لغزشهاي سياسي و مذهبي در نوجوان و جوان

خصيصه سادگي و صفا و زودباوري و صداقت از مسائلي است كه نوجوان و جوان را به كام دشمن مي كشاند و آنها را بصورت وسيله و ابزاري در اختيار مقاصدشان قرار ميدهد آنچنان كه گاهي خودشان هم نمي دانند در معرض چه فساد و خطري هستند و در سوي چه انحرافي گام برميدارند. چه بسيار تشكل ها و سازمان دهي ها از اين طبقه و نسل كه اگر در اختيار انديشمندان و پاكدلان قرار گيرند در معرض سازندگي ها خواهند بود و اگر در اختيار بددلان و
شنبه، 17 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لغزشهاي سياسي و مذهبي در نوجوان و جوان
لغزشهاي سياسي و مذهبي در نوجوان و جوان
لغزشهاي سياسي و مذهبي در نوجوان و جوان

مقدمه

خصيصه سادگي و صفا و زودباوري و صداقت از مسائلي است كه نوجوان و جوان را به كام دشمن مي كشاند و آنها را بصورت وسيله و ابزاري در اختيار مقاصدشان قرار ميدهد آنچنان كه گاهي خودشان هم نمي دانند در معرض چه فساد و خطري هستند و در سوي چه انحرافي گام برميدارند.
چه بسيار تشكل ها و سازمان دهي ها از اين طبقه و نسل كه اگر در اختيار انديشمندان و پاكدلان قرار گيرند در معرض سازندگي ها خواهند بود و اگر در اختيار بددلان و ناپاكان قرار گيرند فساد و ناپاكي مي آفرينند و صدمه هائي براي خود و ديگران پديد مي آورند.
گزافه گوئي ها و اغراق ها و شعاردهي ها در آنها اثرات فوق العاده اي دارد و آنان هم چنان تحت تأثير القاآت ديگران در جنبه هاي مربوط به محروميت و استضعاف مردم هستند و اگر با آنان در اين رديف سخني گفته شود ميكوشند براي جبران آن اقدامي نمايند و باصطلاح جامعه را به سوي عدالت بكشانند.

اهميت جمع آنها:

نيروي جوانان بگونه اي است كه در سايه تشكّل ميتوانند منشاء آثار فوق العاده اي گردد و جمعيت شان مي تواند فعّال باشد و در تداوم و استقرار بخشيدن به هدفي مؤثر و در پيشبرد آن داراي نقشي بسيار مؤثر باشد.
در هر تلاش سياسي، براي تبليغات، براي پخش تراكت ها، اعلاميه ها و پوسترها، براي بر هم زدن يا ايجاد نظمي اين عده ميتوانند بعنوان يك جمعيت قابل توجه قد علم كرده و بحساب آيند. در ايجاد جوّي سياسي از طريق راهپيمائي ها و شركت در تظاهرات، حتي در افشاگري ها، ايجاد سرو صدا، پديد آوردن جوّ هيجان و عاطفه نقش شان بسيار مهم است.
با نيروهاي جوانان، خواه به صورت تدريجي و هم به صورت ناگهاني ميتوان وضعي را دگرگون و يا نظامي را پياده كرد. فشار دانش آموزان مدارس در جوامع انقلابي از اهداف استراتژيكي ميتواند بحساب آيد. اينان بسادگي در مقابل سلطه فكري يا علمي يا عاطفي استقلال فكري خود را از دست داده و از روش هاي دلخواه پيروي ميكنند امري كه ميتواند مفيد بحساب آيد و يا در مواردي هم مضّر و خطرناك. بهره برداري هاي ارزنده سياسي از اين نيروها چشمگير است هم چنان كه بهره گيري خطرآفرين هم در جوامع از اين نيروها وجود دارد.

رازداري و تلاش آنان

در جريانات سياسي مسأله رازداري امري مهم است و اينان كساني هستند كه ميتوانند محرم راز باشند و يا آن را از ديگران پنهان دارند. مخفي كاري از مسائل اساسي است و در جريانات پس از پيروزي انقلاب اسلامي در كشور ما همين ها بودند كه افكار و انديشه گروهك ها را مخفي كرده و اسرارشان را برملا نمي كردند.
چه بسيار از اينان كه ميتوانند بصورت عامل نفوذي در دستگاه و برنامه ها شركت كنند و به ايجاد دو دستگي و چند دستگي بپردازند و شما ميدانيد كه گاه بچه هاي مدرسه مخفيانه و سري به كارهاي تشكيلاتي پرداخته و به نفع گروهي خاص مثلاً كارهاي ضدانقلابي ميكنند. تحت پوشش تحصيل كار و برنامه اصلي خود را رها كرده و در اختيار ديگران قرار ميگيرند.
گروههاي سياسي از احساسات شديدشان و هم از نيروهاي شان استفاده ميكنند. آنها را براي شناسائي ها، تهيه كروكه ها، تداركات ترورها، فعاليت هاي انتحاري واميدارند فعاليت هاي محرمانه گروهي در نزدشان بسيار و تلاش هاي خرابكارانه زياد است.
براي جوان هيچ چيز مهمتر از تشويق در گروه براي يك برنامه نيست و اين همان امري است كه در سطحي وسيع براي به راه انداختن شان در طريق هدف و مقصدي خاص استفاده ميشود و آنان حاضر ميشوند تحت هر شرايطي تن به جنايت و پستي دهند.

جنبه شعاري و احساساتي آنها:

بعلت رقت عاطفي و حساسيّت هاي ظاهري شديداً تحت تأثير شعارهائي هستند و از آن كاملاً تأثير مي پذيرند. شعارها مي توانند آنان را به راه بيندازند، آنچنان كه تا مدتها آنها را از كار و بازي و تفريح كه از خواسته هاي فوق العاده شان است بازدارد.
شعارهائي در آنان بيشتر اثر دارد كه جنبه مردمي داشته و ناشي از محروميت ها و استضعاف ها باشد. اصولاً شعارهائي اين چنين خواه با حقيقت باشد و خواه بي ريشه و بي معني جوان پسند است و آنها را شديداً تحت تأثير قرار ميدهد. آنها هم چنين با شعارهائي كوبنده اگر چه بي اساس باشد ميكوشند ديگران را تحت تأثير قرار دهند. در اين اظهار استدلالي و منطقي لازم نيست مطرح باشد مثل متهم كردن ديگران به مغز ارتجاع، با شعار نجات محروم، اسلام ناب، و ديگر كلمات پر زرق و برق.
در اثر غوطه ور شدن در شعارها وضع شان بگونه اي است كه حتي از كارهاي اساسي خود باز ميمانند و آلت دست و مقاصد سوء كساني مي شوند كه خائنانه از وجودشان بهره برداري ميكنند.

مرتع قرار گرفتن آنها:

بخاطر وجود همين جنبه هاست كه سازمانهاي سياسي سعي دارند آنها را جلب و جذب كرده و احياناً موجبات سازندگي يا انحراف آنها را فراهم آورد و اين خطر معمولاً براي نسلي است كه والدين و مربيان شان بر آنان اشرافي ندارند.
دستگاهها و سازمانهاي سياسي سعي دارند آنها را كاناليزه كنند و فكر آنها را در اختيار گيرند. در چنان صورتي است كه آنها چون نيروهائي بي جيره و مواجب در اختيار قرار ميگيرند. در اين مرتع قرار گرفتن البته عواملي چون زودباوري، عقده ها، روابط فردي، بي مايگي فرهنگي و سستي عقايد دخالت دارند.
دستگاهها ميكوشند آنان را وادارند بگونه اي فكر كنند كه مورد نظر آنهاست و آنگاه سعي دارند آنها را به جلو انداخته و خود بصورتي محرمانه ضربت كاري خود را وارد كنند. بدلائل خاص سني و احساسات شديد آنها بي باكانه به پيش ميروند و اين همان مسأله اي است كه در مواردي گروه انتحاري مي آفريند و اين گروه در محقق ساختن آرزوي اربابان سياست همه نيروي خود را به كار مي اندازند.

نقش گروه در آنان

نوجوانان و جوانان دوست دارند با هم باشند و بدون دخالت بزرگترها براي خود نقشه بكشند و كار كنند و اين خود يكي از عوامل جذب آنان به سوي دستجات و گروههاست. اينان در گروه احساس راحتي و امنيت ميكنند و خود را از كنترل والدين و مربيان دور مي بينند.
آنها بدنبال دستجات و گروههائي هستند كه وسوسه و هيجانات آنها را پاسخگو باشند و گروه است كه ميتوانند به سادگي تمام احساس مسؤوليت ها را به كناري نهند و تابعيت آن را بپذيرند. در اين تابعيت است كه كارهاي وحشتناكي انجام ميدهند و اعمال ترسناكي را براي خراب كردن و شدت عمل از خود بروز ميدهند. همين ها هستند كه ميتوانند به تبعيت از سرگروه خود خطر ميليشيا را بوجود آورند و قدرتي بحساب آيند.
با همه تمايلي كه به آزادي دارند گاهي در معرض اين خطرند كه گروهها آمد و شدها و ملاقاتها و رفتار و گفتار آنها را زيرنظر گرفته و با ايجاد قيود سازماني آنها را مهار ميكنند، اينان در تحت باندشان تلاش و فعاليت ميكنند و سرزنش رئيس گروه در آنجا تحركي ايجاد ميكند كه از نو به كار و فعاليت بپردازند.
در عين حال فراموش نكنيم كه هيچ چيز به اندازه سرخوردگي جوان از يك گروه مورد قبول، از يك سياست يا از يك روحاني او را از اين امور و اشخاص دور نمي سازد.اگر لغزشی از افراد مورد علاقه خود ببينند هرگز آن را از ياد و از خاطر نمي برند.

عوامل جلب و جذب:

عواملي كه سبب جلب و جذب آنان ميشود بسيار است و گروههاي سياسي، بااستفاده از آن عوامل آنها را بسوي خود ميكشند.
مثلاً تحت عنوان خودسازي آنان را وادار مينمايند كه از خود در حضور ديگران انتقاد كنند. نوجوان يا جوان ساده و زودباور و از سوي ديگر ناآگاه و بي اطلاع نسبت به مسائل اخلاقي و تربيتي شروع ميكند به ذكر عيوب و برشمردن گناهان و لغزش خود اين امر خود دستاويزي براي گردانندگان امور ميشود كه با استفاده از شرمساري او و لو دادن خود تحت اختيارشان قرار گيرند.
هم چنين اينان براي اينكه مرتجع معرفي نشوند و غرورشان در هم شكسته نشود در برابر ماركها خود را ميبازند و خود نگهداري را از دست مي دهند. شعارها و رنگ زدن ها آنها را شديداً تحت تأثير قرار ميدهد و اين هم ميتواند سبب طرد باشد و هم سبب تحريك.
گاهي براي ايجاد حركت در آنها ميكوشند القابي چون قهرمان به آنها بدهند. و امری بسیار جزئی را که آنان انجام داده اند بزرگ بحساب آورند. زماني براي ايجاد تحرك دختراني را در بين آنان قرار ميدهند و در آنصورت هر كس براي حفظ شوؤن خود سعي دارد تن به هر عمل ناروائي دهد تا از ديگران عقب نماند.
تكيه به جنبه هاي عاطفي و احساسي خود از عواملي است كه آنان را جلب و جذب مينمايد. چه بسيار دختراني كه طعمه سياست آنان شده اند تنها بدين شعار كه تو مثل حضرت زينبي و يا جوانان به راه افتاده اند بدان خاطر كه آنان را به علي اكبر امام حسين تشبيه كرده و به او گفته اند تو براي اسلام زنده اي و داري به اسلام عزيز كه شديداً محتاج تست خدمت ميكني.

سازمان دهي و تشكل:

در بين آنها تشكیلات و سلسله مراتب و سازماندهي حتي نظامي ديده ميشود. براي كارهاي خود فرمانده، معاون، مشاور و... قائل شده و به آن احترام قائل اند. اين سازماندهي و تشكيلات اگر چه بنظر ما مسخره آيد ولي براي آنها مهم و در صورت هدايت حتي ميتواند سازنده باشد.
جوان را خوب ميتوان متعبّد كرد خواه متعبّد به خدا و خواه متعبّد به شيطان. زياد تحت تأثيرند و در رابطه با سازمان و تشكيلات خود گاهي آنان متعبّد مي شوند آنچنان كه تخلّف از سازمان را جايز نمي دانند و در برابر دشوارترين امور كافي است كه به آنها گفته شود اين يك دستور سازماني است و ما جلوه شديد آن را در رابطه با گروهک هاي پس از انقلاب ديده ايم.
در سازمان و تشكيلات اگر به آنها قدرتي واگذار شود و اختياراتي داده شود كاملاً از آن لذت ميبرند و گردانندگان امور با استفاده از اين روحيه او را بسوئي كه موردنظر است جهت داده و به پيش ميروند.

لغزش ها:

بعلت عدم قدرت تجزيه و تحليل مسائل و عدم توان در جنبه آينده نگري در معرض خطرات متعدد است و اين خود زمينه را براي درگيري هائي فراهم مي كند. چه بسيارند قلب واقعيت ها كه براي جوانان مطرح ميكنند و او آن را پذيرا شده و بر اساس آن به پيش ميرود كه اين خود يكي از عوامل انحراف است.
سياست بازان در طريق جهت دادن نوجوان و جوان به سوي مقصدي خاص سعي دارند به برخي از امور اصالت دهند. مثلاً در زندگي اصل را بر مبارزه ميگذارند و در ذهن آنها اين نكته را مهم ميسازند كه همه چيز بايد در خدمت مبارزه باشد.
مخالفت با مقررات و حتي زندگي در خفا و قرار گرفتن در حالت خود سانسوري از مسائلي است كه ميتواند براي او خطري باشد در عين آنكه رضايت خود را از آن اعلام مي دارد و عدم توجه و مراقبت اوليا در حفظ و كنترل او طرح دشمن را درباره نوجوان پيروز ميگرداند.
اينان بعلت سادگي و زودباوري در مواردي حتي نمي توانند معني برخوردهاي منافقانه را تشخيص دهند. حتي خائنانه كار ميكنند و آن را جنايت بحساب نمي آورند. در ذهن آنها وارد كرده اند كه فلان عمل تو اسلامي و يا حاكي از اسلام ناب است و بر اين اساس موضعگيري هاي خاصي به آنان ميدهند. اگر نقاب دشمني از چهره ها بالا زده شود جداً از آنان روي گردان مي شوند. زيرا در نظر جوان هيچ چيز مهمتر از خيانت يك دوست نيست و اگر دريابد كه بر سر او كلاه گذارده اند كاملاً تغيير موضع ميدهد.

خطر در مدارس:

وضع و موقعيت آنان را بايد درك كرد و در نظر داشت از آن بابت كه در اجتماعات و بويژه در مدارس خطر در چندمتري آنهاست. توجهات مربيان بيشتر بايد متوجه مدارس باشد از آن بابت كه بهره گيران از خطوط سياسي سعي دارند از طريق مدرسه اقدام كنند.
آنها ميدانند كه زبده ترين و كم خرج ترين گروه براي سياسيون همين بچه هاي مدارس هستند كه آينده جامعه را در اختيار دارند. مدارس از مهمترين و حساس ترين نقاط اجتماع براي ادامه حيات سياسي، نظامي و اقتصادي آنهاست و از اين جهت از اهميت خاصي برخوردار است.
سياست بازان آنها را چون مهره هائي بحساب مي آورند كه در جاهائي بايد كاشته شوند، در سازمانهاي دانش آموزي، در تيمهاي ورزشي، درسي، آنان را بصورتي وارد مي كنند.
توطئه دشمن در به انحراف كشيدن بچه هاي مدارس از سطح پايان دبستان شروع شده و تا دانشگاه را در برميگيرد. و ما ميدانيم از مقاصد مهم گروهك ها و ديدگاه شان يكي اين نكته بوده است كه انقلاب جديد (حركت ضد انقلابي) را بايد از مدارس شروع كرد و معتقد بودند كه كمترين نيروگذاري روي مدارس بيشترين سوددهي و بازدهي را خواهد داشت.

لغزش های مذهبی

مقدّمه:

در عصر ما نوجوانان و جوانان با مشکلات عظیمی روبرو هستند. زیرا از یکطرف تمایلات و گرایش های فطری آنان را به سوی مذهب میخواند و از سوی دیگر خرافه های برخی از شبه مذاهب و القاآت فکری مکاتب و فلسفه ها آنان را از راه و مسیر اصلی دور و منحرف میسازد و یا لااقل آنان را به تردید و شک درباره آنچه را که تا حال فرا گرفته اند وامیدارد.
از جهت سوم وجود تعصب های مذهبی در نزد عده ای بحدی است که حتی حاضر نیستند اشکالات و ایرادات نسل جوان را بشنوند و از آنچه که در درون شان میگذرد آگاه باشند و یا برای اشکالات و هیجانات فکری شان در این زمینه پاسخ و راه حلی پیدا کنند.
دنباله روی آنان در مسیر حیات، اهل جلسه شدن شان، پیروی آنان از اهل مذهب مسأله ای است که ظاهراً مثبت و مفید مینماید ولی در مواردی، بویژه آنگاه که افرادی ناآگاه و یا خطرناک در سر راهشان قرار گیرند برای شان میتواند مصیبت آفرین باشد.

زمینه های لغزش:

زمینه های لغزش در آنان از دیدهای مختلفی وجود دارد که سبب پیدایش تلّون عقاید و تغییر آن میشود که این امر برای آینده آنان خطرناک است. اما آن زمینه ها بسیار و برخی از آنها عبارتند از:
- کم آگاهی و کم تجربگی آنان و بویژه آنچه تحت عنوان ضعف عقیدتی مطرح است.
- غلبه احساسات بر عقل که سبب میشود گاهی تحت تأثیر القاآت قرار گیرد.
- علاقمندی به پذیرفته شدن در جمع، بویژه در جمعی که جنبه احترامی او محفوظ باشد.
- میل به تنوع طلبی و علاقمندی به نوآوری هائی که در زندگی مطرح میشود.
- تمایل به آن دستورالعملی که از یک سو جنبه فطری خداجوئی او را ارضا کند و از سوی دیگر میل به آزادی بی بند و بار او را اقناع نماید.
- تمایلات غریزی، بویژه در آنگاه که از این چارچوب استفاده سوئی شود و او را بغلطاند.
- میل به استقلال از قید و بند خانواده که تلّون عقیده میتواند نوعی دهن کجی نیز برای آنان بحساب آید.

در بررسی ها

در بررسی علل و عوامل لغزش از بین چندین مسأله ای که تنها به چند نمونه آن، با رعایت اختصار اشاره کرده ایم جنبه های زیر را شدیدتر و قوی تر می یابیم:
1- ضعف عقیدتی: در نوجوانان و جوانان، خطر تلّون عقیده و تغییر مذهب وجود دارد و این امر خود سبب پیدایش دگرگونی هائی در حیات سیاسی و اجتماعی است و سبب پیدایش عقب نشینی هائی است. در صورتیکه اگر در دوره های قبل و حتی همین دوره آنان با منطق و استدلال آشنا بودند دچار چنین لغزشهائی نمی شدند اینکه در اسلام توصیه شد که قبل از اینکه دیگران راه برگشت از مذهب را به جوانان بیاموزند شما اذهان آنان را با حقایق مکتب آشنا کنید بهمین خاطر است.
2- سرخوردگی از مذهبیون: ظاهراً مسأله سرخوردگی از مذهب مطرح است در حالیکه حقیقت سرخوردگی فرد از مذهبی نمایان است. اگر عمل خلافی از فردی مذهبی ،از یک روحانی، یک بازاری مسلمان، یک حاجی معروف سر بزند سبب آن میشود که نوجوان و جوان، بعلت ضعف منطق آن را بحساب مذهب بگذارند و گمان کنند که لغزش آنها بخاطر ضعف منطق دین است. چه بسیارند عقاید خرافی و آداب و رسوم بی بها که از اسلاف ما به ما ارث رسیده و ما بدون دلیل خود را بدان پای بند کرده ایم و این خود درس بدآموزی برای نسل جدید شده، هم از ما و هم از عقیده و مذهبی که ما بدان پای بندیم دست کشیده اند. این چنین افراد در تنگناها از مذهب دست کشیده و حتی علیه آن میایستند.
3- برچسب خوردن ها: گاهی نوجوان و جوان از مذهبی دست می کشند و یا علیه آن می ایستند بدان خاطر که از فردی یا گروهی بنام مذهب برچسب خورده اند. فرض کنیم جوانی راه و روش حتی غلطی را در پیش گرفته است. و این امر یا ناشی از جهل او بوده و یا ناشی از غفلت او و یا بعلت غلبه امیال و اهوای او. بعدها دیگران بجای اینکه درباره ندامت او تحقیق کنند و یا بکوشند او را به راه آورند، با زدن برچسبی او را محکوم و مطرود اعلام خوانده و منزوی میسازند. این عده از نوجوانان و جوانان، بویژه آنها که ظرفیت ندارند در پی آنان دست از مذهب کشیده و آن بحساب نوعی انتقام آورند.
4- زرق و برق ها: ما منکر آن نیستیم که در مواردی زرق و برق ها، زیبائی های ظاهر و بی عمق آنان را از مسیر اصلی منحرف کند. شما میدانید که طرح مسائل جدید در روحیه آنان اثر فوق العاده ای می گذارد. آنها شیفته نوآوری ها و افکار و ایده های بدیعند. آنچنان که گوئی از وضع عادی خسته شده و طالب تنوعند. در جنبه مذهب هم این فکر بر آنان غلبه دارد. بدنبال آن فکر و عقیده ای می روند که همراه با زرق و برق ها و ظاهر سازی هاست. این امر هم بهنگامی تشدید می شود که عده ای از مادی اندیشان و طالبان زرق و برق رهبری فکری و معلمی آنان را عهده دار شوند. به تبلیغ فکر و مرام خود بپردازند.
5- جنبه های احساسی: گاهی از احساسات مذهبی و یا عاطفی آنان سوء استفاده میشود. چه بسیار از اینان که مثلاً به اسم اسلام و حمایت از اسلام می لغزند. بظاهر جهت حمایت از مستضعفان و محرومان بر میخیزند ولی در عمل جهت خاصی را تعقیب کرده و به پیش میروند. اینان بعلت وضع جوانی و حساسیت و رقت فوق العاده عاطفی تحت تأثیر تبلیغات هستند. کافی است که بحثی را درباره محرومان و زحمتکشان به عمل آید و از آنان دعوت شود که برای رهائی اینان قدمی بردارند. این امر میتواند برایشان خطرآفرین باشد. یا مثلاً در رابطه با گروهک ها می بینیم عده گردان خود را 72نفری تعیین میکردند بدان خاطر که مثلاً یاران امام حسین 72نفر بودند.
6- نقش معاشران: هم چنین ضروری است از نقش معاشران یاد کنیم و تأثیر آنها را که گاهی میتواند فوق العاده باشد. ناآگاهی از طرز فکر دیگران و معاشرت با آنان ممکن است زمینه را برای گمراهی هائی فراهم آورد. بویژه آنکه اینان فوق العاده به دوستان خود راغب و درصدد جلب نظر و همراهی با آنان هستند. عقاید و گرایش های معاشران حتی بصورت، خودآگاه در آنان اثر کرده و در روحیه شان تثبیت میشود و بدین خاطر ضروری است روابط صمیمانه یا غیر صمیمانه شان زیر نظر و تحت کنترل و ضابطه ای باشد.
7- وجود تردیدها: ما این نکته ها را در ضمن مباحث قبلی نیز بیان کرده ایم، که سنّ بلوغ سنّ شک و تردید است تردید درباره همه مسائل، از جمله آموخته ها و مکتسبات مذهب. اگر این شک و تردیدشان بصورت مستقیم یا غیرمستقیم رفع و زائل شود زمینه را برای لغزش های بعدی فراهم می آورد. این امر بویژه گاهی قوت میگیرد. از جمله در مواردی که آدمی از جدلهای خود و از بحث با طرف مقابل نتیجه ای بگیرند که این خود سببی است که از مذهب بری شوند و دین و ایمان خود را از دست بدهند.
8- زودباوری ها: و بالاخره مسأله زودباوری در آنان امری عجیب و لغزش آور است. اینان بعلت ناپختگی فکر و اندیشه و خالی بودن ذهن تحت تأثیر افکار و القاآت دیگرانند. آنها را به سادگی میتوان از منطقی به منطق دیگر کشاند و فکر جدیدی را به آنان القا کرد. در صورتی که اگر از قبل ساخته شوند و آمادگی لازم را پیدا کنند دچار چنان لغزشی نخواهند شد.
در همه این احوال ضروری است با نوجوانان و جوانان کار شود و جلوی لغزش های آنان گرفته شود. اگر آنان از لحاظ فکر عوض گردند خانواده از تأثیر و عوارض شان دور و برکنار نیست و نارضائی آنها در مذهب اگر گسترش پیدا کند خود موجد خطراتی دیگر است.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط