استان زنجان و جاذبه های گردشگری
تهیه کننده : حسن نجفی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
آب و هوا
نزولات جوي تابع دو باد معروف مه و شره است ، باد مه از جهت شمال به جنوب در منطقه حــركت مي كند و رطوبت درياي خزر را به اين نواحي منتقل كرده موجب برودت و كاسته شدن درجه حرارت مي گردد، دومي باد شره در جهت جنوب غرب و شمال شرق حركت كرده و رطوبت حاصله از تبخير درياي مديترانه را در منطقه سرازير ميكند اين باد در خرداد ماه با از دست دادن رطوبت خود در مسير موجب خشكي هوا در اين منطقه ميشود كه گاهي اوقات به كشاورزي خساراتي وارد ميكند .
وجه تسمیه زنجان :
اسم ديگر شهرستان زنجان (خمسه) اســت . اطلاق اين كلمه به منطقه در منابع و متون جغرافيايي از اواخر دوران قاجار ظاهر شده و در مورد وجه تسميه آن دو نظر مي تواند مطرح باشد. نظر نخسـتين ناظر بر استقرار طوايفي از ايلات پنجگانه در اين منطقه اســـت . و محتملا وجود منطقه اي به نام (خمسه) در اســتان فارس كه بر مبناي استقرار پنج ايل نامگذاري شده بسود اين نظريه اســـت . در فرهنگ آنندراج ذيل كلمه زنگان چنين آمده " چون پنج بلوك بود آنرا خمسـه گويند " لغت نامه دهخدا با تكرار مورد مزبور مي نويســـد ( اين شــهرستان "زنجان" از پنج بلوك بنام بخش حرمه ، بخش ابهر رود ، بخش قيدار ، بخش ماه نشان ، بخش سردان ...) در اين بخش بندي بخش هاي ايجرود ، زنجان رود ، كه جزء خمسه اند سخني به ميان نيامده ، لاجرم اين نظريه با شك و ترديد مواجه ميگردد. اما بخشــهاي پنجگانه ابهر رود ، خرا رود ، زنجان رود ، ايجرود ، سجاس رود كه بخشهاي اصلي خمسه را تشكيل داده منبع و مرجـــــع موثقي به وجه تسميه آن مي تواند باشد . كذر اين نكته ضرورت دارد كه منطقه بزينه رود معروف به قشلاقات افشار كه هم اكنون از توابع خمسـه است تا اواخر دوران در حوزه ساسي ولايت كردستان بوده است ، بنابراين پنج بلوك بودن منطقه قطعي بنظر ميرسد.
دايره المعارف مصاحب بر اين اساس ذيل كلمه (خمسه) مي نويسد :
( خمسه مخفف ولايات خمسه در جنوب آذربايجان و غرب قزوين كرسـي آن زنجان و از شــهرهاي معروفش سلطانيه پنج بلوك عمده اي كه اين ناحيه به مناسـبت آنها خمسه خوانده شده اســت عبارت بودند از ابهــر رود ، زنجانرود ، ايجرود ، دسجاس رود كه حاليكه همگي جزو شهرستان زنجانند ...)
در اوايل قرن دهم هجري بلحاظ نقل و انتقال ايلات نا آرام مناطق ، كه به منظور ايجاد امنيت و جلوگـــــيري از شـــورشهاي محلي خوانين يكي از سياستهاي زمامداران صفويه و قاجاريه بوده است ، شهرستان زنجان اين پديده ساسي نتاثر شده و طوايفي از پنج ايل به نام هاي شامسون ، اوصانلو ، مقدم ، بيات و خدابنده لو را در خود جاي داده است.
خصوصيات نژادي:
موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان زنجان از شمال به استانهاي اردبيل و گيلان ، از شــرق به استان قزوين ، از جنوب به استان همدان ، از جنوب غربي و غرب به استانهاي كردستان و آذربايجان غربي و آذربايجان شرقي محدود اســت و از جمله استانهايي است كه به تنهايي با 7 استان كشور همسايه و همجوار است.
استان زنجان بر اساس آخرين تقسيمات كشوري ، داراي 3 شـهرستان 13 بخش ، 8 شهر ، 44 دهستان و 981 آبادي داراي سكنه است . شهرستانهاي اين استان عبارتند از : زنجان ، ابهر و خدابنده .
جغرافياي تاريخي استان
دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره ســوم پيش از ميلاد ) : چگونگي ســير اين دوره تمدنـــي به علت كمبود اطلاعات و مدارك ، تاريك و مبهم است . قديمــي ترين آثار دوران پيش از تاريخ كه در اين منطقه يافته و بررسي شده اند ، احتمالا" به دوره (( بردوستين)) تعلق دارند . اين يافته ها كه شامل ابزارهاي كوچك جماعت هاي آغازين بشــري است ـ در حدود سي هزار سال قدمت دارند . مشخص ترين زيستگاه اين جماعت ها در زنجان ، غار تاريخي (گلجيك) است.
دوران تاريخي (اوايل هزاره سوم تا اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد) : يافته هايــــي كه از اين دوره در منطقه ايجرود بدســـت آمده اند ، مورد بررسي قرار گرفته اند . پراكندگي زيستگاههاي انساني منطقه ايجرود در هزاره سـوم و دوم پيش از ميلاد ، در هشت كانون باستان شناسي و تداوم حيات آنها تا هزاره اول پيش از ميلاد ، حكايت از شكوفايي و ديرپايي تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . آثار اين دوران در روستاي ضياءآباد ، آق كـند ، گل تپه ، چايرلو ، قلتون و اوغول بيگ به دست آمده اند. ارزيابي و مطالعه آثار نقشهاي سياه رنگ بر روي سفاله ي نخودي كشــــف شده از اين كانون هاي تاريخي ، پيوند تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان ، تپه زاغه دشت قزوين و ايجرود را نشان داده است.
دو اثر از اين دوره در جنوب غربي شـهرستان خدابنده شناسايـي شده اند: يكي در تپه تاريخـي "ياريمجه" (تكمه تپه) در قشلاق هاي افشار ، و ديگري در تپه تاريخـي " امان ارقين بلاغي" منطقه بزينه رود شـهرستان خدابنده ، كه هــركدام بخشي از نادرترين آثار زيستگاههاي انساني دوران هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد را در خود جاي داده اند.
دوران تاريخي جديد (اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد تا اوايل قرن هفتم ميلادي) : از اين دوره نيز يافته هايي در منطقه زنجان بدست آمده است كه بارزترين آن نوعي سفال سـاده خاكستري رنگ اســــت كه يادگار زمان مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه است.
پايه و اساس اين اطلاعات نتايج بدست آمده از بررسي سفال هايي ست كه بيش تر بطور اتفاقي از گورســـتان ها و تپه هاي قديمي منطقه كشف شده اند. تكنيك ، فرم و نقش اين سفالينه ها ، مطمئن ترين ابزار شناسايي تمدن هاي پيش از تاريخ هستند.
يكي از قابل توجه ترين ظرفهايي كه در تمامي مراكز اسـتقرار انسـاني اين دوره مورد اســـتفاده قرار مي گرفته است، ظرفهاي سفالي قوري مانندي با لوله نسبتا" بلندي است كه در مراسم به خاك سپاري مردگان مورد استفاده قارا مي گرفته است و در همه گورهاي شكافته شده اين دوره ديده شده است. نقش هاي روي سفالينه هاي تپه سيلك كاشان و مجسمه هاي باستاني لرستان ، ارتباط اين نوع ظرف با مردگان را نشـــان مي دهند. قوري هاي اين منطقه كه عموما" بي نقش اند و با آثار بدست آمده از خوروين و املش قابل مقايسه اند ، احتمالا" دليل ديگري بر پيوند اين اقوام ، در اوايل هزاره اول پيش از ميلاد است. شواهد تاريخي موجود نشـان ميدهد كه تا اوايل نيمه اول هزاره اول پيش از ميلاد ، دسـتگاه فرمانروايي معيني در منطقه وجود نداشته و حكومت "اورارتويي" نيز به علت دوري مسـافت نتوانسته بود بر اين نواحي چيرگي يابد . هم چنين كمي ابزار و جنگ افزارهاي به دست آمده از گورهاي باستاني نشان ميدهد كه برخلاف تمدن هاي فلات مركزي ايران كه اقوامي جنگجــــو بوده اند مردمان اين منطقه به علت فراواني چشـمه سارها و آب هاي سطحي عمدتا" به دامداري و كشاورزي مشغول بوده اند و به همين جهت ، امنيت نسبي بر منطقه حاكم بوده است . طبق اسـناد آشوري ها ، اين منطقه در قرن نهم پيش از ميلاد (انديا) نام داشته است و به احتمال ضعيف ، اقوام ســاكن آن با اقوام لولوبي و گوتي دامنه هاي زاگرس پيوند هايي داشته اند.
اين منطقه از لحاظ جغرافياي تاريخي ، در آغاز هزاره اول پيش از ميلاد ، شـمال با كادوسيان و كاسپيان ، از مغرب با لولوبيان و گوتيان و از طرف جنوب شرقي و شرق با پديده تاريخي ماد همسايه بوده است . در دوره هاي بعد مادها ، اين اقوام را زير فرمان آورده اند.
طبق اسناد آشوري در قرن هفتم پيش از ميلاد ، منطقه زنجان "ماداي" نام داشــته است. آنچه اين ادعا را درست مي نماياند ، كشف آثاري از هــــزاره اول پيش از ميلاد در روسـتاي مادآباد زنجان اســت . اما به علت روي دادن جنگهاي ممتد منطقه اي(در قرن هاي هفتم و هشتم پيش از ميلاد ) تمدن در اين منطقه به شكوفايي درخور دست نيافته است.
از قرن هفتم پيش از ميلاد تا اواخر هزاره اول پيش از ميلاد ، يعني در تمام دوران شـاهنشاهي هخامنشي ، سكه (دريك) و (ريتون) در خدابنده و گردنبندهاي طلايي با بن مايه (موتيف) "گل لوتوس" كه نقش هاي آنها با كنده كاريهاي تخت جمشـيد قابل مقايسه اند و همچنين چهرك (نقاب) طلايي مردگان گورها با آرايش مو و كلاه دوران هخامنشي را ميتوان نام برد.
يادگارهاي باستاني از جمله آتشگاه عظيم تخت ســليمان در غرب ، عبادگاه بهستان در جنوب و آتشكده هاي ساساني در طارم نشان مي دهند كه در دوران اشكانيان و ساسانيان ، دره هاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيش تري برخـــوردار بوده اند. گزارش هاي جغرافيا دانان آغاز دوره اسلامي نيز اين موضوع را تاييد مي كنند .
از پانزده كانون باستان شناسـي بررسـي شده اين دوره ، 9 كانون در دره رود قزل اوزن و در طارم عليا واقع شده اند كه از شكوه و آباداني اين بخش از منطقه ، در قرن هاي دوم تا پنجم ميلادي حكايت مــــي كنند . از مهم ترين آثار آن دوره به آتشكده تشوير ميتوان اشاره كرد كه در روستاي تشــوير در ميان گورستاني تاريخي ، با سنگ و ساروج و با طرح چهار طاقي در ابعاد 4*4 متر مربع با پوشش گنبدي شكلي ساخته شده است.
تركيب بنا ، يادآور سبك معماري آتشـــكده هاي دوران ساساني است و با آتشــــكده هاي عظيم دوران ساساني كه جنبه دولتي و تشريفاتي داشتند ، به عنوان آتشكده محلي مورد استفاده قرار مي گرفته اسـت و با گذشت زمان ، پيرامون آن به گورستان تبديل شده است .
دوران اسلامي ( از قرن 7 تا 19 ميلادي برابر با قرن اول تا 14 هجري ) : اين دوره از تاريخ زنجـــان ، با فتح آن در زمان خلافت عثمان و به دست ( براء بن عازب) سردار مشهور آغاز ميشود.
به استناد مداركي كه از 62 كانون باستان شناختي منطقه به دست آمده است، به استثناء دره طارم عليا در رودخانه قزل اوزن و شهر زنجان ، در بقيه نواحي ، نقل و انتقال قدرت سياسـي و مذهبي به آرامي صورت گرفته و با خرابي و درگيري همراه نبوده است.
متن ها و اثرهاي موجود تاريخي نشـان ميدهند كه اين منطقه در سرتاسر دوران اسلامي ، بويژه از قرن هاي چهارم تا هشتم هجري (در دوران حكومت حكومت كنگريان ، سـلجوقيان و ايلخانيان) از شكوفايـــــي اقتصادي ، فرهنگي و هنري برخوردار بوده است. از آثار اين دوره مي توان مسجدهاي جامع قروه ، سـجاس ، قلابر ، كاروان سراهاي نيك پي ، سرچم ، آثار تاريخي عظيم سلطانيه ، خدابنده ، ابهر و ساير آثار تاريخي را نام برد.
اصولا" يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرن هفتم و هشـــتم هجري بوده كه توجه ايلخانان مغول را به خود جلب كرده است . كاشي هاي مطلايي كه از تپه نورآباد خدابنده به دست آمده اند ، گواهي بر رونق اقتصادي و فرهنگي آن دوره اند.
پس از برچيده شده حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري ، منطقه زنجان نيز دچار فتنه خانمان سوز تيمور لنگ شد و به شدت ميران گرديد.
تنش هاي سياسي و كشمكش هاي نظامي تا قرن دهم هجري شمسي ، مانع رشد و اعتلاي اقتصادي و فرهنگي در اين منطقه شده است . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، به ويژه در دوران حكومت شـاه طهماسب ، شـاه عباس و آغا محمد خان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در منطقه برقرار بوده است . قسمت اعظم روستاهاي بخش ها و شهرهاي كنوني ، با توجه به نظام ارباب و رعيتي ، تا اواخر قرن سيزدهم هجري قمري تكوين يافته اند و در طول دهه هاي اخير ، به سرعت در حال رشد و گسترش بوده اند . در زير ، به اختصار ، به جغرافياي تاريخي شهرستان هاي استان اشاره ميشود.:
زنجان
در قرون چهارم و پنجم هجري قمري ، زنجان به علت داشتن چراگاه هاي وسيع ، مورد توجه قبيله هاي ترك نژاد قرار گرفت و قبيله هاي گوناگون ترك در زنجان و نواحي مختلف آن ، بويژه در چمن سلطانيه ، مسكن گزيدند.
در حمله مغول ، شهر زنجانو آباديهاي اطراف آن آسيب فراوان ديد . سپس ايلخانان مغول به اين شهر توجه فراوان نشان داد ، مخصوصا" سلطان محمد خدابنده ، از زماني كه مذهب تشيع را پذيرفت ، در توسعه اين ناحيه كوشـيد و زمينه تبديل آن به يك مركز اسلامي را فراهم كرد تا پس از آن در اندك زماني به يكي از مراكز مهم سياست و تجارت تبديل گردد.
تاريخ زنجان در سده هاي بعدي نيز گزارشگر حوادث مختلف سياسي است. اين شـهر شاهد رويدادهاي سياســـي ، اجتماعي و مذهبي نظير شورش علي محمد باب ، مبارزات ملوك الطوايفـي ، نهضت مشروطيت ، تاخت و تاز فئودال ها ، درگيري دموكرات هاي آذربايجـان و ... بوده است . هرچند برخي از اين رويدادها ، رهاوردي جز ناملايمات فرهنگــي ، اقتصادي و اجتماعي براي مردم اين شهر نداشته اند ، اما هرگز فرهنگ و مدنيت استعماري در اين شهر نفوذ نكرده است و اكثر قريب به اتفاق مردم / همچنان در حفظ شعاير مذهبي و ســنتي خود پابرجا و اسوار باقي مانده اند . اين منطقه زادگاه بزرگاني چون شيخ شهاب الدين سهروردي و علماي نامي ديگري بوده است كه مايه فخر فرهنگ ايراني و اسـلامي هستند . از مکانهای دیدنی و گردشگری زنجان میتوان به رودخانه های قزل اوزن و زنجان رود، دریاچه سد تهم، آبشار شارشار، چشمه معدنی وننق زنجان، چشمه آب گرم ابدال، غار گلجيک، روستای حمزه لو و مرد نمکی از جمله جاذبه های طبیعی شهرستان زنجان هستند. شهرستان زنجان از مکان های تاریخی زیادی برخوردار است که مسجد جامع زنجان یا مسجد سيد، مسجد خانم، مسجد ميرزايی، مسجد قلابر، مسجد عباسقلی خان ، مسجد چهل ستون ، مسجد آقا شيخ فتح الله ، مسجد و مدرسه ملا ، بنای مسجد و گرمابه حسينيه اعظم، گرمابه حسینیه اعظم ، گرمابه حاج داداش ، گرمابه مير بها ، گرمابه قيصريه ، بقعه امام زاده سيد ابراهيم (ع)، امامزاده ام البنين ، آرامگاه ميرزا ابوالقاسم ، كاروان سرای نیک پی ، کاروان سرای سنگی ، كاروان سرای قره بلاغ ، سرای دخان ، قلعه يا حصار زنجان ، قلعه قمچی ، قلعه قلایر ، پل مير بهاءالدين ، پل سردار ، پل حاج سيد محمد ، مجموعه بازار زنجان ، بنای رختشوی خانه ، عمارت و باغ معین ، عمارت ذوالفقاری و عمارت دارايی اشاره کرد.
ابهر :
جايگاه نخستين خانه هاي اين شهر ، تپه اي باستاني به نام تپه قلعه است و در كناره راســت ابهر رود جاي دارد . اين محل يكي از نخستين زيستگاههاي انساني منطقه زنجان به شـمار ميرود و حداقل از اوايل هزاره چهارم يش از ميلاد مورد استفاده و محل سكونت جماعت هاي آغازين بوده است . از آثار بدســت آمده در اين محل ميتوان به سفال هاي قرمز رنگ نقشدار اشاره كرد.
خدابنده :
شهرستان خدابنده دو شهر تاريخي "سـهرورد" و "سجاس" را درخود جاي داده و مردان بزرگـي همانند شــــهاب الدين سهروردي را در خود پرورده است. جايگيري جماعت هاي انســاني و يكجانشيني آنان در اين مناطق ، به اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره پنجم پيش از ميلاد مربوط است . از نمونه هاي آثار اين دوره ، سفال هاي گوجه اي رنگـــي است كه با آثار سفالي شناخته شده قزوين قابل مقايسه است.
خصوصيات نژادي:
مراکز تاریخی و باستانی
عمارت ذوالفقاری
بنای تاریخی رختشوی خانه زنجان
حصار شهر زنجان
قلعه شمیران
قلعه سانسیر ( گور قلعه )
حمام قدیمی قیصریه
حمام قدیمی حاجی داداش
پل میر بهاء الدین
معبد سنگي داش كن
نظر دكتر مير فتاح سرپرست گروه باستانشناسي در منطقه چنين اســت: اگر چه تاريخ آن به عصر ايلخانان مغول بر مي گردد ولي هر گوشه اي از ان نشاني از هنر سنگتراشي و معماري دير پاي ايران را مجسم مي كند اين معماري را مي توان در غرب و شمال غربي ايران به شكل و فرم گورهاي صخره اي ديد كه تاريخ بعضي از آنها به اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول قبل از ميلاد بر مي گردد.
در اين معيد اسليمي هاي زيباي كنده شده در ديوارهاي محوطه اصلـي بنا كه در چندين طاق نما قابل رويت است هر كدام مي تواند بعنوان يك يافته پر بها مورد ارزيابي قرار گيرد و اما در مورد تبحر و مهارت و آگاهي سـازندگان اين بناي ديدني. از بررسي هر خط اين بنا يا اثر قلم سنگتراش چنين احساس مي شود كه معمار و ســفارش دهنده بر اهميت آنچه كه پديد مي آمده واقف بوده و با ديدي مذهبي به تمام جنبه هاي معماري سـنگتراشي و به تمام فنون و قواعد هندسي قوام يافته و تا زمان ايجاد معبد اشراف كامل داشته است در ايجاد اين معبد مـعمار با عليت به يك خط فرضي طولي كليه نقشها را به صورت قرينه ايجاد كرده ضمن آنكه همچون يك مجسمه ساز كه تمام خطوط مجسمه احتمالي را در يك قطعه سنگ خام قبل از پديد آمدن مي بيند معبد ساخته شده را با تمام عناصر تشكيل دهنده در دل كوه احساس كـرده است و بر طبق اسناد و مدارك ساخت معبد از بالا به پايين انجام گرفته و بعلاوه مجسمه ساز و سنگتراش اين معبد پس از خلق هر خط زاويه و يا نقش به پرداخت آن نشسته است. در ساخت اين معبد علاوه بر استفاده از تكنولوژي پيشرفته زمان زمين شناسي و معدن شناسي كه دو امر شناخته شده از دانش جغرافياي طبيعي اند مورد عنايت قرار گرفته و گستره فعاليت سنگ تراشي در كل بر اساس يك خط تقارن طولي انجام گرفته و آنچه مشخص شده هر نيمه نسبتي با نيمه ديگر ندارد كه حاصل آن نشان از يك نقشه يا طرح از پيش تدوين شده و كنترل دقيق آن در طول مدت اجرا اسـت كه مي توان ان را متاثر از وضعيت اجتماعي اواخر قرن هفتم هجري دانست و هر كدام از مجريان طرح به كيش خود آنچه به وجود آورده اند نشات گرفته از اعتقاداتشان بوده است. معبد داش كسن به شماره 1019 به ثبت رسيده است. لازم به ذكر است تكاوش در مورد معبد داش كسن هنوز به اتمام نرسيده است و ادامه كاوش مي تواند مطالب ديگري را در اختيار علاقمندان قرار دهد. اميد است مسئولين امر اين بنا را از تخريب عوامل طبيعي و اشخاص سود جو كه ممكن است ضربه هائي بر پيكر آن وارد سازند مصون نگهدارند و با مسطح كردن جاده منتهي به معبد وسيله بازديد علاقمندان را مهيا نمايند و براي جلب توريست اقداماتي را انجام دهند.
جاذبه های طبیعی
رودخانه قزل اوزن
زنجان رود
چشمه معدنی وننق زنجان
غار خرمنه سر
غار گلجیک
غار تاريخي كتله خور گرماب
منطقه حفاظت شده انگوران
اماکن زیارتی و مذهبی
مسجد جامع زنجان
مسجد میرزایی
مسجد قلایر
بقعه امامزاده سید ابراهیم
صنایع دستی
چاقوسازی:
مشخصات مشترک چاقوهای زنجان عبارت است از: ظرافت, تناسب, هنرنمايی در فن آبکاری و قدرت برش آن. هر چاقو شامل قطعات تيغه, فنر (در چاقوی ضامن دار دو فنر وجود دارد به نام فنر بزرگ و فنر کوچک) , آستری (دو تکه است و همه قطعات چاقو روی آن سوار می شود), روکش دسته , باربند (قسمتی برنجی که روی آستری است و لولای تيغه در آن قرار دارد).
انواع چاقوها عبارتند از: چاقوی ساده , ضامن دار , چاقوی ميوه خوری , چاقوهای مرکب , کاردهای شکاری, کاردهای قمه ای , کاردهای کمری , کاردهای آشپزی و قلم تراش. از نکات جالب توجه آن که در هنر چاقوسازی به علت احتياج به نيروی بدنی , اکثر استادکاران جوان بوده و استادکاران قديمی فقط به کار آموزش مشغول هستند.
مليله سازی:
مليله سازی در زنجان بيش از 100 سال سابقه دارد و از اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار شخصی به نام حاج اسداله طرح برگ فرنگ را در مليله ابداع و سبک خاصی را شروع کرد.
نقوش رايج در مليله کاری زنجان عبارتند از: دندانه , تابيده , جقه , يا بته ترمه , ريزه جقه , برگ فرنگ, برگ, غنچه , پيچ , پيچک , سه چشمه و يک چشم مليله. توليدات مليله زنجان شامل گيره شربت خوری, گلاب پاش, قاب عکس, جاسيگاری, بشقاب, شکلات خوری , شيرينی خوری, زنجير (که به آن کلافه ای می گويند) گل سينه, گوشواره و قاب عکس است. مليله سازی زنجان در سطح کشور نيز شناخته شده بوده و دارای اعتبار خاصی است.
حکاکی روی مس:
چاروق دوزی:
اين نوع چاروق بيشتر به شکل نعلين و به صورت پاشنه دار ساخته می شود و فقط کف آن از چرم بوده و رويه اش از نخ های ابريشم و گلابتون به رنگ های مختلف بافته و تزئين می شود. از استادان معروف چاروق ساز زنجان, استاد "اصغر خطيبی" است که برای اولين بار اقدام به پاشنه گذاری جهت چاروق کرده است.
از استادکاران معروف استان زنجان می توان از خانم روح انگيز محمدی استادکار گليم, آقای حسين فرجيان استاد چاقوسازی, آقای غلامعلی رضايی استاد چاقوسازی, آقای مظفر محمدی استادکار فرش, آقای منصور کاظميان مقدم استاد کار مليله, آقای نجف علی حاجيلو استادکار گيوه دوزی, آقای کريم ابطحی استادکار مليله, آقای رحيم بهشتی استاد چاقوسازی, آقای محمد رسولی استادکار معرق و آقای علی چراغی استاد پيکره تراشی نام برد.
منابع :
پایگاه استانداری استان زنجان
پایگاه اطلاع رسانی گردشگری و میراث فرهنگی استان زنجان
جاذبه های گردشگری ایران
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
پایگاه فرهنگسرا