![ابوالشُهداء (پدر شهيدان) ابوالشُهداء (پدر شهيدان)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/abooshohada.jpg)
![ابوالشُهداء (پدر شهيدان) ابوالشُهداء (پدر شهيدان)](/userfiles/Article/1396/05/08/abooshohada.jpg)
کتابي تاريخي دربارهي قيام انقلابي امام حسين (عليه السلام)، نوشتهي دانشمند، شاعر، پژوهشگر و نويسندهي معاصر مصري عباس محمود العقاد (1889-1964م). او در نگارش خود شيوهاي اديبانه و نثري شاعرانه دارد و در همان هنگام اتکاي محکم خود را به اسناد تاريخي و تحليل محققانهي آن آشکار ميسازد. عنوانهايي که وي براي اين کتاب برگزيده است بدينگونه است: 1) دوسرشت تاريخي: وي ميگويد کارهايي که آدمي ميکند يا براي آسايش جان و روان است و يا براي رساندن سود به خويشتن در اين جهان. در برخورد کربلا، امام حسين (عليه السلام) نمايندهي اعلاي آن سرشت بود و يزيد نشان دهندهي تمام عيار اين خصلت؛ 2) دشمني: در زير اين عنوان گفته ميشود که پيش از روياروي شدن امام حسين (عليه السلام) و يزيد با همديگر در کربلا، به دلايل بسيار، گذشت رويدادها ميان ايشان جدايي افکنده بود، زيرا شيوهي زيست اين دو تن و پدران و نياکانشان از دو گونهي کاملاً متضاد و ناسازگار بود و اينان داراي ارزشهايي بودند که هر کدام آن ديگري را نفي ميکرد، ارزش خداپرستي و مردم دوستي در امام حسين (عليه السلام) و ارزش زردوستي و خودپرستي در يزيد؛ 3) دو دشمن؛ در اينجا توضيح داده ميشود که خاندانهاي اين دو مرد (امام حسين (عليه السلام) و يزيد) به گونهاي و هر کدام به اخلاق ورفتار ويژهاي به بار آمدند و در گذرگاه تاريخ پيش رفتند که برخورد فرجامي و پاياني اين دو را پرهيز ناپذير ميکرد؛ 4) ياران دو دسته: ياران امام حسين (عليه السلام) داراي خصلتهاي ايمان و خداشناسي و حميت ديني بودند و هواداران يزيد گرفتار آزمندي و کامراني و قرباني کردن ديگران در راه هوسراني؛ 5) قيام حسين (عليه السلام): در زير اين عنوان، از مردن معاويه در سال 60ق و روي کارآمدن يزيد و بيعت کردن مردم با وي و سر بر تافتن امام حسين (عليه السلام) از نرمش در برابر او و دعوت مردم عراق از او براي رهبري نبرد با امويان سخن به ميان ميآيد؛ 6) آيا درست رفتار کرد؟: پرسش اين است که جنبش انقلابي امام حسين (عليه السلام) به هدف خود رسيد يا نه؟ پاسخ داده ميشود که اين حرکت، هم از نظر انگيزههاي اخلاقي و خدايي بجا بود و هم نتايج تاريخي بيکران خود را به بار آورد و از اينرو در اينجا از هر نظر، تير به آماج آن خورد؛ 7) کربلا، اشارهاي دارد به نام باستاني آن که «کور بابل» بوده و سپس به اين صورت در آمده است، آنگاه به شرح قهرمانيهاي امام حسين (عليه السلام) و يارانش جانبازش در سرزمين کربلا در برابر بيدادگري و مردم کشي پرداخته ميشود؛ 8) درفش کربلا: شرح رويدادهاي پس از شهادت امام حسين (عليه السلام) و گرفتاري خاندان وي و قيامهاي انقلابي پيوستهاي که بيدرنگ پس از او در همه جا در گرفت؛ 9) پايان راه: هر انساني را در زندگي هدفي است که به سوي آن ميتازد و در راه آن جان ميبازد، آنچه امام حسين (عليه السلام) کرد، تنها با منطق شهادت جويي در راه حق راست ميآيد نه هيچ مقياس و معيار ديگري؛ 10) در جهان زيبايي: در زير اين عنوان از اديبان و سخنراياني سخن به ميان ميآيد که شهادت انقلابي و حق طلبانهي امام حسين (عليه السلام) را با نيکوترين ترانهها سرودند و نه آنکه به او سودي رساندند بلکه از راه ستايش حق و حقيقت، نام خود را در تاريخ جاودان ساختند. کتاب ابوالشهداء (بدون تاريخ نشر) در مصر به چاپ رسيده است. اين کتاب را زير همين عنوان، شيخ محمدکاظم معزي به فارسي برگردانده و (بي تاريخ) در تهران منتشر کرده است.
کتابنامه:
فهرست کتابهاي چاپي عربي، 113، فهرست کتابهاي چاپي فارسي، 147/1، ابوالشهداء.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
کتابنامه:
فهرست کتابهاي چاپي عربي، 113، فهرست کتابهاي چاپي فارسي، 147/1، ابوالشهداء.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول