسان موجودی پیچیده و ماهیت از اوئی و بسوی اوئی دارد و ابعاد وجودی وی از خاک و معنی مرکب شده است. این پیچدگی انسان بدون شک نیازمند توجه خاص و همه جانبه به ساختار خلقت را می طلبد از این رو تربیت روحی و اخلاقی و در یک کلام برنامه انسان سازی به عنایت جدی است. ما در دوره ای زیست می کنیم که تمدنهای ظاهر فریب انسان را به سمت انحراف و سرآب سوق می دهد و آثار و تبعات آن زمینه ساز سقوط اخلاقی و حاکمیت بی بند و باری و افسارگسیختگی را موجب شده است.لذا برای رهایی از حاکمیت انحطاط و تسلط و اغراض و هوسهای شخصی و گروهی عده ای سودجو و نفس پرست انسان امروزی بیش از گذشته نیازمند الگوهای تمام عیار و جامع و مانعی است که به آن توسل و تبعیت نماید و عقل و منطق را پسند کند و حاکمیت دین و مروجان دینی را بپذیرد تا نور معنویت در دلهای وی ملکه گردد و براساس تعلیمات آنان به خودسازی و اصلاح و تهذیب نفس بپردازد تا به سعادت موعود نایل آید. شایسته آن دیدم که در این مقال با ارائه سیره عملی زندگی نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در تمامی ابعاد و با تحصیل کمالات عالی انسانی(مکارم اخلاق) زمینه را برای تهذیب نفس(خودسازی) خویشتن و سایرین فراهم نمائیم. لذا قصد آن بوده است که برای احیای ارزشهای اصیل با توسل به سیره نبوی اصول انسانی را که شرط لازم برای حیات جاودانه است بسط و گسترش دهیم.
عوامل بازدارنده تعلیم و تربیت اسلامی
دل انسان که لطیفه ای ربانی است کانون درک و معرفت و نیز خواست ها و گرایش های متنوع است. روح آدمی در حالت تعادل از لطافت خاصی برخوردار است، دل مؤمن جایگاه ایمان، محبت ، خوف و رجاء ، رضا و مانند آن است. اما هنگامی انسان مرتکب خطا و گناهی می شود تعادل وجودی او بهم می خورد، رفته رفته لطافت اولیه را از دست می دهد و دل، به نارسائیها و بیماریهای گوناگون مبتلا می گردد که در نهایت قساوت قلب نتیجه آن است و بسیاری از مواهب فطری و معنوی را از دست می دهد بطوریکه نه رغبتی برای راز و نیاز با خدا دارد و نه شوقی برای عبادت . بنابراین ریشه کمالات در درون او می خشکد که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«دورترین مردم از خدا، شخص سخت دل است»و در جای دیگر حضرتش می فرمایند:
«ای اباذر اگر مرگ خویش را که با شتاب بسراغت می آید ببینی از آرزوهای دور و دراز دل زده می شوی و دیگر فریب آن را نخواهی خورد».
در جای دیگر حضرت می فرمایند:
«هرکس می خواهد قساوت دل خود را ازبین برد باید یتیمی را مورد محبت و نوازش خود قرار دهد. و از او دلجویی نماید تا اینکه دل او به خواست خدا نرم شود چرا که برای یتیم حقی است» و در روایتی دیگر آمده است : هرکس یتیمی را بر سر سفره طعام خود نشاند و دست مهر بر سرش کشد دل او نرم شود.
عوامل بازدارنده تعلیم و تربیت
ریـاء:ریاء چیست: اگر خواسته درونی کسی این باشد که بواسطه انجام عبادتی از واجبات و مستحبات نزد مردم کسب آبرو کند و معتبر شود و مردم او را آدم درست و نیکو پندارند و بدینوسیله به مقاصد شوم دنیوی خود از افزونی ثروت و مقام و منصب برسد این خواسته و میل قلبی و اراده ریاء است.
نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: دشمن ترین دشمنانت نفس تو است.
و در جای دیگر می فرمایند:«هرگاه خداوند به بنده ای اراده کند خیر فرماید نیک هایش را از نظر دور کند تا مغرور نشود و زشتی هایش را پیش رو قرار دهد تا فراموش نکند و از همنشینی با کسانیکه از یاد خدا رو گردانند بیزاری کند تا با آنها ننشیند».
کبـر:
کبرخلقی است نفسانی و حالتی است نهانی که در انسان بواسطة بلند مرتبه دیدن خود از دیگری پیدا می شود بطوریکه بر این اعتقاد نادرست تکیه کند. پس خود را مهم و عزیز و بزرگوار و دیگران را ناقابل و کوچک بپندارد و به بزرگواری خیالی خود شادمان باشد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرکس از روی کبر بر زمین راه رود از زیر و رویش آن را لعنت کنند»
و در جای دیگر می فرمایند: خداوند تبارک و تعالی فرمود هرکس بیک دوست من اهانت کند هرآینه به جنگ با من کمین کرده است.
روزیکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) خبر داد که در ماه رمضان کشته می شوی و ریش تو از خون سرت خضاب خواهد شد علی (علیه السلام) فرمود یا رسول الله آیا در آنوقت دین من سالم است؟ فرمود بلی عرض کرد پس مرا از شهادت باکی نیست»
در جای دیگر حضرتش می فرمایند: خداوند سلام کردن را مستحب و جوابش را واجب فرمود و در وصیتش به علی(علیه السلام) فرمود. یا علی سه چیز پاک کننده گناه است. بطور آشکارا سلام کردن، طعام دادن و نماز خواندن در شب هنگامی که مردم خوابند.
حسـد:
هرکس که از داشت های دیگران چون مال و فرزند علم و شجاعت نا خشنود باشد و خشمگین شود و در آرزوی گرفتن این نعمت از او باشد، این حالت درونی حسادت است و صاحبش را حاسد و آنکه به او حسد می ورزند محسود گویند.
روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحابش فرمود. ای یاران من آگاه باشید مرضی که مردم پیش از شما گرفتار شدند بسوی شما رو آورده و آن بیماری حسد است که مویی را نمی زداید ولی دین را ریشه کن می کند و نجات از آن به این است که انسان دست و زبانش را نگهدارد و دشمنی برادر دینی را در دل نداشته باشد»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای مردم راستی شیطان آدم را از بهشت بیرون کرد به سبب حسدی که داشت پس حسد نداشته باشید که اعمال تان هدر شود و از راه دین بیرون شوید. . . »
و نیز فرمود «ایمان و حسد در دل مؤمن جمع نمیشوند»
اگر دو نفر در یک کلاسند یا در طبابت و مربی گری در یک محیط همکاری می کنند هرگاه یکی دیگری را دید که بدلایلی توفق دارد و یا مردم و دانش آموزان به او علاقه بیشتری نشان می دهند از او قهر کند به بیماری حسادت مبتلا شده که سرچشمه فساد اخلاقی است.
رسول اکرم اسلام می فرماید«بهشت بر هر بخیلی حرام است و چیزی مانند بخل ایمان را نابود نمی سازد و نیز فرمود بخل و ایمان در دل بنده جمع نمیشود.
رسول خدا می فرماید«حسود کم لذت ترین مردم است»
سعدی می می گوید:
اگـــر لـذت تـــرک لـذت بــدانــی
دیـگــر لــذت نفـس لـذت نــدانــی
سفرهـای علـوی کنـد مــرغ جـانـت
گــــر از چـنـبر آز بــازش نشـانـــی
ولیـکـن تـــرا صبـر عنـقـا نـبــاشــد
که در دام شهوت به گنجشک مـانی
تو این صورت خود چنان می پرستی
کـه تـا زنـده ای ره بــه معنی نــداری
ریختن آبروی مؤمن
از گناهان کبیرهای که خداوند برآن وعده عذاب داده ریختن آبروی مؤمن است. به هر نحوی که باشد خواه مسخره کردن یا دشنام دادن و بد گفتن یا عیب گزاردن یا سرزنش و خوار کردن و یا سبک شمردن و اهانت کردن یا هجو کردن و آزردنش باشد.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«در قیامت اهل سخریه و استهزاء را میآورند و برای یکی از ایشان دری از بهشت می گشایند و به او می گویند بشتاب و داخل شو او با غم و اندوه می آید که داخل شود در را می بندند و از طرف دیگر دری می گشایند و به او می گویند زود داخل شو چون نزد آن می رسد در را می بندند همچنین به این بلیه گرفتار است و از هیچ دری داخل نمی تواند بشود بطوریکه مأیوس می شود چنانچه به او باز می گویند بیا و نمی آید.
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: دشنام دادن به مؤمن مانند نزدیک شدن به هلاکت است .
و در جای دیگر می فرمایند: براستی خداوند بهشت را حرام فرموده است بر هر فحش دهندة بی آبرو و کم شرم که باک ندارد چه بگوید و چه به او گفته شود .
همچنین پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:هرکه کار زشتی را فاش کند مانند کسی است که آن را بجا آورده و هرکه مؤمنی را به چنیزی سرزنش کند نمی میرد تا آنرا مرتکب شود.
غیبت:
غیبت کردن یکی از گناهان کبیره ای است که خداوند وعدة عذاب دردناکی برای مرتکبین این گناه داده است و در سورة نور می فرمایند «و کسانیکه دوست می دارند خصلت ناشایسته فاش شود در بارة کسانیکه ایمان آوردند برای ایشانست عذابی دردناک در دنیا و آخرت .
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«غیبت آن است که برادر دینیت را به آنچه کراهت دارد یاد کنی»و حتی استماع غیبت نیز حرام است و گناه کبیره است . پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند«شنونده غیبت در حکم غیبت کننده است و گوش دهندة به غیبت یکی از غیبت کنندگان است».
رسول اکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در جای دیگری می فرماید«کسانیکه از برادر دینی اش نزد او غیبت شـود
درحالیکه بتواند او را یاری کند و یاریش کند،خدایتعالی او را در دنیا و آخرت یاری می فرمایند و چنانچه درصورت توانایی یاریش نکرد، خداوند اورا بخودش واگذار نموده و در دنیا و آخرت یاریش نمی فرماید.
شیوه زندگی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
تحقیقاً آشنایی با روش و آداب زندگی و خلق و خوی آن بزرگوار که خود مظهر کامل و آیینه تمام نمای مکارم اخلاقی است گام مؤثر جهت درک هرچه بیشتر مسایل اخلاقی خواهد بود.سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که والاترین الگوی کمالات انسانی و مصداق آیه شریفه« و لکم فی رسول الله اسوه حسنه» عالی ترین نمونه تربیت و اخلاق اسلامی باشد که با الهام از سیره آن حضرت بتوانیم در رشد و سازندگی شخصیت خود و فراگیران و متربیان قدمی موثر برداریم.
اخلاق فردی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) :
حضرتش همچون خورشید تابان در آسمان انسانیت می درخشید و کالبد ارزشهای والای اخلاقی و کمالات و سجایای انسانی را روح می بخشید. ایشان الگوئی به تمام معنا از جمیع کمالات و امتیازاتی که یک انسان در همه ابعاد وجودی خود می تواند داشته باشد در زندگی سراسر عظمت و شگفت انگیز آن حضرت ترسیم شده است که برای همیشه چون مشعلی فروزان فراراه آدمیان پرتو افشانی می نماید.ساده زیستن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) :
او زندگی بی آلایشی داشت و زوائد معیشت را از زندگانی خود دور نمود. امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند: فرشته ای خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت ای محمد خدایت سلام می رساند و می فرمایند اگر بخواهی سرزمین مکه را برای تو از طلا پرسازم. رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) سربسوی آسمان بلند کرده عرض کرد: خدایا ! این حال برای من بهتر است که یک روز از غذا سیر شوم و سپاسگذاری ترا کنم و روز دیگر گرسنه باشم و از تو گدایی کنم.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این ارتباط می فرمایید: از خوشبخت ترین مردم در نظر من مؤمنی است که متعلقادش کم و از نماز بهره مند باشد. از روزی بحد کفاف قناعت کند و به آن بسازد تا بخدای خویش برسد و خدای را بخوبی پرستش کند .
درجای دیگر حضرتش می فرماید« زهد در دنیا کوتاه کردن آرزوهاست و شکر نعمت و خود داری از آنچه خدا حرام کرده است».
پاکیزگی و آراستگی
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از دوران طفولیت به آراستگی و پاکیزگی علاقه خاصی داشت . موهایش مرتب و سروصورت خود را تمیز نگه می داشت. در طول حیات نیز چنین بود.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود« ای عایشه خداوند دوست دارد وقتی برادرش برای دیدن برادرانش از خانه بیرون می رود خود را آراسته کند .
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) حتی در جهت تعمیم این امر مهم به یاران و پیروانش هم همت داشت. روزی مردی را مشاهده کرده که ژولیده بود. فرمود «چه ضرر داشت اگر این مرد ریش خود را اصلاح می کرد . آن مرد حرف پیامبر را شنید و اصلاح کرد و مورد تشویق رسول خدا قرار گرفت.
آن حضرت درباره تمیزی لباس نیز تإکید فراوان داشت و فرمود «هرکسی لباسی برای خود تهیه کرد باید همیشه آن را پاکیزه نگه دارد»
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود«اسلام پاکیزه است. شما هم پاکیزه باشید که به بهشت وارد نشوند مگر پاکیزگان».
درجای دیگر می فرماید«پاکیزگی جزئی از ایمان است و ایمان انسان را به بهشت رهبری می کند.
پاکیزگی کلید قبولی نماز است. پایه دین بر پاکیزگی استوار است. و درنهایت «النظافته من الایمان»
معطر بودن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از هر کوی و برزنی که می گذشتند بوی عطر تا مدتها به مشام می رسید.
پیغمبر مشکی داشت که پس از وضو بدست می مالید و همچنین در این زمینه می فرماید«هر زنی که بوی خوش بکار برد و از خانه بیرون رود مورد لعن خداوند است تا آنکه به خانه برگردد».
مسواک کردن
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روزانه چند بار بویژه پیش از خواب و پس از بیداری با دقت مسواک می کردند و دهان و دندانهایش را می شستند و می فرمودند اگر ترس آن نبود که پیروانم دچار مشقت و زحمت شوند برآنها مسواک کردن را واجب می کردم که هنگام اداء هر نماز مسواک کنند و بالاخره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: مسواک دهان را تطهیر می کند و رضایت خدا را جلب می نماید »
حق شناسی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
در تاریخ مهر و وفا و قدردانی و حق شناسی نمونه ای زیبا تر از قدردانی حضرت نسبت به کسانیکه به هر شکل به پیامبر مساعدت کردند سراغ نداریم. از احترام به والدین گرفته تا کسانی که دایه و عهده دار شیردادن او بودند که نمونه بارز آن ثوبیه کنیز ابوطالب که چهارماه به ایشان شیرداد تا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا آخرین لحظات عمر با برکت خویش از او تقدیر و تشکر می کرد.
حق شناسی معلم نسبت به مدیر و مدیر نسبت به مسئولین بالاتر و قدردانی دانش آموز نسبت به معلم و همه نسبت به والدین و یا هرکسی در طول حیات آدم بسبب خیر و عمل نیکی را نسبت به ما به انجام رساند گویا آن است که می بایست ما از سیره رسول خدا تإسی بجوییم ونسبت به آنان ادای دین و حق شناسی کنیم.
کار و تلاش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم):
از دوران کودکی پر تحرک و علاقمند به کار و فعالیت بود. در طول زنگی دیده نشد روزی را به بطالت بگذراند. کارهای شخصی و اموری که مربوط به خانه بود شخصاً انجام می داد و در مقام نیایش عرض می کرد«از بیکاری و تنبلی به تو پناه می برم»
و می فرمودند «خدا کارگر امین را دوست دارد. عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین آن کسب روزی حلال است.
در جای دیگر می فرماید«پاکیزه ترین غذایی که انسان می خورد غذایی است که با کوشش خودش بدست آید».
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پس از انجام وظایف خطیر روزانه وقتی به خانه بر می گشت وقت خود را به سه قسمت تقسیم می کرد.
1 - قسمتی را به عبادت خدا 2- قسمتی را به خانواده اختصاص می داد 3- سهمی را به استراحت و کار شخصی خود.
مقتنم شمردن عمر
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به روشهای گوناگون مسلمین را به درک ارزش عمر خود دلالت و به استفاده بیشتر از آن توصیه می کرد و می فرمودند: من تعجب از اولاد آدم دارم وقتی که سرمایه اش زیاد می شود خرسند می گردد و اگر کم شود سخت محزون و لیکن شبانه روز بر او می گذرد و عمرش را کوتاه می کند غمگین نمی شود. بدانید که بی نیاز و راحت نمی گردد کسیکه مالش زیاد شود و عمرش کوتاه باشد. می فرمود«فرشته الهی هرشب بجوانان بیست ساله ندا می دهد کوشش و جدیت کنید و برای نیل به کمال و سعادت خود مجاهده نمایید و در ادامه حضرت می فرمایند: درقیامت هیچ بنده ای قدم از قدم بر نمی دارد تا به چند پرسش پاسخ دهد:
1 - اینکه عمرش را در چه کاری بپایان رسانده است.
2- جوانیش را چگونه و در چه راهی بسر آورده است.
3- اینکه مالش را چگونه بدست آورده و چگونه خرج کرده است.
4- از امامش که او کیست. چنانکه خدای عزوجل فرموده است«یوم ندعوا کل اناس بامامهم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: هرکه امروزش با روز گذشته او مساوی باشد مغبون است و هرکه فردایش بدتر از امروزش باشد ملعون است و هرکه نفقه و جستجوی نقصان عملش را ننماید و برطرف نکند عقلش ناقص است و هرکه عمل و عقلش ناقص باشد مرگ برای او بهتر است از زنده بودن .
سخن و سکوت
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گفتاری فصیح و شیرین داشت و هنگام سخن گفتن تبسم می کرد نه کم و نه زیاد حرف می زد. بدون ضرورت حرف نمی زد. روزی به ابوذر فرمودند: ای ابوذر هرچه را که در آن تورا بهره نیست ترک کن و به سخنی که فایده ای بحال تو ندارد لب مگشا و زبان خود خود را مانند پول خود که در حفظ آن میکوشی نگهداری نما. ای ابوذر اگر سخن گفتن نقره باشد سکوت طلا است.
کلامش جوامع الکلام و اظهاراتش فضل الخطاب بود. میفرمود«انا افصح الکلم» من فصیح ترین عرب هستم. و می فرمودند:«اعطیت جوامع الکلم» خدا بمن کلمات جامع داده است.
درباره سکوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، علی(علیه السلام) فرمودند: سکوت آن حضرت در چهار چیز بود در تفکر،تقدیر، حلم و حذر.
جوهره صدای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بلند و آهنگ صدایش از همه مردم زیباتر بود.تا جایی که اکثر مردم بمجرد شنیدن سخنش و دیدن قیافه و چشیدن حلاوت الفاظ به اسلام ایمام می آوردند .
عبـادت
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمودند: برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش کشد و از دل و جان دوستش بدارد و با پیکرش عبادت را بجا آورد.
حضرتش در باره نماز فرمودند: «قره عینی فی الصلوه» روشنی چشم من در نماز است.
رسول خدا فرمودند: و اما الصلوه فانه لاخیر فی الدین لاصلوه فیه. اما در مورد نماز ، دینی که در آن نماز نباشد خیری در آن نیست»
و می فرمودند: نماز مانند ستون خیمه است.
و در جای دیگر فرمودند: به خدا پناه ببرید از خشوع نفاق: پرسیدند خشوع نفاق چیست؟ فرمودند اینکه ظاهراً بدن خاشع دیده شود ولی در قلب خشوعی دیده نشود.
ضمناً رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که همواره درس اعتلال و میانه روی به مردم می داد با هرگونه افراط و تفریط مبارزه می کرد. اسلام آئینی است متین و محکم و در انجام دستورات آن با متانت قدم بردارید و عبادت خداوند را بر بندگان خسته کننده و ملال آور جلوه ندهید.
ملاطفت با کودکان:
بافرزندان خود رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار مهربان بود. بارها دیده شده بود حسن و حسین(علیه السلام) در حال سجده نماز به گردن و پشت حضرت می نشستند و ایشان آنقدر سجده را طول می دادند تا آنها پایین بیایند و می فرمودند:«من لایرحم لما یرحم» کسیکه مهربانی نکند، رحمت خدا شامل حالش نمیشود.
روزی پیامبر خدا نشسته بود و حسن و حسین(علیه السلام) وارد شدند. پیامبر به احترام آنها از جای بلند شدند. و می فرمودند که من بخاطر پنج خصوصیت بچه ها را دوست دارم.
اول آنکه بسیار گریه می کنند و این گریه کلید جنت است. دوم اینکه متکبر نیستند سوم اینکه دعوا می کنند ولی کینه بدل نمی گیرند چهارم آرزوی دور و دراز ندارند و پنجم: دلبسته و وابسته به چیزی نیستند.
حسن خلق:
یکی از مهمترین علل توفیق رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خوی نرم و ملاطفتآمیز وی بود. در رفتار با مردم بسیار بردبار و حلیم بودند. حسن ضن داشتند. پیامبر در جواب سؤال اسامه که بهترین صفت پسندیده کدام است فرمودند: «حسن خلق».
امام حسین(علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند برای افراد خوش خلق پاداشی است مثل آنهائیکه روزها را روزه می گیرند و شبها را نماز می خوانند و در جای دیگر می فرمایند«خوش خلقی گناهان را ذوب می کند همانطوریکه خورشید یخ را ذوب می کند.پرسیدند: خوش خلقی چیست؟ فرمودند: خوش خلقی به این است که پیوند دوستی برقرار کنی با کسیکه از تو برید و عفو نمایی کسی را که به تو ظلم کرده و عطا کنی به آنکه از تو مضایقه داشته.
و در مقام دعا با خالق سبحان می گفت: خدا یا خلقم را نیکو فرما. خدا یا از اخلاق ناپسند دورم دار و برای اجتناب از ناروایتها یاری ام فرما.
عفو و گذشت:
چشم پوشی از خطای دیگران و گذشت از خود از سجایای بارز آن حضرت بود. آزاد کردن مردم مکه پس از فتح آن .
ایشان عفو و گذشت را برانتقام ترجیح می دادند. مانند رفتارش با عبدالله بن ابی سردسته منافقان.
قاطعیت در اجرای عدالت:
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در قبال تضییع حقوق شخصی با گذشت و اغماض باورنکردنی رفتار می کرد. زمانیکه حقی پایمال می شد و یا حریم شرع مورد تجاوز قرار می گرفت بسیار خشمگین می شد.
از هیچکس ابائی نداشت. در نظرش همه یکسان بودند. ملاکش حق بود. ایشان در اجرای قاطعانه عدالت می فرماید«اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای قانون عدالت تبعیض روا می داشتند».
حقوق مؤمنین:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر مؤمنی را بر گردن دیگری حق است.که جز با انجام آنها با بخشش طرف راه نجات ندارد که به پاره ای از آنها اشاره می کنیم.
1ـ لغزش اورا ببخشد 2ـ اسرار و رازهای او را پنهان بدارد. 3ـ عذر او را بپذیرد.4ـ درغیابش از او دفاع کند و از غیبت او جلوگیری کند. 5ـ خیر خواه او باشد. 6ـ دوستی او را حفظ کند 7 ـ و . . .
و در جای دیگر می فرمایند: ای مردم یکدیگر را دشمن ندارید و حسد نورزید و پشت بهم نکنید و ای بندگان خدا برادر هم باشید و هیچ مسلمانی نمی تواند بیشتر از سه شب برادرش را ترک کند و با او حالت قهر باشد.
سیره عملی (هدایتی) پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
آدمی برای شناخت خویشتن و کشف و شناسائی صفات و خصوصیات خود می بایست علاوه بر مطالعه در زندگی نسل ماقبل و بررسی دقیق احوال خود می تواند از طریق مطالعه خصوصیات اخلاقی و انضباطی، روحی و علاقه و نگرش خویش بهمراه شناخت استعدادهای موجود شجره حیات خود را ترسیم و برای خودسازی و کسب معرفت نفس اقدام نماید.خودسازی:
الف: مراقبه: از مهمترین ابزارهای خودسازی است و شرط اول بندگی خدا و تصفیه درونی همین است و بهترین حال مراقبه برای انسان زمانی است که شخص، خداوند متعال را حاظر و ناظر خویش بداند«ان الله کان علیکم رقیبا».
ب: محاسبه: یکی از لوازم موفقیت در امر مراقبه اینست که شخص در آخر هر روز وقت مناسبی را برای رسیدگی به اعمال روزانة خود قرار دهد و در آن به محاسبه نفس خویش بپردازد.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) : به حساب خود برسید پیش از آنکه به حسابتان رسیدگی شود و اعمال خود را بسنجید پیش از آنکه سنجیده شود.
ج: طریقه تحصیل صفات پسندیده:
1- تکرار اعمال متناسب با صفات مثبت
2- معاشرت با صاحبان فضیلت.
3- تقویت کمالات و عواطف.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند«هرگاه خداوند بخواهد خیرکثیری به بنده ای عطا کند به او دوست شایسته و نیکو عطا می فرماید»
د: طریقه مبارزه با صفات ناپسند:
1ـ نابودی کبر و غرور
2ـ تقویت فضایل با انجام اعمال شایسته
3ـ پرهیز از لغزشهای روزمره مانند حسد، دروغ، تهمت و غیبت.
4ـ استمرار در مراقبه.
اهمیت روش در تربیت اسلامی
برای توفیق در هر امری اتخاذ روشهایی که بتواند ما را به سادگی و آسانی در پیمودن جاده موفقیت یار و مددکار باشد از شرایط توفیق در انجام هرکاری است. اسلام، پیروانش را به اتخاذ روشها و شیوه های درست در انجام کارها توصیه کرده است. تعلیم و تربیت برای آنکه بتواند استعدادهای نهفته متربیان را در جهت مطلوب شکوفا و آنها را انسانهایی الهی و مفید برای امت اسلام پرورش دهد از روشهای خاصی بنام روشهای تربیت اسلامی بهره می گیرد.پویایی روشهای تربیت اسلامی:
انسان با تمام ابعاد جسمانی و روحانی اش موضوع تعلیم و تربیت اسلامی می باشد برای پرورش آنها باید از روشهای پویا و متنوع بهره گرفت. بعنوان مثال گاهی ممکن است برای اصلاح دو کودکی که گناه یکسانی مرتکب شده اند لازم باشد مربی روشهای متفاوتی را اعمال کند.پیشوایان گرامی اسلام(علیه السلام) در تربیت و هدایت افراد به فراخور موقعیت و شرایط خاص آنها از روشهای گوناگونی بهره می جستند. گاه صحبت، گاه با قهر و زمانی با عفو و اغماض پیروانشان را هدایت و منحرفین را به صراط مستقیم دعوت می کردند.
الف: روش الگوئی
ارائه الگو و اسوه موثرترین و موفق ترین روش تربیتی است.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) «با یادکردن از نیکان و افراد صالح، رحمت الهی بر انسان نازل می گردد»
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تأثیر صلاحیت و شایستگی اولیا را در تکوین شخصیت کودکان به ابوذر چنین گوشزد فرموده است«خدایا به خاطر شایستگی و پرهیز گاری پدر و مادر، فرزند و فرزندزادگانش را شایسته و نیکو کار می نماید» .
ب: روش محبت
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «کودکان خود را دوست بدارید و نسبت به آنها مهر بورزید و به وعده ای که به آنها داده اید وفا نمائید، خداوند بر هیچ چیز خشم نمی گیرد آنچنان که بخاطر زنان و کودکان خشم می گیرد» .
و در جای دیگر می فرمایند: به پدر و مادر و فرزندان خود احسان نما» و همچنین فرمود«خداوند به انسان بخاطر شدت محبتش به فرزند ترحم می نماید» .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود«فرزندان خود را زیاد ببوسید زیرا با هر بوسه برای شما مقام و مرتبتی در بهشت فراهم می شود» . و همچنین فرمود «اگر کسی فرزند خود را ببوسد خداوند حسنه ای برای او می نویسد و اگر اورا خوشحال نماید خداوند اورا در روز قیامت مسرور می سازد و اگر قرآن را به او تعلیم دهد در روز رستاخیز حله ای از نور بدو می پوشاند که از پرتو آن گونه های اهل بهشت می درخشد» .
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که ترحم نکند به او ترحم نخواهد شد .
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«یتیمان مردم را آنچنان تربیت کنید که فرزندان خود را، و بـه آنان آن گـونه مهر بورزید که به فرزندان خود مهر می ورزید»
شرایط محبت کردن:
1ـ راستین باشد 2ـ کودک شهد آن را بچشد 3ـ مستقیم و حضوری باشد. 4ـ متناسب با سن کودک باشد 5ـ در مدرسه باید فراوان محبت شود. بخصوص در اوایل ورود.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) :«هر مودب و مربی که متعهد تربیت سه کودک از این امت اسلام شود اگر آنها را بطور مساوی و برابر تعلیم نکند یعنی فقیر آنها را با غنی و غنی آنها را با فقیر در ردیف هم نبیند در روز قیامت با خائنان محشور خواهد شد» .
ج: روش تکریم شخصیت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) برای رعایت احترام اصحاب و یارانش در مجالس عمومی نگاهای مودب آمیز خود را بالسویه متوجه کلیه حضار می فرمودند .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود «کسی که برادر مسلمان خود را با کلمات مؤدب آمیز خویش احترام نماید و غم او را بزداید تا زمانیکه این سجیه در او باقی است پیوسته در سایه رحمت خداوند خواهد بود .
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«آن کس که نزد او کودکی است باید در پرورش وی رفتاری مناسب با حال کودک را در پیش گیرد» .
نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) «ما گروه انبیاء و پیغمبران و انبیاء دستور داریم که مردم را طبقه بندی نموده و هرکس را به جای خویش بنشانیم و با آنها به نسبت توانایی فهمشان گفتگو کنیم .
شیوه های عملی تربیت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) «در تعلیم و تربیت مدارا کنید و سختگیری نکنید» .رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد تربیت دینی کودک و افراد خردسال می فرماید«فرزندان خود را از هفت سالگی به نماز وا داریدو در دهسالگی آنان را درصورت تمرد تنبیه بدنی نمایید» .
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: عالم بی عمل را در میان آتش دوزخ می اندازند که امعا و اندامهای درونی او را بصورت گدازه ای از حنجره او بیرون می ریزند و سپس آن را به گردش در می آیند همچون گردش الاغ پیرامومن آسیاب.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند «حکمت و دانش گمشده افراد با ایمان است . یک فرد با ایمان و علم و حکمت را در هرجا بیابد در نیل به آن از همه افراد دیگر شایسته تر و سزاوارتر است» .
و در جای دیگر می فرمایند:«خداوند متعال بویژه عهده دار رزق و روزی طالب علم و دانشجو می باشد و روزی او را اختصاصاً تضمین می کنند که سایر مردم مشمول این لطف خاص او نیستند. علاوه برآنکه بطور عموم روزی سایر مردم را نیز تعهد گرفته است.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)در وصف تواضع و فروتنی شاگرد نسبت به معلم می فرمایند:
«خداوند متعال به من وحی نمودند که به شما اعلام کنم تا تواضع و فروتنی را پیشه خود سازید».
روش تشویق و تنبیه
تشویق در روح و نهاد کودک اثر می گذارد در تربیت، اولیا و مربیان می توانند از طریق تشویق، کودک را به کار وادارند که مطلوب آنها است. تشویق و نحسین مایه تقویت روح است، شخصیت فرد را زنده می نماید و موجبات دلگرمی او را فراهم می کند. در بسیاری از مواقع مسیر زندگی انسان را عوض می کند.رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از طریق تشویق و آگاه کردن مسلمانان به فواید دنیوی و اخروی جهاد آنها را به میدان نبرد بسیج می کرد.شرایط تشویق:
1- باید عمل یا اخلاق نیک کودک تحسین شود.
2- بصورت رشوه نباشد.
3- علت آن باید مشخص شود.
4- درحضور جمع اثر بیشتری دارد.
5- افراط نشود.
6- تشویق هدف نباشد بلکه وسیله ای جهت تقویت فعل مثبت باشد.
روش تنبیه:
زندگی انسان مبتنی بر ستیز میان خیر و شر است. چون انسان آمیزه ای از استعداد خیر و شر می باشد .
در تعالیم اسلام مسئله تنبیه و مجازات بعنوان یک اصل حیاتی و ضروری بطور اجمال پذیرفته شده است. لذا برای هر جرمی تنبیه و مجازات متناسب با آن در نظر گرفته شده است و می بایست بدون هیچگونه تبعیض ملاحظه ای اجرا گردد.روی نیرومند ترین ابزار تنبیه و مجازات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی قبضه شمشیر آن حضرت سه جمله و تعبیر سازنده که مثل اعلای اخلاقی را ارائه می دهند نقش بسته بود که از آن جمله عبارت «احسن الی من اساء الیک» بوده است .
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «نسبت به کسی که او را تعلیم می دهید و نسبت به کسی که از او علم وادب می آموزید نرم و ملایم و مهربان باشید». رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«در تعلیم و تربیت مدارا کنید و سخت گیری ننمائید» .
و در جایی دیگر می فرماید«فرزندان خود را در هفت سالگی به نماز وادارید و درصورت تخلف از آن در ده سالگی آنان را تنبیه بدنی نمایید .
بعضی از نکاتی که در تنبیه باید رعایت شوند عبارتند از:
1- باید ریشه و علت تخلف را کشف کرد و از بین برد تا تکرار نشود.
2- تنبیه باید بعنوان آخرین حربه مورد استفاده قرار گیرد.
3- معلم نباید بهیچوجه امر تنبیه را به دیگر دانش آموزان واگذارد.
4- تنبیه شقوق مختلف دارد . سعی شود از تنبیه بدنی استفاده نشود.
5- در تنبیه زیاده روی جائز نیست.
آداب تعلیم و تربیت در اسلام
وظایف معلم نسبت به خودکسی که عهده دار مقام مربی گری است باید صلاحیت و شایستگی لازم را اجرا کند و در این فرآیند وظایف متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ اخلاص و پاکسازی درون
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند «اگر کسی چهار چیز را هدف دانش آموزی خود قرار دهد موجبات ورود به آتش جهنم را برای خویش فراهم می نماید.
1- بر دانشمندان فخر بورزد
2- با نابخردان و سفیهان بستیزد
3- توجه دیگران را بخود جلب کند
4- از سلاطین مال و ثروتی اخذ کند.
اخلاص و نیت است که گاه اعمال انسان در ضل نیت الهی مانند گوهری گرانبها دارای ارزش می گردد و نزد خدا قرب و منزلت می یابند.
2ـ عمل به علم
کسانی که علم و آگاهی خود را بکار می گیرند و برطبق آن عمل می کنند از عواقب سوء روزقیامت مصون خواهند شد. مردی حضور رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: علم و دانش چیست؟ حضرت فرمودند: سکوت. پس از سکوت؟ فرمود استماع و شنیدن. گفت پس از آن؟ فرمودند: حفظ و نگهدار. عرض کرد پس از حفظ کردن؟ فرمودند: عمل کردن برطبق آن ؟ عرض کرد پس از عمل کردن؟ فرمود نشر و ترویج آن. پیامبر گرامی اسلام با این بیان فصیح و روشن آداب تعلیم و تربیت را بوضوح بیان فرمودند.
وظایف معلم نسبت به شاگرد
مربی باید سرمایه ها و اندوخته های علمی خود را به افرادی که مستحق و نیازمند آنند بذل و انفاق نماید و در نشر و اعطاء آن بسیار جدیت کند.
در این رابطه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند : هیچ صدقه و انفاقی از مال و ثروت انسان نمی کاهد. خداوند متعال بخاطر عفو گذشت افراد بر عزت و سرفرازی آنان می افزاید و هر فردی که تواضع و فروتنی را پیشه خود سازد، در ظل مراحم پروردگار از مقام والا و شخصیتی ارجمند برخوردار می گردد.
ازجمله وظایف مربی نسبت به متربی
1- ایجاد خلوص نیت در فراگیران.
2- تواضع و فروتنی نسبت به شاگردان.
3- احوال جویی از متربیان.
4- احترام به مباحثه و مذاکره.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید«کسی که ذره ای کبر و خود بزرگ بینی در دل او وجود داشته باشد به بهشت راه ندارد». ودر در جای دیگر می فرمایند: «علاقه به کبر یعنی عدم اعتراف به حق».
نبی اکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداونـد عزوجل می گویـد«مـذاکرات و گفتگویهای علمـی در میـان بندگانم به شرط آنکه این مذاکرات آنان را به امر و فرمان من رهنمون سازد از عواملی است که می تواند قلبهای مرده و دلهای خفته را زنده و بیدار کند.
وظایف معلم در فرایند تدریس:
الف - دلبستگی و توکل معلم به خدا:
رسول گرامی اسلام می فرمایند: «آنگاه که معلمی قصد خروج از منزل را برای تدریس دارد این دعا را زمزمه کند:(خدا یا بتو پناه می برم که مبادا گمراه گردانم و یا گمراه گردم. بلغزانم و یا بلغزانم، ستم کنم یا ستم ببینم، دیگران را به نادانی کشانم و یا خود دچار آن گردم. خدایا آنکه سربه جوار و همسایگی تو نهاد سزاوار است و ستایش تو بس عظیم و شکوهمند می باشد و جز تو کسی شایسته عبادت و بندگی نیست)» و سپس می فرمایند «بنام خدائی که حوائج مرا کفایت می کند و مرابسنده است، خویشتن را بدو می سپارم، همه نیروها و جنبش ها تحت ید قدرت خدائی است که برتر و بلند مرتبه است. بارخدایا قلبم را پایدار و استوار نگاهدار و حق را فراوان برزبانم جاری ساز».
روایت است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آنگاه که از گفتگو با یاران خود فراغت می یافت، سخن خویش را با تلاوت این دعا آغاز می نمود:«خدایا از ما درگذر نسبت به گناهانی که اشتباهاً مرتکب شدیم و یا عمداً و از روی قصد دچار آنها گشتیم و از خلافهایی که در نهان انجام دادیم.
توکل به خدای مربی، نشاط آور، شوق انگیز، جهت دهنده و رهگشاست برای مربی. به او قوت قلب می بخشد و سکینه القلوب مربی و متربی می شود.
ب- حسن خلق:
تجمل و ارزشگذاری علم و دانش و ارج نهادن به شریعت مقدس اسلام می بایست از وظایف اولیه یک مربی باشد.
جدی بودن و وقار او و رعایت اعتدال در کردار و گفتار تواضع و فروتنی و نرم خوئی و افتادگی شایسته پیشه علمی است. مزاح و شوخی اگر اندک باشد و بر سبیل ندرت بمنظور تجدید نشاط و شادابی شاگردان و زدودن افسردگی و خستگی مزاج انجام گیرد کاری است مطلوب. چنانچه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گاهی برای ایجاد انس و پیوند قلب ها مزاح و شوخی می کردند.
صدای معلم می بایست آهسته و کوتاه، البته متناسب با فضای کلاس باشد. چنانکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید« خداوند متعال صدای آهسته و کوتاه را دوست می دارد و از صدای بلند و فریاد گونه بیزار است». توجه و التفات معلم باید عادلانه باشد و به همگان معطوف گردد. از غرور و تکبربپرهیزد و از دانائی نسبی خود برشاگردان فخر نفروشد.
وظیفه تدریس
معلم، پیش از آنکه دست اندرکار تدریس گردد باید از مرور مطالبی که می خواهد به شاگردان تعلیم دهد. دقت و تإمل نماید و آن را بصورت منقح و پاکیزه ای آماده سازد تا از شتاب زدگی مصون باشد. درسایه تمرین و ممارست و دقت عمل و نظر،نیروی شایسته ای در او بوجود می آید تا دائماً با شکر و تعقل و تدبیر به تدریس بپردازد.
باید معلم در جریان تدریس خود، راه و روشی را جستجو و انتخاب کند که از رهگذر آن فضای کلاس تلطیف و درس را با آسانترین وجه قابل فهم ارائه شود. حتی الامکان معلم باید خوش ترین و دلچسب ترین کلمات و تعابیر را بکار برد. در صورت لزوم برای فهم بیشتر توضیحاتش را تکرار نماید. معلم باید اجازه دهد تا شاگردان اگر مطلبی دارند آزادانه با او درمیان بگذارند. معلم باید در امر طولانی ساختن و یا محدود کردن،مصلحت و شرایط و اوضاع شاگردان را درنظر بگیرد. معلم باید برحسب شرایط و مقتضیات روحی و جسمی و علمی شاگردان فرآیند تدریس را زمانبندی نمود و ارائه دهد.
از زراره ابن اعین نقل شده است که گفت از امام باقر(علیه السلام) پرسیدم « حق خداوند بربندگانش چیست؟ فرمودند: آنچه می دانند به مردم بگویند و دربارۀ چیزهایی که نمی دانند سکوت نمایند» گاهی هم لاادری و اعتراف به عدم معلومات نسبت به یک موضوع نشان دهنده نمودار عظمت مقام تقوی و کمال معرفت و بخشش یک عالم است.موارد مشابه آن در فرآیند تدریس زمینه ساز قرب بین مربی و متربی خواهد شد که نشان از کمال اخلاقی است زمینه ساز قرب بین مربی و متربی خواهد شد که نشان از کمالات اخلاقی است.
تجلیل از مقام علم و عالم
متربی باید افزون تر از مقداری که موظف به تواضع و فروتنی نسبت به علما و معلمین و دیگران در برابر مربی خود متواضع و فروتن باشد.رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «دانش بیاموزید و از رهگذر آن آرامش و متانت را فراگیرید و در برابر کسی که دانش را از او می آموزید فروتنی و خاکساری کنید».
پیشنهادات
توصیه می شود :
1- در کتب هدیه های آسمانی مقطع ابتدایی و دین و زندگی سایر مقاطع احادیثی از پیامبر اعظم در مزمت عوامل بازدارنده مکارم اخلاق مانند: حسد، ریا، کبر و غرور و. . . بعنوان تذکر نوشته شود.
2- از آثار و تبعات منفی دنیوی و اخروی این عوامل مطالب آورده شود.
3- از سر گذشت کسانی که در زندگی آنان این عوامل منفی بروز کرده و عواقب تلخی داشته انددر کتابها حداقل بصورت منابع مطالعاتی بصورت اختصار بیان شود.
4- در مراسم صبحگاهی و عصرگاهی احادیثی در مزمت این عوامل و یا در منزلت علم عالم بیان شود.
5- اخلاق فردی و اجتماعی و شیوه های برخورد پیامبر اسلام با دیگران اعم از والدین،مربیان و مردم عادی بمسابقه گذاشته شود.
6- معلمین از دانش آموزان بخواهند که زندگی پیامبر اسلام در ابعاد مختلف بصورت مقاله برشته تحریر درآورند و آن را بصورت تحقیق عملی در اعطای نمرات لحاظ کنند.
7- مباحثی تحت عنوان آداب تعلیم و تربیت(مقام علم و عالم،وظایف معلم و متعلم) نسبت به هم در کتب درسی به عنوان ماده درسی و یا بعنوان منابع مطالعاتی درج شود.
8- زندگی پیامبر اسلام که سراسر از اخلاق و مسائل تربیتی بوده بصورت قصه و یاداستانهای کوتا و یا در قالب اشعار تهیه و تدوین گردد و در کتب مدارس بعنوان منابع مطالعاتی درج شود.
خلاصه:
نیک می دانیم که ما در دنیایی زندگی می کنیم که انسان ظاهراً متمدن عصر حاضر در عرصۀ تسلط بر خود و امیال و کششهای ناموزون خویش کمتر توفیق یافته و هرگز این شکست عظیم را به روی خود نمی آورد و متإسفانه هم چنان برروی آن پافشاری می کند اما در این میان بر عقلا و دانایان پوشیده نیست که در پشت این چهره تمدن فریبنده تنها چیزی که بدست فراموشی سپرده انسان است لذا شایسته دیدم که با تحقیق و تحلیل برنامه زندگی جاودانه برترین مخلوق خدا اشرف الانبیاء محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) را که عصاره خلقت است به رشته تحریر در آورده تا با مطالعه آن دلها را به نور وجود مقدس آن پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) منور گردانیم. بنابراین تلاش است که در ابتدا با بیان عوامل بازدارنده سعادت و جاودانگی بشر که زمینه را برای عدم تزکیه اخلاقی فراهم می سازند. از جمله (ریاء،کبر،حسد،ریختن آبروی مؤمن،غیبت) و همچنین با تحریر و و نگارش حوادث و وقایع و اتفاقاتی که در زندگی جاودانه پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در ابعاد فردی و جمعی آن جنبه های عملی و کارکردی آن بزرگوار در زندگی شخصی و سیاسی و درنهایت با بیان اهمیت روش در تربیت اسلامی و چگونگی کارکرد عوامل تإثیر گذار آن اعم از معلم و متربی و نقش هریک در جریان الگودهی و الگوپذیری توانسته باشیم گامی مثبت در جهت تحقیق اهداف عالیه ارزشهای اسلامی برداریم.
منابع
1- شیخ عباس قمی : سفینه البحار جلد دوم، انتشارات فراهانی
2- مرحوم شیخ یعقوب کلینی: اصول کافی حلد چهارم، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (ع).
3- مرحو عبدالواحد الآمدی التمیمی،مؤسسه العلمی للمطبوعات چاپ اول.
4- شیخ محمدبن الحسن الحر عاملی، وسائل الشیعه جلد چهارم، انتشارات مکتب الاسلامیه، تصحیح شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی.
5- شهید ثانی منیه المرید، ترجمه دکتر محمدباقر حجتی چاپ سوم.
6- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد دوم چاپ بیروت.
7- ابو محمد حسن دیلمی، ارشاد القلوب، جلد دوم.