نویسنده: وحید قبادیان
آثار و بقایای پرستشگاهها را میتوان با آغاز تمدن و یکجانشینی مقارن دانست. در مراکز زیستی اولیه در بینالنهرین، دره نیل و رودخانه سند، در کنار خانههای مسکونی، پرستشگاههای عمومی یا خصوصی در داخل خانهها وجود داشته است. یکی از بزرگترین و قدیمیترین معابد در ایران، معبد عیلامی "چغازنبیل" در سی کیلومتری جنوب شهر تاریخی شوش در خوزستان است. این معبد که به شکل هرم پلهای شکل (زیگورات) است 50 متر ارتفاع داشته و «توسط "انتاش گال" پادشاه عیلامی در سال 1250 قبل از میلاد ساخته شده و آنرا اختصاص به خدای "اینشو شیناک" داده است». (1)
معابد و آتشگاههای زرتشتی در دوران حکومت پادشاهان هخامنشی، اشکانی و ساسانی در اقصی نقاط کشور به صورت گسترده ساخته شده که آثار بعضی از آنها هنوز باقی است. سایر ادیان و مذاهب نیز در دوران باستان دارای پرستشگاههایی بودهاند.
مسجد
با ورود مسلمین به ایران، اولین بناهایی که توسط آنها در شهرهای فتح شده بنا گردید، مساجد بودهاند. این ابنیه معمولاً در نقاط مرکزی و مهم شهر و برخی بر روی پرستشگاههای زرتشتی بنا میشدند. اعراب از خود سبک بخصوصی در معماری نداشتند و مساجد اولیه را با مصالح ساده از قبیل خشت و تنه درخت ساختند، چنانچه سنت حضرت رسول اکرم چنین بود.«تمام مردها از جمله خود پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستان مبارکشان خاک و سنگ میآوردند و گل تهیه میکردند و مسجد را میساختند. طرح این مسجد اسلوبی گردید که در صدر اسلام سایر مساجد را از روی آن بنا میکردند، بدین طریق که سه ذراع سنگ در پی مسجد کار گذاشته و دیوارهای آن را آجر بالا میبردند و سقف مسجد را با تنههای درخت خرما و برگ موسوم به جرید میپوشاندند». (2)
ولی با استقرار اسلام و روی کار آمدن سلسله اموی در دمشق، شکل و کالبد مساجد از حالت ساده خود بیرون آمد و اسلوب معماری پیشرفته ممالک مغلوب مانند روم شرقی و ایران ساسانی در طرحهای مساجد به کار گرفته شد.
شکل مسجد در اقلیمهای مختلف ایران
بنای قبة الصخره که در زمان عبدالملک خلیفه اموی در اورشلیم احداث شد، بر طبق پلان کلیسای روم شرقی با تزئینات هنر بیزانس انجام گردید. مسجد اموی نیز در دمشق در محوطهی یک معبد قدیمی یونانی احداث گردید که پلان آن مانند «باسیلیکا» (Basilica) رومی با تزئینات بیزانس انجام شده است.با روی کار آمدن حکومت عباسی و انتقال پایتخت به بغداد، اصول اجرائی در ابنیه بجای مانده از دوره ساسانی مورد توجه قرار گرفت. از مساجدی که طی سدههای اول هجری در ایران بنا شد، میتوان از مجسد جامع فهرج (نیمه اول قرن اول هجری)، مسجد تاریخانه در دامغان (150 ه.ق.)، مسجد جمعه اصفهان (قرن دوم هجری به بعد)، مسجد جامع شوشتر (قرن سوم هجری)، مسجد بزرگ سیراف (قرن سوم و چهارم هجری) و مسجد جامع نائین (قرن چهارم هجری) نام برد.
از آنجائی که پلان این مساجد شبیه پلان مساجد ساخته شده در قرون اولیه اسلام در کشورهای عربی بالاخص مسجد نبی در مدینه (در زمان صدر اسلام) که الگوی سایر مساجد بوده و همچنین مسجد سامره در عراق (224ه.ش.) و مسجد ابن تولون در قاهره (6-253 ه.ش.) و بسیاری دیگر مساجد از این قبیل بوده و در مجامع علمی مغرب زمین، این سبک به نام سبک عربی مشهور است، لذا پروفسور «آندره گدار» (1) معمار و باستان شناس فرانسوی مساجد ایرانی اشاره شد در فوق را جزو مساجد سبک عربی طبقهبندی نموده است. هرچند بعضی از معماران و محققان ایرانی به این مطلب ایراد گرفتهاند و از این مساجد به عنوان مساجد شبستانی نام بردهاند.
طرح مساجد اولیه در ایران شامل یک حیاط مرکزی و شبستانی در سمت قبله و یک رواق سرتاسری در سه ضلع دیگر حیاط میباشد که غالباً با ستونهای آجری و طاقهای قوسی بنا شدهاند. اگرچه پلان این مساجد شبیه مساجد عربی است، ولی نوع قوسهای بکار رفته بر روی ستونها و اصول آجرچینی و زدن طاقها، مشابه شیوههای زمان ساسانی است. ولی این سبک در ایران گسترش زیادی نیافت و از قرن ششم هجری به بعد سبک چهار ایوانی در مساجد ایران متداول گردید، هرچند در سایر کشورهای عربی، سبک مساجد قرون اولیه اسلام تا قرن حاضر ادامه داشته است.
آندره گدار مسجد جامع زواره (530 ه.ق.) را اولین نمونه با خصوصیات کامل ایرانی معرفی میکند. این مسجد دارای حیاط مرکزی با چهار ایوان در اطراف آن است. در جبهه جنوبی حیاط، گنبدی مانند چهار طاقی ساسانی بر روی محراب و محوطه اصلی مسجد زده شده است.
این نمونه پلان برای اولین بار در کاخ اشکانی آشور در عراق کنونی دیده شده و بعد از آن توسط معماران ساسانی به کرات مورد استفاده قرار گرفته است. سپس در دوره اسلامی، این نوع پلان و کالبد فیزیکی، شیوه غالب طراحی در اکثر مساجد، مدارس و کاروانسراهای ایران حتی در نواحی آب و هوائی معتدل و مرطوب مانند سواحل جنوبی دریای خزر که ابنیه برونگرا میباشند، بوده است.
نکتهای که در رابطه با ساختمان مسجد حائز اهمیت است اینکه کالبد فیزیکی مسجد در کلیه نقاط مختلف جهان دارای یک سری مشخصههای خاص از قبیل استقرار در جهت رو به قبله (و نه در جهت آفتاب و یا باد)، قرار گرفتن محراب در سمت قبله به عنوان مرکز توجه و اغلب بر روی محور اصلی مسجد، وجود تقارن در پلان و مقطع و مجزا بودن فضای داخل مسجد از محیط اطراف، خصوصاً از لحاظ منظر میباشد. مساجد جامع از نظر هویت شهری، قومی و یا سیاسی غالباً جزء بلندترین و زیباترین و در مواردی وسیعترین ساختمان شهر محسوب میشوند.
بنابراین شرایط اقلیمی نمیتوانست مانند سایر ساختمانها به طور اساسی و تعیین کننده در شکل و نحوه استقرار مساجد تأثیر داشته باشد و بسیاری از عوامل دیگر که عمدتاً مذهبی و برخی سیاسی بودند، در طراحی ساختمان مسجد اهمیت بیشتر از شرایط اقلیمی داشتهاند.
البته شایان ذکر است که در چهارچوب همین ضوابط مذهبی و گاهی سیاسی نیز در چهار اقلیم مختلف ایران، کالبد مسجد با اقلیم هر منطقه تا حد ممکن تطبیق داده شده تا نیازهای آسایشی انسان در داخل مسجد فراهم گردد.
1- مسجد در کرانه جنوبی دریای خزر
در این کرانه به دلیل بارندگی و رطوبت بسیار زیاد، فرم اکثر ساختمانها به صورت برونگرا میباشد، ولی مساجد و مدارس (و کاروانسراها) از این قاعده مستثنی بوده و اکثر آنها به شکل درونگرا هستند.اگرچه به علت محصور بودن فضای داخل این مساجد، هوا تا حدی راکد و در نتیجه نسبتاً مرطوب و سنگین میباشد، ولی سعی بر این بوده که بازشوهای رو به حیاط تا حد ممکن وسیع باشند و در صورت امکان، بازشوهائی در سمت دیوار خارجی شبستانها قرار داده شود تا کوران دو طرفه هوا و جابجائی هوای مرطوب میسر گردد.
مصالح مورد استفاده در مساجد این کرانه مصالح پایدار و مقاوم در مقابل رطوبت و بارندگی میباشد، لذا جهت بدنه بنا از آجر و ملاتهای آهکی و جهت بام ابتدا طاق آجری و روی آن خرپای چوبی و سفال استفاده میکردند. به دلیل بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و رطوبت بسیار زیاد هوا، مساجد در این کرانه فاقد زیرزمین میباشند.
از جمله قدیمیترین مساجد این کرانه مسجد جامع گرگان است. این مسجد نیز مانند مساجد جامع در تقریباً تمامی شهرهای ایران، در مرکز شهر و در مجاور بازار اصلی قرار دارد. این مسجد مربوط به دوره سلجوقی است و مناره زیبای آن از این دوره باقی مانده که به صورت الگویی برای سایر منارهها در این ناحیه بوده است.
مسجد جامع گرگان در چند نوبت از جمله در زمان پادشاهی شاه عباس اول و شاه عباس دوم صفوی بازسازی و مرمت شده است. قوسهای جناغی، کاربندیهای زیبا و تزئینات خطوط کوفی و ثلث همگی حکایت از تأثیر معماری فلات مرکزی ایران بر این مسجد دارد. تنها تفاوت مهم آن با مساجد فلات مرکزی ایران، بام شیبدار و سفالپوش آن است که جهت مقابله با باران ساخته شده. همچنین مناره زیبای این مسجد با سبکهای رایج مناره در سایر نقاط ایران تفاوت دارد.
مسجد جامع بابل، از دیگر مساجد حیاط مرکزی در این ناحیه است که از لحاظ کالبدی شبیه مسجد جامع گرگان میباشد. این مسجد در ابتدا در زمان حکومت سلسله صفویه احداث گردیده ولی بر اثر زلزله خراب و در طی سالهای 1220 الی 1225 هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار بازسازی شده است. این مسجد نیز مانند مسجد جامع گرگان در مجاور بازار اصلی شهر قرار دارد.
طاقهای قوسی و گنبدی و کاربندیهای زیبا همچنین تزئینات مقرنس و کاشی کاری اسلیمی و خط ثلث در این مسجد با مهارت و استادی انجام شده و مانند اکثر مساجد مهم این کرانه، توسط بنایان و معماران شهرهای مرکزی ایران احداث گردیده است.
از دیگر مساجد حیاط مرکزی در این کرانه میتوان از مسجد حصیربافان در بابل و مسجد جامع ساری نام برد. در مسجد حصیربافان به دلیل امکان تهویه دوطرفه هوا، خصوصاً در شبستان شمالی آن، شرایط آسایش بهتر از مساجدی است که امکان تهویه تنها از یک سمت آن صورت میگیرد.
2- مسجد در سواحل جنوبی کشور
یکی از قدیمیترین آثاری که در سواحل جنوبی کشور باقی است، بقایای «مسجد بزرگ سیراف» در نزدیکی بندر طاهری در استان بوشهر است. براساس کاوشهای باستان شناسی که زیر نظر دکتر «وایتهاوس» (باستان شناس انگلیسی) در بین سالهای 1966 تا 1973 میلادی انجام شد، این مسجد پس از سال 188 هجری قمری ساخته شده و شبیه مساجد قرون سوم و چهارم هجری میباشد. این مسجد مانند اغلب مساجد، در مرکز شهر و در مجاور بازار واقع است. مسجد بزرگ سیراف به صورت شبستانی و همانند مساجد سبک عربی میباشد.از آنجائی که مساجد اولیه با توجه به دمای بیش از حد هوا در شبه جزیره عربستان طراحی و ساخته شده و حرارت طاقت فرسای سواحل جنوبی ایران نیز مشابه این شبه جزیره است. لذا از لحاظ اقلیمی این مسجد میتوانست برای این بندر مناسب باشد و با توجه به اینکه هیچ ساختمانی به بنای مسجد متصل نبوده و به احتمال زیاد، بازشوهایی در اطراف بدنه خارجی مسجد وجود داشته، نمازگزاران و عبادت کنندگان داخل مسجد میتوانستند در زیر سایه طاق شبستان از کوران شبانهروزی هوا بین ساحل و خشکی استفاده کنند و بدین نحو شرایط دشوار زیست اقلیمی تا حدی قابل تحمل میشده است.
نکته قابل توجه در رابطه با این مسجد اینکه در داخل صحن آن یک آب انبار و یک چاه وجود داشته و پایههای یک تک مناره در زیرسازی مسجد کشف شده که بدین ترتیب این مسجد را در ردیف اولین مساجدی که دارای مناره بودند، قرار میدهد.
به جز خرابههای این بندر که در قرون اولیه اسلام از مراکز مهم تجاری خلیج فارس بوده، چیزی باقی نمانده و از مسجد بزرگ سیراف نیز فقط پی و پایهی سنگی ستونها بجای مانده است.
نکاتی که در غالب مساجد این سواحل جهت تأمین شرایط آسایش انسان رعایت میشد و کماکان نیز در اغلب مساجد جدید مشاهده میشود، بدین قرار است:
الف- احداث سقفهای مرتفع جهت صعود و جابجائی هوای گرم به بالا.
ب- تعبیه بازشوهایی در اطراف بدنه خارجی شبستان به منظور استفاده از کوران دوطرفه هوا.
ج- قرار دادن ایوانهای عریض، طویل و مرتفع در سمت ورودی به شبستان اصلی و یا در سه و یا حتی در چهار طرف شبستان.
د- استفاده از رنگهای روشن خصوصاً سفید برای انعکاس نور و حرارت آفتاب و کاهش نفوذ گرما به داخل مسجد.
هـ- عدم احداث زیرزمین به خاطر هوای مرطوب و سنگین که به داخل فضای زیرزمین نفوذ کرده و به صورت راکد باقی میماند. همچنین بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و نمناک بودن دیوارهای زیرزمین که در این رابطه مزید علت است.
و- در مساجدی که حیاط در یک سمت شبستان قرار دارد، دیوار دور حیاط به صورت کوتاه و مشبک اجرا میشود تا کوران هوا در محوطه مسجد جریان داشته باشد.
ز- جهت بدنه ساختمان، مانند سایر ابنیه در این سواحل از سنگ، آجر و خشت استفاده میشود که از لحاظ اقلیمی مناسب نیست زیرا این مصالح دارای جرم حرارتی زیاد هستند و حرارت را به مدت طولانی در درون خود حفظ میکنند. برای سقف غالباً از تیر چوبی و کاهگل و در بعضی موارد از طاق و گنبد آجری استفاده میکنند.
در سواحل جنوبی کشور علاوه بر شیعیان، تعداد زیادی از مسلمانان اهل سنت نیز زندگی میکنند و مساجد آنها از نظر کالبدی با مساجد شیعیان تفاوتهایی دارد که به اختصار در اینجا به آن اشاره خواهد شد.
اول اینکه مساجد اهل سنت یک مناره بیشتر ندارند و این مناره نیز جدای از کالبد مسجد و به صورت مستقل است و دو یا سه مؤذنه میباشد. تفاوت دوم در محراب است که از سمت رو به قبله از داخل کالبد مسجد به صورت اتاقک کوچکی بیرون آمده که البته این مطلب در مساجد عربی و مساجد سیراف نیز قابل مشاهده است. سوم، سردر ورودی مساجد اهل سنت اهمیت زیادی دارد و اغلب یک گنبد کوچک در بالای آن قرار میدهند و بالاخره از لحاظ نوع قوسها و تزئینات، این مساجد بیشتر شبیه مساجد کشورهای جنوب خلیج فارس میباشند. در بندر چابهار و مناطق اطراف آن، بیشتر از سبکهای هندی و پاکستانی استفاده میشود.
3- مسجد در نواحی کوهستانی و مرتفع فلات
در نواحی کوهستانی و مرتفع برخلاف سواحل جنوبی کشور، حداکثر استفاده از حرارت و حفظ آن مبنای هرگونه طراحی اقلیمی است. لذا به منظور تنظیم شرایط محیطی و دمای مطلوب جهت تأمین شرایط آسایش انسان، نکات ذیل در طراحی و اجراء غالب مساجد این نواحی رعایت میشد:الف- مصالح بنایی مانند سنگ، آجر و خشت که دارای جرم حرارتی زیاد میباشند، برای ساخت مساجد استفاده میشد. این مصالح در عین اقتصادی و در دسترس بودن، باعث تعدیل دمای داخل بنا و حفظ حرارت روز برای شب هنگام میشوند. همچنین از آنجائی که سقف اکثر مساجد مهم این نواحی آجری و به شکل گنبد و یا طاق میباشد، لذا اینگونه سقفها احتیاج به پایههای قطور سنگی یا آجری داشتهاند که به نوبه خود باعث افزایش جرم حرارتی و کاهش اتلاف حرارتی میشوند.
ب- ارتفاع اکثر مساجد این نواحی نسبتاً کوتاه است. لذا حفظ حرارت در داخل ساختمان و گرم نمودن فضاهای داخل، به دلیل سطح تماس کمتر بنا با محیط خارج، بهتر صورت میگیرد.
ج- ابعاد بازشو در شبستان اینگونه مساجد اغلب کوچک و به تعداد کم هستند، تا از تبادل حرارت با فضای خارج و اتلاف حرارت جلوگیری شود.
د- اهمیتی که حیاط در سایر اقلیمها دارد، در اینگونه مساجد مشاهده نمیشود. بعضی از آنها کاملاً فاقد حیاط و برخی دیگر که دارای حیاط مرکزی هستند، بعضاً فاقد ارتباط محوری قوی بین حیاط و شبستان مسجد هستند.
هـ- در مساجدی که دارای حیاط مرکزی هستند، یک یا چند شبستان زمستانی که کاملاً محصور و جدای از فضای سرد خارج میباشند، وجود دارد.
و- پلان مساجد اکثراً با بافت اطراف خود تلفیق شده و متصل به ابنیه مجاور میباشند که این امر در حفظ حرارت داخل مساجد و همچنین ابنیه مجاور مؤثر است.
تعدادی از بهترین نمونههای مساجد اقلیم سرد را میتوان در مسجد جامع تبریز و مجموعه مساجد اطراف آن مشاهده نمود. در این مکان پنج مسجد مهم قرار دارد که شامل مسجد جامع در وسط، مسجد «شصت ستون» در سمت غرب آن و دو مسجد «خاله اوغلی» و «آلچاق مسجد» در سمت شرق آن و مسجد «شیخ صادق» در مقابل مسجد خاله اوغلی قرار دارد. دو مدرسه «طالبیه» و «جعفریه» نیز بخشی از این مجموعه مذهبی محسوب میشود. این مساجد متصل به هم فاقد هرگونه حیاط مرکزی میباشند و هر یک بصورت یک واحد کاملاً محصور با کالبدی پرحجم و ارتفاع نسبتاً کم جلوه میکنند. متصل بودن این ابنیه به یکدیگر علاوه بر ایجاد یک مرکزیت مذهبی مهم در قلب بازار تبریز، باعث کاهش سطح تماس ساختمانها با فضای خارج و حفظ حرارت در داخل مساجد میشود. حیاط مشترک مساجد به صورت یک فضای محصور بین آنها است و ارتباط محوری و یا کالبدی با هیچ یک از ابنیه مجاور خود ندارد.
اگرچه اینگونه از مساجد از نظر عظمت قابل مقایسه با سایر ابنیه مذهبی در اقلیم سرد ایران مانند مسجد کبود تبریز، مسجد جامع ارومیه و گنبد سلطانیه در نزدیکی زنجان نمیباشند، ولی از لحاظ اقلیمی در فصول سرد، آسایش بهتری برای عبادت کنندگان نسبت به سایر مساجد بزرگ و مرتفع این نواحی فراهم میآورند.
از دیگر مساجد تبریز که بدون حیاط مرکزی است میتوان از «مسجد کبود» (870 هجری) و «مسجد سید حمزه» (1087 هجری) نام برد. مسجد کبود تبریز که در زمان «جهانشاه قراقویونلو» احداث گردیده از شاهکارهای هنر معماری و کاشیکاری است که متأسفانه در اثر زمین لرزه به شدت آسیب دیده، ولی بقایای این مسجد کماکان معروف دقت عمل و ظرافت زیادی است که در ساخت آن بکار رفته است. شکل کالبدی این مسجد شباهت زیادی به مساجد عثمانی که متأثر از سبک بیزانس آسیای صغیر با یک گنبد مرکزی و تعدادی گنبد کوچکتر میباشد، بوده است.
این مسجد با فضاهای کاملاً محصور و کالبدی آجری و قطور، برای اقلیم سرد تبریز تا حدودی مناسب است، زیرا اگرچه جرم حرارتی بسیار زیاد مسجد باعث تعدیل دمای داخل مسجد در طی شبانه روز میشود، ولی گرم کردن فضای حجیم داخل مسجد در زمستانها مشکل است. در طی تابستان با باز کردن پنجرههای فوقانی مسجد، امکان تهویه و جابجائی عمودی هوا و خنک نمودن فضای داخل مسجد به آسانی میسر است.
مسجد جامع ارومیه، مسجد زیبای دیگری در خطه آذربایجان است که در نیمه دوم قرن هفتم هجری در زمان حکومت ایلخانیان ساخته شد. به نظر «پرفسور آرتورپوپ» (Aurthor pope) محقق و ایرانشناس فقید آمریکایی، این بنا احتمالاً بر روی یک آتشکده ساسانی ساخته شده است. به عقیده نگارنده، مسجد جامع ارومیه با وجود سادگی و عدم رسیدگی به آن در طی سالیان دراز، شکیلترین و زیباترین ساختمان این شهر در حال حاضر است.
اگرچه فضای داخل گنبد خانه این مسجد و شبستان مجاور آن کاملاً محصور و مصون از سرمای زیاد زمستان است، ولی ارتفاع گنبد این ساختمان به حدی بلند است که گرم نمودن فضای حجیم گنبدخانه در زمستانها مشکل میباشد.
در اینجا ذکر دو نکته ضروری است. اول اینکه ارتفاع شبستان مجاور گنبدخانه کوتاه است و در طی زمستانها میتوانستند به خوبی از این شبستان استفاده کنند. مطلب دوم و مهمتر اینکه در گذشته مسجد سمبل شهر بوده و ارتفاع و بزرگی آن نشان اهمیت و قدرت شهر و همچنین حکومت بوده است. خصوصاً در دوره حکومت اعقاب چنگیز خان مغول در سرزمینهای وسیعی که از پکن تا مسکو را شامل میشد، بزرگی و عظمت از نکات مورد توجه پادشاهان و امرای این دوره بوده.
«مسجد ارگ علیشاه» در تبریز و گنبد سلطانیه در جنوب غربی زنجان جزو بزرگترین و مرتفعترین ساختمانهای سنتی ایران میباشند. هر دو ساختمان در اقلیم سرد واقعاند و در دوره حکومت ایلخانیان ساخته شدهاند. بلند مرتبهای این دو بنا نشانگر این مطلب است که: در بعضی از موارد، مسائل سیاسی و اهمیت و اقتدار حکومت، مهمتر از شرایط اقلیمی بوده است.
اگرچه مسجد جامع ارومیه دارای یک حیاط مرکزی است که در حال حاضر قسمتهایی از بدنه آن از بین رفته و یک مدرسه علمیه در داخل صحن آن ساخته شده ولی در حالت اولیه آن نیز این حیاط مرکزی مشابه سایر مساجد حیاط مرکزی در نواحی گرم و خشک ایران نیست زیرا ارتباط گنبد و محراب اصلی با حیاط به صورت محوری و متقارن نمیباشد.
در دورهی قاجاریه، مسجد جامع شهر تاریخی و سردسیر همدان به صورت حیاط مرکزی با سه ایوان مشخص در سه طرف حیاط در داخل مجموعه بافت بازار شهر ساخته شد.
با وجود آنکه این مسجد از نوع حیاط مرکزی است، ولی ارتفاع گنبدخانه و شبستانهای مجاور آن نسبت به مساجد جامع مشابه در دشتهای مرکزی ایران کوتاهتر و سطوح بازشوی کمتری دارد. به علاوه، در سمت غربی مسجد دو شبستان زمستانی، یکی برای موقعی که جمعیت زیاد است و دیگری با ابعاد کوچکتر برای اوقات خلوتتر، وجود دارد که در ایام زمستان مورد استفاده قرار میگیرد. دلیل وجود سه ایوان بجای چهار ایوان در این مسجد به خاطر وجود شبستان کوچک زمستانی در محل ایوان غربی است.
از دیگر مساجد قابل توجه در اقلیم سرد، مسجد جامع بروجرد در استان لرستان است. بنا به گفته استاد محمد کریم پیرنیا، این مسجد بر روی ویرانههای یک آتشکده ساسانی بنا شده و بنای اصلی آن متعلق به دوره سلجوقی میباشد. ولی در دورههای بعد، خصوصاً دوره صفویه و قاجاریه، قسمتهایی به این مسجد اضافه شده است.
اگرچه قسمتهای مختلف این مسجد در ادوار مختلف بنا گردیده، ولی نهایتاً بنایی ایجاد شده که در هر دو فصل سرد زمستان و گرم تابستان تا حد امکان شرایط آسایش برای عبادت کنندگان فراهم گردیده است. در قسمت نسار (پشت به آفتاب) این مسجد، گنبدخانه و دو شبستان مجاور آن قرار دارد که به لحاظ ارتفاع زیاد گنبدخانه و بازشوهای فوقانی آن، تهویه و جابجائی عمودی هوا به خوبی صورت میگیرد.
در زمستانهای سرد بروجرد، نماز و مراسم مذهبی در شبستان زمستانی که در شمال حیاط واقع است صورت میگیرد. بیش از نیمی از بدنه این شبستان در داخل زمین قرار دارد که جهت کاهش تبادل حرارت با خارج و همچنین افزایش جرم حرارتی این شبستان نقش مهمی دارد.
در سمت فوقانی دیوار جنوبی این شبستان، یک سری پنجره نصب شده است که علاوه بر تأمین نور و تهویه، امکان نفوذ تابش آفتاب زمستان و گرم نمودن فضای داخل و کالبد آجری شبستان را ممکن میسازد. در تابستانها به دلیل اینکه زاویه تابش آفتاب نسبت به سطح زمین تقریباً عمودی است، آفتاب به داخل شبستان نفوذ نمیکنند ولی در زمستان که زاویه تابش آفتاب نسبتاً کم است، تابش آفتاب به راحتی تا عمق شبستان نفوذ میکند.
تنها نقطه ضعف این مکان، سایه گنبدخانه مرتفع به روی این شبستان است و اگر امکان گسترش عرض حیاط مسجد در زمان احداث شبستان شمالی وجود داشت، این مشکل حل میشد. ولی با این حال این شبستان یکی از بهترین نمونههای شبستان زمستانی در اقلیم سرد است.
جهت مقایسه درجه حرارت در قسمتهای مختلف این مسجد، در روز 29 آبان ماه سال 1372 در ساعت 2 بعدازظهر در شرایطی که آسمان صاف بود، نتایج زیر بدست آمد.
درجه حرارت هوا در حیاط- در سایه 15/5 درجه سانتیگراد
درجه حرارت هوا در حیاط- در زیر تابش آفتاب 21 درجه سانتیگراد
درجه حرارت داخل شبستانهای شرقی و غربی- بدون وسیله گرمازا 17 درجه سانتیگراد
درجه حرارت داخل گنبدخانه (در ارتفاع 1/50 متر)- بدون وسیله گرمازا 17/5 درجه سانتیگراد
درجه حرارت ایوان مسجد 16/5 درجه سانتیگراد
درجه حرارت شبستان شمالی- بدون وسیله گرمازا 20 درجه سانتیگراد
در بعضی از مناط کوهستانی نوع خاصی مسجد وجود دارد که مختص این نواحی است و از لحاظ پایداری در مقابل عوامل اقلیمی و همچنین شرایط زیست اقلیمی بسیار مناسب میباشند. اینها مساجدی هستند که در دل صخرههای کوه کنده شدهاند.
از جمله مساجد معروف صخرهای در ایران میتوان از مسجد «کندوان» در نزدیکی اسکو در آذربایجان شرقی و مسجد «میمند» در نزدیکی شهر بابک در استان کرمان و مسجد سنگی «داراب» در استان فارس و مسجد صخرهای «قدمگاه» در نزدیکی آذرشهر در آذربایجان شرقی نام برد.
به لحاظ جرم حرارتی بسیار زیاد بدنه صخرهای این مساجد، نوسان درجه حرارت در طی شبانهروز در آنها بسیار اندک است و در ساختمانهایی که عمق آنها از 6/1 متری سطح زمین پائینتر باشد، دمای فضای داخل آنها تقریباً ثابت و برابر معدل درجه حرارت فضای خارج در طی 12 ماه سال میباشد. یعنی یک شرایط ایدهآل برای عبادت کنندگان و یا هر کس دیگری که از این نوع ابنیه زیرزمینی استفاده میکند. مقاومت بسیار خوب در برابر عوامل اقلیمی مانند باد، باران، آفتاب و یخبندان از دیگر مزایای مساجد صخرهای، همانند دیگر ابنیه از این نوع میباشد.
4- مسجد در دشتهای فلات
طراحی و ساخت مساجد در دشتهای فلات ایران با توجه به گرمای طاقت فرسای تابستان و سرمای شدید زمستان و همچنین نوسان نسبتاً زیاد درجه حرارت در طی شبانهروز میبایست به گونهای انجام میشد که شرایط آسایش روحی و فیزیکی انسان را به بهترین نحو ممکن فراهم مینمود. لذا با توجه به شرایط متغیر محیطی در طی اوقات شبانهروز و فصول مختلف سال، اصول کلی ذیل در غالب مساجد این مناطق رعایت میگردید.الف- بارزترین مشخصه کالبدی مساجد دشتهای فلات ایران حیاط مرکزی است. مساجد حیاط مرکزی، فضای مسجد و عبادت کنندگان داخل آن را در مقابل محیط گرم و خشک این منطقه محافظت میکند و وجود حوض آب و آبپاشی صحن حیاط مسجد، در تعدیل شرایط اقلیمی داخل مسجد مؤثر است.
ب- بدنه اینگونه مساجد مانند قطعهای از بافت کل شهر، با ساختمانهای مجاور خود کاملاً تلفیق شده و بدین ترتیب نوسان درجه حرارت در خارج تأثیر کمتری در داخل بنای مسجد دارد. دلیل این امر به لحاظ قرار گرفتن سطوح خارجی ساختمانها در کنار یکدیگر با دمای تقریباً یکسان و همچنین جرم حرارتی زیاد ساختمانها در مجاورت هم میباشد.
ج- در دشتهای فلات، مصالح عمده برای مساجد خشت و آجر بوده. البته در صورت امکان دسترسی به سنگ، از آن هم برای بدنه ساختمان مسجد و خصوصاً پایههای آن استفاده میکردند. به لحاظ وزن سنگین اینگونه مصالح و ضخامت زیاد کالبد مسجد، دیوارهای خارجی و طاقهای مسجد علاوه بر فراهم نمودن جرم حرارتی برای ساختمان، مانند یک عایق حرارتی ضخیم باعث جلوگیری از تبادل حرارت بین داخل و خارج ساختمان میشوند.
د- به دلیل اهمیت مسجد به عنوان مهمترین بنای شهر و همچنین فراهم نمودن شرایط آسایش برای نماز گذاران در تابستان، ارتفاع مساجد، خصوصاً گنبدخانه آن زیاد و اکثراً مرتفعترین ساختمان شهرهای سنتی ایران بودهاند. بدنه گنبدخانه در این مناطق دارای سطوح بازشوی بیشتری نسبت به گنبدخانه در اقلیم سرد است.
هـ- در کنار اغلب مساجد مهم در این مناطق، یک شبستان زمستانی با فضایی محصور و ارتفاع نسبتاً کم جهت اجرای مراسم مذهبی و یا سخنرانی در فصل زمستان وجود دارد.
و- در بعضی از مساجد، خصوصاً مساجد حاشیه کویر مرکزی ایران، یک زیرزمین نسبتاً کوچک، مانند «مسجد جامع یزد» و یا یک زیرزمین بزرگ و سرتاسری، مانند «مسجد جامع نائین» و «مسجد آقا بزرگ» در کاشان وجود دارد و در مواقعی که سرما و یا گرمای هوا خارج از محدوده آسایش انسان باشد از این مکان، برای اقامه نماز و یا مؤذه استفاده میکنند.
ز- بادگیر جهت تهویه و خنک نمودن فضای بعضی از مساجد ساخته میشده. در این رابطه میتوان از «مسجد جامع فیروزآباد» مسجد آقا در کاشان و مسجد امام در تهران نام برد. در بعضی از این مساجد، بادگیر کاملاً بر بالای محوطه محراب و در بعضی دیگر در بالای شبستان مسجد قرار دارد.
ح- آب انبار به عنوان یک بنای عالم المنفعه در کنار مساجد و یا در زیر صحن مسجد ساخته میشده، تا آب خنک برای نمازگزاران همیشه فراهم باشد. در این رابطه میتوان از مسجد جامع نائین، «مسجد جامع اردستان»، «مسجد میرزا مقیم» در کاشان و مسجد آقا در کاشان نام برد.
در اینجا لازم به ذکر است، اگرچه در سایر اقلیمهای ایران نیز مساجد به صورت حیاط مرکزی بنا میشوند، ولی حیاط مساجد در دشتهای فلات نسبتاً وسیعتر و دارای اهمیت بیشتری هستند. شکیلترین و زیباترین حیاطهای مرکزی با تقارن محوری نسبت به محراب و گنبدخانه، با چهار ایوان رفیع در امتداد محورهای حیاط مرکزی ساخته میشده و در طی سدههای گذشته مورد تقلید سایر ممالک اسلامی، خصوصاً کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، هندوستان و همچنین عراق قرار گرفته است. مساجد حیاط مرکزی چهار ایوانی بعد از مسجد جامع زواره (530 ه.ق.) و خصوصاً از قرن هفتم به بعد در ایران رایج شد و به نام مساجد سبک ایرانی شهرت یافت.
«ایوان» از لحاظ میزان نور، حرارت، تهویه، دید و منظر در یک حالت بینابین فضای داخل و خارج است و غالباً در فصول گرم در هنگام بعدازظهر و غروب آفتاب، بهترین مکان از لحاظ آسایش فیزیکی میباشد. از زیباترین مساجد چهار ایوانی، میتوان از مسجد جمعه اصفهان، «مسجد امام اصفهان»، «مسجد گوهرشاد مشهد»، «مسجد جامع اردستان» و بسیاری دیگر از این نوع نام برد.
یکی از وسیعترین و قدیمیترین مساجد با حیاط مرکزی در ایران، مسجد جمعه (یا مسجد جامع عتیق) اصفهان است. این مسجد به دلیل قرار گرفتن در شهر مهمی مانند اصفهان و همچنین به لحاظ بزرگی و وسعت آن، همیشه مورد توجه سلاطین و امرا بوده. بدین لحاظ از زمان احداث آن در قرن دوم هجری تا دوران معاصر، قسمتهایی به آن اضافه و بخشهای قدیمی بازسازی و مرمت شده است. در این مسجد آثاری از دوران حکومت عباسی، دیلمیان، آل بویه، سلجوقیان، ایلخانیان، آل مظفر، آق قویونلو و صفویه وجود دارد.
براساس تحقیقات به عمل آمده، بالاخص مطالعات «پرفسور آندره گدار» و سپس «اوژینو گالدیری» مسجد جمعه در ابتدا مانند سایر مساجد اولیه جهان اسلام و منجمله ایران، از نوع شبستانی (سبک عربی) بوده و در قرن ششم هجری در دوران حکومت سلاجقه که حیاطهای چهار ایوانی قبل از اسلام مجدداً مورد توجه قرار میگیرد، به مسجد حیاط مرکزی چهار ایوانی (سبک ایرانی) تبدیل میشود.
این مسجد که بیش از دوازده قرن تاریخ معماری ایران را در خود محفوظ دارد، همواره نظر جهانگردان و همچنین ایران شناسان و اسلام شناسان را در اعصار مختلف به خود جلب کرده و به عنوان یکی از مساجد مهم جهان اسلام شناخته شده است.
از نظر اقلیمی، مسجد جمعه اصفهان یک بنای نمونه بسیار خوب برای ادای فرایض دینی در اقلیم گرم و خشک ایران میباشد و در طی قرون گذشته تا به امروز شرایط آسایش را برای نمازگزاران و عبادت کنندگان فراهم نموده است.
در فصل تابستان که گرمای هوا در اصفهان تا بالای چهل درجه سانتیگراد میرسد، نمازگزاران در گنبدخانه مرتفع و یا ایوانها و شبستانها که ارتفاع آنها نیز زیاد است، اقامه نماز میکنند. در تمام این فضاها به لحاظ سایه طاقها و همچنین وجود بازشوهای متعدد در بالا و یا اطراف گنبدخانهها و طاقها و در نتیجه کوران و جابجائی عمودی هوا، شرایط زیست اقلیمی برای آسایش انسان فراهم است. همچنین جرم حرارتی بسیار زیاد کالبد مسجد، باعث تعدیل درجه حرارت در طی شبانهروز میشود. آبپاشی بعدازظهر در صحن مسجد علاوه بر برطرف نمودن گرد و غبار، به لحاظ برودت تبخیری، باعث خنک شدن حیاط و فضاهای اطراف آن میگردد.
در فصول بهار و پائیز، دمای هوای اصفهان به دمای آسایش حرارتی انسان بسیار نزدیک است و با لباس فصل پائیز و یا بهار، مسلمانان بدون ناراحتی آسایشی میتوانند مراسم مذهبی را بجا بیاورند. در این دو فصل نیز جرم حرارتی کالبد ساختمان باعث تعدیل درجه حرارت در طی شبانهروز و ذخیره مقداری از حرارت روز برای شب هنگام میشود.
در اواخر فصل پائیز و در طی فصل زمستان که هوا سرد میشود، شبستان زمستانی پشت ایوان غربی مسجد مورد استفاده میگردد. این شبستان که کاملاً محصور و سقف آن کوتاه است، از نظر آسایش حرارتی برای انجام مراسم مذهبی در فصل زمستان بسیار مناسب است و به سهولت میتوان فضای آن را در حد آسایش انسان گرم نمود.
نکته قابل اشاره این که، اگرچه از نظر سازهای و اقلیمی، پایههای قطور طاقهایی چهاربخش این شبستان به لحاظ پایداری و جرم حرارتی مناسب هستند، ولی چون حجم زیادی از فضای شبستان را اشغال کردهاند، تشکیل اجتماعات بزرگ و جلسات سخنرانی در این فضا تا حدی مشکل است.
وجود 477 طاق و گنبد در این مسجد که با استفاده از روشها و شیوههای مختلف بنا شده و هر یک ابداع و ابتکاری در فن زدن طاق و آجرچینی محسوب میشود، نشانه ذوق و خلاقیت بنایان و معماران ایران در اعصار گذشته بوده و بیانگر این مطلب است که در هر دوره به گنجینه معماری با ارزش این سرزمین اضافه شده، مطلبی که در طی دو قرن اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
از خصوصیات بارز مساجد مخصوصاً مساجد جامع و اصلی شهر، نقشی است که آنها در سیمای اغلب شهرها و روستاهای قدیمی ایران ایفا میکنند. از فاصله نسبتاً دور از شهر، مسجد اولین بنای قابل تشخیص شهرهای قدیمی است. در خودشهر نیز گنبدها و گلدستههای مرتفع و الوان مساجد از اکثر نقاط قابل رؤیت است و اهالی میتوانند با توجه به آن، جهت خود را در شهر مشخص کنند. البته این امر بیشباهت به کاتیدرالهای (2) رُمنسک (3) و گاتیک (4) در قرون وسطی در اروپا نیست. در این شهرها نیز این ابنیه مرتفع و عظیم، اصلیترین نقش را در سیمای شهر و هویت آن داشتهاند.
بنای مساجد بزرگ و باشکوه گاهی جنبه سیاسی نیز پیدا میکرد. به عنوان نمونه، در زمان شاه عباس صفوی که رقابت سختی بین حکومت وی و دولت عثمانی در جریان بود، این پادشاه در بنای شهر اصفهان و ابنیه آن سعی و اهتمام بسیار نمود تا زیبائی و عظمت آن توجه مسلمانان کشورهای اسلامی و سایر ملل را به اصفهان و نه به اسلامبول به عنوان پایتخت جهان اسلام جلب کند. لذا مسجد امام (شاه سابق) نیز میبایست بنائی با اهمیت بیشتر نسبت به مساجد عثمانی در اسلامبول میبود. چنانچه اسکندر منشی مورخ دربار شاه عباس در مورد این مسجد مینویسد «هیچ بنائی در ایران و یا حتی در سراسر جهان متمدن قابل مقایسه با این مسجد نیست» و ادامه میدهد «شاه میخواست که این بهترین مسجد از نوع خود باشد و رقابت کند با بنای کعبه و مسجد اورشلیم».
برخلاف سایر ابنیه سنتی ایران که عملکرد خود را کم و بیش از دست دادهاند و در حال اضمحلال و خرابی هستند، اغلب مساجد ایران با وجود گذشت صدها سال، از نظر کالبدی در شرایط نسبتاً خوبی قرار دارند که دلیل اصلی آن وجود اعتقادات اسلامی مردم و از بین نرفتن عملکرد این ابنیه است.
البته مساجد زیادی در طی قرون متمادی در اثر زمین لرزه، سوانح طبیعی و یا مرور زمان از بین رفتهاند و بسیاری نیز در اثر جنگهایی که شهرها را به ورطه نابودی کشیدند، نظیر حملات چنگیز و تیمور، از صفحه روزگار پاک شدهاند. ولی مردم همیشه در ترمیم و بازسازی شهرها و بناها بویژه مساجد کوشا بودند. شایان ذکر است که مرمت بسیاری از مساجد در طی چند دهه اخیر، کمک مؤثری در حفظ مساجد قدیمی نموده است.
پینوشتها:
1- Andre Godard
2- Cathedral
3- Romanesque
4- Gothic
قبادیان، وحید، (1393) بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ نهم.