شاعر: ژوليده نيشابورى
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
حاصلى ما و تو را از ارتباط خلق نيست
سعى كن تا ارتباطى با خدا پيدا كنى
تا توانى در رفاقت با خدا يكرنگ باش
صاف شو در زندگانى تا صفا پيدا كنى
بگذر از قدر و بها و خاكسارى پيشه كن
تا مقامى برتر از شيخ بها پيدا كنى
همچو زرگر روز و شب دنبال سيم و زر مگرد
بگذر از زر تا به عالم كيميا پيدا كنى
ديدن ناديده را چشم خدابين لازم است
از خودى بيگانه شو تا آشنا پيدا كنى
تا نگردى لا ز الاّالله، اللّهى بجو
جستجو كن تا كه الله را ز لا پيدا كنى