شاعر: (جواد محدثى)
شكر خدا زيارت پيغمبر آمديم
توفيق يار شد كه سوى اين در آمديم
ما لايق حضور تو هرگز نبودهايم
لطف تو بود اين كه به اين محضر آمديم
آلودهايم و از گنه خويش شرمسار
با دستهاى خالى و چشم تر آمديم
اى مهربان بنده نواز و بزرگوار
ما خائف از محاسبه محشر آمديم
ما دلشكستهايم، وليكن اميدوار
ما را ز خود مران كه بر اين باور آمديم
با آرزوى ديدن مهدى(عج) در اين ديار
از مروه تا صفاى تو چون هاجر آمديم
بوى گلى است در عرفات از حضور تو
سوى گل وجود تو ما با سر آمديم
ما داغدار كوچ هزاران ستارهايم
گريان ولى ز داغ گل ديگر آمديم
داغ بزرگ، مدفن پنهان فاطمه است
ما در پى زيارت اين مادر آمديم