نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
جان سینکلِر یکی از چهرههای معروف در زبانشناسیِ (انگلیسیِ) مدرن است. سینکلر استاد گروه زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه بیرمنگهام بود، که از سال 1965 تا 2000 در همان دانشگاه بر کرسی زبان انگلیسی مدرن تکیه زده بود. وی پس از بازنشستگی، مرکز «توسکان وُرد» را در ایتالیا پایهریزی و مدیریت میکرد که دورههای آموزشیِ پایهای در زبانشناسی پیکرهای ارائه میداد. او عضو افتخاری چندین انجمن بینالمللی زبانشناسی (از جمله «انجمن زبانشناسی بریتانیای کبیر») و نیز استاد افتخاری چندین دانشگاه مختلف (همچون دانشگاههای ژیائو تانگ، شانگهای و گلاسکو) بود.
تألیفاتِ سینکلر، فراوان و حوزهی پژوهشی او نیز بسیار گسترده است. وی بیش از سی کتاب و صد مقاله را تألیف، ویرایش و سرپرستی کرده است که به مسائل گوناگونی همچون دستور زبان، واژگان، تحلیل گفتمان، فرهنگنگاری، سبکشناسی، آموزش زبان و زبانشناسی پیکرهای میپردازند. شهرت او بیشتر به خاطر معرفی دو رشتهی مطالعاتی نوین است: تحلیل گفتمان در سالهای 1970 و زبانشناسی پیکرهای در سالهای 1980. در واقع او با تألیف کتاب به سوی تحلیل گفتمان (1975، با همکاری ملکم کولتارد) مطالعات گفتمان کلامی را از نو مطرح کرد؛ در سالهای 1980، بررسی پیکرههای مقیاس بزرگ را در طرح پژوهشیِ CO-BUILD پیریزی کرد و بدین طریق، هم در نظریه و هم در عمل، تحلیل رایانهای واژگان، دستور زبان و الگوهای گفتمان را از نو طرحریزی نمود. سینکلر بانکِ واژگان 400 میلیونی از پیکرهی زبان انگلیسی تولید کرد که در تهیهی فرهنگها، دستور زبانها و مطالب آموزشیِ خلّاقانه و ابداعی مورد استفاده قرار گرفتند. توصیف او از زبان بسیار نوآورانه بود، زیرا مبنایش بر پیکرههای مقیاس بزرگ و فرهنگنگاریِ پیکره بنیاد بود: «زبان، وقتی همزمان به [نمونههای زیادی از] آن مینگریم، متفاوت به نظر میآید» (سینکلر 1991: 17). او مخالف رویکرد چامسکیوار به پژوهش زبانیِ شمّی و غیر کمّی بود.
مقالات نخستین سینکلر در رابطه با سبکشناسی بود و شامل ملاحظات نظری راجع به تأثیر متقابل زبان و ادبیات، و بررسی اشعار لارکین، وُردزوُرت، غزلوارههای شکسپیر و طیفی از متنهای داستانی میشد. در یادداشتی که پس از مرگ وی در خبرنامهی «انجمن شعرشناسی و زبانشناسی» (2007) منتشر شد، کارتر تأکید میکند:
«او از نخستین کسانی بود که امکان بررسی زبانشناختیِ متون ادبی را در سالهای 1960 نشان داد، پایههای گسترش جهانی این رشته را گذاشت، و درک این مطلب را جا انداخت که تمامی متنها (ادبی یا غیر ادبی) تنها زمانی معانی نهفتهشان را بروز میدهند که بررسی زبانشناختیِ مفصّل و جامعی از آنها به عمل آمده باشد.» (کارتر، 2007).
همانگونه که در یکی از مقالات سبکشناختیِ معروف او با عنوان «تکّه تکّه کردنِ شعر» (1966) دیده میشود، سینکلر سبکشناسی را حوزهی مشروعِ بررسی زبانشناختی معرفی میکند که میتوان در آن از رویکردی تجربی و کمّی استفاده کرد. همچنین، از نظر سینکلر، ادبیات منبعِ معتبری از دادههاست: «هیچ ابزار نظاممندی نمیتواند ادّعای توصیفِ زبان را داشته باشد مگر آنکه از ادبیات نیز بهره بگیرد» (سینکلر 2004: 51).
مفاهیم راهگشای او در خصوص تأثیر متقابل واژگان و دستور در کتاب به متن تکیه کنید: زبان، پیکره و گفتمان (2004) گردآوری شده، که مجموعهای از مقالات مهم او است. این مقالهها (که از سنّتِ فِرث پیروی میکنند) نشانگر تأثیرگذاری او در سبکشناسی، تحلیل کاربردی، نظریه و آموزش است. از میان مفاهیمی که این پژوهشگر پیش نهاده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) جداییناپذیری فرم و معنا، توانش و کنش.
ب) جداییناپذیری واژگان و دستور و اینکه توصیف دقیقِ معنا به محدودیتهای واژگانی و عروض معنایی بستگی دارد (لوو 1993؛ هانستون 2006).
ج) مفهوم دستورِ واژگانی، و تشریح مفاهیم «همآیندی» و «پیوستگاری».
د) افزودن دادههای زبانیِ طبیعی و نمونههای بسط یافته؛ یکی از واژگان کلیدی «مدرک» است زیرا زبان (در رویکردی پیکره بنیاد) نحوهی کارکردش را هویدا میسازد.
ه) بررسی الگوها از طریق دادههای فراوان، چرا که این الگوها در همه جای واژهنامهی بسامدیِ پیکره بنیاد حضور دارند.
و) مفهوم تکیه به متن و «پیشنگری» و «فشردهسازی» یا «ارجاع پسرو» و «ارجاع پیشرو»؛ که بدین معناست که جملات به مثابه رشتههایی به هم پیوستهاند (ر.ک مکینتایِر، 2007).
کارهای سینکلر در زمینهی زبانشناسیِ پیکرهای در رویکردهای سبکشناسی پیکرهای و فراتر بسیار ضروریاند. ایدهی او دربارهی تکیه به متن و نیز پیشنگری و فشردهسازی، پیشتر از اِموت و آنچه او به منزلهی قابِ ارجاعیِ اصلی در شعرشناسیِ شناختی میداند، ارائه شد. همچنین، این ایدهی او نشانگر علاقهی سبکشناختی وی به پردازش آنلاین است. او با طرح مفهوم «ساحتهای گفتمان» به طور مفصّل به رابطهی میان زبان و ادبیات میپردازد. وی همچنین با پیروی از ایدهی هلیدی دربارهی نقشِ بینافردی و اندیشگانیِ زبان، بین «ساحت تعاملیِ گفتمان» و «ساحت خودسالارِ گفتمان» تمایز قایل میشود (سینکلر [1982] 2004: 52). در ساحت تعاملی، نویسنده میکوشد به طریقی با خواننده ارتباط برقرار کند؛ ساحت خودسالار را نیز میتوان در متنهای توضیحیِ بلند مشاهده کرد که در آنها به خواننده هیچ سرنخِ تعاملی داده نمیشود. گزارش در داستان، این دو ساحت را به هم متصّل میکند و به منزلهی ویژگی داستان به حساب میآید، در این معنا که مثلاً «نویسندهای نامعلوم به نقل از یکی از شخصیتها گفت...» . این الگو ارتباط نزدیکی با کارهای صورت گرفته در ارائهی گفتمان (سِمینُو و شُورت، 2004) و نظریهی جهان متن (وِرث، 1999) دارد و موضع نویسنده را با ارجاع به متن بررسی میکند.
روشهای سینکلر برای تشریح تفاوتهای زبان گفتاری و نوشتاری برای سبکشناسان سودمند بوده است زیرا وی از مفاهیم «حالت بدن» و «تغییر گوینده» سخن میگوید که به نوعی بازتاب پژوهشهای صورت گرفته دربارهی زاویه دید است (مکینتایِر 2007: 570). سینکلر در جستار «ابزاری برای توضیح متن» (2004: 106) کاربرد پیکرهها در تحلیل انتقادی گفتمان را متذکّر میشود امّا از قولآوری و حاشیهرویِ فردی، رویهای که برخی سبکشناسان از جمله سمینو و شورت (2004) و بوسه (2010) به کار بردهاند، انتقاد میکند. سینکلر تأکید میکند که علیرغم احتیاط افراد، «متن اصلی را نمیتوان با اطمینان کامل بازیابی کرد». در هر حال، بهرغم این استدلالهای قویِ سینکلر که باید بیشتر توضیح داده شوند، سبکشناسان معتقدند که پدیدههای گفتمانیِ پیچیده مثل ارائهی گفتمان را که مبنای واژگانی ندارند، نمیتوان به طور نظاممندن و کمِّی بازیابی نمود و سپس با برنامهای رایانهای، تفسیر و بافتاری از آنها ارائه داد.
منبع مقاله: نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبکشناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.
منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبکشناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.