معرفی برخی از صنایع دستی - 1
تعریف صنایع دستی
این تعریفی است که در سال 1362 توسط گروهي از كارشناسان سازمان صنايع دستي ايران ارائه شد.
طبق این تعریف صنایع دستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته میشود و معمولاً به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق میگردد. صنایع دستی،هنرها و صنایع مستظرفه ای را در بر می گیرد که در طول قرون متمادی با حفظ ریشهها و سنتهای خود رشد کرده مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند.حاصل فكر، عمل و ابتكار و خلاقيت سازنده آن است. صنایع دستی همواره ماندگار و قابل حفظ کردن است، چرا که صنایع دستی بیانی از جنبه های ملموس و غیرملموس برای تداعی فرهنگ و تمدن یک ملت است. معرف فرهنگ، هنر، تمدن، اعتقادات و باورهای ملی یک جامعه و عاملی مهم در جهت هویت سازی در بازار جهانی است.
اين صنعت به دليل فراگير بودن و اثرگذاري مناسب ميتواند بسياري از مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را مرتفع سازد و با ويژگيهایي نظیر توليدات غير وابسته كه با حمايتي مبتني بر شناخت كامل ارزشهاي اختصاصي آن ميتواند به عنوان يكي از ستونهاي استقلال اقتصادي مطرح شود. صنايع دستي ايران، به عنوان صنعتي مستقل و بومي، شاخصترين هنر كاربردي ايران و به عقیده بسیاری از صاحبنظران يكي از سه قطب مهم صنايعدستي جهان ميباشد كه از نظر تنوع رشتههاي مختلف در صدر تمامي كشورها قرار دارد.
در حالی كه در جهان امروز، صنایع دستی علاوه بر حفظ جایگاه خود در عرصه هنر، زیبایی شناختی و هویت بخشی ملی و منطقه ای به یك منبع مهم ارزش افزوده و بهره وری اقتصادی تبدیل شده است در ایران به دلیل برخی موانع و مشكلات، این صنعت از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و از نقش آفرینی در عرصه اقتصادی نیز دور شده است.
صنایع دستی، همواره به عنوان یکی از انگیزه های سفر و جاذبه های جالب برای جهان گردان مطرح بوده است. صنایع دستی و توسعه آن از اهمیت بسیاری در جهان برخوردار می باشد و نشأت گرفته از روح و روان سازندگان آن و بیانگر فرهنگ هر ملتی است و همواره گردشگران در بازدید از مناطق گردشگری به دنبال اثری به یاد ماندنی از آن مناطق می باشند.
هنرمندان اين هنر- صنعت از مواد اوليه بسيار ارزان قيمت، يك كالاي باارزش را توليد ميكنند . ذهن خلاق انسانها ميتواند از هر ماده اوليه صنعتي را خلق كند، كه تاكنون وجود نداشته است .
صنايع دستي را نیز میتوان ستون مجموعه ميراث فرهنگي عنوان كرد و اظهار داشت
اگر به آثار تاريخي و بناهاي موجود در كشور توجه شود، مشاهده ميشود كه سنگ بناي آنها و تمام ملزومات آن به عنوان صنايع دستي توسط مردم زمان هاي گذشته ساخته شده است.
صنايع دستي به لحاظ قدمت و همزادي آن با زندگي بشر بر روي كره خاكي، يكي از ارزش هاي متعالي انسان ها است.
(1) صنایع دستی چوبی
1. حجمهای چوبی سنتی
2. ارسی سازی
3. بامبو بافی
4. ترکه بافی
5. چیق بافی
6. حصیر بافی
7. خاتم کاری
8. خراطی
9. ساخت سازهای چوبی سنتی
10. سوخت روی چوب
11. قواره بری
12. کپو بافی
13. کنده کاری روی چوب
14. گره چینی
15. محرق چوب
16. مشبک کاری
17. معرق چوب
18. معرق منبت
19. منبت چوب
20. نازک کاری
21. نقاشی روی چوب
22. آلات موسیقی
و اما آشنایی برخی از این صنایع دستی چوبی :
حصیر بافی
دست ساخته های ظریف، هنرمندانه و اصیل ایرانی که روزگاری دراز صنایع دستی منحصر به فرد محسوب می شد و پهنه اقتدارش تمام مصر، شبه قاره هند و اکثریت قریب به اتفاق مراکز و مجامع هنری را تسخیر کرده بود ، اکنون از رونق کمتری برخوردار است. حصیربافی از جمله این هنرهای سنتی و دستی محسوب می شود که در اکثر نقاط روستایی ایران به روش های مختلفی صورت می گیرد و کاربردهای متفاوتی دارد که گروهی از کارشناسان آن را در گروه ویژه ای با عنوان «سبد و حصیربافی» جای می دهند و گروهی دیگر آن را جزو صنایع چوبی می دانند.برگ درخت خرما که به دو نوع «مغ» و «پیسک »است از مواد اولیه اصلی در حصیر بافی است. پیسک همان برگ های اطراف درخت خرماست که عمر بیشتر دارند و مغ برگ های میانی درخت است که تازه رویده اند و از ظرافت بیشتری برخوردار است.
بافت سبد و حصیر به اعتقاد اکثر محققان یکی از قدیمی ترین صنایع دستی و شاید کهن ترین آنها باشد. حصیر بافی به دلیل استفاده از شاخ و برگ گیاهان در بافت آن از اولین دسته ساخته های بشری بوده که با یکجانشینی بشر و ایجاد کشاورزی به وجود آمده. دکتر گریشمن ضمن تحقیقات و تألیفات خود یادآور می شود که با شروع کشاورزی صنایع وابسته به آن مانند حصیربافی (بافندگی) را زنان ایجاد کرده و توسعه داده اند. وجود این دو صنعت در ایران به دلایل متعددی نیم قرن از تمدن مصر، بالغ بر هزار سال از تمدن هند و افزون بر ده هزار سال از تمدن چین جلوتر بوده است.
فرآورده های حصیری با توجه به تنوع و گوناگونی شکل تولید جزو آن دسته از صنایع محسوب می شوند که جنبه های هنری کمتر و جنبه مصرفی بیشتری دارند و عمدتاً برآورنده نیازهای مصرفی محلی و منطقه ای به شمار می روند. در ساده ترین نوع بافت حصیر از برگ درختان به ویژه درختان با برگ های پهن و بلند هم چون خرما استفاده می شود.
در روش اجرای حصیر بافی پس از جدا کردن شاخه های درخت مورد نظر و خشک کردن آنها به وسیله اصل اولیه بافت یعنی درگیر شدن تار و پود (به وسیله زیر و رو کردن شاخه های عمودی و افقی) انجام می گیرد.. این کار را بیشتر زنان روستایی انجام می دهند و برای ساخت زیراندازهای حصیری، ظروف نگهداری مواد غذایی، همچون حبوبات و خرما و یا جداسازی و تقسیم بندی محل زندگی استفاده می شوند. احتمال می رود که روش بافتن ساده در این نوع حصیر خود مقدمه ای بوده برای بافت گلیم و انواع زیراندازها که همگی از اصل زیر و رو رفتن پود در میان تار پیروی می کنند. در این نوع حصیر بافی گاه برای زیباتر کردن حصیرهای بافته شده و ایجاد نقش در آن بعضی از برگ ها را رنگ آمیزی می کنند که با زیر و رو رفتن آنها در بافت، جلوه ای خاص بدان می بخشد.
طی سالهای جاری به دلیل نگاه تازه و خلاقانه به دستبافت های حصیری در بعضی از نقاط ایران ، در این نوع کارها تحول ایجاد شده و در معماری داخلی به عنوان عنصر تزیینی استفاده می شود. نوع دیگر حصیر بافی استفاده از چوبهای نیزار است که در اطراف مرداب ها و آبگیرها به صورت خودرو یافت می شوند. برای بافت این نوع حصیر پس از جداکردن نی ها از محل و خشک کردن آنها ، ابتدا نی ها ا را به صورت یک اندازه می چینند و سپس با گذاشتن آنها بر روی هم و عبور نخ هایی که در بین نی ها زیر و رو می شوند نی ها را به وسیله نخ ها نگه می دارند.
در این نوع بافت نیز گاهی در حین کار از نخ های رنگی استفاده می شود و یا پس از پایان بافت به وسیله سوزن و با عبور نخ های رنگی از لای نی ها باعث ایجاد نقش بر روی کار می شوند. این نوع حصیر که در بعضی از مناطق عشایری با تزیینات بیشتر چغ خوانده می شود برای حفاظت اطراف سیاه چادرها از آن استفاده می شود و گاه نیز برای تقسیم داخل چادرهای عشایری به چند بخش جدا از هم مورد استفاده قرار می گیرد .
بافت انواع حصیر را هنوز هم در گوشه و کنار کشور می توان یافت که علت فراوانی آن را می توان مواد اولیه مصرفی رایگان و فراوان ذکر کرد و نیز اشتغال بدون سرمایه، ابزار کار ساده و روش آسان و جنبه های مصرفی بسیار محصولات تولید شده از دیگر دلایل این امر می باشد .
گفتنی است: در استان یزد نیز از دیر باز مردم کویر از شاخ و برگ درختانی مثل بید، انار و خرما برای تهیه برخی از ملزومات زندگی استفاده می کردند و در شهرستان بافق به علت وجود نخلستانهای خرما ، حصیر بافی رواج خاصی داشت.
بادبزن، کلاه، فرش حصیری، جارو، درب کوزه، کشدان، سبد، پادری، جلدت( کیسه های حصیری برای نگهداری خرما) و سازو( طناب های زخیم با سیس خرما) از مهمترین این محصولات است.با وجود گسترش زندگی شهرنشینی و تولید و ورود محصولات مختلف همچنان صنعت دستی حصیر بافی با همت مردان و زنان سخت کوش این دیار به حیات خود ادامه می دهد.
خاتم کاری
علاوه براصفهان خاتم سازان شيراز نيز در اين هنر شهره هستند و خاتم هائي كه به وسيله هنرمندان اصفهان و شيراز تهيه مي شود، خريداران بسياري دارد. اين فرآورده ها شامل ظروف متنوع و مختلف مي باشند. در سال هاي اخير هنرمندان خاتم ساز با تشكيل شركت تعاوني خاتم سازان كه زير نظر سازمان صنايع دستي ايران فعاليت مي كند انسجام بهتري يافته و توليدات مرغوبتري را به گردشگران مخصوصاً خارجيان عرضه مي كنند.
خراطي
ابزار كار صنعتگران شامل سوهان – چاقو – تيشه – مته ي دستي – چكش – گيره – سندان –اره – انبردست – چرخ سمباده و … است .
در حال حاضر در كارگاه ها از دستگاه هاي خراطي برقي نيز استفاده مي شود.
محصولاتي كه حاصل كار صنعتگران مي باشد به صورت عصا، عصاي تعليمي ، مي قليان ، چوب سيگار، تنه ي قليان ، وردنه و ساير اشياء خراطي شده تجلي مي نمايد.
مناطقي از كشور كه در آن ها صنعت خراطي رواج دارد عبارت است از:
1 – شهرستان ايرانشهر از توابع استان سيستان و بلوچستان كه تعدادي كارگاه در آنجا وجود دارد و مواد اوليه ي مصرفي آن را چوب كهور كه در بمپور به فراواني يافت مي شود ، تشكيل مي دهد.
2 – در استان آذربايجان غربي و مركز عمده ي خراطي شهرهاي اروميه و بخش بوكان از توابع شهرستان مهاباد مي باشد.
3 – در استان كردستان ، شهرهاي سنندج و بانه و سقز از مراكز خراطي محسوب مي شود.
4 – در كرمان هم تعدادي كارگاه خراطي دايراست مخصوصاً عده يي از عشاير در اين منطقه با وسايل ساده و ابتدايي مبادرت به توليد انواع كالاهاي چوبي مي نمايند.
5 – در شهرستان دزفول از استان خوزستان تعدادي كارگاه خراطي داير و مشغول بكار است و جوب مورد مصرف دست اندركاران آن نوعي چوب به نام جغ است كه در باغات اطراف يافت مي شود.
6 – در شهرستان رشت نيز تعدادي كارگاه خراطي چوب با استفاده از چرخ خراطي به توليد گلدان، كاسه و ديگر انواع محصولات چوبي مبادرت مي نمايند.
7 – در شهرهاي ساري – چالوس – و ساقي كلايه تعدادي كارگاه خصوصي به توليد انواع شمعدان، گلدان، شكلات خوري و زير سيگاري مشغولند و ضمناً پايه ميز و مبل و غيره را خراطي مي كنند.
8 – در نطنز و حومه هم حدود 10 كارگاه خراطي وجود دارد كه توليدات آن ها عمدتاً چوب ميانه ي قليان مي باشد و چون داراي مصرف محلي نيست تماماً به تهران و قم به فروش مي رسد و تنها در كارگاه اين منطقه كه هنوز به شيوه ي سنتي اداره مي گردد با استفاده از چوب گردو و گلابي وسايلي از قبيل قندان و ساير ظروف مصرفي ساخته ميشود.
مراحل توليد در كارگاههاي خراطي به قرار ذيل مي باشد:
1 – انتخاب نوع چوب در ارتباط با كالاي توليدي
2 – برش چوب به وسيله ي اره ي نواري و رنده به اندازه ي مورد نياز شيئي كه ساخت آن مورد نظر است .
3 – بستن چوب بريده شده به دستگاه خراطي و گرد كردن آن و يا اصطلاحاً به صورت نيمه كاره درآوردن آن.
4 – در اين مرحله چنانچه توليد كالائي توخالي مورد نظر باشد، كار نيمه كاره را به وسيله سه نظام به دستگاه خراطي بسته و توي آنرا خالي مي كنند.
5 – مرحله پنجم تكميل كار نيمه كاره و پرداخت قسمت خارجي آن توسط سمباده مي باشد و بعد از آن محصول را كيلركاري نموده و به بازار عرضه مي كنند.
منابع تأمين چوب در كارگاههاي خراطي بيشتر باغهاي اطراف شهرها و يا جنگل مي باشد.
در استان گيلان بيشتر كارهاي توليدي شامل انواع شكلات خوري، گلدان، قندان ، آجيل خوري ، عصا و …. مي باشد.
توليدات اروميه بيشتر زاويه دار مي باشد و اقسام شكلات خوري ، پايه آباژور و رحل قرآن و … را شامل مي شود. دزفول كارهايش شبيه گيلان است و چيزهاي ديگري مثل قليان ، سرقليان و مشابه آن توليد ميشود. توليدات كردستان نيز نقريباً شبيه اروميه مي باشد.
کنده کاری روی چوب :
گره چینی
پنجره گره چین - عمارت چهل ستون اصفهان
گره چيني چوب
از اين سبك كار معمولاً در ساخت درهاي اماكن مقدسه، مقابر، منابر، و از مشبّك در پنجره هاي منازل و كاخها، نرده ها استفاده مي شده است. از دوران صفويّه به بعد تعبيه شيشه هاي رنگي در چوب هاي مشبّك رايج شده و اصطلاحاً به "ارسي" مشهور گرديد.
گره چيني با قطعات برش خورده چوب و شيشه هاي رنگي در اشكال مختلف و متعدد الاجرا و وحدت گراي هندسي كه به طور هماهنگ در يك كادر مشخص و تكرار شونده در كنار هم قرار گرفته باشند. در واقع هندسه نقوش و گره گشی جرء لا ینفک این هنر به حساب می آید
روش توليد گره چيني به اين صورت است كه ابتدا طراحي و رسم گره مورد نظر براساس اندازهء كار انجام ميشود سپس از روي قسمتهاي موردنياز گره رسم شده الگو يا قالب برداشته مي شود. و چارچوب یا کارگاه در اندازه موردنظر ساخته ميشود. گره ها اتصالات کوچکي از چوب هستند که به صورت زبانه اي به يکديگر قفل مي شوند و نقشهاي زيبايي را به وجود مي آورند، که هرچه ظريفتر باشند، از نظر هنري ارزش بيشتري دارند. براي ايجاد نقش گره، چوبها، به ضخامت بند رسم شده بريده و در عين حال چوبهاي واگيره(قطعاتی که در کار تکرار می شود) از قالبهاي آماده شده تهيه ميشود. سپس به وسيلهءاره پشت بنددار، زاويههاي اتصالات روي چوب را برش ميزنندو با رنده ابزار، روي آلتها ابزار مي زنند سپس دو سر هر يک از آلتها فاق و زبانه مي شود(یا هر نوع اتصال دیگری که مورد نظراستاد کار باشد). و در آخر کار چيدن گره و درگير كردن اتصالهاي ساخته شده و شیشه های رنگی برش خورده.
ابزاري که براي ساخت گره، مورد استفاده قرار مي گيرد تقريباً همان ابزاري است که در يک کارگاه درودگري وجود دارد؛ مانند: انواع اره، رنده، گيره، ميز کار، خط کش و ...
بهترين مادهء اوليه ساخت گره چيني و موردتوافق استادكاران چوب درخت چنار است كه خوشبختانه اين درخت، درخت بومي ايران است زيرا بافتي منسجم داشته و از مقاومت بالايي برخوردار است. البته از چوب نارنج، گلابی،گردو و عناب و چوب هاي درختان جنگلي ايران از نوع آزاد و راش هم براي ساخت گره چيني استفاده ميشود
بهترین نمونه های گره چینی ار ایران را در عمارتهاي چهل ستون و هشت بهشت در اصفهان و تغدادی از خانه های تاریخی اصفهان، یزد و کاشان مشاهده نمود.
معرق چوب
پس از انتخاب طرح مورد نظر و آماده کردن زیر کار مناسب مراحل کار به شرح زیر است: طرح مورد نظر را با توجه به رنگ، بافت و جنس مصالح مورد استفاده در معرق، رنگ بندی می کنند.با توجه به رنگ بندی، طرح مورد نظر را علامت گذاری و شماره گذاری نموده ، خرد کرده، بر اساس نوع مصالح دسته بندی می کنند. سپس به عنوان الگوی برش روی مصالح مربوط می چسبانند.هنرمند معرق کار بنا به ذوق و سلیقه ی خود و طرح کار می تواند از تنوع مصالحی مانند عاج، استخوان، صدف، فیبرهای مصنوعی، خاتم ، مس و برنج استفاده کند. هر قطعه طرح را با اره مویی به دقت می برند .همه ی قطعه های طرح را مطابق علامت گذاری ، کنار هم چیده، به یکدیگر می چسبانند. سپس در محل مربوط روی زیر کار پرس می کنند. برای پر کردن زمینه، دو روش معمول است : یکی « پر کردن زمینه با چوب» و دیگری « پر کردن زمینه با رنگ». معرقی که زمینه آن با چوب پر می شود ، معرق « زمینه چوب » نام دارد. برای پر کردن زمینه با رنگ، رنگ پلی استر را با پود ر رنگ یا دوده ی بدون چربی ترکیب نموده ، مواد سخت کننده به آن می افزایند و زمینه کار را با آن پر می کنند.
منبت چوب
فرهنگ ها و كتب لغت معناي منبت را نقش برجسته و كنده كاري روي چوب تعريف مي كنند. نقاشان و معماران نيز نقشي را كه اندكي از زمينه خود بلندتر باشد منبّت مي گويند.با توجه به شواهد تاريخي و پژوهش هاي محققين، سابقه منبّت كاري در ايران به قبل از دوران هخامنشيان مي رسد. پس از آن در عصر هخامنشيان و ساسانيان نيز اين هنر جايگاه مهمي داشته است.با ظهور اسلام و گسترش اين دين در ايران هنرمندان منبّت كار همچون ساير هنروران سعي و كوشش خود را به تزئين و زيباسازي اماكن مقدس و مذهبي معطوف كردند.از اين زمان نيز منبّت كاران از نقوش موجودات زنده در آثار خود استفاده كردند. با فرا رسيدن روزگار صفويه منبّت نيز مانند ساير هنرهاي دستي روي به شكوفائي نهاد.
اگر چه منبّت كاري در روزگار صفويه در اصفهان رونق گرفت اما در عصر قاجار پيشرفت بيشتري كرد زيرا در اين دوره است كه مبل و صندلي به خانه ها راه مي يابد. به نوشته مولف كتاب "گنج پنهان" از دوران قاجار مبل هائي برجاي مانده كه به شيوه ايراني كنده كاري شده اند و آنها را مبل سبك قاجار مي نامند.در حال حاضر با ساخته شدن خانه هاي جديد و نفوذ تمدن غرب منبّت با چاقو انجام نمي شود بلكه ابزارهائي كه مورد استفاده منبت كاران قرار مي گيرد بيشتر خارجي هستند.
با آنكه امروز منبّت اصفهان به صورت اصيل و اوليه ساخته نمي شود اما هنرمندان اصفهاني كماكان با طرحهاي بسيار زيبايشان آثار بسيار جالبي بر روي چوب بوجود مي آورند. از اساتيد معروف اين رشته مي توان استاد عبدالله باقري، استاد يعقوب جابري، استاد ابراهيم دالوند و استاد كمال مسائلي را نام برد.
مهمترين استاداني كه براي اولين بار در اصفهان با منبّت جديد يا فرنگي اقدام به ساخت مبل هاي استيل و ساير اشياء كردند: استاد احد صنيعي، موسي آقايان، اكبريان، قلمزن و ... مي باشند.
نازک کاری
منبع: http://hcciran.com
/خ