روزه و رمضان در سخن سنایی
سنايي، عطار و مولانا را قلههاي شعر و ادبيات عرفاني بهشمار ميآورند؛ چنانچه مولانا خود در اينباره ميسرايد:
عطار روح بود و سنايي دو چشم او
ما از پي سنايي و عطار آمديم
سنايي اشعار زيادي درباره روزه و روزهداري و ماه مبارك رمضان دارد كه اين مضامين را در قالبهاي شعري قصيده، غزل و رباعي بيان ميكند. ولي عمده اشعار او در زمينه روزه و رمضان با قالب قصيده سروده شده است.
او در قصيدهاي در مدح ابوبكربن محمد با مطلع «اي كس به سزا وصف تو ناكرده بياني» ميگويد:
دريافتهايم اين را حقش بگزاريم
باشد نگزارند به ماه رمضاني
او در قصيده ديگري كه موعظه براي توشه آخرت است، ميآورد:
دل غافل مباش خفته درين مرحله
طبل قيامت زدند خيز كه شد غافله
روز جواني گذشت موي سيه شد سپيد
پيك اجل در رسيد ساخته كن راحله
آنكه ترا زاد مرد و آنكه ز تو زاد رفت
نيست ازين جز خيال نيست از آن جز خله
خيزو درين گورها در نگر و پند گير
ريخته بين زير خاك ساعد و ساق و كله
آنكه سر زلف داشت سلسله بر گرد رو
سلسله آتشين دارد از آن سلسله
تكيه مكن بر بقا زان كه در آرد به خاك
صولت شير عرين پيكر اسب گله
زود كند او خراب اين فلك كوژ را
هم زحل و مشتري هم اسد و سنبله
اين همه آهنگ تو سوي سماع و سرود
وينهمه ميلت مدام سوي مي و ولوله
خانه خريدي و ملك باغ نهادي اساس
ملك به مال ربا خانه به سود غله
فرش تو در زير پا اطلس و شعر و نسيج
بيوهي همسايه را دست شده آبله
او همه شب گرسنه تو ز خورشهاي خوب
كرده شكم چارسو چون شكم حامله
سعي كني وقت بيع تا چنهاي چون بري
باز نداني ز شرع صومعه از مزبله
دزد به شمشير تيز گر بزند كاروان
بر در دكان زند خواجه به زخم پله
در همه عمر ار شبي قصد به مسجد كني
گر چه به روي و ريا بر كني از مشعله
در رمضان و رجب مال يتيمان خوري
روزه به مال يتيم مار بود در سله
مال يتيمان خوري پس چله داري كني
راه مزن بر يتيم دست بدار از چله
صوفي صافي شوي بر در مير و وزير
صوف كني جامه را تا ببري زان زله
گر بخوري شكر كن ور نخوري صبر كن
پس مكن از كردگار از پي روزي گله
چند شوي اي پسر از پي اين لقمه چند
همچو خران زير بار همچو سگان مشغله
دامن توحيد گير پند سنايي شنو
تا كه بيابي به حشر ز آتش دوزخ يله
فرستاده توراتم و انجيل و زبورم
من فرستاده فرقانم و ماه رمضانم
او در قصيده ديگري ميآورد:
اي ماه صيام ار چه مرا خود خطري نيست
حقا كه مرا همچو تو مهمان دگري نيست
از درد تو اي رفته به ناگه ز بر ما
يك زاويهاي نيست كه پر خون جگري نيست
آن كيست كه از بهر تو يك قطره بباريد
كان قطره كنون در صدف دين گهري نيست
اي واي بر آن كز غم وقت سحر تو
او را بجز از وقت صبوحي سحري نيست
بسيار تو آيي و نبيني همه را زانك
ما برگذريم از تو ترا خود خبري نيست
آن دل كه همي ترسد از شعلهي آتش
والله كه به جز روزه مر او را سپري نيست
بس كس كه چو ما روزه همي داشت ازين پيش
امروز به جز خاك مر او را مقري نيست
اي داده به باد اين مه با بركت و با خير
ما ناكت ازين آتش در دل شرري نيست
بسيار كسا كو بر عيدي چو تو ميخواست
امروز جز از حسرت از آنش ثمري نيست
اشكي دو سه امروز درين بقعه فرو بار
كاندر چمن عمر تو زين به مطري نيست
جسم و جان را همچو مريم روزه فرماي از سحر
تا درآيد عيسي يك روزه در دين گستري
سنايي غزنوي در يك رباعي ميگويد:
خواهي كه تو را روي دهد صرف نياز
دستار نماز در خرابات بباز
مستي كن و بر نهاد هر مست بناز
مر مستان را چه جاي روزهست و نماز
در قصيدهاي در مدح نصرالله بن داوود سرخسي با مطلع «پيش پريشان مكن از پي آشوب من» ميآورد:
اي كه ز بس نازكي از تف روزه ترا
خشك شده سرو بن زرد شده نسترن
عيدي خواهي ز ما بيش زيادي مخواه
هيچ نبايد ترا از من و مانند من
سنايي در قصيدهاي با مطلع «كر ناگه گنبد بسيار سال عمر خوار» ميگويد:
تا گرفت او روزه پيوسته در تابوت مرگ
خون همي گريند بهر او جهاني روزهدار
خالق «حديقة الحقيقة» در قصيده «نيست عشق لايزالي را در آن دل هيچ كار» ميگويد:
لفظ شيرينش غذاي جان ما شد بهر آنك
گر غذاي تن شدي بي زور ماندي روزهدار
از چنين شاخي چنين باري پديد آمد به شهر
پس درخت گل چه آرد جز گل خوشبوي بار
سنايي در قصيده ديگري با مطلع «اي بيسببي از بر ما رفته به آزار» آورده است:
در روزه چو از روي تو ما روزه گرفتيم
اي عيد رهي عيد فراز آمده زنهار
در روزه چو بيروزه بنگذاشته ايمان
اكنون كه در عيدست بيعيدي مگذار
او در قصيده بلند «اي خداوندان مال الاعتبار الاعتبار» ميآورد:
در رجب خود روزهدار و «قل هوالله» خوان و پس
در صفر خوان «تبت» و در چارشنبه روزهدار
همچنين در قصيده با مطلع «اي بنده ره شوق ملك بي خطري نيست» چنين ميسرايد:
از روزه و از گريه چو يك كام و دو چشمش
در باديه تقوا خشك و تري نيست
سنايي در غزلي با مطلع «گل به باغ آمده تقصير چراست» ميسرايد:
روزكي چند بود نوبت گل
روزه و توبه همه روز بجاست
او در غزل ديگري ميگويد:
توبه من جزع و لعل و زلف و رخسارت شكست
دي كه بودم روزهدار امروز هستم بتپرست
منبع: خبرگزاري فارس