پوشش بانوان و چرایی آن
2) مفهوم حجاب و رابطه آن با پوشش اسلامی (مقرر برای بانوان) را توضیح دهید .
3) حجاب یا پوشش اسلامی بانوان ریشه ایرانی دارد یا اسلامی؟
4) آیا در قرآن کریم، دستور خاصی درباره پوشش بانوان وجود دارد یا فقط بر اساس یکی دو روایت چنین حکمی به اسلام نسبت داده میشود؟
5) به چه دلیل پوشش اسلامی بانوان از احکام ضروری اسلام است؟
6) آیا حجاب به بانوان صدر اسلام اختصاص دارد یا حکمی عام و غیر قابل تغییر است؟ آیا با از میان رفتن مساله بردهداری این حکم نیز منتفی است؟
7) آیا برای مردان نیز حکم پوشش وجود دارد؟ در این صورت، آیا پوشش مردان و زنان متفاوت است؟
8) فلسفه پوشش اسلامی، تابو (محرومیتبی منطق) استیا طهارت روح و ایجاد متانت و قار؟
9) به چه دلیل، پوشش اسلامی مو را نیز شامل میشود؟
10) آیا اسلام با خود آرایی که بر اساس تمایل به زیبایی خواهی امری فطری است، مخالفت دارد؟ پس چرا با آشکار کردن زینتها مخالفت کرده است؟
11) فلسفه مخالفت اسلام با آرایش غلیظ و استفاده بانوان از عطرهای تند چیست؟
12) آیا اسلام فرم خاصی از چادر یا روسری یا مانتو و . . . را در پوشش بانوان مد نظر قرار داده است؟ مقصود از جلباب چیست؟ فرق روسری و مقنعه با جلباب چیست؟
13) آیا هر کس چادر بپوشد، پوشش اسلامی را رعایت کرده است؟ نحوه صحیح پوشش اسلامی چیست؟
14) پوشش اسلامی بانوان با چشم چرانی مردان چه ارتباطی دارد؟
اشاره:
1 . حفاظت در سرما و گرما و برف و باران (2)
2 . حفظ عفت و شرم (3)
3 . آراستگی، زیبایی و وقار (4)
این نوشتار به بررسی معنای حجاب اسلامی و دلیلهای ضرورت آن میپردازد . «حدود پوشش در اسلام» و نیز نوع پوششهایی که پیشوایان دین سفارش یا نکوهش کردهاند، در شمارههای آینده بررسی خواهد شد .
رابطه حجاب و پوشش اسلامی
آنچه از قدیم به ویژه نزد فقها در بحث نماز (کتاب الصلوة) و ازدواج (کتاب النکاح) رواج داشته، واژه «ستر» و «ساتر» به معنای پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است . بنابراین، وظیفه پوشش اسلامی بانوان به معنای حبس و زندانی کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیتهای اجتماعی نیست . این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد و مشارکتش در فعالیتها بر اصول انسانی و اسلامی استوار باشد . (15)
ضرورت پوشش اسلامی در قرآن
خداوند متعال در آیه 30 سوره نور نخستبه مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان میدهد از چشم چرانی اجتناب کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون .
[ای پیامبر] به مردان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند . این کار برای پاکی و پاکیزگیشان بهتر است و خداوند بدانچه میکنند، آگاه است»
و راغب اصفهانی در مفردات (18) گفتهاند - به معنای «کاستن» است و «غض بصر» یعنی کاهش دادن نگاه نه بستن چشم . البته متعلق این فعل و اینکه از چه چیز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده است; اما با توجه به سیاق آیات، به ویژه آیه بعد، روشن میگردد مقصود آن است که خیره خیره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانی (19) بپرهیزند . از سوی دیگر، ممکن است مقصود از «حفظ فرج» در این آیه پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به زنا و فحشا باشد; ولی عقیده مفسران اولیه اسلام و نیز مفاد روایات از جمله سخن امام صادق (ع) (20) این است که مراد از «حفظ فرج» در همه آیات قرآن کریم پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به فحشا است; جز در این دو آیه که به معنای حفظ از نظر و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است . آنگاه خداوند متعال فلسفه این آموزه را نظافت و پاکی روح میداند و بر خلاف اهل جاهلیت قدیم و جدید - مانند «برتراند راسل» که این ممنوعیت را یک نوع محرومیت و اخلاق بیمنطق و به اصطلاح «تابو» (تحریمهای ترس آور رایج در میان ملل وحشی) میداند - میگوید: این پوشش به منظور طهارت روح بشر از اینکه پیوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بیندیشد، (21) واجب شده است . سپس در آیه بعد میفرماید:
«و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون;
[ای پیامبر] به زنان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم آشکار نکنند، مگر آنچه پیدا است; و روسریهای خویش را به گریبانها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوشها پوشیده باشد و پاهاشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان میکنند، معلوم شود . ای بندگان مؤمن، همه به سوی خدا توبه کنید تا رستگار شوید» .
در این آیه خداوند تعالی، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر مردان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش میدهد:
1 . پوشیدگی سر و گردن; 2 . پوشاندن زینتها .
«خمر» جمع «خمار» و به معنای روسری و سرپوش (22) است . «جیوب» از واژه «جیب» به معنای قلب و سینه و گریبان است . (23) در تفسیر مجمع البیان چنین میخوانیم: زنان مدینه اطراف روسریهای خود را به پشتسر میانداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار میشد . بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبانها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد . (24) فخر رازی یاد آور میشود: خداوند متعال با به کارگرفتن واژههای «ضرب» و «علی» که مبالغه در القا را میرساند، در پی بیان لزوم پوشش کامل این نواحی است . (25) ابن عباس در تفسیر این جمله میگوید: «یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند» . (26)
برخی ادعا میکنند، حجاب به معنای مقابله با برهنگی را قبول داریم; ولی در هیج جای قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است; نا درستی این سخن آشکار مینماید; زیرا، با چشم پوشی از گفتار ابن عباس و نیز شان نزول آیه، این واقعیت که زنان مسلمان حتی قبل از نزول این آیه موهای خود را میپوشاندند و آشکار بودن گردن و گوش و زیر گلو و گردنشان تنها مشکل به شمار میآمد، تردیدناپذیر است . در آیه از رو سری سخن به میان آمده است، باید پرسید: آیا روسری جز آنچه بر سر میافکنند و موها را میپوشانند، معنایی دارد . افزون بر این، حکم میزان پوشش در روایات متعدد وارد شده است . (27) اگر قرار باشد مانند برخی از صحابه یا گروهی روشنفکر مآبان جدید فقط به قرآن اکتفا کنیم، در کشف جزئیات ضروریترین احکام مانند رکعات نماز نیز ناکام میمانیم .
در خصوص «زینت» پرسشی مهم مطرح است . آیا مفهوم آن واژه «زیور» فارسی (زینتهای جدا از بدن مانند جواهرات) را نیز در بر میگیرد یا تنها آرایشهای متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل میشود . ؟ (28) در پاسخ باید گفت: حکم کلی آن است که خودآرایی جایز و خودنمایی در مقابل نامحرم ممنوع است .
آرایش امری فطری و طبیعی است (29) و حس زیبایی دوستی سرچشمه پیدایش انواع هنرها در زندگی بشر شمرده میشود . این گرایش طبیعی، افزون بر آن که آثار مثبت روانی در دیگران پدید میآورد، به تحقق آثار گرانبهای روانی در شخص آراسته نیز میانجامد . آراستن خود و پرهیز از آشفتگی و پریشانی در نظام فکری و ذوق سلیم انسان ریشه دارد . پرهیز از خودآرایی نه دلیل وارستگی از قید نفس است و نه علامتبیاعتنایی به دنیا . وضع ژولیده و آشفته و عدم مراعات تمیزی و نظافت ظاهری، خود به خود شخصت افراد را در نگاه دیگران خوار میسازد و زبان طعن و توهین دشمن را میگشاید . (30) بر این اساس، پوشیدن جامه زیبا، بهرهگیری از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤکد و برنامههای روزانه مسلمانان است . (31) حضرت امام حسن مجتبی (ع) بهترین جامههای خود را در نماز میپوشید و در پاسخ کسانی که سبب این کار را میپرسیدند، میفرمود: «ان الله جمیل و یحب الجمال فاتجمل لربی; خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد . پس خود را برای پروردگارم زیبا میسازم» . (32)
بنابراین، خداوند زینت و خودآرایی را نهی نمیکند; آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرج و خودنمایی و تحریک و تهییجبه وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعی است; چنان که میفرماید: «و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی .» (33)
و نیز میفرماید: «و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن .» (34)
این آیه زنان عرب را که معمولا خلخال به پا میکردند و برای اینکه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پای خود را محکم به زمین میکوفتند، از این کار نهی میکند . فقیه بزرگوار علامه مطهری میگوید: «از این دستور میتوان فهمید هر چیزی که موجب جلب توجه مردان میگردد، مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایشهای جالب نظر در چهره، ممنوع است . به طور کلی زن در معاشرت، نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهیج و جلب توجه مردان نامحرم گردد .» (35)
در آیه 31 سوره نور میفرماید: «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» . زینتهای زن دو گونه است: یک نوع زینتی که مانند لباس و سرمه و انگشتر و دستبند آشکار است و پوشانیدن آن واجب نیست; و نوع دیگر زینتی که پنهان است مگر آن که عمدا بخواهد آن را آشکار سازد; مانند گوشوار و گردن بند . پوشانیدن این نوع زینت واجب است . البته استثناهایی دارد که بعدا بیان خواهد شد . (36) قرآن کریم، با همین معیار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از کار افتاده که امید زناشویی ندارند، سهلگیری کرده، به آنها اجازه داده است روی سرها را برگیرند; (37) ولی در عین حال آنها نیز اجازه خودنمایی و تهییج ندارند: «و القواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة» . (38)
آیات دیگری که با صراحت کامل دستور پوشش اسلامی و فلسفه آن را بیان میکنند، چنین است:
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما .
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهای (روسری و چادر) خود را برخود فروتر گیرند . این برای آن که شناخته گردند و اذیت نشوند، [به احتیاط] نزدیکتر است; و خدا آمرزنده و مهربان است . (39)
با این حال، ممکن است گروهی از ارازل و اوباش به هتک حیثیت زنان مؤمن ادامه دهند . در این صورت، حاکم اسلامی وظیفه دارد با شدت تمام با این افراد بیمار دل برخورد کند . بنابراین، مساله حفظ پوشش و عدم مزاحمتبرای بانوان تنها یک توصیه اخلاقی نیست و حکمی اسلامی و حکومتی به شمار میآید: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا × ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا; اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود میآورند، از کارهای خود دستبرندارند، ما تو را علیه آنها بر خواهیم انگیخت و تو را سختبر آنان مسلط میکنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو زندگی نکنند; از رحمتخدا دور گردیدند و هر کجا یافتشوند دستگیر و به سختی گشته خواهند شد» . (40)
در این آیات، سه مطلب مهم قابل توجه مینماید:
1- «جلباب» چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟
2- فلسفه پوشش اسلامی
3- مجازات افراد مزاحم (41)
چه نوع پوششی توصیه شده است؟
نزدیک ساختن جلباب - «یدنین علیهن من جلابیبهن» - کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است . (47) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوشهای بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشدو همه پیکرشان را نپوشاند . زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند; از نگاه چشمهای نامحرم نمیپرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات» (48) شمرده میشوند . قرآن فرمان میدهد: بانوان با مراقبت جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار میآیند . تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است; یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد میکند و ناپاکدلان را نومید میسازد . (49)
2 . چرا پوشش ضرورت دارد؟
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامی میفرماید: «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین .» برخی این آیه را چنین معنا کردهاند: «بدین وسیله شناخته میشوند آزادند نه کنیز; پس با آزار و تعقیب جوانان رو به رو نمیشوند . بنابراین، در عصر حاضر که مساله بردگی از میان گرفته، این حکم نیز منتفی میشود; ولی باید گفت: (50) ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان نیز روا نیست . حقیقت آن است که وقتی زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنی را رعایت کند، فاسدان و مزاحمان جرات هتک حیثیت او را در خود نمییابند . بیمار دلانی که در پی شکار میگردند، فرد دارای حریم را شکاری مناسب نمیبینند . در روایات آمده است: «المراة ریحانه; (51) زن همچون ریحانه یا شاخه گلی ظریف است .» بیتردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمیماند . قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه میکند: «کامثال اللؤلؤ المکنون .» (52) افزون بر این، گاه آنها را به جواهرات اصیلی چون یاقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششی ویژه قرار میدهند تا همچون جواهرات بدلی به آسانی در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایی (54) همین تفسیر را بر میگزیند . استاد شهید مطهری در این باره میفرماید: «حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است . گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبان بیزبانی میگوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن; گاهی بر عکس، با زبان بیزبانی میگوید: دست تعرض از این حریم کوتاه است .» (55)
پي نوشت :
1 . انسانیت از دیدگاه اسلامی، مصطفوی، ص 129 .
2 . نحل (56): 80 .
3 . سوره نور (57): 31 و 30 و 59; احزاب (58): 59 و 60 .
4 . سوره اعراف (59): 26 .
5 . ر . ک: المفردات فی غرائب القرآن، راغب اصفهانی و قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی .
6 . در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی، هر جا نام «آیه حجاب آمده است مقصود این است نه آیات سوره نور که در خصوص پوشش اسلامی است .
7 . احزاب (60): 53 .
8 . مساله حجاب، مرتضی مطهری، ص 74 .
9 . واژه حجاب هفتبار در قرآن کریم به کار رفته است; ولی هرگز به معنای حجاب اسلامی مصطلح نیست .
10 . مساله حجاب، ص 73 .
11 . تاریخ تمدن; ویل دورانت، مترجمان احمد آرام (و دیگران)، ج 1، ص 433 و 434 .
12 . مساله حجاب، ص 22 .
13 . ر . ک: تفاسیر مجمع البیان (طبرسی) و کشاف (ز مخشری) ذیل آیات 33 احزاب و 60 نور .
14 . سوره احزاب (61): 33 .
15 . مساله حجاب، ص 73 . نیز ر . ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 401- 403 .
16 . اصل قانون حجاب اسلامی، صرفا از ضروریات فقه نیست; بلکه از ضروریات دین مبین است; چه اینکه نص صریح قرآن بر آن گواهی میدهد و تنها ظهور آیات قرآن دلیل بر آن نیست تا جای اختلاف برداشت و محل تردید باشد .
17 . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج 7- 8، ص 216 .
18 . المفردات فی غریب القرآن; راغب اصفهانی، ص 361 .
19 . مساله حجاب، ص 125- 128 .
20 . تفسیر مجمع البیان، ص 216 و 217 .
21 . مساله حجاب، ص 129 .
22 . المفردات فی غرائب القرآن، ص 159; مجمع البیان، ص 217 .
23 . مجمع البیان، ص 217 .
24 . همان .
25 . التفسیر الکبیر، ج 23، ص 179 .
26 . مجمع البیان، ص 217 .(قال ابن عباس: تفطی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها).
27 . ر . ک: تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 3، ص 430 و 431 .
28 . مساله حجاب، ص 131 .
29 . علامه طباطبائی (ره) در تفسیر آیه 32 سوره اعراف میفرماید: خدای متعال در این آیه زینتهایی را معرفی میکند که برای بندگان ایجاد و آنان را فطرتا به وجود آن زینتها و استعمال و استفاده از آنها ملهم کرده است; و روشن است که فطرت جز به چیزهایی که وجود و بقای انسان نیازمند آن است، الهام نمیکند .(ر . ک: المیزان، ج 8، ص 79)
30 . آیین بهزیستی در اسلام، احمد صبور اردوبادی، ج 1 (جنس پوشاک)، ص 57 .
31 . حلیة المتقین، محمدباقر مجلسی، ص 3- 5 و 10- 12 و 91- 107 .
32 . مجمع البیان، ج 4- 3، ص 673 .
33 . سوره احزاب (62): 33 .
34 . سوره نور (63): 31 .
35 . مساله حجاب، ص 146- 147 .
36 . ر . ک: تفسیر الصافی، ج 3، ص 430 و 431 .
37 . وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 14، ص 140 .
38 . سوره نور (64): 60 .
39 . سوره احزاب (65): 59 .
40 . سوره احزاب (66): 60 و 61 .
41 . مجازات این گونه افراد از نظر اسلام بسیار شدید است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، چنانچه این بیماردلان از عمل زشتخویش دستبرندارند، باید از جامعه اسلامی تبعید شوند; (مساله حجاب، ص 164) و در صورت استمرار، در ردیف محاربان با حکومت اسلامی جای میگیرند و به حکم قرآن اعدام میگردند .(المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 361 و 362)
42 . ر . ک: مساله حجاب، ص 158 و 159; قاموس قرآن، قرشی، ج 2، ص 41 و 42 .(این کتابها کلمات اهل لغت را ذکر کردهاند; مانند تعبیر به «الجلباب: القمیص اوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطی به المراة راسها و صدرها)
43 . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 361 .(هو ثوب تشتمل به المراة فیغطی جمیع بدنها)
44 . تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 4، ص 203 .
45 . الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج 14; ص 156 .
46 . درباره جلباب گفتهاند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل میروند، سر و روی خود را با آن میپوشند; «الجلباب خمارالمراة الذی یفطی راسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج 8، ص 361; مجمع البیان، ج 8- 7، ص 578)
47 . مجمع البیان، ص 580; المیزان، ج 16، ص 361 .
48 . زنانی که ظاهرا پوشیده هستند ولی در واقع برهنهاند، روی عن رسول الله (ص): صنفان من اهل النار لم ارهما قوم معهم سیاط کاذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهن کاسنمة البخت المائلة . . . .» (میزان الحکمة، ری شهری، ج 2، ص 259)
49 . مساله حجاب، ص 160 و 161 .
50 . آسیبشناسی حجاب، ص 19
51 . وسائل الشیعة، ج 14، ص 120 .
52 . سوره واقعه (67): 23 .
53 . گستره عفاف به گستردگی زندگی، حمیده عامری، کتاب زنان، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ش 12، ص 117 .
54 . المیزان، ج 8، ص 361 .
55 . مساله حجاب، ص 163 .
/س