چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را اباصالح مى خوانيم؟
پاسخ: يكى از مطالبى كه كم و بيش مورد سوال واقع مى شود اين است كه چرا ما حضرت بقيةالله، امام زمان(عج) را در مقام دعا و ندبه با كنيه «اباصالح مى خوانيم»؟ آيا ايشان فرزندى به نام صالح دارند كه او را اباصالح مى خوانيم و يا علت و سبب ديگرى دارد كه ما نمى دانيم.
معناى لغوى أب
كلمه أب در لغت عرب به معناى پدر آمده است. بدين جهت برخى از مردم تصور مى كنند كه عبارت اباصالح در حالت تركيبى بايد به معناى پدر صالح باشد تا معنى و مفهوم جمله صحيح گردد.
براى رفع اين شبهه برخى از مومنين هم در مقام جواب برآمده و چنين اظهار داشته اند كه: چون امام زمان(عج) با تشكيل زندگى خانوادگى، فرزندى به نام صالح دارند، بدين جهت او را با كنيه اباصالح مى خوانيم.
لكن به نظر مى رسد كه اين گونه جواب ها از حقيقت حال و واقعيت آنچه هست پرده برنمى دارد، چون راهى براى درك چگونگى زندگانى امام زمان(عج) و پى بردن به اين موضوع كه آيا آن حضرت به طور يقين فرزندى به نام صالح و غيره دارند يا نه، وجود ندارد؛ زيرا آنچه كه از منابع معتبر به دست آمده اين است كه كيفيت زندگانى و همچنين مسكن و مأواى آن حضرت همانند خودشان براى ما مستور و پنهان است و بر همين اساس مى گوييم كه جواب ياد شده توجيه مطلوب و دلپسندى به نظر نمى آيد.
تحقيق عميق تر
القاب و صفات و كنيه هايى كه براى پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت آن حضرت در روايات و دعاها به كار رفته است هر كدام معنى و مورد خاصى دارند، مثلاً كلمه «امين» كه يكى از القاب معروف پيامبر اسلام(ص) است به طور يقين به خاطر كمال امانتدارى و امين اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است. هدف از به كار بردن كنيه «أب» و «اُم» براى افراد، اثبات پدر يا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف اليه شان، مانند ابوالحسن (پدر حسن)، ابو جعفر (پدر جعفر)، ام داوود (مادر داوود)؛ لكن از نظر لغت عرب اين طور نيست كه كلمات ياد شده (أب و اُم) هميشه به معناى پدر و مادر باشد، بلكه گاهى به معناى صاحب و مالك و كنه و اساس شئ مى باشد، مانند: ابوالفضل، ابوتراب، ام القرى، ام الفساد و امثال آن كه به طور يقين هيچ كدام آن ها در معناى پدر و مادر به كار نرفته است. چون حضرت ابوالفضل(ع) پسرى به نام فضل نداشته است كه ابوالفضل در اين مورد به معناى پدر فضل باشد. على(ع) نيز فرزندى به نام تراب نداشته است كه آن حضرت پدر تراب باشد و همچنين است كلمه ام القرى كه كنيه معروف شهر مكه است، چرا كه شهر مكه فرزندى نداشته است كه مادر آن باشد.
پس با توجه به مطالب گذشته معلوم مى گردد كه در برخى از موارد كلمات ياد شده (اب و ام) معناى ديگرى دارند كه غفلت بعضى از مردم از آن ها سبب شده كه سوال و جواب هاى بى شمارى را به دنبال داشته باشد. مثلاً كلمه ام، علاوه بر معناى ظاهرى مادر، در معناى كنه و اساس شئ هم استعمال شده است، مانند: ام القرى و ام الفساد كه به طور يقين جمله نخست (ام القرى) به معناى اساس و مركز شهرها و سرزمين ها و جمله دوم (ام الفساد) هم به معناى ريشه و اساس فساد و تباهى مى باشد. همچنين كلمه «أب» هم اين طور نيست كه همه جا به معناى پدر بوده و در آن معنى به كار رفته باشد، بلكه در برخى از موارد معناى ديگرى هم دارد كه در پاره اى از آيات و روايات و دعاها در آن معانى به كار رفته است.
امام زمان(ع) را چه وقت «اباصالح» بخوانيم؟
شكى نيست كه وقتى با خداوند متعال مناجات مى كنيم و نيازها و احتياجات خود را به محضر مقدسش عرضه مى داريم همسو و متناسب با نيازمان نام ها و صفات مقدس او را بر زبان مى آوريم، مثلاً در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را «يا غفار» و در مقام طلب نمودن روزى حلال و فراوان با كلمه «يا رزاق» و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پايدار ماندن در راه حق او را با جمله «يا مقلب القلوب و الابصار» و امثال آن مى خوانيم. بنابراين براى اجابت دعا و قبولى مناجات با خداوند متعال، راه و رمز و اوقات و ساعات خاصى وجود دارد كه پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت آن حضرت آن ها را در ميان احاديث و روايات معتبر به ما تعليم فرموده اند؛ به گونه اى كه حتى دعاى صبح و شام و دعاى اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم ياد داده اند. حال بايد ديد كه دعاى معروف گم شدگان در صحرا و بيابان را كه در روايات آمده است و همچنين كنيه معروف ابا صالح(ع) را در كجا و چه وقت بايد خواند؟
از امام باقر(ع) و همچنين از امام صادق(ع) روايت كرده اند كه فرموده اند: «اذا ضللت فى الطريق فناد «يا صالح» او «يا ابا صالح» ارشدنا الى الطريق رحمكم الله» اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم كرديد پس «صالح» و يا «اباصالح» را صدا كن و بگو: «اى صالح» و يا بگو «اى ابا صالح» مارا دريابيد و راه را بر ما نشان دهيد، خداوند شما را رحمت فرمايد.
و روى همين اساس است كه علماى ربانى و مومنين پيرو اهل بيت(ع) در جلسات و اجتماعات معنوى و پرشورشان، آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلكه در همه گمراهى هاى فكرى و عملى و علمى و نابسامانى هاى مادى و معنوى در غيبت كبرى، امام زمان (اباصالح) را به كمك و يارى مى طلبند.
ممكن است پرسيده شود چرا در برخى از موارد مانند گم كردن راه و درمانده شدن در صحرا و بيابان امام معصوم(ع) و يا علماى ربانى، ما را به جاى گفتن «ياالله» و مانند آن به گفتن «يا صاحب الزمان» و «يا اباصالح المهدى ادركنى» و... سفارش كرده اند. حال آن كه خداوند متعال در فريادرسى مهربان تر و نيرومندتر از امام زمان(ع) است؟
جواب اين پرسش را مى توان چنين بيان كرد كه چون امام زمان(ع) خليفة الله و حجت خداوند متعال در ميان مردم و راهنماى ايشان است بدين جهت در مقام گم كردن راه و گم شدن در دشت و صحرا و يا متحير ماندن در امور ديگر به مدد خواستن از امام زمان(ع) توصيه و سفارش كرده اند. چرا كه خداوند سبحان، ايشان را براى ارشاد و راهنمايى مردم برگزيده است و آن حضرت جهت ارشاد و راهنمايى و صعود به مدارج عالى ايمان و خوشبختى بهترين راه گشا و برترين هدايتگر است، بنابراين كمك خواستن از امام زمان به منزله كمك گرفتن از خداوند متعال است.
منبع: ماهنامه موعود الف
معناى لغوى أب
كلمه أب در لغت عرب به معناى پدر آمده است. بدين جهت برخى از مردم تصور مى كنند كه عبارت اباصالح در حالت تركيبى بايد به معناى پدر صالح باشد تا معنى و مفهوم جمله صحيح گردد.
براى رفع اين شبهه برخى از مومنين هم در مقام جواب برآمده و چنين اظهار داشته اند كه: چون امام زمان(عج) با تشكيل زندگى خانوادگى، فرزندى به نام صالح دارند، بدين جهت او را با كنيه اباصالح مى خوانيم.
لكن به نظر مى رسد كه اين گونه جواب ها از حقيقت حال و واقعيت آنچه هست پرده برنمى دارد، چون راهى براى درك چگونگى زندگانى امام زمان(عج) و پى بردن به اين موضوع كه آيا آن حضرت به طور يقين فرزندى به نام صالح و غيره دارند يا نه، وجود ندارد؛ زيرا آنچه كه از منابع معتبر به دست آمده اين است كه كيفيت زندگانى و همچنين مسكن و مأواى آن حضرت همانند خودشان براى ما مستور و پنهان است و بر همين اساس مى گوييم كه جواب ياد شده توجيه مطلوب و دلپسندى به نظر نمى آيد.
تحقيق عميق تر
القاب و صفات و كنيه هايى كه براى پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت آن حضرت در روايات و دعاها به كار رفته است هر كدام معنى و مورد خاصى دارند، مثلاً كلمه «امين» كه يكى از القاب معروف پيامبر اسلام(ص) است به طور يقين به خاطر كمال امانتدارى و امين اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است. هدف از به كار بردن كنيه «أب» و «اُم» براى افراد، اثبات پدر يا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف اليه شان، مانند ابوالحسن (پدر حسن)، ابو جعفر (پدر جعفر)، ام داوود (مادر داوود)؛ لكن از نظر لغت عرب اين طور نيست كه كلمات ياد شده (أب و اُم) هميشه به معناى پدر و مادر باشد، بلكه گاهى به معناى صاحب و مالك و كنه و اساس شئ مى باشد، مانند: ابوالفضل، ابوتراب، ام القرى، ام الفساد و امثال آن كه به طور يقين هيچ كدام آن ها در معناى پدر و مادر به كار نرفته است. چون حضرت ابوالفضل(ع) پسرى به نام فضل نداشته است كه ابوالفضل در اين مورد به معناى پدر فضل باشد. على(ع) نيز فرزندى به نام تراب نداشته است كه آن حضرت پدر تراب باشد و همچنين است كلمه ام القرى كه كنيه معروف شهر مكه است، چرا كه شهر مكه فرزندى نداشته است كه مادر آن باشد.
پس با توجه به مطالب گذشته معلوم مى گردد كه در برخى از موارد كلمات ياد شده (اب و ام) معناى ديگرى دارند كه غفلت بعضى از مردم از آن ها سبب شده كه سوال و جواب هاى بى شمارى را به دنبال داشته باشد. مثلاً كلمه ام، علاوه بر معناى ظاهرى مادر، در معناى كنه و اساس شئ هم استعمال شده است، مانند: ام القرى و ام الفساد كه به طور يقين جمله نخست (ام القرى) به معناى اساس و مركز شهرها و سرزمين ها و جمله دوم (ام الفساد) هم به معناى ريشه و اساس فساد و تباهى مى باشد. همچنين كلمه «أب» هم اين طور نيست كه همه جا به معناى پدر بوده و در آن معنى به كار رفته باشد، بلكه در برخى از موارد معناى ديگرى هم دارد كه در پاره اى از آيات و روايات و دعاها در آن معانى به كار رفته است.
امام زمان(ع) را چه وقت «اباصالح» بخوانيم؟
شكى نيست كه وقتى با خداوند متعال مناجات مى كنيم و نيازها و احتياجات خود را به محضر مقدسش عرضه مى داريم همسو و متناسب با نيازمان نام ها و صفات مقدس او را بر زبان مى آوريم، مثلاً در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را «يا غفار» و در مقام طلب نمودن روزى حلال و فراوان با كلمه «يا رزاق» و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پايدار ماندن در راه حق او را با جمله «يا مقلب القلوب و الابصار» و امثال آن مى خوانيم. بنابراين براى اجابت دعا و قبولى مناجات با خداوند متعال، راه و رمز و اوقات و ساعات خاصى وجود دارد كه پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت آن حضرت آن ها را در ميان احاديث و روايات معتبر به ما تعليم فرموده اند؛ به گونه اى كه حتى دعاى صبح و شام و دعاى اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم ياد داده اند. حال بايد ديد كه دعاى معروف گم شدگان در صحرا و بيابان را كه در روايات آمده است و همچنين كنيه معروف ابا صالح(ع) را در كجا و چه وقت بايد خواند؟
از امام باقر(ع) و همچنين از امام صادق(ع) روايت كرده اند كه فرموده اند: «اذا ضللت فى الطريق فناد «يا صالح» او «يا ابا صالح» ارشدنا الى الطريق رحمكم الله» اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم كرديد پس «صالح» و يا «اباصالح» را صدا كن و بگو: «اى صالح» و يا بگو «اى ابا صالح» مارا دريابيد و راه را بر ما نشان دهيد، خداوند شما را رحمت فرمايد.
و روى همين اساس است كه علماى ربانى و مومنين پيرو اهل بيت(ع) در جلسات و اجتماعات معنوى و پرشورشان، آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلكه در همه گمراهى هاى فكرى و عملى و علمى و نابسامانى هاى مادى و معنوى در غيبت كبرى، امام زمان (اباصالح) را به كمك و يارى مى طلبند.
ممكن است پرسيده شود چرا در برخى از موارد مانند گم كردن راه و درمانده شدن در صحرا و بيابان امام معصوم(ع) و يا علماى ربانى، ما را به جاى گفتن «ياالله» و مانند آن به گفتن «يا صاحب الزمان» و «يا اباصالح المهدى ادركنى» و... سفارش كرده اند. حال آن كه خداوند متعال در فريادرسى مهربان تر و نيرومندتر از امام زمان(ع) است؟
جواب اين پرسش را مى توان چنين بيان كرد كه چون امام زمان(ع) خليفة الله و حجت خداوند متعال در ميان مردم و راهنماى ايشان است بدين جهت در مقام گم كردن راه و گم شدن در دشت و صحرا و يا متحير ماندن در امور ديگر به مدد خواستن از امام زمان(ع) توصيه و سفارش كرده اند. چرا كه خداوند سبحان، ايشان را براى ارشاد و راهنمايى مردم برگزيده است و آن حضرت جهت ارشاد و راهنمايى و صعود به مدارج عالى ايمان و خوشبختى بهترين راه گشا و برترين هدايتگر است، بنابراين كمك خواستن از امام زمان به منزله كمك گرفتن از خداوند متعال است.
منبع: ماهنامه موعود الف