دولت منتظر و پاسداشت اندیشه مهدویت
نويسنده:فاطمه زهرا ستار
مقدمه:
عصر انتظار که به عصر غیبت و پنهان زیستی امام زمان مشهور است، منتظران و دولت منتظر نسبت به باورهای اسلامی به ویژه اندیشه مهدویت دارای رسالت و مسئولیت سنگینی هستند، به تعبیر دیگر علاوه بر اینکه تکتک منتظران جهت تعالی فرهنگ مهدویت و بستر سازی ظهور مسئولیت دارند، دولت منتظر که برگرفته از اندیشه مهدویت است نیز جهت اشاعه و ترویج فرهنگ مهدویت و تعمیق و معرفت بخشی آن در میان منتظران مسئولیت دو چندانی دارد.
زیرا دولت منتظر علاوه بر اینکه مشروعیت خویش را از اندیشه مهدویت تضمین میکند، تداوم و حیات خود را نیز مرهون اندیشه مهدویت میداند، بیشک اگر فرهنگ مهدویت در جامعه منتظران تضیعف شده و مردم نسبت به آن بیتوجه باشند حیات دولت منتظر نیز زیر سؤال رفته و تداوم آن را نمیتوان تضمین کرد.
از این رو دولت منتظر جهت پاس داشت اندیشه مهدویت مسئولیت خطیری دارد که باید با راهکار و ابزار متناوب و متناسب به ارتقا و اشاعه فرهنگ مهدویت در جامعه منتظران مبادرت ورزد. البته راهکارهای پاس داشت اندیشه مهدویت در قالب دو اصل کلی(شعور بخشی و شور بخشی) که در متن مقاله به تفصیل آن مینشینم قابل اجراء است.
زمانیکه دین و دولت یا حکومت و دین را با هم تلفیق میکنیم و ترکیباتی نظیر «دولت دینی» یا «حکومت دینی» پدید میآوریم باید دقیقاً مراد و مقصود خود را از دو واژهی دولت و حکومن روشن سازیم.
دولت در اصطلاح مدرن آن عبارت از اجتماع انسانهایی است که در سرزمین خاص سکونت کرده و دارای حکومتی هستند که بر آنها اعمال حاکمیت میکند. برطبق این تعریف دولت واحدی است که از چهار عنصر جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت ترکیب یافته است.
یا دولت قدرت سیاسی سازمان یافتهای است که امر و نهی میکند، یعنی دولت بهمعنای قوة مجریه کشور و هیأت دولت که وظیفة اجرای قانون را بر عهده دارد.
کلمه دولت معادل کلمه انگلیسی «stat» و معادل کلمه فرانسوی «Etat» میباشد که بیانگر جامعهای است که قدرت سیاسی در آن تمرکز یافته و نهادهایی هم برای عینی ساختن و عملی نمودن آن بوجود آمده است. در این مفهوم دولت عنوانی است که یک تلازم جدی با نهاد سیاسی و قدرت سیاسی و نظام سیاسی دارد به تعبیر دیگر دولت عبارت استاز هیئت حاکمهای که با آرمانی سیاسی به اعمال حاکمیت و بسط اقتدار خود میپردازد و در واقع آرمانهای سیاسی جامعه هم در قالب همین دولت عملی گردیده و عینیت مییابد. «سیسرون» دولت را اجتماع پرجمعیتی دانستهکه بواسطه احساس عمومی و مشترک رهبری و اداره میگردد.
۲- دولت منتظر:
واژة دولت با وصف انتظار، دولت منتظر را تداعی میکند، برای تشریح دولت منتظر لازم است دست به تبیین اجزاء واژگان، یعنی دولت و انتظار و رابطه میان آندو بزنیم.
واژة دولت در فراز قبل بیانش گذشت که نیاز به تبیین مجدد ندارد، اما در معنای اصطلاحی انتظار گفتهاند: «انتظار آن وصف و روحیات درونی است که فرد منتظر چشم بهراه آینده و رخداد مهمی بهنام «ظهور» است.
بر این اساس وقتیکه واژة دولت را با واژة منتظر ترکیب میکنیم، دولتِ منتظر که همان دولت نایبان عام (فقهاء) در دوران غیبت کبرا است جلوه میکند، از آنجا که میان «نائب» و «منوب عنه» رابطة وثیقی وجود دارد و نیز کارها و اهداف نایب بر اساس کارها و اهداف «منوب عنه» توجیه میشود پس حکومت نایبان امام زمان (عج) در عصر غیبت که مشروعیت آنها از ناحیه امام زمان (عج) است باید شمهای از ویژگیها و شاخصههای دولت منتظر را بههمراه داشته باشد تا رابطه و سنخیت میان دولت منتظِر با دولت منتظَر توجیحپذیر گردد.
۳- اندیشه مهدویت:
موضوع اندیشه مهدویت و اعتقاد به امام مهدی (عج) و انتظار و ظهور او در اسلام به قدرتی مسلم استکه درباره آن کتابهای بسیاری تألیف شده است که تاریخ نگارش بعضی از آنها سالها پیش از تولد حضرت مهدی (عج) میباشد. مثل کتاب «المشیخه» که یکصد سال قبل از غیبت کبری نوشته شده است.
اعتقاد به امام مهدی (عج) و ظهور او اختصاص به مذهب تشیع ندارد و کتابهای مذاهب اسلامی غیر شیعه اعم از حنفی، شافعی، مالکی، و حنبلی از روایات نبوی درباره مصلح و ظهورش سرشار است.
از شیخ محمد عبده یکی از بزرگان اهل سنت درباره حضرت مهدی (عج) در کتاب «تفسیر المنار» آمده است:
خاص و عام میدانند که در اخبار و احادیث ضمن شمردن علائم قیام و قیامت آمده است که مردی از اهل بیت پیامبر (ص) خروج میکند که نام او مهدی است. او زمین را پس از اینکه از جور و بیداد آکنده باشد از عدل و داد آکنده میسازد. در آخر ایام او عیسای مریم (ع) از آسمان فرود میآید جزیه را بر میدارد، صلیب را میشکند و دجال را میکشد.
۴- پاسداشت اندیشه مهدویت:
واژة پاسداشت بهمعنای حفاظت، صیانت، و نگهداری است که اینمعنا، معنای عام و مطلق است و در صورتیکه در کنار مضافالیه خود قرار بگیرد معنای خاص افاده میکند. مثلاً وقتیکه واژه «پاسداشت» را در کنار «اندیشه مهدویت» قرار دهیم، صیانت و حفاظت از اندیشه مهدویت برداشت میشود.
آری پاسداشت اندیشه مهدویت از جمله رسالتهای مهم منتظران و دولت منتظر در عصر غیبت میباشد و اصولاً جامعه منتظران و دولت منتظر با وجود اندیشه مهدویت توجیه میشود، یعنی اگر اندیشه مهدویت صیانت نشود و از بین برود، منتظران و دولت منتظِر بیمعنا و بیخاصیت میشود از اینرو باید گفته شود، اولین وظیفهای که بر عهده منتظران و دولت منتظِر بوده و باید با جدیت تمام مورد توجه قرار گیرد حفاظت و صیانت از اندیشه بالنده مهدویت است زیرا اندیشه مهدویت حافظ و نگهدار منتظران و دولت منتظر میباشد.
جهت تبیین ارتباط میان اندیشه مهدویت که خاستگاه دولت منتظر میباشد نیاز به مقدماتی استکه در ذیل خواهد آمد.
۱- براساس اعتقاد شیعیان، امامت و حکومت بعد از رسول گرامی (ص) از آن جانشیان دوازدهگانه ایشان که یکی بعد از دیگری به امامت رسیدهاند میباشد.
۲ - امام مهدی (عج) در سلسله جانشینان رسول گرامی اسلام (ص) بهعنوان آخرین خلیفهای است که از ناحیه خدا تعیین شده است.
۳- اندیشه مهدویت که تداعیگر دولت مهدوی است ولایت و حاکمیت بر مردم را بر اساس باورداشت امامت، متعلق به امام مهدی (ع) میداند.
پیامبر(ص) میفرماید:
«خروج میکند مهدی (ع) و بر سر او ابری است و در آن منادی ندا میکند این مهدی (ع) خلیفه الله است او را پیروی میکند».
امام باقر (ع) میفرماید:
«خداوند او را خلیفه بر روی زمین قرار میدهد» .
و در زیارت آلیاسین میخوانیم «السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه».
امام حسین (ع) میفرماید:
«دوازده هدایت شدة هدایتگر از بین ما هستند اولین آنان امیرمؤمنان علی (ع) و آخرین آنان نهمین فرزند من استکه پیشوای قیام کننده بهحق خواهد بود خداوند بوسیله او زمین را پس از موات شدنش زنده میکند و بدست او دین حق را بر تمامی ادیان پیروز میسازد اگرچه مشرکان را ناخوشایند باشد».
و همچنین در صورت بروز رخدادی مثل مسأله غیبت یا عدم دسترسی به امام بهجهت بعد راه ولایت و سرپرستی جامعه به نایبان آنها (فقهاء جامع الشرایط و در رأس آنها ولی فقیه) محول میشود.
چنانکه در اینباره امام حسن عسکری (ع) میفرماید:
«فاما من کان من الفقهاء صایناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواء مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه…».
هر فقیهی که نگهدارنده نفس از انحرافات و لغزشها وحفظ کننده دین و مخالف باهواهای نفسانی و مطیع امر مولای خویش باشد بر عامه مردم است که تقلیدکننده و تابع او باشند.
پس در صورت صعوبت و دسترسی به امام معصوم (ع) خواه در عصر ظهور و خواه در عصر غیبت، رهبری امت از آن فقیه جامع الشرایط است. این حکم چارهاندیشی برای تمام اماکن و همه اعصار است.
نتیجه سخن اینکه:
در دوران غیبت و پنهان زیستی امام مهدی (عج) که مردم از فیض حضور ایشان محروم هستند باز بدون برنامه و راهکار رها نشدهاند بلکه بر اساس اندیشه مهدویت باورمندان مهدی (ع) باید بهدنبال نایبان ایشان که فقها و در رأس آنها ولایت فقیه قرار دارد رفته و ایشان را در تشکیل حکومت اسلامی و دولت منتظر مساعدت نمایند.
چنانکه در توقیع شریف که از ناحیه امام زمان (عج) صادر شده بهاین مطلب اشاره شده است.
«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم».
در حوادث و رویدادهایی که برایتان پیش میآید به راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم».
البته با نگاه دیگری نیز میتوان خاستگاه ولایت فقهاء و دولت منتظر را توجیه کرد و آن راه اصل نیابت میباشد، زیرا در مسأله نیابت سه مقوله «نایب»، «منوب عنه»، و «نیابت» مطرح است که «نایب» در اینجا فقهاء و «منوب عنه» امام زمان (عج) و ارتباط میان آنها نیز با واژه «نیابت» تعریف میشود در تبیین مسأله بالا باید گفت: که «نایب» بدون «منوب عنه» معنا و مفهوم ندارد. نظیر کلمه تضایف است که بدون اضافه بیمعنا تلقی میگرد مثل واژة «پدر» که با واژة «پسر» و واژة «فوق» با واژة «تحت» دارای مفهوم میشود.
«نایب» نیز چنین جایگاهی دارد که بدون «منوب عنه» و صف «نایب» و «نیابت» تحقق خارجی پیدا نمیکند. بر این اساس میتوان منشأ و خاستگاه «نایب» را توجیه کرد پس فقهاء که نایبان امام زمان (عج) هستند بدون اذن و اجازه ایشان ولایت و حاکمیت آنها بیمعنا و غیر شرعی میباشد و بر اساس روایت و توقِِیع گذشته که در منابع حدیثی آمده امامان معصوم (ع) به فقهاء در مواقع دور بودن آنها از مردم (خواه در عصر ظهور و خواه در عصر حضور) اجازه سرپرستی و ولایت دادهاند.
ب) دولت منتظر تعالی بخش اندیشه مهدویت:
چنانکه در فراز قبل بیان شد دولت منتظر بر اساس اندیشه مهدویت شکل گرفته و مشروعیت خویش را مرهون آن میداند. و در مقابل، دولت منتظِر بر احساس مسئولیت کرده و در راستای ارتقای اندیشه مهدویت در میان منتظران حرکت میکند پس رابطه میان اندیشه مهدویت با دولت منتظر رابطه دو سویه است یعنی اندیشه مهدویت خاستگاه و مشروعیت بخشی دولت منتظر و دولت منتظر تعالیبخش اندیشه مهدویت در میان باورمندان مهدوی است.
اما بیان کیفیت تعالی بخشی اندیشه مهدویت توسط دولت منتظِر در فصل سوم که به راهکارهای پاسداشت اندیشه مهدویت میپردازد خواهد آمد.
یکی از راههای پاسداشت اندیشه مهدویت که یک دولت اسلامی میتواند آن را در جامعه منتظران دنبال کند و به مرحله عمل برساند معرفت بخشی به مردم نسبت به امام زمان (عج) است. زیرا مهمترین تکالیف مؤمنان در عصر غیبت پس از معرفت به خدا و رسول او معرفت و شناخت به امام زمان (عج) است.
چنانکه یکی از دو امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میفرمایند:
«لایکون العبد مؤمناً حتی یعرف الله و رسوله و الائمه کلهم و امام زمانه و یرد الیه و یسلم له»، «بنده خدا مؤمن نمیباشد تا آنکه خدا و رسولش و همه ائمه و امام زمانش را بشناسد و در امورش به امام زمانش رجوع کند و تسلیمش باشد».
در حدیث صحیح از حارثبن المغیره، آمده: به حضرت امام صادق (ع) گفتم: آیا پیغمبر (ص) چنین فرموده:
«من مات و لایعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؟» حضرت فرمودند: آری.
عرضه داشتم: این کلام جاهلیت است آیا جاهلیت مطلق است یا جاهلیت کسی که امام خود را نشناخته؟
فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و ضلال.
پس شناخت امام و حجت در هر زمان دارای اهمیت و ارزش است و این اهمیت بهقدری است که نشناختن امام مساوی با بیدینی و جهالت است.
اصولاً سعادت جامعه و هدایت مردم بهسوی دین بواسطه امام حاصل میشود یعنی هرچه معرفت مردم نسبت به امام زمان (عج) بیشتر باشد هدایت و سعادتشان بهسوی حقیقت بیشتر است.
چنانکه امام صادق (ع) پیرامون یکی از جایگاه مهم امام که همان جلوگیری مردم از ضلالت و گمراهی باشد میفرماید:
«اللهم عرفنی نفسک فانک انلم تعرفنی نفسک لماعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک انلم تعرفنی رسولک لماعرف حجتک، اللهم عرفتنی حجتک فانک انلم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی».
«خدایا خودت را بهمن بشناسان، که اگر خودت را بهمن نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم، خدایا پیامبرت را بهمن بشناسان که اگر پیامبرت را بهمن نشناسانی حجت تو را نمیشناسم، خدایا حجت خود را بهمن بشناسان که اگر حجت خود را بهمن نشناسانی از دین خود گمراه میشوم».
آری این نوع شناخت را باید یک دولت منتظر در تمامی اقشار جامعه فراهم کند چون امام، امام همه اقشار جامعه است و همه باید به او شناخت کامل داشته باشند.
طبیعی است اگر دولت منتظر در راستای پاسداشت اندیشه مهدویت، در میان مردم معرفت افزائی نماید یعنی مردم را نسبت به امام و حقیقت و اهداف ایشان آشنا نموده و پایههای معرفتی آنها را با معرفتهای عقلانی محکم نماید، استواری و تداوم اندیشه مهدویت را در میان منتظران تضمین نموده است پس هرچه معرفت عقلانی مردم نسبت به اندیشه مهدویت بیشتر باشد ماندگاری آن در میان باورمندان به مهدویت بیشتر خواهد بود.
یکی از رسالت مهم دولت منتظر جهت پاسداشت اندیشه مترقی مهدویت هدایتگری و جهتدهی شور مهدوی در میان منتظران است.
شور و حماسه که قسیم شعور و عقلانیت انسان است پایه و اساس آن عاطفه و حس روانی انسان میباشد. و به جهت عمیق نبودن پایههای آن بهراحتی به انحراف و خرافه منتهی میشود از اینرو دولت منتظر باید برای تعمیق بخشی به شور و حماسه منتظران، اولا شور منتظران نسبت به مهدویت را جهتدهی نماید، ثانیا زمینههای ورود انحراف و خرافه را از بین ببرد، ثالثا، شور منتظران را بر پایههای عقلانی استوار کرده و برماندگاری آن بیافزاید.
اما شوربخشی منتظران را میتوان در مقولات ذیل جستجو کرد:
۱-۲- برگزاری دعاهای منسوب به امام زمان (عج)، نظیر دعای ندبه و ….
دعا و توسل دو نیاز آدمی و دوبال پرواز او برای فراز از دلمردگی حاکم بر فضای زندان یک جامعه هستند. همین امر انسان را بر آنمیدارد تا در پی دستیابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم دعا یاری رسانند، دولت منتظر درپی انجام رسالت خویش باید زمینههای تحقق چنین عواملی را فراهم نماید. تا مردم و علاقهمندان به امام زمان (عج) بتوانند با درک بیشتر نسبت به مفاهیم و فرازهای بلند دعای منسوب به حضرت، نظیر دعای ندبه، علاقه و شور خویش را نسبت به امام زمان (عج) و ظهور و انقلاب او بیشتر نمایند.
بیشک در دوران غیبت، نیاز مردم به دعا بیش از هر زمان دیگری است زیرا مردم بخاطر علل و مصالحی از فیض حضور امام زمان (عج) محروم بوده و جبران آن محرومیت تنها از راه دعا و ارتباط با امام زمان (عج) میسور است پس وظیفه منتظران در رأس آنها دولت منتظر جهت آشنایی مردم با دعاهای منسوب به امام زمان (عج) و فرهنگسازی برای برگزاری آنها در مقاطع خاص، با توجه به دوران غیبت و محرومیت، دوچندان میباشد.
۲-۲- برگزاری جشن نیمه شعبان:
یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان شادی و نشاط است هر ملتی با توجه به دیدگاهها و باورهایش بهگونهای متفاوت شادی میکند. اسلام که دین فطری است و به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجه دارد پیروان خود را به شادیهای مثبت و سازنده دعوت کرده است. شادیهایی که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد. همچون شادی برای اطاعت خداوند و انجام کارهای خیر.
جشن میلاد امام زمان (عج) یکی از جشنهایی استکه خداوند انسانها را به آن دعوت کرده، چون توأم با آگاهی، حرکتی مستمر و سازنده، و میثاق با امام عصر (عج) است.
بهگفته مقام معظم رهبری:
«روز ولادت حضرت مهدی (عج) حقیقتا روز عید همه انسانهای پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایههای ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند و الا کدام انسان آزادهای استکه از گسترش عدالت، از برافراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان خرسند نشود و آن را آرزو نکند».
روز ولادت حضرت مهدی (عج) عید همه انسانهای آزاده است که دولت منتظر میتواند با شرکت در این نوع جشنها اداء وظیفه کند چون این نوع آمادگیهای مردم زمینهساز ظهور است و زمینهسازی یکی از وظایف دولت منتظر است.
پس با توجه به اینکه مراسم جشنهای مذهبی بهگونهای با مکتب و اهل بیت پیوند دارد باید به شکلی توسط مسئولین برنامهریزی شود که بتواند ضمن پدید آوردن شادی، فرهنگ اهل بیت را ترویج دهد و ابعاد زندگی، اهداف آنها و شخصیت آنها را مطرح کند. و این نوع برنامههای هماهنگشده در جامعه اسلامی با مساعدت دولت اسلامی راحتتر انجام میپذیرد.
۳-۲- معرفی مکانها و زمانهای منسوب به امام زمان (عج):
یکی از راههای ایجاد عشق و علاقه مردم نسبت به امام مهدی (عج) معرفی مکانها و زمانهای منسوب به امام زمان (عج) و ترویج آن در جامعه است هرچه مکانهای منسوب به حضرت (نظیر مسجد جمکران، مسجد سهله، سرداب، و …) و نیز زمانهای منسوب به امام زمان (عج) (نظیر، روز جمعه، ماه رمضان، که ماه ظهور است، روز پانزده شعبان، و …) برای مردم بیشتر معرفی و ترویج شود مردم بیشتر به صاحب آن مکان و زمان آگاهی یافته و به او عشق و علاقه میورزند.
بر این اساس دولت منتظِر که نماینده دولت منتظَر در عصر غیبت است، باید زمینههای معرفی امکنه و ازمنه منسوب به حضرت را برای منتظران فراهم آورد.
۳- فرهنگ سازی اندیشه مهدوی:
اندیشه مهدویت دارای شاخصههایی استکه در صورت شناسایی و ترویج آنها زمینه اشاعه فرهنگ مهدویت در جامعه فراهم میشود پس فرهنگسازی مهدویت در جامعه منتظران رهین آشنایی منتظران به شاخصههای مهدویت است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
۳-۱- عدالت محوری در اندیشه مهدویت:
در میان شاخصههای اندیشه مهدویت، عدالت محوری و گسترش عدالت در جهان جزو شاخصههای بارز و مهم است که در روایات معصومین (ع) فراوان به این موضوع پرداخته شده است.
صاحب مکیال المکارم در این رابطه مینویسد:
عدل آشکارترین صفات نیک آن امام است، برای همین (آن بزرگوار) در دعای شبهای رمضان «عدل» نامیده شده است. «اللهم وصل علی ولی امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر»، خداوندا به ولی امر خود که قیام کننده و عدل مورد انتظار است درود فرست.
دولت منتظر جهت فرهنگ سازی اندیشه مهدوی و نهادینه کردن آن در میان باورمندان مهدی (ع) باید مردم را به عدالت مهدوی آشنا کرده و معرفت آنها را نسبت به این شاخصه مهم بیشتر کند که لازم است جهت اجرای آن از دو راه تئوری و عملی وارد شود یعنی یکبار دولت منتظر از طریق ابزار گفتاری، شنیداری و نوشتاری به تعالی شناخت مردم نسبت به عدالت مهدوی، همت گمارد و بار دیگر با اجرای عدالت و گسترش آن در سیستم نظام حکومتی خود، نمونه کوچکی از دولت عدالت محور مهدوی را به منصه ظهور رساند که با اینکار عشق و علاقه به دولت عدالت محور مهدوی برانگیخته شده و زمینههای ظهور امام زمان (عج) در میان مردم بیشتر میشود.
۲-۳- اصلاح و اصلاحگری
خودسازی یکی از مسائلی است که یک سالک الی الله باید به آن توجه کامل داشته باشد. به همین خاطر خداوند در قرآن بعد از یازده قسم میفرماید:
«قد افلح من زکّها، و قد خاب من دساها»، «هرکس نفس خود را تزکیه کند به یقین رستگار شده و نومید و محروم گشت آنکه نفس خود را به گناه آلوده ساخت».
از جمله راهکارهای مهم در فراسوی دولت منتظر جهت فرهنگسازی مهدوی، اشاعه فرهنگ اصلاح و اصلاحگری در میان منتظران است. زیرا امام زمان (عج) با شاخصه مصلح کل شناخته شده و در آیات و روایات به این اصل تأکید فراوانی شده است.
«ان الارض یرثها عبادی الالصالحون». «حکومت زمین سرانجام بهدست بندگان صالح ما خواهد افتاد».
«وعدالله الذین آمنوا منکم و عمل الصالحات لیستخلفنهم فی الارض» ، «خداوند بهکسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده فرموده که (در ظهور امام زمان(عج)) در زمین خلافت دهد.
از اینرو هرچه مردم بیشتر به این (اصلاح و اصلاحگری) شاخصه شناخت پیدا کرده و بیشتر آن را در میان جامعه اجرائی نمایند بیشتر به امام زمان (عج) و برنامههای جهانی او علاقه پیدا کرده و سعی میکنند خود را با برنامههای نهضت جهانی وفق دهند.
چنانچه امام صادق (ع) در بیان روحیه اصلاحگری منتظران میفرماید:
«من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر…» «هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم (عج) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار کند …»
۳-۳- امربه معروف و نهی از منکر:
دعوت به حق ونهی از باطل که در لباس امربه معروف و نهی از منکر معرفی شده است یکی از والاترین جهادها در اسلام است. و در فرهنگ قرآن وصف بهترین امت بهجهت اجرای همین اصل بنیادی دانسته شده که مسلمانان به این وصف مزین شدهاند.
«کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر». «شما بهترین امتی بودید که بهسود انسانها آفریده شدهاند.[چه اینکه] امربه معروف و نهی از منکر میکنید …».
در زمان کنونی بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر امام زمان و کارگزارانش هستند.
امام باقر (ع) فرمودند:
«المهدی و اصحابه … یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» ، «مهدی و یاران او … امربه معروف و نهی از منکر میکنند».
اصولا ظهور و نهضت جهانی او با اجرای امربه معروف و نهی از منکر توجیه میشود. پس یکی از شاخصههای مهم دولت منجی، شاخصه امربه معروف و نهی از منکر است، بدیهی استکه حرکت در مسیر دولت مهدی (عج) و جهت رسیدن به آن، میطلبد منتظران با آمادگی کامل خویش را در سلک مهدی عاشقان قرار دهند که لازمه آن مزین شدن به شاخصههای مهدی پسند است در این میان دولت منتظِر که برگرفته از دولت منتظَر است و رسالت مهمی بهنام همسانسازی منتظران و حرکت آنها در مسیر مهدی پویان را دارد باید این شاخصه مهم را در جهت فرهنگسازی مهدوی اجرائی نماید و نتیجه چنین حرکت مهمی آشنایی مردم به امام زمان (عج) و مصونیت فرهنگ مهدوی از گزند دشمنان و زمینهسازی ظهور دولت مهدوی میباشد.
نتیجه سخن اینکه:
در دوران انتظار و پنهان زیستی امام زمان (عج) از جمله مسئولیت مهم اجتماعی که به دوش منتظران سنگینی میکند و باید در راستای نیل به جامعه مهدوی و زمینهسازی برای ظهور از ناحیه آنها اجرا شود، تشکیل دولت منتظر و حکومت اسلامی است.
بیشک در اصل تشکیل دولت منتظر، تکتک منتظران بر اساس باورداشت اسلامی دارای مسئولیت بوده و باید با اتحاد و انسجام به سوی شکلگیری آن گامهای جدی بردارند. وقتی که دولت منتظر توسط مردم بهرهبری نایبان امام زمان (عج) یعنی فقها شکل گرفت، چنین دولتی، جهت پاس داشت اندیشه مهدویت و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه و میان باورمندان مهدوی دارای مسئولیت خطیری میباشند، بیشک دوام و استحکام دولت منتظر وابسته به اندیشه مهدویت است زیرا خاستگاه دولت منتظر اندیشه مهدویت میباشد از اینرو هرچه در ترویج و اشاعه فرهنگ مهدوی بیشتر تلاش و کوشش نماید بقاء و ماندگاری نظام خویش را بیشتر تضمین میکند بهطور کلی مؤلفههایی که سبب پاس داشت اندیشه مهدویت در میان مردم شده و دولت منتظر جهت تحقق آنها مسئولیت سنگینی دارد در دو قالب معرفت و شعوربخشی و نیز حماسه و شوربخشی، خلاصه میشود. در مقوله معرفت، دولت منتظر شناخت و آگاهی مردم را نسبت به اندیشه مهدویت متعالی کرده و پایههای معرفتی آنها را بر اساس براهین عقلی مستحکم میکند اما در مقوله شور، دولت منتظر، اولاً زمینههای شوربخشی در میان منتظران نظیر برگزاری دعای منسوب به حضرت و نیز برگزاری جشن نیمه شعبان و معرفی اماکن و ازمنه منسوب به حضرت را فراهم نموده، و ثانیاً با جهتدهی شور مهدوی، خرافه زدائی کرده و با پالایش شور کاذب از شور راستین، علاقه مردم را به سوی صحیح هدایت میکند.
فهرست ماخذ
۱- قرآن مجید، ترجمه فولادوند.
۲- مفاتیح الجنان
۳- طوسی، محمد، الغیبه، موسسه معارف اسلامی، قم، ۱۴۱۱ق.
۴- صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمه، ۲جلدی، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۹۵ق.
۵- قمی، عباس، سفینه النجاه، چ اول، بنیاد پژوهشهای آستان قدس روضوی، مشهد، ۱۴۱۶ق.
۶- طبرسی نوری، حاج میرزا حسین، نجم الثاقب، چ دوم، انتشارات مسجد جمکران، قم، ۱۳۷۷ش.
۷- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۱۱۰جلدی، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
۸- نعمانی، الغیبه، چاپ اول، ناشر: کتابخانه صدوق، پائیز ۱۳۶۱ش.
۹- موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم، ۲جلدی، دفتر تحقیقات و انشارات بدر، ۱۳۷۹ش.
۱۰- اربلی، علیبن عیسی، کشف الغمه، ۲جلد، مکثبه بنی هاشم، تبریز، ۱۳۸۱ش.
۱۱- کلینی، محمد، کافی، ۴جلد، انتشارات گلگشت، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۱۲- شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ش.
۱۳- جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، نشر الاسراء، چاپ دوم، پائیز ۱۳۷۹ش.
۱۴- قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع الموده، انشارات الشریف الرضی، ۲جلدی، امیرقم، ۱۳۷۵ش.
۱۵- حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چشانزدهم، ۱۳۷۹ش.
۱۶- رجال تهرانی، علیرضا، ولایت فیقه در عصر غیبت، انتشارات نبوغ، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۱۷- مولوی نیا، محمد جواد، شناخت امام عصر (ع)، انتشارات موسسه امام عصر (عج).
۱۸- واعظی، احمد، حکومت اسلامی، دفتر تألیفات و نشر متون درسی حوزه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
۱۹- واعظی، احمد، حکومت دینی، ناشر مرصاد، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۲۰- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، چاپ گلشن، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
۲۱- نوایی، علی اکبر، نظریه دولت دینی، تدوین نهاد نمایندگی رهبری در داشنگاهها، دفتر نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
۲۲- www.monjee.com
/الف
عصر انتظار که به عصر غیبت و پنهان زیستی امام زمان مشهور است، منتظران و دولت منتظر نسبت به باورهای اسلامی به ویژه اندیشه مهدویت دارای رسالت و مسئولیت سنگینی هستند، به تعبیر دیگر علاوه بر اینکه تکتک منتظران جهت تعالی فرهنگ مهدویت و بستر سازی ظهور مسئولیت دارند، دولت منتظر که برگرفته از اندیشه مهدویت است نیز جهت اشاعه و ترویج فرهنگ مهدویت و تعمیق و معرفت بخشی آن در میان منتظران مسئولیت دو چندانی دارد.
زیرا دولت منتظر علاوه بر اینکه مشروعیت خویش را از اندیشه مهدویت تضمین میکند، تداوم و حیات خود را نیز مرهون اندیشه مهدویت میداند، بیشک اگر فرهنگ مهدویت در جامعه منتظران تضیعف شده و مردم نسبت به آن بیتوجه باشند حیات دولت منتظر نیز زیر سؤال رفته و تداوم آن را نمیتوان تضمین کرد.
از این رو دولت منتظر جهت پاس داشت اندیشه مهدویت مسئولیت خطیری دارد که باید با راهکار و ابزار متناوب و متناسب به ارتقا و اشاعه فرهنگ مهدویت در جامعه منتظران مبادرت ورزد. البته راهکارهای پاس داشت اندیشه مهدویت در قالب دو اصل کلی(شعور بخشی و شور بخشی) که در متن مقاله به تفصیل آن مینشینم قابل اجراء است.
فصل اول: مفهوم شناسی واژگان:
زمانیکه دین و دولت یا حکومت و دین را با هم تلفیق میکنیم و ترکیباتی نظیر «دولت دینی» یا «حکومت دینی» پدید میآوریم باید دقیقاً مراد و مقصود خود را از دو واژهی دولت و حکومن روشن سازیم.
دولت در اصطلاح مدرن آن عبارت از اجتماع انسانهایی است که در سرزمین خاص سکونت کرده و دارای حکومتی هستند که بر آنها اعمال حاکمیت میکند. برطبق این تعریف دولت واحدی است که از چهار عنصر جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت ترکیب یافته است.
یا دولت قدرت سیاسی سازمان یافتهای است که امر و نهی میکند، یعنی دولت بهمعنای قوة مجریه کشور و هیأت دولت که وظیفة اجرای قانون را بر عهده دارد.
کلمه دولت معادل کلمه انگلیسی «stat» و معادل کلمه فرانسوی «Etat» میباشد که بیانگر جامعهای است که قدرت سیاسی در آن تمرکز یافته و نهادهایی هم برای عینی ساختن و عملی نمودن آن بوجود آمده است. در این مفهوم دولت عنوانی است که یک تلازم جدی با نهاد سیاسی و قدرت سیاسی و نظام سیاسی دارد به تعبیر دیگر دولت عبارت استاز هیئت حاکمهای که با آرمانی سیاسی به اعمال حاکمیت و بسط اقتدار خود میپردازد و در واقع آرمانهای سیاسی جامعه هم در قالب همین دولت عملی گردیده و عینیت مییابد. «سیسرون» دولت را اجتماع پرجمعیتی دانستهکه بواسطه احساس عمومی و مشترک رهبری و اداره میگردد.
۲- دولت منتظر:
واژة دولت با وصف انتظار، دولت منتظر را تداعی میکند، برای تشریح دولت منتظر لازم است دست به تبیین اجزاء واژگان، یعنی دولت و انتظار و رابطه میان آندو بزنیم.
واژة دولت در فراز قبل بیانش گذشت که نیاز به تبیین مجدد ندارد، اما در معنای اصطلاحی انتظار گفتهاند: «انتظار آن وصف و روحیات درونی است که فرد منتظر چشم بهراه آینده و رخداد مهمی بهنام «ظهور» است.
بر این اساس وقتیکه واژة دولت را با واژة منتظر ترکیب میکنیم، دولتِ منتظر که همان دولت نایبان عام (فقهاء) در دوران غیبت کبرا است جلوه میکند، از آنجا که میان «نائب» و «منوب عنه» رابطة وثیقی وجود دارد و نیز کارها و اهداف نایب بر اساس کارها و اهداف «منوب عنه» توجیه میشود پس حکومت نایبان امام زمان (عج) در عصر غیبت که مشروعیت آنها از ناحیه امام زمان (عج) است باید شمهای از ویژگیها و شاخصههای دولت منتظر را بههمراه داشته باشد تا رابطه و سنخیت میان دولت منتظِر با دولت منتظَر توجیحپذیر گردد.
۳- اندیشه مهدویت:
موضوع اندیشه مهدویت و اعتقاد به امام مهدی (عج) و انتظار و ظهور او در اسلام به قدرتی مسلم استکه درباره آن کتابهای بسیاری تألیف شده است که تاریخ نگارش بعضی از آنها سالها پیش از تولد حضرت مهدی (عج) میباشد. مثل کتاب «المشیخه» که یکصد سال قبل از غیبت کبری نوشته شده است.
اعتقاد به امام مهدی (عج) و ظهور او اختصاص به مذهب تشیع ندارد و کتابهای مذاهب اسلامی غیر شیعه اعم از حنفی، شافعی، مالکی، و حنبلی از روایات نبوی درباره مصلح و ظهورش سرشار است.
از شیخ محمد عبده یکی از بزرگان اهل سنت درباره حضرت مهدی (عج) در کتاب «تفسیر المنار» آمده است:
خاص و عام میدانند که در اخبار و احادیث ضمن شمردن علائم قیام و قیامت آمده است که مردی از اهل بیت پیامبر (ص) خروج میکند که نام او مهدی است. او زمین را پس از اینکه از جور و بیداد آکنده باشد از عدل و داد آکنده میسازد. در آخر ایام او عیسای مریم (ع) از آسمان فرود میآید جزیه را بر میدارد، صلیب را میشکند و دجال را میکشد.
۴- پاسداشت اندیشه مهدویت:
واژة پاسداشت بهمعنای حفاظت، صیانت، و نگهداری است که اینمعنا، معنای عام و مطلق است و در صورتیکه در کنار مضافالیه خود قرار بگیرد معنای خاص افاده میکند. مثلاً وقتیکه واژه «پاسداشت» را در کنار «اندیشه مهدویت» قرار دهیم، صیانت و حفاظت از اندیشه مهدویت برداشت میشود.
آری پاسداشت اندیشه مهدویت از جمله رسالتهای مهم منتظران و دولت منتظر در عصر غیبت میباشد و اصولاً جامعه منتظران و دولت منتظر با وجود اندیشه مهدویت توجیه میشود، یعنی اگر اندیشه مهدویت صیانت نشود و از بین برود، منتظران و دولت منتظِر بیمعنا و بیخاصیت میشود از اینرو باید گفته شود، اولین وظیفهای که بر عهده منتظران و دولت منتظِر بوده و باید با جدیت تمام مورد توجه قرار گیرد حفاظت و صیانت از اندیشه بالنده مهدویت است زیرا اندیشه مهدویت حافظ و نگهدار منتظران و دولت منتظر میباشد.
فصل دوم: رابطه میان دولت منتظر و اندیشه مهدویت:
جهت تبیین ارتباط میان اندیشه مهدویت که خاستگاه دولت منتظر میباشد نیاز به مقدماتی استکه در ذیل خواهد آمد.
۱- براساس اعتقاد شیعیان، امامت و حکومت بعد از رسول گرامی (ص) از آن جانشیان دوازدهگانه ایشان که یکی بعد از دیگری به امامت رسیدهاند میباشد.
۲ - امام مهدی (عج) در سلسله جانشینان رسول گرامی اسلام (ص) بهعنوان آخرین خلیفهای است که از ناحیه خدا تعیین شده است.
۳- اندیشه مهدویت که تداعیگر دولت مهدوی است ولایت و حاکمیت بر مردم را بر اساس باورداشت امامت، متعلق به امام مهدی (ع) میداند.
پیامبر(ص) میفرماید:
«خروج میکند مهدی (ع) و بر سر او ابری است و در آن منادی ندا میکند این مهدی (ع) خلیفه الله است او را پیروی میکند».
امام باقر (ع) میفرماید:
«خداوند او را خلیفه بر روی زمین قرار میدهد» .
و در زیارت آلیاسین میخوانیم «السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه».
امام حسین (ع) میفرماید:
«دوازده هدایت شدة هدایتگر از بین ما هستند اولین آنان امیرمؤمنان علی (ع) و آخرین آنان نهمین فرزند من استکه پیشوای قیام کننده بهحق خواهد بود خداوند بوسیله او زمین را پس از موات شدنش زنده میکند و بدست او دین حق را بر تمامی ادیان پیروز میسازد اگرچه مشرکان را ناخوشایند باشد».
و همچنین در صورت بروز رخدادی مثل مسأله غیبت یا عدم دسترسی به امام بهجهت بعد راه ولایت و سرپرستی جامعه به نایبان آنها (فقهاء جامع الشرایط و در رأس آنها ولی فقیه) محول میشود.
چنانکه در اینباره امام حسن عسکری (ع) میفرماید:
«فاما من کان من الفقهاء صایناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواء مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه…».
هر فقیهی که نگهدارنده نفس از انحرافات و لغزشها وحفظ کننده دین و مخالف باهواهای نفسانی و مطیع امر مولای خویش باشد بر عامه مردم است که تقلیدکننده و تابع او باشند.
پس در صورت صعوبت و دسترسی به امام معصوم (ع) خواه در عصر ظهور و خواه در عصر غیبت، رهبری امت از آن فقیه جامع الشرایط است. این حکم چارهاندیشی برای تمام اماکن و همه اعصار است.
نتیجه سخن اینکه:
در دوران غیبت و پنهان زیستی امام مهدی (عج) که مردم از فیض حضور ایشان محروم هستند باز بدون برنامه و راهکار رها نشدهاند بلکه بر اساس اندیشه مهدویت باورمندان مهدی (ع) باید بهدنبال نایبان ایشان که فقها و در رأس آنها ولایت فقیه قرار دارد رفته و ایشان را در تشکیل حکومت اسلامی و دولت منتظر مساعدت نمایند.
چنانکه در توقیع شریف که از ناحیه امام زمان (عج) صادر شده بهاین مطلب اشاره شده است.
«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم».
در حوادث و رویدادهایی که برایتان پیش میآید به راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم».
البته با نگاه دیگری نیز میتوان خاستگاه ولایت فقهاء و دولت منتظر را توجیه کرد و آن راه اصل نیابت میباشد، زیرا در مسأله نیابت سه مقوله «نایب»، «منوب عنه»، و «نیابت» مطرح است که «نایب» در اینجا فقهاء و «منوب عنه» امام زمان (عج) و ارتباط میان آنها نیز با واژه «نیابت» تعریف میشود در تبیین مسأله بالا باید گفت: که «نایب» بدون «منوب عنه» معنا و مفهوم ندارد. نظیر کلمه تضایف است که بدون اضافه بیمعنا تلقی میگرد مثل واژة «پدر» که با واژة «پسر» و واژة «فوق» با واژة «تحت» دارای مفهوم میشود.
«نایب» نیز چنین جایگاهی دارد که بدون «منوب عنه» و صف «نایب» و «نیابت» تحقق خارجی پیدا نمیکند. بر این اساس میتوان منشأ و خاستگاه «نایب» را توجیه کرد پس فقهاء که نایبان امام زمان (عج) هستند بدون اذن و اجازه ایشان ولایت و حاکمیت آنها بیمعنا و غیر شرعی میباشد و بر اساس روایت و توقِِیع گذشته که در منابع حدیثی آمده امامان معصوم (ع) به فقهاء در مواقع دور بودن آنها از مردم (خواه در عصر ظهور و خواه در عصر حضور) اجازه سرپرستی و ولایت دادهاند.
ب) دولت منتظر تعالی بخش اندیشه مهدویت:
چنانکه در فراز قبل بیان شد دولت منتظر بر اساس اندیشه مهدویت شکل گرفته و مشروعیت خویش را مرهون آن میداند. و در مقابل، دولت منتظِر بر احساس مسئولیت کرده و در راستای ارتقای اندیشه مهدویت در میان منتظران حرکت میکند پس رابطه میان اندیشه مهدویت با دولت منتظر رابطه دو سویه است یعنی اندیشه مهدویت خاستگاه و مشروعیت بخشی دولت منتظر و دولت منتظر تعالیبخش اندیشه مهدویت در میان باورمندان مهدوی است.
اما بیان کیفیت تعالی بخشی اندیشه مهدویت توسط دولت منتظِر در فصل سوم که به راهکارهای پاسداشت اندیشه مهدویت میپردازد خواهد آمد.
فصل سوم: دولت منتظر و راهکارهای پاسداشت اندیشه مهدویت:
یکی از راههای پاسداشت اندیشه مهدویت که یک دولت اسلامی میتواند آن را در جامعه منتظران دنبال کند و به مرحله عمل برساند معرفت بخشی به مردم نسبت به امام زمان (عج) است. زیرا مهمترین تکالیف مؤمنان در عصر غیبت پس از معرفت به خدا و رسول او معرفت و شناخت به امام زمان (عج) است.
چنانکه یکی از دو امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میفرمایند:
«لایکون العبد مؤمناً حتی یعرف الله و رسوله و الائمه کلهم و امام زمانه و یرد الیه و یسلم له»، «بنده خدا مؤمن نمیباشد تا آنکه خدا و رسولش و همه ائمه و امام زمانش را بشناسد و در امورش به امام زمانش رجوع کند و تسلیمش باشد».
در حدیث صحیح از حارثبن المغیره، آمده: به حضرت امام صادق (ع) گفتم: آیا پیغمبر (ص) چنین فرموده:
«من مات و لایعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؟» حضرت فرمودند: آری.
عرضه داشتم: این کلام جاهلیت است آیا جاهلیت مطلق است یا جاهلیت کسی که امام خود را نشناخته؟
فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و ضلال.
پس شناخت امام و حجت در هر زمان دارای اهمیت و ارزش است و این اهمیت بهقدری است که نشناختن امام مساوی با بیدینی و جهالت است.
اصولاً سعادت جامعه و هدایت مردم بهسوی دین بواسطه امام حاصل میشود یعنی هرچه معرفت مردم نسبت به امام زمان (عج) بیشتر باشد هدایت و سعادتشان بهسوی حقیقت بیشتر است.
چنانکه امام صادق (ع) پیرامون یکی از جایگاه مهم امام که همان جلوگیری مردم از ضلالت و گمراهی باشد میفرماید:
«اللهم عرفنی نفسک فانک انلم تعرفنی نفسک لماعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک انلم تعرفنی رسولک لماعرف حجتک، اللهم عرفتنی حجتک فانک انلم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی».
«خدایا خودت را بهمن بشناسان، که اگر خودت را بهمن نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم، خدایا پیامبرت را بهمن بشناسان که اگر پیامبرت را بهمن نشناسانی حجت تو را نمیشناسم، خدایا حجت خود را بهمن بشناسان که اگر حجت خود را بهمن نشناسانی از دین خود گمراه میشوم».
آری این نوع شناخت را باید یک دولت منتظر در تمامی اقشار جامعه فراهم کند چون امام، امام همه اقشار جامعه است و همه باید به او شناخت کامل داشته باشند.
طبیعی است اگر دولت منتظر در راستای پاسداشت اندیشه مهدویت، در میان مردم معرفت افزائی نماید یعنی مردم را نسبت به امام و حقیقت و اهداف ایشان آشنا نموده و پایههای معرفتی آنها را با معرفتهای عقلانی محکم نماید، استواری و تداوم اندیشه مهدویت را در میان منتظران تضمین نموده است پس هرچه معرفت عقلانی مردم نسبت به اندیشه مهدویت بیشتر باشد ماندگاری آن در میان باورمندان به مهدویت بیشتر خواهد بود.
یکی از رسالت مهم دولت منتظر جهت پاسداشت اندیشه مترقی مهدویت هدایتگری و جهتدهی شور مهدوی در میان منتظران است.
شور و حماسه که قسیم شعور و عقلانیت انسان است پایه و اساس آن عاطفه و حس روانی انسان میباشد. و به جهت عمیق نبودن پایههای آن بهراحتی به انحراف و خرافه منتهی میشود از اینرو دولت منتظر باید برای تعمیق بخشی به شور و حماسه منتظران، اولا شور منتظران نسبت به مهدویت را جهتدهی نماید، ثانیا زمینههای ورود انحراف و خرافه را از بین ببرد، ثالثا، شور منتظران را بر پایههای عقلانی استوار کرده و برماندگاری آن بیافزاید.
اما شوربخشی منتظران را میتوان در مقولات ذیل جستجو کرد:
۱-۲- برگزاری دعاهای منسوب به امام زمان (عج)، نظیر دعای ندبه و ….
دعا و توسل دو نیاز آدمی و دوبال پرواز او برای فراز از دلمردگی حاکم بر فضای زندان یک جامعه هستند. همین امر انسان را بر آنمیدارد تا در پی دستیابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم دعا یاری رسانند، دولت منتظر درپی انجام رسالت خویش باید زمینههای تحقق چنین عواملی را فراهم نماید. تا مردم و علاقهمندان به امام زمان (عج) بتوانند با درک بیشتر نسبت به مفاهیم و فرازهای بلند دعای منسوب به حضرت، نظیر دعای ندبه، علاقه و شور خویش را نسبت به امام زمان (عج) و ظهور و انقلاب او بیشتر نمایند.
بیشک در دوران غیبت، نیاز مردم به دعا بیش از هر زمان دیگری است زیرا مردم بخاطر علل و مصالحی از فیض حضور امام زمان (عج) محروم بوده و جبران آن محرومیت تنها از راه دعا و ارتباط با امام زمان (عج) میسور است پس وظیفه منتظران در رأس آنها دولت منتظر جهت آشنایی مردم با دعاهای منسوب به امام زمان (عج) و فرهنگسازی برای برگزاری آنها در مقاطع خاص، با توجه به دوران غیبت و محرومیت، دوچندان میباشد.
۲-۲- برگزاری جشن نیمه شعبان:
یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان شادی و نشاط است هر ملتی با توجه به دیدگاهها و باورهایش بهگونهای متفاوت شادی میکند. اسلام که دین فطری است و به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجه دارد پیروان خود را به شادیهای مثبت و سازنده دعوت کرده است. شادیهایی که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد. همچون شادی برای اطاعت خداوند و انجام کارهای خیر.
جشن میلاد امام زمان (عج) یکی از جشنهایی استکه خداوند انسانها را به آن دعوت کرده، چون توأم با آگاهی، حرکتی مستمر و سازنده، و میثاق با امام عصر (عج) است.
بهگفته مقام معظم رهبری:
«روز ولادت حضرت مهدی (عج) حقیقتا روز عید همه انسانهای پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایههای ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند و الا کدام انسان آزادهای استکه از گسترش عدالت، از برافراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان خرسند نشود و آن را آرزو نکند».
روز ولادت حضرت مهدی (عج) عید همه انسانهای آزاده است که دولت منتظر میتواند با شرکت در این نوع جشنها اداء وظیفه کند چون این نوع آمادگیهای مردم زمینهساز ظهور است و زمینهسازی یکی از وظایف دولت منتظر است.
پس با توجه به اینکه مراسم جشنهای مذهبی بهگونهای با مکتب و اهل بیت پیوند دارد باید به شکلی توسط مسئولین برنامهریزی شود که بتواند ضمن پدید آوردن شادی، فرهنگ اهل بیت را ترویج دهد و ابعاد زندگی، اهداف آنها و شخصیت آنها را مطرح کند. و این نوع برنامههای هماهنگشده در جامعه اسلامی با مساعدت دولت اسلامی راحتتر انجام میپذیرد.
۳-۲- معرفی مکانها و زمانهای منسوب به امام زمان (عج):
یکی از راههای ایجاد عشق و علاقه مردم نسبت به امام مهدی (عج) معرفی مکانها و زمانهای منسوب به امام زمان (عج) و ترویج آن در جامعه است هرچه مکانهای منسوب به حضرت (نظیر مسجد جمکران، مسجد سهله، سرداب، و …) و نیز زمانهای منسوب به امام زمان (عج) (نظیر، روز جمعه، ماه رمضان، که ماه ظهور است، روز پانزده شعبان، و …) برای مردم بیشتر معرفی و ترویج شود مردم بیشتر به صاحب آن مکان و زمان آگاهی یافته و به او عشق و علاقه میورزند.
بر این اساس دولت منتظِر که نماینده دولت منتظَر در عصر غیبت است، باید زمینههای معرفی امکنه و ازمنه منسوب به حضرت را برای منتظران فراهم آورد.
۳- فرهنگ سازی اندیشه مهدوی:
اندیشه مهدویت دارای شاخصههایی استکه در صورت شناسایی و ترویج آنها زمینه اشاعه فرهنگ مهدویت در جامعه فراهم میشود پس فرهنگسازی مهدویت در جامعه منتظران رهین آشنایی منتظران به شاخصههای مهدویت است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
۳-۱- عدالت محوری در اندیشه مهدویت:
در میان شاخصههای اندیشه مهدویت، عدالت محوری و گسترش عدالت در جهان جزو شاخصههای بارز و مهم است که در روایات معصومین (ع) فراوان به این موضوع پرداخته شده است.
صاحب مکیال المکارم در این رابطه مینویسد:
عدل آشکارترین صفات نیک آن امام است، برای همین (آن بزرگوار) در دعای شبهای رمضان «عدل» نامیده شده است. «اللهم وصل علی ولی امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر»، خداوندا به ولی امر خود که قیام کننده و عدل مورد انتظار است درود فرست.
دولت منتظر جهت فرهنگ سازی اندیشه مهدوی و نهادینه کردن آن در میان باورمندان مهدی (ع) باید مردم را به عدالت مهدوی آشنا کرده و معرفت آنها را نسبت به این شاخصه مهم بیشتر کند که لازم است جهت اجرای آن از دو راه تئوری و عملی وارد شود یعنی یکبار دولت منتظر از طریق ابزار گفتاری، شنیداری و نوشتاری به تعالی شناخت مردم نسبت به عدالت مهدوی، همت گمارد و بار دیگر با اجرای عدالت و گسترش آن در سیستم نظام حکومتی خود، نمونه کوچکی از دولت عدالت محور مهدوی را به منصه ظهور رساند که با اینکار عشق و علاقه به دولت عدالت محور مهدوی برانگیخته شده و زمینههای ظهور امام زمان (عج) در میان مردم بیشتر میشود.
۲-۳- اصلاح و اصلاحگری
خودسازی یکی از مسائلی است که یک سالک الی الله باید به آن توجه کامل داشته باشد. به همین خاطر خداوند در قرآن بعد از یازده قسم میفرماید:
«قد افلح من زکّها، و قد خاب من دساها»، «هرکس نفس خود را تزکیه کند به یقین رستگار شده و نومید و محروم گشت آنکه نفس خود را به گناه آلوده ساخت».
از جمله راهکارهای مهم در فراسوی دولت منتظر جهت فرهنگسازی مهدوی، اشاعه فرهنگ اصلاح و اصلاحگری در میان منتظران است. زیرا امام زمان (عج) با شاخصه مصلح کل شناخته شده و در آیات و روایات به این اصل تأکید فراوانی شده است.
«ان الارض یرثها عبادی الالصالحون». «حکومت زمین سرانجام بهدست بندگان صالح ما خواهد افتاد».
«وعدالله الذین آمنوا منکم و عمل الصالحات لیستخلفنهم فی الارض» ، «خداوند بهکسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده فرموده که (در ظهور امام زمان(عج)) در زمین خلافت دهد.
از اینرو هرچه مردم بیشتر به این (اصلاح و اصلاحگری) شاخصه شناخت پیدا کرده و بیشتر آن را در میان جامعه اجرائی نمایند بیشتر به امام زمان (عج) و برنامههای جهانی او علاقه پیدا کرده و سعی میکنند خود را با برنامههای نهضت جهانی وفق دهند.
چنانچه امام صادق (ع) در بیان روحیه اصلاحگری منتظران میفرماید:
«من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر…» «هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم (عج) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار کند …»
۳-۳- امربه معروف و نهی از منکر:
دعوت به حق ونهی از باطل که در لباس امربه معروف و نهی از منکر معرفی شده است یکی از والاترین جهادها در اسلام است. و در فرهنگ قرآن وصف بهترین امت بهجهت اجرای همین اصل بنیادی دانسته شده که مسلمانان به این وصف مزین شدهاند.
«کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر». «شما بهترین امتی بودید که بهسود انسانها آفریده شدهاند.[چه اینکه] امربه معروف و نهی از منکر میکنید …».
در زمان کنونی بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر امام زمان و کارگزارانش هستند.
امام باقر (ع) فرمودند:
«المهدی و اصحابه … یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» ، «مهدی و یاران او … امربه معروف و نهی از منکر میکنند».
اصولا ظهور و نهضت جهانی او با اجرای امربه معروف و نهی از منکر توجیه میشود. پس یکی از شاخصههای مهم دولت منجی، شاخصه امربه معروف و نهی از منکر است، بدیهی استکه حرکت در مسیر دولت مهدی (عج) و جهت رسیدن به آن، میطلبد منتظران با آمادگی کامل خویش را در سلک مهدی عاشقان قرار دهند که لازمه آن مزین شدن به شاخصههای مهدی پسند است در این میان دولت منتظِر که برگرفته از دولت منتظَر است و رسالت مهمی بهنام همسانسازی منتظران و حرکت آنها در مسیر مهدی پویان را دارد باید این شاخصه مهم را در جهت فرهنگسازی مهدوی اجرائی نماید و نتیجه چنین حرکت مهمی آشنایی مردم به امام زمان (عج) و مصونیت فرهنگ مهدوی از گزند دشمنان و زمینهسازی ظهور دولت مهدوی میباشد.
نتیجه سخن اینکه:
در دوران انتظار و پنهان زیستی امام زمان (عج) از جمله مسئولیت مهم اجتماعی که به دوش منتظران سنگینی میکند و باید در راستای نیل به جامعه مهدوی و زمینهسازی برای ظهور از ناحیه آنها اجرا شود، تشکیل دولت منتظر و حکومت اسلامی است.
بیشک در اصل تشکیل دولت منتظر، تکتک منتظران بر اساس باورداشت اسلامی دارای مسئولیت بوده و باید با اتحاد و انسجام به سوی شکلگیری آن گامهای جدی بردارند. وقتی که دولت منتظر توسط مردم بهرهبری نایبان امام زمان (عج) یعنی فقها شکل گرفت، چنین دولتی، جهت پاس داشت اندیشه مهدویت و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه و میان باورمندان مهدوی دارای مسئولیت خطیری میباشند، بیشک دوام و استحکام دولت منتظر وابسته به اندیشه مهدویت است زیرا خاستگاه دولت منتظر اندیشه مهدویت میباشد از اینرو هرچه در ترویج و اشاعه فرهنگ مهدوی بیشتر تلاش و کوشش نماید بقاء و ماندگاری نظام خویش را بیشتر تضمین میکند بهطور کلی مؤلفههایی که سبب پاس داشت اندیشه مهدویت در میان مردم شده و دولت منتظر جهت تحقق آنها مسئولیت سنگینی دارد در دو قالب معرفت و شعوربخشی و نیز حماسه و شوربخشی، خلاصه میشود. در مقوله معرفت، دولت منتظر شناخت و آگاهی مردم را نسبت به اندیشه مهدویت متعالی کرده و پایههای معرفتی آنها را بر اساس براهین عقلی مستحکم میکند اما در مقوله شور، دولت منتظر، اولاً زمینههای شوربخشی در میان منتظران نظیر برگزاری دعای منسوب به حضرت و نیز برگزاری جشن نیمه شعبان و معرفی اماکن و ازمنه منسوب به حضرت را فراهم نموده، و ثانیاً با جهتدهی شور مهدوی، خرافه زدائی کرده و با پالایش شور کاذب از شور راستین، علاقه مردم را به سوی صحیح هدایت میکند.
فهرست ماخذ
۱- قرآن مجید، ترجمه فولادوند.
۲- مفاتیح الجنان
۳- طوسی، محمد، الغیبه، موسسه معارف اسلامی، قم، ۱۴۱۱ق.
۴- صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمه، ۲جلدی، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۹۵ق.
۵- قمی، عباس، سفینه النجاه، چ اول، بنیاد پژوهشهای آستان قدس روضوی، مشهد، ۱۴۱۶ق.
۶- طبرسی نوری، حاج میرزا حسین، نجم الثاقب، چ دوم، انتشارات مسجد جمکران، قم، ۱۳۷۷ش.
۷- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۱۱۰جلدی، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
۸- نعمانی، الغیبه، چاپ اول، ناشر: کتابخانه صدوق، پائیز ۱۳۶۱ش.
۹- موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم، ۲جلدی، دفتر تحقیقات و انشارات بدر، ۱۳۷۹ش.
۱۰- اربلی، علیبن عیسی، کشف الغمه، ۲جلد، مکثبه بنی هاشم، تبریز، ۱۳۸۱ش.
۱۱- کلینی، محمد، کافی، ۴جلد، انتشارات گلگشت، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۱۲- شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ش.
۱۳- جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، نشر الاسراء، چاپ دوم، پائیز ۱۳۷۹ش.
۱۴- قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع الموده، انشارات الشریف الرضی، ۲جلدی، امیرقم، ۱۳۷۵ش.
۱۵- حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چشانزدهم، ۱۳۷۹ش.
۱۶- رجال تهرانی، علیرضا، ولایت فیقه در عصر غیبت، انتشارات نبوغ، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۱۷- مولوی نیا، محمد جواد، شناخت امام عصر (ع)، انتشارات موسسه امام عصر (عج).
۱۸- واعظی، احمد، حکومت اسلامی، دفتر تألیفات و نشر متون درسی حوزه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
۱۹- واعظی، احمد، حکومت دینی، ناشر مرصاد، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۲۰- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، چاپ گلشن، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
۲۱- نوایی، علی اکبر، نظریه دولت دینی، تدوین نهاد نمایندگی رهبری در داشنگاهها، دفتر نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
۲۲- www.monjee.com
/الف