موقعيت جغرافيايي استان كرمانشاه
استان كرمانشاه با وسعتي در حدود 24434 كيلومتر مربع در ميانه ضلع غربي كشور قرار گرفته است. اين استان از شمال به استان كردستان، از جنوب به استانهاي لرستان و ايلام، از شرق به استان همدان و از غرب به كشور عراق محدود شده است.
استان كرمانشاه در سال 1375 داراي 11 شهرستان، 19 شهر، 24 بخش، 83 دهستان و 2793 آبادي داراي سكنه بوده است. شهر كرمانشاه مركز استان كرمانشاه ميباشد و شهرستانهايي اين استان عبارتند از: اسلامآباد غرب، پاوه، جوانرود ، سرپل ذهاب ، سنقر ، صحنه ، قصر شيرين ، كرمانشاه ، كنگاوور ، گيلانغرب و هريس.
استان كرمانشاه ناحيهاي كوهستاني است كه بين فلات ايران و جلگه بينالنهرين قرار گرفته و سراسر آن را قلهها و ارتفاعات سلسه كوههاي زاگرس پوشاندهاند و در محدوده اين استان به صورت مجموعهاي از رشتهكوههاي موازي پديدار گشته كه دشتهاي مرتفع كوهستاني درميان آنها شكل گرفته و بستر گذرگاههاي مهم زاگرس را به وجود آورده است. قدمت سكونت در محدوده استان فعلي كرمانشاه به هزاره قبل از ميلاد ميرسد در آثار سارگن- شاه اكد- كه از سال 2048 تا 2030 قبل از ميلاد بر جنوب بين النهرين فرمان رانده، از مردم زاگرس به عنوان ( آريزان ياغي) ياد شده است . به استناد كتيبههاي بابل، آشور و عيلام ساكنان دامنههاي زاگرس طوايفي به نامهاي لولوبي، گوتي، مانايي، فايري، آموا و پارسوآ بودهاند. در خصوص اصلو نژاد اين طوايف، نظرات متضادي ابراز شده است، طوايف آمادا و پارسوآ آريايي، و طوايف گوتي و كاسي نيز به احتمال زياد آريايي ثبت شدهاند ولي محققان در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند.
شهرستان کرمانشاه :
زبان اهالی كرمانشاه فارسی، كردی و كرمانشاهی است و مذهب آنها شيعه، سنی، يهودی و آسوری است. كرمانشاه يكی از مناطق عشايری ايران محسوب ميشود كه نقش مهمی در اقتصاد منطقه ايفا ميكنند. در سال های اخير تعداد قابل ملاحظهای از عشاير به زندگی يك جانشينی و كشاورزی اشتغال ورزيده اند كه در شهرها و بهخصوص روستاها اسكان يافته اند. ايل كلهر و سنجابی از جمله ايل های مشهور كرمانشاه به شمارميآيند. عشاير منطقه كرمانشاه به 6 دسته (ايل) كلهر، سنجابی، قلخانی، زنگنه، ذوله و زردلان (بالوند) تقسيم می شوند. بيشتر طوايف ايل سنجابی در ماهيدشت و دهستان سنجابی اسكان يافته اند و به كشاورزی می پردازند ناحيه ييلاق ايل سنجابی شاهكوه و رودخانه قره سو است كه تا روانسر ادامه می يابد. قشلاق اين ايل ناحيه ای وسيع از قصر شيرين تا نزديكی خانقين، قزل رباط و نفت شهر است. مردم ايل كلهر زمستان را در خانه های روستايی و تابستان را در مراتع سرسبز و خرم پيرامون روستاهای خود زير سياه چادر (كولا) به سر می برند.
وجه تسميه كرمانشاه
پيش از اسلام به نامهاي كامبادن و كامبادنه ناميده ميشد. در صدر اسلام با نامهاي قرماسين و قرماشين از آن نام برده شده است. بعد از انقلاب اسلامي به نامهاي قهرمانشهر و نيز باختران ناميده شدو سس مجددا كرمانشاه ناميده شد. "دکتر معین در فرهنگ فارسی خود احتمالا با استنادی به گفتهی حمدالله مستوفی در ذیل واژهی کرمانشاه چنین مینویسد: «این شهر در زمان ساسانیان بنا شده و بانی آن بهرامچهارم (لقب به کرمانشاه) بوده است». در کتاب "بند هشن" که مطالبی در بارهی جغرافیای اساطیری و موجودات مختلف از حیوانات و درختان و سرزمینها و کوهها و رودها در آن دیده میشود و تالیف اولیهی آن در دوران ساسانی انجام گرفته به واژهی کرمینشان اشاره شده است: «کوه مرغ به لاران کوه زرین به ترکستان کوه بهستون به کرمینشان دیگر از این شمار که محل رفت و آمدند... کوه بوم انگاشته می شوند».
مرحوم "دکتر مهرداد بهار" در قسمت یادداشتهای بند هش آورده است: «باید توجه داشت که نام واژهی کرمانشاه محتملا تبدیلی است از کرمینشان. کرمیشان و کرماشان نام کهن این سرزمین در دورهی میانهی تاریخ ماست و کرمانشاهیها خود را کرماشانی میخوانند».
اما بعضي محققين بر اين عقيده اند که واژهی کرماشان از سه جزء «کار - مای – سیای» تشکیل شده و به معنی مکان مقدس مردم ماد است و معنی این سه جزء را در کتیبهی بیستون میتوانیم پیدا کنیم. دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب تاریخ زبان فارسی کتیبهی داریوش را واژه به واژه معنی کرده که در اینجا به ذکر سه جزء مورد نظر اشاره می کنیم:
kara یعنی مردم ارتش.
madai حالت مفعول فیه مفرد مذکر از mada که به معنی «ماد» است.
siyan در زبان عیلامی در کتیبهی بیستون به معنی مکان مقدس است.
مجموع این سه واژه به معنای «مکان مقدس مردم ماد» که در درازنای زمان به گونههای مختلف از جمله: «قرمیسین، قرماسین، قرماشین، کرماشین، کرمیشان، کرماشان، نوشته شده است».
كرمانشاه در گذر زمان
استان تاريخي كرمانشاه همچون ديگر نقاط كشور كهنسال ما آثاري از روزگار مجد و عظمت ايران را در سينه كوه ها و پهن دشت هاي خود محفوظ كرده است . برخلاف ساير نقاط ايران كه به صورت مقطعي مورد سكونت قرار گرفته اند . اين استان بدون وقفه در ادوار مختلف تاريخ مورد سكونت قرار گرفته است ، شواهد و مدارك باستان شناختي نشان مي دهد اين منطقه از اولين زيستگاه هاي انسان اوليه به شمار مي رفته و يكي از مراكز مهم جمعيتي در زاگرس مياني محسوب مي شده است . تمامي مراحل و ادوار زندگي انسان از عهد حجر تا دوره هاي تمدني پيش از تاريخ و سپس تا تشكيل حكومت هاي بزرگ سير تطور خويش را در اين محدوده طي كرده است . به طوريكه غار شكارچيان بيستون نكات جالبي را درباره سابقه زندگي بشري در دوران پارينه سنگي در ايران روشن مي دارد . پس از اين دوره در حدود 9 هزار سال پيش به علت گرم شدن هوا انسان غار را ترك كرده و روي به يكجانشيني مي آورد كه اين حركت موجب زراعت و دامپروري و براثر آن روستا نشيني مي شود كه بدون شك نخستين روستاها در اين استان شكل گرفته كه از جمله آنها مي توان گنج دره هرسين ، گاكيه و تپه سراب اشاره كرد . انسان هاي پيش از تاريخ گنج دره جزء نخستين انسان هايي هستند كه در ايران سفالگري را اختراع كرده و روي به فعاليت هاي صنعتي آورده اند .
در هزاره چهارم پيش از ميلاد استان كرمانشاه يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني بوده و بازرگانان آن با بازرگانان شوشي و بين النهريني به داد و ستد و مبادله كالا مبادرت مي ورزيدند . حضور بازارهايي در گودين كنگاور و چغاگاوانه اسلام آباد از آن دوره شاهدي بر اين مدعا است .
به استناد كتيبه هاي بابلي و آشوري ، ساكنان زاگرس اقوام لولوبي و گوتي بودند . اين مردمان سخت كوش و شجاع به منظور حفاظت از اين خطه مرتب با بين النهريني ها در جنگ و ستيز بوده اند كه در اين امر به پيروزي هاي چشمگيري نيز نايل شده اند و از آن پس دره هاي زاگرس قرن ها مركز تمدن و حكومت هاي ايراني و بين النهريني بوده كه سرانجام عنصر ايراني تمدن خود را بر اين سامان غالب ساخت . حضور نقش برجستههاي اين اقوام در سرپل ذهاب كه يكي از قديمي ترين نقش برجسته هاي خاورميانه محسوب ميشود بيانگر اين موضوع است .
در دوره هخامنشي با عبور جاده شاهي كه يك رشته آن اكباتان را به بابل وصل مي كرد بر رونق و آباداني اين منطقه افزوده شد . پس از انقراض هخامنشيان ، در دوره سلوكي مناطقي از كرمانشاه چون بيستون و دينور محل حضور كلني هاي يوناني بوده ولي ديري نپائيد كه اشكانيان آنان را شكست داده و در اين منطقه حضور پيدا كردند. نقش برجستههاي اشكاني در بيستون بيانگر اين موضوع است. در اين دوره بيستون يكي از مراكز مهم دوره اشكاني محسوب مي شده است.
استان كرمانشاه در دوره ساساني بيش از هر دوره ديگري از اعتبار و رونق خاصي برخوردار بوده است. اين منطقه همواره مورد توجه شهرياران ساساني بوده و به علت نزديكي با تيسفون پايتخت آنها ، ايام تابستان را در قصور ييلاقي اينجا مي گذرانده اند. در اخبار مورخان اسلامي به كرات آمده كه خسرو اول در نواحي طاق بستان قصوري ساخته بود كه در آنها از فغفور چين وراي هند و قيصر روم و ديگر حكمرانان روزگار پذيرايي كرده است .
با احداث شهرهايي چون حلوان در اين سو و سياست شهر سازي پادشاهان ساساني در غرب كشور كه به بنياد شهر كرمانشاه منجر گرديد . اين حوزه بيش از پيش اعتبار يافت و شاهان ساساني با ايجاد پل هايي بر روي رودخانه ها و بناهاي عام المنفعه رفاه و رونق اقتصادي را براي مردم اين ديار به ارمغان آورده بودند .
کرمانشاه در دوران اسلامی
با شكست ساسانيان توسط مسلمين ، مردم اين منطقه برخلاف برخي مناطق ديگر جزء اولين مردماني بودند كه به دين مقدس اسلام ايمان آورده و به ترويج آن پرداختند .
مسجد عبدالله بن عمر در ريجاب كه يكي از قديمي ترين مساجد صدر اسلام است . يادگاري از آن زمان مي باشد . از دوران آرامگاهي از ياران وفادار پيامبر اسلام كه در جنگ ها وي را ياري مي كردند به يادگار مانده كه مي توان به آرامگاه ابودجانه در ريجاب اشاره كرد . در دوره خلفاي عباسي كرمانشاه يكي از چهار شهر مهم و معتبر ولايات جبال بود . هارونالرشيد خليفه معروف عباسي بدين سامان توجه خاصي داشت ، به طوريكه سياحان و جهانگردان از آباداني و زيبايي شهر ياد مي كنند .
ابن حوقل و استخري از شهر كرمانشاه به عنوان شهرستاني زيبا كه اشجار و آب فراوان دارد ياد مي كنند . مقدسي اين شهر را به همراه شهرهاي همدان ، ري و اصفهان جزء چهار شهر معروف ايالت جبال معرفي مي كند .
در سده سوم هجري كرمانشاه در قلمرو و حكومت صفاريان قرار داشت . در قرن چهارم سلسله كوچكي از اكراد بنام حسنويه در ولايات غرب استقلالي پيدا كردند ، مؤسس اين سلسله حسنويه كه معروفترين اين خاندان نيز هست نزديك پنجاه سال حكمراني كرد و قلعه بزرگ سرماج را مقر خود نمود . در سال 441 ساطان طغرل سلجوقي صد هزار سپاهي به تسخير قلعه سرماج فرستاد كه پس از چهار سال موفق به تسخير قلعه گرديد . در سده ششم هجري سلطان سنجر سلجوقي ، كرمانشاهان و توابع آن را در حوزه حكمراني برادر زاده خود سليمان شاه ملقب به « ايوه » قرار داد. در سده هفتم كرمانشاهان همچون مناطق خراسان و ديگر بخش هاي ايران از هجوم مغول آسيب فراوان ديد به طوريكه سپاهيان هلاكو در اين منطقه قتل و غارتي فجيع به عمل آوردند ولي در اواخر دوره ايلخاني در زمان حكومت ابوسعيد اين خطه مورد توجه قرار مي گيرد به طوريكه در زمان حكومت وي شهر سلطانيه چمچمال نزديك بيستون احداث گرديد . در اين زمان همان طوريكه حمدالله مستوفي اشاره مي كند كرمانشاهان يكي از ايالت هاي 16 گانه كردستان بوده است .
در قرن نهم و اوايل قرن دهم هجري كرمانشاه مورد تجاوز عثمانيان واقع مي گردد . در اين زمان هرسين و ماهيدشت حكومت نشين بوده ولي از كرمانشاهان نامي پيدا نيست . در زمان صفويه كرمانشاهان اهميت و اعتبار زيادي پيدا كرد در دوره سلطنت شاه طهماسب اول حكومتي بنام كلهر و در زمان شاه صفي حكومتي تحت عنوان سنقر و كلهر در اين حدود تشكيل شد و به خوانين زنگنه تفويض گرديد . در حقيقت از اين زمان تجديد بناي كرمانشاه و تشكيل ولايت فعلي شروع مي شود .
همزمان با حمله افغان و سقوط اصفهان ، كرمانشاهان نيز با تجاوز عثماني ها مواجه گرديد و بار ديگر رو به خرابي نهاد . در زمان حكومت زنديه خوانين زنگنه و اهالي كرمانشاه نخست حكومت كريم خان را نپذيرفتند به همين جهت كرمانشاه مدتي با محاصره و خرابي مواجه گرديد . در دوره قاجاريه كرمانشاه اعتبار و اهميت زيادي پيدا كرد . فتحعليشاه در سال 1221 ه.ق يكي از پسران خود به نام محمد علي ميرزاي دولتشاه را با سمت سرحدداري عراقين به اين شغل منصوب كرد و ايالت خوزستان را نيز ضميمه قلمرو او كرد و در حقيقت در اين زمان كرمانشاه به يك پايگاه نظامي مجهز عليه دولت عثماني تبديل شد .
در جنگ جهاني اول كرمانشاه به تصرف قواي عثماني درآمد ولي بعد از سقوط بغداد آنها شهر را تخليه كرده ، عقب نشيني كردند . در جنگ جهاني دوم نيز به تصرف قواي نظامي انگلستان درآمد .
مکان های دیدنی و تاریخی
استان کرمانشاه دارای مکان های تاریخی و دیدنی بسیاری است که شامل جاذبه های طبیعی و تاریخی متعدد می شوند. استان چشمه ها، سراب ها و غارهای متعددی چون: چشمه آب گرم، تنگ حمام، چشمه عبدی، چشمه هندی آباد، چشمه صیفور، سراب نیلوفر، سراب یاوری، سراب طاق روسان، سراب های خفر، سراب نوژی وران، سراب قنبر، غار شهربانو، غار های عسل، مرد و زان و غار انار در ارتفاعات بیستون، غار قوری قلعه در جنگل های اورامانات، غارکاوات، غارپروا، غارآسنگران، غارتایله نو، غاررتیل، غار کلیسا، غار میراوی، غار نوروزخان، غار جوجو، غار حاجی، غارهای آوه زا و کبوتر، غار سید شهاب و.... را در خود جای داده است که هر یک از آن ها از جذابیت های خاص خود برخوردار است.
مکان های تاریخی و باستانی نیز از دیگر جاذبه های استان کرمانشاه به شمار می رود که آتشکده چهارقاپو، بقعه امام زاده های متعدد، مسجد های بزرگ و با ارزش معماری چون مسجد جامع، قلعه های قدیمی و متعدد چون قلعه بیستون، قلعه هژبر، قلعه مروان، قلعه شاهین، قلعه گه، قلعه خاموش، قلعه بزه رود، قلعه ساری اصلان، قلعه هرسین، قلعه منیژه، قلعه گبری، قلعه ژیان و زیارتگاه هایی چون: زیارتگاه شوقی علمی، زیارتگاه تخت تیمور، شاه زاده محمد ابراهیم، شهرهای باستانی و قدیمی چون شهر چمچال، کاروان سراهای متعدد به همراه کم نظیرترین کتیبه ها و نقش های باستانی تنها بخشی از این دیدنی ها را تشکیل می دهند که در نقاط مختلف استان پراکنده شده اند و گردشگرا ن را به سوی خود می خوانند
جاذبه های طبیعی استان کرمانشاه
به سبب موقعيت خاص اقليمي و بارندگي به موقع و كافي از مناطق شمال غربي تا جنوب شرقي استان كرمانشاه يعني از ارتفاعات اورامانات تا منطقه زردلان و هليلان درههاي پوشيده از جنگل و مراتع پر بركتي وجود دارد . اين دره ها چون داراي آب و هواي معتدل با مناظر زيباي طبيعي است براي اطراق و تفريح و وجود ايلات در حال كوچ از بهترين نقاط تفريحي ايران است و هميشه يكي از شكارگاه هاي تراز اول ايران محسوب مي شده است .
کوهها :
ارتفاعات حد فاصل شهرستان کنگاور ، صحنه و سنقرکلیایی
در حد فاصل شهرستان کنگاور ، صحنه و سنقرکلیایی کوه های مرتفع و متعددی قرار دارد که مهمترین آنها عبارتند از کوه کمر زرد با ارتفاع 2273 متر ، هزار خانی پائین با ارتفاع 3420 متر ، دالاخانی با ارتفاع 3126 متر ، بدر با ارتفاع 3265 متر ، سیردوله با ارتفاع 2485 متر ، پنجه علی با ارتفاع 2883 متر ، سردره شمالی با ارتفاع 2753 متر ، کوه گر با ارتفاع 2430 متر ، امروله با ارتفاع 2987 متر نخود چال با ارتفاع 3322 متر ، کوه هجر با ارتفاع 2253 متر .
کوههای دالاهو
ارتفاعات دالاهو دارای قلل بسار بلندی است که بلندترین قله آن 2250 متر ارتفاع دارد . قسمت اعظم این ارتفاعات دارای پوشش جنگلی و مراتع سر سبز در دامنه آن میباشد و اکثر مدت سال به وسیله برف پوشیده شده است . این رشته کوه از یکسو بر دشت بینالنهرین مسلط است و از سوی دیگر به جنگل های کرند و اسلام آباد دید ممتدی دارد .
کوه بیستون
بیستون در ۳۴ درجه و ۳۵ دقیقه شمال عرضِ جغرافیایی و ۴۵ درجه و ۲۷ دقیقه شرقِ طول جغرافیایی در فاصله حدودا ۳۲ کیلومتری شرق شهر کرمانشاه قرار دارد. همچنین نام روستایی که در نزدیکی این صخره قرار دارد هم بیستون می باشد. نام پارسی باستان این کوه بَغستانَ و بگستانَ به معنی جایگاه خدایان و در نوشته های یونانی بگیستانُن می باشد.
سفید کوه
این رشته کوه در10 کیلومتری جنوب شهر کرمانشاه قرار گرفته و به طرف لرستان امتداد دارد . بلندترین قله این کوه 2805 متر ارتفاع دارد و اکثر اوقات پوشیده از برف است. خط الرأس کوه سفید مرز طبیعی بین منطقه درود فرامان و سر فیروز آباد ماهیدشت است. این کوه همانند کوه های دالاهو ، پراو و شاهو جزء زاگرس مرتفع می باشد . ریزابه های دامنه شمالی این کوه به رودخانه قرهسو و ریزابه های دامنه جنوبی آن به رودخانه مرگ می ریزد .
رودخانه ها :
رودخانه الوند
این رودخانه از آب چشمه های سیاوانه و سراب اسکندر در کوه دالاهو در شمال غربی کرند سرچشمه گرفته و بعد از اینکه در حدود سه کیلومتر جریان یافته فرو می رود و پس از مسافت کوتاهی از محل دیگری به نام سراب هشتانه خارج گردیده و تشکیل آبشاری در ریجاب داده است این رود پس از مشروب نموده دشت ذهاب به طرف قصرشیرین جریان داشته و نهایتاً وارد خانقین عراق شده و در محل دوآب خانقین وارد دیاله می شود . این رودخانه از لحاظ اینکه از سرپلذهاب ( حلوان ) می گذرد بهنام رودخانه حلوان نیز معروف است .متر ، کوه گر با ارتفاع 2430 متر ، امروله با ارتفاع 2987 متر نخود چال با ارتفاع 3322 متر ، کوه هجر با ارتفاع 2253 متر .
گاماسیاب
این رودخانه از سراب سنگ سوراخ و چشمه سارهای اطراف نهاوند سرچشمه گرفته و پس از اتصال با رودخانه ملایر به رودخانه گاماسیاب تغییر نام داده است . به این رودخانه در مسیر خود ، رشته های فرعی مختلفی از جمله آب ملایر ، آب نهاوند و آب تویسرکان ملحق شده است . این رودخانه در جنوب بیستون به آب دینورآب پیوسته و به نام گاماسیاب ادامه مسیر داده و در نزدیکی فرامان به رودخانه قرهسو متصل شده و پس از آن به نام سیمره وارد خاک لرستان می شود وسپس در استان خوزستان به نام کرخه جریان یافته و وارد هورالعظیم می شود .
روخانه قرهسو
سرچشمه اصلی این رودخانه سراب روانسر واقع در 50 کیلومتری شمال غرب کرمانشاه می باشد . این رودخانه با جهت شمال غربی به جنوب شرقی جریان پیدا می کند و در 15 کیلومتری کرمانشاه رودخانه رازآور و شاخه های فرعی آن به قرهسو می پیوندد و با مسیر پر پیچ و خم دار در سطح دشت جریان یافته و در نزدیکی روستای قزانچی رودخانه مرگ به آن متصل می شود . این رودخانه با یک شیب آرام از داخل شهر کرمانشاه عبور کرده و در نزدیکی فرامان به رودخانه گاماسیاب می پیوندد . در بسیاری از نقاط حاشیه این روخانه گیاهان مختلفی رشد کرده که به زیبائی آن جلوه خاصی داده است.
دینور آب ، رودخانه مِرِگ ، رودخانه رازآور ، رودخانه جامیشان ، رودخانه سیروان
غار پرو
غار پرو یا پراو در کوه پراو از سلسله جبال زاگرس در شمال شهرستان کرمانشاه واقع شده است. این ناحیه به علت بافت آهکی و بارندگی شدید جایگاه غارهای ناشناخته فراوان دارد. غار پراو بزرگترین غار آهکی دنیا میباشد و ساختمان آن مطلقاً آهکی است. نتایج بررسیهای انجام گرفته نشان میدهد که این غار به دوران سوم زمینشناسی مربوط است. این غار یکی از سختترین غارهای جهان است که 26 حلقه چاه به عمقهای مختلف 5 تا 42 متر دارد. دهانه غار به صورت سوراخی نسبتاً کوچک است که با شیب تقریباً 30 درجه شروع میشود و به فضاهای بزرگ و کوچک و شعب متعدد و سنگهای عظیم که در بین هر کدام از آنها حفرهها و پرتگاههایی به وجود آمده، منتهی میشود. در آذر ماه ابتدای غار به وسیله (چکیده) و (چکنده) های یخی پوشیده میشود و زیبایی خاصی به آن میبخشد.
چال آباد
كوه چال آباد در 50 كيلومتري شمال غربي كرمانشاه واقع شده است. ارتفاع كوه چال آباد 2444 متر است. اين كوه همراه با كوههاي ولاني، هشلان، شاه كوه، هول هول و كوه خاقانه كوهستان كوچكي به وسعت 320 كيلومتر مربع را پديد آوردهاند. رودخانه قايونه و همچنين راه اتومبيل رو كرمانشاه به سنندج از دامنههاي شرقي اين كوهستان ميگذرد و در واقع مرز ميان كوهستان پررو و كوهستان چال آباد به شمار ميروند.
هوجير
كوه هوجير در 43 كيلومتري شمال شرقي كرمانشاه واقع شده و ارتفاع آن در حدود 2583 متر است. اين كوه از غرب به كوه قلعه هجير متصل است و با يكديگر كوهستان كوچكي را كه به وسيله دره رود دينور از سوي غرب از كوهستان پررو جدا ميشود، تشكيل ميدهند.
سرآب نيلوفر
سر آب نيلوفر در 30 كيلومتري شمال غربي كرمانشاه كوزان واقع شده است. اين سرآب استخر وسيعي را تشكيل ميدهد كه مملو از گلهاي نيلوفر است و ظرفيت تفريحي فراوان دارد. اين سراب براي پرورش ماهي نيز مناسب است.
تالاب هشیلان
اين تالاب در مسير جاده كرمانشاه روانسر در 26 كيلومتري شمال غربي كرمانشاه و در دهستان الهيارخاني قرار دارد . تالاب هشيلان به صورت ناوديسي است به مساحت تقريبي 450 هكتار كه در گستره دشتي و اراضي پست دامنه كوه هاي خورين و ويس قرار دارد . آب تالاب در بالا دست به صورت سراب و چشمه هاي جوشان مي باشد و در پهنه تالاب به صورت كانالهاي بزرگ و كوچك پخش شده است . پوشش گياهي سطح تالاب علفي است كه به صورت گياهان آبزي در داخل آب رشد كرده است . در اين تالاب حدود 110 جزيره كوچك و بزرگ با مساحت تقريبي از 100 متر مربع تا حدود يك هكتار شكل گرفته است . در داخل و حاشيه تالاب جانوراني زندگي مي كنند . بطوريكه بر اساس بررسي هاي به عمل آمده هرساله با شروع باران هاي پاييز و سرد شدن هوا پرندگان زيادي از آسياي مركزي به اين زيست بوم مي آيند و زمستان را در اين تالاب مي گذراندند اين تالاب مأمن و مأواي مناسبي براي زمستان گذراني تعداد زيادي از پرندگان مهاجر آبزي و كنار آبزي به شمار مي رود . هر ساله گروههاي پرندگان مذكور توجه شكارچيان و علاقمندان به طبيعت را به خود معطوف ميدارد .
اماکن زيارتي و مذهبي
مسجد جامع كرمانشاه
اين مسجد در كنار خيابان مدرس، نرسيده به خيابان نواب واقع شده و از آثار قابل توجه اواخردوره زنديه است كه در سال 1196 هجري قمري توسط حاجعليخانزنگنه، از نوادگان شيخعليخان معروف و حاكم كرمانشاه، ظاهراً به جاي مسجد قديمي تري بنا شده است. آنچه از بناي قديمي مسجد باقي مانده، بخشي از شبستان مذكور در گذشته به چهل ستون معروف بوده كه بخشي از آن در خيابان كشيها از بين رفته است.
مسجد حاج شهبازخان
اين مسجد در چهارراه مدرس، كوچه شهيد داود شهلايي شهر كرمانشاه واقع شده و از آثار دوره قاجاريه است. بناي مسجد در سال 1235 هجري قمري توسط حاج شهبازخان و شش برادر او كه موسس طايفه معروف به حاجيزادگان بودند، در بيرون از شهر كرمانشاه آن روزگار بنا شده است.
مسجد دولتشاه
اين مسجد در ميدان جوانشير شهر كرمانشاه واقع شده و از آثار دوره قاجاريه است كه توسط محمد عليميرزاي دولتشاه بنا شده است. بناي مسجد دولتشاه در دوره اخير تعمير و مرمت شده و داراي سر در، صحن و شبستان زنانه و مردانه است. اين مسجد به مسجد حاج ابوتراب آل آقا نيز معروف است كه بر كتيبه كاشي سردر مسجد خوانده ميشود.
مسجد شاهزاده
اين مسجد در محله تيمچه شهر كرمانشاه نرسيده به ميدان جوانشير واقع شده و به دوره قاجاريه مربوط است كه در حدود سال 1237 هجري قمري توسط محمدعليميرزايدولتشاد بنا شده است. صحن مسجد، مستطيل شكل و مفروش به سنگ تيشهاي و نوساز است كه در ضلع شمالي آن، حسينيهاي نوساز و در اضلاع غربي و شرقي آن، كلاسها و كانونهاي فرهنگي قرار دارد. از ويژگيهاي اين بنا، آب انباري است كه در ميانه صحن ساخته شده و ورودي آن از داخل كوچه مجاور تعبيه شده است.
مسجد عماد الدوله
اين مسجد از آثار دوره قاجاريه است. ساختمان اوليه مسجد عمادالدوله در 1285 هجريقمري توسط امامقليميرزاعمادالدوله ( والي غرب سرحدات عراقين ) احداث شده است. مسجد عمادالدوله به صورت چهار ايواني بنا شده و مشتمل بر سردر، صحن، ايوان، شبستان ستوندار و حجرههاي متعدد است. بر كاشيكاري ايوان مسجد، كتيبهاي مشتمل بر قصيدهاي در ذكر نام پادشاه وقت (ناصرالدينشاه) نام باني و تاريخ 1285 هجريقمري نوشته شده است. بر اساس روايتهاي موجود، در چوبي ورودي مسجد، از حرم حضرت علي (ع) به اينجا منتقل شده و بدين جهت به (بقاياي شاه نجف) مشهور شده و ظاهراً از آثار دوره صفويه است.
تكيه معاون الملك
اين تكيه در محل به حسينيه معاونالملك شهرت دارد و مشتمل سه بناي عباسي، حسينيه و زينبيه است، در مركز شهر كرمانشاه قرار دارد. تكيه داراي دو حياط و يك عمارت ميباشد و ديوارهاي حسينيه به طور كلي پوشيده از كاشيهاي گوناگون با رنگهاي متنوع و زيباست. همچنين كاشيهاي نقش دار، حالتهاي جالب و متنوعي را بوجود آورده اند. صورت رجال و بزرگان دوره قاجاريه به ويژه بزرگان مذهبي و عشاير كرمانشاه كه با قلمي ظريف و رنگهاي طبيعي بر كاشيها نقش شده، زيبايي خاصي را به آن بخشيده است.
جاذبه های تاریخی :
محوطه تاريخي طاق بستان
محوطه تاريخي طاق بستان در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمه اي در شمال شرقي حاشيه كنوني شهر كرمانشاه واقع شده است دراين محوطه ، آثاري از دوره ساساني وجود دارد كه شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي بنام هاي ايوان كوچك و بزرگ است . ايوان كوچك د رسمت چپ سنگ نگاره ادشير دوم و ايوان بزرگ در سمت راست ايوان كوچك قرار دارد .ياحان ، مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي ضمن توصيف سنگ نگاره هاي طاق بستان ، از اين محوطه با نام هاي متفاوتي ياد كرده اند ، بطوريكه ابن فقيه و ابن رسته اين مكان را « شبديز » و ياقوت آن را « قصرشيرين » ناميده است ، همچنين حمدالله مستوفي آنجا را « طاق وسطام » عده اي ديگر آن را « طاق بهستون » ، « طاق بيستون » و « تخت بستان » ناميده اند . اهالي محل نيز محوطه را با نام « طاق وسان » و « طاق بسان » مي شناسند زيرا « سان » در لفظ محلي به معني سنگ است و به اين ترتيب « طاق وسان » يعني طاقي كه در سنگ كنده شده است . امروزه نيز در اكثر محافل ايران شناسي از اين مكان با نام « طاق بستان » ياد مي شود .
سنگ نگاره اردشير دوم
در سمت راست ايوان كوچك ، سنگ نگاره اي وجود دارد كه صحنه تاج ستاني اردشير دوم ( 383 – 379 م ) نهمين شاه ساساني را نشان مي دهد . در اين صحنه ، شاه ساساني به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ در مركز صحنه نقش شده كه دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را از اهورا مزدا مي گيرد . شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد . ريش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . وي گوشوارهاي بر گوش و گردنبندي در گردن و دستبندي در مچ دارد . گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . گردنبند او نيز شامل يك رديف مهره هاي مرواريدي درشت است . شاه تاجي برسر دارد كه در قسمت پائين آن به صورت نوار ساده اي است و قسمت بالاي تاج به شكل كوريمبوسي است كه بخشي از موهاي سر به صورت انبوه در آن قرار گرفته و به وسيله دو رشته روبان بسته شده است ، همچنين به تاج شاه در قسمت پشت ، روباني آويخته شده است . لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و قسمت پائين آن مدور مي باشد . شلوار نيز بلند و چين دار است كه به وسيله نوار روبان داري به كف پا بسته شده است . كمربند او باريك و به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريدي تزئين شده است ، همچنين در قسمت جلو پاپيوني به كمربند آويخته شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري به آن آويخته است .
نقش برجسته و کتیبه های بیستون
این نقش برجسته و کتیبه ها از معتبرترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان هستند که در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه و در ارتفاع صد متری بر روی صخره ای به سه زبان فارسی باستان و ایلامی و اکدی ( بابلی ) حک شده اند .این کتیبه ها و نقش برجسته نقل داستان معروف بر تخت نشتن بردیای دروغین و سرنگونی او توسط داریوش بزرگ می باشد .
داریوش شاه بزرگ در این کتیبه ها گفته است :
من داریوش , شاه بزرگ ,شاه شاهان , شاه کشورها , پسرویشتاسب , نوه ارشام هخامنشی .
این مغ, گئومات , او چنین می فریفت : من بردیا پسر کوروش هستم , من شاه هستم .
داریوش بزرگ در این کتیبه های با ارزش چگونگی سرکوب بردیای دروغین و سایر شورشیان را به تفصیل می گوید و در آخر هم از کسانی که کتیبه ها می خوانند در خواست می کند از کتیبه ها مراقبت کنند و به آنها آسیب نرسانند . افسوس که نمی توانم کل متن را در اینجا بیاورم ولی به دوستداران کتیبه های هخامنشی و جویندگان علم خط میخی کتاب کتیبه های هخامنشی را توصیه می کنم که مولف آن دکتر غیاث آبادی هستند و دارای متن میخی و آوانوشت و متن فارسی می باشد . نقش های این اثر تاریخی بر سطحی به طول 6 متر و عرض یا ارتفاع 3 متر و 20 سانتی متر حجاری شده است و شامل تصویر داریوش و کماندار و نیزه دار شاهی و 10 تن شورشگر است که گئومات مغ در زیر پای داریوش و 9 تن دست بسته در مقابل او قرار دارند و سرهایشان بجز نفر اول بوسیله طنابی بهم وصل شده است و هرکدام لباس مخصوص کشور خود را بر تن دارند که آنها را از دیگری متمایز می سازد و بر بالای سر هرکدام نوشته ای است که نام شورشگر و محل شورش را معلوم می کند . در این مجموعه شاه با چهره اصلی و با اندازه حقیقی یعنی 181 سانتیمتر نشان داده شده ، پای چپ و کمان او که در دست چپش قرار دارد بر بدن گئومات که زیر پای او به حال تضرع افتاده ، نهاده شده و دست راست پادشاه به نشانه پرستش به سوی فروهر بلند شده است.
مجسمه هرکول
در بهمن ماه سال 1337 هنگامی که کارگران شرکت شوسه برای احداث راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند . در حین کار به مجسمه نسبتاً بزرگی برخورد می نمایند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان گردید .
در دوران پارتی ورثرغنه یکی از محبوب ترین خدایان بود که اغلب به صورت پیکره های گلی و سنگی نشان داده شده است . یک نمونه از این دست پیکره هرکول / ورثرغنه است که در کنار شاهراه شرقی- غربی جاده بزرگ ابریشم یا جاده بزرگ خراسان در بیستون نزدیک کرمانشاه از سنگ تراشیده شده است .
خدا (هرکول ) به صورت شخصی نیرومند کاملاً عریانی با موی و ریش مجعد در حال استراحت بر روی پوست شیری نشان می دهد که بر سکویی به طول 20/2 متر به پهلوی چپ به طور نیم خیز به آرنج تکیه نموده و در دست چپ پیاله ای دارد که تا نزدیک صورت نگه داشته است و نیز دست راستش برروی پای راست قرار گرفته و پای چپ را تکیه گاه پای دیگر نموده است . طول مجسمه 47/1 متر که به طور برجسته از سنگ کوه تراشیده شده و از طرف پشت به کوه متصل است . در عقب مجسمه نقوش و کتیبه ای به زبان یونانی قدیم بر روی سنگ نقش شده است نقوش آن شامل درخت زیتونی است که از شاخه آن کماندان و تیردانی آویزان شده است . در کنار این درخت گرز مخروطی شکل گره داری حجاری شده که برجستگی آن نسبت به سایر نقوش بیشتراست . کتیبه به خط یونانی قدیم در هفت سطر بر روی لوحی به ابعاد 33 × 43 سانتیمتر که نمای آن به شکل معابد یونانی ساخته شده نوشته اند . زمان ساخت مجسمه سال 153 ق.م تعیین می شود این تاریخ با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی ( اشک نهم 174-136 ق.م ) منطبق می باشد . در زیر تنه هرکول نقش شیری دیده می شود که در ازای آن از سر تا دم 200 سانتیمتر و بلندی دم آن 114 سانتیمتر است .
معبد آناهیتا
بناي معروف به معبد آناهيتا در مركز شهر كنگاور بر سر راه همدان به كرمانشاه واقع شده است .
اين بنا بر روي تپه طبيعي با حداكثر ارتفاع 32 متر نسبت به سطح زمين هاي اطراف ساخته شده است . نقشه بناي كنگاور چهار ضلعي و به ابعاد 209*224 متر مي باشد كه هر ضلع آن به شكل صفه اي به قطر 18 متر است . اين صفه ها با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده اند كه نماي بيروني آن ها به وسيله سنگ هاي بزرگ تراشيده شده اي به صورت خشكه چين پوشش داده شده و گاهي براي اتصال برخي از بلوك ها ، از بست هاي آهني و سربي استفاده كرده اند .
در قسمت جنوبي بنا ، پلكان دو طرفه اي به درازاي 154 متر وجود دارد كه هر دوتا پنج پله در يك بلوك سنگي ايجاد شده است . در وضع موجود تعداد سنگ پله ها در پلكان شرقي 26 پله و د رپلكان غربي 21 پله مي باشد ولي با توجه به ارتفاع ديوار كه 20/8 متر از آن باقي مانده به طور يقين تعداد پله ها بيشتر از اين بوده است . در بخش شمال شرقي بنا نيز دو رديف موازي سنگ هاي تراشيده بكار رفته كه بر وجود ورودي به عرض 2 متر در اين بخش از بنا دلالت دارد . در مركز بنا ، صفه اي با جهت شرقي ، غربي ساخته شده كه 93 متر درازا و 30/9 متر پهنا و بين 3 تا 5 متر ارتفاع دارد . اين صفه با لاشه سنگ هاي بزرگ كه حداقل يكي از سطوح آن صاف بوده ساخته شده است و نماي آن با ملاط گچ پوشيده شده كه جز در برخي از سطوح پائين ديوار نشاني از آن نمانده است .
بر روي صفه هاي چهارگانه اين بنا به جز فاصله بين دو رشته پلكان جنوبي ، يك رديف ستون قرار گرفته است . اين ستون ها كوتاه و قطورند . بلندي هر ستون كه شامل پايه ، ساقه و سرستون مي باشند 54/3 متر و قطر هر يك از ساقه ستون ها كه استوانه اي شكل مي باشند 144 سانتي متر است . در مورد كاركرد اين بنا در ميان محققين اختلاف نظرهايي وجود دارد . بطوريكه عده اي از نويسندگان اين بنا را معبدي براي الهه آناهيتا دانسته اند . آناهيتا ايزد بانوي ، آب هاي روان ، زيبايي ، فراواني و بركت در دوران پيش از اسلام بوده است . ولي برخي ديگر از محققين به تبعيت از نوشته هاي مورخين ايراني و عرب سده سوم هجري به بعد كاركرد اين بنا را كاخي ناتمام براي خسروپرويز معرفي كرده اند . از نظر زمان ساخت نيز عده اي اين بنا را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم پپيش از ميلاد نسبت داده اند ، عده ديگر آن را به سده يكم پيش از ميلاد و سيف الله كامبخش فرد كاوشگر بنا ، آن را به سه دوره هخامنشي ، اشكاني و ساساني نسبت مي دهد ولي مسعود آذرنوش كاوشگر ديگر بنا آن را كاخ ناتمامي از خسرو پرويز در اواخر دوره ساساني مي داند .
هنرهای سنتی
صنايع دستي در استان كرمانشاه از سابقه تاريخي طولاني برخوردار بوده بطوريكه روزگاري كرند غرب زرادخانه مهمي بوده كه سلاح هاي گوناگون را مي ساخته است . در تاريخ يورش هاي تيموريان و جنگ هاي ايران و عثماني از سلاح هاي ساخت كرند ياد شده است . صنايع دستي در استان كرمانشاه به موازات توسعه كشاورزي و دامداري پيشرفت هايي داشته و در اقتصاد و زندگي مردم استان به ويژه عشاير و روستائيان نقش مهمي داشته است
گليم بافی
گليم بافي از صنايع دستي خانگي است كه در بيشتر نقاط استان كرمانشاه رواج دارد . اكثر كارگاههاي گليم بافي در خانه هاي روستاييان هرسين به عنوان مركز عمده توليد گليم در استان از شهرتي خاصي برخوردار است . وجود مراتع مساعد جهت پرورش دام ها كه تأمين كننده الياف لازم گليم هستند خود دليلي بر متداول بودن گليم بافي در اين نواحي است . نقوش چشمه نظامي ، و نقوش تركيبي درخت و لانه گنجشك ، مرغابي ، مار ، عروسك ، قيچي ، خطوط افقي ، عمودي ، نقش قرقره راه راه ، پنجه گربه ، قاچ خربزه ، گل مشرفي ، گل ترمه و سوزني از جمله نقوشي هستند كه در گليم هاي استان به ويژه هرسين ديده مي شود . همچنين در زمينه گليم هاي هرسين نشانه هاي بسياري از درهم تنيدگي تمدن و فرهنگ ها ملاحظه مي شود . از جمله مناطق ديگري كه در آن گليم بافته مي شود مي توان به جوانرود ، گيلانغرب و ريجاب اشاره كرد .
موج بافی
موج و در اصطلاح محلي رختخواب پيچ و مفرش از پشم خالص بافته مي شود كه توليد آن بيشتر جنبه رفع نيازهاي محلي و سفارش دهندگان آشنا را دارد . موج يافي يكي از هنرهاي خانگي است كه هنوز در منطقه اورامانات رواج دارد . موج هاي رنگين كمان در اورامانات و جوانرود از شهرتي خاص برخوردار است در جوانرود اين صنعت شكل كارگاهي پيدا كرده به طوريكه در در اين كارگاه ها جولاها هنوز در پشت دستگاه ها به كار موج بافي مشغولند . امروزه موج هنوز مورد استفاده قرار مي گيرد به طوري كه در مواردي هم به جاي پتو يا روانداز يا رويه كرسي ، زير انداز ، پرده و حتي به جاي بقچههاي بزرگ كاربرد دارد . جانماز يا سجاده توليد ديگر كارگاه موج بافي است . قطع جانماز كوچك و حدود 60*110 سانتي متر است . رنگ آميزي و نقش پردازي جانماز متأثر از جنبه معنوي كاربرد آن است و برخلاف موج كه داراي رنگ هاي شاد است . تركيب رنگي آن ، سياه ، سفيد و قهره أي مي باشد . مهمترين طرح هاي موج بافان عبارتند از كشكولي ، چهار خانه ، سياه و سفيد ، تخت قرمز ، برمالي و شطرنجي ضمناً موج بافان قادرند هر گونه پيشنهاد سفارش دهندگان را بافته و ارائه دهند .
پرده بافی
پرده بافي نيز يكي از صنايع دستباف كرمانشاه مي باشد و هنوز چند نساجي در كرمانشاه به بافت پرده هاي نخي به اندازه هاي متفاوت مشغول مي باشند. براي بافت پرده از همان دستگاهي استفاده مي شود كه در موج بافي به كار مي رود.
جاجيم بافی
جاجيم بافي يكي ديگر از صنايع دستي كرمانشاه است كه از ديرباز بين خانوادههاي روستايي و عشاير رواج داشته است. جاجيم به عنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار مي گيرد. حتي در بين برخي از خانواده هاي روستاي جاجيم را به عنوان چشم روشني و جهيزيه نوعروسان هديه مي دهند و به عنوان يادگاري ارزنده سال ها در خانوارها باقي مي ماند. مواد اوليه جاجيم پشم است و بافت آن شبيه گليم است با اين تفاوت كه جاجيم در چهار تخته بافته مي شود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته مي شود. در منطقه اورامان و ثلاث زنان جاجيم هايي را با نقوش متنوع و جنس مرغوب مي بافند كه در نوع خود كم نظير مي باشد.
قالی بافی
قالي بافي به صورت يك فعاليت جنبي با ارزش خود مصرفي و با نقوش بومي و محلي از سال ها پيش در ميان روستائيان كرمانشاه وجود داشته است . نقش هاي محلي شناخته شده ، نام روستاهاي معيني را برخود دارد كه از جمله مي توان به نقش هاي حسين آباد و اكبر آبادي و كيوناني اشاره كرد . امروزه تقريباً در بيشتر روستاهاي سنقر و در اغلب روستاهاي صحنه ، كنگاور ، دينور و بيستون ، قالي بافي داير است . در ميان عشاير منطقه غربي كرمانشاه به ويژه ثلاث باباجاني اگرچه قالي بافي صنعت دستي اصلي نيست ولي در كنار گليم بافي و ساير دست بافت ها قالي هم بافته مي شود . در فرهنگ قالي بافي كرمانشاه واژه گل به معني نقش به كار برده مي شود چنانكه در گل اكبرآباد ، گل ترنجي ، منظور از گل نقشه گل قالي است . نقش هاي شناخته شده در قالي بافي اين منطقه عبارتند از دارگل ، بازوبندي ، سماوري ، عبداللهي ، اكبر آبادي ، كيوناني و حسين آبادي كه هر يك از اين نقش ها ، خود مجموعه اي از خرده نقش ها را در بر دارند.
نمد مالی
نمد مالي از جمله هنرهاي سنتي كاربردي منطقه عشايري كرمانشاه است كه از ديرباز در اين استان وجود داشته و تاريخي به قدمت دست بافي دارد . در گذشته انواع پوشش هاي پشمي و زير اندازها ، حتي زين اسب ها از نمد تهيه مي شد . در حال حاضر مصرف پوشش آن از قبيل كلاه نمدي ، جليقه و فرجي مي باشد و چه زيباست نقش هاي رنگين اين نمدها كه هنوز در كف سياه چادرها و بر دوش چوپانان خودنمايي مي كنند . كاربرد نمد در بين عشاير به ويژه آنهايي كه در حال كوچ هستند بيشتر مي باشد . نمدهاي زير انداز منطقه معمولاً به دو رنگ سياه و سفيد به صورت سفيد در زمينه سياه در نقش مي باشد . البته رنگ هاي سبز ، سرخ ، پرتغالي و بنفش هم در زمينه سفيد براي تزئين كردن آن مي افزايند . نقش هاي متداول در روي نمدهاي نقاط مختلف كرمانشاه عبارتند از : شمشير و تپانچه ، رنگين كمان ، گل ترنج ، تبرزين ، درخت و گنجشك ، كله قوچي ، نيلوفر ، بز كوهي ، مرغ ، گل ، پله ، جقه شاهي و …
گيوه كشی
گيوه كشي يكي از صنايع دستي استان كرمانشاه است كه از قدمت ديرينه اي برخوردار است . گيوه را به اصطلاح محلي كلاش هم مي گويند .مناطق كوهستاني ، و گذرهاي صعب العبور و سنگلاخي استفاده از گيوه به عنوان پاپوش نرم ، سبك ، راحت و مقاوم را در كرمانشاه رواج داده است . مراكز ساخت گيوه ، پاوه ، هرسين و كرمانشاه مي باشد . گيوه از دو قسمت كفي و رويي تشكيل مي شود . كفي معمولاً از لاستيك و چرم است ولي رويي از نخ مي باشد . تا قبل از پيدايش صنعت لاستيك سازي ، گيوه كش ها در كرمانشاه زير كلاش ها را از پوست گاوميش تهيه مي كردند و رويه آن را از نخ يا ابريشم مي بافتند كه اكثر اعيان از آن استفاده مي كردند . با پيدايش صنعت لاستيك براي كارگران و كشاورزان زير لاستيك به كار مي بردند . نوع دوم كلاش معروف به كلاش اورامي است كه گيوه باف هاي آن منطقه كه به « دوم » شهرت دارند . در نهايت استادي زير گيوه را از كهنه پارچه كه كوبيده مي شود و با روده خشك حيوانات كه تيره مي گويند به هم وصل مي كنند كه از لحاظ فرم و طرح با گيوه هاي كرمانشاه و هرسين كاملاً متفاوت است .
مهمترين انواع فرآورده هاي گيوه بافي عبارتند از دم پايي ، پاشنه بلند ، گيوه عاج دار ، پشت بسته ، كفشي ، حوله اي ، منجوقي ، قيصري ، جاوي ، توري و ملكي .
چيغ بافی
چيغ يا چيخ عبارت از حصيري به پهناي تقريبي 150 سانتي متر است كه روي آن نقش هاي متفاوتي به وسيله نخ هاي رنگارنگ پشمي ايجاد مي شود . از چيغ براي حفاظت اطراف سياه چادرها استفاده مي شود و گاهي نيز براي تقسيم داخل چادرهاي عشايري به چند بخش جدا از هم كاربرد دارد .
قلمزنی
هنر قلمزني در اين استان روزگاري جلوه اي خاص داشته است و قلمزنان بزرگي در اين خطه مشغول فعاليت بوده اند كه آخرين فرد از تبار قلمزنان حرفه اي شهر كرمانشاه استاد علي اكبر عين القضايي است كه با تدريس قلمزني به جوانان كرمانشاهي دست به احياء اين هنر زده است . قلمزنان هنرمند كرمانشاهي با الهام از آثار تاريخي دوره هخامنشي و ساساني و طبيعت منطقه ، در نهايت ظرافت و زيبايي ، آثار هنري زيبايي را خلق كرده اند كه خريدار جهاني هم دارد .
ابزارهای فلزی
در حال حاضر در شهر كرند كارگاه هايي وجود دارد كه كم و بيش به ساخت وسايل فلزي و ابزار كار فعاليت دارند . صنعتگران كرندي در تهيه ابزار و وسايل كار و شكار ، چاقو ، كارد ، قندشكن ، ابزار زين و يراق ، قفل و كليد شهرت زيادي داشته و دارند . علاوه بر كرند در شهر كرمانشاه نيز چند كارگاه آهنگري وجود دارد كه بيشتر آلات كشت و زرع را مي سازند.
منابع :
پایگاه سازمان گردشگری و توریسم استان کرمانشاه
پایگاه جاذبه های گردشگری ایران
اداره کل میراث فرهنگی استان کرمانشاه
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
منبع:پایگاه فرهنگسرا (استان کرمانشاه)