بهانهها و باورهای غلط
باورهای نادرست، گاهی از نادانی است و گاه ساختهی افرادی است که خود را قادر به ترک انحرافات جنسی نمیدانند، تا بدین وسیله دلیلی برای عمل زشت خود تراشیده باشند و یا با ترویج این اندیشهها، دیگران را فریب داده و به خودارضایی ترغیب کنند؛ برخی از این باورها عبارتاند از:1. ورزیده کردن عضلات آلتتناسلی با دستکاری:
بعضی از پسران چون میدانند که عضلات با تحرّک و ورزشکردن، نیرومند میشود، گمان میکنند که با حرکت دادن اعضای تناسلی، میتوانند آن را ورزیده کنند، ولی از این حقیقت غافلند که قسمت عمدهی این اعضا را یک دسته عصب تشکیل میدهد که با اعصاب همهی پیکر رابطه دارد، بنابراین با حرکات غیرطبیعی، نامنظم و بیقاعده، نه تنها آن اعضا پرورش نمییابند، بلکه ناتوانتر میشوند و عصب، با اختلالاتی روبهرو میشود.برخی از جوانان ناآگاه هدفشان از حرکت دادن و به اصطلاح، ور رفتن با آلت تناسلی، بزرگ تر شدن آن و احساس مردانگی کردن است که آنها نیز به دلیل یاد شده، در اشتباه بزرگی هستند.
2. خالی کردن کیسهی پرشدهی مخازن منی، امری طبیعی است:
گروهی بر این باورند که وقتی بدن مادهی منی ساخت و کیسههای مخازن از این آب آکنده شد، باید به طریقی آنها را خالی کرد، منتهی باید جوان عزب، با انزال نامشروع، و مردِ زندار به واسطهی گرد آمدن با زن خویش، این کار ضروری را انجام دهد. چنین اندیشهای خطاست، زیرا جمع شدن منی در مخازن، امری طبیعی و لازم بوده و بیرون کردنِ افراطی، حتی در مقاربت با همسر نیز مضر است، چون این ماده سرچشمهی زندگی و نیروی مردی و تولید نسل است و همین که جمع شد، از نو جذب بدن میشود و همواره چراغ زندگی را در نهاد، روشن میکند.مواد منی از خون گرفته میشود و در مجاری اعضای تناسلی، تغییرات شیمیایی و حیاتی مهم و دگرگونیهای گوناگون مییابد. هنگامی که این شیرهی زندگی پرورده شد، اندکاندک در دو کیسه که در پشت مثانه قرار دارد، جمع میشود و از آنجا بار دیگر در بدن جریان مییابد و احتیاجات اساسی آن را رفع و نیروی تن و شادابی جان را فراهم میکند، از اینرو چنین آب زندگانی که مورد استفادهی ثابت و احتیاج مبرم بدن است، همواره باید در آزمایشگاهِ تن، موجود باشد و بیهوده هدر نرود. (1)
3. پرهیزکاری ضررهایی را به همراه دارد و شهوترانی امری الزامی است:
ابتدا باید گفت که پرهیزکاری واقعی و مدنظر اسلام، در سایهی عفت و تقوا میسّر است که تفاوت آن با ترک دنیا و سرکوبی غرایز و پرهیزکاری ساخته و پرداختهی مکتبهای منحرف، بسیار است. چنانکه براساس روایتی، عثمانبن مظعون یکی از اکابر صحابهی رسولاکرم (صلیاللهعلیه و آلهوسلم)، خواست به تقلید از راهبان، به اصطلاح تارک دنیا شود، از اینرو، ترک زن و زندگی کرد و لذتها را بر خویش تحریم نمود. همسرش نزد رسول خدا آمد و عرض کرد:یا رسولالله! عثمان روزها را روزه میگیرد و شبها به نماز بر میخیزد. پیامبر خشمگین شد و نزد صحابهاش آمد و فرمود: این عثمان! خدا من را برای رهبانیت و ریاضت نفرستاده، بلکه من را برای شریعتی فطری، آسان و باگذشت فرستاده است. من نماز میخوانم، روزه میگیرم و با همسرانم نیز مباشرت دارم. هر کس که دین مطابق با فطرت من را دوست میدارد، باید از من پیروی کند. ازدواج یکی از سنتهای من است. (2)
با توجه به این حدیث، آنچه اسلام بر آن تأکید دارد، تبتّل و رهبانیت نیست، بلکه عفت و پاکدامنی است. شهید مرتضی مطهری مینویسد:
اشباع و سرکوب نکردن غرایز، با رعایت اصل عفت و تقوا منافی نیست، بلکه فقط در سایهی عفت و تقواست که میتوان شهوت را به حدّ کافی اشباع کرد و جلوی ارضای آزاد و ناارضایی و عوارضشان را گرفت. (3)
«آرن فاول»، (4) نویسندهی کتاب انساندوستی و رئیس انجمن آمریکایی «پاکی و صفا»، برای آشکارساختن اساس غیرمنطقی و مغلطهآمیز فرضیهی «لزوم طبیعی شهوترانی»، در کتابش، عقاید و آرای پزشکان نامبردار نیویورک و نواحی پیرامون آن را فراهم آورده است، این پزشکان با توافقنظر کامل، چنین مینویسند:
ما امضاکنندگان، زیر این برگه که اعضای جامعهی طبی نیویورک و نواحی مجاور آن هستیم، چون مینگریم که این همه امراض جسمانی و آلام روحانی را زندگی آمیخته به شهوترانی سبب است، در اینجا فراهم آمده، چنین رأی میدهیم که عفاف، یعنی زندگی آمیتخه به پارسایی زن و مرد و خویشتنداری آنان از شهوترانی، با نیکوترین اصول بهداشت و مهمترین شرایط سلامت جسمی و اخلاقی و دماغی، کمال توافق را دارد. (5)
4. استمنا برای یکبار و به دفعات کم، ضرری ندارد:
ممکن است این تصور به وجود آید که استمنا به مقدار کم، نه تنها مضر نیست، بلکه شاید با کاهش فشار جنسی، سودمند هم باشد. حتی گروه متعددی از پزشکان، به خصور در مقالات غربی، چنین عقیدههایی را مطرح کردهاند.در پاسخ باید گفت: شرب الکل در دین اسلام، حتی به مقدار کم حرام است، ولی پزشکان، مقدار کمِ الکل را مضر نمیدانند، در حالی که انسان پس از درک لذت آن، به دلیل زیادهطلبی، به مقدار کم راضی نیست. به همین صورت، خود ارضایی نیز با زیادهطلبی در لذت جنسی و ارضا همراه است و با افزایش و استمرار آن، به تدریج تبدیل به اعتیادی روحی میشود. به طوری که بسیاری از جوانان با علم به مضرّات استمنا و حتی پشیمانی و تمایل شدید به ترک، قادر به ترک آن نیستند.
باید توجه داشت که اولین ارتکاب به گناهی، کلید خانهی آن گناه است و قبحش را از بین میبرد، چنانکه در آزمایشی، عدهای از جوانان نورس را که هرگز استمنا نکرده بودند، به دو دستهی مساوی تقسیم کردند و برای آنها، اعتیادآور بودن خودارضایی و زیانهای جسمی و روانیاش را شرح دادند و از همگی قول گرفتند که استمنا نکنند، با این تفاوت که به یک گروه گفتند: پس از یکبار استمنا، دیگر آن را انجام ندهید، پس از مدت کوتاهی مشاهده شد: اشخاص مبتلا، در میان کسانی که یک مرتبه آزادی یافتند، فوقالعاده بیشتر از دستهی دیگر است. (6) از طرفی عقیدهی ما این است که یکبار گناه کردن نیز اثر سوء خود را خواهد گذاشت و هیچ گناهی نیست که یک مرتبه انجام دادنش، گناه نبوده و پیامدی نداشته باشد. (7)
5. منی جز در آمیزش جنسی و تولیدمثل، کارکردی ندارد:
بسیاری از افراد گمان میکنند که کاربرد «منی» فقط برای «آمیزش جنسی» است و بس!ابتدا بایددانست که منی علاوه بر اسپرم، از 65 درصد مایع کیسهی منی، 30-35 درصد پروستات، و 5 درصد رگ تشکیل شده است. مایع منی، حاوی اسیدسیتریک، اسید آمینههای آزاد، فروکتوز، آنزیمها، فسفوریل کولین، پروتاگلاندین (پروستاگلاندین)، پتاسیم و روی است (8).
«منی» در بدن نقش زیادی دارد. مقداری از آن، جذب خون میشود و در ساختن سلولهای مغزی، استخوانی و دیگر لوازم بدن انسان کمک میکند. از نقشهای دیگر منی در بدن، نیروبخشیدن به اعصاب مغز، اعصاب چشم، اعصاب گوش، مهرههای کمر، استخوان و دستگاه تنفسی است.
مقداری از «منی» نیز صرفِ رشد خودِ «بیضهها» میشود، ولی نوجوان یا جوانی که عادت به «خودارضایی» دارد، با هدر دادن مقدار زیادی از «منی» خود، جلوی رشد طبیعی و لازم بیضهها را میگیرد و باعث میشود که بیضههایش کوچک بمانند. بیضههایی هم که از اندازهی لازم کوچکتر باشند، نمیتوانند به اندازهی کافی «منی» بسازند، در نتیجه مغز و اعصاب، به ویژه اعصاب چشم و شنوایی، از آن مقدار «منی» که در نیروبخشیدن به آنها لازم است، محروم میشود و این مسئله رفته رفته شخص خودارضا از نظر قوای مغزی و عصبی ناتوان میسازد و چنین انسانی از نظر «ضریب هوشی»، کنترل اعصاب، بینایی چشم و محکمی مهرههای کمر، دچار ناتوانی و ضعف میشود.
کار به اینجا ختم نخواهد شد، زیرا اسپرمها، حاوی رمز ژنتیکی «DNA» (دزوکسی ریبونوکلئیک اسید)، (9) «RNA» (اسید ریبونوکلئیک)، (10) آنزیمها، پروتئینها، مواد قندی، لسیتین، (11) کلسیم، فسفر، نمکهای بیولوژیک، تستوسترون و ... هستند. هنگام استمنا، این ذخایر عظیم انرژی که باید در بدن برای رشد و تقویت بخشهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد، بیهوده و مکرّر از بدن فرد بیرون کشیده میشوند و هر کدام عوارضی را به همراه دارند که در زیر به شرح برخی از آنها میپردازیم:
اگر فرد در دوران بلوغ باشد، امکان رشد کافی پیدا نمیکند و نیرویی که در این مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج میشوند.
از آنجایی که مقدار زیادی کلسیم به همراه منی از بدن خارج میشود، فرد احساس خستگی شدید در استخوانها میکند و ممکن است دچار کوفتگی پا شود.
دفع بیش از حدّ فسفر و لسیتین، باعث کاهش ذخایر این مواد - که برای سلامتی سلولهای عصبی حیاتی هستند - شده و در نتیجه باعث اختلال عملکرد دستگاه عصبی، مانند فرسودگی آن، حواسپرتی، رعشه و... میشود.
گلبولهای قرمز خونی و پلاکتها، در مغز استخوان تولید میشوند. فرد جوانی که خودارضایی میکند، اجازه نمیدهد که مایع مغز استخوان به خوبی شکل بگیرد و باید تا آخر عمر، شاهد عواقب آن باشد. (12)
6. خودارضایی چون دفع شهوت است، موجب آرامش میگردد:
خودارضایی اگر موقتاً هم آرامشآفرین باشد، آرامشی کاذب است، برای این که آرامش واقعی، هنگامی که غریزهی جنسی از مجرای صحیح خود که آثار نامطلوب نداشته باشد، اشباع گردد، آرامشی که منجر به پیامدهای ناگوار و در نتیجه ناآرامی میشود، ارزشی ندارد. (13)عوامل زیستی
1. وجود انگلهای معدی و کرمک که سبب پیدایش خارش در مقعد و یا ورم در اطراف دستگاه تناسلی میشود و کودک با خاراندن خود، سعی دارد آن را از خود دفع و خویشتن را راحت کند. این خارشها در مواردی سبب احساس لذتی در طفل میشود که از آن پس، سعی به تکرار آن دارد و به تدریج به آن، عادت میکند.2. ابتلا به «بلوغ زودرس» که ناشی از عدم تعادل در ترشح هورمونها و کار غدد، به ویژه غدد جنسی است. این امر ممکن است از سنین خردسالی عارض کودکان شود و در این ابتلا، دختر و پسر، هر دو گرفتار هستند.
3. نامنظمی پوستی در محل ختنه که سبب تحریکهای بیمورد است و یا تورم در اطراف غشای مخاطی مهبل.
4. وجود حالتی چون یبوست که خود میتواند عاملی برای تحریک باشد و همینطور، به موقع تخلیه نکردن ادرار و مدفوع که ناشی از روش غلط تربیتی والدین است. عادت به تخلیه، باید از حدود 1/5 سالگی در طفل پایهگذاری شود و کودک نباید خاطرهی بدی از دشواری تخلیه داشته باشد.
5. بیماریهای مختلف جلدی که همراه با خارشهای شدید و مداوم باشد.
6. رعایت نکردن بهداشت، به ویژه در دستگاه تناسلی و دفع، که خود میتواند از عوامل این رفتار باشد، زیرا در اثر عدم شست وشوهای منظم، حالت خارش در کودک احساس میشود.
7. رشد بدن، به ویژه دستگاه تناسلی که سببی برای تحریکپذیری است. باید در پوشش و لباس کودک، به خصوص شورت، مراقبت داشت که زبر و یا بسیار نرم نباشد. این زمینه برای نوجوانان بیشتر و برای پسران افزونتر از دختران است. (14)
تأثیر حسّ لامسه
ادراکات حسی، اعم از حواس پنجگانهی ظاهر (لامسه، بینایی، شنوایی، چشایی و بویایی) (15) و حواس باطن؛ یعنی فکر و خیال، نقش مهمی در لغزش و تحریکات جنسی دارند. دربارهی حسّ شنوایی، بینایی و فکر و خیال، به طور مفصّل در بخش پیشگیری و درمان بحث خواهیم کرد و در اینجا دربارهی حسّ لامسه و عواملِ مکانیکی تحریک، مواردی را میآوریم:1. دستکاریهای کودکان:
بدینمعنا که برخی از کودکان دائماً با خود، بازی میکنند و دستشان با خودشان مشغول است. در جایی که تنها هستند و یا حتی در حضور دیگران، چنین عادت بدی دارند. در مستراح یا حمام با خود مشغول هستند. این امر به مرور، عادت به استمنا را در آنان ایجاد میکند.2. مالیدن خود به تشک، نرده و هر چیزی:
سبب دیگری برای بروز این حالت (خودارضایی) است. در ابتدا این مالیدنها، صورت بازی و سرگرمی دارد، ولی به تدریج طفل سر از ابتلا در میآورد. به همین نظر، والدین و مربیان باید کودک را از این گونه بازیها دور نگه دارند.3. شستوشوی افراطی، همراه با دستکاری:
این عمل برای رعایت بهداشت در حمام و مستراح انجام میشود، ولی متأسفانه زمینهای برای لغزش کودکان است. شکی نیست که مادر یا پرورش دهنده در حین شستن طفل، قصد ناروایی ندارند، ولی روش آنها سبب پیدایش حالتی است که ممکن است کودک را مبتلا به خودارضایی کند.4. نوازشهای غلط:
نوازشهای اشتباه و بوسیدن افراطی مادران و پرورشدهندگان که از روی ناآگاهی و برای ابراز علاقه است و یا دستکاری و اغفال جنسی کودکان به وسیلهی افراد منحرف که سعی دارند خود را از طریق دستکاری تخلیه کنند، میتواند کودک را به خودارضایی بکشاند. این نوازشها میتواند دستکشی به کشالهی ران یا برخورد دست به آلت تناسلی کودک باشد. (16)محبت والدین از جنبههای گوناگون بر کودک و نوجوان تأثیرات مثبتی دارد، ولی آنها باید درست محبت کردن را بیاموزند؛ برای مثال، همانطور که اشاره شد، برخی اولیا، به ویژه مادران سادهلوح و از همهجا بیخبر که علاقهی زیادی به کودک خود دارند، در حین بوسیدن و اعمال محبت به کودکشان، با آلت تناسلی او نیز بازی میکنند و چون کودک در هر سنی که باشد، بالاخره دارای غریزهی جنسی است، از این عمل لذت میبرد و وقتی که این کار مداومت پیدا کند، برای آن پسر یا دختر به صورت اعتیاد در میآید و اگر یک روز مادرش با دستگاه تناسلی او بازی نکند، احساس کمبود میکند و چون نمیداند که چه میخواهد و به فرضی این که بداند، قدرت تکلم ندارد، بدخلقی کرده و بدون این که نیازی به شیر و یا خواب داشته باشد، گریه و بیتابی میکند.
مدتی که از این ماجرا گذشت، قطعاً آن طفل به مرحلهای خواهد رسید که میتواند بعضی نیازمندیهای خود را شخصاً رفع کند و در همین دوران است که گاه و بیگاه با آلت تناسلی خویش بازی میکند تا ناراحتی خود را برطرف سازد! این عادت برای طفل به همین صورت باقی میماند تا به سن بلوغ برسد و چون در آن موقع احساسات جنسی، بیشتر شده و به او فشار میآورد، مشغول استمنا میشود. حضرت علی (علیهالسلام) برای این که از دست زدن به عورت کودک و این زمینهی انحراف، جلوگیری کند، میفرماید:
بازی کردن مادر با آلت تناسلی دختر بچهی ششساله، نوعی زنا محسوب میشود. (17)
فراموش نکنیم که تحریک آلت تناسلی، سن بسیاری نمیخواهد و هر قدر که به سن کودک اضافه شود، تحریکپذیری بیشتر میشود. (18)
در کل اگر کودک از نوعی تماس بدنی لذت جنسی برد، به آن عادت پیدا میکند و در آینده ممکن است زمینهای شود برای خودارضایی و دیگر انحرافات جنسی.
5. لمس کردن جنس مخالف (نامحرم):
این مسئله در تحریک جنسی نقش مهمی دارد و گاهی نیز لمس دو هم جنس نیز میتواند با انگیزهی جنسی انجام شود و سپس زمینهای برای استمنا فراهم آورد، زیرا گاه انسان برای ارضای شهوت حاصل از لمس، به خودارضایی روی میآورد.عوامل روانی
1. اختلال روانی کوکان و نوجوانان، از عللی است که طفل برای بازی، به خود روی میآورد. استمنا در نزد دیوانگان و روانپریشان بسیار زیاد است.2. کنجکاوی و کشف در کودکان، سبب میشود که آنها برای شناخت تفاوت دنیای خود با جنس مخالف اقدام کنند و یا به اعضای خود حسّاس شوند و پس از دستکاری به کشفی در این رابطه دست یابند، از اینرو خوب است که والدین، مسائل جنسی و خطراتش را به تدریج گوشزد کنند.
3. جستوجوی اطمینان برای کودک و نوجوان از این دید که منبع لذت او از بین نرفته یا معوّق نمانده است. این امر، بیشتر به دلیل دیدهها و شنیدههاست. او دربارهی حیات مردان یا زنان مسائلی را میبیند و یا میشنود، سپس برای کسب اطمینان در مورد خود، به آزمایش میپردازد.
4. میل به اشتغال و بازی که اینها از ویژگیهای حیات کودک است؛ اگر زمینه برای سرگرمی سالم وجود داشت، به آن سرگرم میشود و اگر مسئله خلاف آن بود، به خود میپردازد. برای آنها در همه حال مهم است که دست و اعضایشان به چیزی مشغول باشد.
5. منعهای شدید و تهدیدهای مکرر از امری، سبب میشود که کودک به آن، توجه بیشتری کند تا دریابد در قبالش چه واقعیت و مسئلهای نهفته است. به ویژه آنگاه که در منعهای والدین، شور، اضطراب و نگرانی آشکار باشد.
6. حالت تنهایی و انزوا؛ احساس بیکسی، سربار و زاید بودن و خود را از مهر و عنایتی محروم دیدن، کودک و نوجوان را به خویش و لغزشکاری با خود متوجه میسازد. (19)
عوامل عاطفی
مسئلهی عاطفی را نمیتوان امری ساده و بیحساب پنداشت. تأثیر آن در رفتار و نیز لغزش، انکارناپذیر است. اگر خودارضایی کودکان از این دید بررسی شود، نوعی تلاش برای آزادساختن خود از نزاعهای داخلی و ناراحتیهای درونی است. در این زمینه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:1. احساس محرومیت در کودکان و نوجوانان، بخشی از علل تن دادن به استمناست. این امر به ویژه در کسانی وجود دارد که از مهر و محبت، به خصوص مهر مادری محروم هستند.
2. اضطراب و نگرانی، سبب و انگیزهای میشود که آدمی پس از ابتلای به آن، به دنبال تسکین برود و به این عمل دست بزند.
3. حلّ عقدهها، به ویژه عقدهی حقارت که آدمی را وا میدارد برای جبران آزادگی درونی خویش و تعلیل آن و در مواردی هم غلبه بر عقدهای، خودارضایی کند.
4. گول خوردن و فریفته شدن، به علت غلبهی احساس و عواطف. (20)
پینوشتها:
1. ر.ک: سیلوانوس اِستال، آنچه باید یک پسر بداند، ترجمهی نصرالله کاسمی، ص 63 و 64.
2. وسائلالشیعه، ج 20، ص 106 و 107.
3. مرتضی مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، (با نگارش)، ص 73 و 74.
4. M. Aaron fowell.
5. سیلوانوس اِستال، آنچه باید یک پسر بداند، ترجمهی نصرالله کاسمی، ص 48.
6. ر.ک: سیدرضا پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 16، ص 193.
7. ر.ک: همان، ج 16، ص 190.
8. علی محمودی، مرگ تدریجی، ص 44.
9. Deoxyribonucleic Acid.
10. Ribonucleic Acid.
11. Lecithin.
12. ر.ک: حمیدرضا شاکرین و جمعی از محققان، پرسشها و پاسخهای دانشجویی: دفتر هفتم، ص 288 و 289؛ علی محمودی، مرگ تدریجی، ص 56.
13. همت سهرابپور، جوانان در طوفان غرایز، ص 86-89.
14. علی قائمی، خانواده و مسائل جنسی کودکان، ص 131 و 132.
15. در بین حواس ظاهری، سه حسّ لامسه، بینایی و شنوایی اهمیت بیشتری دارند. که در این کتاب مطالبی را دربارهی آنها آمده است.
16. علی قائمی، خانواده و مسائل جنسی کودکان، ص 132-133.
17. وسائلالشیعه، ج 20، ص 230.
18. علی قائمی، خانواده و مسائل جنسی کودکان، ص 133.
19. علی قائمی، خانواده و مسائل جنسی کودکان، ص 133 و 134.
20. همان، ص 134.
علیزاده آملی، علی؛ (1392)، اعتیاد پنهان (خودارضایی، مضرات، پیشگیری و درمان)، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول