هنگامه‏هاى دعا و درمان

دعا در سراسر تمدن انسان و در تمام فرهنگ‏ها و اديان وسيله‏اى براى رهايى از گرفتارى‏ها، درماندگى‏ها، تحقق آرزوها و درمان آسيب‏هاى بدنى و روانى بوده است. در قرآن كريم موارد فراوانى از توسل پيامبران و مردمان به دعا آمده است. در اين گزارش با پژوهش در هنگامه‏هاى دعا در قرآن كريم و توجه به آنچه در هنگامه‏هاى روان‏درمانى مى‏گذرد به پرسشهايى چند پاسخ مى‏دهيم:
دوشنبه، 26 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هنگامه‏هاى دعا و درمان
هنگامه‏هاى دعا و درمان
هنگامه‏هاى دعا و درمان

نويسنده:دكتر محمدمهدى خديوى‏زند
چكيده
دعا در سراسر تمدن انسان و در تمام فرهنگ‏ها و اديان وسيله‏اى براى رهايى از گرفتارى‏ها، درماندگى‏ها، تحقق آرزوها و درمان آسيب‏هاى بدنى و روانى بوده است. در قرآن كريم موارد فراوانى از توسل پيامبران و مردمان به دعا آمده است. در اين گزارش با پژوهش در هنگامه‏هاى دعا در قرآن كريم و توجه به آنچه در هنگامه‏هاى روان‏درمانى مى‏گذرد به پرسشهايى چند پاسخ مى‏دهيم:
1. آيا مراسم دعا با مراحل روان‏درمانى مقايسه‏شدنى است؟ چگونه؟
2. آيا چگونگى و چندى سخن و واژه‏ها در قرآن كريم با آنچه در روان‏درمانى به كار مى‏رود همسانى دارد؟
3. آيا شرايط پذيرش دعا در قرآن كريم، پيام‏هايى براى افزايش تأثيرپذيرى روان‏درمانى دارد؟
براى پاسخ به اين پرسشها، نخست بايد ديدگاه خود را در روان‏درمانى روشن كنيم و سپس آن را با آنچه كه در قرآن كريم درباره دعا آمده است مقايسه و آن گاه نتيجه‏گيرى كنيم.
واژه‏هاى كليدى: دعا، درمان، روان‏درمانى، دعادرمانى، روان‏درمانى دينى.
مقدمه
اين مقاله مى‏كوشد تا به سه پرسش زير پاسخ مناسب دهد.
1. آيا مراسم دعا با مراحل روان‏درمانى مقايسه‏شدنى است؟ چگونه؟
2. آيا چگونگى و چندى سخن و واژه‏ها در قرآن كريم با آنچه در روان‏درمانى به كار مى‏رود همسانى دارد؟
3. آيا شرايط پذيرش دعا در قرآن كريم، پيام‏هايى براى افزايش تأثيرپذيرى روان‏درمانى دارد؟
پرسش اوّل
ـ آيا مراسم دعا با مراحل روان‏درمانى مقايسه‏شدنى است؟ چگونه؟
براى ارائه پاسخ مناسب به اين پرسش ابتدا از خود مى‏پرسيم: آيا دعا كردن همان نشانه‏هايى را دارد كه در روان‏درمانى شناسايى شده است؟
در پاسخ به اين سؤال بايد نخست روان‏درمانى و دعا كردن را نشانه‏يابى كنيم.
دانش روان‏درمانى: روان‏درمانى دانشى بالينى است. دانش‏هاى بالينى در فضاهاى بالينى پيدا مى‏شوند، سپس گستردگى و ژرفا مى‏يابند.
فضاى بالينى: هر فضاى بالينى از رويارويى يك انسان با انسان ديگر و يا يك انسان با يك چيز پيدا مى‏شود. بزرگترين واحد فضاى بالينى را مجتمع بالينى و كوچكترين را هنگامه بالينى مى‏ناميم.
برخى از ويژگى‏هاى فضاهاى بالينى عبارت است از:
ـ هر هنگامه دربردارنده نشانه‏هاى تمام مجتمع است.
ـ در مجتمع‏ها و هنگامه‏ها، حالت‏ها، رفتارها و تلاشهاى انسان در داد و ستدى پوياست.
اين رفتارها و حالت‏ها داراى چهار وضعيت است:
1. حالت‏ها و رفتارهايى كه به ديگران و چيزها نسبت مى‏دهند (برون‏فكنى).
2. حالت‏ها و رفتارهايى كه به ديگران و چيزها نشان مى‏دهند (برون‏نمايى).
3. حالت‏ها و رفتارهايى كه به خود نسبت مى‏دهند (درون‏فكنى).
4. حالت‏ها و رفتارهايى كه در خود نشان مى‏دهند (درون‏نمايى).
تلاشها: واژه‏ها، سخن‏ها، حركت‏ها، حرف‏ها، نگاه‏ها، سرودها، آواها، نشستن‏ها، برخاستن‏ها، سكوت‏ها، اشك‏ها، لبخندها، فريادها، زمزمه‏ها، آه‏ها، شتاب‏ها، كندى‏ها، تندى‏ها، نوشتن‏ها، خواندن‏ها، زانوزدن‏ها، خم‏وراست شدن‏ها، قربانى‏كردن‏ها،... هر يك تلاشى است و هر تلاش هنگامه‏اى و نمودى از پويايى روان است.
روان: پيدايى روان در حالت‏ها و رفتارهايى است كه با آزادى، آگاهى و خواست باشد: در باهمى، يكسانى و همزمانى اين سه است كه روان، پويا و آفريننده مى‏شود.
روان سالم: روان سالم در فردى است كه آزادانه، آگاهانه و با خواست خود مى‏تواند در موقعيت‏هاى مختلف ابتكار عمل نشان دهد، بن‏بست‏هايى را كه دارد بگشايد و با فرانگرى به تلاش‏هاى خود، گستردگى، ژرفا، معنى و جهت بخشد.
روان ناسالم: روان ناسالم نمى‏تواند با آزادى، آگاهى و خودخواست رفتار كند. در كاربرد هر يك از اين توانايى‏ها در موقعيت‏هاى مختلف ضعف نشان مى‏دهد و از خلاقيت باز مى‏ماند.
درمان: توانمندسازى آزادى، آگاهى و خواست، در درمانجوست تا به يارى آنها بتواند، در بن‏بست‏ها، تعارض‏ها،... ابتكار عمل نشان دهد، آفريننده شود، راهنما، مشاور و مشكل‏گشاى خود باشد.
درمانگاه: جايگاهى است كه مى‏توان آگاهانه، آزادانه، محرمانه و با خواست خود به آن مراجعه كرد: در آن پناهگاه امن، بدون دخالت و واسطه ديگرى، با درمانگر رابطه برقرار كرد و درمان خواست.
فرانگرى: ناب‏ترين نشانه روان سالم، توانايى او در فرانگرى است. روان سالم، از درون و برون، به مشاهده تلاش‏هاى خود در جهان مى‏پردازد: از يك سو خود را در آنچه كرده، مى‏كند و خواهد كرد و از سويى خود را در جهان و در درگيرى‏هايش به پرسش مى‏گذارد و مى‏كوشد تا براى تلاش‏هاى خود، گستردگى، ژرفا، معنى و جهتى جاويدان بيابد. روان در آگاهى به خود فرانگر است: كاهش توان فرانگرى، كاهش آگاهى به خود و كاهش سلامت است. روان‏درمانى با افزايش آگاهى به خود، و توانمندسازى فرانگرى در درمانجو سلامت او را باز مى‏گرداند.
روان‏درمانى: دانشى بالينى و هر دانش بالينى مجتمع روان ـ فضاى پويايى است از تلاش‏هايى كه با پشتوانه‏هاى خاص بروز مى‏كند، با نظريه‏هاى معين فرانگرى مى‏شود و با راهكارهاى مشخص، گستردگى، ژرفا، جهت، معنى و حساسيت پيدا مى‏كند؛ داده‏هاى آن در چند وضعيت بسته‏بندى و برداشت مى‏شود.
ويژگى‏هاى روان‏درمانى و دعا
ديدگاه‏ها: درمان با ديدگاه خاص درمانگر مانند روانكاوى، انسان‏گرايى، رفتارگرايى، پديده‏گرايى،...) ممكن است انجام گيرد و دعا نيز ممكن است با ديدگاه دينىِ اسلام، مسيحيت، يهود، زرتشتى،... برگزار شود.
خاستگاه‏ها: خاستگاه و پشتوانه تمام احكام دين از جمله، نماز و دعا در آن است كه فرد، عاقل، بالغ و مختار باشد و خدا را محرم اسرار خود و حاضر بداند و اين همان است كه در درمان از درمانجو انتظار داريم كه آزادانه، آگاهانه، خودخواست و محرمانه به درمانگر مراجعه كند.
گستردگى و ژرفا: درمان با فراوانى پرسشها گستردگى پيدا مى‏كند و با ازدياد پاسخها ژرفا مى‏يابد. در دعا نيز هرچه خواست‏ها و امكان اجابت (پاسخها) بيشتر مى‏شود، تأثير آن گسترده‏تر و ژرفتر است.
فرانگرى: دعاكننده، باور دارد كه خداوند ناظر بر تمام اعمال و رفتار اوست. از آنچه بر او گذشته و مى‏گذرد و خواهد گذشت، آگاه است. با اين باور در موضعى فرانگرانه نسبت به ارتباط خود با خدا قرار مى‏گيرد و قبولى دعاى خويش را روشنتر مى‏بيند. او آرامش بيشترى دارد، مى‏داند كه خداوند بر خاطرات گذشته او، بر خواسته‏هاى نگفته او، بر هنگامه‏هاى پرهيجان و برجسته زندگانى او و بر تغيير حالت‏ها و رفتار او آگاه است، در درمان نيز تلاش مى‏شود تا توان درمانجو به فرانگرى در خويشتن، در روابط خود با درمان و درمانگر، يا جهان و انسان‏هاى ديگر، افزايش يابد.
راهكاريابى: درمانگر براى پاسخ‏يابى به پرسش‏ها، راهكارها، روش‏ها، شيوه‏ها، ابزارها، مكان‏ها و زمان‏هايى را انتخاب يا ابداع مى‏كند و آنها را انفرادى و يا گروهى به كار مى‏گيرد، دعاكننده نيز براى استجابت دعا و گرفتن پاسخ، طريقه‏اى، زمانى و مكانى را انفرادى يا گروهى برمى‏گزيند.
معنادهى: درمانجو پاسخ‏هايى را كه از درمانگر گرفته است و آگاهى‏هايى را كه پيدا كرده است در رفتار و تلاشهاى روزانه، هفتگى و ماهانه خود به كار مى‏برد، گويى داروى سلامتْ بخشى را مصرف مى‏كند و با كاربرد آنها به روابط، رفتارها و تلاش‏هاى خود معنا و جهت مى‏بخشد. دعاكننده نيز روابط، رفتار و تلاش‏هاى خود را با خواست خداوند مطابق مى‏سازد و معنا و جهت مى‏دهد.
دسته‏بندى و برداشت: تلاش‏هاى روان‏درمانى بر حسب ديدگاه‏هاى روان‏شناختى، آسيب‏هاى روانى، روش‏ها و شيوه‏هاى درمانى دسته‏بندى و برداشت مى‏شود. تلاش‏هاى دعا، نيز، بر حسب وضع و حال دعاكننده، ديدگاهى كه از دين و زندگانى در جهان دارد، دسته‏بندى مى‏گردد.
جهت‏دهى: در روان‏درمانى با ديدگاه‏هاى گوناگون به تعادل و كاهش هيجان‏ها، حل تعارض‏ها، هماهنگى خواست‏هاى آزادانه، آگاهانه، آرامش‏هاى تنى ـ روانى، تنظيم روابط اجتماعى، فعال ساختن تلاش‏هاى شغلى، علمى و هنرى مى‏پردازيم. يافته‏هاى خود را براى نظريه‏پردازى، آزمون سازى و پيدا كردن ديدگاههاى تازه به كار مى‏گيريم. در دعا نيز با ديدگاه و باورهايى كه از دين و خداوند داريم، براى خود، نزديكان، همسايگان، برادران، خواهران، ملت‏ها، جهانيان، گذشتگان، حاضران، آيندگان در روزها، ماه‏ها و سال‏ها، سعادت، سلامت و آرامش دو جهان را مى‏خواهيم. در كمى يا زيادى تأثير، شرايط، زمان، مكان، مراسم و شيوه‏هاى دعا نظريه‏پردازى مى‏كنيم.
حساسيت بخشى: دعاكننده، در حالت خلوص نزد پروردگار آنچه را در زندگانى، گذشته و آينده مى‏انديشيده و تجربه كرده، آزادانه بيان مى‏كند، خواست‏هايى را كه نگفته در قالب پرهيجان‏ترين واژه‏ها به زبان مى‏آورد و فرانگرانه به چگونگى بودن، تغيير حالت‏ها و رفتارهاى خود در محضر پروردگار توجه مى‏كند.
در روان‏درمانى براى بالابردن اثر درمان، روشن ساختن زمينه‏هاى حساس سالم يا بيمار فرد، و افزايش توان فرانگرى، از درمانجو خواسته مى‏شود تا خاطره‏ها و حوادث زندگى را، آزادانه تداعى كند، آنچه را كه مى‏خواسته و نگفته است بازگويد، پرهيجان‏ترين حوادث و خاطره‏هايى را كه دارد روشن و متمايز سازد و به تغييراتى كه در حالت‏ها و رفتارهايش در هر نشست درمانى پيدا شده است بينديشد.
پرسش دوّم
آيا چگونگى و چندى سخن و واژه‏ها در قرآن كريم با آنچه در روان‏درمانى به كار مى‏رود همسانى دارد؟
هر واژه يا سخن، هنگامه‏اى و تلاشى در مجتمع ميان درمانجو و درمانگر است. به درمانگر امكان مى‏دهد تا با طرح پرسش‏هايى مانند: (منظورت چيست؟ با چه احساس و حالتى همراه است؟ در چه وضعيتى است؟...) درمانجو را به برون‏فكنى، برون‏نمايى، درون‏فكنى، درون‏نمايىِ حالت‏ها و رفتارهايش وا دارد. واژه‏ها و سخن‏ها، در قالب پرسش‏ها و پاسخ‏ها، وقتى درمان‏كننده است كه ويژگى‏هاى زير را داشته باشد:
1. واژه‏ها ساده، روشن و متمايز باشد.
2. معناى هر واژه با يك يا چند واژه شناسايى شود.
3. سخن كوتاه و با فعل گفته شود.
4. سخن با قيد تأكيد، اجبار و زور (مانند: بايد، حتما، مى‏بايست) همراه نباشد.
5 . سخن با خواست، آگاهى و آزادى مُراجع گفته شود.
6 . در پرسش‏ها و پاسخ‏ها از كليت و ابهام سخن كاسته گردد و به جزئى و محسوس بودن نزديك گردد.
7. واژه‏ها از ميان گفته‏ها، افكار، ارزش‏ها و عادت‏هاى مُراجع انتخاب شود و پرداخته خود او باشد.
8 . سخن‏ها و واژه‏ها در يك يا چند نظرگاه معين معنادار شود و جهت پيدا كند.
9. سخن‏ها و واژه‏ها با حالتها و رفتارهاى بدنى هيجانى همراه شود.
10. سخن‏ها احساس و بار هيجانى مناسب داشته باشد (آهنگ و طنين‏دار باشد).
11. سخن‏ها و واژه‏ها، سكوت و شروع، بلندى و كوتاهى دورى و نزديكى مناسب داشته باشد.
12. نشانه‏هاى هر واژه در رفتارها و حالت‏هاى مُراجع مشاهده‏شدنى و به پرسش‏گذاشتنى باشد.
13. منظور از هر واژه را از مراجع بخواهيم تا از كلى و مبهم به جزئى و روشن برسد.
14. گزينه‏هاى پژوهشى، تشخيصى و درمانى را از ميان سخن‏هاى درمانجو انتخاب و همان‏ها را در پرسش‏ها، پاسخ‏ها و گزارشنامه‏ها به كار ببريم.
آيات دعا
نخست آياتى چند از قرآن كريم را مى‏آوريم آن گاه برداشت‏هاى خود را روشن مى‏سازيم.
1. وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِي إِذَا دَعَانِي فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (بقره، آيه 183).
2. ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (اعراف، آيه 54).
3. قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ (اعراف، آيه 28).
4. فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ (القمر، آيه 11).
5 . رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَىَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِي مُؤْمِنا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلاَ تَزِدْ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارا (نوح، آيه 30).
6. قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكا لاَ يَنْبَغِي لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (ص،آيه35).
7. هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ (سوره آل عمران، آيه 34).
8 . لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَىْ‏ءٍ (الرعد، آيه 16).
برداشت از واژه‏ها و سخن‏هاى دعا در قرآن كريم
1. واژه‏ها و سخن در دعاهاى مستجاب شده، ساده، محسوس، كوتاه، بدون ابهام است؛ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (سوره حمد، آيه 6).
دعاى زكريا: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً (آل عمران، آيه 34).
دعاى سليمان: قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكا لاَ يَنْبَغِي لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدِي (ص، آيه 35).
2. واژه‏ها مبين خواست‏ها و نيازهاى شخصى دعاگو و سخن، ساخته و پرداخته خود اوست، همچنان كه زكريا در دعا فرزندى پاك نهاد و سليمان، قلمرو سلطنتى بى‏مانند را خواسته است.
3. با تكرار واژه‏هايى، متناسب با واژه‏هاى درخواست، پروردگار را مى‏ستايند و او را توانا براى برآوردن نياز خود مى‏دانند: زكريا مى‏گويد اِنَّكَ سميع الدعا و سليمان تأكيد مى‏كند: (انك انتَ الوهاب).
4. سخن‏هاى دعا، درخواستى محرمانه است: (ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعا وَخُفْيَةً ...) (اعراف، آيه 54).
5 . واژه مستقيم با مخاطب حاضر، آماده، نزديك و در حالت رويارويى گفته مى‏شود: إِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِي... (بقره، آيه 183).
6. واژه‏هاى (انك، انت) ضمير مخاطب مفرد كه نشانه نزديكى زياد و بى‏پرده و راحت بودن ارتباط خداوند با دعاكننده است.
7. استجابت كننده دعا، خود را نزديك و آماده براى پاسخ دادن بداند و دعاكننده را از خود بداند و اطمينان دهد كه در خواست را برآورده مى‏سازد:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِي إِذَا دَعَانِي فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (بقره، آيه 183).
8 . واژه‏ها را با پاسخ به پرسش (منظورت چيست؟) هرچه بيشتر روشن و متمايز سازد (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ... سوره حمد، آيه 6 و7) جمله صراط‏الذين... پاسخ پرسش مقدر است؛ (منظور چيست؟).
پرسش سوّم
ـ آيا هنگامه‏هاى دعا و درمان پيام‏هايى براى يكديگر دارند؟
با اشاره به آنچه درباره روان‏درمانى و دعا آورديم پيام‏ها و پى‏آمدهاى آن را بازگو مى‏كنيم:
ديدگاه: هنگامه‏هاى دعا و درمان در ديدگاه توحيدى اسلام و ديدگاه روان‏درمانى كه ما به آن تكيه مى‏كنيم همخوانى و همسانى دارند.
خاستگاه: آگاهى، آزادى و خواست در درمان و دعا، خاستگاه پذيرش و تأثيرگذارى هستند. دعا و درمانى كه ناآگاهانه، بدون آزادى و ناخواسته باشد، درمان‏كننده و سالم‏ساز نخواهد بود.
باور: هرچه ارزش‏ها و توانمندى‏هاى درمانگر و مرجع دعا بيشتر شناخته شوند و به باورى درمانجو و دعاكننده درآيند، اثر سلامت‏بخشى و برآورده شدن بيشترى دارد.
رويارويى: هنگامه‏هاى دعا و درمان در رويارويى مستقيم، بدون واسطه و محرمانه است.
پويايى: هنگامه‏هاى دعا و درمان در جايگاه‏ها، زمان‏ها، برنامه‏ها، واژه‏ها، سخن‏ها، فاصله‏ها، وضعيت‏ها و ... پوياست. برحسب آمادگى‏هاى درمانجو و درمانگر، دعاكننده و مرجع دعا، امكانات و شرايط تغيير مى‏كند. درمان و دعا، در كوه، دشت، دريا، هوا و مسجد و در حالت‏هاى ايستاده، نشسته، خوابيده و اوقات صبح، ظهر و شب و در سرما و گرما و بيمارى و سلامت، كم يا زياد مى‏گردد.
جايگاه: جايگاه دعا و نماز و درمان پاكيزه، عطرآگين، آرامش‏بخش، خوش‏نام، لباس‏ها خوشبو، آراسته، و دور از شبهه قانونى، اخلاقى و اجتماعى باشد. درمانجو و دعاكننده بتوانند محرمانه، آزادانه، آگاهانه و با خواست خود هر گاه بخواهند مراجعه كنند و در دسترس باشد.
واژه و سخن: واژه‏ها و سخن‏ها، كوتاه، ساده، محسوس، مثبت، آهنگ‏دار، روشن باشد و تكرار شود و در گفتن، شتاب و هيجان نداشته باشد و به زبانى كه دعاكننده و درمانجو سخن مى‏گويد و معنى آنها را درمى‏يابد باشد و خواست واقعى و روزانه او را نشان دهد.
فرانگرى: توانايى فرانگرى در هنگامه‏هاى دعا به شهودى عارفانه و در هنگامه‏هاى درمان به بينشى دانشمندانه منجر مى‏شود در يك جا در خود و خدا و در جاى ديگر خدا را در خود مى‏يابيم.
چند پرسش براى انديشيدن
با نشانه‏هايى كه از هنگامه‏هاى دعا و درمان داديم پرسش‏هايى چند براى انديشيدن داريم:
ـ آيا مى‏توان از دعادرمانى مانند روان‏درمانى سخن گفت: دعا كردن دانشى بالينى است، هر دانش بالينى داراى مجتمع بالينى و فضاى پويايى است. از تلاش‏هايى كه با پشتوانه‏هاى خاص بروز مى‏كند، با نظريه‏هاى معين فرانگرى مى‏شود و با راه‏كارهاى مشخص گستردگى، ژرفا، جهت، معنى و حساسيت پيدا مى‏كند. داده‏هاى آن در چند وضعيت بسته‏بندى مى‏گردد و برداشت مى‏شود؟
ـ آيا دعاها آن طور كه در رسانه‏ها، مساجد، منابر اجرا مى‏شود، بهداشتى و درمان‏كننده است؟
ـ آيا مى‏توان با توجه به آنچه در مراسم و برپايى نماز و دعا مى‏گذرد از آسيب‏شناسىِ دعا سخن گفت؟ چگونه؟
ـ آيا مى‏توان از دعا براى بهداشت روانى فردى و اجتماعى سود جست؟ چگونه؟

منبع: پایگاه حوزه الف




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط