بخشي از آموزههاي اسلام ناظر به تبيين شاخص هاي مثبت همسري و پارهاي نيز معطوف به ارائهي شاخصهاي منفي در اين زمينه است. همانگونه كه آشنايي با شاخصهاي مثبت، انگيزههاي همسران را براي ايفاي نقش تقويت ميكند، آگاهي از شاخصهاي منفي نيز نقشي بازدارنده خواهد داشت. بخشي از اين موارد به مردان يا زنان اختصاص دارد:
پشتيباني عاطفي:
يكي از عاليترين جلوههاي ارتباط عاطفي در مناسبات همسران با يكديگر، پشتيباني عاطفي است؛ زيرا در كلام خداوند يكي از اهداف تشكيل خانواده، پيوند مودت و رحمت بيان شده است. (1) در روايتها، زني شايسته دانسته شده كه يار و ياور شوهرش باشد؛ روزگار را عليه او نشوراند (2) و در تنگناهاي روحي همسرش را به گونهاي مناسب دلداري دهد. چنين زني از كارگزاران الهي معرفي شده است. (3) در روايت هاي اسلامي زناني كه مهربان (4)، نرم خو (5)، خوش رو و شادي آفريناند، به منزلهي همسران شايسته ستوده شدهاند. عذرپذيري نيز از ويژگيهايي است كه براي همسران شايسته سفارش شده است. (6) مردان نيز در اين ميان وظيفهي مهمي دارند. آگاهي از اين مسئله كه زنان در بسياري موارد امور را با عينك احساس مينگرند و با ترازوي عاطفه توزين ميكنند مهم است. زنان درصد علاقهي همسرشان را به خود با شمار سخنان محبتآميز وي ميسنجند. پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) با توجه به همين واقعيت فرمودند: «هر مردي كه به همسرش بگويد تو را دوست دارم، [اين جمله] هرگز از قلب همسرش خارج نخواهد شد.» (7)ايجاد آرامش جنسي:
اقناع و ارضاي نياز جنسي جايگاهي ويژه دارد؛ زيرا همسران با برطرف ساختن آن، آرامشي در جسم و جانشان ميريزد كه اين آرامش- اگرچه از ناحيهي جنسي حاصل ميشود- نشاط و سبك بالي ناشي از آن، جسم و روانشان را در بر ميگيرد. بنابراين برخلاف باور شماري از زنان و مردان كه براي روابط زناشويي اهميتي قايل نيستند، بايد به اين واقعيت اشاره كرد كه: موفقيت در ارضاي نياز جنسي بهانهگيريهاي بيدليل زوجين از هم را كاهش ميدهد؛ از بزرگ شدن مسائل حاشيهاي زندگي جلوگيري ميكند و موجب رضايت عمومي در زندگي مشترك ميشود.از آنجا كه شور جنسي زنان با مردان متفاوت است، نيازهاي آنان نيز در اين باره مانند هم نيست. (8)مردان نيز ميبايست نيازهاي جنسي زنان خود را بشناسند و راه راضي كردن همسران خود را در يك رابطهي زناشويي بسنده بدانند. در اين زمينه زنان به محركهاي عاطفي نيازمندند، افزون بر آنكه جنبههاي جسماني آنان با مردان متفاوت است. اين تفاوت گاهي موجب ميشود مردان و زنان نيازهاي متقابل يكديگر را درك نكنند و از نگاه و نياز خود، به روابط زناشويي بپردازند. بنابراين لازم است كه هريك با آگاهي از مسائل و ويژگيهاي طرف مقابل، به روابط خود رسيدگي كنند. در اين زمينه زنان بايد به طور ويژه توجه كنند؛ چرا كه در شريعت اسلامي تمكين وظيفهي مهمي براي آنان شمرده شده است. در روايتهاي اسلامي به مردان نيز توصيه شده با توجه به نياز عاطفي همسرانشان، مقدمات كافي و كامل اين رابطه را انجام دهند. (9) بايد توجه داشت كه دقت همسران به مسئلهي زناشويي توجه به مسئلهاي غريزي و شهوي صرف نيست، بلكه اگر رابطهاي راضي كننده بين همسران رخ دهد:
الف) دو طرف از زندگي احساس رضايت و به يكديگر احساس بسندگي ميكنند؛
ب) آرامش رواني زندگي و سلامت جسماني و ارگانيكي زوجين حفظ ميشود؛
ج) پاكدامني و عفت زوجين و در نتيجه، عفت عمومي تضمين ميگردد.
حفظ داراييهاي همسر:
قرآن زناني را صالح و وارسته ميداند كه اهل حفظاند. برخي از مفسران واژهي«حافظات»را در اين آيه به زناني ترجمه كردهاند كه داراييهاي همسرانشان را در غياب آنان حفظ ميكنند. (10) اين معنا در روايتها نيز تكرار شده است. در برخي روايتها مديريت درست و بجاي دارايي نيز از ويژگيهاي زنان شايسته دانسته شده است كه خود ميتواند مصداقي از امانتداري باشد. (11)قناعت:
كاركردهاي قناعت در زندگي مشترك و روابط همسران با يكديگر عبارتاند از:الف) تفكيك انتظارهاي معقول و منطقي از خواستههاي تفنني و غيرضروري؛
ب) كاهش دادن انتظارات خويش از همسر؛
ج) پرهيز از مقايسهي همسر با ديگران در جنبههاي ظاهري (زيبايي شناختي)، مادي و اقتصادي.
محافظت جنسي در برابر بيگانگان:
ازدواج نوعي تعهد در قبال بسياري از قلمروهاي زندگي، به ويژه در حيطهي رفتار جنسي است؛ تعهدي كه ناظر به برطرف ساختن نياز جنسي همسر و پرهيز از هرگونه انديشه يا اقدام در عرصهي ارتباط جنسي با غيرهمسر است؛ زيرا هرگونه بياحتياطي در محافظت جنسي، سلامت اخلاقي زندگي مشترك را به شدت تهديد ميكند. قران كريم تأكيد ميكند مردان و زنان در اين زمينه مانند لباس براي يكديگرند. (12) پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز به زنان و مردان توصيههايي فرمودهاند:«بهترين زنان شما، زن عفيف راغب است كه در ناموس خود عفت ورزد و به شوهر خود رغبت داشته باشد.» (13)
«زن شايسته زني است كه بهترين بوي خوش، بهترين لباس و بهترين زينت را براي همسرش استفاده كند.» (14)
به مردان نيز دربارهي حفظ عفت (15) و توجه به نيازهاي جنسي همسرانشان سفارشهايي شده است.
رسيدگي اقتصادي و گسترش رزق:
تقدير معيشت و خودداري از اسراف و تبذير وظيفهي هر انساني است. پس از برقراري پيوند زوجيت به مردان سفارش شده كه بر زن و فرزند خود بگسترند. اين كار البته به توانايي مالي مرد وابسته است، ولي به هر حال، كوشش وي در راه رفاه خانواده جهاد در راه خدا به شمار آمده است. (16)از آن سوي زنان وظيفه دارند از داراييهاي شوهر پاسداري كنند. يكي از مصاديق نگهداري و پاسداري داراييها، تنظيم مخارج با مداخل، پيشگيري از اسراف و خودداري از هزينهسازيهاي اضافي است. از آنجا كه معمولاً مردان مخارج خانواده را تأمين ميكنند و زنان اغلب مصرف كنندهاند، هر دو دستور براي مردان و زنان كاملاً بجاست.
خانهداري:
كار خانه مشغلهاي پر حجم است كه معمولاً بر دوش زنان قرار دارد. فعاليتهاي زنان در خانه از جنبههاي گوناگون اهميت دارد. موارد ذيل بخشي از نتايج خانهداري زنان براي خانواده است:الف) وابسته شدن اعضاي خانواده به خانه و در نتيجه به همسر و مادر؛
ب) صرفهجويي در هزينههاي خانوار؛ چرا كه اغلب چيزهايي كه در خانه توليد ميشود- مانند غذا، لباس و خدمات- ارزشي افزوده دارند و تهيهي آنها از بازار هزينههاي بيشتري دارد؛
ج) حفظ سلامت اعضاي خانواده؛
د) افزايش نشاط اعضاي خانواده، به سبب آراستگي و نظافت منزل؛
هـ) افزايش احساس امنيت اعضا، به ويژه شوهر، از اين روي كه ميداند همسرش تدبير امور منزل را در اختيار دارد.
حضرت امير (عليه السلام) پيوسته كوششهاي پايان ناپذير همسر خود در خانهداري را براي ديگران باز ميگفتند و سختي كارهاي خانه را گوشزد ميكردند. (17)
با آنكه زنان ميتوانند در ازاي انجام كار منزل دستمزد بگيرند (18)، روايتهاي اسلامي ثواب بسياري را براي خانهداري زنان در نظر گرفتهاند. اين نگرش از كوچك شمردن نقش خانهداري جلوگيري ميكند. براي مثال، كمترين فعاليت زن در رتق و فتق امور منزل- مانند جا به جا كردن چيزي پاداش فراوان دارد. (19) نظافت و نظم كه هر دو با خانهداري در خانه حاكم ميشوند، دو ارزش بزرگ دينياند. (20) مشاركت شوهران در كارهاي خانه نيز افزون بر انكه نوعي معاضدت است، از نظر ديني نيز ارزش دارد. در روايتها اين همكاري چنان ستوده شده كه گويا مرد يك سال عبادت كرده است و خداوند در ازاي آن به وي، پاداش پيامبراني صبور چون داوود، يعقوب و عيسي (عليهم السلام) را ميبخشد. (21)
حمايت از همسر در حيات معنوي:
نوع رفتار همسران با يكديگر از نگرش معنوي آنان متأثر است. تأكيد بر نگرش و انگيزش الهي و معنوي در همسرگزيني، زمينه ساز رفتارهاي حمايتگرانه و موجب رشد و بالندگي روحي پس از ازدواج خواهد بود. در اين زمينه به روايتي اشاره ميكنيم. پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) روز پس از ازدواج حضرت علي (عليه السلام) و حضرت زهرا (عليها السلام) به خانهي آنان رفتند و از حضرت علي (عليه السلام) پرسيدند: «همسرت را چگونه يافتي؟» ايشان پاسخ دادند: او را بهترين ياور براي اطاعت خدا يافتم.» براي حضرت زهرا (عليها السلام) نيز همين پرسش را مطرح كردند و ايشان پاسخ دادند: خيرُ زوجٍ؛ «او را بهترين شوهر يافتم.» (22)پينوشتها:
1. روم (30)، 21.
2. حسن بن فضل الطبرسي، مكارم الاخلاق، ص199.
3. محمد بن حسن الحر العاملي، وسائل الشيعة اليت حصيل مسائل الشريعة، ج14، ص17.
4. قال اميرالمؤمنين (ع): خَيْرُ نِسَائِكُمُ الْخَمْسُ الْهَيِّنَةُ اللَّيِّنَةُ الْمُؤَاتِيَة... (همان، ص15).
5. قال رسول الله (ص): أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً (همان، ص16).
6. همان، ص18.
7. همان، ص10.
8. توني گرنت، زن بودن، ترجمهي فروزان گنجي زاده، ص139-140.
9. محمد بن حسن الحر العاملي، وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، ج14، ص82-83.
10. ر. ك. سيد محمدحسين الطباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج4، ص344.
11. اذا انفقت انفقت بمعروف و ان امسكت امسكت بمعروف (محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعة، ج14، ص15.).
12. أُحِلَّ لَکُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ... (بقره، 187).
13. محمد بن حسن الحر العاملي، وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، ج14، ص4.
14. همان، ص349.
15. دربارهي زنان مردم عفت بورزيد تا ديگران نيز دربارهي شما عفت پيشه كنند. (همان، ج20، ص16).
16. الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّه. (محمد بن يعقوب الكليني، الكافي، ج5، ص88).
17. عبدالله بحراني، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ج11، ص346-347.
18. محمدحسن بني هاشمي خميني (گردآورنده)، توضيح المسائل مراجع، ج2، ص 407.
19. محمدباقر المجلسي، بحارالانوار، ج101، ص106.
20. محمد محمدي ري شهري، منتخب ميزان الحكمة، ج2، ص1002؛ نهجالبلاغه، نامهي 47.
21. همان، ص132.
22. محمد دشتي، نهجالحياة (فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (ع))، ص31.
علاسوند، فريبا، (1390)، زن در اسلام (جلد دوم) حقوق و تکاليف، قم: مركز نشر هاجر (وابسته به مركز مديريت حوزههاي علميه خواهران)، چاپ اول.