نویسنده: علی علیزادهآملی
الف) ضرورت آگاهیهای درست جنسی
معمولاً نوجوان در هنگام بلوغ دچار تغییر و تحول میشود و اگر در این دوران، با جهانبینی اسلامی و تعالیم حیاتبخش اسلام آشنا نباشد، قادر به تشخیص راه درست از نادرست نخواهد بود و در عالمِ به ظاهر شیرینِ رؤیاهای نوجوانی غوطهور شده، عمر خویش را هدر میدهد و از شناخت واقعیات جهان هستی و مبدأ آفرینش، غافل مانده و دچار سردرگمی خواهد شد. (1)انسان در دورهی نوجوانی و به طور طبیعی پس از بلوغ، براساس غریزهی خود و کنجکاوی، میخواهد از مسائل جنسی کسب اطلاع کند (2) و اگر اطلاعات صحیح را از طریق خانواده، مربیان و اطرافیان درستکار نتواند دریافت کند، به افراد گمراه و یا به روشهای نادرست متوسل میشود. حال با نگاهی به جامعهی خود، در مییابیم که هر کس به راحتی با مسائل جنسی انحرافی از راههای گوناگونی نظیر فیلمهای مبتذل، اینترنت، ماهواره، رفیقان ناباب و ... آشنایی پیدا میکند.
بعد از آگاهی از این نوع مسائل جنسی، جای تعجب نیست که فرزندانمان در ذهن خود، یگانه فایدهی این غریزه را ارضای شهوت به هرطریق ممکن، یعنی ارضای حیوان صفتانهی شهوت بپندارند و پس از گذشت اندک زمانی، خود را گرفتار بسیاری از انحرافات جنسی، چون استمنا و ... بیابند، این در حالی است که حتی گاه از گناه بودن این اعمال نیز اطلاعی ندارند.
حال سؤال این است که اگر جوانان مسلمان، با هدف خداوند متعال از خلقت این غریزه و تحریم شدید گناهان جنسی به وسیلهی اسلام و همچنین ضررهای جانفرسای فردی و اجتماعی حاصل از آنها آشنایی داشتند، آیا باز هم به این گستردگی، آلودهی این انحرافات، به ویژه خودارضایی میشدند؟
جوانان نیز باید توجه کنند که شاید والدین و اطرافیان، آشنا به مسائل جوانان نبوده و آموزشهای لازم را در این باره ندیده باشند که دلایلی چون نبود امکانات تحصیل و ... دارد، در این صورت، خودشان باید برای کسب اطلاعات کافی و درست در این زمینه، تلاش کرده، مراقبتهای لازم را به عمل آورند و در هر شرایطی به پدر و مادر دلسوز خود احترام بگذارند، چرا که خداوند دربارهی آنها بسیار سفارش کرده، تا آنجا که ما را نهی میکند از گفتن کوچکترین سخن نامناسبی چون «اُف» که موجب دلتنگی آنان شود. (3)
در هنگام بلوغ آگاهی نوجوانان به مسائل جنسی و تغییرات فیزیولوژیکی و روانیشان، باعث میشود که به این تحول با دیدی طبیعی و عادی بنگرند.
از جمله نکاتی که باید رعایت شود، این است که آموزش و پرورش مسائل جنسی باید به جا و به موقع باشد، نه زودتر و نه دیرتر از زمانی که لازم است.
منظور این است که باید از افراط و تفریط دوری جست و سعی کرد کودکان از مسائل ریزِ جنسی باخبر نشوند؛ از طرف دیگر، دختران و پسران جوان، از آداب شب زفاف مطلع باشند، زیرا آموزش زودرس، شتابزده و ناشیانهی مسائل جنسی به کودکان، همه اندازه آسیبزاست که این آموزشها با تأخیر، پنهانسازی و یا نادیده گرفتن همراه باشد. (4)
این نکته را نیز باید در نظر داشت که افراد تازه به دورانِ نوجوانی و بلوغ رسیده را نمیشود به یکباره از مسائل مختلف این دوره آگاه ساخت، بلکه باید قبل از دوران بلوغ و به مرور زمان، به آگاهی دادن و آموزش آنها مبادرت ورزید، بدین گونه که پیشاپیش در فضایی دوستانه و در طی ماهها و سالها، نوجوانان را از تغییرات جسمی و روانی مربوط به دورهی بلوغ باخبر سازیم و به آنها بگوییم که این مسائل، یکی از جنبههای طبیعی و عادی تغییرات دوران زندگی همهی افراد است که آنان را برای رسیدن به مرحلهی بزرگسالی و پدر و مادرشدن، آماده میسازد.
همچنین باید به فرزندان دربارهی رفتار و کردارشان نسبت به خود و دیگران مسائلی را گوشزد کنیم که در ادامه و در بخش پیشگیری و درمان به آنها اشاره شده است.
ب) تعلیم مسائل جنسی برعهدهی کیست؟
به راستی، تفهیم درست مسائل جنسی بر عهدهی چه کسانی است؟ ابتدا باید از والدین شروع کرد، آیا یگانه وظیفهی والدین، تأمین رفاه مادّی برای فرزندان است و بس؟ اگر پدر و مادر روشهای درست تربیتی را نیاموخته و به کار نبرند و فرزندان خود را با خطرهای جامعه آشنا نسازند، چه انتظاری میتوانند از گلهای نوشکفتهی خود داشته باشند که در طوفانی از انحرافات به نابودی کشیده نشوند؟در خانوادهها باید شرایط به گونهای باشد که کودک جرئت کند مسائل خود را نزد والدین مطرح نماید، نه این که کوچکترین صحبتی در این مباحث، دور از ادب و اخلاق تلقی شود. پدران و مادران نیز باید اطلاعاتی صحیح دربارهی مسائل جنسی و نحوهی تعلیم دادنِ آنها، از طریق مطالعه، مراجعه به مشاوره و ... به دست آورند تا بتوانند فرزندشان را به خوبی راهنمایی کنند.
پرسش کودکان دربارهی مسائل جنسی، نشانگر توجه و کنجکاوی طبیعی آنان در این زمینه است، از اینرو نباید این پرسشها را غیرعادی و انحراف دانست.
پدران و مادران برای پیشگیری انحرافات جنسی، باید قبل از بلوغِ فرزندان، مراقب رفتار آنها و روابطشان با دوستانشان و دیگران باشند. حتی گاه دیده میشود که رفتار نادرست والدین، منجر به انحرافات جنسی در فرزندان میشود، پس والدین میباید رفتار درست را از طریق دین و علم بیاموزند و طبق آن عمل کنند.
بعد از پدر و مادر که نخستین و مهمترین آموزگار فرزندان خود هستند، باید به سراغ معلمان و مربیان آموزش و پرورش - به خصوص دبیران تعلیمات دینی و بهداشت - رفت که بعد از والدین، تربیت کنندگان تأثیرگذاری بر نونهالان، نوجوانان و جوانان هستند. باید از آنها پرسید که چرا با وجود این همه برنامههای گوناگون و موادّ درسی سنگین، نتوانستهاند به درستی خطرهای جنسی پیش روی دانشآموزان را به آنها گوشزد کنند و جوانان را از عواقب وخیم این بلایا آگاه سازند؟
از آنجا که حیای موجود در محیط خانواده موجب میشود برخی مطالب در اختیار فرزندان قرار نگیرد، مدارس و محیطهای آموزشی، باید برنامههایی برای آشنایی مناسب نوجوانان با مسائل جنسی داشته باشند و در ضمنِ تدریس، اطلاعات جنسی را نیز به مرور ارائه، یا درس خاصی را به این مسائل اختصاص دهند.
متأسفانه، اغلب پدران و مادران پس از فرستادن فرزندان خویش به دبستان، مسئولیت تربیتی را از گردن خود ساقط میدانند، غافل از آنکه بیشتر معلمان و مربیان نیز تربیت شاگردان خود را بر عهدهی والدین دانسته و برای خود، قائل به مسئولیتی نیستند و نتیجهی این بیتوجهیها، چیزی جز انحراف انسانهایی پاک و معصوم نیست.
چه خوب است که در انجمن اولیا و مربیان برای تربیت صحیح فرزندان همکاری شود. والدین و مربیان دلسوز، نه تنها باید در جهت تربیت درست و پیشگیری از انحرافات بکوشند، بلکه باید رفتارشان به گونهای باشد که بهترین پناهگاه برای فرزندان و شاگردان، در بحرانهای روحی و روانی باشند، تا از پناه بردن آنها به افراد منحرف جلوگیری کنند.
از نقش مساجد و روحانیان نیز نباید غافل شد. گاهی در مساجد با نصیحتهایی دربارهی مسائل جنسی روبهرو میشویم، ولی متأسفانه به دلیل حیا، از طرح مسائل جنسی خودداری میشود و باید گفت که مساجد و روحانیان نیز، مانند والدین و مدرسه، پناهگاه مناسبی برای طرح مسائل و مشکلات جنسی جوانان نیستند و حیای حاکم در جامعه، ترسی در دل آنها انداخته است.
چه خوب است که روحانیان، مشکلات جنسی جوانان را واکاوی کرده، ضمن رعایت حیا، این قبیل مسائل را در مساجد و دیگر محافل دینی مطرح نمایند تا جوانان نیز بدون واهمه از آنها مشاوره بگیرند. روحانیان میتوانند جلساتی توجیهی برای نوجوانان و جوانان دربارهی مسائل جنسی بگذارند و به پرسشهای جنسی آنها پاسخ بدهند.
در پایان نیز نامهی یک جوان دربارهی اطلاع ندادن خطرهای استمنا به او، مؤیّد گفتههای ماست:
پدر و مادر و آموزگاران و استادان و مشاوران و عالمان روحانی و دوستان من، چه میاندیشیدهاند از این که مرا در این باب (خودارضایی)، آگاه نکنند؟! آنان مرا در هر کاری مدد کردند، جز این که مرا رها نساختند از گناهان فردی و اجتماعی که میدانستند مانند همهی پسران در عرصهی هلاک آنهایم. آه! آه! که یکی از آنان با گفتن سخنی ساده، مرا آگاه نساخت و رهایی نبخشید! چگونه میتوانم اینگونه خویشاوندان و دوستان را ببخشم. (5)
چو میبینی که نابینا و چاه است***اگر خاموش بنشینی گناه است
ج) شرایط پاسخ به سؤالهای کودک
سؤالهای جنسی کودک امری طبیعی است و نباید در پاسخ دادن به آنها طفره رفت و یا این که به او اجازهی سوال نداد، زیرا ممکن است از راهی اشتباه به دنبال جواب پرسشهای خود رفته و منحرف شود. بیشتر این سؤالها، نسبتاً ساده هستند و به راحتی میتوان به آنها پاسخ داد، ولی در پاسخگویی باید شرایط خاصی را در نظر گرفت؛ از جمله:- پاسخها دربردارندهی حقیقت باشد و دروغ و خرافات نباشد.
- قانعکننده باشد.
- در پاسخگویی از توضیحات اضافی و غیرضروری خودداری شود.
- مبهم و گیجکننده نباشد.
- توضیح مسائل جنسی، باید با عفت و ادب خاصی همراه باشد و از پاسخهای بیپروای جنسی خودداری شود؛ یعنی تحریک کننده و بدآموز نباشد، و گرنه ممکن است که خود، باعث تحریک نابهجای فرد شود. همچنین بهتر است که پاسخها غیرمستقیم باشد.
- ساده و قابل فهم و متناسب با سن و درک کودک باشد و به تفاوتهای فردی توجه شود.
- اطلاعات به تدریج منتقل و از توضیحات اضافی خودداری شود.
- همراه با دلسوزی باشد.
- پاسخها همراه با شوخی، مسخره کردن و هرزگی نباشد.
- شنوندهی خوبی باشیم؛ بدین معنا که بر خود مسلط بوده و بگذاریم کودک سؤال خود را به طور کامل مطرح کند. (6)
- باید سؤالهای کودکان را راز تلقی کرده و آنها را با دیگران مطرح نکنیم تا بدین طریق، اعتماد کودک را به خود جلب نماییم.
- اگر جواب سؤالی را نمیدانیم، صادقانه بگوییم که «بلد نیستم»، سپس با مطالعه و تحقیق، جوابش را به دست آورده، به فرزندمان انتقال دهیم.
پینوشتها:
1. محسن ماجراجو، نیازها و روابط دختران و پسران: احکام ازدواج و زناشویی، ص 160.
2. البته در دوران کودکی نیزتمایل به کسب معلومات جنسی وجود دارد که رنگوبوی جنسی ندارد.
3.«فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیمًا»؛ کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف، سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو (اسراء، آیهی 23).
4. طیبه شهیدینژاد و غلامرضا گلچین، روانشناسی و تربیت جنسی کودکان، ص 51.
5. سیلوانوس اِستال، آنچه باید یک پسر بداند، ترجمهی نصرالله کاسمی (با ویرایش)، ص 43.
6. ر.ک: علی اسلامینسب بجنوردی، تربیت جنسی کودک از دیدگاه اسلام و علم، ص 153-155، طیبه شهیدی نژاد و غلامرضا گلچین، روان شناسی و تربیت کودکان، ص 53-54.
علیزاده آملی، علی؛ (1392)، اعتیاد پنهان (خودارضایی، مضرات، پیشگیری و درمان)، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول