خوزستان یکی از باستانی ترین و تمدن خیزترین ناحیه های جهان بوده و جزو كهن ترين سرزمين های متمدن بشری به شمار می رود. آفتاب دل نشین، آب فراوان، خاک مرغوب و مردمانی سخت کوش سبب شده اند؛ این منطقه یکی از پرحاصل ترین نقاط ایران شده و لقب «زرخيز» را از آن خود نماید. از آن جا که جلگه خوزستان دنباله بين النهرين است، خاک و آب و هوای اين جلگه برای كشاورزی بسيار مناسب است و انواع محصولات در این خطه به عمل می آید. صنعت نيز مانند كشاورزی در خوزستان سابقه طولانی دارد. در دوران ماقبل تاريخ (دوره عيلامی ها) انواع و اقسام ظروف و كوزه های سفالی در خوزستان ساخته شده و معادن سرشاری چون: نفت، گاز، نمك، گوگرد و... در این منطقه وجود دارد. استان خوزستان دربرگیرنده قديمی ترين بنای ايران باستان است كه با ابعاد حيرت انگيز خود؛ قابل مقايسه با اهرام مصراست. تنها رودخانه قابل کشتی رانی ایران؛ با جلوه های بالای جهانگردی دراین منطقه واقع شده است. بعد ازجنگ تحمیلی ایران و عراق، منطقه جنگی خوزستان نیز به جاذبه های گردشگری این منطقه افزوده شده وهرساله بازدیدکنندگان زیادی از منطقه های جنگی که یادآور حماسه سازی های فرزندان با غیرت ایران زمین در برابرتجاوزخارجی است، بازدید می کنند و بدین گونه یاد،خاطره و سلحشوری های غیرتمندان ایران را گرامی می دارند.
موقعيت جغرافيايي استان خوزستان
استان خوزستان با مساحتي حدود 64236 كيلومتر مربع، بين چهل و هفت درجه و چهل يك دقيقه تا پنجاه درجه و سيو نه دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ و بيست و نه درجه و پنجاه و هشت دقيقه تا سيوسه درجه و چهار دقيقه عرض شمالي از خط استوا، در جنوب غربي ايران واقع شده است. اين استان از شمال غربي با استان ايلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقي و شرق با استانهاي چهارمحال و بختياري و كهگيلويه و بويراحمد؛ از جنوب با خليج فارس و از غرب با كشور عراق هم مرز است.
شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فراگرفته است كه ارتفاعات آن در جهت جنوب غربي كاهش مييابد، بهطوري كه در نواحي جنوبتر به صورت تپه ماهورهايي نمايان ميشود. استان خوزستان را از نظر پستي و بلندي ميتوان به دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تقسيم كرد. منطقه كوهستاني در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگهاي آن از جنوب دزفول، مسجدسليمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا كرانههاي خليجفارس و اروند رود ادامه ميباد. استان خوزستان داراي آب و هواي مختلف است: آب و هوايي نيمهبياباني كه شهرهاي آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هنديجان، دشتآزادگان و نواحي دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحي شمال اهواز را در بر ميگيرد.آب وهواي استپ گرم كه نواحي شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را دربرميگيرد. استان خوزستان تحت تأثير سهنوع باد قرار دارد: اولين باد، جريان سرد نواحي كوهستاني و دومين باد (شرجي)، جريان گرم و رطوبي از خليجفارس است كه به سوي جلگه ميوزد. سومينباد يا باد سوم از عربستان ميوزد و هميشه مقداري شن و خاك و رطوبت همراه دارد.
جغرافياي تاريخي استان
استان خوزستان يكي از كهنترين سرزمينهاي تمدن بشري است. اين تمدن در شش هزار سال پيش در شوش پديد آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عيلام در شوش پايهگذاري شد و سه هزار سال پيش از ميلاد، دولت عيلام توسط آشوريان منقرض گرديد. در سال ششصد و چل قبل از ميلاد شوش به دست آشوريها تسخير و به دو بخش تقسيم شد. قسمت شمالي عيني انزان به دست پارسها افتاد و قسمت جنوبي آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال پانصد و سي و هشت قبل از ميلاد كورورش هخامنشي به بابل لشكر كشيد و با شكست بابل كليه خاك عيلام جزء متصرفات هخامنشي گرديد و شهر شوش به عنوان يكي از پايتختهاي هخامنشي برگزيده شد. داريوش هخامنشي درحدود سال پانصد و بيست و يك قبل از ميلاد شوش را به مركز شاهنشاهي خودتبديل كرد و درآن كاخ باشكوهي از سنگ بنام هديش احداث كرد. در زمان خشايار شاه پايتختهاي ايران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسيدند. با حمله اسكندر دوران اوج و شكوه سلطنت خيرهكننده هخامنشيان به پايان رسيد. در سال سيصد و سي و سه قبل از ميلاد اسكندر بر هخامنشيان پيروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخاير بسيار ارزشمند طلا و نقره تصرف كرد. پس از فوت اسكندر در بابل جانشيان او در ايران دولت سلوكيان را تشكيل دادند. در سال صد و هشتاد و هفت قبل از ميلاد در اثر ضعف دولت سلوكي پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوكي جدا شدند. با قدرت گرفتن ساسانيان اين ناحيه رو به عمران و آبادي گذاشت. شهر جندي شاهپور با دانشكده بسيار معروف نيز از شهرهايي است كه در اين دوران از رونق و شكوفايي چشمگيري برخوردار بوده است. پس از شكست يزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ايرانيان به مرور به دين اسلام گرويدند. از سال هفده هجري قمري در عهد خلافت عمر كه كشورگشايي مسلمانان به پيروزي تازهاي دست يافته بود، بصره به عنوان يكي از حاكمنشينها و نايبالحكومه انتخاب شد. مهمترين و خونينترين واقعه نخستين قرن اسلام در خوزستان قيام تودههاي بدوي و روستائيان عرب و ايراني بود كه زير لواي خوارج يا ارزقيان سر به شورش برداشتند. حجاج بنيوسف در سال هفتاد و هشت هجري قمري اين قيام را با بيرحمي و سنگدلي سركوب كرد. قيام ديگري نيز در سالهاي دويست و چهل و نه هجري قمري به رهبري صاحبالزنج خوزستان را فراگرفت. در اواسط سده سوم هجري قمري دولت عباسيان رو به انحطاط گذاشت و زمينه رشد قيام ايرانيان فراهم شد. يعقوب ليث از سيستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال 261 هجري قمري فارس را تسخير و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسيان) آغاز كرد، ولي بلافاصله به شوش و شوشتر عقبنشيني كرد. در سال 288 هجري قمري عمر و ليث جانشين يعقوب در خوزستان به قتل رسيد. در سال 326 هجري قمري معزالدوله ديلمي، كرمان و خوزستان را تصرف كرد. با روي كار آمدن سلجوقيان ابوكاليجاد ديلمي به حكومت خوزستان منصوب شد و در سال 434 هجري و قمري با همين سمت درگذشت. از اين سال تا سال 845 هجري قمري به ترتيب خوارزمشاهيان، خاندان شلمه افشار، اتابكان فارس، آل مظفري، آل جلاير، تيموريان بر تمام يا قسمتي از خوزستان حكم راندند. در سال 845 جنبش مذهبي ديگري به عنوان مشعشعيان در اين نواحي شكل گرفت. رهبر اين جنبش سيدمحمد مشعشع ادعاي مهدويت داشت و از اين زمان خوزستان به دو ناحيه عربنشين و غيرعربنشين تقسيم شد. در سال 872 هجري قمري سلسله ايلخانان به دستآققويونلوها منقرض شد و سيد محسن فرزند سيدمحمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشي از آن استفاده كرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوي چندين بار براي سركوب مشعشعيان و افشار به خوزستان لشگر كشيدند هر بار پس از سركوب آنها مشعشعيان را بر حكومت نواحي تحت تسلط آنها ابقا كردند. با انقراض صفويان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب ميرزا جانشين پادشاه شكستخورده صفوي وابسته باقي ماند و محمود افغان براي دست يافتن به اين ناحيه در سال 1136 هجري قمري لشگري به اين ناحيه گسيل داشت ولي نتيجهاي نگرفت. نادر شاه، افغانها را از اصفهان بيرون راند و در بهار سال هزار و صد و چهل و دو هجري قمري از راه فارس و كهگيلويه روانه خوزستان شد. پس از قتل نادر، خاندان مشعشعي بار ديگر به رياست موسي مطلب هويزه را به تصرف درآوردند. مشعشعها پس از استقرار در هويزه به سوي شوشتر، دزفول و شوش روي آوردند و با طايفه آلكثير جنگيدند و نواحي مزبور را تصرف كردند. در همين دوران كريمخان زند پس از ده سال كشمكش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت كريمخان زند بار ديگر خوزستان دچار هرج ومرج شد. درزمان فتحعلي شاه قاجارخوزستان به دوبخش تقسيم شد. بخش شمالي، شامل شوشتر، دزفول، هويزه جزء كرمانشاهان، به محمدعلي ميرزاي دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبي آن شامل رامهرمز، فلاحيه و هنديجان جزء فارس به حسينعلي ميرزا پسر ديگر فتحعلي شاه واگذار شد.دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجاري دوباره براي سركوب مخالفين به خوزستان لشگر كشيد. در زمان همين شاهزاده بند معروف ميزان در شوشتر بازسازي شد و آب به شاخه شطيط و نهرداران جريان يافت. در سال هزار و دويست و شصت و هفت هجري قمري قواي انگليس از طريق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پيش آمد و به آنش هر دست يافت. پس از سال هزار و دويست و هفتاد سه هجري قمري كه جنگ انگليس با ايران روي داد تا پايان حكومت ناصرالدينشاه كه چهل سال طول كشيد در خوزستان جنگي روي نداد. در اين زمان عشاير عرب به چند بخش تقسيم شده و هر بخش شيخي جداگانه داشت كه حاج جبار خان نامآورتر از ديگران بود و پس از جنگ انگليس فداكاريهايي از خود نشان داده بود، توسط ناصرالدين شاه به رتبه سرتيپ اولي ارتقاء يافت. پس از او پسرش شيخ خزعل جانشين پدر شد و با كشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. اين مرد كه با حمايت انگليس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود. انگليسها عثمانيها را از خوزستان بيرون كردند و رشته اختيار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر يك از شهرهاي شوشتر و دزفول اداره سياسي يا كنسولگري و عدليه داير كردند و در همه جا ادارههاي پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستي آنها را به مأموران خود واگذار كردند. از سال 1332 تا 1339 هجري قمري اين وضع پايدار بود و شيخ خزعل نيز خود را امير خوزستان (عربستان) ميخواند. در دوران رئيس الوزرايي رضاشاه سپاهي از شيراز به بهبهان، سپاهي از اصفهان و سپاه سومي از بروجرد عازم سركوب شيخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگي كوتاه شيخ خزعل شكست خورد و با فرستادن پيامي به رئيس الوزرا امان خواست و بدين وسيله عمر يكي ديگر از حكام محلي به سود قدرت يافتن دولت مركزي به پايان رسيد.
تاريخچه شهر اهواز
اهواز مركز استان خوزستان است. باني و تاريخ بناي شهر اهواز بدرستي معلوم نيست، عيلاميان شهري در حدود اهواز بنام «اكسين» بنا كرده بودند. پس از ويراني آن، شهر اهواز در دوران اشكانيان، تجديد بنا گرديد و پس از اشكانيان، اردشير ساساني به بناي مجدد اهواز همت گماشت و در دوران پس از ساسانيان نيز شهر اهواز دستخوش ويراني شد كه باز به عمران آن پرداختند. ابن منشاد مينويسد: اهواز شهر بزرگي است، مردمش زرتشتي و مسلمان و انبار كالاها و فرآوردههاي خوزستان شكر، بافتههاي پشمي، جامههاي ديبا، پارچههاي كنفي و ديگر محصولات را از همه شهرهاي ايران به اهواز ميآورند و از اين شهر و به وسيله كشتي از راه خليج فارس به هندوستان و چين و از راه بصره و عراق و اصفهان به ساير كشورهاي جهان حمل ميكنند. بازرگانان و سوداگران و بيگانگان در اين شهر سود بسيار ميبرند. نام اهواز با كالاهاي شكر و پارچه، در همه جهان مشهور و به بزرگي موصوف بود و به همين جهت عربها اين شهر را «سوقالاهواز» ناميدهاند. از قرن ششم هجري قمري به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنين جنگلها و اغتشاشات داخلي و بروز بيماريهاي وبا و طاعون، اهواز رو به خرابي رفت تا آن كه در سال هزار و سيصد هجري قمري همزمان با حفر كانال سوئز و توجه اروپائيان رونق تازهاي گرفت. ناصرالدين شاه قاجار هم از اين فرصت براي گسترش كشتيراني بر روي رود كارون استفاده كرد و توسط والي خوزستان در كنار اهواز قديم بندرگاهي به نام «بندر ناصري» احداث كرد. در پي احداث اين بندر نام اهواز به «ناصريه» تبديل شد ولي در دوره پهلوي به نام قديمي «اهواز» خوانده شد.
صنايع دستی روستايی :
وفاداری روستاييان به سنت ها از عوامل مهم توليد محصولاتی است که با همت آنان با مواد اوليه موجود توليد می شود اين محصولات علاوه بر رفع مايحتاج شخصی توليد کنندگان به بازار عرضه می شود که می تواند ممر در آمدی در کنار کار اصلی آنها محسوب شود. روستاييان استان خوزستان محصولاتی گوناگون که حاصل دسترنج آنها است توليد می کنند که عمده ترين آنها شامل : حصير، گليم، قالی، پارچه عبايی و ... است .
صنايع دستی شهری :
اگر چه صنايع دستی شهری امروزه رونق گذشته را ندارند معهذا هنوز صنعتگرانی هستند که به امر توليد ابزار و لوازم دست ساز اشتغال دارند. اموری همچون : بافت انواع پارچه، گليم، قالی، تهيه گيوه، خراطی، ميناکاری و ساخت وسايل فلزی و قلمزنی از جمله اين صنايع است .
مجموعه صنايع دستی عشايری، روستايی و شهری استان خوزستان بر حسب نوع مواد اوليه که در توليد به کار می رود به چند گروه تقسيم می شود:
- بافته هايي که برای توليد آنها از دار استفاده می شود، شامل قالی و گليم. اين بافته ها که به بافته های داری موسوم هستند در شهر های مسجد سليمان، هفتگل، دزفول و مناطق روستايي وعشايری توليد می شوند.
- بافندگی شامل: احرامی، عبا، سياه چادر، چوقا، پشتی، خورجين ( هورژين ) که در مناطق عشايری، روستايی و شهری مانند: شوشتر، دزفول، بهبهان، سوسنگرد، شوش و ... انجام می گيرد.
محصولات پوستی که عشاير و روستائيان مناطق مختلف استان خوزستان توليد کننده آن هستند:
- نمد مالی که در ميان روستائيان و به مقداری اندک در ميان عشاير توليد می شود. در شهرهای بهبهان و دزفول نيز توليد می شود.
- صنايع دستی حصيری و چوبی شامل: حصير بافی، سبد بافی و همچنين خراطی در دزفول، آبادان و ...
- فلزکاری و ميناسازی شامل: قلمزنی فلزات، قفل سازی و زيور آلات در شهر های اهواز، سوسنگرد و هويزه .
بافته های داری:
همانطور که گفته شد بافته هايی است که از دار برای توليد آنها استفاده می شود که دارها يا عمودی و يا افقی است. بعضی از اين بافته ها گره دار هستند مانند قالی و گبه و برخی مانند گليم و زيلو پود باف بوده و بعضی مانند ورنی و شيرکی پيچ پودپيچ هستند.
در استان خوزستان بافته های داری به شيوه گره زنی يا پود گذاری بافته می شود و شامل قالی، قاليچه و گليم است و بافندگان اصلی آنها زنان ايلی و روستايی هستند که بر روی دار افقی که بر روی زمين قرار می گيرد کار بافتن را انجام می دهند. نقشه ها اکثراً ذهنی و طرح ها هندسی است و رنگهای قرمز، مشکی، سبز، نارنجی، سفيد، سرمه ای در بيشتر بافته ها کاربرد دارد.
زنان و دختران عشاير عرب نيز به صورت محدود به کار بافت قالی اشتغال دارند و قالی هايی با نقش هندسی و با استفاده از رنگهای قرمز، نارنجی، صورتی، مشکی، زرد کدر، سرمه ای و سفيد می بافند.
گليم :
در استان خوزستان بافته ديگری که بيشتر به صورت دارهای افقی و بعضاً به صورت عمودی بافته می شود گليم است. که بافندگان آن عشاير بختياری (که در مبحث استان چهار محال و بختياری توضيح داده شد.) و عشاير عرب هستند، گليم هايی نيز در هفتگل بافته می شودکه نقوش آنها شباهت به بافته های عشاير قشقايی فارس دارد.
از مناطق اصلی گليم بافی در خوزستان روستای عرب نشين غزی است که گليم های آن غالباً دارای تار پنبه اي و پود پشمی است و به رنگهای قرمز، صورتی، سبز، نارنجی، آبی، سرمه ای و سفيد است . نقوش گليم های غزی هندسی و ذهنی است و بافتی ساده دارد.
گليم پارچه ای :
زنان عشاير بختياری و روستائيان مناطق بختياری نشين خوزستان در نواحی هفتگل و مسجد سليمان با استفاده از لباسهای مندرس خود گليم های را ه راه و محکمی می بافند که برای فرش کردن کف اتاق يا سياه چادر از آنها استفاده می کنند : ابتدا پيراهن و دامن های پرچين از کار افتاده را بصورت نوارهای رشته رشته و باريک به پهنای يک انگشت پاره می کنند و اين رشته ها را بوسيله پره می تابانند. سپس ريسمانهای بوجود آمده را بصورت گليم می بافند.
محصول بدست آمده در صورت انتخاب رنگهای مناسب در کنا ر يکديگر زيبا، محکم و مقرون به صرفه است .
پشتی:
از ديگر صنايع دستی استان خوزستان می توان از پشتی هايی نام برد که در بهبهان توليد می شوند و معمولا دارای تار پنبه ای و پود پشمی رنگين و به ابعاد 70 × 110 سانتی متر است.
نقش اين پشتی ها مرکب از راه های پهن و باريک افقی به رنگهای : سبز، زرد، قرمز، قهوه ای، سرمه ای، سفيد، نارنجی و آبی نفتی است. قسمت ابتدا و انتهای هر پشتی معمولا سرمه ای رنگ است.
موج:
بافت موج در استان خوزستان و خصوصاً در شهر بهبهان رايج است و برای بافت آن از دستگاه های نساجی سنتی استفاده می کنند. نوعی پارچه دستباف است که اندازه های متفاوت دارد. در واقع موج همان دستبافی است که در ساير نقاط ايران به رختخواب پيچ يا چادر شب نيز معروف است. کردها نيز به آن موج می گويند و لرها آن را ماشته می نامند.
مقنعه :
پارچه ای است ساده بافت و بدون نقش و يک رنگ که مردان بعضی مناطق برای عمامه و شال کمر از آن استفاده می کنند . زنان دو يا سه قطعه آن را بهم دوخته و پارچه عريضی بدست می آورند که برای روسری و مقنعه مورد استفاده قرار می گيرد.
احرامی:
از محصولاتی است که در شوشتر بافته می شود. احرامی پارچه ای است با تار پنبه ای و پود پشمی به رنگهای سرمه ای، زرد، سبز، سفيد، نارنجی، قرمز و ...
ابريشم بافی:
بافت اين نوع پارچه در دزفول رايج است . در تهيه اين محصول از نخ ابريشم مصنوعی (ويسکوز) استفاده می شود. به دليل ظرافت خاصی که دارد به مصرف شله ( روسری عربی ) می رسد، طول اين پارچه 20 متر و عرض آنها 40 سانتيمتر است . پس از بافت آن را به قطعات 4 متری در آورده وبرای روسری مورد استفاده قرارداده عده ای نيز قطعه 4 متری را به دو قسمت تقسيم کرده و از وسط آنها را کنار يکديگر قرار داده و به صورت تور دوزی بهم می دوزند. شله ای که از اين طريق به دست می آيد 2 متر درازا و 80 سانتی متر پهنا دارد.
عبا بافی:
بافت عبا در خوزستان سابقه ای ديرينه دارد به طوريکه می گويند پيشينه اش به بيش از پانصد سال می رسد. در گذشته عبابافی در اين استان در شهرهای دزفول، شوش، و سوسنگرد و بهبهان رواج داشته است . هم اکنون توليد آن بيشتر در شهرهای سوسنگرد و بهبهان انجام می شود.
اين عباها معمولا به رنگهای خرمايی، مشکی، خاکستری و شيری است که توسط بافندگان رنگرزی می شود. دو نوع پارچه عبايی در خوزستان بافته می شود:
1- نوعی که برای بافتن آن از نخ های نازک استفاده می شود که به :" هله " شهرت دارد و مناسب هوای گرم تابستان است.
2- نوعی که تراکم تار و پودش بيشتر است و " چانچه " ناميده می شود و زمستان از آن استفاده می شود.
نمد مالی:
نمد مالی از جمله صنايعی است که در استان خوزستان به دليل حضور عشاير که مصرف کنندگان اصلی توليدات نمدی هستند رواج دارد. دو شهر دزفول و بهبهان از مراکز مهم توليد نمد در اين منطقه محسوب می شوند. توليدات نمدی اين شهر : زير انداز، کپنک، و کلاه نمدی است.
کلاه نمدی :
برای تهيه کلاه نمدی به جای پشم از کرک به عنوان ماده اوليه استفاده می شود.
گيوه بافی و گيوه دوزی :
از جمله صنايعی که در استان خوزستان قدمت ديرينه دارد گيوه بافی و گيوه دوزی است که حدود 200 سال در اين منطقه رواج دارد. از مراکز اصلی اين صنعت در خوزستان دو شهر دزفول و بهبهان را می توان نام برد.
گيوه انواع مختلف دارد:
1- گيوه های تخت چرمی که به چتری معروف هستند.
2- گيوه تخت لته ای که از پارچه های فرسوده و روده گوسفند تهيه می شود.
3- گيوه تخت لاستيکی
صنايع دستی چوبی:
در خوزستان از چوب و ساير فرآورده های گياهی برای توليد انواعی از صنايع دستی استفاده می شود که مهمترين آنها به اين شرح است .
خراطی :
خراطی چوب از هنرها و صنايعی است که بيشتر در دو شهر دزفول و بهبهان رواج دارد.
ابزار کارخراطان بسيار ساده است، شامل اره، انواع مته، شفره، دستگاه يا چرخ خراطی و ... برای تهيه چوب نيز از درختهای توسکا و سپيدار استفاده می شود. در دزفول محصولاتی مانند پايه ميز و صندلی و مبل، چوب لباسی، بدنه قليان، زير قليان، ميل زورخانه، پايه آباژر، گلدان، نمکدان و... ساخته می شود. در بهبهان نيز کارگاههای خراطی وجود دارد که محصولات آنها گهواره پايه مبل است که از چوب سپيدار تراشيده می شود.
حصير بافی:
در استان خوزستان در بيشتر مناطق روستايی و عشايری به واسطه وجود درختان خرما حصيربافی وجود دارد. از نی های باتلاقی نيز برای بافتن حصير استفاده می کنند.
اين نوع حصير در شهر ها برای آويختن در جلوی پنجره مورد استفاده قرار می گيرد. عشاير نيز برای حصار پشت چادرهايشان و همچنين ساختن لانه مرغ و خروس، بره، بزغاله و ... از آن استفاده می کنند.
بوريا (حصير زير انداز) :
بوريا يا حصير زير انداز از محصولات استان خوزستان با الياف برگ درختان خرما بافته می شود اين حصير از نی مردابی که در اين منطقه به وفور يافت می شود نيز توليد می گردد. اين نوع حصير برای زير انداز و همچنين پوشش سقف منازل کاربرد دارد. آن را روی تيرهای سقف ساختمان قرار داده و رويش را با مصالح ساختمانی می پوشانند. بوريابافی کاری است که فقط توسط مردان انجام می شود.
کپوبافی:
کپوبافی که در سالهای اخير در استان خوزستان رونق فراوان يافته بيشتر در دهستان شهيون دزفول و روستاهای اطراف آن انجام می شود . مواد اوليه مصرفی در بافت کپو برگهای خشک نخل که در اصطلاح محلی " کرتک " نام دارد و ساقه های نازک گندم که " هلفه " گفته می شود تشکيل می دهد.
سبد بافی:
استان خوزستان که از مراکز مهم پرورش نخل در ايران است صنعتگران از برگ درختان خرما سبدهايی درست می کنند که مصارف مختلف دارد و به آن زنبيل می گويند همچنين عشاير بختياری خوزستان و عده ای از روستاييان اطراف دزفول از شاخه های نازک و ترکه های درختان مختلف سبدهايی می بافند که معروفترين آنها سبدی است که "سله " ناميده می شود و برای آبکش کردن برنج از آن استفاده می شود.
در انديمشک نيز عده ای از هموطنان ترک نژاد با استفاده از ترکه های درخت بيد سبدهايی با اندازه و شکل های متفاوت توليد می کنندکه مصارف گوناگون دارد. عشاير و روستاييان استان خوزستان نوعی سبد که " کوروک " ناميده می شود برای جابجايی ماکيان توليد می کنند.
فلزکاری:
در استان خوزستان ساخت وسايل فلزی در شهرهای دزفول، اهواز، مسجد سليمان، بهبهان، رواج دارد که توليدات مختلفی از قبيل داس، تيشه، قيچی، قند شکن و ... از محصولات آنان است.
آهنگران خوزستان ابتدا فلز را به اندازه و شکل دلخواه بريده و در کوره قرار می دهند پس از گداخته شدن و انعطاف پذيری با چکش زدن به شکل مورد نظر در می آورند. در آخر با استفاده از سوهان آن را صيقل می دهند.
ورشوسازی:
در خوزستان اين صنعت درزمانی نه چندان دور فعاليت چشمگيری داشت.عمده فعاليت های مربوط به ورشوکاری توسط مردان و درشهر دزفول انجام می گرفت . هم اکنون نيز در شهر دزفول تعداد ی صنعتگر به اين حرفه مشغول هستند که کار عمده آنها توليد قليان است . قليان های ورشوی کار دزفول بسيار زيبا و نفيس است.
ميناکاری و قلمزنی :
از جمله فعاليت هايی که از گذشته های دور در خوزستان رواج داشته مينا کاری بر روی طلا و نقره و قلمز نی بر روی مس و برنج است که در شهرهای آبادان، خرمشهر و اهواز انجام می شود که در سالهای اخير بيشتر فعالين اين حرفه در اهواز به کار خود ادامه می دهند.
توليدات مينايی توسط " صبی ها" -که پيروان حضرت يحيی می باشند- برروی طلا و نقره و ديگر فلزات و بيشتر بصورت زينتی و زنانه عرضه می شود. اين توليدات که نقوش معمول و متداول آنها عبارت از : شتر و ساربان، نخل، پل معلق ( پل رودخانه کارون ) و گنبد وقايق، برروی گردن بند، دستبند، گوشواره، انگشتر، النگو، و همچنين قندان، سينی، گيره استکان و ... کاربرد دارند.
قلمزنی :
قلمزنی بر روی فلزات نيز توسط صبی ها انجام می شود. روش قلمزنی بر فلزات به اين صورت است که ابتدا نقش مورد نظر را بر روی ظرف طراحی نموده و سپس درون ظرف را از محلول قير مذاب آميخته با خاکستر يا خاک اره پر کرده و بعد با استفاده از قلم و چکش به نقوش حالتی فرورفته می دهند . سپس قسمت هاي فرو رفته را با خمير مينا که از اکسيد فلزات مختلف تهيه می شود آرايش داده و ظرف مورد نظر را در کوره گذاشته و 350 درجه سانتيگراد حرارت می دهند. به اين ترتيب لايه لعابی رنگين و شفافی برروی قسمتهايی از ظرف فلزی قلمزنی شده به وجود می آيد.
توليد محصولات پوستی :
استان خوزستان به علت وجود عشاير بختياری که بخش هايی از اين منطقه را قشلاق خود قرار داده اند. و همچنين اسکان بسياری از آنان در اين خطه، از نظر توليد پوست موقعيت خاصی را دارا می باشد. در اين استان بدليل وجود عشاير بختياری که کار اصلی شان دامداری است، پوست به وفور يافت می شود. با اين حال صنايع چرم و پوست چندان رواج نداشته و فقط عده کمی از عشاير آنهم برای رفع نياز خودشان و برای ساختن لوازم مورد استفاده زندگی مانند مشک و هميان از آن استفاده می کنند. گاهی نيز از پوست برای دهل که از سازهای محلی است استفاده می کنند.
گردشگری در خوزستان :
مهمترین جاذبه های طبیعی و تاریخی استان عبارتند از:
واز : پل معلق فلزی (پل سفید) – رود کارون و پارک حاشیه ای.
شوش: زیگورات چغازنبیل – کاخ آپادانا- قلعه آکروپل – ایوان کرخه – کاخ اردشیر – بقعه دانیال پیامبر و موزه شوش.
خرمشهر: ساحل اروند رود- مسجد جامع و یادمان های دفاع مقدس.
آبادان : موزه – جزیره مینو و اروند رود.
شوشتر: آبشارها و آسیاب های قدیمی – چشمه آب معدنی گراب – مسجد جامع – کاروانسراهای شوشتر – بقعه سید محمد ماهرو – بند میزان.
مسجد سلیمان: دریاچه سد کارون – چشمه و حوض گلگیر – قلعه بردی و معبد برد نشانده.
رامهرمز : رود جراحی(مارون) و قلعه دختر.
شادگان : تالاب شادگان.
بهبهان : رودخانه زهره – رودخانه جراحی (مارون) – قلعه ارجان – کتیبه تنگ تک آب و محوطه باستانی ارجان. – درایذه و باغملک، اشکفت سلمان- برد نبشته – نقوش کول فره – مجموعه سوسن – کتیبه هانی.
دزفول : دریاچه سد دز – هور مزرعه – پل قدیمی – کاروانسراهای دزفول – حمام وزیر – شهر باستانی جندی شاپور - مسجد جامع و آرامگاه یعقوب لیث.
سوسنگرد: هورالعظیم.
اندیمشک : چشمه آب معدنی دهلران – چشمه عین خوش و منطقه حفاظت شده کرخه.
دزفول یكی از شهرهای خوزستان در حدود ۳۵ كیلومتری اندیمشك است. بقایای شهر باستانی جندی شاپور و اولین دانشگاه جهان به همین نام متعلق به دوره ساسانی در ۱۰ كیلومتری دزفول از مكانهای تاریخی دیدنی محسوب میشود. پل دزفول پل جهان است كه هنوز تردد بر آن جریان دارد. آبشار شوی كه به گفته شاهدان بلندترین و زیباترین آبشار كشور است با ارتفاع بیش از ۸۰ متر و پهنای ۵۰ متر در ۱۰۰ كیلومتری دزفول در بخش سردشت از جذابیتهای طبیعی گردشگری این شهر تاریخی به شمار میآید.
به یاد ماندنیترین و معروفترین اثر تاریخی باستانی كشور و شاید جهان موسوم به چغازنبیل و معبد زیگورات متعلق به ۳۲۰۰ سال پیش كه سالانه هزاران توریست و باستان شناس خارجی را به سوی خود فرا میخواند از لحاظ مساحت زمانی یك ساعت با دزفول فاصله دارد.
كاخ آپادانای هخامنشی، كاخ اردشیر ساسانی، آرامگاه دانیال نبی، قلعه شوش و رودخانه شاوور از دیگر جذابیتهای كهنترین شهر جهان است كه در طول تاریخی بارها مورد هجوم واقع شده است.
در ۶۰،۷۰ كیلومتری شوش شهری است كه به سبب موقعیت جغرافیایی و اقلیمی بهتر، شوشتر نامیده میشود. مسجد جامع، قلعه سلماس، پل بند شادروان كه از ۱۸ قرن پیش تاكنون سنگینیترین طغیانهای رود عظیم كارون را تحمل كرده است. آسیابهای باستانی سیكا و مجموعه آبشارهای شوشتر كه در فهرست آثار ملی و بینالمللی یونسكو ثبت شده همه و همه گواه دیدنی بودن این شهر كوچك است.
مسجد سلیمان در ۱۱۰ كیلومتری شوشتر نخستین شهر نفتی منطقه است و با اكتشاف نفت در سال ۱۲۸۷ در این شهر، تحول عظیمی در اقتصاد خاورمیانه پدید آمد. ساختمانهای زیبای این شركت، مبعد برنشانده (قدیمیترین عبادتگاه روباز ایرانی)، آبشارهای بابا روز بهان، دشت شیرین بهار و دریاچه سد شهید عباسپور از مناظر دیدنی این شهر محروم است. پیمودن جاده كوهستانی مسجد سلیمان- ایذه سخت است، اما خالی از لطف نیست. سرزمینی كه بختیاریها آن را خاك بختیاری مینامند، قلمرویاست از دامنههای زاگرس، پوشیده از كوههای مرتفع، رودخانههای پر آب، درههای تنگ و دشتهای حاصلخیز و جنگلهای بلوط و چنار نقشهای كول فرج و اشكفت سلمان از بناهای عظیم تاریخی با جاذبههای طبیعی است كه چشم هر بینندهای از مشاهده شكوه و عظمت آنها به وجد میآید.
سلطان ابراهیم منطقهای پوشیده از مراتع سرسبز و كوهستانی كه دسترسی به آن از طریق رودخانه كارون به وسیله قایق امكانپذیر است و بنای آرامگاه امام زاده سلطان ابراهیم است كه نزد مردم بختیاری از تقدس احترام خاصی برخوردار است. سالانه هزاران نفر ضمن بهره معنوی از این آرامگاه از مناظر دلفریب و بكر سواحل كارون و آبشارهای فراوان منطقه بهرهمند میشوند.
در جنوب ایذه، باغملك واقع است، با چندین منطقه گردشگری ثبت شده كه سازمان میراث فرهنگی در حال ایجاد امكانات و سایتهای تفریحی و گردشگری است.
مناطق گردشگری مال آقا با وجود رودخانه ابوالعباس و رباط حضرت سلیمان در حاشیه رودخانه مذكور و ۳ كیلومتری مال آقا و امامزاه عبدالله در كوه منگشت سالانه هزاران نفر را از زیباییهای طبیعی خودبهرهمند میكند. ترافیك سنگین خودروها از جادههای تنگ و باریك منتهی به این مناطق به ویژه در بهار و تابستان بیانگر جاذبههای طبیعی و لطافت خاص هوای منطقه حتی در اوج گرمای تابستان است.
تالاب بینالمللی شادگان مهمترین جاذبه طبیعی این شهرستان جنوبی خوزستان است كه ویژگی منحصر به فرد پوشش گیاهی آن موجب جلب هزاران پرنده مهاجر از شمال اروپا، كانادا و سیبری به این منطقه میشود. در شرح اهمیت تالاب از لحاظ اكولوژیكی، زیست محیطی و معیشت مردم منطقه و جذابیتهای طبیعی آن همین بس كه حیات مردم شادگان و روستاهای اطراف كاملاً به این اكوسیستم وابسته است.
زیگورات چغازنبیل ( استان خوزستان )
معبد ایلامی چغازنبیل بر روی تپه ای خاکی و در ساحل رودخانه دز از شعب رود کارون در استان خوزستان واقع شده است . این معبد توسط اونتاشگال پادشاه ایلامی ها در سال 1250 قبل از میلاد ساخته شده و آن را به خدای اینشوشینک اختصاص داده است .بنای معبد چند طبقه و ارتفاع آن حدود 25 متر است . این بنا از خشت خام ساخته شده است و روکشی از آجر دارد . در اطراف معبد تعدادی لوح گلی و جندین مجسمه از انسان و حیوان بدست آمده است .
در حین خاکبرداری از محل دو عدد آجر که مطالبی را به خط ایلامی در آن نقل شده بود کشف شد . قاعده زیگورات مربع است و بلندی آن در اصل 50 متر بوده است و آخرین طبقه آن به خدای ایشوشینک تعلق داشته است .زیگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از میلاد ساخته شده قدیمیترین و زیگورات چغازنبیل بزرگترین زیگورات جهان هستند. سر درهای مجلل و راه پله های متعددکه منتهی به طبقات فوقانی معبد می شود .جالب ترین شیء بدست آمده از حفریات اخیر چغازنبیل ,مجسمه گاو لعابداری است که در کمال ظرافت و مهارت ساخته شده است که برروی آن کتیبه ای به خط ایلامی در چند ردیف نوشته شده است . اکنون این مجسمه در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
چغازنبیل در سال ١٩٧٩ میلادی از طرف یونسکو در فهرست میراث جهانی قرار گرفت. این محوطه یکی از چند اثر ثبت شدهی ایران در فهرست میراث جهانی است. اهمیت این محوطهی تاریخی به عنوان مهمترین اثر بهجایمانده از دوران حکومت ایلامی، قدمت ٣٠٠٠ سالهی آن همراه با جاذبههای طبیعی از جمله عوامل مؤثر در به ثبترسیدن این مجموعه بهعنوان میراث جهانی بودهاند. فرسایش طبیعی و خسارتهای ناشی از جنگ ایران و عراق، آسیبهای فراوانی را متوجه این شهر کهن نمود. برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این منطقه، در سال ١٩٩٨ میلادی، توافقی بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بینالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاریخی چغازنبیل در زمینههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای این طرح، یک پایگاه دائمی پژوهشی شامل آزمایشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رایانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ایجاد و تجهیز شده است.
رودخانه كارون
رود كارون پرآبترين و طويلترين رودخانه ايران است. اين رود از چشمهسارهاي دامنه كوههاي ونك و زردكوه بختياري سرچشمه گرفته و به نام آب كوهرنگ از دره غربي زردكوه به سوي جنوب غربي روان ميشود. پس از ورود به درياچه سد كوهرنگ قسمتي از آب آن توسط تونلي كه در شكم كوه كاركنان حفر شده، به سرچشمه زاينده رود ميريزد و قسمت ديگر آن از سد عبور كرده و پس از طي مسير طولاني و پرپيچ و خم با رودخانه خرسان مخلوط شده و به استان خوزستان وارد ميشود. در خوزستان با آب دره بردنخش و آب سوسن در هم ميآميزد و سپس با آب سرحوض و با رودخانه مرغاب مخلوط ميشود و پس از عبور از دهستان انديكا به دهستان دشت لالي وارد ميشود. در دهستان مزبور با رودخانه شور آب كيارس مخلوط شده و پس از عبور از دهستان عقيلي شوشتر به دهستان گتوند داخل ميشود. در هشت كيلومتري شمال غربي شوشتر با رودخانه شور مخلوط ميگردد و سپس به رودخانه هورام در بند قير متصل شده و در همانجا با رودخانه دز كه بزرگترين و مهمترين ريزآب كارون به شمار ميآيد، در هم ميآميزد. از آنجا به دهستان عناقچه و سپس با پيمودن پيچ و خمهاي فراوان به سوي شهر اهواز و سپس به شهرستان خرمشهر داخل ميشود. در شرق شهر خرمشهر به دو شاخه تقسيم ميگردد. شاخه غربي به نام بهمن شير رود به جنوب غربي جريان يافته و از طريق خور موسي به خليج فارس راه مييابد و شاخه شرقي از جنوب خرمشهر ميگذرد و به رودخانه اروندرود ميريزد.
عشایر در خوزستان
دیدار از زندگی عشایر کوچ نشینی که در شش ماهه دوم سال در استان خوزستان اقامت دارند، تصویری هفت رنگ از چادرهای سفید که مردانی در آن اتراق کرده اند و زنانی زیبا که دامنهای پرچین و رنگارنگشان دل بیننده را به مهمانی رنگها می برد نیز مطمئنا علاقه مندان خاص خود را دارد. در الوان رنگارنگ ، طبیعت سرسبز، گوسفندان ایل و بزغاله های زیبای نورسیده آنها را در دامن خود می پرورد و نوای زنگوله های این موجودات به همراهی صدای خلخال پاهای زنان عشایر سمفونی کوچ ایل را با هم می نوازند.
مال آقا، روستای نمونه گردشگری
"مال آقا "روستایی در 32 کیلومتری شهرستان باغملک در این استان با بافت سنتی که کاملا بافت قدیمی خود را حفظ کرده است.
مال آقا در منطقه ای کوهستانی از سلسله جبال زاگرس واقع شده که رودخانه ای مواج و سرد از کنار آن می گذرد و مسیر فرح بخش و زیبایی را ایجاد کرده است، همه ساله خصوصا در دو فصل بهار و تابستان دهها هزار نفراز اقصی نقاط خوزستان برای گذراندن اوقات فراغت و سیاحت به این مکان خوش آب و هوا سفر می کنند. علاقمه مندان دیدار این روستای زیبا از شهر باغملک که به سمت مال آقا حرکت می کنند با پشت سرگذاشتن شهر قلعه تل و طی حدود چهار کیلومتر راه با دیدن تپه ها و کوهها و نسیم خنک کوهستان و جنگلهای انبوه بلوط، گویی وارد دنیایی متفاوت تر از خوزستان شده اند. کمی جلوتر ، روستای تمبی با قدمتی چند هزار ساله و بافتی زیبا در دل کوهستان در مقابل دیدگان گردشگران قد علم می کند و آنان را به یاد صفا و صمیمیت روستا می اندازد مکانی که روستایی باستانی را با همین نام مدفون شده در زیر پا دارد. گفته می شود چندی پیش تعدادی از اهالی روستا که در پی حفاری خانگی بطور اتفاقی با بخش هایی ازمنطقه مدفون شده با آثار باستانی گرانقیمت و ارزشمندی مواجه شدند.
یادمانهای دفاع مقدس در خوزستان
مناطق عملیاتی دوران هشت ساله دفاع مقدس و یادمانهای ایجاد شده در مناطق اروندکنار، شلمچه، فکه، طلاییه و شهرهای آبادان و خرمشهر از جاذبه های گردشگری دوران دفاع مقدس استان خوزستان به شمار می روند.
همه ساله شهروندان بسیاری از سراسر کشور دراین مناطق حضور پیدا می کنند تا یاد و خاطره هشت سال جانفشانی پاکترین جوانان این مرز و بوم را در دفاع از میهن اسلامی خود زنده نگاه دارند و با آرمانهای شهیدان تجدید بیعت کنند.
آثار باستانی خوزستان
خوزستان در بحث جاذبه های تاریخی با برخورداری از پیشنیه ای غنی از تمدنهای باستانی ایران زمین جایگاه خاصی دارد و جای جای استان از شوش و شوشتر و ایذه گرفته تا بهبهان و مسجد سلیمان و اهواز که هر یک نشانی از هویت تاریخی این مرز و بوم را بر تارک خود دارند، بازدید کنندگان علاقه مند به این جاذبه ها را به گرمی پذیرا هستند. شهرستان ایذه واقع در منطقه کوهستانی شمال خوزستان در 205 کیلومتری شمال شرق اهواز، مرکز ایالت آیاپیر در دوره ایلامیان بوده و یکی از موزه های بی نظیر سنگ نگاره ایران و جهان محسوب می شود. بیشتر آثار دیدنی و با ارزش ایذه که در دوره پارتها نیز از شهرهای مهم ایران زمین بوده است ، به صورت نگارکنده وگنجینه های جاویدان نقش برجسته ها بر دل کوه هستند که از ورای قرنها، استوار و پرشکوه همچنان ایستاده اند و عظمت آنها گویی گذر زمان را به سخره گرفته است .
"کول فره " واقع در هشت کیلومتری شمال شرق دشت ایذه ، "اشکفت سلمان " در جنوب شهر ایذه ، شیرهای سنگی که یادمانی از شجاعان بختیاری و "خونگ اژدر" یادمانی از دوره ایلیماییدها به شمار می روند، ازجمله آثار دیدنی این شهرستان هستند.
در نگارکنده ها، عبادتگاه نارسینا (از خدایان عیلامی ) صحنه هایی از نیایش شاهان ، قربانی کردن برای خدایان و آیینهای مذهبی و غیرمذهبی را بر سینه خود به یادگار دارد.
اشکفت سلمان (نیایشگاه تاریشا) دربرگیرنده چهارنقش برجسته ایلامی است که نیایش "هانی " پادشاه محلی آیاپیر به همراه وزیر و خانواده اش را به نمایش گذاشته است . خونگ اژدر یا تنگ نوروزی نیز نقش برجسته ای از زمان ایلامیان مربوط به حدود چهار هزار سال پیش از دوران ایلامیان و "خونگ کمال وند" و "خونگ یارعلی وند" نیز نشان از دوران اشکانیان بر پیشانی دارند.
شهرستان بهبهان در جنوب شرقی استان خوزستان نیز با بافتی زیبا و کهن آثاری همچون شهر "ارجان " یادمان دوره ایلامی ، پل "ساسانی خیرآباد" یادمان دوره پیش از اسلام ، آتشکده "خیرآباد"، کاروانسرای "دژ مهتابی " یادمانهای دوره ساسانی ، حمام "بخت خان " و خانه "نجف خان " یادمانهای دوره پهلوی و مقبره های امامزاده اباذر و بشیر و نذیر را در خود جای داده است .
قدیمی ترین پل جهان به نام پل "ساسانی " نیز در دزفول قرار دارد که هنوز عبور و مرور بر روی آن در جریان است . آرامگاه "یعقوب لیث "، مقبره "حزقیل نبی (ص )"، "سبزقبا" برادر امام رضا(ع )، بقعه "شاه رکن الدین "، بقعه "رودبند" و بقعه "محمدبن جعفر طیار" در دزفول از جمله آثار دینی این شهرستان هستند.
شهر شوش درشمال غرب خوزستان ، شهری است با قدمت چند هزار ساله که تاریخ ، نام آن را به عنوان نخستین خاستگاه شهرنشینی و یکجانشینی در ایران به ثبت رسانده است .
این شهر حدود دو هزار و 400 سال پیش ، مرکز و پایتخت دو امپراطوری بزرگ و متمدن ایلام و هخامنشی بوده است که فرمان جهانی حقوق بشر کوروش کبیر در این منطقه یافته شده است . بقایای دوران باشکوه شوش درویرانه های چهارتپه "آکروپل "، تپه "آپادانا"، شهر "شاهی "، شهر"صنعتگران یا پیشه وران " به جای مانده است . مقبره "دانیال نبی (ع )" قلعه شوش "شهر شاهی "، "کاخ شاوور" ومعبد باستانی "چغازنبیل " از مهمترین آثار این شهرستان به شمار می آیند.
شهر سه هزار ساله دورانتاش (معبد چغازنبیل ) در نزدیکی شهر کنونی شوش از آثار ثبت شده جهانی فهرست یونسکو می باشد که شکوه و عظمت خاصی دارد.
شوشتر، شهر سازه های آبی شگفت آور و گنجینه مهندسی آب ایران باستان در خوزستان حکایت دیگری دارد که آسیابها و آبشارهای آن در کنار بافت قدیمی خاص با محله ها و خانه های قدیمی شوشتر واقع در 95 کیلومتری شمال اهواز نیز گواه تاریخ کهن این سرزمین است .
یادمانهایی چون "کلاه فرنگی "، آسیابها یا آبشارها"، قلعه "سلاسل "، پل "شاپوری "، مسجد جامع ، امامزاده عبدالله از جمله آثار ارزشمند این شهر است که از دوره های مختلف تاریخی در دل آن به جای مانده اند.
مسجدسلیمان را شاید بتوان نخستین شهر پارسی در خوزستان و جنوب غرب ایران به شمار آورد، این شهر به روایتی همان شهر "پارسوماش "، نخستین شهر آریاییهای مهاجر به این سرزمین است . معبد "بردنشانده " مربوط به دوره پارتها، صفه "سرمسجد" و آتشکده آن به همراه چاه نمره یک به عنوان نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه از جمله آثار تاریخی این شهر هستند. در شهرستان رامهرمز، شهر سلمان فارسی قلعه "دا و دختر"از دوران ساسانی ، شهر "مختارک " یادآور قیام سیاهان علیه حکومت عباسیان و "تل برمی " بزرگترین سایت ایلامی نیز از جمله یادمانهای تاریخی آن هستند که در این شهرستان واقع در شرق خوزستان قرار دارند.
شهر مسجد سليمان
مسجد سليمان از شهرهاي مهم نفتي استان خوزستان بشمار ميرود طبق كاوشهاي باستانشناسي، آثار كهن مربوط به زندگي غارنشيني و دوران ماقبل تاريخ در اين سرزمين كشف شده است و گفته ميشود كه در همين مكان هوشنگ پيشدادي در اثر برخورد دو سنگ چخماق شعلة آتش را براي اولين بار كشف كرده است. مسجد سليمان در زمان كيانيان، عيلاميها، مادها، پارسها، سلوكيان، اشكانيان و ساسانيان اهميت فراواني داشته است و آثار بر جاي مانده از آن دوران شاهد اين ادعاست. مسجد سليمان همچنين زادگاه چيش پيش پارسي بوده است. اين شهر در قرن هشتم قبل از ميلاد جزء سرزمين عيلام بود و در آن عصر «آساك» نام داشت و در دوران پارسها «پارسوماش» ناميده ميشد. در قرون وسطي نيز «تلغر» ناميده ميشد، سپس به «جهانگيري» و «ميدان نفتون» معروف گرديد. بعد از اينكه آثار آتشكده سر مسجد براي همگان مشخص شد، بنابه تصويب مجلس شوراي ملي در سال هزار و سيصد و پنج خورشيدي به «مسجد سليمان» تغيير نام يافت
شهر شوش
شوش يكي از كهنترين مراكز تمدني جهان است در نتيجه كاوشهاي باستانشناسي آثار و بقايايي در آن يافت شده است كه قدمت آن را به دوران ماقبل تاريخ مرتبط ميسازد. عيلاميها اولين قومي هستند كه شوش را رونق بخشيدند. در دوران تسلط اين قوم، شوش آنچنان اعتباري يافت كه به پايتختي برگزيده شد. شوش پس از تسلط هخامنشيان نيز عظمت خود را حفظ نمود و داريوش هخامنشي آن را به عنوان پايتخت زمستاني برگزيد و تا اوايل تسلط مسلمانان عرب همچنان رونق داشت. در زمان ساسانيان، شوش پايتخت زمستاني بود. از سدة دوم تا هفتم ه-ق نيز دوباره رونقي نصيب اين شهر گشت ولي با حملة مغولان، عظمت و شكوه آن از ميان رفت. از سال هزار و هشتصد و چهل و نه ميلادي باستانشناسان به كاوش در ويرانههاي شوش پرداختند و آثار نفيسي از شهر خاموش و متروك شوش بدست آوردند. قلعة معروف شوش در سال هزار و هشتصد و نود و هشت توسط دمرگان بر فراز تپه اكروپل بنا گرديده است .
خرمشهر
شهرستان خرمشهر كه در گذشته به نام «بندر محمره» معروف بود، از دو قرن قبل به دليل اهميت سوقالجيشي فوقالعاده مورد توجه استعمارگران قرار گرفت و (تاكنون) چندين بار به اشغال قواي خارجي در آمده است. امپراطوري عثماني در سال هزار و هشتصد و هشتاد و سه ميلادي، انگليسيها در سال هزار و هشتصد و پنجاه و هفت ميلادي و ارتش متجاوز بعث عراق در سال هزار و سيصد و پنجاه و نه خورشيدي خرمشهر را اشغال كردهاند. استرنج در كتاب سرزمينهاي خلافت شرقي درباره بندر خرمشهر (محمره) مينويسد: «بندر محمره» (خرمشهر) در كنار نهر حفار در جاي سابق شهر بيان واقع شده است. نهر حفار نواحي بالاي شطالعرب (اروند رود) را به دو قسمت بالاي كارون متصل ميكند. ياقوت، جزيره بزرگ را كه بين دو شط يعني شطالعرب و كارون واقع شده «ميان رودان» نام داده است. مقدسي ميگويد: اين جزيره باتلاقي است كه در يك زاوية آن كنار دريا شهر عبادان است و در زاويه ديگر در مصب شط كارون بندر سليمان واقع شده است. كشف نفت در قرن نوزده و مجاورت خرمشهر با آبادان كه بعدا پالايشگاه مدرني در آن ساخته شد، اهميت آن را دو چندان كرده است.
شهر آبادان
آبادان نام بندر و جزيره دلتا مانندي است كه در گذشته «عبادان» نام داشته است. ياقوت حموي جزيرة بزرگ را كه بين دو شط يعني اروندرود و كارون واقع شده «ميان رود» نام داده است. ناصر خسرو قبادياني نيز در سال چهارصد و سي و هشت ه-ق آبادان را ديده و آن را توصيف كرده است. در اواخر قرن سيزدهم هجري قمري آبادان به واسطة وجود صنعت نفت رونق و گسترش يافت. در سال هزارو نهصد و نه ميلادي شركت نفت به دنبال عمليات استخراج نفت در خوزستان پالايشگاه و تصفيهخانههاي عظيمي در آبادان ايجاد كرد. پس از ايجاد پالايشگاه اهميت اقتصادي، سياسي و بينالمللي اين جزيره افزايش يافت.در زمان سلطنت رضاشاه پهلوي نام عبادان به آبادان تغيير يافت. شهر آبادان قبل از حملة عراق به ايران در سال هزار و سيصد و پنجاه و نه خورشيدي از شهرهاي بسيار باشكوه و آباد ايران بشمار ميرفت. در حال حاضر كار بازسازي و نوسازي اين شهر به اتمام رسيده است
شهر انديمشک
انديمشك در كنار خرابههاي شهر قديم (لور) و (اريترين) احداث گرديده است. لور شهري آباد بود كه جغرافينويساني چون اصطخري و مقدسي از آن نام بردهاند. گويا شهر لور تا قرون وسطي از آبادي بهرهمند بود و پس از آن رو به ويراني نهاده است. انديمشك در دوره قاجاريه و در حكومت حاج صالحخان مكري با ساختن قلعهاي اهميت پيدا كرد و صالحآباد ناميده شد، سپس به انديمشك تغيير نام يافت. مردم اين شهر در گذشته در كپرها، چادرهاي ساده و بعدها در خانههاي گلي زندگي ميكردند. ولي امروزه رشد و توسعه قابل توجهي يافته است.
منابع :
پایگاه فرهنگسرا (استان خوزستان)
پایگاه جاذبه های گردشگری ایران
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
www.iran-tourism.ir (خوزستان بهشت گمشده)
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)