موسیقی برای فیلم

تصاويري كه از نوار متحرك فيلم درون آپارات بر پرده نقره‌اي سينما منعكس مي‌شود بتنهايي افسون‌كننده است، اما هنگامي كه نواي سحر‌انگيز موسيقي و صداهاي زمينه اين تصاوير را همراهي مي‌كند، تأثيرات احساسي بسياري در تماشاگران سالن تاريك سينما مي‌گذارد. حالاتي كه آدمي جز در خواب و در پاره‌اي از روياهاي خوشايند و كابوسهاي آزاردهنده‌اش تجربه نكرده است.
دوشنبه، 19 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موسیقی برای فیلم
موسیقی برای فیلم
موسیقی برای فیلم

نویسنده : علی پاکاریان
تصاويري كه از نوار متحرك فيلم درون آپارات بر پرده نقره‌اي سينما منعكس مي‌شود بتنهايي افسون‌كننده است، اما هنگامي كه نواي سحر‌انگيز موسيقي و صداهاي زمينه اين تصاوير را همراهي مي‌كند، تأثيرات احساسي بسياري در تماشاگران سالن تاريك سينما مي‌گذارد. حالاتي كه آدمي جز در خواب و در پاره‌اي از روياهاي خوشايند و كابوسهاي آزاردهنده‌اش تجربه نكرده است.
موسيقي متن فيلم
در همان نخستين روزهاي پيدايش سينما و نمايش فيلمهاي صامت در سالنهاي سينما، متوليان هر سالن نمايش - با بهره‌گيري از اجراي اركستر يا نوازنده‌اي تنها - سكوت فيلم را مي‌شكستند و غالبا و در بيشتر موارد موسيقي يكنواخت و نامناسبي نواخته مي‌شد؛ اما هر چه بود اين را تشخيص داده بودند كه تصاوير نياز به همراهي موسيقي دارند.
امروزه، پس از گذشت فراتر از يك قرن، سينما شكل كامل خود را بازيافته است و - ضمن بهره‌گيري از همه مختصات مناسب و درخور صدا و تصوير و لوازم و وسايل نوین توليد و نمايش فيلم - معيارهاي به كارگيري موسيقي متن فيلم نيز (از منظر هنر - صنعت) سينما جايگاه مناسب و تثبيت شده خود را پيدا كرده است. عنصر موسيقي متن فيلم امروزه يكي از عوامل اساسی و تأثيرگذار روايت داستان در هر فيلمي است؛ و تماشاگران امروزي سينما قواعد و اجزای رسانه ای سينما از جمله موسيقي متن را مي‌شناسند و حالات بياني گوناگوني موسيقي متن فيلم را تشخيص مي‌دهند.
همفكري براي ساخت اثری مشترك
كارگردان سينما لزوما به شناخت علمي يا دانستن نت موسيقي نیازی ندارد؛ اما بايد بتواند حالات گوناگون دراماتيكي فيلم را به آهنگساز تفهيم كند.
حال اگر اين فيلمساز دانش كاربردي موسيقي براي فيلم را بشناسد و همچنين با نواي سازهاي گوناگون و رنگ‌آميزي اركستراسيون آشنايي داشته باشد، قادر خواهد بود در تعامل با آهنگساز دیدگاه های خود را درباره نوع خاصي از موسيقي براي فيلمش بهتر بيان كند و حتي در شكل و نوع موسيقي و سازها و تركيب آن سازها نظریات صائبي بدهد. نتیجه اين گفتگو قطعا به اثری درخور تأمل و تأثيرگذار خواهد انجاميد.
هر فيلمسازي بطبع به تمامي اجزاي فيلمش احاطه دارد و مي‌داند که در هر نمايي چه احساس و حالتي را بايد به بيننده القا كند. بنابر اين، با پيشنهاد استفاده از نوع مناسبي از موسيقي به آهنگساز، در حصول به اين خواسته به نتيجه‌اي رضايت بخش خواهد رسيد. فيلمساز با داشتن شناخت كاربردي از موسيقي به لحاظ تأثيرات دراماتيكي قادر خواهد بود از همان آغاز دكوپاژ فيلمنامه ضرباهنگ دكوپاژ و به تبع آن ضرباهنگ اوليه تدوين را تحت‌تأثير قرار دهد. موسيقي متن فيلم به شكلهاي مختلف و متنوعي در جايگاه مناسب خود به كار مي‌رود.
موسیقی فیلم عامل مهمی در تأثیرگذاری هر چه بیشتر روایت به شمار می رود و این نکته را باید در نظر داشت که این اصل از تأمل و هم فکری آهنگساز و کارگران به وجود می آید.
یک شكل آن اينست كه كارگردان هنگام دكوپاژ فيلمنامه، فيلم را بر روي صفحات كاغذ دكوپاژ و استوري بورد، به شكل ساخته شده مجسم مي كند.
با در نظر گرفتن آشنايي او به كاربرد موسيقي، نماهايي را كه تشخيص مي دهد در آن نوع خاصي از موسيقي بايد استفاده شود، در كنار ديگر مشخصات برگه دكوپاژ ثبت مي كند. در اين وضعيت طول تقريبي هر نما مشخص مي شود و در نهايت، ساختمان هر سكانس شكل كلي خود را به دست مي آورد.
قواعد و ابتكارات
ساخت موسيقي متن فيلم چنانكه هيچ محدوديتي ندارد، پايبند به هيچ قاعده خاصي نيز نيست، بلكه خواست و سليقه كارگردان و آهنگساز آن را رقم خواهد زد.
به طور معمول، از سويي رسم بر آن است كه هر ژانر سينمايي به نوع خاصي از موسيقي و رنگ آميز اركستراسيون متداول بهره گيرد. برای نمونه، در ژانر تاريخي، بیشتر از يك اركستر بزرگ كه بيشتر حجم آن را سازهاي بادي و بادي مسي و همچنين، سازهاي كوبي تشكيل مي دهد، استفاده می كنند و يا در ژانر علمي تخيلي از موسيقي مدرن و سازهاي الكترونيك بهره مي گيرند. اما در مواردي بنا به خواست كارگردان اين قاعده كنار مي رود و شيوه بديعي جايگزين آن مي شود.
در فيلم تاريخي «رابين هود» قسمت هايي از موسيقي متن را گروه پاپ مدرن با همان ساز و كار امروزين اجرا کرد و با اقبال بسيار خوب مخاطبان مواجه شد.
اين سنت شكني را چند دهه پيشتر، استنلي كوبريك، كارگردان مؤلف و صاحب سبك سينما در فيلم راز كيهان يا 2001، يك اديسه فضايي انجام داد.
قسمت هاي عمده اي از موسيقي متن اين فيلم با استفاده از چند اثر كلاسيك و يك اركستر بزرگ موسيقي كلاسيك اجرا شد.
از شاخص ترين نمونه هاي اين انتخاب، قطعه كوتاه و معروف «چنين گفت زرتشت»، اثر «ريشارد اشتراوس» ذكرشدنی است.
در سينماي حرفه اي در همه اوقات هم از قطعات اصلی موسيقي استفاده نمي كنند، بلكه كاربرد موسيقي كلاسيك بسيار رواج داشته است. اين شيوه به كارگيري موسيقي متن فيلم با صلاحديد و انتخاب كارگردان صورت مي گيرد كه البته تصميم گيري در استفاده از موسيقي كلاسيك، گذشته از علاقه های شخصي، به قدرت تشخيص و داشتن دانش موسيقايي فيلمساز بستگي خواهد داشت.
كارگردان آشنا با موسيقي، می تواند هنگام دكوپاژ فيلمنامه تشخيص دهد، قطعه خاصي از موسيقي فاخر كلاسيك براي صحنه ای از فيلم مناسب است.
برخی از قطعات موسيقي را مي توان به صورت موسيقي مستقل، جداگانه شنيد و لذت برد، اما در حقيقت موسيقي فيلم همراه تصوير معنا مي يابد و ساخته اي براي شنيدن مستقل نيست.
اين معنا گذشته از قطعات موسيقي پاپي است كه در قسمت هايي از فيلم به كار مي رود، مراد از موسيقي متن فيلم بيشتر نوعی از موسيقي است كه به صورت مكمل لحظات دراماتيك فيلم ساخته مي شود و با تصوير معنا و مفهوم مي يابد. اين موسيقي در شكل هاي بسيار متنوع و طول مدت هاي متفاوتي از چند ثانيه تا چند دقيقه است.
كميت (Quantity)
كاربرد موسيقي براي فيلم از لحاظ كميت نيز طيف گسترده و متنوعی را شامل مي‌شود و در اين زمينه افراط و تفريط بسياري نیز صورت می‌گیرد. گروهي معدود از كارگردان‌هاي سينما با امساك مثال‌زدني جز در تيتراژ آغازين و پاياني فيلم، هيچ‌گونه موسيقي متني را به كار نمي‌گيرند و صرفاً به صداهاي گوناگون فيلم، مثل «افكت» و «آمبيانس» اكتفا مي‌كنند.
«روبر برسون»، فيلمساز سبك سينماي فرانسه، در زمره اين گروه جاي مي‌گيرد. برسون با جايگزيني جلوه‌هاي افكت و ساندافكت صوتی به‌جاي موسيقي،سعي كرده است که مفاهيم دراماتيك داستان فيلمش را با اين‌گونه صداها به مخاطب القاء كند.
گروهي ديگر از فيلمسازان با استفاده افراطي از موسيقي، آن‌چنان در اين زمينه پيش مي‌روند كه تقريبا بي‌وقفه همه فيلم انباشته از موسيقي‌هاي تكراري و آزاردهنده مي‌شود. فيلم‌هاي تجاري چيني، كره‌اي و هندي و ... در اين زمره قرار مي‌گيرند.
اما متداول‌ترين شيوه‌اي كه در سينما كاربرد دارد و بيشتر كارگردان‌ها ازآن تبعيت مي‌كنند، استفاده از موسيقي در حد نياز صحنه‌ها و لحظات دراماتيك فيلم است.
ساختار بر مبناي موسيقي، موسيقي بر مبناي ساختار
همچنان‌كه اشاره شد، انتخاب جايگاه موسيقي در فيلم به دو صورت انجام مي‌گيرد؛ يا در مرحله «دكوپاژ» كارگردان دقيقا مشخص مي‌كند كه چه صحنه‌هايي به موسيقي نياز دارند و نقطه شروع و پايان آن نيز كدام است يا پس از تدوين در مرحله «راف‌كات» فيلم همراه با آهنگساز، بازبینی می‌شود و بر مبناي نظر هر دو نفر اين تصميم حاصل مي‌شود.
فيلمسازهاي حرفه‌اي سليقه‌هاي متفاوتي در مورد بهره‌گيري از موسيقي براي فيلمشان اعمال مي‌كنند. در اين زمينه صداي فيلم شامل آمبيانس، افكت و ساندافكت نقش مكمل موسيقي را اجرا مي‌كند. در صحنه‌اي يك صداي خاص بدون كاربرد موسيقي ممكن است تاثير بسيار بيشتري در القاي حالات دراماتيك يا فضاسازي فيلم داشته باشد يا سكوت، نقش احساسي عميق‌تري ايجاد كند. در چنين شرايطي دانش و تجربه فيلمساز حرفه‌اي، انتخاب را ميسر مي‌سازد.
گاهي نيز يك اثر موسيقي فاخر ممكن است الهام‌ بخش فيلمساز براي خلق تصاويري ماندگار ‌شود.
در اين ساز و كار قاعدتا دكوپاژ و تدوين براساس ضرباهنگ موسيقي مزبور شكل خواهد گرفت.
فيلمساز جوان بايد اين نكته مهم، ظريف و بسيار حساس را بياموزد كه چگونه از دو مقوله صدا و موسيقي در راستاي بيان دراماتيك داستان فيلم بهره بگیرد.
ديدن آثار مطرح فيلمسازهاي صاحب سبك سينما از منظر هر دو تخصص ياد شده، يعني صدا و موسيقي با صداي اصلي فيلم به شما آموزش مي‌دهد که شيوه‌هاي گوناگون كاربرد موسيقي متن فيلم را ياد بگيريد و بهره‌گيري از سكوت و صدا را نيز بياموزيد.
تنظيم ميزان موسيقي و افكت
تلفيق موسيقي و افكت و اندازه بالا يا پايين بودن هر یک، هنگام ميكس نوارهاي صوتي فيلم، توسط صدابردار ويژه تركيب صداها صورت می‌گیرد.
در اين مرحله بنا بر نياز هر صحنه‌اي به هر كدام از عناصر موسيقي و افكت، فرصت مانور بيشتري مي‌دهند.
بينندگان فيلم ممكن است در لحظاتي ضمن شنيدن افكت، با ميزان پايين‌تري، موسيقي را نيز بشنوند و در صحنه‌هايي نيز با اوج گرفتن موسيقي، صداهاي زمينه چندان شنيده نشوند. همه اين گوناگوني وضعيت صدا و موسيقي بستگي به وجوه تاثيرات احساسي و دراماتيك فيلم دارد كه جزء به جزء آن را كارگردان مشخص و تثبيت مي‌کند.
پس از پايان مرحله ميكس كه تمامي صداها اعم از افكت، آمبيانس، ساندافكت و موسيقي روي يك نوار واحد ضبط گرديد، اين نوار به حاشيه نوار تصوير منتقل خواهد شد تا هنگام نمايش بر پرده سينما، صدا و تصوير به صورت هماهنگ ارائه شوند.
ساخت يك تم خاص براي شخصيت‌هاي داستان فيلم‌ و شيوه‌هاي گوناگون ساخت موسيقي متن فيلم آنچنان گسترده و رنگارنگ است كه نمي‌توان مرزي برای آن تعیین كرد.
گاهي ممكن است براي هریک از دو شخصيت مثبت و منفي فيلم دو تم ويژه و انحصاري تحرير كرد و در لحظاتي از فيلم با استفاده از هركدام از اين تم‌ها، وارياسيون‌هاي مناسبي ساخت كه بيانگر حالات دراماتيك آن صحنه‌ها باشند. تم‌هاي مزبور براساس اصل تداعي معاني ، مفاهيم دراماتيك مورد نظر كارگردان را به مخاطب القاء می‌كنند؛ زيرا تماشاگر فيلم پس از چند بار شنيدن ملودي تم‌هاي ياد شده، با هر بار شنيدن وارياسيوني از تم مزبور، كاراكتر مربوطه را در نظر می‌آورد.

منبع: سایت صدا و سیما




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.