انتظار و مدیریت سازنده(1)

مدیریت رفتاری است که مدیران به تناسب جایگاهی که دارند برای اداره ی سازمان از خود نشان می دهند که در یک عرصه گسترده به فعالیت می پردازند که ابتدای قلمرو فعالیت آن، فرد و انتهایش جهان هستی است. موفقیت در این عرصه از آن مدیرانی است که از تمام عناصر اثرگذار در مدیریت فردی و جمعی به شکل هم افزائی استفاده نمایند. یکی از مهمترین عوامل اثر گذار در این عرصه، میزان انگیزش مدیران در عرصه های کاری است. در انگیزة مدیران عوامل متعددی اثر گذار است که به
سه‌شنبه، 25 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتظار و مدیریت سازنده(1)
انتظار و مدیریت سازنده(1)
انتظار و مدیریت سازنده(1)

نويسنده:دکتر محمدباقر بابائی



چکیده:

مدیریت رفتاری است که مدیران به تناسب جایگاهی که دارند برای اداره ی سازمان از خود نشان می دهند که در یک عرصه گسترده به فعالیت می پردازند که ابتدای قلمرو فعالیت آن، فرد و انتهایش جهان هستی است. موفقیت در این عرصه از آن مدیرانی است که از تمام عناصر اثرگذار در مدیریت فردی و جمعی به شکل هم افزائی استفاده نمایند. یکی از مهمترین عوامل اثر گذار در این عرصه، میزان انگیزش مدیران در عرصه های کاری است. در انگیزة مدیران عوامل متعددی اثر گذار است که به منطق فازی یا تابعی، میزان انگیزش مدیران تابعی از چند عامل است که از این میان می توان به افقی که مدیران از آینده دارند و یا چشم اندازی که از آینده مورد انتظار فرد است و نقشی که در آن برای خود می بیند، یاد کرد که تاثیر به سزائی در میزان کارائی و اثر بخشی مدیران می گذارد. جهان آینده چگونه خواهد بود ؟ و یا چگونه باید باشد؟ نگاهی به گزاره های که در وصف نظام آفرینش به ما رسیده است گویایی این حقیقت است که جهان آینده محفلی است آری از ظلم و بیداد که حاکمیت آن از آن مومنین خواهد بود (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ) ( سوره نور آیه ۵۳)
بی شک این وعده محقق خواهد شد و در بستری که در نظام آفرینش برای آن تعریف شده است به آن دست خواهیم یافت و جهانی شدن پدیده ای است که در این افق معنی پیدا می کند و مومنین براساس این چشم انداز تلاش می کنند با یک مدیریت سازنده مقدمات و زمینه های ظهور حضرت حجت(عج) را فراهم نمایند تا به این موقعیت دست یابند. در مقابل این گروه افرادی هستند که با وسوسه های شیطانی درصدد فراهم کردن جهانی هستند که حاکمیت از آن باطل باشند و اجازه ندهند مومنین به امامت حضرت حجت(عج) دست یابند این گروه با هدف دست یابی به این افق پروژه ای را تعریف کرده اند که منتهی به آن وضعیت شوند و جهانی سازی را نیز با این هدف طرح و مدیریت می کنند.
رهبری این حرکت امروزه به دست امریکا و اعوان و انصارش در قالب ناتوی فرهنگی است که با استفاده از ابزارهای رسانه ای و مطبوعاتی از قبیل فیلم، کتاب، مجلات، سایتهای اینترنت و معلمان و اساتید فضای نرم افزاری این موقعیت را فراهم می نمایند و با حرکت هژمونی امریکا فضای سخت افزاری آن را فراهم می کنند. مقابله با این حرکت بستر و مدیریت خاصی می طلبد و نمی توان منتظر دیگران شد چراکه هر نوع سستی در این تقابل مساوی با پیشرفت و توسعه هژمونی فکری و ساختاری باطل و اعوان و انصار آن است. انتظار و فرهنگ مترتب بر آن به منتظران حقیقی بستری را فراهم می کند که با مدیریت صحیح و سارنده به تقابل با این حرکت شیطانی برخیزند و عرصه را هر روز بیش از پیش بر آنها تنگ کنند که در این مدیریت، تلاش حوزه های فکری و علمی بیش از پیش به چشم می خورد تا با توسعه و تعمیق فرهنگ انتظار زمینه های خیزش رفتاری و انقلابهای روحی و جسمی را فراهم نمایند که نمونه ای از آن در عصر ما به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به نمایش گذاشته شد. همگان دیدند که ایشان چگونه با مدیریت و رهبری سازنده توانستند ملتی را از ظلم و سیطرة حکومتی برهانند که تمام کشورهای قدرتمند دنیا حامی و پشتیبان فکری و مالی آن بودند. همه شاهد بودیم که با این مدیریت سازنده مردم به چه تحول شگرف دست یافتند که حاضر بودند همه چیز خود را فدای آن نمایند. از ویژگیهای مهم این انقلاب و حرکت، استمرار و تداوم آن است؛ مردم به این خاطر قیام نکرده اند که گروهی خاص به حکومت برسند بلکه انقلاب کردند تا بستر و فضای لازم برای ظهور و حضور حضرت حجت (ع) فراهم نمایند که به خوبی این خواست در شعارهای مردم در طول انقلاب هویدا بوده و هست ( خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما) تداوم این فرهنگ نیازمند یک مدیریت سازنده و رهبری از نوع رهبری و مدیریت امام خمینی(ع) است که با الگوی گیری از امیرالمومنین (ع) به احیای فضایی فکری و ارزشی اسلام ناب بپردازد که ویژگیها و ابزارها و مهارتهای خاصی می طلبد.

مقدمه:

جهان عرصه ی ظهور مدیریتها و تلاشهای مردان و زنانی است که برای موفقیت در زندگی و سعادت پایدار و جاودانی، همة امکانات و عوامل اثرگذار در آن را به کار می گیرند و هر روز بیش از پیش با مطالعات و تحقیقاتی که انجام می دهند این عوامل را بهتر از قبل مورد شناسایی و بهره گیری قرار می دهند. در منطق الهیون هم چنان که خداوند متعال بر اساس مشیت و حکمت بالغه تمام اسباب و لوازم زندگی انسان را در دنیا فراهم کرده است و تمام نیازهای او را پاسخگو بوده و ما به ازای در خارج برای رفع آنها مد نظر گرفته است که بخشی از آنها آشکارا توسط انبیا و اولیا الهی اشاره شده است که به صورت آموزه های دینی از انسانها خواسته شده تابع آنها شوند و در زندگی بکار گیرند ولی بخشی عمده ای از قوانین به صورتهای مختلف در جهان پهناورمان پراکنده شده و پنهان می باشد که به مشیت الهی با تلاش انسانها آشکار شده و وارد زندگی عادی مردم می شوند که هر روز شاهد رخ نمایی تعدادی از آنها به کمک مردان و زنان پرکار و اندیشمند در اقصی نقاط جهان هستیم که مدام کشف و به استخدام گرفته می شود.
عرصة مدیریت یکی از این عرصه های مهمی است که اجتماع بشری برای اداره سازمانهایش به آن نیازمند است و این نیاز به چنان اهمیتی دست یافته است که امروزه از آن به مهمترین سرمایه سازمانی یاد می شود و موفقیت و کارائی آنها را به این عنصر مهم بر می گردانند چرا که مدیریت فرآیند رفتاری است که مدیران برای اداره سازمان از خود نشان می دهند و این مدیران هستند که براساس مبانی فکری و ارزشی حاکم بر آنها، منابع انسانی و تجهیزاتی سازمانها را در راستای اهداف سازمانها به کار می گیرند. در این فرآیند چیزی که بیش از همه ارزشمند بوده و از سرمایه های اصلی سازمانها یاد می شود نیروی انسانی است که مدیر با همفکری و همکاری آنها امورات سازمانها را انجام می دهند و می توان گفت در مدیریت و رهبری دو چیز نقش اساسی در موفقیت و کارائی مدیران دارد:
۱- رهبر و مدیر ۲- مردم و کارکنان سازمان
به طوری که هرچه بین این دو رابطه و تابعیت و همسویی بیشتر باشد و رهبری و مدیران از توان بالایی برخوردار باشند آن جامعه و سازمان به پیروزیهای چشم گیری دست می یابند ولی اگر مردم تابع نباشند و از انگیزه پایینی برخوردار باشند و به جای اتحاد و انسجام به افتراق و پراکندگی رو آورند، هیمنه جامعه به هم ریخته و نیروها زایل شده و رفتارها نقش آفرین نمی گردند به تعبیر قرآن کریم سستی و نخوت دامنگیر جامعه و سازمانها می گردد( وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ) (سوره انفال ۴۶)
تاریخ شواهد تلخی از این افتراق ها به یاد دارد که مردم رهبران و مدیران راستین خود را تنها گذاشتند و یا مردم نیک سرشت و توانمند را رهبران و مدیران نتوانستند به کارگیرند. یکی از صحنه های که این دو به خوبی به نمایش گذاشته شد. دورة زمامداری امیرالمومنین( ع) می باشد که در یک طرف ایشان و مردم کوفه قرار داشت و در طرف دیگر معاویه و مردم شام بودند، با این که جهان رهبر و مدیری همسان امیرالمومنین (ع) به خود ندیده و نخواهد دید و عهدنامه او به مالک اشتر بعد از گذشت صدها سال از طرف مجمع عمومی سازمان ملل(۲۰۰۵میلادی) بهترین منشور مدیریت جهان شناخته می شود ولی وقتی مردم از فرامین ایشان تبعیت نکرده و ره افتراق پی می گیرند مواجه با پیروزیهای فردی می شویم که تاریخ چیزی جزء زشتی و باطل در افکار و رفتار او به یاد ندارد و این ندای حقی است که در عرصه مدیریت در بستر تاریخ جاودانه خواهد ماند « انی والله لاظن ان هولاء القوم سیدالون منکم باجتماعهم علی باطلهم، و تفرقکم عن حقکم، و بمعصیتکم إمامکم فی الحق، و طاعتهم إمامهم فی الباطل، و بأدائهم الامانه الی صاحبکم و خیانتکم و بصلاحهم فی بلادهم وفسادکم..»
این رویاروی مختص آن زمان نبوده و نخواهد بود و تکرار تاریخ نیز به همین معنی برمی گردد که با پیدایش علل رفتاری در هر دوره تاریخی، معلولهای آن نیز ایجاد می شود و این سنتی است که از طرف خدا وضع شده و تغییر و تحویلی در آن نمی توان ایجاد نمود (فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ
لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا)( سوره فاطر آیه ۴۳ ) و ناسپاسی مردم از مدیران و رهبران الهی (حجتهای الهی ) و متابعت نکردن از آنها و شهادت آنها به دست بیگانه محقق نشده بلکه همین مردم بودند که شمشیر زهر آگین بر فرق آنها نواخته و یکی پس دیگری این انوار و مدیران و حجت های الهی را از میان برداشتند و جهان را محروم از دیدار آنان ساختند و به حکمت الهی برای این که جهان از انوار وجودی آنها بی بهره نماند دوازدهمین آنها را به پردة غیبت برد تا دست نااهلان به وجود ایشان نرسند و بشریت همچون خورشید از پس ابر از وجود ایشان بهره جویند ( بحار الانوار ج ۵۲ ) تا این که فرهنگ انتظار نهادینه شده و با مدیریت و رهبری سازنده مقدمات حضور و حکومت ایشان فراهم گردد. ما در این مقاله سعی کردیم این دو مقوله را تا حدی که گفتمان مقاله ای اجازه می دهد مورد مطالعه و کنکاش قرار دهیم.

۱- انتظار( Expectancy ):

انتظار در لغت نامه ها به معنی چشم داشتن و چشم راه بودن یا عمل یا حالتی که منتظر وقوع آن هستیم آمده است و بیشتر جای به کار می رود که منتظر و چشم داشت یک رویداد خوب، یک گشایش، آینده مطلوب، عزیر سفر کرده ….و یا یک منجی باشیم.
در اصطلاح این واژه بیشتر در رفتار شناسی و روانشناختی از آن بهره جسته اند و از آن به عنوان عاملی یاد می کنند که برای تحریک و تهییج استفاده می شود. و به صورت فنی به وسیله روانشناسان به کار برده می شود و مستقیما به تجارب گذشته اشاره می کنند

انتظار در فرهنگ اسلامی:

در قرآن واژه انتظار و مشتقات آن ۱۴ بار بکار رفته است که در همه آنها به معنای لغوی آن به کار رفته است مثلا وقتی در آیه ۲۰ سوره یونس می خوانیم « قل فانتظروا انی معکم من المنتظرین» دو گروه مومنین و کفار هردو در انتظار وقوع چیزی هستند که همان باعث توجیه رفتارهای آنها می شود به عبارت دیگر منتظَر را دلیل و توجیهی بر رفتارهای خود می دانند و در مقام احتجاج هردو به این راضی می شوند که منتظَر اتفاق بیافتد و صحت و سقم سخن ها و ادعاها مشخص گردد. قرآن از این معنی به صورتهای مختلف استفاده کرده و با بیان اوصاف بهشتیان و جهنمیان مردم را ترغیب و ترهیب می دهد که به کدامین گروه و راه توجه کرده و بدان پایبند باشند و برای ترغیب و ترهیب بیشتر اظهار می دارد که هیچ کس صادق تر از خداوند نیست و تنها اوست که به سخنی که می گوید پایبند است« وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثًا»( نساء ۸۷) و همین معنی در احادیث نیز به نوع دیگر بکار رفته است؛ در احادیث این تحریص و ترغیب بیشتر به صورت مصداقی به کار رفته و به گروه خاصی نیز اطلاق شده است و دارنده های این وصف نیز از ویژگیهای رفتاری و مزایای اخروی برخوردار می شوند از طرف دیگر امید به آینده و چشمداشت گشایش امورات و کارها را همزاد نهاد انسان و موتور محرکه او معرفی کرده است چراکه بدون انتظار و امید به آینده خوب و نتایج کارهای که انجام می دهد، انسان تحرک و بالندگی خود را از دست می دهد به بیان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله هیچ کس دست به کاری نمی زند و حتی مادر از شیردادن بچه اش پرهیز می کند « الامل رحمه لامتی و لولا الامل ما ارضعت والده ولدها و لاغرس غارس شجرا» و در روایات دیگر به این نکته اشارت دارد که اگر امید و انتظار به نتایج کارها از ذهنیت مردم برداشته شود و در آن صورت مردم به وضعیتی که در آن هستند علم پیدا می کنند و با آگاه شدن از وضعیت خود از ترس و وحشت می میمرند« لَوْ لَا الْأَمَلُ عَلِمَ الْإِنْسَانُ حَسَبَ مَا هُوَ فِیهِ وَ لَوْ عَلِمَ حَسَبَ مَا هُوَ فِیهِ مَاتَ خُفَاتاً مِنَ الْهَوْلِ وَ الْوَجَل» ‏ و می توان گفت انتظار گویای اندیشه و انگیزه مقدسی است که منتظِر را همراه با تلاش و فعالیت به قصد رسیدن به منتظَر آماده می سازد.
گر نبودی میل و امید ثمر کی نشاندی باغبان بیخ شجر
بنابر این نگاه به معانی و مصادیق انتظار در اسلام بیانگر دو حوزه متفاوت از آن می باشد:
۱- حوزه عمومی: در این حوزه اسلام تلاش دارد با فضیلت دادن به انتظار و امید به آینده و سرزنش و نکوهش ناامیدی، روحیه تلاش و تکاپوی سازنده را در افراد جامعه اسلامی زنده نگهداشته و از ورود یأس و ناامیدی به حریم زندگی جلوگیری نماید. و آیاتی مانند « ولاتیأسوا من روح الله انه لاییأس من روح الله الا القوم الکافرین» واحادیثی مثل:« انتظروا الفرج و لاتیأسوا من روح الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج » و « افضل الاعمال انتظار الفرج » بیانگر این حوزه می باشد.
۲- حوزه خاص: در این حوزه، اسلام معنای انتظار و امید را به فرد و زمان خاصی معطوف می کند فردی که به وسیله آن گشایش و امیدها و آرزوهای دیرینة انسانهای مومن تحقق یافته و مدینه فاضله ای که آرزوئی انسانها بوده و قرآن و مکاتیب دیگر به آن وعده داده اند، تحقق می یابد و این فرد در فرهنگهای مختلف به نامهای مختلف یاد می شود که در فرهنگ علوی به حضرت حجت و قائم (عج) یاد می گردد که امام دوازدهم شیعیان بوده و به مشیت الهی از نهان هدایت عامه و خاصه جهان را به عهده دارد و آیاتی مانند: « لیستخلفنهم فی الارض کمااستخلفنهم من قبل » و احادیثی مثل: ( عبدالعظیم حسنی روایت می کند روزی حضور موسی بن جعفر(ع) وارد شدم که در باره حضرت قائم (عج) سئوالی کنم که حضرت فرمود: ای ابوالقاسم به درستی که قائم از ما است و او مهدی است که واجب است که در غبتش برای ظهورش انتظار بکشید و در ظهورش از او اطاعت نمائید و او سومین {امام} از فرزندان من است) بیانگر این حوزه از معنای انتظار می باشد.
بنابر این انتظار در فرهنگ اسلامی یک مولفه رفتاری است که برای انگیزش انسانها استفاده می شود و یک امر مقدس و الهی است که به عنوان ودیعه الهی باید شناخت و به درستی از آن استفاده کرد؛ خداوند متعال با استفاده از این آیتم روشهای درست استفاده کردن از آن را به انسانها آموزش داده است که می توان آن را درآیاتی که اشاره به بهشت و نعمتهای که در انتظار مومنین است یا جهنم و عذابهای که در انتظار کفار است ملاحظه کرد، که اولین نمود استفاده آن را جریان آفرینش و اعلان خلیفه اللهی انسان می توان به عینه مورد مطالعه و دقت قرار داد که چگونه از این ویژگی انسانی شیطان بهره می گیرد و توانست با تلبیس، شبه افکنی و جبهه حق به جانب گرفتن آدمی را منحرف سازد؛ ابلیس بعد از اعلان خلیفه اللهی آدم با بهره گیری از سائقه وجودی حس جاودان دوستی انسان او را به کاری واداشت که پرهیز از آن شده بود و چیزی را خورد که نباید به آن نزدیک می شد و وقتی پرده از رخ بهشتی آدم برداشته شد و چهره دنیوی او آشکار گردید و پی به اشتباه و زشتی کاری شد، خداوند با استفاده از شاخص انگیزشی اعلان نمود که با تبعیت از دستورات الهی و پرهیز از تبعیت شیطان دوباره به جایگاه بهشتی بر خواهی گشت این واقعه را در سوره بقره آیات ۳۴ الی ۳۹ می توان مشاهده کرد.« َتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» و در سوره اعراف آیه ۲۷ خالق و مربی انسان هشدار عمومی می دهد که متوجه وساوس شیطان باشیم تا مانند پدر و مادرمان فریب ابلیس نشویم. « یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاتَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُون»

انتظار در عرصه مدیریت:

در مباحث مدیریت انتظار به ادراک و تلقی فرد از احتمال ارضای یک نیاز خاص براساس تجارب گذشته گفته می شود و نقش آفرینی آن در حوزه انگیزش های رفتاری و تاثیری که در رفتارهای مدیران و کارکنان می گذارد باعث شده به صورت تخصصی به آن توجه کرده و آن را به صورت تئوری انتظار طراحی و ارائه نمایند؛ الگوی اولیه تئوری انتظار در غرب متعلق به ادوارد تالمن و کرت لوین می باشد و ویکتور وروم برای اولین بار از این تئوری برای ایجاد انگیزش در محیط کار استفاده کرد . جوهره این تئوری، به تشخیص چگونگی انتخاب راه انجام کار به وسیله افراد بر می گردد . فرض اولیه تئوری این است که انگیزش به میزان علاقه شخص برای دستیابی به چیزی واحتمالی که برای تحقق آن قائل است بستگی دارد . به عقیده وروم انگیزش از سه عامل حاصل می شود :
ارزش*وسیله* انتظار= انگیزش
MOTIVATION=EXPECTANCY*INSTRUMENTALITY*VALENCE
انتظار بیانگر میزان احتمال رسیدن به نتایج عملکردی است که از انجام آن انتظار دست رسی به آن را داریم و وسیله عبارت است از اینکه شخص اعتقاد داشته باشد که عملکردش سبب می شود به دریافت پاداش معینی نائل آید و در نهایت ارزش، گویایی این است که پاداش نهایی تا چه حد برای کارکنان ارزشمند می باشد. همانطور که رابطه بالا نشان می دهد وقتی که انتظار، وسیله وارزش بالا باشند انگیزش هم بالا خواهد بود. براساس چارچوب اصلی تئوری انتظار، انتظار زمانی در افراد باعث ایجاد انگیزه می شود که سه شرط در آن مورد توجه قرار گیرد:
۱- انتظار تحقق عملکرد به وسیله کوشش باید اطمینان آور بوده و به زبان آماری به یک نزدیک باشد به عبارت دیگر، فرد باید انتظار داشته باشد که اگر کوشش خود را افزایش دهد بر عملکردش افزوده خواهد شد
۲- انتظار تحقق نتایج عملکرد نیز باید به یک نزدیک بوده و اطمینان آور باشد و شخص احساس کند که عملکردش به نتایج با ارزشی تبدیل خواهد شد.
۳- جمع جبری ظرفیتهای نتایج بالقوه مرتبط با شخص باید با او در ارتباط باشد به معنای دیگر آیتم های مثبت در مقایسه با شاخصهای منفی بیشتر باشد مثلا فشارهای عصبی و خستگی آیتم منفی است ولی آیتمهای مانند حقوق، موقعیت اجتماعی و وضعیت شغلی مثبت می باشند که اگرجمع برداری اینها بالاتر از صفر و نزدیک به یک و اطمینان باشد افراد علی رغم فشارهای عصبی و خستگی وظایفشان را به درستی و با علاقه انجام می دهند.
این تئوری از زمانی که توسط رووم در محیط کار به آزمایش گرفته شد در جاهای دیگر نیز به صورتهای مختلف مورد آزمایش و تجربه قرار گرفت و در نهایت مورد تأیید واقع شده است و نتیجه تحقیقات نشان می دهد اشخاص رفتارشان برانگیخته نمی شوند مگر این که:
۱- پاداش های وعده داده شده ارزشمند باشد
۲- بپذیرند که زحمات آنها به نتیجه و عملکرد خواهد رسید
۳- و به این یقین برسند که عملکرد آنها موجب می شود که آنها به پاداشهای مورد نظر دست خواهند یافت.

۲- مدیریت :

مدیریت چیست؟ و چه تفاوتی بنیادین می توان در بین مدیریتهای مختلف پیدا نمود؟ و اصولا طرح این نوع سئوالات درست است یا نه؟ رویکردهای مختلفی وجود دارد. در یک جمع بندی، ریشه تفاوتها به این سئوال اصلی بر می گردد : آیا تفاوت بین مدیریتها از نوع ماهوی است؟ یا تفاوت آنها صوری و اعتباری است؟ این نظریات و رویکردها را می توان به دو صورت جمع بندی نمود:
۱- تفاوت مدیریتها از نوع نسبی، اعتباری و صوری است چراکه مدیریت، علمی است خنثی، و اعتبار و ارزش آن مربوط به کاری است که انجام می دهد. در این رویکرد مدیریت مثل سایر ابزارهای مادی مانند ماشین، چاقو و اسلحه می باشد و به ما هو و بدون استفاده و یا قبل از استفاده دارای ارزش مازاد نمی باشند به طوری که اگر مدیریت برای هدایت به راستی و درستی به کار رود و منافع عمومی به واسطة آن تأمین گردد ابزاری خوب و زیبایی است ولی اگر مدیریت برای فساد و تباهی به کار رود، امری مذموم و زشتی خواهد بود.
براساس این رویکرد مدیریت براساس حوزه و عرصه ای که به کار می رود صفت به خود می گیرد و بالذات تفاوتی بین آنها نیست برای مثال اگر مدیریت در حوزه ها و عرصه های که اسلام معرفی کرده به کار رود مدیریت از نوع اسلامی خواهد بود و اگر به فرض در عرصه ها و حوزه های که از ناحیه لیبرالیسم توصیه شده به کار رود مدیریت از نوع غربی می گردد.
۲- تفاوت مدیریتها ذاتی و ماهوی است چراکه مدیریت، یک رفتار است که در آن به کمک دیگران به ادارة امور می پردازند. بنابراین تفاوت مدیریتها به تفاوت رفتارها برمی گردد چنانکه رفتارها بر پایة مبانی فکری و ارزشی به خوبی و بدی متصف می شوند به همین نسبت مدیریتها نیز بالذات و به ما هو، به خوبی و بدی متصف می شوند. چنانکه گفته شد رفتار انسان برپایة مبانی فکری و ارزشی شکل گرفته است و بدون آنها هیچ رفتاری بوجود نمی آید بنابراین مبانی فکری و ارزشی رفتارها گویایی تفاوت بین مدیریتها است.
بر اساس این رویکرد تفاوت مدیریتها براساس پایه ها و مبانی فکری و ارزشی است وقتی سخن از مدیریت ژاپنی، امریکایی و غیره می شود به دلیل تفاوت در عملکرد و توصیه های مدیریتی است که بر پایة مبانی فکری و ارزشی شکل می گیرند و اصولا تفاوت بین تئوریها نیز به تفاوت در مبانی فکری و ارزشی برمی گردد. چنانکه خواهیم دید تفاوت تئوری مدیریت اسلامی با مدیریت هایی دیگر به تفاوت مبانی فکری و ارزشی برمی گردد.

تعریف مدیریت

تعاریف متعددی از مدیریت ارائه کرده اند و شاید گفت به تعداد نویسنده های این رشته تعریف وجود دارد ولی می توان گفت : هیچ تعریف پذیرفته ای شده ای از مدیریت که به اتفاق پذیرفته شود، وجود ندارد اگرچه تعریف کلاسیکها هنوز متعلق به هنری فایول می باشد « پیش بینی و برنامه ریزی، سازماندهی، دستور دهی، هماهنگی و کنترل» ( هنری فایول ۱۹۴۶) که درآن، فایول پیش یبنی و برنامه ریزی را به عنوان نگاه به آینده و ترسیم یک طرح کار ، سازماندهی را یک اصطلاح ساختاری، دستوردهی را یک فعالیت مربوط به حفظ کارکنان و هماهنگی را برای یکنواخت کردن امور مدنظر گرفت. نگاه دقیق و منطقی به رفتار مدیران گویایی این حقیقت است که سطوح مدیریت، رفتار مناسب و مهارت های خاص می طلبد به طوری که مدیران عالی با داشتن مهارت های ادراکی، تعیین و تبیین کارهای درست زمینه ی لازم را برای انجام درست کارها برای سطوح پایین فراهم می نمایند تا آنها با درست انجام دادن وظایف و کارها، سازمان را به کارآئی و اثربخشی لازم برسانند. و از آن جای که رفتارهای انسان بر پایه افکار و ارزشها شکل گرفته، چارچوب و هویت می یابد می توان در تعریف مدیریت گفت:
رفتار مدیران است که بر پایه ی مبانی فکری و ارزشی شکل می گیرد تا به تناسب جایگاه مسئولیت آنها، هدایت سازمان را با استفاده از منابع سازمانی و مد نظر گرفتن تغییرات محیطی به صورت موثر، کارآ و هم افزا برعهده گیرد.
براساس این تعریف:
مدیریت، رفتاری است که به تناسب جایگاههای سازمانی از طرف مدیران برای اداره و هدایت سازمان صورت می گیرد. از این رو تفاوت مدیریتها به تفاوت مبانی فکری و ارزشی برمی گردد.
مدیریت یک عرصه است که از مدیریت فردی آغاز و به مدیریت جهانی منتهی می شود و موفقیت در عرصه های پایین از لوازم موفقیت در عرصه های بالا است به قول سقراط: اگر کسی برای ادارةیک خانواده از مهارت لازم برخوردار باشد می تواند یک سازمان دولتی را هم، که تنها بزرگتر از یک خانواده است، به خوبی اداره کند. زیرا این سازمانها از بسیاری جنبه ها مشابه یکدیگرند.
نگاه رفتاری به مدیریت و عوامل اثرگذار در آن، رویکردها و تقسیمات مختلفی به مدیریت وارد کرده است مانند: ۱ - مدیریت عالی، میانی و فنی
۲- مدیریت کارا، اثر بخش و کار آفرین
۳- مدیریت استراتژیک، مدیریت کلاسیک و سنتی
۴- مدیریت سازنده (The Constructor Management ) و مدیریت مخرب:

۳- مدیریت سازنده (The Constructor Management ) و مدیریت مخرب:

مدیریت چگونه سازنده یا مخرب می شود؟ آیا سازنده بودن به داشتن کارائی و اثر بخشی است و یا به برخورداری از تفکر استراتژیک و اثر بخش در موضوعات و امورات سازمانی برمی گردد؟! جواب منطقی و تحلیلی این خواهد بود که مدیران در سازمان با این فلسفه وجودی شکل می گیرند و هویت می یابند که سازمان را به پیش ببرند و مشکلات افراد و سازمان را با توجه به شرایط محیطی حل و فصل نمایند و این هدف به طور طبیعی زمانی محقق می گردد که از تمام منابع سازمانی و عوامل اثرگذار به درستی استفاده شده و به شکل هم افزا همة اعضاء و اجزاء سازمان مانند یک پیکرة واحد برای تحقق اهداف تلاش نمایند و در این موقعیت است که می توان ادعا کرد که سازمان از یک مدیریت سازنده و مفیدی بر خوردار است، دست یابی به این وضعیت بی شک بدون بهره گیری از توانمندیها و مهارتهای رهبری و مدیریتی امکان پذیر نخواهد بود به عبارت دیگر مدیریت سازنده با مدیری محقق می شود که از توانمندیهای مدیران استراتژیک، کارآفرین، کارا و اثربخش بهره برده و مستجمع جمیع اوصاف باشد.
نکته مقابل این مدیریت، مدیریتی قرار می گیرد که منابع سازمانی را به هدر داده و سازمان را هر روز به مرگ سازمانی نزدیک نماید و تشتت و نابسامانی در سازمان حاکم باشد و کارکنان متحیر در وظایف شده و رضایت شغلی به حداقل برسد پژوهشها نشان دهنده این هستند که این وضعیت زمانی اتفاق می افتد که در راس هرم سازمان کسی قرار گیرد که نه خود متخصص باشد و نه به آنها میدان داده یا از مشورت آنها بهره گیرد چرا که بخل و حسد و جاه طلبی همه وجود این نوع مدیران را احاطه کرده و اجازه نمی دهد که بالادستی از خود در زمینه های مختلف دیده شود به عبارت دیگر علم و تخصص، خیر رسانی، رقابت سالم و عشق به خدمت با محوریت اخلاق تمام وجود مدیران سازنده را احاطه می کند و با تجزیه و تحلیل متغیرهای اثرگذار در عملکرد سازمان تلاش می کنند با شناسایی وضعیت و موقعیتهای این عوامل، متغیرهای موثر را تعریف، تبیین و تعیین نمایند. بنابراین نگاه تحلیلی به هر دو رویکرد بیانگر این وضعیت است که مدیران در صورتی از مدیریت سازنده برخوردار می شوند که از تمام آیتم های اثرگذار در مدیریت استفاده نموده و مراحل و فرآیند زیر را در مدیریت و رهبری مد نظر گیرند:
۱/ تعریف و ترسیم وضعیت و موقعیت سازمان در افق دور دست
۲/ تعیین گام ها و اهداف وصول به چشم انداز به تناسب شرایط محیطی
۳/ مسئله شناسی از طریق تجزیه و تحلیل های استراتژیک
۴/ تعیین متغیرهای اثرگذار در دست یابی به اهداف
۵/ تعیین استراتژی بهینه که سازمان را به هدف برساند.
۶/ تهییج و بکارگیری هم افزائی عوامل انسانی و غیر انسانی
۷/ رهبری آینده نگر و شوق انگیز و خیر خواه
۸/ نظارت و کنترل همه جانبه
توجه مدیران به این فرآیند باعث می شود همه عوامل سازمانی و محیطی اثرگذار به صورت هم افزا به کار گرفته شوند بدون این که تزاحمی بین آنها ایجاد شده و رفتارها هم دیگر را خنثی نمایند و دو باره کاریها به حداقل رسیده و یا تکرار با هویت تعالی در آنها نهفته باشند که نتیجه عینی آن گامهای موثری است که برای بستر سازی تحقق هدف برداشته می شود و با هر فعالیتی که انجام می شود یک گام به جلو حرکت می کنند و این همان سخنی است که در احادیث به صورتهای مختلف به آن اشاره شده است و مومنین از این که دو روز مساوی داشته باشند پرهیز شده اند بلکه مومن هر روزش بهتر از قبل بوده و با هر کاری که انجام می دهد به رستگاری و سعادت نزدیک می شوند در غیر این صورت مرگ برای او بهتر از زندگی خواهد بود «ٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنِ اسْتَوَى یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ کَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ خَیْرَهُمَا فَهُوَ مَغْبُوطٌ وَ مَنْ کَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَرَ الزِّیَادَةَ فِی نَفْسِهِ فَهُوَ إِلَى النُّقْصَانِ وَ مَنْ کَانَ إِلَى النُّقْصَانِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیَاةِ »

۴- انتظار و مدیریت سازنده:

وقتی این دو واژه در کنار هم قرار می گیرد و با هم به کار می رود به این معنی خواهد بود که اهداف مدیریت از فرهنگ انتظار بیرون می آید و این فرهنگ انتظار است که به رسالت، چشم انداز، استراتژی، خط مشی ها، اهداف و ویژگیهای مدیران را تبیین و تعریف می کند. در فرهنگ انتظار، رسالت مدیران استقرار عدالت و تحکیم مکارم اخلاقی است( انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) که عالی ترین چشم انداز آن ایجاد مدینه فاضله و استقرار حکومت اسلامی با حاکمیت صالحان، مومنین و حضرت حجت (عج) محقق می شود از این رو انتظار یک پدیده رفتاری است که تحرک، رشد و بالندگی می طلبد و ماموریتی به دوش مومنان گذاشته است که نیازمند تلاش، جدید، تمرین، ممارست و آمادگی در ابعاد مختلف می باشد ( من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق…). و برای این که مومنان در این وادی قرار گرفته و وظایف خود را انجام دهند از عوامل انگیزشی زیادی استفاده شده است به طوری که اگر پیش از قیام حضرت حجت(عج) مرگش فرا رسد و موفق به درک حضور آن حضرت نباشد به اجر و ثواب کسانی که حضرت را درک کرده اند نائل خواهند گشت .
و چون انتظار امر سیال و دقیق الوقت نیست و هر لحظه احتمال حضور منتظَر می رود از این رو منتظِر باید همواره خود را در آمادگی نگه داشته و کارهای که موجبات خوشنودی و رضایت منتظَر را فراهم می کند انجام دهد « فلیعمل کل امرء منکم بما یقرب به من محبتنا و یتجنب ما یدنیه من کراهیتنا و سخطتنا فان امرنا بغتة فجاۀ » بنابراین منتظر حقیقی به لفظ نیست و تنها با اذکار و خواندن بعضی ادعیه نمی توان به آنها دست یافت بلکه این واژه به همراه خود فرهنگ، مدیریت و رهبری می طلبد که از پشتوانه فکری و ارزشی خاصی تبعیت می کند، جامعه ای می طلبد که هویتش با آن رنگ گرفته و سازمان می یابد.
بخشی از این وظایف و انتظاراتی که در متون اسلامی به آن اشاره شده و مدیران و رهبران باید بستر ساز ایجادی آنها باشند به صورت زیر می باشد:
۱- اصلاح نفس و آراسته شدن به اخلاق نیک اسلامی
۲- ورع، پارسایی و نیکو رفتاری
۳- عمل به احکام و دستورات قرآنی( نهج البلاغه نامه ۴۵)
۴- استخراج احکام و برنامه های اجتماعی اسلام و اجرای کامل آنها
۵- اجرای برنامه های اقتصادی اسلام و حل مشکلات اقتصادی و رفع فقر و بیکاری
۶- مبارزه با تمرکز ثروتهای غیر مشروع
۷- تحصیل دانش و جدیت در رفع غفلت، سستی و عقب افتادگی و از نظر علمی، صنایع و تکنولوژی و جهات دیگر علمی بر دیگران در دنیا پیشی گیرند
۸- ایجاد دولتی نیرومند و مقتدر اسلامی در صفحه گیتی
۹- استماع احکام و قوانین به همه جهانیان و اثبات برتری آنها بر دیگریها
۱۰- آماده سازی افکار جهانیان برای پذیرش قوانین و مقررات اسلام ناب
منبع: www.monjee.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
اعتراف مهم وزیر خارجه عربستان سعودی درباره اسرائیل
play_arrow
اعتراف مهم وزیر خارجه عربستان سعودی درباره اسرائیل
لحظاتی از شادی شهیدحاج قاسم سلیمانی در کنار مردم آمرلی بعد از آزادسازی شهر از چنگ داعش
play_arrow
لحظاتی از شادی شهیدحاج قاسم سلیمانی در کنار مردم آمرلی بعد از آزادسازی شهر از چنگ داعش
شگفتی‌سازی شناگر برزیلی؛ شنا بدون دست و پا
play_arrow
شگفتی‌سازی شناگر برزیلی؛ شنا بدون دست و پا
صحبت‌های جالب صبا معصوم‌نیا؛ روز چند ساعت درس خواندید؟ / ذوق‌زدگی پدر بعد از شنیدن خبر
play_arrow
صحبت‌های جالب صبا معصوم‌نیا؛ روز چند ساعت درس خواندید؟ / ذوق‌زدگی پدر بعد از شنیدن خبر
نماهنگ «غریب» با نوای حاج محمود کریمی
play_arrow
نماهنگ «غریب» با نوای حاج محمود کریمی
حاج قاسم سلیمانی: قدس آزاد نمی‌شود جز با پرچم‌داری شیعه
play_arrow
حاج قاسم سلیمانی: قدس آزاد نمی‌شود جز با پرچم‌داری شیعه
سخنگوی سابق اسرائیل: به عهد عتیق بازگشتیم!
play_arrow
سخنگوی سابق اسرائیل: به عهد عتیق بازگشتیم!
قسام آخرین پیام ۶ اسیر کشته شده صهیونیست‌ را منتشر خواهد کرد
play_arrow
قسام آخرین پیام ۶ اسیر کشته شده صهیونیست‌ را منتشر خواهد کرد
نماهنگ/ روایت رهبرانقلاب از حکومت ده ساله پیغمبر(ص)
play_arrow
نماهنگ/ روایت رهبرانقلاب از حکومت ده ساله پیغمبر(ص)
وئیسعلی فرزند ایران...
play_arrow
وئیسعلی فرزند ایران...
ژنرال تونسی: اقدامات حزب‌الله عین عقلانیت است
play_arrow
ژنرال تونسی: اقدامات حزب‌الله عین عقلانیت است
چرا قطعی برق در شهریور بیشتر از مرداد و تیر شده است؟
play_arrow
چرا قطعی برق در شهریور بیشتر از مرداد و تیر شده است؟
مژده دستگیر شد!
play_arrow
مژده دستگیر شد!
قهرمانی شناگر بدون دست با تکنیک منحصربه‌فرد
play_arrow
قهرمانی شناگر بدون دست با تکنیک منحصربه‌فرد
مخالفت وزیر دفاع با احداث فرودگاه جدید چابهار
play_arrow
مخالفت وزیر دفاع با احداث فرودگاه جدید چابهار