شاعر: فریبرز سید ذوالنّوری
ای امام ای آیت فرخندگی
ای وجودت چشمه پایندگی
مظهر آیات قرآنی، تویی
افتخار نسل ایرانی، تویی
لالهها، اینجا، هواخواه تواند
چشمهای شوق، در راه تواند
آمدی چون روح گرم آفتاب
ما به شوق دیدنت پا در رکاب
باز ما را غرق، در اعجاز کن
روح ما را تشنه پرواز کن
در شهادت، عشق، معنا میشود
با شهادت، قطره، دریا میشود
ای امام ای خفته در دامان خاک
ای به هجرت، سینه ما چاک چاک
جرعه نوش چشمهایت بودهایم
آری آری مبتلایت بودهایم
بار دیگر عاشقی آغاز کن
قلب ما را با خدا دمساز کن
«شعرهایت بوی باران میدهد»
بر تن دل مردگان جان میدهد
ای خمینی ای مسیحای زمان
ای تسلای دل و آرام جان
یاد تو ما را چراغ روشن است
عشق تو همواره در جان و تن است