کتابي کلامي به زبان عربي، نوشتهي ابومنصور احمدبن علي بن ابي طالب طبرسي، از محدثان و دانشوران شيعي در قرن ششم هجري، و معاصر فضل ابن حسن طبرسي نويسندهي تفسير مجمع البيان. يکي از شاگردان برجستهي او محمدبن علي بن شهر آشوب (م588ق) است. کتاب احتجاج حاوي احتجاجات و استدلالات مأثور از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، امير المؤمنين (عليه السلام) و ساير ائمه (عليه السلام) دربارهي اصول و فروع دين اسلام و مذهب شيعي اثنا عشري است که با افراد گوناگون و پيروان اديان غيراسلامي، زنديقان و ديگر کسان انجام دادهاند. همچنين استدلالهاي بسياري در اين کتاب در موضوع خلافت بلافصل حضرت علي (عليه السلام) و امامت ديگر امامان شيعي (عليه السلام) است. در اين کتاب، استدلالهاي اصحاب ائمه (عليهم السلام) در برابر مخالفان نيز آمده است. بخشهاي پايان کتاب، شامل احتجاجات حضرت صاحب الامر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. در اين بخش بسياري از مکاتباتي که در زمان غيبت صغري از طريق «نواب چهارگانه» با آن حضرت انجام گرفته نيز ياد شده است. پس از پايان غيبت صغري و آغاز غيبت کبري نيز توقيعاتي از ناحيهي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به نام برخي از علما بيرون آمده که از جملهي آنها نامهي آن حضرت در ماه صفر سال 410 هجري به نام شيخ مفيد است. مطالب مهم کتاب که ديگران همگي از طبرسي نقل کردهاند، خطبهي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در غدير خم و تصريح وي به خلافت امير المؤمنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) است.
نويسنده در ديباچهي کتاب ميگويد: آنچه مرا وادار به گردآوري اين کتاب کرد، اين بود که ديدم جماعتي از شيعيان امامي به شدت از احتجاج پرهيز ميکنند و راه جدل را اگر چه برحق باشد، نميپويند و ميگويند پيامبر و امامان هرگز جدل و احتجاج نکردهاند و از اين رو، اين کار بر شيعيان روا نيست. من بر آن شدم که به تأليف کتابي حاوي استدلالات و احتجاجات ايشان دربارهي اصول و فروع با مخالفان و فضولان بپردازم و نشان دهم که نهي در اين باب، منحصر به ضعيفان و مساکين است که از عهدهي آن به خوبي برنميآيند نه مبرزان و توانايان بر اثبات حق و دفع باطل که اين کار را به خوبي انجام دادهاند و مايهي رفعت منزلت خود شدهاند. خداوند نيز به پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمان داده است که با مخالفان احتجاج کند، چه گفته است: با مخالفان به نيکوتر گونهاي جدال کن (نحل، 125) طبرسي در مقدمه ميافزايد: بيشتر اخباري را که در اينجا ميآوريم به صورت مرسل (بدون اسناد) است و اين به دليل اين است که در اکثر اين موارد اجماع است، يا عقل به درستي آن گواهي ميدهد يا آنچه آمده است، در سيرتها و کتابهاي مخالف و مؤالف شهرت بسزا دارد. اين به جز مطالبي است که از حضرت امام ابو محمدحسن بن علي عسکري (عليه السلام) آوردهام که شهرت آن به اندازهي آن احاديث ديگر نيست و از اينرو، احاديث او را با يک سند از جمله اخبار مذکور در تفسيرش نقل کردهام. نسخههاي خطي احتجاج در بيشتر کتابخانهها موجود است و اين کتاب بارها به شيوهاي نفيس با حواشي و فهارس و تعليقات در ايران و عراق و لبنان و جز آن به چاپ رسيده است.
کتابنامه:
الاحتجاج، نشر علمي و انتقادي مؤسسهي اعلمي بيروت به سال 1401ق (1981م)؛ الذريعة، 281/1-282؛ فهرست کتابخانهي آستان قدس رضوي، 5/5-7؛ فهرست کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران، 4/5؛ فهرست نسخ خطي کتابخانهي ملي، 363/7.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
نويسنده در ديباچهي کتاب ميگويد: آنچه مرا وادار به گردآوري اين کتاب کرد، اين بود که ديدم جماعتي از شيعيان امامي به شدت از احتجاج پرهيز ميکنند و راه جدل را اگر چه برحق باشد، نميپويند و ميگويند پيامبر و امامان هرگز جدل و احتجاج نکردهاند و از اين رو، اين کار بر شيعيان روا نيست. من بر آن شدم که به تأليف کتابي حاوي استدلالات و احتجاجات ايشان دربارهي اصول و فروع با مخالفان و فضولان بپردازم و نشان دهم که نهي در اين باب، منحصر به ضعيفان و مساکين است که از عهدهي آن به خوبي برنميآيند نه مبرزان و توانايان بر اثبات حق و دفع باطل که اين کار را به خوبي انجام دادهاند و مايهي رفعت منزلت خود شدهاند. خداوند نيز به پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمان داده است که با مخالفان احتجاج کند، چه گفته است: با مخالفان به نيکوتر گونهاي جدال کن (نحل، 125) طبرسي در مقدمه ميافزايد: بيشتر اخباري را که در اينجا ميآوريم به صورت مرسل (بدون اسناد) است و اين به دليل اين است که در اکثر اين موارد اجماع است، يا عقل به درستي آن گواهي ميدهد يا آنچه آمده است، در سيرتها و کتابهاي مخالف و مؤالف شهرت بسزا دارد. اين به جز مطالبي است که از حضرت امام ابو محمدحسن بن علي عسکري (عليه السلام) آوردهام که شهرت آن به اندازهي آن احاديث ديگر نيست و از اينرو، احاديث او را با يک سند از جمله اخبار مذکور در تفسيرش نقل کردهام. نسخههاي خطي احتجاج در بيشتر کتابخانهها موجود است و اين کتاب بارها به شيوهاي نفيس با حواشي و فهارس و تعليقات در ايران و عراق و لبنان و جز آن به چاپ رسيده است.
کتابنامه:
الاحتجاج، نشر علمي و انتقادي مؤسسهي اعلمي بيروت به سال 1401ق (1981م)؛ الذريعة، 281/1-282؛ فهرست کتابخانهي آستان قدس رضوي، 5/5-7؛ فهرست کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران، 4/5؛ فهرست نسخ خطي کتابخانهي ملي، 363/7.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول