یكی از دانشوران میگوید: «عقیدهی دانشمندان اهل سنت نیز- مگر افراد نادری از آنان- این است كه معجزات از اولیای الهی نیز صادر میشود؛ همانگونه كه از پیامبران صادر میشود؛ نهایت اینكه دانشمندان متأخر آنان، آنچه را از اولیا صادر میشود، كرامت مینامند، ولی آنچه را از پیامبران صادر میشود، معجزه میخوانند. (2) ابن أبی العز حنفی میگوید: معجزه در لغت به هر خارق العادهای گفته میشود؛ چنان كه كرامت نیز در سخنان دانشمندان پیشین همینگونه بوده است؛ ولی بسیاری از متأخران بین این دو لفظ تفاوت قائل شده، معجزه را برای نبی و كرامت را برای ولی قرار میدهند. (3)
غالب دانشمندان شیعه بر این باورند كه امامان معصوم هم میتوانند معجزه داشته باشند. پس خوارق عاداتی را كه از امامان معصوم صادر شده است، میتوان معجزات آن بزرگواران نامید و اگر در برخی موارد نام آن را كرامت گذاشتهاند، بدان جهت است كه كرامت معنای عامی دارد كه شامل معجزه و سایر خوارق عاداتی كه اولیای الهی انجام می دهند، میشود.
سید مرتضی میگوید: عقیدهی اصحاب ما این است كه معجزات به دست امامان (علیهم السلام) هم ظاهر میشود و گاهی ظهور معجزه به دست آنان لازم میگردد. (4)
خواجه نصیر طوسی و علامه حلی با ظهور كارهای خارق العاده بر مریم و آصف برخیا و علی بن ابی طالب و ائمه (علیهم السلام) و اصحاب آنها استدلال كردهاند كه معجزه در انحصار پیامبران نیست و از طرف ائمه (علیهم السلام) و صالحان نیز ظاهر میشود، ولی نام آن را كرامت میگذارند. (5)
به نظر میرسد اختلافی كه در این باره وجود دارد، در نامگذاری معجزه است. برخی از دانشوران همانند سید مرتضی معتقدند در چنین مواردی نیز میتوان اصطلاح معجزه را به كار برد؛ چنان كه مینویسد: معجزه بر صدق ادعای شخص دلالت میكند؛ پس اگر مدعی نبوت باشد، دلیل بر نبوت او و اگر مدعی امامت باشد، دلیل بر امامت او و اگر مدعی فضل و صلاح باشد، دلیل بر وجود این حالت در او میشود. (6)
با این همه امروزه برای پیامبر و امامان از اصطلاح معجزه و برای سایر اولیای الهی از اصطلاح كرامت استفاده میشود.
با توجه به تعریف معجزه، وجوه تشابه و تفاوت معجزه با كرامت را میتوان در موارد زیر خلاصه كرد:
تشابه معجزه و كرامت
الف) هر دو از اولیای الهی صادر میشود و نفس و جانِ معجزهگر و صاحب كرامت، با اذن خداوند، در ارائهی معجزه و كرامت تأثیر گذارند.ب) كرامت و معجزه از امور غیبی و خارق العادهاند.
ج) هر دو بر مكانت و قرب آورندهی این امور، نزد خداوند، دلالت میكند.
د) فخر رازی وجه تشابه دیگری برای این دو نقل كرده است كه هر دو بر عصمت آورندهی آن دلالت میكنند؛ (7) ولی این سخن را نمیتوان پذیرفت؛ زیرا چه بسا كراماتی از برخی دانشمندان دیده شده است، كه بدون تردید نمیتوان آنان را معصوم دانست.
تفاوت معجزه با كرامت
علیرغم وجوه تشابهی كه میان این دو وجود دارد، مهمترین تفاوتهای آنها عبارت است از:1. ادعای نبوت
معجزات با ادعای نبوت یا امامت همراه است و پیامبر و امام آن را برای اثبات نبوت و امامت ارائه میكند، ولی كرامت با ادعای نبوت و امامت همراه نیست. (8)2. تحدی
بسیاری از دانشوران، مهمترین یا تنها تفاوت معجزه با كرامت را تحدی میدانند.صاحبان معجزه برای اثبات نبوت یا امامت خود تحدی كرده، دیگران را به آوردن همانند آنچه پیامبر یا امام عرضه كرده است، فرا میخوانند؛ ولی صاحبان كرامت، دیگران را به آوردن همانند آنچه ارائه كردهاند، فرانمیخوانند و تحدی نمیكنند.
ابن حجر هیثمی به نقل از برخی از دانشمندان بزرگ اهل سنت همانند غزالی، فخر رازی، بیضاوی، نسفی، قشیری و... میگوید: اینان همگی اتفاق نظر دارند كه تنها تفاوت معجزه با كرامت تحدی به نبوت است؛ (9) چنان كه مشابه این مطلب از امام الحرمین جوینی (10) ملاعلی قاری حنفی، شارح كتاب الفقه الاكبر ابوحنیفه (11) و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت نقل شده است. (12)
3. ناتوانی دیگران
در معجزه محال است غیر پیامبر و امام بتوانند مشابه آن را انجام دهند، برخلاف كرامات كه چه بسا مؤمنان زیادی میتوانند كراماتی همانند آنچه صاحب كرامت انجام دادهاند یا بالاتر از آن را انجام دهند. (13)4. علت اعطا
خداوند متعال به دلیل عبادتهای اولیای الهی، بدانها كراماتی عنایت میكند؛ پس حصول كرامات به سبب عبادات آنهاست؛ ولی در معجزات، صرف نظر از عبادت پیامبران و امامان، خداوند آنها را برمیگزیند و برای آنكه هدایت مردم را به دست گیرند، بدانها معجزه عنایت میكند. (14) پس علتِ اعطای معجزه به پیامبران و امامان با علت اعطای كرامت به صاحبان كرامت متفاوت است.5. لزوم اعلان
در معجزات، پیامبر و امام مأمور به اظهار آناند تا بیان كنندهی امامت یا نبوت آنان باشد، ولی در كرامات، آنان چنین مأموریتی ندارند. (15)با توجه به این تفاوت میتوان گفت: برخی از خارق العاداتی كه پیامبران یا امامان برای اثبات نبوت یا امامت خود انجام میدادند، معجزات نامیده میشود؛ ولی برخی از خوارق عاداتی كه بدین منظور انجام نمیشود، كرامات آنان نامیده میشود.
6. معجزه: برابری با نبوت یا امامت
معجزه، ویژهی پیامبران و امامان و از لوازم نبوت و امامت است و ممكن نیست پیامبر یا امامی معجزه نداشته باشد؛ ولی كرامت از ویژگیهای همهی اولیای الهی نیست و چه بسیارند اولیای الهی كه هیچ كرامتی از آنان دیده نشده است.7. یقین به معجزات
فخر رازی تفاوت دیگر این دو را در آن میداند كه وقتی پیامبری ادعای اعجاز كند، یقین دارد كه آنچه ادعا كرده است، واقع خواهد شد و تردیدی در این امر ندارد، ولی در كرامات چنین نیست و صاحب كرامت یقین ندارد؛ زیرا ظهور معجزات واجب است، ولی ظهور كرامات واجب نیست. (16)8. اقرار به نبوت
تفاوت دیگری كه بین معجزات و كرامات گفته شده، این است كه در كرامات، صاحب كرامت باید اقرار كند كه بر دین پیامبری است كه پیروی از او را خداوند لازم فرموده است؛ ولی معجزات پیامبران با ادعای نبوت انجام میشود. (17) به عبارت روشنتر، صاحب كرامت هنگام ارائهی كرامت باید تصریح كند كه متدین به كدام دین و پیرو كدام پیامبر است؛ ولی صاحب معجزه ممكن است دارای دین و آیینی جدید باشد. پس ظهور كرامات از اسباب تقویت دین و آیینی است كه صاحب كرامت بدان پایبند است.این تفاوت نیز قابل پذیرش نیست؛ زیرا صاحبان كرامت و معجزه، هر دو باید متدین به دین الهی باشند، چه خودشان صاحب شریعت باشند و چه پیرو شریعت یكی دیگر از پیامبران الهی باشند؛ وانگهی پذیرش این تفاوت، موجب تخصیص اكثر معجزات میشود؛ زیرا از 124 هزار پیامبر، تنها عدهی بسیار كمی از آنان دارای شریعت جدید بودهاند.
پینوشتها:
1. توجه به این بحث از آن جهت اهمیت دارد كه عدهای تصور میكنند هركس معتقد باشد ائمه (علیهم السلام) معجزه داشتند، غالی است. این سخن از گذشتهی دور مطرح بوده و هم اكنون نیز در برخی از سایتها مطرح و یكی از شبهاتی است كه وهابیان برای اثبات غالی بودن شیعیان مطرح می كنند. این گفتار گاه در سخنان برخی اندیشوران نیز دیده شده و پاسخهای حلی یا نقضی مناسبی بدان داده شده است؛ برای نمونه علامه مجلسی پس از یادآوری این شبهه كه هر كه قائل باشد امامان معجزه داشتند، غالی است، میگوید: من هم برای ائمه قائل به معجزه هستم، پس آیا من هم غالیام؟ یادآوری این نكته نیز لازم است كه جهت طرح شبهه در گذشته با آنچه امروزه برخی، به ویژه وهابیان مطرح میكنند، تفاوت فراوانی دارد.
2. حسین معتوق؛ الإنصاف فی مسائل الخلاف، ج2، ص185.
3. ابن ابوالعز؛ شرح العقیدة الطحّاویة؛ ص330. بیضاوی؛ انوار التنزیل، ج2، ص15.
4. سید مرتضی؛ الذخیرة فی علم الكلام، ص332.
5. علامه حلی؛ كشف المراد، ص476-475.
6. سیدمرتضی، الذخیره فی علم الكلام، ص334-333.
7. فخر رازی؛ التفسیر الكبیر، ج21، ص92-93. فیض كاشانی معتقد است معجزه و كرامت، هر دو بر قلب صاحبان آنها افاضه میشود، با این تفاوت كه در كرامت، سببی كه افاضه كننده آن علم است، صاحب كرامت نمیداند، به خلاف وحی (علم الیقین، ج1، ص479).
8. جواد تبریزی؛ الأنوار الإلهیة فی المسائل العقائدیة؛ ج2، ص31. جعفر سبحانی، العقیدة الإسلامیة علی ضوء مدرسة أهل البیت (علیهم السلام)، ص123-126.
9. ابن حجر هیثمی؛ الفتاوی الحدیثیة؛ ص397.
10. جوینی؛ كتاب الإرشاد، ص267.
11. ملاعلی القاری الحنفی؛ شرح الفقه الأكبر، ص131.
12. رك: محمد صالحی، سبل الهدی، ج9، ص409.
13. جواد تبریزی؛ الأنوار الإلهیة فی المسائل العقائدیه، ج2، ص31.
14. حسین معتوق؛ الإنصاف فی مسائل الخلاف، ج1، ص268.
15. این تفاوت را ابن طلحهی شافعی ذكر كرده و مورد قبول برخی از دانشمندان نیز قرار گرفته است. (رك: احمد بن محمد بكری؛ سیرة الامام علی (علیه السلام)، ج1، ص117).
16. فخر رازی، التفسیر الكبیر، ج21، ص92-93. پذیرش این تفاوت نیز مشكل است.
17. همان.
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.